بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و تحيّات الهى به پيشگاه مقدس و ملكوتى رسول گرامى اسلام حضرت محمّد صلى
الله عليه وآله پيام آور بزرگ خدا كه خداوند او را با بهترين عناوين و زيباترين
اوصاف در كتاب كريمش مورد ستايش قرار داده است. وَاِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ (1)
شخصيتى كه شاهد و مبشّر و نذير بود و دعوت كننده به سوى حق و چراغ روشن هدايت(2) و
اِجابت دعوت او براى انسانها تضمين كننده حيات طيّبه و رسيدن به سعادت و خوشبختى(3)
.
و با عرض بهترين درودها و سلامها به محضر اهل بيت پيامبر اكرم )امام على بن ابيطالب
و حضرت فاطمه و فرزندان معصوم آنان( كه خداوند متعال آنها را از هرگونه رجس منزّه
ساخته است(4) و ولايت كليّه الهيّه را كه زمينه اكمال دين و اتمام نعمت را بوجود
آورد به آنان اختصاص داده است(5) .
و با عرض ادب و احترام به روح ملكوتى امام خمينى )ره( حقيقت هميشه زندهاى كه در
زمان حاضر مجدّد و احياگر اسلام ناب محمّدى گشت و با شخصيت كم نظير خود بساط كفر و
شرك را از سرزمينايران اسلامىبرچيد و نظام مقدس جمهورى اسلامى را با محوريت ولايت
فقيه بنيان نهاد.
و با نثار بهترين درودها به ارواح طيبه شهداى اسلام كه با فداكاريها و از خود
گذشتگيهاى تحسين برانگيز با فساد و تباهى به مبارزه برخاستند و شمع محفل بشريت
گشتند .
و با آرزوى سلامتى و طول عمر همراه با عزّت و اقتدار براى رهبر معظم انقلاب اسلامى
حضرت آيتاللَّه خامنهاى )مدّظلّهالعالى( كه با صلابت و شجاعت همراه با تدبير و
فقاهت، دشمنان اسلام را مأيوس نموده و راه روشن امام خمينى را استمرار بخشيده است.
و با تشكر از محققان گرانقدر و اساتيد حوزه و دانشگاه ، بويژه حضرت حجةالاسلام و
المسلمين حاج سيد احمد خاتمى»زيدعزه« كه زمينه تحقيق و تأليف اين اثر را فراهم
آوردند.
و اَمّا بعد... نكاتى پيرامون اين تحقيق كه تذكر آنها لازم و مفيد به نظر مىرسد.
الف - اهداف و ضرورتهاى اين تحقيق
انسان موجودى است كه براى رسيدن به سعادت و خوشبختى نيازمند الگو و اُسوه نيكو
مىباشد كه بتواند با پيروى از او عقل و فطرت خود را شكوفا كند و زمينه خوشبختى
خويش را فراهم نمايد.
براى رفع اين نياز حياتى، خداوند متعال رسول خود را به عنوان اسوه حسنه معرفى
مىنمايد
»لَّقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسنَةٌ لِّمَن كانَ يَرْجُوا
اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الاَخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً.(6)
مسلّماً براى شما در زندگى رسول خداصلى الله عليه وآله سرمشق نيكويى بود، براى
آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مىكنند.
پيامبر عظيم الشأن اسلامصلى الله عليه وآله در اين آيه به عنوان اُسوه حسنه بطور
مطلق و در همه عرصههاى زندگى معرفى شده است. بر اين اساس مسلمانان موظف هستند كه
تمام ابعاد شخصيت آن حضرت را مورد تحقيق قرار دهند تا مقدمه پيروى از ايشان براى
آنان فراهم آيد.
از عرصههايى كه بايد شيوه و سيره رسول خداصلى الله عليه وآله مورد دقت قرار گيرد
شيوه مبارزه آن حضرت با مفاسد اجتماعى است زيرا:
راه صحيح مبارزه با مفاسد اجتماعى بهترين عامل در جلوگيرى از توسعه و گسترش آن است
آگاهى و معرفت نسبت به شيوه مبارزه رسول اكرمصلى الله عليه وآله با مفاسد اجتماعى
مىتواند راه صحيح مبارزه در اين ميدان را به مسلمانان نشان دهد و آنان را از افراط
و تفريط كه از جمله عوامل گسترش فساد است مصون بدارد.
