معاد در قرآن

آیة الله االعظمی حسین مظاهری

- ۴ -


جلسه هفتم

انسان با هويت دنيايي محشور مي شود

از قرآن استفاده مي‌كنيم كه در روز قيامت انسان با هويتي كه در دنيا براي خود ساخته ات محشور مي‌شود. يعني، اگر در مسير انسانيت، حركت استكمالي كرده و حقيقت و هويت خود را شكوفا كرده باشد به صورت انساني كامل محشور مي‌شود و به عبارت ديگري(كه از روايات استفاده مي‌شود) چنين كسي وقتي وارد صف محشر مي‌شود همچوم ماه شب چهارده مي‌درخشد و اهل محشر را به خود جذب مي‌كند.

اما، اگر كسي هويت انساني‌اش را در دنيا از دست داده و در حيوانيت غوطه‌ور شده باشد، در روز قيامت با همان صورت حيواني محشور مي‌شود و به هيأت سگ يا گرگ يا مورچه و يا... .ارد صف محشر مي‌شود. حال آن كه در عالم جمع الجمع آخرت اگر چه به صورت حيوان است، ولي همه او را مي‌شناسند.

اين معناي اول از تجسم اعمال در عالم آخرت است.

افعال و نيات ملكه انسان را مي‌سازد

قرآن اين حقيقت را در آيات بسياري بيان مي‌كند كه افعال و نيات انسان از هويت او سرچشمه مي‌گيرد، و خود به نوبه، ملكات انسان را مي‌سازند. يعني، هر كس از گناه پرهيز كند و به واجبات اهميت دهد به تدريج داراي ملكه عدالت مي‌شود و چون به ملكه عدالت دست يافت، ديگر طبيعتاً گناه نمي‌كند، و به واجبات اهميت مي‌دهد. بنابراين، فكر، گفتار و كردار صالح سلامت نفس مي‌آورد و هر سليم النفسي اقعالش صالح است.

قرآن مي‌فرمايد:

الا بذكر الله تطمئن القلوب.[1]

هان! با ياد خدا دلها آرام گيرد.

يعني اگر نفس مطمئنه‌اي مي‌خواهيد تا دلهره‌ها و اضطراب خاطرها از شما دور شود، بياد خدا باشيد.

هم‌چنين:

فمن يرد الله ان يهديه يشرح صدره للاسلام و من يرد ان يضله يجعل صدره ضيقا حرجا كانما يصعد في السماء.[2]

خداوند هدايت هر كه را اداره كند، قلبش را براي دريافت نور اسلام مي‌گشايد و هر كه را اراده گمراهيش نمايد(به حال گمراهي واگذار) دل او را نيز از پذيرفتن ايمان سخت تنگ گرداند گوئي كه بر فراز آسمان مي‌رود.

خداوند ارداه هدايت كسي را مي‌كند كه خود زمينه هدايتش را فراهم بكند. يعني، اجتناب از گناه و اهميت دادن به واجبات زمينه‌اي براي شرح صدر و نوراني شدن قلب انسان فراهم مي‌كند. به عبارتي ديگر، اگر دست عنايت خداوند بر سر كسي نباشد و زندگي او به گناه، غيبت، تحقير، سوزاندن دل ديگران، سخن چيني، اختلاف اندازي و...  آلوده باشد ، روح وي افسرده و دلش مملو از غم و غصه و نگراني و اضطراب خاطر است.

در آيه110از سوره توبه چنين مي‌خوانيم:

لايزال بنيانهم الذي بنوا ريبه في قلوبهم الا ان تقطع قلوبهم و الله عليكم حكيم.

هم چنان بنياني كه بر كفر و نفاق بنا كرده‌اند، دلهايشان را به حيرت افكند تا آنكه از آن يا به مرگ و يا به توبه دل بركنند و خدا بر اسرار خلق دانا و به دقايق امور عالم آگاه است.

