سنن النبی

علامه سید محمدحسین طباطبائی

- ۱۷ -


21 آداب و سنن آن حضرت در دعاو ذکر پاره‏اى از ادعیه و اذکار او

.353 رسول الله صلّى اللّه علیه و آله فرمود: جبرئیل به من دستور داد که قرآن را ایستاده‏بخوانم، و حمد خدا را در رکوع، و تسبیح او را در سجده انجام دهم، و او را نشسته‏دعا کنم و بخوانم .

.354 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در هنگام ابتهال و دعا دستها را بلند مى‏نمود مانندفقیرى که غذا طلب مى‏کند.

دعاى آن حضرت وقتى که در آینه نگاه مى‏کرد

.355 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى در آینه نظر مى‏کرد مى‏گفت: الحمد للّه الّذى أکمل خلقى، و أحسن صورتى، و زان منّى ما شان من غیرى، وهدانى للاسلام، و منّ علىّ بالنّبوّة. «ستایش خدایى راست که آفرینش مرا کامل‏ ساخت، صورتم را نیکو آفرید، در مقابل عیب دیگران مرا زینت داد، به اسلام‏هدایتم کرد و با برانگیختن من به مقام نبوت نعمتى بزرگ بر من بخشید».

.356 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى به آینه نظر مى‏کردمى‏گفت: الحمد للّه الّذى أحسن خلقى و خلقى، و زان منّى ما شان من غیرى.

«ستایش خدایى راست که آفرینشم را زیبا، و اخلاقم را نیکو ساخت، و مرا در برابرعیب دیگران زینت بخشید».

دعاى آن حضرت وقتى که بر مرکب سوارى مى‏نشست‏

.357 حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله هنگام سفر کردن چون بر مرکب سوارى خود مستقرمى‏شد، سه بار«اللّه اکبر»مى‏گفت، سپس آیه شریفه: سبحان الّذى سخّر لنا هذا و ماکنّا له مقرنین، و انّا الى ربّنا لمنقلبون (1)را تلاوت مى‏کرد و مى‏گفت: اللّهمّ إنّانسألک فى سفرنا هذا البرّ و التّقوى، و من العمل ما ترضى. اللّهمّ هوّن علیناسفرنا، و أطو عنّا بعده. اللّهمّ أنت الصّاحب فى السّفر، و الخلیفة فى الاهل. اللّهمّ‏إنّى أعوذ بک من و عثاء السّفر، و کآبة المنقلب، و سوء المنظر فى الاهل و المال.

«خدایا، ما در این سفر از تو نیکى کردن و پرهیزگارى و نیز کارى را که موجب‏خشنودى توست طلب مى‏کنیم. خدایا، این سفر را بر ما آسان گردان و دورى آن رابر ما نزدیک ساز. خدایا، تو در سفر یار ما، و در خانواده جانشین ما هستى. خدایا، ازرنج و گرفتارى سفر، و غم و غصه بازگشت، و دیدن بدى درباره اهل و مال به تو پناه‏مى‏برم». و چون از سفر باز مى‏گشت مى‏گفت: آئبون تائبون، عابدون لربّنا حامدون.

«در حالى که به سوى پروردگارمان توبه و بازگشت کرده و پرستش او مى‏کنیم و سپاسگزار اوییم، به منزل خود باز گشتیم».

دعاى آن حضرت در سفر هنگامى که شب فرا مى‏رسید

.358 پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله وقتى در سفر بود و شب فرا مى‏رسید مى‏فرمود: ارض، ربّى و ربّک اللّه، أعوذ من شرّک و شرّ ما فیک و شرّ ما یدبّ علیک، و أعوذ باللّه‏من أسد و أسود و من الحیّة و العقرب، و من ساکن البلد، و والد و ما ولد. «اى‏زمین، پروردگار من و تو خداى متعال است، از شر تو و آنچه در تو هست و یا برروى تو در حرکت است به خدا پناه مى‏برم. و نیز از شر هر درنده و گزنده، و از شرهر مار و عقرب، و از کسى که ساکن در این دیار است، و همچنین از شر هر پدر وفرزندش به خداى متعال پناه مى‏برم».

دعاى آن حضرت وقتى که لباس نو مى‏پوشید

.359 نبي اعظم صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که لباس نو مى‏پوشید، مى‏گفت: الحمد للّه‏الّذى کسانى ما یوارى عورتى و اتجمّل به فى النّاس. «ستایش خدایى راست که‏مرا لباسى پوشانید که عورتم را مستور مى‏دارد، و با آن در میان مردم آراسته‏مى‏گردم».

.360 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون مى‏خواست لباس خود را از تن درآورد، ابتدا آن‏را از طرف چپ بیرون مى‏آورد. و از کارهایش هنگام پوشیدن لباس جدید این بودکه حمد و ستایش خدا مى‏نمود، سپس فقیرى را طلب مى‏کرد و لباس کهنه خود را به‏او مى‏داد و مى‏فرمود: هر مسلمانى که تنها براى خشنودى خدا، لباس کهنه خود را به‏تن مسلمان فقیرى پوشاند، در ضمانت و پناه و خیر خداى متعال خواهد بود تا زمانى‏ که آن لباس به تن آن فقیر است، خواه دهنده لباس زنده باشد یا مرده.

.361 حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله چون لباس مى‏پوشید و به پا مى‏خاست پیش از آنکه ازمنزل خارج شود، مى‏گفت: اللّهمّ بک استترت، و الیک توجّهت، و بک اعتصمت، و علیک توکّلت . اللّهمّ أنت ثقتى و أنت رجائى. اللّهمّ اکفنى ما اهمّنى و ما لا اهتمّ‏به و ما انت اعلم به منّى. عزّ جارک، و جلّ ثناؤک، و لا اله غیرک. اللّهمّ زوّدنى‏التّقوى، و اغفر لى ذنبى، و وجّهنى للخیر حیث ما توجّهت. «خداوندا، به واسطه توخود را پوشاندم، و به سوى تو رو کردم، و به تو چنگ زدم، و بر تو توکل نمودم.

خدایا، تو مورد اعتماد و امید منى. خدایا، آنچه برایم مهم است و آنچه بدان‏اهتمامى ندارم و آنچه تو بدان داناترى همه را برایم کفایت کن. پناهنده به تو عزیزاست، و ثنا و حمد تو بزرگ است و جز تو خدایى نیست. خدایا، پرهیزکارى را زاد وتوشه من قرار ده، و گناهم را ببخش، و مرا به هر سو که رو آورم به خیر و خوبى‏متوجه ساز». پس از این دعا دنبال کار خود مى‏رفت.

دعاى آن حضرت وقتى که از مجلسى برمى‏خاست‏

.362 رسول الله صلّى اللّه علیه و آله هر وقت از مجلسى برمى‏خاست مى‏گفت: سبحانک‏اللّهمّ و بحمدک. أشهد أن لا إله إلاّ أنت، استغفرک و أتوب الیک. «خدایا، تو از هرعیبى منزهى، و حمد و ستایش از آن توست. گواهى مى‏دهم که جز تو خدایى نیست؛از تو آمرزش مى‏خواهم و به سوى تو باز مى‏گردم».

دعاى آن حضرت هنگام داخل شدن به مسجد و خروج از آن‏

.363 على علیه السّلام فرمود: رسول الله صلّى اللّه علیه و آله چون مى‏خواست وارد مسجد شود مى‏گفت: اللّهمّ افتح لى أبواب رحمتک. «خدایا، درهاى رحمتت را به روى من‏بگشاى». و چون مى‏خواست از مسجد بیرون رود، مى‏گفت: اللّهمّ افتح لى أبواب‏رزقک. «خدایا، درهاى روزیت را به روى من بگشاى».

.364 حضرت فاطمه علیها السّلام فرمود: پیغمبر خدا صلّى اللّه علیه و آله چون داخل مسجد مى‏شدمى‏گفت: بسم اللّه. اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد، و اغفر لى ذنوبى، و افتح لى‏أبواب رحمتک. «به نام خدا. خدایا، بر محمّد و آل محمّد درود بفرست، و گناهان‏مرا بیامرز، و درهاى رحمتت را به روى من بگشاى». و چون از مسجد خارج مى‏شدمى‏گفت: بسم اللّه . اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد، و اغفر لى ذنوبى، و افتح لى‏أبواب فضلک. «به نام خدا. خدایا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و گناهان مرابیامرز، و درهاى فضل و کرمت را به روى من بگشاى».

دعاى آن حضرت هنگامى که به بستر خواب مى‏رفت‏

.365 حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله چون به بستر خواب مى‏رفت به پهلوى راست‏مى‏خوابید و کف دست راست را زیر صورت مى‏نهاد، سپس مى‏گفت: اللّهمّ قنى‏عذابک یوم تبعث عبادک. «خدایا، روزى که بندگانت را[از قبرها]برمى‏انگیزى مرااز عذاب خود نگاه دار».

