1166 - سفارش امام حسين (ع ) به خواهرش زينب
قال الحسين - عليه السلام - حين الوداع مع اخته زينب - عليها السلام -
يازينب ! لاتنسينى فى نافلة الليل
امام حسين - عليه السلام - هنگام وداع در روز عاشورا به زينب كبرى (ع )
فرمود: اى زينب ! در نماز شب مرا فراموش مكن . (زينب كبرى ، للنفدى ، ص
50).
1167 - نماز شب ياران محمد (ص )
قال على - عليه السلام -
لقد راءيت اصحاب محمد -صلى الله عليه وآله - فما
ارى يشبههم منكم لقد كانوا يصبحون شعثا و قدباتوا سجدا و قياما يراوحون
بين جباههم و خذودهم و يقفون على مثل الجمر من ذكر معادهم كان بين
اعينهم ركب المعزى من طول سجودهم اذا ذكر الله هملت اعينهم حتى تبل
جيوبهم و مادوا كما يميد الشجر يوم الريح العاصف خوفا من العقاب و رجاء
للثواب
من اصحاب محمد (ص ) را ديده ام و كسى از شما را نمى بينم كه شبيه آنان
بوده باشد اصحاب محمد (ص ) شب را در حال سجده و قيام بودند و با چهره
ژوليده و غبارآلوده شب را به صبح مى رساندند، زيرا پيشانى ها و صورتهاى
خويش را به طور متناوب برزمين مى نهادند. آن رشد يافتگان با يادآورى
بازگشت خويش ، چنان مى شدند كه گويى برگدازه آتش ايستاده اند. از طول
سجود ميان چشمانشان مانند زانوى بز برآمده بود. چشمانشان چنان گريان
بود كه گريبان هايشان خيس مى شد و به جهت ترس از كيفر و اميد پاداش
مانند درختى در تندباد مى لرزيدند.
(نهج البلاغه خطبه 97).
1168 - نماز شب ، شعار پرهيزكاران
قال على - عليه السلام -
سهر الليل شعارالمتقين و شيمة المشتاقين
شب زنده دارى شعار پرهيزكاران و روش مشتاقان است .(غرر الحكم ، ص 192).
1169 - تاءثير شب زنده دارى
قال على - عليه السلام -
فاتقوا الله عبادالله تقية ذى لب ، شغل التفكر
قلبه ، و انصب الخوف بدنه ، و اسهر التهجد غرار نومه ، و اظماء الرجاء
هواجريومه ، و ظلف الزهد شهواته ، و اوجف الذكر بلسانه ، و قدم الخوف
لامانه
اى بندگان خدا! از خدا بترسيد همانند ترسيدن خردمندى كه انديشه قيامت
او را به خود مشغول كرده و ترس از خدا جسمش را رنجور ساخته و شب زنده
دارى (براى عبادت ) خواب اندك او را گرفته واميد به حق ، او را در نيم
روز تشنه نگاه داشته و بى توجهى به دنيا خواهش هاى نفس را از او دور
كرد پيوسته ذكر خدا بر زبانش جارى است و ترس (از خدا) را براى امنيت
(روز رستاخير بر همه چيز) مقدم داشته است . (نهج البلاغه ، خطبه 82).
1170 - آداب نماز شب و شب زنده داران
قال على - عليه السلام -
اما الليل فصافون اقدامهم ، تالين لاجزاء القرآن
يرتلونها ترتيلا، يرحزنون به انفسهم و يستثيرون به دواء دائهم فاذا
مروا باية فيها تشويق ركنوا اليها طمعا و تطلعت نفسوهم اليها شوقا و
ظنوا انها نصب اعينهم ، و اذا مروا باية فيها تخويف اصغوا اليها مسامع
قلوبهم و ظنوا انها زفير جهنم و شهيقها فى اصول اذانهم فهم حانون على
اوساطهم مفترشون لجباههم و اكفهم و ركبهم و اطراف اقدامهم يطلبون الى
الله فى فكاك رقابهم و اماالنهار فحلماء علماء ابرار اتقياء
(پرهيزكاران ) به هنگام شب برپا مى خيزند و آيات قرآن را با دقت و
تاءمل مى خوانند و با خواندن و انديشيدن در آن خود را محزون مى سازند و
مى كوشند كه با آن مى كوشند كه با آن ، درد خود را درمان كنند هرگاه به
آيه اى برسند كه شوق انگيز و اميد آفرين ، باشد به آن طمع ورزند و
مشتاقانه به آن نگرند؛گويى پاداشى كه آن آيه بازگو مى كند در برابر
ديدگان آنهاست و چون به آيه اى برسند كه در آن ترس و بيم است ، گوش دل
خويش را مى گشايند كه گويى فرياد و فغان اهل دوزخ در كنار گوش آنهاست ،
قامت خود را در مقابل حق خم مى كنند و پيشانى و كف دست و زانوان و سر
انگشتان را بر زمين مى نهند و از خداوند بزرگ آزادى خويش (را از آتش
دوزخ ) درخواست مى كنند و به هنگام روز، شكيبا و دانا و نيكوكار و
پرهيزكار مى باشند. (نهج البلاغه ، خطبه 193، الدليل ، ج 2، ص 997).
1171 - شب زنده دارى
قال على - عليه السلام -
نعم عون العبادة السهر
شب زنده دارى براى عبادت كمك خوبى است . (منتخب الغرر، ص 49)
1172 - نور دائم از بيدارى شب
قال عيسى - عليه السلام -
طوبى للذين يتهجدون من الليل اولئك الذين يرثون
النور الدائم من اجل انهم قاموا فى ظلمة الليل
خوشا به حال كسانى كه شب را بيدار مى مانند اينانند كه نور دائم را به
پاداش شب زنده دارى به ارث مى برند. (ميزان الحكمه ، ج 10، ص 234).
1173 - مسواك براى نماز شب
قال الصادق - عليه السلام -
اذا قمت بالليل فاستك فان الملك تاءتيك فيضع فاه
على فيك ، فليس من حرف تتلوه و تنطق به الا صعد به الى السماء فليكن
فوك طيب الريح
شبانگاه كه براى نماز بلند مى شوى مسواك بزن ، چرا كه فرشته نزد تو مى
آيد و دهانش را بر دهانت مى گذارد و هر حرفى از قرآن و نماز و دعا مى
خوانى ، به آسمان مى برد از اين رو بايد كه دهانت خوشبو باشد. (وسائل
الشيعه ، ج 1، ص 357، بحارالانوار، ج 87، ص 207).
