پرسمان قرآني نماز

مركز فرهنگ و معارف قرآن

- ۱۷ -


2. نمازهاى مستحبى غيريوميه

الف) نماز وحشت

* نماز وحشت چيست؟

* نماز وحشت، نوعى نماز است كه سفارش شده تا براى كسى كه تازه از دنيا رفته است، در شب اولى كه او را به خاك مى‌سپارند، بخوانند؛ خواندن اين نماز مستحب است. نماز وحشت دو ركعت است و كيفيت خواندن آن، اين است كه در ركعت اول بعد از سوره حمد، يك مرتبه آية الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره قدر خوانده مى‌شود و بعد از سلام نماز، گفته مى‌شود: اللهم صلى على محمد وآل محمد وابعث ثَوابها الى قبر فلان (به جاى «فلان» نام ميت را مى‌برند).[1]

ب) نماز دهه اوّل ذى‌حجة

* آيه‌اى كه در نماز دهه اول ذيحجه خوانده مى‌شود در كدام سوره است؟

* اعراف، آيه 142. اين نماز دو ركعت است كه در دهه اول ماه ذيحجه بين نماز مغرب و عشا خوانده مى‌شود و در هر ركعت بعد از سوره حمد و توحيد آيه مذكور (و وعدنا موسى...) خوانده مى‌شود. براى آشنايى بيشتر با اين نماز به مفاتيح الجنان و... رجوع فرماييد.

ج) نماز باران

* چرا در برخى سال‌ها با همه عزادارى‌ها و ناله‌ها و دعاها و نماز استسقا خواندن‌ها، خداوند متعال رحمت خود، يعنى باران را از ما دريغ مى‌كند؟

