يكصد پرسش وپاسخ پيرامون امام زمان

عليرضا رجالى تهرانى

- ۱۴ -


مقر حکومتى امام زمان در کجاست؟

پاسخ: يکى از امور قطعى در عصر ظهور امام زمان (عجل الله فرجه)، اين است که مقر ومرکز سلطنت آن حضرت، در شهر کوفه است.

شواهد روايى راجع به اين مسئله بسيار است که جاى هيچ شک وترديدى را باقى نمى گذارد.

مفضل از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: خانه مهدى (عجل الله فرجه) در کجا خواهد بود ومؤمنين در کجا جمع مى شوند؟

حضرت فرمود: (مقر حکومت او، شهر کوفه است، ومحل حکومتش مسجد جامع کوفه، وبيت المال ومحل تقسيم غنايم در مسجد سهله واقع در زمينهاى صاف ومسطح وروشن نجف وکوفه است).(1)

ونيز امير المؤمنين (عليه السلام) در يک پيش بينى وخبر غيبى، چنين مى فرمايد: (گويى هم اکنون به شيعيانمان در مسجد کوفه مى نگرم که خيمه ها زده اند وقرآن را بدان گونه که نازل شده به مردم مى آموزدند، بدانيد که قائم ما چون قيام کند آن مسجد را بازسازى خواهد کرد وقبله آن را استوار خواهد ساخت).(2)

کارگزاران دولت وفرماندهان لشکرى وکشورى امام مهدى چه کسانى هستند؟

پاسخ: طبيعى است در حکومتى که امام مهدى (عجل الله فرجه) رهبرى آن را به عهده دارد، کارگزاران ومسئولان دولتى وحکومتى نيز، بايد از بزرگان ونيکان باشند. از اين روى، مى بينيم در روايات، ترکيب دولت امام مهدى (عجل الله فرجه) از پيامبران، جانشينان آنها، متقين ومانند آن تشکيل مى يابد که نام برخى از آنان بدين گونه است: حضرت عيسى (عليه السلام)، هفت نفر از اصحاب کهف، يوشع وصى موسى (عليه السلام)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسى، مالک اشتر، ابو دجانه انصارى وقبيله همدان.

در روايتى، حضرت عيسى (عليه السلام) به حضرت مهدى (عجل الله فرجه) گويد: (همانا من به عنوان وزير فرستاده شده ام نه امير وفرمانروا).(3)

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: (هنگامى که حضرت قائم آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) قيام کند، هفده تن را از پشت کعبه زنده مى گرداند که عبارتند از: پنج تن از قوم موسى (عليه السلام) که به حق قضاوت کرده، وبا عدالت رفتار مى کنند، هفت نفر از اصحاب کهف، يوشع وصى موسى، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسى، ابو دجانه انصارى ومالک اشتر).(4)

وهمچنين فرماندهان جنگى آن حضرت از مليت هاى گوناگونى تشکيل شده اند، از جمله عيسى بن مريم (عليهما السلام)- که در برخى روايات آمده امام زمان (عجل الله فرجه) او را به جانشينى خود براى سرکوب کردن دجال مى فرستد - شعيب بن صالح (عليهما السلام)، اسماعيل فرزند امام صادق (عليه السلام)، عقيل، حارث، مفضل بن عمر.

آيا مدت وزمانى براى حکومت امام مهدى ذکر شده است؟

پاسخ: اگر چه دولت حقه وکريمه حضرت بقيه الله الاعظم (عجل الله فرجه) تا پايان جهان ادامه خواهد داشت، اما در اينکه چند سال به طول خواهد انجاميد، احاديث مختلفى در منابع اسلامى ديده مى شود که با وجود اختلاف در آنها، تا حدودى با يکديگر قابل جمع مى باشند. در اخبار واحاديث اسلامى مدت حکومت آن حضرت را پنج يا هفت يا نه(5) سال ذکر کرده اند ونيز 19(6) و40(7) و309(8) سال وبعضى ارقام ديگر وارد شده است.

از آنجا که روزها وماههاى دوران حضرت - طبق روايات - طولانى خواهد بود وحتى هر سال معادل ده سال است، اختلاف بين بعضى روايات چون هفت سال وهفتاد سال از بين مى رود. شايد اشاره داشته باشد به مراحل ودورانهاى آن حکومت که آغاز شکل گيرى وپياده شدنش پنج يا هفت يا نه سال، ودوران تکاملش چهل سال، ودوران نهايى آن بيش از سيصد سال است!

