ج) ركوع و سجود
1/ج) ركوع
فلسفه يك ركوع و دو
سجده
* چرا در نمازها يك ركوع و دو سجده انجام مىدهيم؟
* روايات اسلامى به نكتههايى در همين زمينه اشاره كردهاند كه به نمونهاىاز
آنها اشاره مىكنيم:
1. از امام صادق(عليه السلام) در پاسخ به همين پرسش، نقل شده است كه فرمودند:
چون نماز عبارت است از ركوع و سجود و تفاوتى ميان اين دو نيست، لكن چون ركوع
عمل شخص ايستاده و سجده عمل شخص نشسته مىباشد و نماز نشسته نصف نماز ايستاده
است، از اين رو مىبايست عمل نشسته دو چندان شود تا با عمل ايستاده برابر گردد،
لذا سجده تكرار مىشود تا با تعداد ركوع برابر شود.[1]
2. هنگامى كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به معراج تشريف بردند، باديدن
عظمت پروردگار، به سجده رفتند. هنگامى كه سر از سجده برداشتند بار ديگر عظمت
پروردگار را ديدند و به سجده رفتند، از اين جهت دو سجده در نماز واجب شد.[2]
3. فردى از اميرالمؤمنين على(عليه السلام) پرسيد: معناى دو سجده چيست؟ حضرت
فرمودند: سجده اوّلى تأويلش اين است كه وقتى سر برخاك مىگذارى يعنى خدايا! از
همين خاك مرا خلق كردى و چنانچه سربرداشتى يعنى از همين خاك مرا بيرون آورى،
وقتى براى بار دوم سر بر خاك نهادى معنايش اين است كه خداوندا! مرا به همين خاك
دوباره باز خواهى گرداند و چون سربرآورى يعنى از همين خاك دوباره خارج خواهى
ساخت.[3]
قرآن نيز به همين مطلب اشاره دارد(طه، آيه 55).
* به چه دليل خواندن قرآن در ركوع و سجود مكروه است؟
* كراهت خواندن قرآن در ركوع و سجود به علت اين است كه در روايات از آن نهى شده
از جمله: حضرت على(عليه السلام) مىفرمايد: چند نفر نبايد قرآن بخوانند، ركوع
كننده و سجده كننده در نماز، كسى كه در دستشويى و حمام است، كسى كه جنب است
]و[، زنانى كه عذر شرعى دارند.[4]
2/ج) سجده
سجده بر مهر
* چراشيعيانبرخاك سجده مىكنند؟ فلسفه استفادهازمهر
چيست؟ آيا درقرآن آيهاى در اين باره وجود دارد؟
* (وَ للَّهِ يَسجُدُ مَن فى السمَوَتِ وَ الأَرْضِ طوْعاً وَ كَرْهاً وَ
ظِـلــلُهُم بِالْغُدُوِّ وَ الاَصالِ)[5]؛
تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند -از روى اطاعت يا اكراه- و همچنين
سايههايشان، هر صبح و عصر براى خدا سجده مىكنند.
همه مسلمانان اتفاق نظر دارند بر اين كه سجده بر زمين و آن چه از آن مىرويد
]به استثناى خوردنىها و پوشيدنىها[ جايز است، اما آن چه در آراى فقهاى
مذاهب پنجگانه مورد اختلاف واقع شده، سجده بر اشياى ديگرى علاوه بر زمين و
روييدنىها است؛[6]
بنابراين چه شيعه و چه اهل سنت زمين را محل سجده مىدانند، لكن شيعه معتقد است
كه در حال نماز بايد بر زمين يا آن چه كه از آن مىرويد (مشروط به آن كه خوردنى
يا پوشيدنى نباشد) سجده كرد و سجده بر غير اين دو در حال اختيار صحيح نيست.