1174 - عبادت در شب بهار اوليا
قال على - عليه السلام -
سهر الليل فى طاعة الله ربيع الاولياء و روضة
السعداء
شب در طاعت و عبادت خدا بيدار ماندن ، بهار اوليا و بوستان نيك بختان
است . (غرر الحكم ، ص 192).
1175 - صاحبان عقل
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
خياركم اولواالنهى . قيل : يا رسول الله من
الواالنهى ؟ فقال المتهجدون بالليل والناس نيام
بهترين شما خردمندان هستند، عرض كردند: اينان كيانند؟ فرمود: عبادت
كنندگان در شب ، آنگاه كه مردم در خوابند. (بحارالانوار، ج 87، ص 158).
1176 - آفات زياد خوابيدن در شب
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - قالت ام سليمان بن داود:
يا بنى !اياك و كثرة النوم بالليل ، فان كثرة
النوم بالليل تدع الرجل فقيرا يوم القيامة
مادر سليمان بن داود (ع ) به سليمان مى گفت : فرزندم !از زياد خوابيدن
در شب بپرهيز، زيرا زياد خوابيدن در شب ، باعث فقر در روز قيامت مى
شود. (بحارالانوار، ج 87، ص 152، امالى الصدوق ، ص 140)
1177 - نداى خروس در سحرگاه
قال لقمان حكيم - عليه السلام -
ان اخر الليل فى التهجد احب الى من اوله لان
الله يقول : و بالاسحارهم يستغفرون
آخر شب براى تهجد (نماز شب ) نزد من محبوبتر است از آغاز آن ، زيرا خدا
مى فرمايد: پرهيزكاران در سحرگاهان استغفار مى كنند. (تفسير نمونه ، ج
22، ص 322).
1179 - فايده شب زنده دارى
و اوحى الله الى موسى - عليه السلام -
قم فى ظلمة الليل اجعل قبرك روضة من رياض الجنان
به موسى (ع ) وحى شد: در ظلمت شب (براى خواندن نماز شب ) بلند شو
(پاداش آن ) قبرت را باغى از باغهاى بهشت مى سازم . (بحارالانوار، ج
87، ص 155).
1180 - خاصيت شب و رسيدن به لقاء
قال الحسن العسكرى - عليه السلام -
ان الوصل الى الله - عزوجل - سفر لايدرك
الابامتطاء الليل
به درستى كه رسيدن به خداوند - عزوجل - سفرى است كه جز با مركب شب ،
پيمودن راه و نيل به مقصد ممكن نيست . (بحارالانوار، ج 78، ص 380).
1181 - تفسير آيه ، نماز شب
قال الصادق - عليه السلام -
كانوا قليلا من الليل ما يهجعون
(2) كانوا اقل الليالى تفوتهم لايقومون فيها
امام صادق (ع ) در تفسير آيه ((كمى از شب
رامى خوابيدند))فرمود: كمتر شبى بر آنها
مى گذشت كه بيدار نشوند و عبادت نكنند. (وسائل الشيعه ، ج 5، ص 279،
تفسير نمونه ، ج 22، ص 337).
1182 - محبوب ترين نماز
قال الصادق - عليه السلام -
احب صلاة الليل اليهم اخر الليل
محبوبترين نماز شب در نظر آنان (متقين ) نماز آخر شب است . (التهذيب ،
ج 2، ص 6).
1183 - استفاده از تاريكى شب براى بيداردلان
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ان الله - جل جلاله - اوحى الى الدنيا ان اتعبى
من خدمك و اخدمى من رفضك و ان العبد اذا تخلى بسيده فى جوف الليل
المظلم و ناجاه اثبت الله النور فى قلبه فاذا قال : يارب !ناداه الجليل
- جل جلاله - لبيك عبدى !سلنى اعطك و توكل على اكفك ثم يقول - جل جلاله
- لملائكة : ملائكتى !انظروا الى عبدى فقد تخلى فى جوف هذا اليل المظلم
و البطالون لاهون و الغافلون نيام اشهدوا انى قد غفرت له
خداوند - جل جلاله - به دنيا وحى كرد: هركه در خدمت تو باشد، او را به
رنج وتعب بينداز و هر كس تو را رها كند، در خدمت وى باش ، هرگاه بنده
در دل شب تار، با آقاى خويش خلوت نموده و با او به راز و نياز
بپردازد، خداوند دلش را نورانى سازد و چون بگويد: اى رب من ! اى رب من
! خداوند - جل جلاله - گويد: لبيك اى بنده من ! بخواه از من تا عطايت
كنم ، به من توكل نماى تا بسنده ات باشم سپس خداوند به فرشتگان خود
فرمايد: اى فرشتگان من ! بنده ام را بنگريد در دل اين شب تيره با من
خلوت كرده است در حالى كه بطالت پيشگان به لهو و لعب مشغول هستند و
غفلت زدگان در بستر خواب آرميده اند .اينك گواه باشيد كه من به طور حتم
او را آمرزيدمساءله (بحارالانوار، ج 87، ص 137، به نقل از امالى صدوق
).
