آداب و مستحبات نماز

عباس عزيزى

- ۲ -


10 - تكبيرة الاحرام

قال الصادق (عليه السلام ): فاذا كبرت فاستصغر ما بين السموات العلى والثرى دون كبريائه :
هرگاه تكبيرة الاحرام گفتى ، همه چيز را از آنچه كه در آسمان و زمين است در مقابل خداى كبير و متعال ، كوچك و ناچيز بشمار؛ مگر كبريايى و بزرگى خداوند متعال را.
(مصباح الشريعه ، ص 91)
1 - پس از نيت ، تكبيرة الاحرام مى گوييم و وارد نماز مى شويم .
2 - نماز با ((الله اكبر)) شروع شده و با ((رحمة الله )) ختم مى گردد.
3 - مستحب است بعد از تكبيرة الاحرام بگويد: ((يا محسن ...)) (به بخش ((اذكار مستحبى )) مراجعه شود.)
4 - مستحب است موقع گفتن تكبير اول نماز و تكبيرهاى بين نماز، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد(54).
5 - مستحب است موقع گفتن تكبير، دستها را تا مقابل گوشها و يا تا مقابل صورت بالا ببرد، در حالى كه انگشتها بسته و كف دستها رو به قبله است و به طورى باشد كه با بلند كردن دست ها، تكبير را آغاز كند. با تمام شدن ((الله اكبر)) دستها تا مقابل گوشها بالا آمده باشد و بهتر آن است كه دستها از گوشها نگذرد(55).
6 - آنچه واجب است همان تكبيرة الاحرام است ، ولى پس از آن ، گفتن شش تكبير بنا بر اقوى مستحب است .
7 - مستحب است ، شش تكبير به تكبيرة الاحرام افزوده شود يا قبل از تكبيرة الاحرام يا بعد از آن ، و يا برخى قبل و برخى ديگر بعد از آن ، و احتياط همان صورت اول است (كه همه قبل از تكبيرة الاحرام باشند).
بنابراين هفتمين را تكبيرة الاحرام قرار مى دهد(56).
8 - مستحب است امام جماعت تكبيرة الاحرام را طورى بلند بگويد كه افراد پشت سر او بشنوند و شش تكبير بقيه را آهسته بگويد(57).
9 - مستحب است كه به عدد تكبيرهاى نماز تكبير بگويد(58).
از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده است كه آن حضرت فرمود: ((آنگاه كه تكبير گفتى آنچه كه بين خاك و افلاك قرار دارد همه را كوچك شمار و كبرياء و بزرگى او را سرآمد همه اينها بدان )).