.366 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که به بستر خواب مى‏رفت دعاهایى داشت که‏مى‏خواند، از جمله هنگام خواب مى‏گفت: بسم اللّه اموت و احیى، و الى اللّه‏المصیر. اللّهمّ آمن روعتى، و استر عورتى، و ادّعنّى أمانتى. «به نام خدا مى‏میرم وزنده مى‏شوم، و بازگشت همه خلایق به سوى اوست. خدایا، ترسم را به امن وآرامش تبدیل فرما، و عیبم را بپوشان، و امانتى را که به من سپرده‏اى خودت ادافرما».

.367 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگام خواب«آیة الکرسى»را قرائت مى‏کرد. ومى‏فرمود : جبرئیل نزد من آمد و گفت: اى محمّد، عفریتى از طائفه جن به هنگام‏خوابت براى تو حیله مى‏کند، پس بر تو باد که هنگام خواب«آیة الکرسى»بخوانى.

دعاى آن حضرت وقتى که سفره غذا را نزد او مى‏نهادند

.368 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى سفره غذا را نزد او مى‏نهادند، مى‏گفت: سبحانک‏اللّهمّ ما أحسن ما تبتلینا، سبحانک ما أکثر ما تعطینا، سبحانک ما أکثر ما تعافین.

اللّهمّ اوسع علینا و على فقراء المؤمنین والمؤمنات والمسلمین والمسلمات.

«خدایا تو منزهى، چه نیکوست آنچه ما را به آن آزموده‏اى!تو منزهى، چه بسیاراست آنچه به ما بخشیده‏اى!تو منزهى، چه فراوان است سلامتى‏هایى که به ماداده‏اى!خدایا، بر ما و بر فقراء اهل ایمان و اسلام گشایش در روزى کرامت فرما».

.369 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى سفره غذا را نزد او مى‏نهادند، مى‏گفت: بسم اللّه.

اللّهمّ اجعلها نعمة مشکورة تصل بها نعمة الجنّة. «به نام خدا. الهى، این غذا را ازنعمت‏هایى قرار ده که شکرش به جا آورده شود به طورى که آن را به نعمت بهشتى‏متصل فرمایى».

دعاى آن حضرت هنگامى که به سوى غذا دست مى‏برد

.370 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى به سوى غذا دست مى‏برد، مى‏گفت: بسم اللّه .

بارک لنا فیما رزقتنا، و علیک خلفه. «به نام خدا. [پروردگارا]آنچه را به ما روزى‏داده‏اى برکت ده و در پى آن روزى تازه‏اى هم مرحمت فرما».

دعاى آن حضرت هنگامى که سفره را برمى‏چیدند

.371 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى سفره غذا را برمى‏چیدند، مى‏گفت: اللّهمّ اکثرت و اطبت، و بارکت فاشبعت و ارویت. الحمد للّه الّذى یطعم‏و لا یطعم. «خدایا، نعمتت را بر ما فراوان کردى و پاکیزه نمودى، و مبارک ساختى‏پس سیر گردانیدى و سیراب نمودى. حمد و ستایش خدایى راست که مى‏خوراندولى خود نیازى به خوردن ندارد».

دعاى آن حضرت هنگام غذا خوردن و شیر نوشیدن‏

.372 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هیچ‏گاه غذایى میل نمى‏کرد و یاچیزى نمى‏نوشید مگر آنکه مى‏گفت: اللّهمّ بارک لنا فیه، و ابدلنا به خیرا منه.

«خدایا، این غذا را براى ما برکت ده، و بهتر از آن را به ما روزى فرما». ولى چون شیرمى‏نوشید مى‏گفت: اللّهمّ بارک لنا فیه، و زدنا منه. «خدایا این شیر را براى ما برکت‏ده، و روزى ما را از آن زیاد گردان».

.373 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که مقدارى از غذا میل مى‏کرد مى‏گفت: اللّهمّ‏لک الحمد، أطعمت و اسقیت و روّیت، فلک الحمد غیر مکفور و لا مودّع‏و لا مستغنى عنک. «خدایا، حمد و ستایش تو راست که مرا طعام و شراب دادى وسیراب نمودى، تو را مى‏ستایم ستایش کسى که کفران نعمتت را نکرده و تو را وداع‏نگفته و از تو بى‏نیازى نجسته است».

دعاى آن حضرت هنگامى که میوه تازه مى‏دید

.374 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون میوه تازه‏اى مى‏دید، آن را گرفته‏مى‏بوسید و بر دیدگان و دهان خود مى‏نهاد و مى‏گفت: اللّهمّ کما اریتنا أوّلها فى‏عافیة فارنا آخرها فى عافیة. «خدایا، چنانکه آغاز آن را در سلامتى به ما نشان‏دادى، آخر آن را نیز در سلامتى به ما نشان ده».

دعاى آن حضرت هنگام داخل شدن به دستشویى‏

.375 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه مى‏خواست به دستشویى (مستراح) وارد شود، مى‏گفت : اللّهمّ انّى أعوذ بک من الرّجس النّجس الخبیث المخبث الشّیطان. اللّهمّ‏امط عنّى الاذى، و اعذنى من الشّیطان الرّجیم. «خدایا، از شیطان پلید نجس خبیث‏ناپاک به تو پناه مى‏برم . خدایا، ناراحتى را از من دور کن، و مرا از شیطان رانده شده‏پناه ده».

و چون براى قضاى حاجت مى‏نشست مى‏گفت: اللّهمّ اذهب عنّى القذى‏و الاذى، و اجعلنى من المتطهّرین. «خدایا ناراحتى و ناپاکى را از من ببر، و مرا ازپاکیزگان قرار ده».

و موقع خارج شدن مدفوع مى‏گفت: اللّهمّ کما اطعمتنیه طیّبا فى عافیةفاخرجه منّى خبیثا فى عافیة. «خدایا، چنانکه در عافیت و سلامتى به من غذاى‏پاکیزه دادى، فضولات آن را نیز در سلامتى از من دفع فرما».

و گاهى دعاى آن حضرت موقع داخل شدن به دستشویى این بود: الحمد للّه‏الحافظ المؤدّى. «حمد و ستایش خدایى راست که حافظ آدمى و برآورنده‏حاجات اوست».

و چون از آنجا بیرون مى‏شد، دست روى شکم خود مى‏کشید و مى‏گفت: الحمد للّه الّذى اخرج عنّى اذاه، و ابقى فىّ قوّته، فیا لها من نعمة لا یقدر القادرون‏قدرها. «حمد و ستایش خدایى راست که فضولات ناراحت کننده غذا را از من خارج‏ساخت و نیروى آن را در بدنم باقى نهاد. چه نعمت بزرگى که هیچ کس توانایى‏اندازه گرفتنش را ندارد».

دعاى آن حضرت وقتى که به قبرستان مى‏گذشت‏

.376 امام باقر علیه السّلام مى‏فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون به قبرستان اهل ایمان‏مى‏گذشت مى‏فرمود: السّلام علیکم من دیار قوم مؤمنین، و انّا ان شاء اللّه بکم‏لا حقون. «سلام بر شما باد اى آرمیدگان دیار اهل ایمان، و ما نیز به خواست خدا به‏شما ملحق خواهیم شد».

دعاى آن حضرت در زیارت اهل قبور

.377 امام صادق علیه السّلام مى‏فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در عصر هر پنجشنبه‏اى باعده‏اى از اصحاب خود به قبرستان بقیع مى‏رفت و سه بار مى‏فرمود: السّلام علیکم‏یا اهل الدّیار. «سلام بر شما اى آرمیدگان در این دیار»و بعد سه مرتبه مى‏فرمود: رحمکم اللّه. «خدا شما را رحمت کند».

دعاى آن حضرت چون از چیزى خوشحال مى‏شد

.378 امام صادق علیه السّلام فرمود: وقتى به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله موضوع‏ خوشحال کننده‏اى مى‏رسید، مى‏گفت: الحمد للّه على هذه النّعمة. «حمد و ستایش‏خدایى راست که این نعمت را به ما ارزانى داشت». و وقتى امرى غمناک به اومى‏رسید، مى‏گفت: الحمد للّه على کلّ حال. «حمد و ستایش خداى را در همه حال».

دعاى آن حضرت وقت دیدن چیزى که آن را دوست مى‏داشت‏

.379 امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى مى‏دید آنچه را که‏دوست مى‏داشت، مى‏گفت: الحمد للّه الّذى بنعمته تتمّ الصّالحات. «حمد و ستایش‏خدایى راست که با نعمت او، خوبى‏ها تمام و کامل مى‏گردد».