پس، انسان با دستيابي به ملكات الهي در دنيا انساني كامل و در عالم آخرت رستگار خواهد بود. اما، اگر ملكاتش انساني و الهي نباشد، بر هويت و نفس او اثر مي‌گذارد و حقيقت و هويتش را واژگون مي‌كند و در صف محشر با هويت تغيير يافته‌اش محشور مي‌شود.

...و نحشر هم يوم القيمه علي وجوههم عميا و يكما وصما مأويهم جهنم...[3]

عده‌اي را، روز قيامت، وارونه محشور مي‌كنيم(يعني، سر بر زميندارند، و پاي بر آسمان) در حالي كه كور و كر و گنگ هستند و مسكنشان دوزخ است.

اينان در دنيا گوش شنوا براي شنودنحقايق نداشتند، برخلاف سخنان حق عمل مي‌كردند، پرده‌هاي عصبيت و لجاجت ديده‌هايشان را كور كرده‌ بود تا جائي كه هويتشان مسخ شد و به هويت ديگري درآمدند و در روز قيامت كور و كر و لال و وارونه محشور خواهند شد.

نتيجه سركشي از احكام الهي

افرادي كه در دنيا در مقابل خداوند و احكام شرع مقدس اسلام سركش هستند در قيامت ناتوان خواهند بود.

يوم يكشف عن ساق و يدعون الي السجود فلا يستطيعون.[4]

ياد كنيد روز سختي را كه دامن به ميان زنند و با كمال كوشش براي نجات خود بكوشند و به سجده خدا خوانده شوند، ولي نتوانند.

خاشعه ابصارهم ترهقهم ذله وقد كانوا يدعون الي السجود و هم سالمون.[5]

چشمانشان ذليل و ترسان، ذلت و حسرت آنها را فراگرفته است و پيش از اين در حالي كه بدنشان سالم بود به عبادت خدا فراخوانده مي‌شدند، ولي اجابت نكردند.

اينها در روز قيامت با حالت بسيار متأثر كننده‌اي در مقابل عظمت الهي خواهند ايستاد و با اينكه مي‌خواهند خدا را سجده كنند، ولي نخواهند توانست. زيرا، در دنيا تن سالم دارند، و به دستور سجود دعوت شدند، اما سجده نمي‌كنند. از اين رو ملكه سركشي در دنيا بر هويت آنها اثر مي‌گذارد و هويتشان روز قيامت به گونه‌اي خواهد شد كه از سجده كردن ناتوان خواهد بود.

فرجام دروغگوئي

يوم يبعثهم الله جميعا فيحلفون له كما يحلفون لكم و يحسبون انهم علي شيء الا انهم هم الكاذبون.[6]

روزي را بياد آر كه خداوند همه آنها را برانگيزد، همانگونه كه براي شما قسم ياد مي‌كردند براي خدا نيز به دروغ سوگند ياد مي‌كنند و مي پندارند كه برايشان اثري خواهد داشت،هان! بدانيد كه آنها دروغگو هستند.

دروغ در اثرتكرار، ملكه انسان مي‌شود و ملكه هويت او راتغيير مي‌دهد و در آخرت انسان دروغگو با هويت تغيير يافته محشور مي‌شود. در آنجا نيز دربرابر خداي تعالي دروغ مي‌گويد و عرض مي‌كند خدايا به من ظلم مي‌كني و بر اين حرف ناروايش هم قسم ياد مي‌كند و مي‌گويد من جهنمي نيستم، بلكه اهل بهشتم.

نابينايان محشر

ومن كان في هذه اعمي فهو في الاخره اعمي و اضل سبيلاً.[7]

هركس در اين جهان(چشم دلش در اثر كفر و جهل و ضلالت) نابيناست در عالم آخرت نيز نابينا و گمراهتر خواهد بود.

آيه شريفه اشاره به اين دارد كه فقدان معنويت در دنيا بر هويت انسان اثر سوء مي‌گذارد و هويتش در روز قيامت به‌گونه‌اي است كه كور و ر ضلالت خواهد بود و از مشاهده جمال جميل حق بي‌بهره.