11 - قيام

عن ابى عبدالله (عليه السلام ): كان على بن الحسين (عليه السلام ) اذا قام الى الصلوة تغير لونه فاذا سجد لم يرفع راءسه حتى يرفض عرقا:
از امام صادق (عليه السلام ) نقل است : هنگامى كه امام چهارم (عليه السلام ) به نماز بر مى خواست رنگش دگرگون مى شد و چون به سجده مى رفت تا چهره مباركش به عرق نمى نشست سر از سجده برنمى داشت .
(فروع كافى ، ج 3، ص 300)
قيام ، ايستادن تن و دل است در پيشگاه خداى سبحان . پس بايد سرت كه بالاترين اعضاء توست به زير فرو افكنده و با گردن كج باشى ، و اين سرافكندگى تنبيهى است براى دل ، تواضع و تذلل و انكسار باشد و از تكبر و رياست بيزارى جويد(59).
1 - كمال قيام بدن به اين است كه با طماءنينه و هيبت و حياء باشد.
2 - قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش از ركوع ، كه آن را قيام متصل به ركوع مى گويند، ركن است . ولى قيام در موقع خواندن حمد و سوره ، و قيام بعد از ركوع ركن نيست و اگر كسى آن را از روى فراموشى ترك كند، نمازش صحيح است (60).
3 - مستحب است كه در حال ايستادن ، بدن را راست نگاه دارد و شانه ها را پايين بيندازد.
4 - مستحب است سر خود را پايين بيندازد و به موضع سجده بنگرد، به آسمان و راست و چپ نگاه نكند.
از رسول خدا (صلى الله عليه آله و سلم ) روايت شده است كه فرمود: ((آيا كسى كه در هنگام نماز صورتش را اين طرف و آن طرف مى كند، از اين نمى ترسد كه خدا صورتش را به صورت حمارى برگرداند)).
يكى از محققين در اين باره مى گويد: ((مراد پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم ) اين بود كه آيا كسى كه در نماز از خداوند و عظمت او به چيز ديگرى مشغول مى شود، نمى ترسد كه خداوند اين غفلت را ادامه دهد، در نتيجه وجه قلبش مثل وجه قلب حمار گردد)).
5 - مستحب است دستها را روى رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، جاى سجده را نگاه كند، سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد، با خضوع و خشوع باشد، پاها را پس و پيش نگذارد، اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب فاصله دهد، و اگر زن است پاها را به هم بچسباند(61).
6 - انگشتان پا را رو به قبله گذارده و از قبله كج نكند(62).
7 - در حال برخاستن اين ذكر را بگويد: بحول الله و قوته اقوم و اقعد(63).
8 - با دستهايش بازى نكند و پاهاى خود را حركت ندهد.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((پدرم مى فرمود: على بن الحسين (عليه السلام ) چون به نماز بر مى خواست گويى شاخه درختى بود كه بجز آنچه باد از آن جناب حركت مى داد حركت نمى كرد. يعنى بدن آن حضرت مانند چوب بى حركت بود و فقط دامن لباس او بود كه در اثر وزش باد در حركت بود))(64).
10 - كمال قلب در هنگام نماز به اين است كه سخن خداى تبارك و تعالى را پيوسته در نظر داشته باشد(65).
11 - وظيفه قلبى در قيام آن است كه متذكر باشى كه تو در پيشگاه خداوند ايستاده اى كه از باطن ذات تو و از نهان و آشكار تو آگاه است و او به تو از رگ گردن نزديك تر است . پس بايد آن چنانش عبادت كنى كه گويى او را مى بينى ، و اگر تو او را نمى بينى بدان كه او تو را مى بيند.

12 - قرائت

حديث قدسى :
قسمت الصلوة بينى و بين عبدى فنصفهالى و نصفها لعبدى
من نماز را ميان خود و بنده ام تقسيم كرده ام ، پس نيمى از آن ، از آن من است و نيمى ديگر از آن بنده ام .
(پرواز در ملكوت ، ص 128)
1 - يكى از چيزهايى كه در قرائت مستحب است رعايت ترتيل است .
2 - اهميت دادن به اعراب كلمات است .
