فقهاي نامدار شيعه

عبد الرحيم عقيقى بخشايشى

- ۹ -


8- قاضى عبد العزيز حلبى(ابن البراج)

(متوفى 481 ه.ق)

گفتار استاد:

«قاضى عبد العزيز حلبى معروف به‏«ابن البراج‏»شاگرد سيد مرتضى و شيخ‏طوسى است.از طرف شيخ طوسى به بلاد شام كه وطنش بود فرستاده شد.بيست‏سال در طرابلس شام، قاضى بود.در سال 481 درگذشته است.كتابهاى فقهى اوكه بيشتر نام برده مى‏شود،يكى به نام‏«المهذب‏»است و ديگرى به نام‏«جواهر».» (1)

ابن براج و عصر زندگانى او:

شيخ ابو القاسم عبد العزيز بن نحرير بن عبد العزيز بن البراج،در مصر تولد يافت‏و در آن منطقه رشد و نما كرد.تحصيلات خود را ابتداء در زادگاه خويش،سپس دربغداد ادامه داد تا اينكه يكى از فقهاى نامدار و وجهه و اعتبار شيعه در عصر خويش‏گرديد.او از علم وسيع و اطلاعات شايسته در زمينه فقه و علوم اسلامى برخوردار بوده‏است و تاليفات فراوان او نشان دهنده اين وسعت اطلاعات و معلومات مى‏باشد.او درسال‏429 ه.ق به جمع شاگردان علم الهدى پيوست و يكى از خواص شاگردان او قرارگرفت و در محضر او از منزلت و رتبت‏به سزايى برخوردار شد تا اينكه سيد به رحمت‏ايزدى شتافت،او ملازمت‏شيخ الطائفه را داشت،تا اينكه نمايندگى شيخ را در حدودشام پذيرفت و خود يكى از مردان فقه و فقاهت معروف آن ديار گرديد.او از سوى‏جلال الملك در سال 438 قضاوت منطقه طرابلس را پذيرفت و در آن منطقه به رتق وفتق امور مسلمين پرداخت.

گفتار ارباب تراجم در باب او:

صاحب ريحانة الادب درباره او گويد:«شيخ عبد العزيز بن براج شامى حلبى‏طرابلسى،مكنى به ابو القاسم،ملقب به قاضى،موصوف به عز الدين و عز المؤمنين،ازاكابر فقهاى اماميه اواخر قرن پنجم هجرت،از وجوه و اعيان ايشان و از تلامذه سيدمرتضى علم الهدى بود.ماهى هشت دينار(طلاى مسكوك هيجده نخود)از طرف سيدشهريه داشت.به جهت تلمذ و انسى كه با او داشته است،او را خليفة المرتضى گفته‏اند.

ابن براج از اساتيد معظم خود،سيد مرتضى و ابو الفتح كراجكى روايت كرده است و ازراويان او شيخ عبد الجبار مفيد رازى است كه در ولايت رى،فقيه اماميه بوده است وجمعى از اكابر وقت نيز از او روايت مى‏كنند.قضاوت او در طرابلس بيست‏يا سى سال‏ادامه داشته،به همين جهت‏به لقب قاضى شهرت يافته است.» (2)

صاحب معجم رجال الحديث،ضمن بازگويى سخن شيخ منتجب الدين رازى‏در الفهرست و بازشمارى كتابهاى او،سپس نقل نظر ابن شهر آشوب و اخيرا بازگويى‏نظر سيد مصطفى تفرشى در رجال خويش كه همه او را به عنوان آبروى شيعه و فقيه‏آنان ستوده‏اند،مطلب جديدى در مورد او ارائه نداده است. (3)

تاليفات او:

او تاليفات متعدد و نوشته‏هاى پربارى در فروع فقهى دارد كه از آن ميان مى‏توان:

الجواهر-المعالم-المنهاج-الكامل-روضة النفس في احكام العبادات-المقرب‏المهذب-الموجز-حسن التصريف-شرح جمل سيد مرتضى و...را نام برد.

1-جواهر الفقه:اين كتاب در چند مجلد به نام‏«جوامع الفقه‏»در ايران چاپ‏شده است و اخيرا از سوى كتابخانه آية الله العظمى مرعشى نجفى(ره)تجديد طبع‏گرديده است.

2-روضة النفس در احكام عبادات

3-شرحى بر جمل العلم و العمل علم الهدى(استاد خويش)

4-عماد المحتاج في مناسك الحج

5-الكامل

6-المعالم

7-المعتمد

8-المنهاج

9-الموجز (4)

وفات او:

او پس از تلاش فراوان و مجاهدت خستگى ناپذير در راه تبليغ و اجراى احكام‏اسلام،شب جمعه‏9 شعبان 481 ه.ق در هشتاد سالگى در طرابلس درگذشت و باشكوه و احترام لازم مدفون گرديد.

رحمة الله عليه رحمة واسعه

پى‏نوشتها:‌


1- آشنايى با علوم اسلامى،ص‏297.

2- ريحانة الادب،ج‏7،ص 408،چاپ اقبال تهران.

3- معجم رجال الحديث،ج 10،ص 38،تحت كد معرفى 6571.

4- روضات الجنات،ج 1،ص 575.