ومن اعرض عن ذكري فان له معيشه ضنكاً و نحشره يوم القيمه اعمي.[8]

هر كس از ياد من اعراض كند همانا(دردنيا) معيشتش تنگ شود و روز قيامت او را نابينا محشور كنيم.

   اعراض از ياد خدا نيز براي انسان دو در مهلك دارد: نخست در دنيا زندگيش ناخوش مي‌شود و ديگر اين است كه در روز قيامت كور وارد صف محشر مي‌شود.

قال رب لم حشرتني اعمي و قد كنت بصيراً قال كذالك اتتك اياتنا فنسيتها وكذلك اليوم تنسي.[9]

اودر اين حال به خداوند عرض كرد: بارالها، چرا مرا نابينا محشور كردي د صورتي كه من در دنيا بينا بودم؟ خداوند در جواب او مي‌فرمايد: آري چون آيات ما براي هدايت تو آمده بود، ولي همه را فراموش كردي. از اين رو، امروز فراموشي خواهي داشت.

در حقيقت دنيا است كه باعث كوري انسان در آخرت مي‌شود و دنيا است هويت انساني انسان را تغيير مي‌دهد. يعني، قد علم كردن در مقابل آيات قرآن و به فراموشي سپردن فرمان الهي و عمل نكردن به احكام شرعي باعث كوري در آخرت مي‌شود. چنين كساني هويتشان در دنيا هويت انساني نيست و با همان هويت غيرانساني محشور مي‌َشوند. آنان آيات الهي را نمي‌ديدند، لذا، كور محشور مي‌شوند.

شيخ جليل القدر«طبرسي»(ره) در تفسير مجمع البيان در تفسير آبه«يوم ينفخ في الصور فتاتون افواج» اين حديث را نقل مي‌كند:

روزي«معاذ بن جبل» كه از اصحاب رسول خدا(ص)  بود، در منزل«ابو ايوب انصاي» از حضرت در مورد آيه داده شده سوال كرد. پيامبر(ص) فرمود:« اي معاذ از امر عظيمي پرسيدي». سپس چشمان مباركش را بست و فرمود:« ده طائفه از امت من به صورت پراكنده محشور مي‌شوند. خداوند آنها را از ميان مسلمين مشخص مي‌فرمايد. صورت برخي از آنها را به شكل ميمون و برخي ديگر را به صورت خوك تغيير مي‌دهد و عده‌اي از آنها وارونه خواهند بود به‌گونه‌اي كه پا در هوا و صورت در زمين دارند. آنگاه با صورتشان روي زمين كشيده مي‌شوند. برخي نيز با چشم نابينا رفت‌وآمد مي‌كنند. بعضي ديگر كر و گنگ‌اند و انديشه نمي‌كنند. بعضي زبانهاي خود را مي‌جوند و چرك از دهانشان جاري مي‌شود به طوري‌كه اهل محشر از بوي گند آن ناراحت مي‌شوند. عده‌اي دست و پايشان بريده است و برخي ديگر بر شاخه‌هايي از آتش آويزانند. عده‌اي از آنها نيز عفونتشان از مردار گنديده بدتر است و بعضي لباس‌هايي از مس گداخته شده به تن مي‌كنند كه بر بدنشان چسبيده است.

آنها كه به صورت ميمونند سخن چينانند و آنهايي كه به صورت خوكند از كسب حرام تغذي مي‌كردند. اما، ربا خواران وارونه هستند و دادستانها و قضاتي كه در قضاوتشان ظلم روا داشته‌اند كور محشور مي‌شوند. مردم مغرور كر ولال هستند و دانشمنداني كه به علمشان عمل نكرده‌اند و قضاتي كه عملشان مخالف گفتارشان است، زبان خود را مي‌جوند. دست و پا بريدگان كساني‌اند كه همسايگان خود را آزار مي‌كردند و سعايت كنندگان آويخته‌گان به شاخه‌هاي آتشند. آنهايي كه مردم از عفونتشان ناراحتند و از مردار بدتراند كساني‌اند كه از شهوتها و لذتهاي حرام كامياب شدند و حقوق الهي را نپرداختند و آنهايي كه لباسهايشان از مس گداخته در آتش است كساني‌اند كه اهل كبر و مفاخرت بوده‌اند![10]

آري روز قيامت هر كس به همان سيمايي ظاهر مي‌شودكه اعمالش اقتضا مي‌كند.