نكته ديگرى كه ضرورت اين تلاش معرفتى را آشكار مىسازد اين است كه:
بعد از مدتها انتظار و آن همه تلاش و مجاهدت، و شهادت عالمان و مبارزان راه دين،
حكومتى بر اساس قرآن و عترت تشكيل شده است طبيعى است كه دشمنان اسلام با ترويج
مفاسد بر اساس نقشههاى حساب شده تلاش مىكنند كه زمينه عدم موفّقيّت و نابودى
حكومت اسلامى را فراهم سازند. بيان دقيق و صحيح شيوه مبارزه پيامبر اكرمصلى الله
عليه وآله با مفاسد اجتماعى در اين موقعيت حساس، زمينه ساز عمل صحيح در دفاع از
انقلاب اسلامى مىباشد ضمن اينكه، اين تحقيق، يك تحقيق تاريخى است و مىتواند به
سؤالات فراوان پيرامون حوادث صدر اسلام در موضوع مورد بحث پاسخ گويد سؤالاتى مانند:
مفاسد اجتماعى در صدر اسلام چه بوده است؟
و چه مقدار در جامعه آن روز رواج داشته است؟
رسول گرامى اسلامصلى الله عليه وآله با چه شيوهاى به مبارزه با آنها پرداخت؟
آيا زمان و مكان در انتخاب شيوه مبارزه آن حضرت تأثير داشت يا نه؟
آيا پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله به مسلمانان در مورد مسائل اجتماعى مسؤوليت
ويژهاى تعليم مىنمود؟
شيوه مبارزه آن حضرت تا چه اندازه موفق و مؤثر واقع گشت و جامعه آن عصر را متحول
نمود؟ و......
ب- پيشينه تحقيق
با بررسيهاى انجام شده در مراكز تحقيقاتى اينگونه به نظر مىرسد كه پيرامون اين
موضوع )شيوه مبارزه پيامبر اكرم با مفاسد اجتماعى( تحقيقى مستقل و جامع صورت نگرفته
است. هر چند در ميان كتابهاى تاريخى و تحليلى صدر اسلام مطالب و نكات فراوانى را
محققين بزرگوار در رابطه با اين موضوع مطرح نمودهاند. بر اين اساس اين تحقيق
مىتواند يك حركت فرهنگى و معرفتى جديد قلمداد شود. كه سيره و سنت پيامبر اكرم را
در مبارزه بامفاسد اجتماعى معرفى مىنمايد و لذا شك نيست كه نارسائيهايى در اين
تحقيق به چشم خواهد خورد. كه اميدوارم فضلاى محترم حوزه و دانشگاه از راهنمايى و
ارشاد مضايقه نفرمايند.
ج- منابع و روش تحقيق
منبع اصلى در اين تحقيق آيات نورانى قرآن كريم است. از روايات و تاريخ معتبر به
عنوان شاهد استفاده شده است. روش استفاده از آيات قرآن بر اساس سورههاى مكى و مدنى
بوده است. بدين ترتيب كه ابتدا سورههاى مكى و سپس سورههاى مدنى قرآن مورد بررسى
قرار گرفته است و آيات مربوط به موضوع مورد استفاده قرار گرفته است تا يك سير منطقى
و منظم از سيره رسول گرامى اسلام در مبارزه با مفاسد اجتماعى معرفى گردد و لذا
مصاديق مبارزه با مفاسد اجتماعى و روشهاى مبارزه در كنار هم مطرح شدهاند زيرا با
بررسى مصاديق است كه مىتوان شيوه و روش را از آنان انتزاع نمود.
د- توضيح واژه فساد
1- لغت نامه ها
از بررسى كتابهاى لغت پيرامون واژه فساد اين نتيجه بدست مىآيد كه: كلمه فساد نقيض
كلمه صلاح است.
در كتاب العين آمده است:
فَسَدَ: الفساد نقيض الصلاح .(7)
در ديگر كتابهاى لغت نيز همين تعريف برگزيده شده است.(8)
راغب اصفهانى به تبيين بيشتر از واژه فساد پرداخته است او مىنويسد:
فَسَدَ: الفساد خروج الشى عن الاعتدال قليلاً كان الخروج عنه او كثيراً (9)
فساد خارج شدن از اعتدال است چه كم چه زياد.
