الگوى برتر
شيوه مبارزه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله با مفاسد اجتماعى

محمدرضا تويسركانى

- ۲۹ -


فصل سوّم موفقيّت پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله از ديدگاه شخصيتهاى فكرى و سياسى جهان

موفقيت پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله آن چنان جهانى و عالم گير است كه نخبگان دنيا نسبت به آن توجه خاصى نشان داده‏اند و عظمت حركت اصلاحى آن حضرت به حدّى بوده است كه اينان نام زيباى حضرت محمّد صلى الله عليه وآله‏را در صدر ليست مصلحان موفق جامعه قرار داده‏اند.
نمونه‏هايى از سخنان انديشمندان مسلمان و غيرمسلمان:
استاد جعفر سبحانى در فروغ ابديّت مى‏نويسد: در ميان مردان بزرگ تاريخ هيچ يك به اندازه محمدصلى الله عليه وآله پيامبر بزرگ اسلام زندگى پرموج، پرحادثه و پر انقلاب نداشته است. هيچ يك با اين سرعت در محيط خود و سپس در تمام جهان، چنين نفوذ عميقى نكرده است. هيچ يك از آن‏ها از ميان چنان جامعه‏اى منحط و عقب افتاده تمدنى آن چنان عالى و شكوهمند به وجود نياورده است. و اين حقيقتى است كه تاريخ نويسان شرق و غرب به آن معترفند.(656)
دكتر سيد جعفر شهيدى در مورد انتشار خبر رحلت پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله و عكس العمل مسلمانان مى‏نويسد: براى بعضى از تازه مسلمانان و احتمالاً تنى چند از مسلمانان با سابقه مرگ پيامبرصلى الله عليه وآله باور كردنى نبود. به چشم خود ديدند كه مردى به نام خدا برخاست و عربستان پراكنده و پريشان و وحشت زده را كه تا آن تاريخ هيچ گاه وحدت و تمركز به خود نديده بود متحد ساخت. قبيله‏هاى گوناگون و دشمن يكديگر را كه جز كشتن و غارت كردن هم هنرى نداشتند يكى كرد حكومتى بر اساس دين پديد آورد. جنگ وجدال داخلى را در آن سرزمين از ميان برد. مردم را باهم مهربان و برادر نمود و خلاصه كارهايى كرد كه هيچ كس پيش از او نكرده بود پس چگونه ممكن بود مردى چنين، با كارهايى چنان معجزه آسا همچون ديگر مردمان زندگى كند و بميرد؟! نه، چنين چيزى امكان ندارد او نمى‏ميرد و جاودان است. اين پندار گروهى از مردم هنگام شنيدن خبر مرگ محمدصلى الله عليه وآله‏بود.(657)
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه مى‏نويسد:
كسى سخن او )رسول خدا( را نمى‏شنيد مگر اين كه محبت او در دلش جاى مى‏گرفت و متمايل به او مى‏شد لهذا قريش، مسلمانان را در دوران مكه )صباة( شيفتگان و دلباختگان ناميده و مى‏گفتند: بيم آن است كه وليدبن مغيره دل به دين محمدصلى الله عليه وآله بدهد و اگر وليد كه گل سر سبد قريش است ايمان به او بياورد تمام قريش دل به او خواهند سپرد. مى‏گفتند: سخنانش جادو است. بيش از شراب مست كننده است. فرزندان خويش را از نشستن با او نهى مى‏كردند كه مبادا با سخنان و قيافه گيراى خود آن‏ها را جذب نمايد. هر گاه پيامبرصلى الله عليه وآله در كنار كعبه در حجر اسماعيل مى‏نشست و با آواز بلند قرآن مى‏خواند و يا خدا را ياد مى‏كرد انگشت‏هاى خويش را در گوش‏هاى خود فرو مى‏كردند تا نشنوند و مبادا تحت تأثير جادوى سخنان او قرار گيرند و مجذوب او گردند. جامه‏هاى خويش را بر سر مى‏كشيدند و چهره خود را مى‏پوشاندند تا سيماى جذّاب آن حضرت آن‏ها را نگيرد و اين گونه بود كه اكثر مردم به مجرد شنيدن سخنانش و ديدن قيافه و منظره‏اش و چشيدن حلاوت الفاظش به اسلام ايمان آوردند.(658)
توماس كارل مى‏گويد:
خداوند، عرب را بوسيله اسلام از تاريكى‏ها به سوى روشنايى هدايت فرمود. از ملت خموش و راكدى كه نه صدايى از آن مى‏آمد و نه حركتى محسوس بود ملتى به وجود آورد كه از گمنامى به سوى شهرت، از سستى به سوى بيدارى، از پستى به سوى فرار و از عجز و ناتوانى به سوى نيرومندى سوق داده شد. نورشان از چهار سوى جهان تابيد. از اعلام اسلام يك قرن بيشتر نگذشته بود كه مسلمانان يك پا در هندوستان و پاى ديگر در اندلس نهادند و بالاخره در همين مدت كوتاه، اسلام بر نصف دنيا نور افشانى كرد.(659)
جان ديون پورت دانشمند معروف انگليسى مى‏نويسد:
محمدصلى الله عليه وآله يك نفر عرب ساده، قبايل پراكنده كوچك، برهنه و گرسنه كشور خودش را مبدّل به يك جامعه فشرده و با انضباط نمود. در ميان ملل روى زمين آن‏ها را با صفات و اخلاق تازه‏اى معرفى كرد و در كمتر از سى سال با اين طرز و روش، امپراطور قسطنطنيه را مغلوب كرد و سلاطين ايران را از بين برد. سوريه، بين النهرين و مصر را تسخير كرد و دامنه فتوحاتش را از اقيانوش اطلس تا كرانه درياى خزر و تا رود سيحون بسط داد.(660)
جواهر لعل نهرو پيرامون شخصيت رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله و موفقيّت‏هاى آن حضرت، مى‏نويسد:
محمدصلى الله عليه وآله‏اعتماد و اطمينان فوق العاده‏اى به خود و به رسالتش داشت و توانست همين اعتماد و ايمان را در مردم كشورش نيز به وجود آورد و به آن‏ها الهام ببخشد به طورى كه آن مردان بيابانگرد توانستند بدون دشوارى بر نيمى از جهان معلوم آن زمان مسلط گردند... او توانست از قبايل فراوان عربستان كه دائماً با خود درحال جنگ بودند، ملتى بسازد و آن‏ها را از شور و شوق خدمت در راه يك هدف بزرگ سرشار سازد.(661)
همچنين نهرو در بيان ديگرى عظمت كار پيامبر اكرم را اينگونه مطرح مى‏نمايد:
سر گذشت عرب و داستان اين كه چگونه به سرعت در آسيا و اروپا و آفريقا توسعه يافتند و فرهنگ و تمدن عالى و بزرگى را به وجود آوردند، يكى از شگفتيهاى تاريخ بشرى است. نيرو و فكر تازه‏اى كه عرب‏ها را بيدار كرد و ايشان را از اعتماد به نفس و قدرت، سرشار ساخت، اسلام بود.(662)
دكتر گوستاولوبون چنين مى‏نويسد:
تا زمان اين حادثه حيرت‏انگيز يعنى )اسلام( كه دفعتاً نژاد عرب را به لباس جهانگيرى و خلاّق معانى به ما نشان داد هيچيك از قسمتهاى عربستان نه جزء تاريخ تمدن شمرده مى‏شد و نه از حيث علم يا مذهب، نشانى از آن بود.(663)
ويل دورانت، در تاريخ تمدن مى‏نويسد:
اگر بزرگى را به ميزان اثر مرد بزرگ در مردمان بسنجيم بايد بگوييم محمدصلى الله عليه وآله‏از بزرگترين بزرگان تاريخ است.
وى در صدد بود سطح معنويات و اخلاق قوى را كه از گرماى هوا و خشكى صحرا به ظلمات توحش افتاده بودند اوج دهد و در اين زمينه توفيقى يافت كه از همه مصلحان ديگر بيشتر بود و نمى‏توان كسى را جز او يافت كه همه آرزوهاى خود را تحقق بخشيده باشد. وى مقصود خود را از راه دين انجام داد زيرا به دين اعتقاد داشت به علاوه در آن روزگار نيروى ديگرى در اعراب مؤثر نبود. از تصورات، ترس‏ها و اميدهايشان كمك گرفت و در حدود فهمشان با آن‏ها سخن گفت. وقتى او دعوت خويش را آغاز كرد اعراب به صورت متفرق در صحراى خشك عربستان سكونت داشتند به هنگام مرگِ او، ملتى شده بودند واحد. وى خرافات و تعصبات را محدود كرد و به جاى يهوديت، مسيحيت، آئين زردشتى و دين قديم عربستان، دينى پديد آورد ساده، روشن و نيرومند، با معنوياتى كه اساس شجاعت و مناعت قوى بود. وى طىّ يك نسل در يك صد معركه پيروز شد و در مدت يك قرن امپراطورى عظيمى را به وجود آورد.(664)