فيومئذ لايسئل عن ذنبه‌ انس و لاجان يعرف المجرمن بسيميهم فيوخذ بالنواصي و الاقدام.[11]

در آن روز از گناه جن وانس هيچ سوال نكنند،(بلكه) بدكاران به سيمايشان شناخته مي‌شوند. سپس، از موي پيشاني و پايشان گرفته و درآتش دوزخ افكنده مي‌شوند.

جلسه هشتم

معناي ديگر تجسم اعمال

تجسم اعمال از نظر قرآن داراي دو معنا است. به معناي اول پيش از اين اشاره رفت. اما، معني دوم تجسم اعمال عبارت است از اينكه در روز قيامت اعمال و نيات و افكار انسان مجسم مي‌شود. اين‌ها اگر چه به صورت«عرض» است، اما در واقع و نفس الأمر چنين نيست. بلكه، حقيقت و واقعيتي دارد. يعني، اگر چه در ظاهر اعمال انسان وابسته بدو است و پس از انجام، معدوم مي‌شود، ولي اينها ظاهر امر است. در واقع كردار و نيات انسان از ين نمي‌رود و در روز قيامت با صورتي متناسب خويش مجسم مي‌شوند و همراه انسان پا به صف محشر مي‌گذارند.

بر پا بودن بهشت و جهنم

از قرآن و روايات استفاده مي‌شود كه«بهشت»و«جهنم» از قبل بوده و هم اكنون نيز موجود است. آيات زير دليل اين مدعاست:

و اتقوا النار التي اعدت للكافرين.[12]

بپرهيزيد از آتشي كه براي كفار آماده شده است.

و سارعوا الي مغفره من ربكم و جنه عرضها السموات و الارض اعدت للمتقين.[13]

شتابيد به سوي بهشتي كه در پهناي زمين و آسمانها است، و از هم اكنون براي متقين آماده شده است.

قيامت حاصل اعمال انسان

اما، نعمت‌هاي هشتي و عذابهاي دوزخ به اعمال انسان بستگي دارد. يعني، از نظر قرآن اعمال ما سازنده قصرهاي بهشت است و عذاب و گرزهاي آتشين و مار و مور و عقرب جهنم را از پيش با اعمال خود مي‌فرستيم. بنابراين، جاي شگفتي نيست كه بگوئيم:«قيامت حاصل اعمال انسان است.»

انما هي اعمالكم ترد اليكم...[14]

اين اعمال شما است كه روز قيامت به سوي شنا باز مي‌گردد.

در اين‌باره، قرآن تعابير قراواني دارد، از جمله:

كلوا واشربوا هنيئا بما اسلفتم.[15]

در روز قيامت خطاب مي‌شود كه بخوريد و بياشاميد ثمره آنچه را از قبل انجام داديد.

ذلك بما قدمت ايديكم.[16]

آنچه در روز قيامت مي‌بينيد نتيجه همان است كه دستان شما از قبل انجام داده است.

اين تعابير نشان مي‌دهد كه اعمال انسان در دنيا است كه باعث نعمت بهشتي و يا عذاب دوزخ مي‌شود و هر چه از پيش فرستاديم همان برايمان مهيا است.