ذکرى که آن حضرت موقع شنیدن«اذان»مى‏گفت‏

.380 امام زین العابدین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون صداى مؤذّن رامى‏شنید جملات او را عینا بازگو مى‏کرد. و چون مؤذن جملات«حىّ على الصّلاة، حىّ على الفلاح، حىّ على خیر العمل»را مى‏گفت، حضرت مى‏فرمود: لا حول و لاقوّة الاّ باللّه. «هیچ توانایى و نیرویى بر ترک و عمل نیست جز به خدا». و چون اقامه‏نماز پایان مى‏یافت، مى‏گفت: اللّهمّ ربّ هذه الدّعوة التّامّة و الصّلاة القائمة، اعطمحمّدا سؤله یوم القیامة، و بلّغه الدّرجة الوسیلة من الجنّة، و تقبّل شفاعته فى‏امّته. «خداوندا، اى پروردگار این دعوت تام و نماز برپا شده، خواهش‏هاى محمّدرا در روز قیامت برآور، و او را به درجه«وسیله»در بهشت برسان، و شفاعت او رادرباره امتش بپذیر».

ذکرى که آن حضرت در رکعت آخر نماز مغرب مى‏گفت‏

.381 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در رکعت سوم نماز مغرب مى‏گفت: ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا، و هب لنا من لدنک رحمة، انّک انت الوهّاب . (2)«پروردگارا، دلهاى ما را پس از آنکه هدایتمان کردى ملغزان، و از نزد خود رحمتى‏به ما ارزانى دار، که تو تنها بخشنده‏اى».

ذکر و دعاى آن حضرت در قنوت نماز وتر

.382 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز وتر هفتاد بار استغفار مى‏کرد، و هفت مرتبه‏مى‏گفت : هذا مقام العائذ بک من النّار«این‏جا جایگاه کسى است که از آتش به توپناه آورده است» .

.383 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در قنوت نماز وتر مى‏گفت: اللّهمّ اهدنى فیمن هدیت، و عافنى فیمن عافیت، و تولّنى فیمن تولّیت، و بارک لى فیما اعطیت، و قنى شرّما قضیت، إنّک تقضى و لا یقضى علیک، سبحانک ربّ البیت، استغفرک و اتوب‏الیک، و اومن بک و اتوکّل علیک، و لا حول و لا قوّة الاّ بک یا رحیم«خدایا مرادر زمره کسانى که هدایت کرده‏اى هدایت فرما، و در زمره کسانى که عافیتشان‏داده‏اى عافیت ده، و در میان کسانى که کارشان را به عهده گرفته‏اى سرپرستى نما، ودر آنچه به من بخشیده‏اى برکت ده، و مرا از شر آنچه مقدّر فرموده‏اى نگاه دار، که‏فرمان تنها از آن توست و کسى بر تو حکومت نمى‏کند. تو منزهى اى پروردگار کعبه، از تو آمرزش مى‏خواهم و به سوى تو بازمى‏گردم، و به تو ایمان دارم و بر تو توکل‏مى‏نمایم، و[معترفم که‏]هیچ توانایى و نیرویى بر ترک و عمل نیست جز به تو اى ‏خداى مهربان».

دعاى آن حضرت موقع افطار

.384 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به هنگام افطار مى‏گفت: اللّهمّ لک صمنا، و على‏رزقک افطرنا، فتقبّله منّا«خدایا، براى تو روزه گرفتیم، و با روزى تو افطار کردیم، پس روزه ما را قبول فرما». تشنگى سپرى شد و رگهاى بدن پر شد، و اجر و مزد آن‏باقى ماند.

دعاى آن حضرت در تعقیب نماز

.385 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون از تشهد و سلام نماز فارغ‏مى‏شد، چهارزانو مى‏نشست و دست راستش را بر سر مى‏نهاد و مى‏گفت: بسم اللّه‏الّذى لا اله الاّ هو، عالم الغیب و الشّهادة، الرّحمن الرّحیم، صلّ على محمّد وآل محمّد، و أذهب عنّى الهمّ و الحزن«به نام خداوندى که جز او خدایى نیست، خدایى که داناى پنهان و آشکار، و بخشنده و مهربان است. [خدایا]بر محمّد وخاندان او درود فرست، و غم و اندوه را از من دور ساز».

دعاى دیگر آن حضرت در تعقیب نماز

.386 محمّد بن فرج گوید: امام جواد علیه السّلام به من نوشت. . . رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏چون از نمازش فارغ مى‏شد، مى‏گفت: اللّهمّ اغفر لى ما قدّمت و ما اخّرت، و مااسررت و ما اعلنت، و اسرافى على امرى‏[نفسى ـ خ ل‏]و ما انت اعلم به منّى. ‏

اللّهمّ انت المقدّم و المؤخّر، لا اله الاّ انت، بعلمک الغیب، و بقدرتک على الخلق‏اجمعین ما علمت الحیاة خیرا لى فأحینى، و توفّنى اذا علمت الوفاة خیرا لى. اللّهمّ‏انّى اسألک خشیتک فى السّرّ و العلانیة، و کلمة الحقّ فى الغضب و الرّضا، و القصد فى الفقر و الغنى، و اسألک نعیما لا ینفد، و قرّة عین لا ینقطع، و اسألک‏الرّضا بالقضاء، و برکة الموت بعد العیش، و برد العیش بعد الموت، و لذّة النّظرالى وجهک، و شوقا الى رؤیتک و لقائک من غیر ضرّاء مضرّة و لا فتنة مضلّة.

اللّهمّ زیّنّا بزینة الایمان، و اجعلنا هداة مهدیّین. اللّهمّ اهدنا فیمن هدیت. اللّهمّ‏انّى اسألک عزیمة الرّشاد، و الثّبات فى الامر و الرّشد، و أسألک شکر نعمک وحسن عافیتک، و اداء حقّک، و اسألک یا ربّ قلبا سلیما، و لسانا صادقا، واستغفرک لما تعلم، و اسألک خیر ما تعلم، و اعوذ بک من شرّ ما تعلم، فانّک تعلم‏و لا نعلم، و أنت علاّم الغیوب.

«خدایا، گناهان گذشته دور و نزدیک مرا و گناهانى را که در نهان و آشکار ازمن سر زده، و همچنین اسراف و زیاده‏روى‏هایى را که کرده‏ام، و هر گناهى را که توبه آن آگاه‏ترى بر من ببخش. خدایا، پیش انداختن و پس انداختن کارها به دست‏توست، معبودى جز تو نیست؛به علم غیب خود و قدرتى که بر تمام خلایق دارى تورا سوگند که تا وقتى مى‏دانى زندگى برایم بهتر است مرا زنده نگه دار، و چون مردن‏را برایم بهتر دیدى مرا بمیران. خدایا بیم و ترس از خودت را در نهان و آشکار، وگفتار حق را در حال خشم و رضا، و میانه‏روى را در حال تنگدستى و وسعت از توخواهانم، و از تو خواهانم نعمتى را که هرگز فنا نپذیرد، و روشنى چشمى که هرگزمنقطع نگردد، و نیز رضا و خشنودى در برابر قضاى حتمیت، و برکت مرگ بعد اززندگى، و زندگى گواراى پس از مرگ، و لذت نظر به خودت، و شوق دیدارت رابدون آنکه سختى در این راه به من رسد و یا آزمایش گمراه کننده‏اى برایم پیش آیداز تو خواهانم. خدایا، ما را به زیور ایمان زینت بخش، و رهنمایانى رهیافته قرار ده.

خداوندا، ما را در زمره کسانى که هدایت کرده‏اى هدایت فرما. خدایا، عزمى راسخ‏و ثبات قدم و استقامتى در کار و هدایت را از تو مى‏خواهم. و توفیق شکرگزارى دربرابر نعمت‏ها، و عافیت نیکو، و ادا کردن حق خودت را از تو خواهانم. پروردگارا، و از تو قلبى سالم، و زبانى راستگو مى‏خواهم، و در برابر آنچه از من مى‏دانى‏آمرزش مى‏طلبم، و از تو بهترین چیزى را که به آن دانایى خواستارم، از شر هرچه به‏آن عالمى به تو پناه مى‏آورم، زیرا که تو مى‏دانى و ما نمى‏دانیم، و تو داناى‏نهان‏هایى».

دعاى آن حضرت بعد از نافله صبح‏

.387 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون دو رکعت نافله صبح را قبل ازنماز واجب صبح مى‏خواند به پهلوى راست مى‏خوابید و دست راستش را زیر گونه‏راست مى‏نهاد، سپس مى‏گفت: استمسکت بعروة اللّه الوثقى الّتى لا انفصام لها، واستعصمت بحبل اللّه المتین، اعوذ باللّه من فورة العرب و العجم، و اعوذ باللّه من‏شرّ شیاطین الانس و الجنّ، توکّلت على اللّه، طلبت حاجتى من اللّه، حسبى اللّه ونعم الوکیل، لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلىّ العظیم. «چنگ زدم به دستاویز محکم‏خدا که هرگز پاره نمى‏شود، و چنگ زدم به ریسمان محکم خدا، و از خشم وتجاوز عرب و عجم، و از شر شیطان‏هاى انس و جنّ به خدا پناه مى‏برم؛بر خدا توکل‏کردم، حاجتم را از او طلبیدم، خدا مرا کافى است و خوب وکیلى است. هیچ توانایى‏و نیرویى بر ترک و عمل نیست مگر به خداى والا و بزرگ» .