ولى قطع نظر از روايات اسلامى، مسلم است که اين همه آوازه ها ومقدمات براى يک دوران کوتاه مدت نيست، بلکه به طور قطع براى مدتى طولانى است که ارزش اين همه تحمل زحمت وتلاش وکوشش را داشته باشد. از اين رو، به نظر مى رسد که روايت 309 سال از همه مناسبتر وبه واقع نزديکتر باشد. والله اعلم.

آيا قيام مهدى مسلحانه است ومنظور از قيام با شمشير چيست؟

پاسخ: مسلم است که امام مهدى (عجل الله فرجه) نيز مانند پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) نخست اعلان دعوت عمومى مى کند ودر آغاز ظهورش، مردم را از پيام انقلاب خود آگاه مى سازد واتمام حجت مى کند. در اين ميان عده اى دعوتش را مى پذيرند وراه سعادت پيش مى گيرند وعده اى به مخالفت برمى خيزند که امام مهدى (عجل الله فرجه) در برابر اينها قيام مسلحانه مى کند. چنانکه امام جواد (عليه السلام) فرموده است: (وقتى 313 نفر ياران خاص حضرت قائم (عجل الله فرجه) به خدمتش در مکه رسيدند، حضرت دعوتش را به جهانيان آشکار مى سازد، ووقتى که اين تعداد به ده هزار نفر رسيد، به اذن خدا قيام مسلحانه مى کند وخروج مى نمايد).(9)

واما درباره قسمت دوم پرسش بايد گفت که ظاهرا مقصود از خروج با شمشير مأموريت به جهاد، وتوسل به اسلحه براى اعلاى کلمه حق است، واينکه با هيچ يک از کفار به مصالحه نمى نشيند. زيرا (شمشير) هميشه کنايه از قدرت ونيروى نظامى بوده وهست، همان گونه که (قلم) کنايه از علم وفرهنگ است. ونيز از قديم معروف بوده که کشور با دو چيز اداره مى شود: قلم وشمشير.

پس منظور از قيام با شمشير، همان اتکاى بر قدرت است، تا مردم نپندارند که اين مصلح بزرگ به شکل يک معلم يا يک واعظ عمل مى کند، بلکه او يک رهبر مقتدر الهى است که امان را از ستمگران ومنافقان مى گيرد.

آيا مهدى در زمان حکومتش از امکانات جنگى وارتباطى روز استفاده مى كند؟

پاسخ: برنامه قيام حضرت مهدى (عجل الله فرجه) همانند برنامه قيام همه پيامبران الهى، از راه بهره گيرى از وسايل واسباب طبيعى انجام مى گيرد، وهيچگاه اعجاز، اساس آن را تشکيل نمى دهد، بلکه معجزات جنبه استثنايى دارند. به اين دليل همه پيامبران از سلاح روز، تربيت افراد لايق، مشورت هاى لازم، طرح نقشه هاى مؤثر، تاکتيک هاى نظامى وحساب شده، وخلاصه فراهم ساختن هرگونه امکان مادى ومعنوى براى پيشبرد هدفشان استفاده مى کردند ودر انتظار معجزه نمى نشستند.

بنابراين اجراى طرح حکومت حق وعدالت در سطح جهانى نيز بايد با استفاده از وسايل مادى ومعنوى لازم - بجز در موارد استثنايى - تحقق پذيرد. به تعبيرى ديگر، آن حضرت ويارانش با هر اسلحه اى که لازم باشد، در مقابل کفار وستمگران مى ايستند، واز هر گونه اسلحه اى که در آن زمان متداول بوده ومورد نياز باشد استفاده مى کنند.

علاوه بر اينکه قيام يک مصلح بزرگ براى استقرار عدل وآزادى در سراسر جهان، هيچگاه سبب نمى شود که جنبش صنعتى وماشينى در شکل سالم ومفيدش برچيده يا متوقف شود.

ابو بصير از امام صادق (عليه السلام) روايت کرده است که آن حضرت فرمود: (هنگامى که کارها به صاحب اصلى ولايت، حضرت مهدى (عليه السلام) برسد، خداوند متعال هر نقطه فرو رفته اى از زمين را براى او مرتفع، وهر نقطه مرتفعى را پايين مى برد، آنچنان که تمام دنيا نزد او به منزله کف دستش خواهد بود! کدام يک از شما اگر در کف دستش مويى باشد آن را نمى بيند؟!).(10)

امروزه با نصب وسايل فرستنده بر فراز کوهها، به انتقال تصويرها به نقاط مختلفى از جهان کمک مى کنند، وحتى از ماهواره ها نيز استفاده مى نمايند ومناطق وسيعترى را زير پوشش انتقال تصوير قرار مى دهند، تا همه کسانى که دستگاههاى گيرنده در اختيار دارند، بتوانند از آن استفاده کنند.