مستند شيعه روايتهايى است كه فقها به آنها استناد كردهاند.[7]
در ميان اهل سنت نيز روايتهاى بسيارى به چشم مىخورد
كه بر وجوب سجده بر زمين دلالت دارند،[8]ولى
در اين ميان روايتهايى وجود دارد كه بر جواز سجده بر غير زمين نيز دلالت دارد
و شيعه آنها را بر موارد ضرورت و موارد خاصى همچون ناتوانى، سرما، گرما و
مانند آن حمل مىكنند، ولى اهل سنت آن را به نحو مطلق و در همه موارد مىدانند.[9]در
حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمودند: (جُعِلَتْ لى
الأرض مسجداً و طهوراً)؛ زمين براى من محل سجده و طهارت (تيمم) قرار داده
شده.[10]از
امام صادق(عليه السلام) نيز روايتى در اين زمينه وارد شده است.[11]
سيره مسلمانان نيز در زمان حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) سجده بر
زمين مسجد بود كه از سنگ ريزهها مفروش شده بود. آنان هنگام گرمى هوا كه سجده
بر سنگهاى داغ مشكل بود. سنگ ريزهها را به دست مىگرفتند تا خنك شود و به
هنگام نماز بر آن سجده كنند.[12]
اين احاديث همگى گواه آن است كه مسلمانان در ابتدا بر سنگ و خاك سجده مىكردند
و آنان هرگز بر فرش و لباس و گوشه عمامه سجده نمىكردند، ولى بعدها به پيامبر
ابلاغ شد كه بر حصير و بوريا نيز مىتوان سجده كرد. روايتهاى متعددى از سجده
پيامبر بر حصير و بوريا حكايت مىكند.[13]
بر اين اساس، شيعه اماميه پيوسته بدين اصل مقيد بوده كه تنها فقط مىتوان بر
زمين و يا روييدنىهاى غير خوردنى و... سجده كرد؛ افزون براين بىترديد وقتى
مسلمانان بالاترين قسمت بدن خود يعنى پيشانى را بر پستترين اشياى زمين قرار
مىدهند، نهايت تواضع و فروتنى و عبوديت را در برابر خداوند يكتا به نمايش
مىگذارند. در روايات نيز آمده است كه «سجده» بر خاك نهايت تواضع را مىرساند.[14]
بنابراين براى ابراز نهايت عبوديت و بندگى در مرحله نخست هيچ چيز سزاوارتر از
سجده بر زمين نيست و پس از آن آنچه در زمين مىرويد، اما پوشيدنىها و
خوردنىها چون مربوط به امور دنيوىاند و در واقع معبود دنياپرستان هستند
نمىتوانند بيانگر عبوديت و بندگى در برابر خداوند يكتا باشند.از اين روست كه
شيعه سجده را تنها بر زمين و آنچه بر آن مىرويد جايز دانسته و روييدنىها،
پوشيدنىها و خوراكىها را استثنا كرده است و علت اين كه مهر را براى سجده
انتخاب كرده، اين است كه اولا: مهر، موضوعيت ندارد واز آن جا كه پيدا كردن زمين
پاك و آماده براى سجده گاهى مشكل است، مهرى از خاك ساخته مىشود، تا هميشه در
دسترس انسان باشد.
ثانياً: تربت امام حسين(عليه السلام) از ميان آنچه سجده بر آن صحيح است، داراى
خصوصيت بوده و بر اساس روايات و سيره عملى اهلبيت(عليهم السلام)بر ديگر
خاكها، سنگ، چوب و مانند آن، ترجيح داده شده است.[15]
در روايتى در استحباب سجده مىخوانيم: (لايسجد الاّ على تربة الحسين(عليه
السلام))؛ امام صادق(عليه السلام) سجده نمىكرد مگر بر تربت امام حسين(عليه
السلام).[16]
آن چه گفته شد، در روايات آمده بود، در قرآن كريم آيهاى كه درباره سجده بر خاك
نازل شده باشد وجود ندارد، و پاسخ اين پرسش و امثال آن بر اساس روايتهاى
اسلامى و سيره عملى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و اهل بيت(عليهم السلام)
به دست مىآيد.
اگر چه كتاب هر دو فرقه (شيعه و سنى) قرآن است، ولى همانطور كه مىدانيد در
قرآن غالباً به كليات مسايل پرداخته شده و تفسير قرآن و شرح جزييات احكام به
عهده پيامبر(صلى الله عليه وآله) و... گذاشته است. از آنجا كه منابع و طريق
حديثى اهلسنّت با ما تا حدود زيادى متفاوت است، آنان تنها از رسول خدا و صحابه
روايت مىكنند، ولى شيعه از رسول خدا و امامان(عليهم السلام) حديث نقل مىكنند.