1184 - نزديكترين ساعات انسان به خدا
قال عن ابن ابى يعفور عن ابى عبدالله - عليه
السلام -
قلت له : اخبرنى - جعلت فداك - اى ساعة يكون العبد اقرب الى الله ، و
الله منه قريب ؟ قال : اذا قام فى اخر الليل و العيون هادئة فيمشى الى
وضوئه حتى يتوضاء باسبع وضوء، ثم يجى ء حيت يقوم فى مسجده فيوجه وجهه
الى الله ويصف قدميه و يرفع صوته ويكبر و افتتح الصلوة فقراء اجزانه و
صلى ركعتين و قام ليعيد صلوته ناداه مناد من عنان السماء عن يمين العرش
: ايها العبد المنادى ربه !ان البر لينشر على رسك من عنان السماء، و
الملائكة محيطة بك من لدن قدميك الى عنان : جعلت فداك يابن رسول الله
ما الانفتال ؟ قال : تقول بوجهك و جسدك هكذا، ثم ولى وجهه و ذلك
الانفتال
ابن ابى يعفور (راوى حديث ) مى گويد به حضور امام صادق (ع ) عرضه داشتم
: قربانت شوم ! بفرماييد چه زمانى انسان به خدا و خدا به او نزديك است
؟ فرمود: چون آخر شب برخيزد، در حالى كه چشم هايش در خواب هستند، وضويى
شاداب گرفته و در عبادتگاه خود بايستد و با حضور قلب و توجه به خدا،
تكبير نماز گفته وقرائت را بخواند و دو ركعت نماز به جاى آورد و آنگاه
براى نماز ديگرى برخيزد، از سوى آسمان و از جانب عرش اين ندا برآيد: اى
بنده اى كه خداى خود را مى خوانى ! الحال احسان و بر و خير از جانب
آسمان درحال فرود آمدن بر تو است و فرشتگان از كنار قدم هايت تا عنان
آسمان گرد تو جمع شده اند و خداوند مى فرمايد: اى بنده من !اگر بدانى
كه در حال گفتگو و راز و نيازى ، انفتال از خود نشان نمى دهد. (راوى مى
گويد) گفتم : اى فرزند رسول خدا! قربانت شوم ، مقصود از انفتال چيست ؟
امام در حالى كه صورت خود را به سمت پشت سر مى چرخانيد، انفتال اين است
كه صورت و بدنت را برگردانى . (بحارالانوار، ج 87، ص 158).
1185 - سفارش خداوند به حضرت موسى (ع )
قال الصادق - عليه السلام -
كان فيماناجى الله - عزوجل - به موسى بن عمران -
عليه السلام - ان قال له : يابن عمران ! كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنه
الليل نام عنى اليس كل محب يحب خلوة حبيبه ؟ها انا ذايابن عمران مطلع
على احبائى اذا جهنم الليل حولت ابصارهم فى قلوبهم و مثلت عقوبتى بين
اعينهم يخاطبونى عن المشاهده و يكلمونى عن الحضور يابن عمران ! هب لى
من قبلك الخشوع و من بدنك الخضوع و من عينيك الدموع فى ظلم ، وادعنى
فانك تجدنى قريبا مجيبا .
خداوند حكيم به حضرت موسى (ع ) فرمود: اى پسر عمران ! دروغ مى گويد آن
كس كه گمان كند مرا دوست دارد، در حالى كه كه چون شب فرا مى رسد از من
چشم مى پوشد و به خواب مى رود! آيا نه چنين است كه هر عاشقى خلوت با
معشوق را دوست دارد؟ هان اى پسرعمران ! اين منم كه بردوستانم مطلعم چون
شب آنان را فرا گيرد، چشم دلشان رادگرگون مى سازم (كه جز من چيزى نمى
بينند) و عقوبتم را در مقابل ديدگانشان مجسم مى كنم (بدان گونه )از راه
شهود و رويارويى با من به مخاطبه مى پردازند و حضورا با من به گفتگو مى
نشينند، اى پسر عمران ! در دل شبهاى تار از دلت خشوع و از تنب خضوع و
از چشمانت قطرات اشك نثار من بنما و مرا بخوان كه مرا به خود نزديك و
اجابت كننده دعوتت خواهى يافت . (بحارالانوار، ج 87، ص 139).
1186 - عبادت در شب و استجابت دعا
عن النيشابورى قال :
قلت لابى عبدالله - عليه السلام - ان الناس
يروون عن النبى -صلى الله عليه وآله - ان فى الليل ساعة لايدعو فيها
عبدمؤ من بدعوة الا استجيب له قال : نعم قلت : متى هى جعلت فداك ؟ قال
: ما بين نصف الليل الى الثلث الباقى منه ، قلت : اهى ليلة من الليالى
معلومة او كل ليلة ؟ قال : بل كل ليلة
به امام صادق (ع ) عرض كردم : مردم از پيامبر (ص ) نقل مى كنند در شب
ساعتى است كه هيچ بنده مؤ منى در آن دعايى نمى كند مگر اين كه دعايش
مستجاب شود فرمود: بلى عرض كردم : فدايت شوم آن چه زمانى است ؟
فرمود: بين نصف شب تا ثلث باقى مانده از آن عرض كردم : آيا آن شب معينى
است از شب ها يا هر شب است ؟ فرمود: هر شب است . (بحارالانوار، ج 87، ص
165).
1187 - قصد نماز شب
عن زرارة قال :
قلت لابى جعفر - عليه السلام -: اناء الليل
ساجدا و قائما يحذر الاخرة و يرجوا رحمة ربه قل هل يستوى الذين يعلمون
والذين لايعلمون ؟... قال يعنى صلاة الليل
از زراه نقل شده مى گويد: به ابوجعفر (ع ) عرض كردم : مراد از آيه
((وقتهاى شب سجده كنان به پا ايستادگان
از آخرت مى ترسد و رحمت پروردگارش را اميد مى دارد. بگو آيا آنان كه مى
دانند و آنان كه نمى دانند برابرند))چيست
؟ فرمود: نماز شب است . (بحارالانوار، ج 87، ص 192).
1188 - ديندارى مؤ منان
قال الصادق - عليه السلام -
خبر طويل ذكر فيه الائمة و علامة الائمة فقال :
و دينهم الورع و العفة و الصدق و الصلاح والاجتهاد و اداء الامانة الى
البر و الفاجر، و طول السجود، و قيام الليل ، و اجتناب المحارم ،
وانتظار الفرج بالصبر و حسن الصحبة و حسن الجوار
در خبرى طولانى كه در آن ذكر پيشوايان دينى و نشانه آنان آمده ، نقل
شده كه حضرت فرمود: و دين آنها، پرهيزكارى ، و عفت و راستى و صلاح و
كوشش و اداى امانت به نيك و بد است و طول دادن سجده و عبادت شب و پرهيز
كردن از حرام و با شكيبايى در انتظار فرج آل محمد (ص ) بودن و نيكى
مصاحبت و رفتار با همسايگان است . (بحارالانوار، ج 87، ص 143، اصول
وافى ، ج 2، ص 121).
1189 - نماز سواره
قال عن فيض بن مطر:
دخلت على ابى جعفر و انا اريد ان اساءله عن صلوة
الليل فى المحمل قال : فابتداءنى فقال : كان رسول الله -صلى الله عليه
وآله - يصلى على راحلته حيث توجهت به .
