نماز جماعت
از مهمترين امور نماز، خواندن آن به
جماعت است و در روايات معصومان عليه السلام تشويق بسيار نسبت به آن شده
است و پاداش هاى بى شمارى بيان شده و از آنان كه نماز جماعت را ترك مى
كنند، نكوهش شده است . حكمت تشريح نماز جماعت ، آنست همه دل هاى مومنان
متحد شوند. نتيجه آن ، نيرومندى اسلام و كمال يابى جانها و نيرو يافتن
براى سير در راه خدا و دريافت فيض الهى است . در جمع نمازگزاران ، اگر
رحمت خدا بر يكى فرود آيد، همه را در بر مى گيرد، به خصوص اگر اجتماع و
اتحادشان براى خدا باشد، همچنان كه آبهاى كم وقتى با هم يكى مى شوند،
كر مى شوند و ديگر نجس نيستند؛ دل ها هم وقتى با هم يكى مى شوند،
همدلان را از آلودگى مصون و پاك مى سازند. بنده اهل مراقبت بايد در
تقويت همدلى با برادران دينى اش بكوشد. هر چه اتحاد و صفا بيش تر باشد،
از نور همنشينى يكديگر و از معنويت هم بيش تر بهره مند مى شوند. قرآن
دستور مى دهد با آن كه بريده ، پيوند برقرار كنيد و با آن كه دورى مى
گزيند، نزديك شويد. حتى دروغ گفتن براى اصلاح ميان مردم و آشتى دادن
نيكو شمرده شده است . و دستور دين است كه كارهاى خود را از برادران
دينى مورد اعتماد پنهان نكنيد، تا دل ها هم نزديك شود. روايتى است در
باره دوستى و محبت ورزيدن با برادران دينى به خاطر خدا وارد شده ، حيرت
انگيز است . به فرموده امام باقر عليه السلام : هر گاه دو مومن به هم
برسند و با يكديگر دست بدهند، خداوند دست خود را ميان دست آنها قرار مى
دهد و به كسى توجه دارد كه رفيقش را بيش تر دوست دارد .در روايت است
براى دوستى و مهر ورزى با ديگران ، فضيلت و پاداش بسيار نقل شده است .
پس مواظب باش در نماز جماعت ، قلبت ، با پيشنماز و ساير نمازگزاران
باشد. بايد امام جماعت با مومنانى كه به اقتدا مى كنند، باصفا و محبت
باشد، تا اجتماع آنان در نمازشان خدا پسند باشد .كسى كه در نماز جماعت
، فقط جسمش با مردم است ، نه دلش و گاهى دلهاى نمازگزاران نسبت به هم
كينه و حسد دارد، فكر نمى كنم چنين نماز جماعتى نورزى داشته باشد يا
چنين اجتماعى نزد خدا از فضيلتى برخوردار باشد. هدف عمده در عبادت ها
آن است كه جان ها و دل ها را روشن سازد. عبادتى كه در دل اثر نداشته
باشد، گويا انجام نشده است . در نامه اى كه امام زمان عليه السلام به
شيخ مفيد نوشت آمده است : اگر پيروان ما - كه خدا براى اطاعت خود توفيق
شان دهد - در وفا به عهدى كه بر آنان است همدل بودند، ديدار ما از آنان
به تاخير نمى افتاد.! مهم اجتماع دل است . كسى را كه خدا توفيق دهد با
گروهى همدل وخداجو نماز جماعت بخواند، اميدوار باشد به همه پاداشهايى
كه براى نماز جماعت گفته شده است خواهد رسيد. نماز جماعت با گروهى كه
از هم كينه و حسد دارند، به اميد ثواب هاى موعود، بى اثر است و اميدش
اميد نيست ، بلكه غرور است . امام سجاد در ضمن حديثى مفصل ، فرمود: حق
امام جماعت تو آن است كه بدانى او سخنگويى ميان تو و خدا است و از جانب
تو سخن مى گويد تولى تو از جانب او سخن نمى گويى . او براى تو دعا مى
كند، ولى تو دعايش نمى كنى . اگر در اين ها كوتاهى باشد، به گردن اوست
، نه تو و اگر گناهى باشد، تو در آن شريك نيستى ، او جان تو را با جان
خودش حفظ كرده و نمازت را با نمازش . پس به خاطر اين ها او را سپاس
بگوى ! بر خردمند پنهان نيست كسى كه امام جماعت را در اين موقعيت قرار
دهد و با او به عنوان سفير خود در آستان خدا برخورد كند، همه دنيا و
جانش را نثار او مى كند و اين را در راه خدا كم مى شمارد، تا چه رسد به
آن كه با او صفا و وفا داشته باشد.