دعاى آن حضرت در تعقیب نماز صبح‏

.388 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون از خواندن نماز صبح فارغ مى‏شد، با صداى بلندبه طورى که اصحابش مى‏شنیدند، سه بار مى‏گفت: اللّهمّ اصلح لى دینى الّذى جعلته‏لى عصمة«خدایا، دینم را که وسیله نگهداریم قرار داده‏اى برایم محافظت فرما». وسه بار مى‏گفت: اللّهمّ اصلح لى دنیاى الّتى جعلت فیها معاشى«خدایا، دنیایم را که‏زندگى مرا در آن قرار داده‏اى برایم اصلاح فرما». و سه بار مى‏گفت: اللّهمّ اصلح لى‏آخرتى الّتى جعلت الیها مرجعى«خدایا، آخرتم را که بازگشت مرا به سوى آن قرارداده‏اى برایم نیکو گردان». و سه بار مى‏گفت: اللّهمّ انی اعوذ برضاک من سخطک، و اعوذ بعفوک من نقمتک«خدایا، از خشم تو به رضایتت، و از کیفر تو به عفو وبخششت پناه مى‏برم». و در آخر مى‏گفت: اللّهمّ انّى اعوذ بک، لا مانع لما اعطیت، و لا معطى لما منعت، و لا ینفع ذا الجدّ منک الجدّ«خدایا، به تو پناهنده مى‏شوم، آنچه را عطا کنى چیزى نمى‏تواند مانع آن شود، و آنچه را باز دارى چیزى بخشنده‏آن نمى‏تواند بود، و ثروت هیچ ثروتمندى در برابر تو برایش سودى ندارد».

.389 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون نماز صبح را مى‏خواند مى‏گفت: اللّهمّ متّعنى‏بسمعى و بصرى، و اجعلهما الوارثین منّى، و ارنى ثارى من عدوّى«خدایا مرا ازگوش و چشمم بهره‏مند گردان، و آن دو را وارث من قرار ده (آنها را پیش از مرگ‏از من مگیر) ، و جلو چشمم انتقام مرا از دشمنم بگیر».

ذکر آن حضرت بعد از نماز صبح‏

.390 امام باقر علیه السّلام ضمن حدیثى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى نماز صبح را مى‏خواند تا طلوع آفتاب رو به قبله مى‏نشست و به ذکر خدا مشغول مى‏شد، وعلى علیه السّلام‏[براى رسیدگى به حوایج مردم‏]جلو مى‏آمد و پشت سر پیغمبر رو به‏جمعیت مى‏نشست و مردم از ایشان حوایج خودشان را سؤال مى‏کردند و پاسخ‏مى‏شنیدند. این چنین رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به آنان دستور داده بود.

دعاى آن حضرت بعد از نماز ظهر

.391 امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: از جمله دعاهاى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پس از نمازظهر این بود: لا اله الاّ اللّه العظیم الحلیم، لا اله الاّ اللّه ربّ العرش العظیم، و الحمدللّه ربّ العالمین. اللّهمّ انّى اسألک موجبات رحمتک، و عزائم مغفرتک، و الغنیمة من کلّ خیر، و السّلامة من کلّ اثم. اللّهمّ لا تدع لى ذنبا الاّ غفرته، و لا همّاالاّ فرّجته، و لا کربا الاّ کشفته، و لا سقما الاّ شفیته، و لا عیبا الاّ سترته، و لا رزقاالاّ بسطته، و لا خوفا الاّ آمنته، [و لا دینا الاّ قضیته‏]و لا سوءا الاّ صرفته، و لاحاجة هى لک رضى و لى فیها صلاح الاّ قضیتها، یا ارحم الرّاحمین، آمین ربّ‏العالمین .

«معبودى جز خداى عظیم و بردبار نیست، معبودى جز پروردگار عرش‏بزرگ نیست، و تمام ستایش‏ها مخصوص پروردگار جهانیان است. خدایا، وسائل‏رحمتت، و برات آمرزش حتمیت، و بهره‏مندى از هر خیر، و سالم بودن از هر گناه رااز تو مى‏طلبم. خدایا، گناهى را بر من باقى منه مگر آنکه آن را آمرزیده باشى، و نه‏غصه‏اى را مگر آنکه زدوده باشى، و نه گرفتاریى را مگر آنکه بر طرف کرده باشى، و نه بیماریى را مگر آنکه شفا داده باشى، و نه عیبى را مگر آنکه پوشانده باشى، و نه‏روزیى را مگر آنکه گسترش داده باشى، و نه ترسى را مگر آنکه از آن امنیت‏بخشیده باشى‏[و نه دینى را مگر آنکه ادا کرده باشى‏]و نه ناخوشایندى را مگر آنکه‏ دور ساخته باشى، و نه حاجتى را که مورد رضایت تو و صلاح من باشد مگر آنکه‏روا کرده باشى، اى مهربان‏ترین مهربانان، دعایم را مستجاب کن اى پروردگارجهانیان».

دعاى آن حضرت در سجده‏

.392 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون پیشانیش را براى سجده برزمین مى‏نهاد، مى‏گفت: اللّهمّ مغفرتک اوسع من ذنوبى، و رحمتک ارجى عندى‏من عملى، فاغفر لى ذنوبى یا حیّا لا یموت. «خدایا، آمرزش تو از گناهان من‏واسع‏تر، و رحمت تو در نظر من از کردارم امید بخش‏تر است. پس گناهانم را بیامرز، اى زنده‏اى که مرگ به او راه ندارد».

دعاى آن حضرت آن‏گاه که مى‏خواست از نماز باز گردد

.393 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آن‏گاه که مى‏خواست از نماز باز گرددبا کف دست راست پیشانى خود را مسح مى‏کرد، سپس مى‏گفت: اللّهمّ لک الحمد، لا اله الاّ انت، عالم الغیب و الشّهادة. اللّهمّ اذهب عنّا الهمّ و الحزن و الفتن، ما ظهرمنها و ما بطن. «خدایا، تمام ستایش‏ها مخصوص توست، معبودى جز تو نیست که‏داناى نهان و آشکارى. خدایا، غم و اندوه و فتنه‏هاى پیدا و نهان را از ما برطرف‏ساز». بعد فرمود: کسى از امت من نیست که این عمل را به‏جا آورد مگر آنکه ازخداوند ـ عزّ و جلّ ـ آنچه را بخواهد به او عطا مى‏کند.

دعاى آن حضرت بعد از هر نماز

.394 انس بن مالک گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بعد از هر نماز مى‏گفت: اللّهمّ انّى‏اعوذ بک من علم لا ینفع، و قلب لا یخشع، و نفس لا تشبع، و دعاء لا یسمع. اللّهمّ‏انّى اعوذ بک من هؤلاء الاربع. «خدایا، از دانشى که سود نبخشد، و دلى که خاشع‏نباشد، و جانى که سیر نگردد، و دعایى که شنیده نشود به تو پناه مى‏آورم. خدایا، ازاین چهار چیز به تو پناه مى‏آورم».

نماز و دعاى آن حضرت در آغاز سال جدید

.395 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روز اول ماه محرم دو رکعت نماز مى‏گزارد و چون ازنماز فارغ مى‏شد، دست‏هایش را بلند کرده و این دعا را سه بار مى‏خواند: اللّهمّ انت‏الاله القدیم، و هذه سنة جدیدة، فاسألک فیها العصمة من الشّیطان، و القوّة على‏هذه النّفس الامّارة بالسّوء، و الاشتغال بما یقرّبنى الیک یا کریم، یا ذا الجلال‏و الاکرام، یا عماد من لا عماد له، یا ذخیرة من لا ذخیرة له، یا حرز من لا حرز له، یاغیاث من لا غیاث له، یا سند من لا سند له، یا کنز من لا کنز له، یا حسن البلاء، یاعظیم الرّجاء، یا عزّ الضّعفاء، یا منقذ الغرقى، یا منجى الهلکى، یا منعم یا مجمل، یا مفضل، یا محسن، انت الّذى سجد لک سواد اللّیل، و نور النّهار، و ضوء القمر، وشعاع الشّمس، و دوىّ الماء، و حفیف الشّجر. یا اللّه لا شریک لک. اللّهمّ اجعلناخیرا ممّا یظنّون، و اغفر لنا ما لا یعلمون، حسبى اللّه، لا اله الاّ هو، علیه توکّلت وهو ربّ العرش العظیم، آمنّا به، کلّ من عند ربّنا، و ما یذّکّر الاّ اولوا الالباب. ربّنالا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمة، انّک انت الوهّاب.