از حديث فوق، چنين بر مى آيد که در عصر قيام حضرت مهدى (عجل الله فرجه) يک سيستم نيرومند مجهز براى انتقال تصويرها به وجود مى آيد که شايد تصور آن هم امروز براى ما مشکل باشد، آن چنان که تمام جهان به منزله کف دست خواهد بود نه موانع مرتفع، ونه گودى زمينها، مانع از رويت موجودات روى زمين نخواهد شد. البته اين امر با ولايت تکوينى آن امام نيز سازگارى دارد.

بديهى است که بدون يک چنين سلطه اطلاعاتى بر تمام کره زمين، در حکومت واحد جهانى وصلح وامنيت وعدالت، به گونه همه جانبه وسريع وجدى - با صرف نظر از مسئله اعجاز - امکان پذير نخواهد بود؛ وخداوند اين وسيله را در اختيار او وتشکيلات حکومتش قرار مى دهد).(11)

نقش زنان در انقلاب حضرت مهدى چيست؟

پاسخ: بدون ترديد، نقش زنان در تاريخ اسلام، نقش بسيار مهم وتعيين کننده اى بوده وهست. در صدر اسلام، زنانى چون نسيبه را مشاهده مى کنيم که در جنگ احد از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) دفاع مى کرد ودر اين راه زخمى گرديد. ونيز در جنگ احد، بدن امام على (عليه السلام) پر از زخم شده بود، به طورى که بدن آن حضرت از شصت جا جراحت سخت برداشت. پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) دو زن را به نام سليم وام عطيه مأمور مداواى حضرت على (عليه السلام) نمود، وآنها طبق ماموريت به زخم بندى مشغول شدند.

وهمچنين نقش پر اهميت زهراى اطهر (سلام الله عليها) در دفاع از حريم ولايت، ورسوايى غاصبان خلافت، امرى است روشن ومعلوم که در جاى خود بحث شده است. زنان در انقلاب جهانى حضرت مهدى (عجل الله فرجه) نيز داراى نقش مهمى هستند.

چنانکه امام صادق (عليه السلام) به مفضل بن عمر مى فرمايد: (با حضرت قائم (عليه السلام) سيزده زن همراه است. عرض کرد: آنها چه کار مى کنند؟ حضرت فرمود: مجروحين را مداوا وبيماران را پرستارى مى کنند، همانطور که در زمان پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) چنين بود).(12)

ونيز امام باقر (عليه السلام) فرموده است (سوگند به خدا، سيصد واندى مرد مى آيند که در ميانشان 50 نفر زن هستند، در مکه اجتماع مى کنند بى آنکه قبلا وعده داده باشند، آمدنشان مانند ابرهاى پاييزى است).(13)

آيا انقلاب حضرت مهدى الزاما به حکومت واحد جهانى مى انجامد؟

پاسخ: دانشمندان معتقدند که وضع کنونى جهان قابل دوام نيست وجهان بر سر دو راهى قرار گرفته:

1- تشکيل حکومت واحد جهانى.

2- ادامه وضع فعلبى ونابودى تدريجى.

ظهور انديشه (انترناسيوناليسم) وقوت گرفتن آن مبنى بر لزوم تشکيل حکومت واحد جهانى، دليلى است روشن بر نياز جهان کنونى به يک حکومت واحد. علت پيدايش اين فکر چنانکه گفته شده است، همان هيولاى مخوف جنگهاى جهانى اول ودوم بود که به صورت وحشتناکى خود را نشان داد، وتنها در جنگ اول جهانى، در حدود 9 ميليون نفر کشته و22 ميليون نفر معلول و10 ميليون نفر مفقود الاثر شدند وتلفات جنگ دوم جهانى بسيار وحشتناک تر از جنگ نخست بود.

اين نبردهاى جهان، عملا ثابت کرد که وجود مرزهاى مصنوعى ميان ملتها، عامل جنگ ونبرد، ومايه خونريزى وبدبختى است، همچنان که ناسيوناليسم افراطى ونژاد پرستى همين عواقب مشابه را نيز در بر دارد.