لذا گاهى اختلافهايى در جزئيات احكام و تفسير آيات پيش مىآيد كه بررسى بطلان
يا صحت گفتار و روش آنها، مجال ديگرى را مىطلبد.
سجده بر
خاك نهايت عبوديت
* چرا وقتى انسان، نماز مىخواند، بايد سر خود را بر
مهر بگذارد؟ در صورتى كه مهر، همانند بت است؟ چرا خداوند شىء مخصوصى را براى
سجده كردن خويش، قرار نداده است؟
* با توجه به آيه 15 رعد، معيار در تشخيص اينكه سجده، براى خدا يا غيرخدا
(مانند بت و امثال آن) است، نيت و انگيزه شخص سَجده كننده است. اين موضوع با
آنچه بر آن سجده مىكنند هيچ ارتباطى ندارد؛ در صورتى كه اين عمل به انگيزه
عبادت و كرنش در برابر خداوند، انجام شود (رعد، آيه15 و حج، آيه77) سجده براى
خدا است. ممكن است شخصى بر خاك پيشانى بسايد، ولى چون نيتش غيرخدا بوده، عملش
چيزى جز شرك و بتپرستى نيست.[17]
سجده بر زمين است؛ يعنى بر سنگ و خاك. از آنجا كه در همه جا، خاك تميز و پاك
يافت نمىشود، مقدارى خاك به صورت مهر ساخته شده است.
سنگ و خاك «مسجود عليه» است نه «مسجود له» (بر آن سجده مىشود، به آن سجده
نمىشود). گاه به غلط تصور مىشود كه شيعه براى سنگ سجده مىكند! در حالى كه
او، بسان همه مسلمانان، تنها براى خدا سجده كرده و به عنوان اظهار خضوع و تذلل
در پيشگاه الهى، پيشانى به خاك مىسايد.[18]
در پايان لازم به يادآورى است، مهر بايد ساده ساخته شود، بنابراين كسانى كه
مهرهايى را به صورت مجسمه و مانند آن مىسازند، كارشان از روى نادانى است و
مستند شرعى ندارد.
سجده زياد
از صفات بندگان خاص
* نظر قرآن درباره انجام دادن سجده زياد چيست؟
* قرآن كريم، يكى از ويژگىهاى «عباد الرحمن» (بندگان
خاص خداوند) را چنين معرفى مىفرمايد: (وَعِبَادُ
الرَّحْمَـنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الاَْرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ
الْجَـهِلُونَ قَالُواْ سَلَـمًا * وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا
وَقِيَـمًا)[19]؛
بندگان خاص خداوند رحمان آنها هستند، كه با آرامش و بىتكبر، بر زمين راه مىروند و
هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند، به آنها سلام مىگويند [و با بىاعتنايى و
بزرگوارى مىگذرند] آنها كسانى هستند كه شبانگاه، براى پروردگارشان، سجده و قيام
مىكنند.
جمله «يبيتون» دليل بر اين است كه آنها شب را با سجود و قيام به صبح مىآورند، كه
منظور بخش قابل ملاحظهاى از شب است و يا اگر تمام شب باشد، در بعضى از مواقع چنين
است. سجدههاى فراوان و طولانى در دل شب، از ويژگىهاى بندگان خاص الهى است، كه در
اين آيه به آن اشاره شده است.
در سوره انسان، آيه 25 و 26 آمده است: (وَاذْكُرِ اسْمَ
رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلاً * وَمِنَ الَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُو وَسَبِّحْهُ
لَيْلاً طَوِيلاً)؛ و نام پروردگارت را هر صبح و شام به ياد آور و در
شبانگاه براى او سجده كن و مقدارى طولانى از شب، او را تسبيحگوى.