خدمت حضرت امام باقر (ع ) وارد شده و مى خواستم از خواندن نماز شب در
كجاوه سوال كنم آن حضرت پيش از سوال من فرمود: پيغمبر اكرم (ص ) بر شتر
خود كه به هر سو درحركت بود، نماز مى گذاشت . (اثبات الهداة ، ج 5، ص
306)
1190 - توجه مؤ من به نماز شب
عن على - عليه السلام - قال :
ان الله - جل جلاله - اذا راءى قرية اسرفوا فى
المعاصى ، و فيها ثلاثة نفر من المؤ منين ، ناداهم -جل جلاله و تقدست
اسماؤ ه - يااهل معصيتى ! لولا مافيكم من المؤ منين ، المتحابين بجلالى
العامرين بصلاتهم ارضى و مساجدى ، المستغفرين بالاسحار خوفا منى ،
لانزلت بكم عذابى ثم لاابالى .
از على بن ابى طالب (ع ) نقل شده است كه فرمود: چون خداوند - جل جلاله
- ديد كه مردمى در گناهان زياده روى كردند و در ميان آنها، سه نفر از
مؤ منين است خداوند - عزوجل - ندا مى كند: اين گناهكاران ! اگر در ميان
شما نبودند كسانى كه براى من باهم دوستى مى كنند و با نماز خواندنشان
زمين من و مسجدهاى مرا آباد مى كنند و شب ها در موقع سحر از ترس من
از من آمرزش مى خواهند، عذابم را به شما نازل مى كردم وهيچ درنگى نمى
كردم . (بحارالانوار، ج 87، ص 140).
1191 - نماز شب باعث رفع گناهان
فى تفسير على بن ابراهيم :
اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من الليل ان
الحسنات يذهبن السيئات فان صلاة المؤ من فى الليل تذهب ماعملوا بالنهار
من السيئات و الذنوب
در تفسير على بن ابراهيم در ذيل آيه ((اقم
الصلوة ))اين حديث به چشم مى خورد نماز
شب گناهان وسيئاتى كه در روز انجام گرفته است از بين مى برد. (سفينة
البحار، ج 2، ص 253).
1192 - نجات از وحشت قبر
قال الباقر - عليه السلام -
صل ركعتين فى سواد الليل لوحشة القبور
براى نجات از وحشت قبر، دو ركعت نماز در دل شب بخوان . (بحارالانوار، ج
87، ص 160).
1193 - امام كاظم (ع ) و نماز شب
موسى بن جعفر - عليه السلام - يصلى فى جوف الليل
حتى يطلع الفجر
حضرت موسى بن جعفر (ع ) تا اذان صبح ، مشعول نمازهاى مستحبى بود.
(بحارالانوار، ج 48، ص 107).
1194 - شرافت مرد در نماز شب
عن سهل بن سعد قال :
جاء جبرئيل الى النبى -صلى الله عليه وآله -
فقال : يا محمد! عش ما شئت فانك ميت ، و احبب ماشئت فانك مفارقه ، و
اعمل ما شئت فانك مجزى به و اعلم ان شرف الرجل قيامه بالليل ، و عزه
استغناؤ ه عن الناس
از سهل بن سعد نقل شده است كه مى گويد: جبرئيل به حضور پيامبر اسلام (ص
) آمد و عرض كرد: اى محمد! هرقدر مى خواهى زندگى كن ، اما خواهى مرد،
هركس را خواستى دوست دار، اما از اوجدا خواهى شد هر عملى خواستى انجام
ده ، اما پاداش آن را خواهى ديد. آگاه باش كه شرافت مرد، عبادت او در
شب است و عزت وى در بى نيازى جستن از مردم است . (بحارالانوار، ج 87، ص
136).
1195 - ريزش گناهان
عن الصادق - عليه السلام - قال :
ان الحسنات يذهبن السيئات قال : صلاة الليل تكفر
ما كان من ذنوب النهار
از امام صادق - عليه السلام - نقل شده كه در تفسير آيه
((همانا نيكى ها، بدى ها را مى زدايد))فرمود:
نماز شب است و صاحبان خود را از گناهان روز پاك مى كند. (تفسير العياشى
، ج 2، ص 164).
1196 - منزلت نماز شب
عن ابى جعفر - عليه السلام - قال :
ثلاث درجات : افشاء السلام ، و اطعام الطعام و
الصلاة بالليل والناس نيام
از امام باقر (ع ) نقل شده كه فرمود: سه چيز منزلت و مقام را مى
افزايد: سلام دادن ، غذا دادن وشب نماز خواندن ، آن زمان كه مردم در
خوابند. (بحارالانوار، ج 87، ص 141).
1197 - مبغوض ترين مخلوقات
عن الصادق - عليه السلام - قال :
ابغض الخلق الى الله جيفة بالليل و بطال فى
النهار
از امام صادق (ع ) نقل شده كه فرمود: دشمن ترين مخلوقات نزد پروردگار
عالم كسى است كه در شب مردار است و در روز بيكار است (تا صبح مانند
مردار مى افتد مى خوابد و در روز وظايف دينى خود را انجام نمى دهد)
(بحارالانوار، ج 87، ص 158).
1198 - آثار نماز شب
عن رسوله -صلى الله عليه وآله - قال :
صلاة الليل ، مرضاة الرب ، وحب الملائكة و سنة
الانبياء، ونور المعرفة و اصل الايمان ، وراحة الابدان و كراهية
الشيطان وبركة فى الرزق ، سلاح على الاعداء و اجابة للدعاة ، و قبول
الاعمال ، و شفيع بين صاحبها و بين ملك الموت و سراج فى قبره و فراش
تحت جنبه و جواب مع منكر و نكير و مونس و زائر فى قبره الى يوم القيامة
فاذا كان يوم القيامة كانت الصلاة ظلافوقه ، تاجا على راءسه ، ولباسا
على بدنه و نورا يسعى بين يديه ، و سترا بينه و بين النار و حجة للمؤ
من بين يدى الله تعالى ، و ثقلا فى الميزان و جوازا على الصراط و
مفتاحا للجنة لان الصلاة تكبير وتحميد وتسبيح و تمجيد و تقديس و تعظيم
و قراءة و دعاء، و ان افضل الاعمال الصلاة لوقتها .