انيشتن گويد: (يا بايد حکومت جهانى با کنترل بين المللى انرژى تشکيل شود ويا حکومتهاى ملى جداگانه فعلى همچنان باقى بماند ومنجر به انهدام بشرى گردد).

وبرتراندراسل گويد: (چون هم اکنون خرابى جنگ بيش از قرون گذشته است، يا بايد (حکومت واحد جهانى) را بپذيريم، ويا به عهد بربريت برگرديم وبه نابودى نژاد انسانى راضى شويم).(14)

در حالى که ايجاد حکومت واحد جهانى، بر بشر کنونى - که در اخلاق مادى فرو رفته ومعنويات واحساسات پاک او، نسبت به انسانها فروکش کرده - به صورت يک آرزوى خام وردپاى طلايى درآمده است، احاديث اسلامى، تشکيل حکومت واحد جهانى اسلام را از ويژگى هاى قيام مهدى موعود (عجل الله فرجه) مى داند.

اين بيانات الهى مى رساند در پرتو عدل حضرتش، جهان تحت لواى يک حکومت، يک دولت، يک قانون ويک قدرت در مى آيد، بساط تمام ابرقدرتها وفرعونها وقارونها وقارونک هاى زمان، از بزرگ وکوچک برچيده مى شود، وپرچم عدل وداد، در سراسر جهان به اهتزاز درآمده وصفا وصميميت وعشق به نوع بشر جهان را فرا مى گيرد.

امام محمد باقر (عليه السلام) مى فرمايد: (آنگاه که امام قائم قيام کند، حکومتهاى باطل نابود مى شوند).(15)

ونيز در تفسير آيه (کسانى که اگر در روى زمين به آنان قدرت دهيم، نماز را به پا مى دارند وزکات مى دهند، به نيکى ها امر کرده واز بدى ها نهى مى کنند. وبراى خداست سرانجام امور)(16) فرمود: (اين آيه، بيانگر حکومت مهدى (عليه السلام) است، خدا او ويارانش را بر شرق وغرب زمين مسلط مى گرداند، ودين خدا را آشکار مى سازد وبه وسيله او ويارانش بدعت ها را مى ميراند، همچنان که بى خردان حق را ميرانده بودند، تا آنجا که از ستم اثرى ديده نمى شود، آنان مردم را به نيکى ها امر کرده واز بدى ها باز مى دارند، وبراى خداست سرانجام امور).(17)

وهم او مى فرمايد: (هنگام قيام حضرت قائم (عليه السلام) خداوند، اسلام را بر همه اديان پيروز مى کند).(18)

سخن آخر اينکه، براى تشکيل حکومت واحد جهانى وچيره شدن بر تمام رژيمهاى فاسد، ابزارى لازم است، که عبارتند از: متکى بودن به يک قدرت نامحدود، احاطه علمى بر کل هستى، قوانين جامع وکامل، ومصونيت از لغزش واشتباه؛ که جملگى درباره حضرت مهدى (عجل الله فرجه) صادق مى باشد.

تصوير کلى واوضاع عمومى جهان در عصر دولت حضرت مهدى چگونه است؟

پاسخ: از احاديث استفاده مى شود که: وقتى مهدى موعود (عليه السلام) ظاهر شد ودر جنگ پيروز گشت، وبر شرق وغرب جهان تسلط وسيطره يافت، تمام زمين به وسيله يک حکومت جهانى اسلامى اداره مى شود. براى تمام بلاد واستانها، استانداران لايقى را با برنامه کار ودستورات لازم گسيل مى دارد. به واسطه کوشش وجديت آنان، تمام زمين آباد ومعمور مى گردد.

خود حضرت مهدى (عجل الله فرجه) هم از دور، تمام حوادث وجريانات کشورهاى زمين را زير نظر دارد وتمام نقاط زمين، برايش مانند کف دستى مى گردد. اصحاب ويارانش نيز از فاصله هاى دور، وى را مشاهده مى نمايند وبا او تکلم مى کنند.

عدل ودادش تمام زمين را فرا مى گيرد، مردم با هم مهربان شده، وبا صدق وصفا زندگى مى کنند. امنيت عمومى همه جا را فرا مى گيرد وکسى در صدد آزار ديگرى نيست. وضع اقتصادى مردم بسيار خوب مى شود به طورى که مستحق زکات پيدا نمى شود. بارانهاى نافع پى در پى مى بارد. تمام زمين، سبز وخرم مى گردد. برکات ومحصولات زمين زياد مى شود. اصلاحات لازم در امور کشاورزى به عمل مى آيد. توجه مردم به خدا زياد مى شود وگرد معاصى نمى گردند.