اين واژه در زبان فارسى نيز همين معنا را دارد و اصولاً اين كلمه از زبان عربى به
فارسى منتقل شده است. به عنوان مثال در لغت نامه دهخدا آمده است(10) فساد: تباه
شدن، ضد اصلاح و شرارت و بدكارى.
2- واژه فساد در قرآن و روايات: در قرآن كريم ماده فَسَدَ 50 بار به صورتهاى
گوناگون بكار رفته است.
از بررسى اين آيات استفاده مىشود كه هر عملى كه انسان و جامعه بشرى را از رسيدن به
سعادت واقعى دور كند فساد نام دارد واژهاى كه در قرآن مقابل فساد بكار رفته است
صلاح است به نمونههايى از آيات قرآن دقت نمائيد:
»وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فى الأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نحْنُ
مُصلِحُونَ«(11)
و هنگامى كه به آنان گفته شود: »در زمين فساد نكنيد« مىگويند: »ما فقط
اصلاحكنندهايم«.
»مِنْ أَجْلِ ذَلِك كتَبْنَا عَلى بَنى إِسرءِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسا
بِغَيرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فى الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاس جَمِيعاً وَ
مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً وَ لَقَدْ جَاءَتْهُمْ
رُسلُنَا بِالْبَيِّنَتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِك فى الأَرْضِ
لَمُسرِفُونَ«(12)
به همين جهت، بر بنى اسرائيل مقرّر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا
فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته؛ و هر كس، انسانى را
از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. و رسولان ما،
دلايل روشن براى بنى اسرائيل آوردند، اما بسيارى از آنها، پس از آن در روى زمين،
تعدّى و اسراف كردند.
»وَ يا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكيَالَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسطِ وَ لا تَبْخَسوا
النَّاس أَشيَاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فى الأَرْضِ مُفْسِدِينَ«(13)
و اى قوم من! پيمانه و وزن را با عدالت، تمام دهيد! و بر اشياء )و اجناس( مردم، عيب
نگذاريد؛ و از حق آنان نكاهيد! و در زمين به فساد نكوشيد!
»إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فى الأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَستَضعِف طائفَةً
مِّنهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَ يَستَحْىِ نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ
الْمُفْسِدِينَ«(14)
فرعون در زمين برترىجويى كرد، و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسيم نمود؛ گروهى
را به ضعف و ناتوانى مىكشاند، پسرانشان را سر مىبريد و زنانشان را )براى كنيزى و
خدمت( زنده نگه مىداشت؛ او به يقين از مفسدان بود!
»ظَهَرَ الْفَسادُ فى الْبرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسبَت أَيْدِى النَّاسِ
لِيُذِيقَهُم بَعْض الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ«(15)
فساد، در خشكى و دريا بخاطر كارهايى كه مردم انجام دادهاند آشكار شده است؛ خدا
مىخواهد نتيجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شايد )بسوى حق(بازگردند!
»فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ«(16)
و فساد فراوان در آنها به بار آوردند؛
در روايات نيز كلمه فساد متضاد كلمه صلاح استعمال شده است به اين روايات دقت
نمائيد:
قال رسول اللهصلى الله عليه وآله: »اِنَّ اللَّه عَزَّوَجَل اَحَبَّ الكِذْبَ فِى
الصَّلاح وَ اَبغَضَ الصِّدْقَ فِى الفَساد.«(17)
خداوند دروغ مصلحتآميز را دوست دارد و از سخن راست فسادانگيز بيزار است.
قال رسول اللهصلى الله عليه وآله:
»صِنْفان مِنْ اُمَّتى اِذا صَلَحا صَلَحَتْ اُمَّتى وَ اِذا فَسَدا فَسَدَتْ
اُمَّتى. قِيلَ يا رَسُولَ اللَّه صلى الله عليه وآله و مَنْهُما.
قالَ: الفُقَهاء وَ الاُمَراء«(18)
دو گروه از امت من اگر صالح باشند امت من صالح خواهند شد و اگر فاسد شدند آنها نيز
فاسد خواهند شد. سؤال كردند: چه كسانى هستند اين دو گروه؟ حضرت پاسخ فرمودند:
دانشمندان و حاكمان.