3 - مستحب است در نماز صبح سوره طولانى اختيار كند(66).
4 - مستحب است در ركعت اول پيش از خواندن حمد بگويد: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم .
5 - مستحب است براى مردها، بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم براى حمد و سوره در نماز ظهر و عصر(67).
6 - حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند، يعنى آن را به آيه بعد نچسباند. وقتى گفت بسم الله الرحمن الرحيم آخر آن را وقف كند و با اندكى وقف بگويد الحمد الله رب العالمين و باز وقف كند تا آخر آن ...
7 - در حال خواندن حمد و سوره ، به معناى آيه توجه داشته باشد.
8 - بعد از خواندن سوره كمى صبر كند، بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند(68).
9 - مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول سوره قدر و در ركعت دوم سوره توحيد را بخواند(69).
10 - در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه مستحب است كه در ركعت اول بعد از حمد سوره جمعه و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره منافقين را بخواند(70).
11 - گفتن كذلك الله ربى بعد از خواندن سوره اخلاص (71)
12 - در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند، مثلا بگويد: استغفر الله ربى و اتوب اليه و يا اين كه بگويد: اللهم اغفرلى (72).
13 - هنگام خواندن حمد سوره ، سالك بايستى از صورت ظاهرى قرائت عبور كرده و به صورت باطنى آن توجه نمايد، و تمام عبادت را با حضور قلب و توجه تام و تمام اداء نمايد، زيرا در روايت است كه هر عبارتى از سوره حمد را كه نمازگزار اداء مى نمايد خداوند نداى او را شنيده و تصديق مى نمايد. لذا بايستى به گونه اى عبادت را اداء نمود كه شايسته تصديق خداوندى گردد.
14 - انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسى كه هيچ قسم نمى تواند صحيح آن را ياد بگيرد، بايد هر طور كه مى تواند بخواند و احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت بجا آورد(73).
15 - اگر نماز را به جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام ، و اگر فرادى مى خواند بعد از آنكه حمد خودش تمام شد، بگويد: الحمد لله رب العالمين (74).
16 - بعد از خواندن سوره توحيد يك يا دو يا سه مرتبه كذلك الله ربى يا سه مرتبه كذلك الله ربنا بگويد(75).
17 - مستحب است بلند خواندن قرائت در نماز ظهر روز جمعه ، ليكن احتياطا، آهسته خواندن آن سزاوار نيست كه ترك شود(76).
18 - مستحب است خواندن سوره ((نباء)) يا ((هل اتى )) يا ((غاشيه )) يا ((قيامت )) و مانند اينها در نماز صبح ، و خواندن سوره ((اعلى )) يا ((شمس )) در نماز ظهر، و خواندن سوره ((نصر)) و سوره ((تكاثر)) در نماز عصر و مغرب (77).
19 - مستحب است كه در شب جمعه در ركعت اول نماز مغرب و عشاء سوره حمد و ركعت دوم آنها سوره ((اعلى ))(78).
20 - يكى ديگر از آداب مستحب نماز آن است كه انسان وقتى نماز مى خواند با ((تاءنى )) بخواند، يعنى خواندن او طورى باشد كه اگر كسى كنار او ايستاد و خواست اين كلمه ها را يكى يكى بشمارد، موفق به انجام اين كار بشود. بعضى ها چنان نمازشان را تند و سريع مى خوانند و كلمات را با سرعت اداء مى كنند، كه نه تنها نمى توان كلمات آنها را شماره كرد، بلكه اصلا اگر كسى هم بخواهد همراه آنها نماز بخواند و با آنها پيش ‍ برود، قادر به انجام اين كار نخواهد بود(79).
21 - امام زين العابدين (عليه السلام ) وقتى به جمله مالك يوم الدين در نماز مى رسيد، آن را آن قدر تكرار مى كرد كه نزديك بود روح از بدنش پرواز كند.