مصالح بهشتي

از اين رو، در روايات معراج مي‌خوانيم كه رسول خدا(ص) مي‌فرمايند: در بهشت فرشتگاني را ديدم كه به ساختن قصرها سرگرم بودند. اما، هر از چند گاهي دست از كار مي‌كشيدند. علت دست كشيدن از كارشان را پرسيدم جواب داده شد: مصالح بهشت از دنيا مي‌آيد. تا وقتي كه انسان به عبادت بپردازد، مسلمين را خدمت كند، انفاق كند، به مبارزه با نفس مشغول باشد و... اسباب ساختن نعم بهشت و قصرها فراهم است. ولي، هرگاه غفلت كند يا بي‌تفاوت شود، اسباب قطع مي‌شود و ملائك دست از كار مي‌كشند.

لذا، ممكن است كسي بهشت داشته باشد، ولي بي‌هيچ درختي و قصري و يا نهر آبي. برخلاف آنكه به سبب اعمال صالحش در دنيا بهشت آخرتش پر از قصرها و باغ‌ها و حورالعين و... است.

اعمال انساني رفيق عالم آخرت

محدث قمي(ره) روايتي ذكر مي‌كند[17] كه يكي از سران عرب خدمت رسول اكرم(ص) آمد و عرض كرد من نمي‌توانم هميشه خدمت شما برسم، لطفاً مرا موعظه‌اي كنيد كه دائماً سرمشق زندگيم باشد. حضرت فرمود:«هر چه را  در دنيا انجام دهي در قبر رفيق تو خواهدبود». يعني، اگر خوبي كني در قبر رفيق خوبي خواهي داشت كه هم او در وحشر و در بهشت مونس تو است و اگر بدي كني، حتي به مقدار كم، يقين داشته باش كه رفيق بدي در قبر  خواهي داشت كه در عالم آخرت نيز همراه تو است تا آنكه با هم به دوزختان افكنند.

تذكر

حال كه اعمال و كردار ما، بلكه هيچ چيز در اين اعمال معدوم نمي‌شود و به خود ما برمي‌گردد،بيائيد تا عالم باقي را به دنياي فاني نفروشيم و به خاطر اين زندگي فاني كه نوشش همراه با نيشها و لذتش تؤام با الم و ناراحتي‌هاست زندگي جاويد آخرت و نعمت‌هاي بهشتي را ارزان از دست ندهيم. به واسطه ارتكاب معاصي، صحبت كردن و همنشيني با ائمه و رسول خدا(ص) را از دست ندهيم. از آن بالاتر، مشاهده جمال جميل خداوند را بر خود حرام نكنيم.

آثار اعمال انسان

كردار و گفتار و رفتار ما داراي دو اثر است. يكي از آن دو اثري است كه در نفس ما ايجاد مي‌شود. يعني، اگر انسان اعمال صالح داشته باشد، نفس وي تأثير نيكويي مي‌پذيرد. ولي، چون اعمالش بد باشد به حضيض حيوانيت سقوط مي‌كند. دوم، در روز قيامت اعمالمان به خود ما بر مي‌گردد.«انما اعمالكم ردت اليكم» و پس از مرگ هر كدام از آنها به صورت حقيقي خويش مجسم خواهند شد و در آن عالم با ما همنشينيد.

برگشت اعمال به انسان

تجسم اعمال در عالم آخرت و قرين بودن اعمال تجسم يافته با انسان در عالم پس از مرگ از آثار افعال ما است. قرآن اين حقيقت را چنين بيان مي‌كند:

يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضراً و ما عملت من سوء تود لو ان بينها  و بينه امداً بعيداً و يحذركم الله نفسه و الله رؤف بالعباد.[18]

روزي كه هر شخص آنچه نيكي انجام داده است همه را پيش روزي خود حاضر ببيند و هر آنچه بد كرده است را آرزو كند كه اي كاش ميان او و كار بدش فاصله بسياري مي‌بود. خداوند شما را از عقاب خود مي‌ترساند كه او در حق بندگان بسي مهربان است.

ديدن اعمال

احاطه شدن انسان توسط گناهانش روز حساب، بسيار رسوا كننده است و افسوس آن لحظات از شعله‌هاي دوزخ سوزنده‌تر است.