دين اسلام دين رسمى جهان شده بانگ توحيد از همه جا بلند مى گردد. در امور راه سازى برنامه هاى جالبى را به مرحله اجرا مى گذارند. راههاى اصلى را شصت ذراع قرار مى دهند. در امر راه سازى به قدرى جديت مى نمايند که حتى مساجدى که سر راه ساخته شده خراب مى کنند. براى خيابانها پياده رو احداث مى نمايند. به پياده ها دستور مى دهند از پياده رو عبور کنند وبه سواره ها امر مى کنند در وسط خيابان حرکت نمايند.

تمام پنجره هايى که به کوچه باز شده مسدود مى سازند. از ايجاد مستراح وناودان در کوچه مانع مى شوند. حتى مساجد مشرف وعالى را خراب مى کنند. پيش آمادگى هاى ساختمانها را نيز خراب مى کنند. مناره ها ومقصوره ها را ويران مى سازند. در عصر مهدى (عجل الله فرجه) عقول مردم کامل مى شود وسطح معلومات عمومى بالا مى رود، به طورى که زنها در خانه خويش از عهده قضاوت بر مى آيند.

حضرت صادق (عليه السلام) فرمود: (علم ودانش به بيست وهفت قسمت تقسيم شده، اما تا کنون بيش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار نگرفته است. وقتى قائم ما قيام کند، بيست وپنج قسمت ديگر را آشکار مى کند ودر بين بشر پخش مى نمايد).(19)

ايمان مردم کامل مى گردد وکينه از دلشان بيرون مى رود.(20)

آيا صحيح است که شيطان توسط امام زمان کشته خواهد شد؟

پاسخ: وهب بن جميع مى گويد که از حضرت صادق (عليه السلام) پرسيدم: (اينکه خداوند به شيطان فرمود: (فانک من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم)(21) تو تا روز وقت معلوم از مهلت داده شدگانى.

اين وقت معلوم چه زمانى است؟ فرمود: آيا پنداشته اى اين روز، روز قيامت است؟

خداوندتا روز قيام قائم ما، به شيطان مهلت داده است. وقتى خداوند حضرتش را مبعوث مى کند، حضرت به مسجد کوفه مى رود، در آن هنگام شيطان در حالى که با زانوان خود راه مى رود، به آنجا مى آيد ومى گويد: اى واى بر من از امروز! پس حضرت مهدى (عليه السلام) موى پيشانى او را مى گيرد، وگردنش را مى زند، ودر آن هنگام، روز وقت معلوم است که مهلت شيطان به پايان مى رسد).(22)

البته ظاهر منظور از کشتن شيطان، اين است که ريشه هاى فساد وعوامل انحراف وظلم در عصر درخشان حکومت حضرت مهدى (عجل الله فرجه) نابود مى گردد وبه جاى آن، عقل وايمان حکومت مى کند. به تعبير ديگر کشته شدن شيطان همان قطع نفوذ او ومرگ تزوير است.

زندگى امام بعد از ظهور چگونه خواهد بود؟

پاسخ: معمولا وقتى بندگان دنيا، به مقام ومنصبى يا پست حکومتى برسند، نحوه زندگيشان عوض شده، وتجملات وريخت وپاش روز به روز بالا مى گيرد، اما امامان معصوم واولياء الهى چنين نبوده ونخواهند بود، بلکه در بعضى از موارد، زندگى خود را سخت تر از گذشته انتخاب مى نمودند. زيرا عمل ايشان، براى مردمانى که تحت پوشش حکومت او قرار گرفته اند، سرمشق والگو مى باشد.

با در نظر گرفتن اين موضوع که قسمت مهمى از جرايم وجنايات ومفاسد اجتماعى از تجمل پرستى وپر زرق وبرق شدن زندگى، وتشريفات بيهوده وپر خرج وکمرشکن آن سرچشمه مى گيرد، يکى از دلايل برچيده شدن مفاسد در دوران حکومت امام مهدى (عجل الله فرجه) روشن مى گردد.