از پيامبر اسلام (ص ) نقل شده است كه فرمود: نماز شب موجب خشنودى
پروردگار و دوستى فرشتگان و روش پيامبران ونور شناختن وريشه ايمان
ومايه راحتى بدن ها و ناخشنودى شيطان و اسلحه اى عليه دشمنان و موجب
قبولى دعا و پذيرفته شدن اعمال و زيادى روزى است ميان نمازگزار و
عزرائيل ميانجى است و چراغ قبر صاحب خود خواهد بود و زيرانداز او است
(كنايه از عدم جدايى نماز و نمازگزار است ) و جواب نكير و منكر است و
تا روز قيامت در قبرش و مونس وهمدم او مى باشد آنگاه كه روز قيامت شد،
نماز در بالاى سرش سايه خواهد افكند و برسرش تاج و بر بدنش لباس مى
باشد و نورى است كه پياپيش او مى تابد و راه او را روشن مى كند و ميان
او و آتش حايل شود و در برابر خداوند متعال برهان مؤ من و مايه سنگينى
ميزان است و برات عبور از صراط و كليد بهشت مى باشد نماز، تكبير، ستايش
، تنزيه ، به بزرگى ، و پاكى ياد كردن و تعظيم و خواندن قرآن و دعا است
و برترين اعمال ، نماز خواندن در وقت آن است . (بحارالانوار، ج 87، ص
161).
1199 - تقوا و نماز شب
قال على - عليه السلام -
عبادالله ان تقوى الله حمت اولياء محارمه و
الزمت قلوبهم مخافته حتى اسهرت لياليهم
اى بندگان خدا پرهيزكارى دوستان خدا را از انجام كارهاى حرام باز مى
دارد و ترس از خدا آنچنان در دل آنان جاى مى گيرد كه شب ها را (براى
نماز) بيدار مى مانند. (نهج البلاغه ، خطبه 113).
1200 - تسبيح در شب
عن جعفر بن محمد: - عليه السلام - فى قول الله -
عزوجل - و سبح بحمد ربك حين تقوم و من اليل فسبحه و ادبار النجوم
(3) قال : امره ان يصلى بالليل
از امام صادق - عليه السلام - نقل شده است كه در تفسير سخن خداوند -
عزوجل - كه مى فرمايد: ((و تسبيح به سپاس
پروردگار خودگوى ، گاهى كه برمى خيزى و از شب تسبيح گويش تا سپيده دمان
))چنين فرمود: او را دستور داده تا در دل
شب نماز بخواند.
(بحارالانوار، ج 87، ص 159).
1201 - نماز شب با شك
و قد سمع - عليه السلام - رجلا من الحرورية
يتهجد و يقراء فقال : نوم على يقين خير من صلاة على شك
امام على (ع ) شنيد كه يكى از مردم حروريه (خوارجمهورى اسلامى ايران
نماز شب به جا مى آورد و قرآن مى خواند. حضرت فرمود: با يقين خوابيدن
بهتر از نماز خواندن با شك است . (نهج البلاغه ، حكمت 92).
1202 - كسب هيبت و ابهت با نماز شب
روى ان عليا - عليه السلام -
اجتاز بقصاب و عنده لحم سمين ، فقال :
يااميرالمؤ منين ! هذااللحم سمين ، اشرت منه ، فقال : ليس الثمن حاضرا
فقال : انا اصبر يا امير المؤ منين ! فقال له : انا اصبر عن اللحم و ان
الله سبحانه وضع خمسة فى خمسة : العز فى الطاعة ، والذل فى المعصية و
الحكمة فى جوف البطن و الهيبة فى صلاة الليل و الغنا فى القناعة
روايت شده است كه اميرالمؤ منين (ع ) از مقابل دكه قصابى مى گذشت قصاب
گفت : اى اميرالمؤ منين !گوشت چاق و خوب موجود است امام (ع ) فرمود:
پول آن موجود نيست قصاب گفت : من مهلت مى دهم و صبر مى كنم . امام على
(ع ) پاسخ داد: بر من نخوردن گوشت صبر مى كنم (و افزود): خداوند متعال
پنج چيز را در پنج چيز ديگر قرار داده است : عزت را در بندگى ، ذلت را
در معصيت ، حكمت را در كم خوردن و خالى بودن شكم ، هيبت و ابهت را در
روى آوردن به نماز شب و ثروتمندى و بى نيازى را در قناعت . (ارشاد
القلوب ، ديلمى ، باب القناعة )
1203 - نماز شب و رفع مشكلات :
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ايهاالناس ، ما من عبد الا و هو يضرب عليه
بحزائم معقودة فاذا ذهب ثلثا اليل و بقى ثلثه ، اتاه ملك فقال له : قم
فاذكرالله فقد دناالصبح قال : فان هو تحرك و ذكر الله انحلت عنه عقده ،
و ان هو قام فتوضاء، و دخل فى الصلاة انحلت عنه العقد كلهن ، فيصبح حين
يصبح قرير العين
اى مردم !هيچ كس از شما نيست مگر اين كه مشكلات همچون كمربندى او را
محاصره كرده است . پس زمانى كه دو سوم از شب گذشت (و يك سوم آن باقى
ماند) ملكى بر او وارد مى شود و به او مى گويد: برخيز و ذكر خداوند
بگوى كه صبح نزديك است اگر او حركت كرد و ذكر خداوند گفت ، يك گره از
گرفتارى هايش گشوده خواهد شد و اگر او برخاست و وضو گرفت و به نماز
ايستاد، تمامى گره هاى گرفتارى از او گشوده مى شود و صبحگاهان شادمان و
با روشنى چشم از خواب برمى خيزد. (بحارالانوار، ج 82، ص 223).
1204 - زينت دنيا و آخرت
عن الصادق - عليه السلام - قال :
ثلاثة هن فخرالمؤ من ، وزينة فى الدنيا و الاخرة
: الصلاة فى اخر الليل و ياءسه مما فى ايدى الناس و ولاية الامام من ال
محمد - عليهم السلام -
سه چيز مايه افتخار و برترى انسان مؤ من و زينت دنيا و آخرت او است :
نماز شب ، ماءيوس بودن از اين و آن پذيرفتن ولايت امالى از آل محمد (ع
). (سفينة البحار، ج 2، ص 326).
1205 - معصيت و محروميت از نماز شب
قال الصادق - عليه السلام -
ان الرجل يذنب الذنب فيحرم صلاة الليل و ان
العمل السيى ء اسرع فى صاحبه من السكين فى اللحم
شخصى كه به عصيان روى مى آورد، از خواندن نماز شب محروم مى شود، زيرا
اثر كار بد در انسان ، از اثر كارد تيز بر گوشت ، سريع تر است . (ميزان
الحكمه ، ج 5، ح 110467).