حكم سجده بر روى
قرآن
* چرا وقتى كه قرآن را باز مىكنيم يا مىبنديم، آن را
مىبوسيم و چرا نبايد برروى قرآن سجده كرد؟
* احترام به نمادهاى دينى، هم شيوههاى متعددى دارد و هم در ميان پيروان تمامى
اديان وجود دارد. مسلمانان نيز براى احترام گذاشتن به كتاب الهى خويش كه از
نمادهاى دينى ايشان است، از ابتدا رفتارى محترمانه داشتهاند كه از آن جمله
بوسيدن آن است. بوسيدن قرآن در فرهنگ ما نشان احترام نهادن ما به اين كتاب
گرانقدر و مفاهيم عميق آن است كه از ابتدا بوده و ادامه دارد. اما اين كه بر
قرآن نمىشود سجده كرد چون در روايتهاى ما، گذاشتن چيزى روى قرآن خلاف ادب
دانسته و نهى شده است و گذاشتن پيشانى برروى قرآن به عنوان سجده نيز چون احتمال
نوعى بىادبى را به همراه دارد، تجويز نشده است.
سجدههاى
واجب و مستحب قرآن
* سجدههاى واجب ومستحبدرقرآن كريم كدامند؟
* در هر يك از چهار سوره: نجم، آيه آخر؛ علق، آيه آخر؛ سجده، آيه15 و فصّلت،
آيه37 يك آيه سجده است كه اگر انسان بخواند يا گوش كند، بعد از تمام شدن آن آيه
بايد فوراً سجده كند.[20]«با
(نجم)ستاره سوره فُصِّلتْ را(اقرأ)بخوان وسجده كن.»
كلمههايى كه زير آن خط كشيده شده، اسم سورههاى سجدهدار است.
سورههايى كه سجده مستحب دارند عبارتند از: اعراف، رعد، نحل، اسراء، مريم، حج
(دو سجده)، فرقان، نمل، انشقاق و برخى سوره ص را نيز به اين سورهها ملحق
كردهاند[21].
به سجدههاى مستحب، سجدههاى مندوبه هم مىگويند.
علت سجده
واجب قرآن
* چرا هنگام قرائت تعدادى از آيات قرآن بايد سجده كنيم؟
* مهمترين علتى كه براى سجده در چهار سوره سجدهدار مىتوان ذكر كرد، سنت اهل
بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) است؛ يعنى روايتهايى كه از امامان معصوم(عليهم
السلام) صادر شدهاست:
ابوبصير از حضرت امامصادق(عليه السلام)روايت كرده كه فرمود: اگر چيزى از آيات
عزايم چهارگانه (آيات سجدهدار در چهار سوره علق، نجم، تنزيل سجده، حم سجده)
خوانده شد و تو آن را شنيدى، بىدرنگ سجده كن؛ در هر حال كه باشى؛ چه بدون وضو،
چه جُنُب و چه زنى كه در حال بىنمازى (حيض) است، امّا در ساير آيات سجدهدار
قرآن (غير از چهار سوره مذكور) اختيار دارى سجده كنى يا نكنى.[22]
از اين حديث شريف چند نكته به دست مىآيد:
1. بعد از تلاوت يا شنيدن آيات سجده دارِ واجب، امر به سجده شده و فوراً بايد
سجده كرد؛
2. در سجدههاى واجب (آيات سجدهدار) داشتن وضو، جنب نبودن و حايض نبودن زن شرط
نيست؛
3. سجده در آيات سجدهدارِ غير از چهار سوره مذكور، مستحب است و انسان مىتواند
آنرا انجام دهد يا ترك كند.
مهمترين حكمت سجدههاى مستحب نيز تعبد و روايتهاى معصومين(عليهم السلام) است.
