سنن النبی

علامه سید محمدحسین طباطبائی

- ۵ -


5آداب و سنن آن حضرت در لباس‏

.131 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هر نوع لباسى که دسترسى داشت مى‏پوشید از روپوش‏و عبا و پیراهن و جبّه و امثال آن. و از لباس سبز خوشش مى‏آمد، و بیشتر لباسهایش‏سفید بود، و مى‏فرمود: زندگان خود را سفید بپوشانید و مردگانتان را در آن کفن‏کنید. آن حضرت چه در جنگ و چه در غیر جنگ لباس لایه‏دار مى‏پوشید. و قبایى‏از سندس (1)داشت که چون به تن مى‏کرد رنگ سبز آن بر سپیدى روى حضرتش غلبه‏داشت و روى هم رفته زیبا جلوه مى‏نمود.

بلندى لباسهاى آن حضرت تا بالاى قوزک پاها بود، و روپوشى که به تن‏مى‏کرد از آن کوتاه‏تر بود و تا نصف ساق پا مى‏رسید. همیشه میان کمر را مى‏بست وبسا در حال نماز و غیر نماز آن را مى‏گشود. آن حضرت روپوشى داشت که بازعفران رنگ شده بود و بسا که با همان یک پوشش با مردم نماز جماعت‏ مى‏گزاشت. و گاهى تنها یک عبا به تن داشت.

و نیز عباى کهنه وصله‏دارى داشت که آن را مى‏پوشید و مى‏فرمود: من بنده‏ام‏و لباس بندگان مى‏پوشم. و دو جامه داشت مخصوص روزهاى جمعه، غیر ازلباسهاى دیگرى که در غیر جمعه مى‏پوشید . و بسا که فقط یک روپوش بدون‏لباسهاى دیگر به تن مى‏کرد، و دو طرف آن را میان دو شانه خود گره مى‏زد و باهمان لباس با مردم بر جنازه‏ها نماز مى‏خواند. و بسا همان روپوش را به خودمى‏پیچید و آن را از چپ و راست بر دوش مى‏افکند و با آن در خانه خود نمازمى‏خواند و این لباسى بود که در همان روز در آن مجامعت کرده بود. گاهى در همان‏ازار نماز شب مى‏خواند، یک طرف پارچه را به روى خود و طرف دیگرش را به‏روى بعضى از زنان خود مى‏انداخت و به این ترتیب در آن نماز مى‏خواند.

آن حضرت عباى سیاه رنگى داشت که به کسى بخشید. امّ سلمه گفت: پدر ومادرم فدایت!آن عباى سیاه چه شد؟فرمود: آن را[به برهنه‏اى‏]پوشاندم. امّ سلمه‏گفت: هرگز چیزى زیباتر از سفیدى شما بر سیاهى آن عبا ندیدم.

انس گوید: بسا آن حضرت در قطیفه‏اى که دو طرف آن را[پشت گردن‏]گره‏زده بود با ما نماز ظهر مى‏خواند.

و آن حضرت انگشتر به دست مى‏کرد. . . و با همان انگشتر نامه‏ها را مهرمى‏کرد، و مى‏فرمود : مهر کردن نامه‏ها بهتر از ایجاد شک و تهمت است.

آن حضرت شب کلاه به سر مى‏گذاشت، گاه زیر عمامه و گاه بدون عمامه. وگاهى آن را از سر بر مى‏داشت و جلوى خود به عنوان حریم نماز مى‏نهاد و به سوى‏آن نماز مى‏خواند. و بسا عمامه نداشت و شال را بر سر و پیشانى مى‏بست. عمامه‏اى‏داشت به نام سحاب و آن را به على علیه السّلام بخشید. بسا بود که على علیه السّلام با آن عمامه‏مى‏آمد و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مى‏فرمود: على در سحاب نزد شما آمد.

همیشه لباس را از طرف راست مى‏پوشید و چنین مى‏خواند: الحمد للّه الّذى‏ کسانى ما اوارى به عورتى، و اتجمّل به فى النّاس«سپاس و ستایش خدایى را که‏بر من جامه‏اى پوشانید که با آن شرمگاهم را بپوشانم و آراسته در میان مردم ظاهرشوم. »و چون لباس را در مى‏آورد از سمت چپ بیرون مى‏آورد.

چون لباس نو مى‏پوشید، لباسهاى کهنه را به فقیر مى‏داد و مى‏فرمود: هیچ‏مسلمانى نیست که لباس کهنه خود را فقط براى رضاى خدا به فقیرى بپوشاند مگرآنکه در پناه و خیر خداوند خواهد بود تا زمانى که آن لباس بر تن فقیر است، خواه‏بخشنده لباس زنده باشد یا مرده .