«خدایا، تویى معبود دیرین، و این سالى است جدید، پس از تو مى‏خواهم که‏مرا در این سال از شر شیطان نگه دارى، و بر این نفسى که پیوسته به بدى فرمان‏مى‏دهد پیروز گردانى، و به آنچه مرا به تو نزدیک مى‏کند مشغول سازى، اى کریم، اى صاحب جلال و بزرگوارى، اى تکیه گاه کسى که تکیه گاهى ندارد، اى ذخیره‏کسى که ذخیره‏اى ندارد، اى نگه‏دارنده کسى که نگه‏دارنده‏اى ندارد، اى فریادرس‏آن که فریادرسى ندارد، اى پشتیبان کسى که پشتیبانى ندارد، اى گنج کسى که گنجى‏ندارد. اى نیکوبخش، اى امید بزرگ، اى عزت ناتوانان، اى نجات‏بخش‏غرق شدگان، اى رهایى بخش هلاک شوندگان، اى نعمت بخش، اى نیکو بخش، اى‏زیاد بخش، اى نیکى کننده، تویى آن خداوندى که تاریکى شب و روشنایى روز ونور ماه و درخشندگى آفتاب و صداى آب و آواى درختان در برابر تو سجده‏مى‏آرند. اى خدایى که شریکى ندارى. خدایا، ما را بهتر از آنچه دیگران گمان‏مى‏کنند قرار ده، و گناهان ما را که از آن آگاه نیستند بیامرز . خدا مرا کافى است، معبودى جز او نیست، بر او توکل کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است، به اوایمان آورده‏ایم، همه چیز از نزد پروردگار ماست، لیکن تنها خردمندان مى‏دانند.

پروردگارا، دلهاى ما را پس از آنکه ما را هدایت کردى ملغزان، و از نزد خودت‏رحمتى به ما ارزانى دار، که تو تنها بخشنده‏اى. »

دعاى آن حضرت در شب نیمه ماه شعبان‏

.396 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در شب نیمه شعبان چنین دعا مى‏کرد: اللّهمّ اقسم لنامن خشیتک ما یحول بیننا و بین معصیتک، و من طاعتک ما تبلّغنا به رضوانک، و من الیقین ما یهون علینا به مصیبات الدّنیا. اللّهمّ متّعنا باسماعنا و ابصارنا وقوّتنا ما أحییتنا، و اجعله الوارث منّا، و اجعل ثارنا على من ظلمنا، و انصرنا على‏ من عادانا، و لا تجعل مصیبتنا فى دیننا، و لا تجعل الدّنیا اکبر همّنا، و لا مبلغ‏علمنا، و لا تسلّط علینا من لا یرحمنا، برحمتک یا ارحم الرّاحمین.

«خدایا، از خشیت و خوفت به قدرى در دل ما قرار ده که مانع از معصیت ونافرمانى ما شود، و از اطاعت و فرمانبرداریت به اندازه‏اى ما را بهره‏مند ساز که‏موجب رضایت و خشنودى تو از ما گردد، و از یقین به قدرى به ما مرحمت کن که باداشتن آن تمام مصیبتهاى دنیا بر ما آسان شود. خدایا، تا زنده‏ایم ما را از چشم وگوش و توانایى‏مان بهره‏مند ساز، و آنها را وارث ما قرار ده (آنها را پیش از مرگ ازما مگیر) ، و انتقام ما را از آن کس که بر ما ستم مى‏کند بگیر، و ما را بر دشمنان یارى‏ده، و بلا و مصیبت ما را در دین ما قرار مده، و دنیا را بزرگترین همّ و غمّ و منتهاى‏دانش ما مگردان، و کسى را که به ما رحم نمى‏کند بر ما مسلّط مساز، به رحمتت اى‏مهربان‏ترین مهربانان».

دعاى آن حضرت موقع دیدن ماه نو

.397 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى نظرش به هلال ماه مى‏افتاد، دستها را بلند کرده، و مى‏گفت: بسم اللّه. اللّهمّ اهلّه علینا بالامن و الایمان، و السّلامة و الاسلام، ربّى و ربّک اللّه. «به نام خدا. خدایا، هلال این ماه را براى ماهمراه با امنیت و داشتن ایمان و سلامتى و بهره‏مند شدن از اسلام قرار داده. [اى ماه‏]پروردگار من و تو خداى یگانه است».

دعاى آن حضرت موقع دیدن هلال ماه رمضان‏

.398 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى استهلال ماه رمضان مى‏کرد، رو به قبله مى‏ایستاد و مى‏گفت: اللّهمّ اهلّه علینا بالامن و الایمان، و السّلامةو الاسلام، و العافیة المجلّلة، و دفاع الاسقام، و العون على الصّلاة و الصّیام وتلاوة القرآن. اللّهمّ سلّمنا لشهر رمضان، و تسلّمه منّا، و سلّمنا فیه حتّى ینقضى‏عنّا شهر رمضان و قد عفوت عنّا و غفرت لنا و رحمتن.

«خدایا، هلال این ماه را براى ما همراه امنیت و ایمان و سلامتى و اسلام وعافیت فراگیر و دفع بیمارى‏ها و یارى بر انجام نماز و روزه و تلاوت قرآن قرار ده.

خدایا، ما را براى انجام اعمال ماه رمضان سالم به این ماه برسان، و آن را نیز سالم ازما دریافت دار، و ما را در آن سالم بدار تا ماه رمضان تمام شود در حالى که از ما عفوکرده و مغفرت و رحمتت را شامل حالمان کرده باشى».

ذکر آن حضرت در هر روز

.399 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هر روز سیصد و شصت بار، به‏تعداد رگهاى بدن، حمد خدا مى‏کرد و مى‏گفت: الحمد للّه ربّ العالمین کثیرا على‏کلّ حال. «در تمام حالات و به طور فراوان حمد و ستایش مخصوص پروردگارجهانیان باد».

.400 امام صادق علیه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: در بدن آدمى‏زاده‏سیصد و شصت رگ وجود دارد، که یکصد و هشتاد رگ آن متحرّک و یکصد وهشتاد رگ دیگر ساکن است؛اگر رگ‏هاى متحرک ساکن شوند، یا بالعکس‏رگ‏هاى ساکن متحرک گردند آدمى خوابش نمى‏برد. از این‏رو رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون‏صبح مى‏کرد سیصد و شصت مرتبه مى‏گفت: الحمد للّه کثیرا على کلّ حال. «در تمام‏حالات و به طور فراوان حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد». و چون‏شب فرا مى‏رسید ذکر گذشته را نیز به همان شماره تکرار مى‏فرمود .

.401 على علیه السّلام در ضمن حدیثى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هر روز صبح وقتى‏آفتاب طلوع مى‏کرد، سیصد و شصت بار براى شکر خدا مى‏گفت: الحمد للّه ربّ‏العالمین کثیرا طیّبا على کلّ حال. «در تمام حالات و به طور پاکیزه و فراوان، حمدو ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد».

عمل دیگرى از آن حضرت در شب نیمه شعبان‏

.402 یکى از زنان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در شبى که نوبت من بودآهسته از رختخواب بیرون رفت به طورى که من نفهمیدم. پس از آنکه بیدار شدم‏غیرت زنانه مرا در گرفت و پنداشتم که در حجره یکى دیگر از زنانش رفته است، ناگاه چشمم به آن حضرت افتاد که مانند جامه‏اى که بر زمین افتاده باشد، روى‏انگشتان پا به سجده رفته و در حال سجده مى‏گوید: أصبحت الیک فقیرا خائفامستجیرا، فلا تبدّل اسمى، و لا تغیّر جسمى، و لا تجتهد بلائى، و اغفر لى. «پیوسته‏به تو فقیر و نیازمندم، و همیشه از تو ترسان و به تو پناهنده‏ام، پس نامم را از زمره‏نیکان بر مگردان، و جسمم را تغییر مده، و به آزمون دشوارم میفکن، و مرا بیامرز».

سپس سر از سجده برداشت و دوباره به سجده رفت، شنیدم که این بارمى‏گفت: سجد لک سوادى و خیالى، و آمن بذلک فؤادى، هذه یداى بما جنیت‏على نفسى. یا عظیم ترجى لکلّ عظیم، اغفر لى ذنبى العظیم، فانّه لا یغفر الذّنب‏العظیم الاّ العظیم. «جسم و شبح من هر دو برایت سجده کرده، و دلم به آن ایمان‏آورده، اینک این دو دستم‏[که در پیشگاهت به خاک افتاده‏]در برابر آن جنایتى که‏بر خود کرده‏ام. اى خداى بزرگى که امید به انجام هر کار بزرگى به توست، گناه‏بزرگ مرا ببخش، که جز خداى بزرگ، گناه بزرگ را نیامرزد».

سپس سر از سجده برداشت و براى بار سوم به سجده رفت، شنیدم که‏ مى‏گفت: اعوذ بعفوک من عقابک، و اعوذ برضاک من سخطک، و اعوذبمعافاتک من عقوبتک، و اعوذ بک منک. انت کما اثنیت على نفسک، و فوق‏ما یقول القائلون. «از عذاب تو به گذشتت، و از خشم تو به رضا و خشنودیت، و از کیفر تو به عفو و بخششت، و از ذات مقدست به ذات مقدس خودت پناه‏مى‏آورم. تو چنانى که خود ثناى خود گفته‏اى، و برتر از آنى که دیگران‏مى‏گویند» .