در حديثى از امام رضا (عليه السلام) چنين آمده است: (ولباس قائم (عجل الله فرجه) چيزى جز پارچه خشن نيست، وغذايش نيز تنها غذاى ساده وکم اهميت است).(23)

امام زمان چگونه وتوسط چه کسى به شهادت مى رسد؟

پاسخ: پيرامون شهادت يا درگذشت امام زمان (عجل الله فرجه) روايات متعددى در دست مى باشد، ولى با توجه به سخن امام حسن (عليه السلام)، که فرموده است: (هيچ يک از ما امامان نيست، جز آنکه مسموم يا شهيد مى شود).(24)

مى توان گفت، رواياتى که بر شهادت امام مهدى (عليه السلام) دلالت دارد، بر ديگر روايات ترجيح وبرترى دارند. از جمله رواياتى که به مرگ طبيعى حضرت مهدى (عجل الله فرجه) دلالت دارد، تفسيرى است که امام صادق (عليه السلام) در رابطه با آيه شريفه: (ثم رددنا لکم الکره عليهم)(25) مى فرمايد: (مقصود زنده شدن دوباره امام حسين (عليه السلام) وهفتاد نفر از اصحابش در عصر امام زمان (عليه السلام) است، در حالى که کلاهخودهاى طلايى بر سر دارند، وبه مردم، رجعت وزنده شدن دوباره حضرت حسين (عليه السلام) را اطلاع مى دهند، تا مؤمنان به شک وشبهه نيفتند. واين در حالى است که حضرت مهدى (عليه السلام) در ميان مردم است.

هنگامى که همه مؤمنان امام حسين (عليه السلام) را شناختند وتأييد کردند که او حسين (عليه السلام) است، مرگ حضرت مهدى (عليه السلام) فرا خواهد رسيد وديده از جهان فرو مى بندد. آنگاه امام حسين (عليه السلام) وى را غسل وکفن وحنوط مى کند وبه خاک مى سپارد. که هرگز امام را جز امام غسل نمى دهد).(26)

واما درباره شهادت حضرت وچگونگى آن روايت شده است: (هنگامى که سال 70 به پايان آيد، ومرگ حضرت فرا رسد، زنى به نام سعيده از طايفه بنى تميم، ايشان را به شهادت مى رساند. ويژگى آن زن اين است که مانند مردها محاسن دارد. او از بالاى بام، به هنگامى که حضرت در حال عبور است، سنگى به سوى ايشان پرتاب مى کند. وآن حضرت را به شهادت مى رساند. چون حضرت رحلت مى کند، امام حسين (عليه السلام) مراسم غسل، کفن ودفن آن حضرت را عهده دار مى شود).(27) که البته سند قطعى ومتواتر ندارد.

پاورقى:‌


(1) مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1158.
(2) غيبت نعمانى، باب 21، ص 451.
(3) ملاحم ابن طاووس، ص 83، نقل از کتاب چشم اندازى از حکومت مهدى (عليه السلام)، نجم الدين طبسى، ص 190.
(4) تفسير عياشى، ج 2، ص 32. اثبات الهداه، ج 3، ص 550.
(5) کفايه الطالب به ضميمه البيان، گنجى شافعى، ص 492.
(6) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج، 7، ص 111.
(7) کفايه الطالب به ضميمه البيان، ص 497.
(8) غيبت شيخ طوسى، ص 283.
(9) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 52، ص 283.
(10) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 52، ص 328.
(11) براى اطلاع بيشتر به کتاب انقلابى بزرگ، تاليف مکارم شيرازى، مراجعه شود.
(12) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج 7، ص 150.
(13) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 52، ص 223.
(14) منتخب الاثر، صافى گلپايگانى، ص 471.
(15) همان ماخذ، ص 482.
(16) سوره حج، آيه 41.
(17) تفسير برهان، سيد هاشم بحرانى، ج 3، ص 96؛ نقل از کتاب پرسشها وپاسخها، جعفر سبحانى، ص 223.
(18) همان ماخذ.
(19) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 52، ص 336.
(20) دادگستر جهان، ابراهيم امينى، ص 319.
(21) سوره حجر، آيه 38.
(22) تفسير عياشى، ج 2، ص 243.
(23) منتخب الاثر، گلپايگانى، ص 307. واز امام صادق (عليه السلام) نيز نظير اين روايت در اثبات الهداه، ج 7، ص 79، نقل شده است.
(24) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 27، ص 217.
(25) سوره اسراء، آيه 6.
(26) تفسير عياشى، ج 2، ص 281.
(27) تاريخ بعد الظهور، سيد محمد صدر، ص 881.