1206 - سفارش پيامبر (ص )
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
يابنى عبدالمطلب !افشوا السلام ، و صلوا الارحام
، و تهجدوا و الناس نيام ، و اعطعموا الطعام ، و اطيعوا الكلام ،
تدخلوا الجنة بسلام
اى فرزندان عبدالمطلب !آشكارا سلام كنيد و صله رحم انجام دهيد و هنگامى
كه مردم در خواب هستند، شب زنده دارى كنيد و به عبادت خداوند بپردازيد
و مردم را اطعام كنيد و سخن خوب بگوييد تا به سلامت وارد بهشت شويد.
(محاسن برقى ، ج 2، ص 142).
فصل بيست و يكم : جايگاه و فسلفه نماز جمعه
آيات :
103 - نماز جمعه :
ياايهاالذين امنوا اذا نودى للصلوة من يوم
الجمعة فاسعوا الى ذكرالله و ذروا البيع ذلكم خيرلكم ان كنتم تعلمون
اى كسانى كه ايمان آورده ايد !هرگاه شما را براى نماز و روز جمعه
بخوانند فى الحال به ذكر خدا بشتابيد و كسب و تجارت را رها كنيد كه اين
نمازجمعه از هر تجارت سودمندى اگر بدانيد براى شما بهتر خواهد بود.
(سوره جمعه ، آيه 9).
104 - طلب روزى بعد از نماز جمعه
فاذا قضيت الصلوة فانتشروا فى الارض و ابتغوا من
فضل الله و اذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون
و هنگامى كه نماز پايان گرفت ، شما آزاديد در زمين پراكنده شويد و از
فضل الهى طلب كنيد و خدا را بسيار ياد نماييد تا رستگار شويد. (سوره
جمعه ، آيه 10).
خطبه نماز جمعه پيامبر -صلى الله عليه وآله -
واذا راو تجارة او لهوا انفضوا اليها و تركوك
قائما قل ما عند الله خير من اللهو و من التجارة و الله خيرالرازقين
هنگامى كه تجارت و سرگرمى و يالهوى را ببينند، پراكنده خواهند شد وبه
سوى آن مى روند و تو را ايستاده به حال خود رها مى كنند، بگو آنچه نزد
خدا است بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترين روزى دهندگان است .
(سوره جمعه ، آيه 11).
احاديث :
الف ) جايگاه جمعه و نماز جمعه از ديدگاه معصومين (ع )
1207 - نماز جمعه ، حج فقرا
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
الجمعة حج المساكين
نماز جمعه حج فقرا است . (كنزالعمال ج 7، ص 707، ح 21031).
1208 - علت نامگذارى جمعه
قال الباقر - عليه السلام -
ان الله - عزوجل - جمع فيها خلقه لولاية محمد و
وصية فى الميثاق فسماه يوم الجمعة لجمعه فيه خلقه
خداوند در آن روز خلق خود را جهت گرفتن پيمان براى ولايت حضرت محمد (ص
) و وصى اش على (ع ) جمع نمود و سپس به خاطر گرد آمدن مخلوقاتش در آن
روز آن را جمعه نامگذارى كرد.(اصول كافى ، ج 3، ص 415 مستدرك الوسائل ،
ج 6 ص 59).
1209 - وجوب نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
رواح الجمعة واجب على كل محتلم
برهر مكلف رفتن به نماز جمعه واجب است . (كنز العمال ، ج 7، ص 725، ح
21119).
1210 - بهترين روزها
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ان من افضل ايامكم يوم الجمعة
همانا از بهترين روزهاى شما روز جمعه مى باشد. (كنزالعمال ، ج 7، ص
708، ح 21037).
1211 - انتخاب روز جمعه
قال ابوعدالله - عليه السلام -
ان النار اختار من كل شى ء شيئا فاختار من
الايام يوم الجمعة
خداوند از ميان هر نوع از موجودات فردى ، را (به عنوان بهترين فرد)
برگزيده و از ميان روزها، جمعه را انتخاب نمود. (كافى ، ج 3 ص 413).
1212 - شنيدن اذان نماز جمعه :
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
الجمعة على من سمع النداء
كسى كه نداى اذان نماز جمعه را بشنود نماز جمعه بر او واجب است .
(كنزالعمال ، ج 7، ص 723، ح 21100).
1213 - بزرگداشت روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
اطرفوا اهاليكم فى كل يوم جمعة بشى ء من الفاكهة
حتى يفرحوا بالجمعة
روز جمعه براى خانواده خود ميوه تازه بخريد، جمعه را گرامى دارند.
(مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 61).
1214 اذان در روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
اذا اذن المؤ ذن يوم الجمعة حرم العمل
چون مؤ ذن روز جمعه اذان گويد، كار حرام گردد. (كنزالعمال ، ج 7، ص
723، 1211).
1215 - امام جمعه و عمامه
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ان الله تعالى و ملائكته يصلون على اصحاب
العمائم يوم الجمعة
خداوند و ملائكه بردارندگان عمامه در روز جمعه درود مى فرستد.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 735، ح 21166).
1216 - نماز جمعه ، حج فقيران
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
حج فقراء امتى الجمعة
نماز جمعه حج فقيران امت من است . (كنزالعمال ، ج 7، ص 716، ح 21068).
1217 - فضيلت ذكر در روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
تسبيحة يوم الجمعة افضل من الف تسبيحة فى غير
يوم الجمعة
تسبيح و ذكر در روز جمعه ، بهتر از هزار تسبيح در غير آن مى باشد.
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 21057).
1218 - فضيلت دو ركعت نماز در روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ركعتان فى يوم الجمعة افضل من الف ركعة فى غير
يوم الجمعة
دو ركعت نماز در روز جمعه ، بهتر از هزار ركعت نماز در غير روز جمعه
است . (كنزالعمال ، ج 7، حديث 21057).
1219 - آفت مخالفت با نماز جمعه
قال على - عليه السلام -
ثلاثة ان كنتم خالفتهم فيهن ائمتكم هلكتم :
جمعتكم و جهاد عدوكم و مناسككم
اگر در سه چيز با رهبران و پيشوايان خود مخالفت ورزيد، هلاك خواهيد شد:
1 - نماز جمعه
2 - جهاد با دشمن
3 - مناسك حج (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 7).