بعد سر از سجده برداشت و براى بار چهارم به سجده رفت و گفت: اللّهمّ انّى‏اعوذ بنور وجهک الّذى اشرقت له السّماوات و الارض، و قشعت به الظّلمات، و صلح به أمر الاوّلین و الآخرین، ان یحلّ علىّ غضبک، او ینزل علىّ سخطک.

اعوذ من زوال نعمتک، و فجاة نقمتک، و تحویل عافیتک، و جمیع سخطک.

لک العتبى فیما استطعت، و لا حول و لا قوّة الاّ بک. «خدایا، به نور وجهت که‏آسمانها و زمین با آن روشن شده و تاریکى‏ها با آن زایل گشته و کار اولین و آخرین‏با آن به صلاح آمده پناه مى‏آورم از اینکه غضبت بر من فرود آید، و یا عذابت بر من‏نازل شود. خدایا، از زوال نعمتت، و از عذاب ناگهانیت، و تغییر یافتن سلامتى دادنت، و از هر خشم و غضبت به تو پناه مى‏آورم. در حد توانم از تو عذر مى‏خواهم؛و هیچ‏نیرو و توانى بر ترک و عمل نیست مگر به واسطه ذات مقدس تو».

چون این حال را از آن حضرت دیدم او را رها کرده، به سرعت به منزل‏برگشتم به طورى که نفسم به شماره افتاد. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به دنبال من رسید و فرمود: چرا نفست به شماره افتاده؟!عرض کردم: یا رسول اللّه، نزد شما[و ناظر اعمالتان‏]بودم. فرمود: آیا مى‏دانى امشب چه شبى است؟!شب نیمه شعبان است که در آن‏اعمال آدمى معین، روزى‏ها تقسیم و عمرها نوشته مى‏شود و خداى متعال گناه همه‏کس را مى‏بخشد مگر مشرک و باجگیر (یا کینه‏ورز) و قاطع رحم و شرابخوار وکسى که اصرار بر انجام گناهى دارد و شاعر[بیهوده‏گو]و کسى که شغل کهانت و غیبگویى را انتخاب کرده است(3)

ذکر آن حضرت در هر صبح و شام‏

.403 روایت شده که چون على بن الحسین علیهما السّلام را نزد یزید بردند، یزیدتصمیم گرفت گردن آن حضرت را بزند، از این‏رو امام را در مقابل خود نگاه داشته، با او سخن مى‏گفت تا او را به حرف آورد و کلمه‏اى از آن حضرت بشنود که بدان‏بهانه او را بکشد، اما زین العابدین علیه السّلام به تمام سخنان یزید پاسخ مى‏داد در حالى که‏تسبیح کوچکى را که در دست داشت با انگشتان مى‏گردانید. یزید گفت: من دارم باتو سخن مى‏گویم و تو در پاسخ من با بى‏اعتنایى تسبیح مى‏گردانى؟!این چگونه‏رواست؟!حضرت فرمود: پدرم از جدّم نقل کرد که چون از نماز صبح و تعقیبات‏آن فارغ مى‏شد، با کسى سخن نمى‏گفت تا اینکه تسبیح را در برابر خود مى‏گرفت ومى‏گفت: اللّهمّ انّى اصبحت اسبّحک و امجّدک و احمّدک و اهلّلک بعدد ما ادیر به‏سبحتى«خدایا، صبح کردم در حالى که به اندازه گردش دانه‏هاى تسبیح خود تو راتسبیح و تمجید مى‏کنم، و به گفتن حمد و ذکر توحید تو مى‏پردازم». آن‏گاه دانه‏هاى‏تسبیح را گردش مى‏داد و با مردم سخن مى‏گفت بدون آنکه ذکر گذشته را تکرارکند، و فرمود: با این کار به شماره گردش دانه‏هاى تسبیح برایش ذکر خدا حساب‏مى‏شود و آن سبب حفظ و حراست اوست تا وقتى که به بستر خواب رود، و چون به‏بستر مى‏رفت در آن هنگام نیز تسبیح را مى‏گرفت و ذکر گذشته را تکرار مى‏کرد وتسبیح را زیر سر خود مى‏نهاد و با این کار تا صبح ذکر خدا در نامه اعمال او نوشته‏مى‏شد. من نیز تسبیح را مى‏گردانم تا اقتدا به عمل جدم کرده باشم. یزید پس از شنیدن‏پاسخ امام مکرر گفت: با هیچ کدامتان سخن نمى‏گویم مگر اینکه پاسخى مى‏دهد که‏به نفع او تمام مى‏شود!بالاخره از کشتن آن حضرت منصرف شد و امر کرد تا بندهارا از آن حضرت بردارند .

مؤلف: از ظاهر روایت برمى‏آید که مقصود امام زین العابدین علیه السلام از کلمه«جدّم»رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بوده است.

دعا و تعویذ آن حضرت براى سر درد

.404 امام صادق علیه السّلام فرمود: هرگاه کسالت یا سر دردى به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏دست مى‏داد، دستها را مى‏گشود و سوره حمد و معوّذتین (الفلق و الناس) رامى‏خواند و دستها را به صورت مى‏کشید، پس ناراحتیش برطرف مى‏شد.

دعا و تعویذ آن حضرت براى تب و سایر دردها

.405 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در هنگام تب و سایر دردها خود را به این دعا تعویذمى‏کرد : اللّهمّ انّى اعوذ بک من شرّ عرق نعّار، و من شرّ حرّ النّار«خدایا، من از شرّرگى که خون به شدت در آن جریان دارد، و از شرّ سوزش آتش‏[دوزخ‏]به تو پناه‏مى‏آورم».

دعا و تعویذ آن حضرت براى تب‏

.406 امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به تب سختى دچار شد، جبرئیل آمد و او را با این دعا تعویذ کرد: بسم اللّه ارقیک، بسم اللّه اشفیک من کلّ‏ داء یؤذیک، و اللّه شافیک، بسم اللّه خذها فلتهنّیک. بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، ولا اقسم بمواقع النّجوم و انّه لقسم لو تعلمون عظیم، لتبرأنّ باذن اللّه عزّ و جلّ«بانام خدا تو را تعویذ مى‏کنم و پناه مى‏دهم، با نام خدا برایت از هر درد که آزارت‏مى‏رساند شفا مى‏خواهم، و خداوند شفا دهنده توست، به نام خدا این تعویذ را بگیرکه تو را گوارا باد. به نام خداوند بخشنده مهربان، سوگند به جایگاه ستارگان، که آن‏به حقیقت قسمى بزرگ است اگر بدانید؛حتما به اذن خداوند بهبود خواهى یافت».

پس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله برخاست و از بند تب نجات پیدا کرد. آن‏گاه فرمود: اى‏جبرئیل، تعویذى بلیغ بود!جبرئیل عرضه داشت: آن از خزانه‏اى است که در آسمان‏هفتم است.

دعا و تعویذ آن حضرت براى دفع سحر

.407 ابن عباس گوید: لبید بن اعصم براى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله جادو کرد و آن رادر چاه بنى زریق پنهان نمود. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مریض شد؛موقعى که آن حضرت‏خوابیده بود دو ملک آمده، یکى بالاى سر و دیگرى پایین پاى حضرت نشست وحضرت را به وضع جادو خبر داده گفتند: جادو در میان جلد شکوفه خرما قرار داده‏شده و در ته چاه«ذروان»زیر سنگى نهاده شده است. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از خواب بیدارشد و على علیه السّلام را با زبیر و عمّار فرستاد تا آن را بیرون آورند. على علیه السّلام با همراهان آب‏چاه را کشیده سنگ ته چاه را بلند کردند و جادو را در زیر آن پیدا کرده، خدمت‏رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آوردند. در میان جلد شکوفه خرما مقدارى از موى سر پیغمبر (که‏موقع شانه زدن ریخته بود) با چند دندانه از دندانه‏هاى شانه آن حضرت وجود داشت‏که به آنها یازده گره با سوزن دوخته شده بود. پس این دو سوره (قل أعوذ برب‏الفلق، و قل أعوذ برب الناس) بر حضرت نازل شد. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هر آیه‏اى که‏ خواند یکى از آن گره‏ها باز شد، پس از باز شدن تمام آنها رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله سبک شدو مانند کسى که بند از او برداشته باشند از جا جست. جبرئیل نیز شروع کردآن حضرت را با این کلمات تعویذ نمودن: بسم اللّه ارقیک، من کلّ شى‏ء یؤذیک، من حاسد و عین و اللّه یشفیک. «با نام خدا تو را از شر هر چه موجب آزار توست‏تعویذ مى‏کنم، و خداوند تو را از شر هر حسود و چشم زخمى شفا کرامت مى‏کند».