* نيامدن باران ممكن است يكى از علل زير را داشته باشد:
1. گناه و اعمال بد انسان‌ها: متأسفانه در جامعه، گناه فراوان شده است و اين در حالى است كه قرآن مى‌فرمايد: (و لو أنّ أهل القرى ءامنوا و اتّقوا لفتحنا عليهم بركـت مِّن السّمآء و الأرض)[2]؛ اگر مردمى كه در شهرها و آبادى‌ها روى زمين زندگى مى‌كنند، ايمان و تقوا داشته باشند، درهاى بركات از آسمان و زمين را به روى آن‌ها مى‌گشاييم. و نيز مى‌فرمايد: (و مَن يتّق اللّه يجعل لّه مخرجًا * و يرزقه مِن حيث لايحتسب)[3]؛ كسى كه تقوا پيشه كند، خداوند گشايشى براى او مى‌دهد و از آن‌جا كه گمان ندارد به او روزى مى‌بخشد و اگر نيامدن باران به خاطر گناهان باشد، مجازات الهى خواهد بود.
2. براى امتحان: (و لنبلونّكم بشىء مِّن الخوف و الجوع و نقص مِّن الأمول و الأنفس و الثّمرت و بشّر الصّـبرين)[4]؛ و ما حتماً شما را به ترس و گرسنگى و كم كردن از اموال و جان‌ها و ثمراتتان آزمايش مى‌كنيم و بشارت بر صابرين باد.
3. تقويت ايمان مردم مبنى بر اين كه همه چيز به دست خدا است و مالك مطلق اوست: (للّه ملك السّموت و الأرض و ما فيهنّ)[5]؛ مالكيت آسمان‌ها و زمين و آن چه در بين آن‌ها قرار دارد براى خدا است.
4. براى مصلحت: (بيدك الخير إنّك على كلّ شىء قدير)[6]؛ كليد خوبى‌ها و نيكى‌ها به دست تو است و تو بر هر چيزى قادر و توانايى. پس نبايد با وجود تلاش و دعا و عزادارى و... مأيوس شد، چرا كه يأس و نااميدى يكى از گناهان كبيره است.
5. تنبلى و سستى انسان‌ها: درست است كه در مواقع خاصى به درگاه الهى مى‌رويم، امّا كافى نيست. تضرع به درگاه الهى وظيفه هميشگى ماست؛ خداوند مى‌فرمايد: (يـأيّها النّاس أنتم الفقرآء إلى اللّه و اللّه هو الغنىّ الحميد)[7]؛ اى مردم! همه شما گدايان و نيازمندان به سوى خداوند هستيد و خدا غنى و حميد است.
يكى از دستورهاى دينى هنگام خشك سالى و نيامدن باران، خواندن نماز استسقا است و اگر با يك بار، باران نيامد، خوب است تكرار شود. اين سنت در طول تاريخ اسلام انجام گرفته و هم اكنون در شهرهاى مختلف صورت مى‌گيرد كه در بعضى جاها باران مى‌آيد، امّا در بعضى جاها براى مصلحت‌هايى كه علت اصلى آن به خود ما برمى‌گردد، باران نمى‌آيد.
در پايان به اين نكته اشاره مى‌شود كه اگر چه مجموعه عوامل بارندگى و شرايط جوى در اين امر بى‌تأثير نيست، امّا گاهى خداوند براى مجازات بندگان معاند و لجوج، در مقابل گناهانى كه انجام مى‌دهد، نعمت مى‌بخشد؛ آنها تصور مى‌كنند كه لطف الهى است كه شامل حالشان شده، به همين جهت در غرور و غفلت فرو مى‌روند، امّا ناگهان، خداوند آنها را از ميان ناز و نعمت به كام عذاب و بلا مى‌فرستد: (سَنَستَدرِجُهُم مِّن حَيْث لاَيَعْلَمُونَ)[8]؛ و ما آنها را از آن جا كه نمى‌دانند، به تدريج ]به سوى عذاب[[9]
ناگفته نماند كه مشكلات، تنها محدود به خشك‌سالى و امثال آن نمى‌شود؛ بيمارى جسمى و روانى، بى‌هويتى، درگيرهاى قومى و بسيارى از مشكلات شناخته و ناشناخته ديگر، گاه دامن‌گير كفار و متمردان از دين الهى مى‌شود.
از آيات قرآن مجيد استفاده مى‌شود كه خداوند، افراد گنه‌كار را در صورتى كه زياد، آلوده گناه نشده باشند، به وسيله زنگ‌هاى بيدار باش و عكس‌العمل‌هاى اعمالشان و يا گاهى به وسيله مجازات‌هاى متناسب با اعمالى كه از آنها سرزده است، بيدار مى‌سازد و به راه حق باز مى‌گرداند. اينها كسانى هستند كه هنوز شايستگى هدايت را دارند و مشمول لطف خداوند مى‌باشند، ولى آنها كه در گناه و عصيان غرق شوند و طغيان و نافرمانى را به مرحله نهايى برسانند، خداوند در نتيجه اين اعمال‌شان، آنها را به حال خود وا مى‌گذارد به آنها ميدان مى‌دهد تا پشتشان از بار گناه سنگين شود و استحقاق حداكثر مجازات را پيدا كنند. اينها كسانى هستند كه لياقت و شايستگى هدايت الهى را كاملا از دست داده‌اند (آل‌عمران، آيه178؛ انعام، آيه44؛ اعراف، آيه182 ـ 183).
افزون بر آن، اگر بنا باشد خداوند هر كافر و يا گناه‌كارى را در دنيا فوراً مجازات نمايد، اختيار از انسان‌ها سلب خواهد شد و از روى اجبار و اكراه ايمان خواهند آورد، در حالى‌كه ايمان و ترك گناهِ اضطرارى و اجبارى فايده ندارد و كمال به شمار نمى‌رود؛ آن‌چه كمال آدمى و مطلوب است، ايمان و ترك گناه اختيارى است، نه اجبارى و اضطرارى.

 

پى‏نوشتها:

[1]. ر.ك: سيد محمد حسن بنى هاشمى خمينى، توضيح المسائل مراجع، ج1، ص368.
[2]. اعراف، آيه96.
[3]. طلاق، آيه2ـ3.
[4]. بقره، آيه155.
[5]. مائده، آيه120.
[6]. آل‌عمران، آيه26.
[7]. فاطر، آيه15.
[8]. قلم، آيه44.
[9]. تفسير نمونه، ج24، ص416.