تشکى از پوست داشت که با لیف خرما پر شده بود و طول آن حدود دوذراع و عرض آن حدود یک ذراع و یک وجب بود. و نیز عبایى داشت که هر جامى‏رفت آن را دو تا کرده به زیر آن حضرت مى‏انداختند. و نیز روى حصیر بدون‏آنکه چیز دیگرى زیر خود بیندازد مى‏خوابید.

از اخلاق آن جناب این بود که چهارپایان و اسلحه و اثاث خود را نامگذارى‏مى‏نمود. نام پرچمش عقاب، و نام شمشیرش که با آن در جنگها حاضر مى‏شدذوالفقار، و نام شمشیرهاى دیگرش مخذم، رسوب و قضیب بود.

قبضه شمشیرش به نقره آراسته بود، و کمربندى که مى‏بست از چرم بود و سه‏حلقه نقره در آن بود. کمانش کتوم، و جعبه تیرش کافور نام داشت. نام شترآن حضرت قصوى بود که به آن عضباء مى‏گفتند. و نام استرش دلدل، و درازگوشش‏ یعفور، و گوسفندى که از شیر آن مى‏آشامید عینه بود.

آن حضرت سبویى از سفال داشت که با آب آن وضو مى‏گرفت و از آن‏مى‏نوشید، و مردم کودکان خردسال خود را که خوب و بد را مى‏فهمیدندمى‏فرستادند و آنان داخل منزل آن حضرت مى‏شدند بدون آنکه کسى مانع آنهاشود، آن‏گاه اگر در آن سبو آبى مى‏یافتند مى‏آشامیدند و براى تبرّک بر صورت وبدن خود مى‏مالیدند.

.132 روایت شده که عمامه آن حضرت به اندازه‏اى بود که سه دور یا پنج‏دور به سرش مى‏پیچید .

.133 روایت است که آن حضرت عمامه سیاهى داشت که به سر مى‏بست ودر آن نماز مى‏خواند.

.134 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شب کلاه‏هاى راه راه به سر مى‏نهاد. . . وزرهى داشت به نام ذات الفضول که داراى سه حلقه از نقره بود، یکى در جلو و دو تادر پشت. . .

.135 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شمله و نمره (2)به خود مى‏پیچید، اما نمره از آن جهت‏که خطوط سیاه آن بر سفیدى ساقها و قدمهاى نمایان آن حضرت قرار مى‏گرفت براندام او زیبا مى‏نمود.

.136 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در یک لباس گشاد نماز مى‏خواند.

.137 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دو برد (جامه راه راه) (عباى پشمى سیاه) داشت که فقطدر حال نماز مى‏پوشید، و امتش را به نظافت ترغیب مى‏نمود و به آن دستور مى‏داد.

.138 امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: لباس پنبه بپوشید که لباس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از پنبه‏بود و لباس ما اهل بیت نیز از پنبه است.

.139 على علیه السّلام فرمود: لباس پنبه بپوشید که آن لباس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بود. وآن حضرت لباس مویین و پشمین نمى‏پوشید مگر آنکه علت و ضرورتى پیدامى‏شد (3).140 آن حضرت کمربندى داشت از چرم دباغى شده که در سر آن قلاّب‏ داشت و طرف دیگرش از نقره بود. و همچنین سه حلقه نقره‏اى در آن بود. و نیزآن حضرت قدحى داشت که به سه قطعه از نقره بند زده شده بود.

.141 على علیه السّلام فرمود: ته غلاف و قبضه شمشیر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از نقره بود وما بین آن دو نیز با حلقه‏هایى از نقره مزیّن بود.

.142 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله عصایى داشت که در ته آن آهن‏نوک تیزى بود و بر آن تکیه مى‏کرد و روزهاى عید فطر و عید قربان آن را با خودمى‏برد و در نماز جلوى خود مى‏گذاشت.

.143 امام صادق علیه السّلام فرمود: انگشتر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از نقره بود .

.144 امام صادق علیه السّلام فرمود: نگین انگشتر باید گرد باشد و انگشتررسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نیز همین گونه بود.

.145 امام صادق علیه السّلام فرمود: نقش نگین انگشتر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله«محمّدرسول اللّه»بود.

.146 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دو انگشتر داشت که بر یکى«لا اله الاّ اللّه، محمّد رسول اللّه»و بر دیگرى«صدق اللّه»نقش شده بود.

.147 حضرت رضا علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله، امیر مؤمنان، امام حسن، امام‏حسین و سایر امامان علیهم السّلام انگشتر به دست راست مى‏کردند.