دعا و تعویذى دیگر

.408 از امام حسن عسکرى علیه السّلام نقل است که فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دست‏خود را بر گوشت ذراع (دست گوسفند) که زنى یهودى آن را مسموم کرده بود کشیدو گفت : بسم اللّه الشّافى، بسم اللّه الکافى، بسم اللّه المعافى، بسم اللّه الّذى‏لا یضرّ مع اسمه شى‏ء فى الارض و لا فى السّماء، و هو السّمیع العلیم. «به نام‏خداوند شفا بخش، به نام خداوند کفایت کننده، به نام خداوند عافیت دهنده، به نام‏خدایى که با یاد کردن نامش هیچ چیز در زمین و آسمان ضرر نمى‏رساند، و اوست‏شنوا و دانا». سپس فرمود: بخورید با نام خدا. پس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و همراهان همگى‏از آن خوردند تا سیر شدند و هیچ زیانى به آنان نرسانید(4)

دعاى آن حضرت موقع گرفتارى و غم‏

.409 على علیه السّلام فرمود: وقتى گرفتارى یا همّ و غمّى به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله واردمى‏شد، این دعا را مى‏خواند: یا حىّ یا قیّوم، یا حیّا لا یموت، یا حىّ، لا اله الاّ أنت، کاشف الهمّ، مجیب دعوة المضطرّین، أسألک بأنّ لک الحمد، لا اله الاّ انت‏المنّان، بدیع السّماوات و الارض، ذو الجلال و الاکرام، رحمان الدّنیا و الاخرة ورحیمهما. ربّ ارحمنى رحمة تغنینى بها عن رحمة من سواک، یا ارحم الرّاحمین.

«اى خداى زنده و پاینده‏اى که حیات و قوام هر چیز به دست توست، اى خدایى که‏مرگ به او راه ندارد. اى خداى زنده، خدایى جز تو نیست که برطرف کننده هر غم واندوه، و اجابت کننده دعاى درماندگانى، از تو درخواست مى‏کنم، زیرا که تمام‏ستایش و حمدها مخصوص توست، خدایى جز تو نیست که نعمت بخش و آفریننده‏آسمان و زمین و صاحب جلالت و بزرگوارى، و بخشنده و مهربان در دنیا و آخرت‏هستى، پروردگارا، رحمتى شامل حال من کن که با آن از رحمت دیگرانم بى‏نیازسازى، اى مهربان‏ترین مهربانان».

و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: هر مسلمانى که این دعا را سه بار بخواند خواسته‏اش‏برآورده مى‏شود مگر آنکه درخواست گناه و یا قطع رحمى کرده باشد.

دعاى آن حضرت براى حفظ قرآن‏

.410 على علیه السّلام فرمود: این دعا از دعاهاى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله است : اللّهمّ‏ارحمنى بترک معاصیک ما ابقیتنى، و ارزقنى حسن النّظر فیما یرضیک عنّى، والزم قلبى حفظ کتابک کما علّمتنى، و اجعلنى اتلوه على النّحو الّذى یرضیک‏عنّى. اللّهمّ نوّر بکتابک بصرى، و اشرح به صدرى، و فرّح به قلبى، و اطلق به‏لسانى، و استعمل به بدنى، و قوّنى على ذلک، فانّه لا حول و لا قوّة الاّ بک.

«خدایا، مرا با ترک گناهان و نافرمانى خودت تا زنده هستم، شایسته رحمت خودساز و توجه خوبى به آنچه تو را از من خشنود مى‏سازد روزیم فرما، و چنانکه قرآن‏را به من آموخته‏اى دلم را پیوسته حافظ آن قرار ده، و مرا به تلاوت آن به نحوى که ‏باعث خشنودى توست موفق دار. خدایا، دیدگانم را به قرآنت روشن، و سینه‏ام را باآن باز و پذیرا، و دلم را به آن شاد، و زبانم را به قرآن گویا ساز، و بدنم را برعمل کردن به آن وادار، و مرا بر این کار نیرو ده، که هیچ نیرو و توانى بر ترک و عمل‏نیست جز به ذات مقدس تو».

دعاى آن حضرت براى محفوظ ماندن از شرّ دشمنان‏

.411 حجاب رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله (یعنى دعایى که براى محفوظ ماندن از شرّدشمنان مى‏خواند) این بود: و جعلنا على قلوبهم اکنّة ان یفقهوه و فى آذانهم وقر.

و اذا ذکرت ربّک فى القرآن وحده ولّوا على ادبارهم نفورا. (5)اللّهمّ بما وارت‏الحجب من جلالک و جمالک، و بما اطاف به العرش من بهاء کمالک، و بمعاقدالعزّ من عرشک، و بما تحیط به قدرتک من ملکوت سلطانک، یا من لا رادّلامره، و لا معقّب لحکمه، اضرب بینى و بین اعدائى بسترک الّذى لا تفرّقه‏العواصف من الرّیاح، و لا تقطعه البواتر من الصّفاح، و لا تنفذه عوامل الرّماح. حل‏یا شدید البطش بینى و بین من یرمینى بخوافقه، و من تسرى الىّ طوارقه، و فرّج‏عنّى کلّ همّ و غمّ. یا فارج همّ یعقوب، فرّج عنّى. یا کاشف ضرّ ایّوب اکشف‏ضرّى، و اغلب لى من غلبنى یا غالبا غیر مغلوب. و ردّ اللّه الّذین کفروا بغیظهم‏لم ینالوا خیرا، و کفى اللّه المؤمنین القتال، و کان اللّه قویّا عزیزا(6). فایّدناالّذین آمنوا على عدوّهم فاصبحوا ظاهرین (7)«ما بر دلهاى کافران حجاب‏هایى افکنده‏ایم که قرآن را نمى‏فهمند و در‏گوش‏هاى آنان سنگینى نهاده‏ایم (که نمى‏شنوند) . و چون خدا را در قرآن به تنهایى‏یاد مى‏کنى آنان از نفرت به تو پشت مى‏کنند». خدایا، تو را به آن جلال و جمالت که‏در پس حجابها مستور است، و به آن نور کمالت که عرش آن را احاطه نموده، و به‏جایگاه عزت و شرافتى که در عرش قدرتت جاى دارد، و به ملکوت سلطانت که‏قدرتت آن را احاطه کرده سوگند مى‏دهم، اى خدایى که امر و فرمانت را ردکننده‏اى، و حکم و قضاوتت را برگشت دهنده‏اى نیست، بین من و دشمنانم حجاب‏خودت را قرار ده، حجابى که بادهاى تند توانایى متفرق ساختن، و شمشیرهاى تیزقدرت قطعه قطعه کردن، و سر نیزه‏هاى کارى نیروى نفوذ کردن در آن را نداشته‏باشند . اى خداى سخت حمله کننده و به چنگ آورنده، بین من و کسانى که مرا هدف‏تیرهاى خود قرار مى‏دهند، و بلاهاى عظیم شبانگاه را به سوى من سرازیر مى‏کنندحایل شو، و هر غم و اندوهى را از من بر طرف ساز، اى خدایى که غم یعقوب رابرطرف ساختى، غم و غصه را از من برطرف فرما. اى خدایى که گرفتارى و بیمارى‏ایوب را برطرف کردى، گرفتارى مرا مرتفع گردان. اى خداى پیروزى که هیچ‏گاه‏مغلوب نمى‏شوى، مرا بر هر دشمنى که دارم پیروز گردان. «و خدا کافران راخشمناک در حالى که به فتحى نائل نشده بودند باز گردانید، و خداوند بار جنگ رااز دوش مؤمنان برداشت، و خداوند نیرومند و عزیز است». «پس مؤمنان را بردشمنانشان یارى دادیم به طورى که بر دشمن پیروز شدند».

ملحقات‏

367) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله برنمى‏خاست و نمى‏نشست مگر به یاد خد.

368) حضرت امام رضا علیه السّلام به اصحاب خود مى‏فرمود: بر شما باد به همراه‏داشتن اسلحه و سلاح پیامبران. عرض شد: اسلحه پیامبران چیست؟فرمود: دعا کردن.

369) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگام دعا کردن چنان تضرّع و زارى مى‏کرد که‏نزدیک بود عبا از دوش او بیفتد.

370) امام باقر علیه السّلام فرمود: ما اهل بیت دعا مى‏کنیم و از خداوند آنچه رادوست داریم درخواست مى‏کنیم، اما هنگامى که قضاى الهى برخلاف میل ما واقع‏شد همان را مى‏پسندیم و با آنچه محبوب خداست مخالفت نمى‏ورزیم.

دعاى آن حضرت هنگام صبح‏

371) امام صادق علیه السّلام فرمود: سه جمله دعا هست که پیغمبران از آدم علیه السّلام به‏بعد، دست به دست گرفتند تا به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله رسید و حضرت در صبح آن دعا رامى‏خواند: اللّهمّ انّى اسألک ایمانا تباشر به قلبى، و یقینا حتّى اعلم انّه لا یصیبنى‏الاّ ما کتبت لى، و رضّنى بما قسمت لى. «خدایا، از تو ایمانى مى‏طلبم که با آن‏همیشه در دلم باشى، و یقینى مى‏خواهم که به واسطه آن بدانم که جز آنچه تو برایم‏مقرر کرده‏اى به من نمى‏رسد. و مرا به داشتن آنچه قسمت من کرده‏اى خشنود ساز».