1220 - مصادف با روز حساب
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
يوم الجمعة فهو يوم يجمع الله فيه الاولين و
الاخرين يوم الحساب
روز جمعه مصادف با روز حساب است كه خداوند در آن روز اولين و آخرين
مخلوق خويش را گرد مى آورد. (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 41).
1221 - صدقه در روز جمعه
قال الباقر - عليه السلام -
ان الصدقة تضاعف فى يوم الجمعة
پاداش صدقه در روز جمعه دو برابر است . (مستدرك الوسائل ، ج 7، ص 187).
1222 - ثواب اعمال خوب و بد
قال الباقر - عليه السلام -
الخير و الشر يضاعف يوم الجمعه
پاداش كار خوب و كيفر اعمال بد در روز جمعه دوبرابر مى گردد. (مستدرك
الوسائل ج 6، ص 60).
1223 - راه تشويق براى نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
اشتروا لصبيانكم اللحم و ذكروهم يوم الجمعة
با سياستهاى تشويقى ، اهميت روز جمعه را به فرزندانتان يادآورى كنيد.
(مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 99).
1224 - جمعه بهترين روز
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
خير يوم طلعت عليه الشمس يوم الجمعة
بهترين روزى كه خورشيد بر آن مى تابد، روز جمعه است . (كنزالعمال ، ج
7، ص 711 ح 21051).
1225 - بهترين ايام
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
افضل الايام عند الله يوم الجمعة
بهترين روزها نزد خداوند، روز جمعه است . (كنزالعمال ، ج 7، ص 707، ح
21033).
1226 - حج تهيدستان
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
الجمعة حج الفقراء
نماز جمعه ، حج تهيدستان است .(كنزالعمال ، ج 7، ص 707، ح 21032).
1227 - روز شايسته
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
اذا كان يوم الجمعة نادت الطير الطير و الوحش
الوحش و السباع السباع سلام عليكم هذا يوم صالح
چون روز جمعه شود، پرنده پرنده را، وحشى وحشى را، و درنده درنده را ندا
داده و مى گويد سلام بر شما امروز روزى شايسته است . (مستدرك الوسائل ،
ج 6، 65).
1228 - جمعه ، عيد مسلمان
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ان هذااليوم جعله الله عيدا اللمسلمين
به درستى كه خداوند اين روز (جمعه ) را براى مسلمانان عيد قرار داده
است . (كنزالعمال ، ج 7، حديث 21055).
1229 - وجه تسميه جمعه
قال الصادق - عليه السلام -
سميت الجمعة جمعة لان الله جمع الخلق لولاية
محمد -صلى الله عليه وآله - و اهل بيته
از اين رو جمعه ((جمعه
))خوانده شد كه خداوند آفريدگان را در آن روز براى ولايت
پيامبر و دوستانش - صلوات الله عليهم - گرد آورد. (مستدرك الوسائل ج 6،
ص 59).
1230 - توجه فرشتگان به نماز گزاران در نماز جمعه
عن النبى -صلى الله عليه وآله -
اذا كان يوم الجمعة كان على كل باب من ابواب
المسجد ملئكة يكتبون الاول فالاول فاذا جلس الامام طوار الصحف و جاءوا
يستمعون الذكر
چون در روز جمعه فرا رسد، بر درب هر مسجدى ملائكه مى نشينند و نام مردم
را به ترتيب ورود اول و دوم و سوم مى نويسند تا وقتى كه امام جمعه در
جايگاه خود قرار مى گرفت پرونده ها را جمع مى كند و به ذكر (خطبه ها)
گوش فرا مى دهند. (بحارالانوار، ج 89، ص 12، مستدرك الوسائل ، ج 6، ص
38).
1231 - تكريم مؤ منان
قال الصادق - عليه السلام -
ان الله اكرم المؤ منين بالجمعة
همانا خداوند - تبارك و تعالى - مؤ منان را به وسيله نماز جمعه گرامى
مى داشت . (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 5).
1232 - فريضه نماز جمعه
قال الباقر - عليه السلام -
صلوة الجمعة فريضة و الاجتماع اليها الامام
العادل فريضة
نماز جمعه و شركت در آن و با حضور امام عادل ، واجب است . (مستدرك
الوسائل ، ج 6، ص 8)
1233 - چرا ((جمعه ))مى
نامند؟
عن ابى حمزه بن عن جعفر - عليه السلام - قال له رجل :
كيف سميت الجمعة ؟ قال : ان الله - عزوجل - جمع
فيها خلقه لولاية محمد و وصية فى الميثاق فسماه يوم الجمعة لجمعه فيه
خلقه
بوحمزه مى گويد: مردى به امام صادق - عليه السلام - عرضه داشت :
((چگونه است كه روز جمعه ، جمعه ناميده
شد))؟ فرمود: خداوند - عزوجل - در روز
جمعه ، خلق خويش را جهت گرفتن پيمان براى ولايت حضرت محمد (ص ) و وصى
اش على - عليه السلام - جمع نمود و سپس به خاطر گرد آمدن مخلوقاتش در
آن روز، آن را جمعه نامگذارى كرد. (اصول كافى ، ج 3، ص 415).
1234 - نماز جمعه واجب است
عن النبى -صلى الله عليه وآله - قال :
ان الله كتب عليكم الجمعة فريضة واجبة الى يوم
القيامة
همانا خداوند نماز جمعه را تا روز قيامت بر شما واجب كرد. (وسائل
الشيعه ، ج 5، ص 6).
1235 - جمعه و تعطيلى كارها
قال جعفر بن محمد عن ابيه - عليه السلام -
بينما رسول الله -صلى الله عليه وآله - قائما
يخطب يوم الجمعة ، و كان سوقا يقال لها البطحاء، و كانت بنوسليم تجلب
اليها السبى ، و الخيل و الغنم ، و كانت الانصار اذا تزجوا ضربوا،
بالكبر و المزمار، و اذا سمعوا ذلك خرج الناس اليهم و تركوا رسول الله
قائما فعيرهم الله بذالك فانزل الله تعالى : و اذا راءوا تجارة او لهوا
انفضوا اليها و تركوك قائما قل ما عندالله خير من اللهو و من التجارة و
الله خيرالرازقين
امام صادق (ع ) از پدر بزگوارش نقل مى كند: هنگامى كه رسول خدا (ص )
ايستاده و خطبه مى خواند، در مدينه بازارى بود كه به آن بازار بطحاء مى
گفتند وقبيله بنى سلمى روز جمعه به آن بازار برده ، اسب ، و گوسفند مى
آوردند، و انصار براى تبليغ (كالا) ساز و دهل مى نواختند، نمازگزاران
چون آن صدا را شنيدند، به سوى بنى سليم شتافته و پيامبر را (در حال
خطبه خواندن ) رها نمودند، خداوند به خاطر اين كار، آنان را سرزنش نمود
و در اين رابطه اين آيه را نازل فرمود: هنگامى كه تجارت يا لهوى ،
(صداهاى ياد شده ) را ببينند و بشنوند، به سوى آن رفته و تو را (در حال
خطبه خواندن ) ايستاده رها مى نمايند بگو: ((آنچه
نزد خداست بهتر از تجارت و لهو مى باشد و خداوند بهترين روزى دهندگان
است )). (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 24).