13 - قنوت

قال رسول الله (صلى الله عليه آله و سلم ): اطولكم قنوتا فى دارالدنيا اطولكم راحة يوم القيمة فى الموقف :
هر كس از شما قنوتش در اين دنيا طولانى تر باشد، در آخرت در موقف محشر راحتى او بيشتر خواهد بود.
(ثواب الاعمال ، ص 59)
1 - بدان كه قنوت يكى از مستحبات مؤ كده است كه ترك آن شايسته نيست و احتياط بر انجام آن است ، كه آن بلند نمودن دست تا رو به روى صورت و كف آن رو به آسمان ، و خواندن دعا به هر زبان ، چه عربى و چه غير آن مى باشد، ليكن احتياط آن است كه عربى بخواند.
2 - مستحب است كه قبل از قنوت تكبير بگويد و بعد از آن دستها را بالا ببرد و انگشتان را به هم بچسباند، مگر دو انگشت بزرگ را.
3 - اشرف اذكار قنوت كلمات فرج است و دعاهاى عقب آن ، و آن هم از دعاهاى طلب مغفرت و عافيت است .
عمده اى از دعاهاى قنوت در بخش اذكار مستحبى آمده است .

14 - ركوع

قال الصادق (عليه السلام ): لا يركع عبدلله ركوعا على الحقيقة الا زينه الله تعالى بنور بهائه و اظله فى ضلال كبريائه و كساه كسوة اصفيائه
هيچ بنده اى براى خدا به حقيقت ركوع نكند، مگر آن كه خداوند تعالى او را به نور جمال خود بيارايد و در سايه كبريايش جاى دهد و جامه برگزيدگانش ‍ بپوشاند.
(مصباح الشريعه ، ص 14)
1 - مستحب است پيش از رفتن به ركوع ، در حالى كه راست ايستاده ، تكبير بگويد.
2 - دست راست را بر زانوى پاى راست بگذارد، اين كار را قبل از گذاردن دست چپ ، بر زانوى پاى چپ بگذارد.
3 - در ركوع ، زانوها را به عقب دهد و پشت را صاف نگه دارد و گردن را بكشد و مساوى پشت نگه دارد. فصل مرد است مابين دو قدم خود به يك وجب ، و چسباندن زن است آنها را به يكديگر.
4 - جدا نمودن دو دست است از بدن ، به در آوردن دو مرفق و دو بازو به نحو دو بال .
5 - بين دو قدم را نگاه كند.
6 - پيش از ذكر يا بعد از آن صلوات بفرستد.
7 - بعد از آن كه از ركوع برخاست و راست ايستاد، در حالى كه بدن آرام است ، بگويد: سمع الله لمن حمده .
8 - مستحب است در ركوع زنها دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند(80).
9 - مستحب است ذكر ركوع را سه يا پنج يا هفت مرتبه بيشتر بگويد(81).
شخصى وارد منزل امام صادق (عليه السلام ) شد و ديد كه امام در حال ركوع به تسبيح خدا مشغول است و تا شصت مرتبه تسبيح را تكرار نمود(82).
10 - دعا است بعد از تسبيح : ((اللهم لك ركعت .....))(83) (به بخش ‍ اذكار مستحبى مراجعه شود).
11 - پس از بلند شدن از ركوع ، مستحب است در حالى كه بدن آرام است ، تكبير گفته شود. خوب است امام ذكر را با صداى بلند بگويد تا ماءموم بشنود.
12 - طول دادن ركوع مستحب است (84).
اميرالمؤ منين (عليه السلام ) آن قدر ركوع طولانى داشت كه عرق از ساق پاى او جارى و زير قدمهاى مباركش تر مى شد(85).
13 - مكروه است در حال ركوع سرش را پايين اندازد يا دستهايش را به پهلوهايش بچسباند و يا دستهايش را ميان زانوهايش قرار دهد(86).
14 - مستحب است دستها را در حال گفتن تكبير بلند كند(87).
15 - مستحب است كه كف دستها را با انگشتان باز در حال ركوع روى زانوها بگذارد(88).
16 - مستحب است كه زانوها را به عقب كشيده ، كمر را صاف نگاه دارد، گردن را بكشد و آرنج دستها را مانند دو بال قرار دهد(89).
17 - زن دستهايش را روى رانها بالاى زانوها بگذارد(90).
امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: ((نمى شود كه بنده اى براى خدا ركوع كند، ركوعى از روى حقيقت و آن چنان كه شايسته است ، مگر اين كه خداوند او را به نور بهاء خود زينت بخشد، و در سايه كبرياء و بزرگى خود جاى دهد و لباس برگزيدگان خود را بر او بپوشاند))(91).