ذكر
سجده واجب قرآن
* سجدههاىواجبباچه علامتى مشخص شده است؟ آيابايد به
طرف قبله انجام داد؟ در سجده چه ذكرى بايد گفته شود؟
* در برخى قرآنها، سجدههاى واجب با علامت «سجده واجبه»، در كنار صفحه قرآن،
روبه روى آيه سجده، مشخص شده است امّا در برخى قرآنها مشخص نشده است و انسان
بايد موارد و احكام آن را طبق نظر مرجع تقليد خود ياد بگيرد و در قرآن خود مشخص
نمايد تا در وقت تلاوت، سجده واجب از او فوت نشود.[23]
در سجده واجب قرآن روبه قبله بودن لازم نيست و يك سجده كفايت مىكند.آيه يا
دعاى خاصى واجب نيست، بلكه بنابر نظر مبارك حضرت امامخمينى: «هرگاه انسان، در
سجده واجب قرآنى، پيشانى را به قصد سجده بر زمين بگذارد، اگر چه ذكر نگويد،
كافى است و گفتن ذكر، مستحب است و بهتر است بگويد:
(لا اله الاّ اللهُ، حقّاً حقّاً، لا اله الاّ اللهُ ايماناً و تصديقاً، لا اله
الاّ اللهُ، عبوديةً و رقّاً، سجدتُ لك يا ربِّ تعبّداً و رقّاً، لامستنكفاً و
لامستكبِرًا بَلْ اَنَا عبدٌ ذليلٌ خائفُ مستجيرٌ.)[24]
احكام
سجده واجب قرآن
* اگر انسان بدون لب زدن به آيهاى كه سجده واجب دارد
نگاه كند و در ذهن خود آن را مرور كند سجده بر او واجب مىشود؟
* با نگاه كردن به آياتى كه سجده واجب دارند، سجده بر انسان واجب نمىشود، بلكه
در هر يك از چهار سوره «والنجم»، «اقرء» «الم تنزيل» و «حم سجده» يك آيه سجده
وجود دارد كه اگر انسان آن را بخواند يا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن
آيه، بايد فوراً سجده كند و اگر فراموش كرد، هر وقت يادش آمد بايد سجده كند.[25]
* آيامى توانازسورههاى سجده واجب قرآن در نماز مستحبى خواند؟
* بله ،اگر كسى هر يك از اين چهار سوره را در نماز مستحبى بخواند، وقتى به آيه
سجده واجب رسيد، بايد به سجده رود و سپس برخيزد و نماز را ادامه دهد و اين سجده
ربطى به سجدههاى نماز ندارد.[26]
* در آياتى كه سجده واجب هست، آيا حتماً بايد آنها را بلند خواند تا سجده بر
شخص واجب شود و يا اين كه آهسته هم (در دل بخواند)، سجده واجب دارد؟
* كسى كه آيات سجده واجب را بنويسد و يا در ذهن خود تصور كند و يا به صورت
مكتوب مشاهده كند و يا در قلب خودش بگذراند و خطور دهد، سجده بر او واجب
نمىشود.[27]
* با توجه به اينكه حضرت امام(قدس سره) در رساله خود فرمودهاند: براى
خانمهايى كه عذر شرعى دارند، خواندن بيش از هفت آيه از سورههايى كه سجده واجب
ندارد، مكروه است. آيا مىتوان، قرائت مستمرّ روزانه را در ايّام عادت ادامه
داد؟
* مكروه در مستحبّات به معناى ثواب كمتر است، البته بايد مراقب بود كه جايى از
بدن به خط قرآن نرسد، چون رساندن جايى از بدن در اين حالت به خطّ قرآن حرام
است؛ همچنين قرائت سورههاى عزائم كه به زودى اشاره خواهد شد.[28]
* زنانى كه عادت ماهيانه دارند، اگر در مجالسى باشند كه سوره سجده واجب قرآن،
در آن مجالس خوانده مىشود، وظيفه آنها چيست؟ آيا بايد سوره را بخوانند و سجده
را به جا نياورند يا اصلا نبايد هيچ كدام از آنها را انجام دهند و اگر كسى آيه
سجده به گوشش رسيد، چه بايد بكند؟ آيا گناه كرده كه گوش داده؟
* در اين مسئله هر كس بايد به نظر مرجع تقليد خودش مراجعه كند، زيرا برخى تنها
خواندن آيات سجده را بر زن حائض حرام مىدانند و برخى مانند حضرت امام(رحمه
الله) معتقدند زنانى كه در عادت ماهيانه هستند، نبايد حتى حرفى را از سورههايى
كه سجده واجب دارند بخوانند، ولى اگر آيات سجدهدار را شنيدند بايد سجده كنند و
سجده كردن بر آنها واجب است (در صورتى كه آيه سجده واجب باشد و گرنه مستحب است)
و نيازى نيست كه مجالس ياد شده را ترك كنند؛ بنابراين اگر كسى به آيه سجده واجب
گوش دهد، سجده بر او واجب است.[29]
* اين آيه (افمن كان...) در سوره سجده آمده است و در دعاى كميل هم آمده،
آيا زنى كه حائض شده مىتواند هنگام خواندن دعاى كميل آن را بخواند يا نه؟
توضيح دهيد.