اما، اگر اعمال انسان خوب باشد، روز قيامت هنگامي كه به صورتهاي زيبايي كه اطرافش را فراگرفته است مي‌نگرد،‌آنچنان شاد مي‌شود كه با شوق اهل محشر را فرامي‌خواند كه:

«بيائيد اعمال مرا ببينيد و نامه عمل مرا بخوانيد».[19]

از آيات ديگري كه بر اين معنا دلالت دارد آيه شريف زير است:

يومئذ يصدر الناس اشتاتا ليروا اعمالهم فمن يعمل مثقال ذره خيراً يره و من يعمل مثقال ذره شراً يره.[20]

خداوند تعالي در اين آيه مي‌فرمايد:

روز قيامت مردم از قبرها پراكنده بيرون آيند تا«اعمال خود» را ببيند نه«جزاي عمل خود» را. زيرا، اگر معناي اخير مراد بود، مي‌فرمود:

ليرو جزاء اعمالهم.

پس،«مشاهده خود اعمال» منظور است. يعني، تجسم اعمال به معناي دوم اينك مورد بحث ما است. دنباله آيه نيز همين معني را تأكيد مي‌كند به اين‌كه هر كسي اگر ذره‌اي بدي كرده باشد، روز قيامت همان را خواهد ديد.

سخن امام امت در اين‌باره

استاد بزرگوار ما، رهبر عظيم الشأن انقلاب امام خميني، بارها اين آيات شريف را تلاوت و از امام صادق(ع) نقل مي‌كردند كه:«آيه ليرو اعمالهم از محكمات است و چيزي در تقدير ندارد.» يعني، اگر عمل انسان بد باشد وي با صورت مناسب عملش محشور مي‌شود. اگر عملش نيكو است، از درخشندگي و نورانيت و جذابيت بسيار فوق العاده‌اي برخوردار است و با همان كيفيت محشور مي‌شود. لذا،‌روز قيامت سته به عمل انسان يا روز رسوائي است يا روز سرفرازي.

هركه چون هندوي بد سودائي است
روز عرضش نوبت رسوائي است

وانكه سر تا پا گلست و سوسن است

يوم تبيض و تسود وجوه

ترك و هندو شهره گشته زان گره

هر چه پنهان باشدت پيدا شود

هر كه او خائن بود رسوا شود[21]

حاضر شدن اعمال انساني

آيه ديگري كه در اين باره مورد بحث قرار مي‌دهيم آيه47 از سوره انبياء است:

و ان كان مثقال حبه من خر دل اتيناها و كفابنا حاسبين.

خداوند حكيم در اين آيه«حاضر شدن اعمال انسان را، اگر چه به اندازه دانه خردل باشد»، از نشانه‌هاي دقت در محاسبه در روز جزا مي‌شمارد و مي‌فرمايد: اگر عمل انسان به اندازهدانه خردلي باشد، در روز جزا آن را حاضر مي‌كنيم و به حساب آن مي‌پردازيم، علم ما از همه حسابگران كفايت خواهد كرد.

بنابراين،‌عمل خوب و بد هر قدر هم كم باشد در صف محشر حاضر مي‌شود.

البته، در اثبات مدعا مي‌توان آيات فراواني را شاهد آورد، اما، دامن كلام را با ذكر چند آيه ديگر مي‌چينيم:

آيه110، سوره بقره

وما تقدموا لانفسكم من خير تجدوه عند الله.

هر چه از اطاعت و كار نيكو براي خود از پيش مي‌فرستيد همان را در نزد خدا خواهيد يافت.

آيات182-183، سوره آل‌عمران

و نقول ذوقوا عذاب الحريق ذلك بما قدمت ايديكم و ان الله ليس بظلام للعبيد.

در روز كيفر هنگامي كه اهل جهنم به دوزخ مي‌روند،‌به آنها مي‌گوئيم بچشيد عذاب آتش سوزان را، اين عذاب را به دست خود از پيش فرستاديد و خداوند هرگز در حق بندگان خود ستم نخواهد كرد.