15 - سجود

قال الصادق (عليه السلام ): ما خسر والله من اتى بحقيقة السجود ولو كان فى العمر مرة واحدة :
به خدا قسم كسى كه حق سجود را به جاى آورد و سجده حقيقى كند به هيچ عنوان زيان متوجه او نشود، گر چه در تمام مدت عمر چنين سجودى را يك بار به جاى آورد.
(عرفان اسلامى ، ج 6، ص 54)
1 - كسى كه ايستاده نماز مى خواند بعد از آن كه سر از ركوع برداشت و كاملا ايستاد و كسى كه نشسته نماز مى خواند بعد از آن كه كاملا نشست ، براى رفتن به سجده تكبير بگويد.
2 - موقعى كه مرد مى خواهد به سجده برود اول دستها را، و زن اول زانوها را به زمين بگذارد.
3 - بينى يا پيشانى را به مهر يا چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذارد.
4 - در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد، به طورى كه سر آنها رو به قبله باشد.
5 - در سجده دعا كند و از خدا حاجت بخواهد و دعايى كه بعدا ذكر مى شود بخواند.
6 - بعد از سجده بر ران چپ بنشيند و روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد.
7 - بعد از هر سجده وقتى نشست و بدنش آرام گرفت تكبير بگويد.
8 - بعد از سجده اول بدنش كه آرام گرفت استغفر الله ربى و اتوب اليه بگويد.
9 - سجده را طول بدهد و در موقع نشستن دستها را بر روى رانها بگذارد.
10 - براى رفتن به سجده دوم در حال آرامى بدن ((الله اكبر)) بگويد.
11 - در سجده ها، صلوات بفرستد و اگر آن را به قصد ذكرى كه در سجده ها دستور داده اند بگويد، اشكال ندارد.
12 - در موقع بلند شدن دستها را بعد از زانوها از زمين بردارد.
13 - مردها آرنج و شكم را به زمين نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند و زنها آرنجها و شكم را به زمين بگذارند و اعضاء بدن را به يكديگر بچسبانند(92).
14 - ذكر بيش از مقدار واجب در سجده بگويد.
15 - در وقت عزم ايستادن تكيه به دست ها كند، در حالى كه انگشتان خود را گشوده باشد.
16 - دو مرفق و دو بازو را مثل دو بال بيرون آوردن .
17 - نظر كردن در حال سجده به طرف بينى (93).
18 - مستحب است وقتى كه خواست بلند شود، بگويد: بحول الله و قوته اقوم و اقعد.
19 - مستحب است بعد از نماز ((سجده شكر)) نمايد و همين قدر كه پيشانى را به قصد شكر بر زمين بگذارد كافى است ، ولى بهتر است صد مرتبه يا سه مرتبه يا يك مرتبه ((شكرا لله )) يا ((شكرا)) يا ((عفوا)) بگويد و نيز مستحب است هر وقت هم نعمتى به انسان مى رسد يا بلايى از او دور مى شود سجده شكر بجا آورد(94).
20 - مستحب است انسان به قصد اظهار ذلت و كوچكى خويش يا به قصد تعظيم و بزرگ شمردن حق تعالى سجده نمايد و اين سجده از بهترين عبادات الهى است كه طول دادن آن نيز مستحب است (95).
21 - مستحب است كه با رسيدن هر نعمتى در پيشگاه خداوند متعال شكرگزارى كند، حتى همين قدر كه انسانى موفق شده است نماز واجب خويش را بخواند و وظيفه اش را انجام دهد، اين خود، جاى شكر دارد(96).
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((نزديكترين حالت بنده به خدا حالت سجده است ))(97).

16 - تشهد

قال الصادق (عليه السلام ): التشهد ثناء على الله تعالى :
تشهد ثناء حق جل و علا است .
(مصباح الشريعه ، الباب السابع عشر، فى التشهد)
1 - مستحب است در حال تشهد بر ران چپ بنشيند و روى پاى راست را به كف پاى چپ بگذارد.
2 - پيش از تشهد بگويد: ((الحمدلله )) يا بگويد: بسم الله و بالله و الحمدلله و خير الاءسماء لله
3 - مستحب است ثنا و دعا زياد بگويد، پيش از تشهد و در اثناء آن و بعد از آن . دعاهايى كه از ائمه معصومين (عليهم السلام ) نقل شده است .
4 - مستحب است در تشهد اول بعد از صلوات بر محمد و آل محمد، بگويد: و تقبل شفاعته فى امته و ارفع درجته
5 - مستحب است هنگام برخاستن از تشهد، بگويد: بحول الله و قوته اقوم و اقعد.
6 - در موقع نشستن ، دستها را روى رانها بگذارد و انگشتها را به يكديگر بچسباند و به دامان خود نگاه كند.
7 - مستحب است كه زنها در وقت خواندن تشهد، رانها را به هم بچسبانند(98).
در كتاب شريف مصباح الشريعه آمده است كه تشهد ثناء بر خداوند است .
در تشهد گواهى به يگانگى خدا و رسالت پيامبر، در كنار هم آمده و پيوند نبوت و رهبرى را با توحيد و عبوديت مى رساند(99).
وقتى در نماز مى خوانيم : اشهد ان محمدا عبده و رسوله نسبت به رسول اكرم (صلى الله عليه آله و سلم ) عبد را بر رسالت مقدم داشتن ، ممكن است اشاره به اين باشد كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) از كانال عبوديت به رسالت رسيده است ، از همه چيز آزاد گشته و عبد شده است ، عبد خدا، نه عبد چيزهاى ديگر، دو راه بيشتر نيست يا عبوديت خدا، يا عبوديت نفس اماره ، اگر انسان از عبوديت ديگران آزاد بشود و عبوديت خدا را بپذيرد لايق اين مى شود كه عبد او باشد و كارهايى كه انجام مى دهد انحراف ندارد(100).