372) (مانند دعاى .395 است)

تعویذ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏

373) امیر المؤمنین على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حسن و حسین علیهما السّلام را بااین کلمات تعویذ مى‏کرد و دستور مى‏داد اصحابش نیز[خود و اولادشان را]با آن‏تعویذ کنند: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، اعیذ نفسى و دینى و اهلى و مالى و ولدى وخواتیم عملى و ما رزقنى ربّى و خوّلنى، بعزّة اللّه و عظمة اللّه و جبروت اللّه و سلطان اللّه و رحمة اللّه و رأفة اللّه و غفران اللّه و قوّة اللّه و قدرة اللّه، و بآلاءاللّه و بصنع اللّه و بارکان اللّه و بجمع اللّه عزّ و جلّ، و برسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و قدرة اللّه‏على ما یشاء، من شرّ السّامّة و الهامّة، و من شرّ الجنّ و الانس، و من شرّ ما دبّ فى‏الارض، و من شرّ ما یخرج منها، و من شرّ ما ینزل من السّماء و ما یعرج فیها، ومن شرّ کلّ دابّة ربّى آخذ بناصیتها، انّ ربّى على صراط مستقیم، و هو على کلّ‏شى‏ء قدیر، و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلىّ العظیم، و صلّى اللّه على سیّدنا محمّدو آله.

«به نام خداوند بخشنده مهربان، جان و دین و اهل و مال و اولاد و عاقبت کارو آنچه را که پروردگارم روزى من ساخته و به من بخشیده است، همه را در پناه‏عزت و عظمت و جبروت و سلطنت و رحمت و رأفت و مغفرت و قوت و قدرت‏خداى متعال قرار داده، و به نعمتها و احسان و ارکان و الفت خدا و به‏رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله‏[؟]و قدرت خدا که بر هرچه خدا بخواهد نافذ است سپردم، از شرحیوان زهردار و بى‏زهر، و از شرّ جنّ و انس، و از شر آنچه در دل زمین حرکت‏مى‏کند و آنچه از آن بیرون مى‏آید، و از شر آنچه از آسمان فرود مى‏آید و آنچه به‏آن بالا مى‏رود، و از شر هر جاندارى که زمامش به دست پروردگارم مى‏باشد؛که‏همانا پروردگارم بر راه راست است و او بر همه چیز تواناست، و هیچ توانایى ونیرویى بر ترک و عمل نیست جز به خداى والا و بزرگ، و درود خدا بر سرورمان‏محمّد و آل او باد».

تعویذ دیگر در گرفتارى‏ها و در کلیه ناراحتى‏ها و شداید

374) جابر گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون دچار غم و ناراحتى مى‏شد و یا ازجانب مشرکین به مشکلى برمى‏خورد دست مبارکش را مى‏بست و فشار مى‏داد و مى‏گفت: تنگ شو، باز شو. سپس رو به قبله مى‏ایستاد و دست خود را بلند مى‏کرد ومى‏گفت : بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلىّ العظیم. اللّهمّ ایّاک‏نعبد و ایّاک نستعین. اللّهمّ کفّ بأس الّذین کفروا، فانّک أشدّ باسا و اشدّ تنکیلا«به نام خداوند بخشنده مهربان، هیچ توانایى و نیرویى بر ترک و عمل نیست جز به‏خداى والا و بزرگ . بار الها، تنها تو را مى‏پرستیم و تنها از تو یارى مى‏جوییم. بار الها، قدرت و نیروى کافران را دفع فرما، که نیرو و قدرت تو از همه سخت‏تر است».

جابر گفت: به خدا قسم دست مبارکش را باز نمى‏کرد مگر آنکه فرج‏مى‏رسید.

دعاى آن حضرت چون از امرى محزون مى‏گشت‏

(دعاى فرج)

375) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون از امرى محزون مى‏گشت‏این دعا را مى‏خواند؛و به آن دعاى فرج گفته مى‏شد: اللّهمّ احرسنى بعینک الّتى لا تنام، و اکفنى برکنک الّذى لا یرام، و ارحمنى بقدرتک علىّ، و لا اهلک و انت رجائى . فکم من نعمة انعمت بها علىّ‏قلّ لها شکرى، و کم من بلیّة ابتلیتنى قلّ لک بها صبرى . فیامن قلّ عند نعمته‏شکرى فلم یحرمنى، و یا من قلّ عند بلیّته صبرى فلم یخذلنى، و یا من رآنى على‏الخطایا فلم یفضحنى، اسألک ان تصلّى على محمّد و آل محمّد.

اللّهمّ اعنّى على دینى بالدّنیا، و على الآخرة بالتّقوى، و احفظنى فیما غبت‏عنه، و لا تکلنى الى نفسى فیما حضرته، یا من لا تضرّه الذّنوب، و لا تنقصه المغفرة، هب لى ما لا ینقصک، و اغفر لى ما لا یضرّک، انّک ربّ وهّاب. اسألک فرجا قریبا، و صبرا جمیلا، و رزقا واسعا، و العافیة من جمیع البلاء، و شکر العافیة.

«خدایا، با دیده‏ات که هرگز به خواب نمى‏رود مرا پاسدارى کن، و با ستون‏محکمت که هرگز خراب نمى‏شود نگاهم دار، و به قدرتت بر من رحم کن، و باامیدى که به تو دارم مبادا هلاک شوم. چه بسیار نعمت‏هایى به من کرامت فرمودى‏که در برابرش شکرگزارى مناسبى نکردم، و چه ابتلائاتى بر من وارد ساختى که دربرابر آنها صبر و بردبارى درستى ننمودم. پس اى خدایى که در برابر کفران نعمت‏محرومم نکردى، و اى خدایى که در مقابل کم صبرى در بلایت خوارم نساختى، واى خدایى که مرا بر انجام گناهان بى‏باک یافتى و رسوایم ننمودى، از تو مى‏خواهم‏که بر محمّد و آل محمّد درود فرستى.

خدایا، دنیا را وسیله اعانت بر دینم قرار ده، و پرهیزکارى را موجب سعادت‏آخرتم نما، آنچه به من کرامت کردى و فعلا از من غایب است همه را نگهدارى کن، و در حفظ آنچه به من مرحمت کردى و در نزدم حاضر است به خود وامگذار. اى‏کسى که گناهان به او ضررى نمى‏رساند، و آمرزش خطاهاى بندگان از او چیزى‏نمى‏کاهد، آنچه را که چیزى از تو نمى‏کاهد به من ارزانى دار، و آنچه را برایت‏ضررى ندارد بر من ببخش، که تو پروردگار بخشنده‏اى. از تو گشایشى نزدیک، صبرى نیکو، رزقى وسیع، عافیت از همه بلایا و شکر در برابر عافیت را مسألت‏دارم» .

دعاى آن حضرت موقع دیدن هلال‏

376) على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون چشمش به هلال مى‏افتادمى‏فرمود : ایّها الخلق المطیع الدّائب السّریع المتصرّف فى ملکوت الجبروت‏بالتّقدیر، ربّى و ربّک اللّه. اللّهمّ اهلّه علینا بالامن و الایمان و السّلامة و الاحسان، و کما بلّغتنا اوّله فبلّغنا آخره، و اجعله شهرا مبارکا تمحو فیه السّیّئات، و ترفع لنافیه الدّرجات، یا عظیم الخیرات.

«اى آفریده مطیع و کوشا و سریع که در ملکوت آسمان با تقدیر الهى درگردشى. پروردگار من و تو خداست. خدایا، این ماه را بر ما، ماه امن و ایمان وسلامت و احسان قرار ده، و چنانکه ما را به آغازش رساندى به آخرش نیز برسان، وآن را ماهى مبارک قرار ده که در آن گناهانمان را ببخشى و درجاتمان را بالا برى، اى خدایى که خیراتت بسى بزرگ است».

377) ـ 399) (این دعاها به جهتى که در مقدمه ذکر شد، حذف گردید. )

پاورقي‌


[1] زخرف/13 و 14: «سپاس خدایى راست که این حیوان را مسخّر ما گردانید با اینکه ما طاقت مهارآن را نداشتیم، و ما به سوى پروردگارمان باز مى‏گردیم».
[2] آل عمران/ .8
[3] مانند این حدیث از حضرت صادق علیه السّلام نیز نقل شده، لیکن متن دعاها در آن نسبت به حدیث گذشته‏بسیار تفاوت دارد. زمخشرى هم در کتاب«فائق»همان معنى را با حذف دعا روایت کرده است. (مؤلف)
[4] بشر بن براء بن معرور[پیش از اذان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله‏]از آن خورد و مسموم شد و از دنیا رفت. (سیره‏ابن هشام 3/352، بحار الانوار، 19/321)
[5] اسراء/ .46
[6] ذيل‌
[7] صف/ .14