آيه281، سوره بقره

و اتقوا يوما ترجعون فيه الي الله ثم توفي كل نفس ما كسبت و هم لايظلمون.

بترسيد از روزي كه در آن روز به سوي خدا باز مي‌گرديد و هر كس پاداش عمل خويش را خواهد يافت و به هيچ كس ظلمي نمي‌شود.

تذكر

عزيران، بسيار بجاستكه در اين آيات شريف الهي فكر و تدبر كنيم. حيف باشد كه از كنار انها بي‌تفاوت بگذريم. دنيا باقي نيست و روزي خواهد رسيد كه بار رحيل بايد بست. روز رفتن،‌توشه بايد داشت و ره توشه همان است كه در سراسر عمر براي اين سفر اندوخته‌ايم كه :

ما الحياه الدنيا في الاخره الا متاع.

و هر چه از پيش فرستاده‌ايم در آن روز آماده ببينيم.

فالذين كفروا قطعت لهم ثياب من نار يصيب من فوق رؤسهم الحميم يصهر به ما في بطونهم و الجلود ولهم مقامع من حديد.[22]

لباسي از آتش براي كافران بريده شده است و بر سر آنان آب سوزان حميم ريخته مي‌شود و براي آنان گرزهاي گران آهنين تدارك شده است. لباس آن عالم را از انسان با اعمالش مي‌برد و گرزهاي آهنين را خود از پيش مي‌فرستد.

مولوي آيات قرآني در مورد تجسم اعمال را بسيار عالي به نظم درآمده است كه جا دارد در اينجا به نقل آنها بپردازيم.

اي دريده پوستين يوسفان

گرگ بر خيزي از آن خواب گران

گشته گرگان يك به يك خوهاي تو

مي‌درانند از غضب اعضاي تو

زآنچه مي‌بافي همه روزه‌ بپوش

زانكه مي كاري همه ساله بپوش

گر نه خاري جسته‌اي خود كشته‌اي

ور حرير و قزدري خود رشته‌اي

چون زدستت زخم بر مظلوم رست

آنان درختي گشت زان زقوم رست

آن سخن‌هاي چو مار و كژدمت

مار كژدم گشت و مي‌گيرد دمت[23]

«گرگ برخاستن» در اينجا به معني تجسم اعمال است، كه پيش از اين اشاره شد. ملكه‌ها و صفات انسان در روز قيامت صورت‌هاي مناسب خود را پيدا مي‌كنند.[24]

پى‏نوشتها:‌


1.سورة رعد، آيه28.

2. سورة انعام، آيه125.

3. سورة اسري، آيه97.

4. سورة قلم، آيه42.

5. سورة قلم، آيه43.

6. سورة مجادله، آيه18.

7. سورة اسري، آيه72.

8. سورة طه، آيه124.

9. سورة طه، آيه126 و 125.

10. تفسير مجمع البيان- نقل به معنا شده است.

11. سورة الرحمن، آيه40-38.

12. سورة ال عمران، آيه131.

13. سورة ال عمران، آيه133.

14. علم اليقين،ج 2،ص 884.

15. سورة حاقه، آيه24.

16. سورة انفال، آيه51.

17. مرحوم علامه مجلسي و شيخ بهائي(ره) و ديگران هم اين روايت را نقل كرده‌اند.

18. سورة آل عمران، آيه30.

19. «فاما من اوتي كتابه بيمينه فيقول هاوم اقروا كتابيه.»

كسي كه نامه عملش را بدست راستش داده‌اند(يعني اهل سعادت است، با كمال و نشاط و خوشحالي به اهل محشر) گويد بيائيد نامه عمل مرا بخوانيد.

20. سورة زلزال، آيه‌هاي 5 تا 8.

21. مثنوي معنوي.

22. سورة حج، آيات19 تا 21.

23. مثنوي معنوي.

24. بنابراين، اگر«گرگ برخيزي» اشاره به تجسم اعمال به معني نخست باشد، پس مولوي پيش از مرحوم ملاصدرا، به اين مطلب دست‌يافته است.