17 - تسبيحات چهارگانه

قال على (عليه السلام ): ان الانسان كان فى الصلوة فان جسده و ثبابه و كل شى ء حوله يسبح :
هنگامى كه انسان مشغول نماز است ، بدن و لباس و هر چه پيرامون اوست خدا را تسبيح مى گويند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 213)
در ركعت سوم و چهارم نمازهاى سه ركعتى و چهار ركعتى ، تنها سوره حمد خوانده مى شود و مى توانيم به جاى آن اشعارهاى چهارگانه زير را، كه ((تسبيحات اربعه )) نام دارند، سه بار آهسته (به طور اخفات ) تكرار كنيم و اگر يك بار هم گفته شود كافى است :
1 - ((سبحان الله .))
خداوند از هر عيب و نقصى [جهل ، ضعف ، ظلم ، شرك ، بيهودگى ، خستگى ، دروغ ، بهتان ، وابستگى و....] پاك و منزه است .
2 - ((والحمدلله .))
و حمد و سپاس براى الله است [كه از هر عيب و نقصى مبراست ].
3 - ((و لا اله الا الله .))
و هيچ معبودى بجز الله نيست .
4 - ((والله اكبر.))
و خدا از هر چيز بزرگتر و برتر است .
محتواى تسبيح
قرآن در آيات متعدد از تسبيح موجودات جهان خبر مى دهد(101). و به ما توصيه مى كند كه با حمد پروردگار(102) و به نام عظيم (103) و اعلى (104) الهى تسبيح گوييم . آيا راز اين تسبيحات چيست با اينكه مى دانيم خداوند از هر گونه توصيف و تسبيحى بى نياز است ؟
تمام موجودات ، از اتم تا كهكشانها، با نشان دادن حركات منظم و سير تكاملى خود آفريننده خود را تسبيح و از هر عيب و نقصى منزه نشان مى دهند.
ما انسانها نيز بايد با شعارهاى تسبيح ، خود را از هر پستى و نقصى پاك گردانيم و همگام با ساير موجودات با كوشش منظم و بى عيب به سوى رشد و تكامل پيش رويم و استعداد و قدرت ذاتى خود را آشكار سازيم و منشاء خير و تربيت ديگران گرديم .
از سوى ديگر، شعارهاى حمد و تسبيح ، انسان را متوجه نقص خود و استعداد سرشارى كه براى رسيدن به برترى و كمال دارد مى گرداند، و او را به تلاش و كوشش و عزم و اميد وا مى دارد تا چون غريقى امواج خروشان دريا را بشكافد و موانع را از سر راه بردارد و خود را به ساحل كمال برساند(105).

18 - سلام

قال الصادق (عليه السلام ): معنى السلام فى دبر كل صلوة ، الامان ، اى من ادى امر الله و سنة نبيه (صلى الله عليه و آله و سلم ) خاشعا منه قلبه فله الامان من بلاء الدنيا و برائة من عذاب الاخرة معنى ((سلام )) در پايان نماز، امان است ، يعنى هر كس كه امر خدا و سنت پيامبرش را با خشوع قلب بجاى آورد، از بلاى دنيا در امان است و از عذاب آخرت بر كنار.
(مصباح الشريعه ، باب سلام )
سلام نامى است از نامهاى خداى تعالى ، كه در ميان خلايق به امانت سپرده است (106).
پس چون نمازگزار اراده خروج از نماز مى كند، چون اصل و حقيقت نماز رسول خداست ، اول شخصا ايشان را مخاطب قرار داده و مى گويد: السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته
سپس با ديگران ، كه حاضران در جمع هستند، سلام مى دهد و خود را نيز در سلام شركت داده و مى گويد: السلام علينا و على عباد الله الصالحين
و آنگاه آخرين سلام را ارائه مى دهد: السلام عليكم و رحمة الله و بركاته (107)
مستحب است اين كه نمازگزار (چه منفرد و چه امام و چه ماءموم ) در وقتى كه سلام به ((السلام عليكم )) مى دهد، قصد كند به خطاب در عليكم ، انبياء و ملائكه و ائمه ، يعنى آنها را در ذهنش حاضر كند.
سلام نخست به رسول خدا، سلام دوم به خود ما و بندگان شايسته خدا، سلام سوم بر همه فرشتگان و مؤ منان و....(108)