در پايان اين بخش به سخنى از پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله در حجة الوادع كه بيان گر موفقيّت و پيروزى آن حضرت بر كفر و شرك در آن عصر مى‏باشد اشاره مى‏شود:

آن حضرت روز هشتم ذى الحجة كه روز )ترويه( نيز مى‏گويند از طريق »مِنى« عازم »عرفات« شد و در نقطه‏اى به نام »نَمِرَه« كه خيمه آن حضرت را در آنجا زده بودند فرود آمد. در آن روز سرزمين عرفه شاهد اجتماعى عظيم و با شكوه بود و مردم حجاز تا به آن روز چنين اجتماعى را به ياد نداشتند. نداى توحيد و شعار يگانه پرستى در آن سرزمين طنين انداز بود. نقطه‏اى كه تا چندى پيش اِقامتگاه مشركان و بت پرستان بود براى ابد پايگاه رجال توحيد و توده خدا پرستان گرديد. پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله نماز ظهر و عصر را در سرزمين عرفات با صد هزار نفر اقامه نمود. پيروزى اسلام بر كفر و شرك مسلّم و قطعى گرديد سپس آن حضرت خطبه تاريخى خود را در آن روز ايراد فرمود و در اين خطبه اعلام كرد:
اى مردم بدانيد من امروز اعلام مى‏كنم كه تمام مراسم و عقايد دوران جاهلى را زير پاى خود نهاده و بطلان آن را به اطلاع شما مى‏رسانم.(665)

چكيده مباحث موفقيت پيامبر اكرم »صلى الله عليه وآله وسلم« از ديدگاه شخصيتهاى فكرى و سياسى جهان

1 - موفقيت پيامبر گرامى اسلام »صلى الله عليه وآله وسلم« آنچنان جهانى و عالم گير است كه نام زيبا آن حضرت در صدر ليست مصلحان جامعه بشرى مى‏درخشد .

2 - سخنان مورخّين در واقع همان آيات نورانى قرآن سخنان امير المؤمنين »عليه السلام« را با زبانى ديگر تكرار مى‏كند و خلاصه آن اين است كه ساختن مردم آن عصر با آن همه مشكلات و ايجاد جامعه نمونه توحيدى از معجزه‏هاى پيامبر اسلام »صلى الله عليه وآله وسلم« محسوب مى‏شود