* زن حايض و شخص جنب مىتواند دعاى كميل و توسل ](أفمن كان مؤمناً كمن كان فاسقاً لايستوون) از آيههاى سورهاى است
كه سجده واجب دارد، بنابر نظر فقيهانى كه تنها قرائت آيه سجده را بر جنب و حايض
جايز نمىدانند، جنب و حائض مىتوانند اين جملهها را بخوانند، امّا به نظر
فقهايى كه قرائت تمام آيات سوره سجدهدار را حرام مىدانند، نمىتوانند اين آيه
شريف را در دعاى كميل بخوانند. تنها همين جمله را نمىتوان بر زبان آورد و
خواندن باقى دعاى كميل اشكالى ندارد. بنابراين هر شخصى بايد به رساله مرجع
تقليدش مراجعه كند و بايستى بدن شخص حايض و جنب هنگام دعاى كميل و توسل و... به
اسم خداوند متعال يا پيامبراننرسد.[30]
* شرايط به جا آوردن سجده واجب را، هنگام قرائت قرآن
بيان كنيد.
* برخى ازشرائط عبارتند از: اگر انسان موقعى كه آيه سجده را مىخواند، از ديگرى
هم بشنود؛ چنانكه گوش داده، دو سجده كند و اگر به گوشش خورده، يك سجده كافى
است.[31]
درغيرنماز، اگر در حال سجده، آيه سجده را بخواند، يا به آن گوش بدهد، بايد سر
از سجده بردارد و دوباره سجده كند.[32]
اگر آيه سجده را از كسى كه قصد خواندن قرآن ندارد، بشنود يا از مثل گرامافون،
آيه سجده را بشنود، لازم نيست سجده نمايد، ولى اگر از ابزارى كه صداى خود انسان
را مىرساند بشنود، واجب است سجده كند.[33]
در سجده واجب قرآن نمىشود برچيزهاى خوراكى و پوشاكى سجده كرد، ولى ساير شرايط
سجده را كه در نماز است، لازم نيست مراعاتكند.[34]
در سجده واجب قرآن بايد طورى عمل كند كه بگويند سجده كرد.[35]
هرگاه در سجده واجب قرآن پيشانى را به قصد سجده به زمين بگذارد، اگرچه ذكر
نگويد كافى است و گفتن ذكر مستحب است.[36]
* آيا هنگام انجام فريضه نماز، مىتوان به جاى ذكر سجده از ذكر سجده واجب قرآن
نيز استفاده نمود؟
* به عنوان ذكرى كه در خصوص سجده وارد شده نمىتوان استفاده كرد، اما به عنوان
مطلق ذكر مانعى ندارد.[37]
* آيا با استماع (شنيدن) آيه سجده واجب از صدا و سيما، سجده واجب مىشود؟ آيا
ترك سجده واجب قرآن از گناهان كبيره است؟
* در صورتى كه صدا و سيما قرائت قرآن به صورت مستقيم و زنده پخش كند، در استماع
آيه سجده، بايد سجده كرد، ولى اگر به صورت زنده نباشد، سجده واجب نيست و همانند
استماع آيه سجده از نوار است.
در تعداد گناهان كبيره روايات متفاوت است، ولى از ترك سجده واجب قرآن به عنوان
گناه كبيره ياد نشده است، گرچه اصرار بر ترك آن گناه كبيره است.[38]
براى توضيح به كتاب گناهان كبيره نگارش شهيد دستغيب، مراجعه نماييد.
در سجده تلاوت، گفتن ذكر مستحب است و هر ذكرى مىتوان گفت. سادهترين آن، ذكر
«سبحان الله» است.