امير المؤمنين علىعليه السلام مىفرمايد:
»وَلَوْ اَنَّ الّناسَ حينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزولُ عَنْهُمُ
النِّعَمُ فَزِعوُا اِلَى رَبِّهِم بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وِ وَلَهٍ مِنْ
قُلُوبِهِم لرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ اَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فاسدٍ«(19)
اگر مردم به هنگام نزول بلاها و گرفته شدن نعمتها با درستى نيت در پيشگاه خدا زارى
كنند و باقلبهاى پر از محبت از خداوند درخواست عفو نمايند آنچه از دستشان رفته باز
خواهد گشت و هر گونه فسادى اصلاح خواهد شد.
در خطبه ديگرى آن حضرت مىفرمايند:
»فَاِنَّ تَقْوَى اللَّه دَواءُ داءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرَ عَمَى اَفْئِدَتِكُمْ
وَ شِفاءُ مَرَضِ اَجْسادِكُمْ وَ صَلاحُ فَسادِ صُدُورِكُمْ وَ... «(20)
همانا تقوى و ترس از خدا، داروى بيمارىهاى دلها، روشنايى قلبها و درمان دردهاى
بدنها و اصلاح كننده سينههاى فاسد مىباشد.
نتيجه آنكه: كلمه فساد و مشتقات آن در موضوعاتى بكار مىرود كه انسان و جامعه بشرى
را از مسير صحيح خارج مىكند و بسوى تباهى و نابودى سوق مىدهد.
ه- توضيح واژه مفاسد اجتماعى
در گفتگوهاى رايج و نوشتههاى موجود، مسائل اجتماعى در كنار مسائل سياسى، اقتصادى،
فرهنگى و.... ذكر مىشود به اين صورت كه مسائل جامعه بشرى را به اخلاقى، علمى،
فرهنگى، هنرى، اجتماعى، و... تقسيم مىكنند و براى هر كدام مصاديقى را در نظر
مىگيرند.
به عنوان نمونه مصاديق و مسائل اجتماعى در اين تقسيم بندى عبارتند از:
خانواده، عدالت، تعاون، امر به معروف، احترام به قانون و....و اما گاهى مسائل
اجتماعى در مقابل مسائل فردى استعمال مىشود به اين صورت كه مسائل جامعه بشرى يا
اجتماعى است يا فردى.
و مسائل اجتماعى تقسيم مىشوند به اقتصادى، سياسى، فرهنگى، اخلاقى. لازم به ذكر است
در اين زمينه يك تقسيم بندى مشخص و دقيق وجود ندارد كه بر اساس آن عمل شود.
در اين تحقيق به استناد تبادر از عنوان مفاسد اجتماعى تقسيم نوع دوم ملاك بررسى
قرار گرفته است به اين معنا كه، فساد گاهى لازم است و گاهى متعدّى )يعنى وارد حريم
ديگران مىشود( به فسادى كه ديگران را تحت تأثير مستقيم قرار دهد و آشكار باشد
مفاسد اجتماعى اطلاق مىگردد. اما به فسادى كه اين حالت را ندارد )هر چند ديگران را
تحت تأثير غير مستقيم قرار دهد( مفاسد فردى اطلاق مىشود. با در نظر گرفتن مطالب
مطرح شده، تعريف مفاسد اجتماعى عبارت است از: عواملى كه سبب تباهى و نابودى جامعه
بشرى مىگردند و آن را از مسير سعادت و خوشبختى مادى و معنوى خارج مىكنند و حالت
غير فردى و آشكار دارند.
در پايان آرزومندم اين كار بسيار كوچك منشاء اثر در مبارزه با مفاسد اجتماعى در عصر
حاضر گردد و مورد قبول ساحت مقدس حضرت ختمى مرتبتصلى الله عليه وآله قرار گيرد و
معروض مىدارد »يايُّهَا العَزيزُ مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئنا
بِبِضاعَةٍ مُزجاةٍ فَاَوفِ لَنَا الكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا اِنَّ اللَّهَ
يَجْزِى المُتَصَدِّقينَ.«(21)
سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ العِزَّةِ عَمَّايَصِفُون
وَ سَلامٌ عَلَى المُرسَلين
وَ الحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ العالَمينَ (22)
محمّد رضا تويسركانى - خرداد 82 -
ربيعالاول 1424