مؤلّف: کلینى در کافى انگشتر به دست راست کردن رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و نیز نقش‏خاتم آن حضرت را با اندک اختلافى نقل کرده و شیخ صدوق در کتابهاى خود ودیگران نیز همان‏ها را نقل کرده‏اند. و نیز کلینى روایت کرده که على و حسن و حسین‏و برخى از امامان بعد علیهم السّلام انگشتر به دست چپ مى‏کردند ولى این روایات با هم‏منافات ندارند، زیرا یا مى‏خواستند بیان کنند که انگشتر به هر یک از دستها کردن‏جایز است، یا آنکه زمانهاى مختلف چنین اقتضایى داشته (مثلا از روى تقیّه انگشتربه دست چپ مى‏کردند) . اما درباره پیامبر صلّى اللّه علیه و آله روایت نشده که انگشتر به دست چپ‏ کرده باشد. البته در کافى از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که«رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله جز اندک‏زمانى انگشتر به دست نکرد» (که شاید منظور آن بوده که مدت کمى انگشتر به دست‏چپ کرد و سپس آن را ترک نمود) . به هر حال منظور ما در این کتاب بیان برخى ازاوصاف انگشتر آن حضرت است.

.148 على علیه السّلام فرمود: پیامبران پیراهن را پیش از شلوار به تن مى‏کنند.

ملحقات‏

128) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در سفارشهاى خود به ابوذر فرمود: اى اباذر، من لباس‏زبر و خشن به تن مى‏کنم، روى زمین مى‏نشینم، انگشتان خود را پس از غذا خوردن‏مى‏لیسم، و بر الاغ بى‏پالان سوار مى‏شوم و دیگرى را نیز در ردیف خود سوار مى‏کنم، پس هر که از سنّت من روى گرداند از من نیست.

129) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شب کلاهى که سفید و راه راه‏بود به سر مى‏نهاد، و در جنگ کلاهى که دو گوش مانند داشت.

130) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از پوشاک سیاه کراهت داشت‏مگر سه چیز: عمامه، کفش و عبا.

131) امام باقر علیه السّلام فرمود: از سنّت است که هنگام کفش پوشیدن اول پاى‏راست را در کفش کنند، و هنگام در آوردن اول پاى چپ را در آورند.

132) امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگام غذا خوردن کفشهاى خود را از پادر آورید، زیرا هم پاهاى شما راحت‏تر مى‏شود و هم سنّت نیکویى است.

133) امام صادق علیه السّلام فرمود: پوشیدن کفش سیاه و نعلین زرد از سنّت است.

134) امام صادق علیه السّلام فرمود: کتان از پوشاک پیامبران است.

135) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از لباس سرخ رنگ کراهت داشت.

‏136) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خیمه‏اى داشت که آن را کنّ (4)مى‏گفتند.

137) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در روز جمعه برد سرخ رنگ خود را مى‏پوشید وعمامه«سحاب»را بر سر مى‏نهاد. در روز فتح مکه با عمامه سیاهى که بر سر بسته بودوارد مکه معظّمه شد . آن حضرت جعبه‏اى داشت که شانه عاج، سرمه‏دان، قیچى ومسواکش را در آن مى‏نهاد. . . رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که از دنیا رفت یک روپوش‏زبر یمانى و عبایى که به آن«ملبده»مى‏گفتند بر تن داشت. براى آن حضرت تختى بودکه اسعد بن زراره آن را اهدا کرده بود. منبر آن حضرت سه پلّه و از چوب«طرفاء»بود که زنى توسط غلام نجّار خود به نام میمون ساخته بود. مسجدش مناره نداشت وبلال روى زمین اذان مى‏گفت.

138) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روپوشى داشت که با گیاهى‏خوشبو رنگ شده بود و آن را در خانه مى‏پوشید و رنگ آن بر بدن حضرت اثرمى‏گذاشت .

139) امام باقر علیه السّلام فرمود: ما در خانه لباس زرد رنگ مى‏پوشیم.

پاورقي‌


[1] سندس: دیبا و ابریشم لطیف. و در اینجا منظور ابریشم ناخالص است، زیرا پوشیدن ابریشم خالص‏براى مردان حرام است.
[2] شمله لباسى است کوچکتر از قطیفه. و نمره لباسى است از پشم که داراى خطوط سفید و سیاه‏مى‏باشد .
[3] از این خبر معناى آنچه در باب معاشرت آن حضرت گذشت که لباس پشمینه مى‏پوشید روشن‏مى‏شود که حضرت در حال ضرورت لباس پشمینه مى‏پوشیده است، بنابر این منافاتى میان این اخبارنیست . (مؤلف)
[4] یعنى سر پناه‏