1236 - اهميت نماز جمعه
قال رسول الله - -صلى الله عليه وآله -:
ان الله سبحانه فرض عليكم الجمعة فى عامى هذا،
فى شهرى هذا، فى ساعتى هذه ، فريضة مكتوبة ، فمن تركها فى حياتى و بعد
مماتى الى يوم القيامة ، جحودا لها و استخفافا بحقها فلا جمع الله شمله
، و لا بارك الله فى امره الا لا حج له ، الا لا صدقه له ، الا لا بركة
له ، الا ان يتوب ، فان تاب الله عليه ،
خداوند نماز جمعه را بر شما در همين سال و همين ماه و همين ساعت ، واجب
كرد، فريضه اى كه ثبت شده است هر كس در حال حيات و پس از مرگ من تا روز
قيامت آن را از روى انكار و سبك شمردن حق آن ترك كند، خدا هرگز كار او
را سامان نداده و مبارك نگرداند. آگاه باشيد كه براى او نماز، حج صدقه
، و بركتى نيست مگر آن كه توبه كند پس اگر توبه كرد، خدا هم توبه اش را
مى پذيرد، و (با رحمت به سوى او مى نگرد) مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 10.
11).
1237 - تاريخچه نماز جمعه
قال ابن عباس :
ان اول جمعة جمعت فى الاسلام بعد جمعة فى مسجد
رسول الله -صلى الله عليه وآله - بالمدينة لجمعة جمعت بجواثاء قرية من
قرى عبدالقيس
ابن عباس گويد: پس ازجمعه اى كه پيامبر (ص ) در مدينه باز نماز جمعه
برپا كرد، ولين جمعه اى كه در اسلام پايه نهاده شد، در
((جواثاء))(روستايى از
روستاهاى بحرين و عثمان گفته است ) از روستاهاى عبدالقيس بود. (سنن ابى
داود، ج 1، حديث 644/1068).
1238 - علت نماز جمعه
قال من اصحاب اميرالمؤ منين - عليه السلام -
الواجب فى حكم الله و حكم الاسلام على المسلمين
بعد ما يموت امامهم اويقتل ضالا كان او مهتديا ان لايعملوا عملا و
لايقدموا يدا و لا رجلا قبل ان يختاروا لانفسهم اماما عفيفا عالما و
رعا و عارفا بالقضاء و السنة يجبى فيئهم و يقيم حجهم و جمعهم و يجبى
صدقاتهم
در حكم خدا و اسلام بر مسلمين واجب است كه هرگاه پيشوايان بميرد يا
كشته شود - چه گمراه باشد چه هدايت يافته - پيش از هر كار براى خود
رهبرى پاكدامن و دانا و با تقوا و آگاه به قضاوت و دين انتخاب كنند تا
مالياتها را جمع كند و نماز جمعه ها را برپا كند و صدقات آنان را گرد
آورد. (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 14).
1239 - نماز جمعه در قرآن
عن زرارة و محمد بن مسلم انهما سئلا اباجعفر - عليه السلام - عن قول
الله تعالى :
حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى قال : صلوة
الظهر و فيها فرض الله الجمعة ، وفيها الساعة التى لا يوافقها، عبد
مسلم فيساءل خيرا لااعطاه الله اياه
زراره و محمد بن مسلم از حضرت باقر (ع ) از تفسير قول خداوند كه :
نمازها و نماز وسطى را محافظت نماييد. سؤ ال نمودند، فرمود: نماز وسطى
) نماز ظهر است و در ظهر (روز جمعه ) خداوند نماز جمعه را واجب ساخته و
در روز جمعه ساعتى است كه بنده مسلمانى نيست كه خيرى را طلب نمايد جز
اينكه خداوند آن را به وى عنايت فرمايد. (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 9).
1240 - وجوب نماز دسته برداشته شد
قال الباقر - عليه السلام -
فرض الله على الناس من الجمعة الى الجمعة خمسا
وثلاثين صلوة ، منها صلوة ، واحدة فرضها، فى جماعة و هى الجمعة و وضعها
عن التسعة : عن الصغير و الكبير و المجنون و المسافر و العبد و المريض
و المراءة والاعمى و من كان على راءس فرسخين ، و روى مكان المجنون
الاعرج
خداوند از نماز جمعه تا جمعه ، سى و پنج نماز بر مردم واجب ساخته و يك
نماز از آن ها را به جماعت واجب نموده كه نماز جمعه مى باشد، و وجوب آن
را از نه دسته برداشته است : خردسال ، سالخورده ، ديوانه ، مسافر، برده
، زن ، نابينا، و هركس در فاصله دوفرسنگى با نماز جمعه قرار دارد.
(برخى به جاى ديوانه ، لنگ را روايت كرده اند). (مستدرك الوسائل ، ج 6،
ص 5).
1241 - تشويق براى نماز جمعه
قال رزاره :
حثنا ابوعبدالله - عليه السلام - على صلوة
الجمعة حيت ظننت انه يريد ان ناءتيه فقلت له : نفدوا عليك ؟ فقال -
عليه السلام - لا انما عنيت عندكم
زراره مى گويد: امام صادق (ع ) ما را آنقدر به نماز جمعه تشويق نمود كه
پنداشتم منظور آن حضرت اين است كه خدمت ايشان برسيم (و نماز جمعه را به
امامتشان برپا داريم ) برداشت خودم را به آن حضرت عرض كردم ، فرمود:
خير همانا مقصودم نمازى بود كه خودتان داريد. (تهذيب ، ج 3، ص 239).