د) تشهد و سلام
فلسفه نشستن و
برخاستن در نماز
* فلسفه نشستن و برخاستن در نماز چيست؟
* آن چه در فلسفه ايستادن در نماز مىتوان بيان كرد اين است كه: ايستادن، اشاره
به توحيد افعالى دارد؛ يعنى «عبد» در برابر حقِّ مطلق و مقام قيّوميّت، قيام
كرده است؛ به گونهاى كه نمازگزار خود را در محضر حق، حاضر مىبيند و در عالمى
كه محضر ربوبيت خداوند است خود را از حضّار مجلس و از كسانى كه در پيشگاه
خداوند مؤدبانه ايستادهاند، مىداند؛ نمازگزار با تمام وجود چنين احساسى داشته
و اهميت مناجات با حقتعالى را كاملا درك مىكند. امام باقر(عليه
السلام)مىفرمايد: پدرم (امام سجّاد(عليه السلام)) وقتى به نماز مىايستاد گويى
شاخه درخت بود كه جز آن چه باد از او به حركت درآورد چيزى از او تكان نمىخورد.[39]
امام زينالعابدين(عليه السلام) مىفرمايد: از حقوق نماز ][40]
آن چه در بيان فلسفه نشستن در نماز ]كه
همان تشهد است [مىتوان گفت اين است كه: نمازگزار هنگام ورود به نماز در اذان و
اقامه، شهادت به وحدانيت و رسالت و امامت مىدهد و در تشهد ـ هنگام خروج از
نماز كه در واقع خروج از فنا به بقا و از خودخواهى به خداخواهى است ـ در واقع
يادآورى اين حقيقت را دارد كه نمازْ رسيدن به توحيد حقيقى و شهادت به وحدانيت
خداوند است و سرّ «اوليت» نماز كه همان ايستادن در پيشگاه خداوند و سرّ نشستن
كه همان رسيدن به خداوند (تقرب به پروردگار) و شهادت به يكتايى او است، همهاش
براى او است، چون همه چيز او است: (هُوَ الاَْوَّلُ
وَالاَْخِرُ وَالظَّـهِرُ وَالْبَاطِن)[41]؛
اول و آخر و پيدا و پنهان او است. ايستادن آغاز، سفر براى خدا و نشستن اوج
تعظيم و كرنش براى حركت به سوى او است: (كَمَا
بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ)[42]؛
همانگونه كه در آغاز شما را آفريد باز مىگرديد. پس در همه حالات (ايستادن يا
نشستن) شايسته است، مقصد فراموش نشود و حقيقت وحدانيت و الوهيت حق تمام وجود
نمازگزار را بگيرد و قلبش را در اين سفر معراجى، خدايى كند، تا شهادتش حقيقت
پيدا كند و از نفاق و شرك منزه گردد. شهادتى كه در حال ايستادن هنگام اذان و
اقامه گفته مىشود، شهادت قبل از سفر است و شهادتى كه در حال نشستن در تشهد
گفته مىشود، شهادت پس از سفر است. پس خوب است انسان بر اين حالت خويش كه مقام
قرب الهى است مواظبت كند، تا هميشگى باشد.
امام صادق(عليه السلام) مىفرمايد: تشهد، ستايش خداوند
بلند مرتبه است.[43]
آن چه از فلسفه ايستادن و نشستن در نماز گفته شد، تنها بخش بسيار كوچكى از آن
است.[44]
مخاطب
سه سلام آخر نماز
* مخاطب سه سلام آخر نماز چه كسانى مىباشند؟
* جمله: (السلام عليك ايها النبى...) خطاب به پيامبر گرامىاسلام
مىباشد. همچنان كه قرآن به آن سفارش كرده است (احزاب،56).
جمله: السلام علينا... خطاب به خود ما (به ويژه در نماز جماعت) و بندگان
نيكوكار خدا است؛ مسلمانان، در هر نمازى پيوند دوستى با همه بندگان نيكوكار خدا
را به خود تلقين مىكنند و درود صلح را بر بندگان نيكوكار مىفرستند.
و جمله: السلام عليكم و رحمةالله... بنابر يك نقلْ خطاب به انبيا، ملائكه و
امامان معصوم مىباشد كه نمازگزار آنان را در ذهنش مجسم مىنمايد و بر آنان
درود مىفرستند.[45]
يا خطاب به جميع مؤمنان است؛ يعنى سلام و رحمت و بركات خداوند برشما مؤمنان.[46]