آيه هاى زندگى براى بيدارى

حسين اسكندرى

- فهرست -


فهرست مطالب
پيش گفتار
1. دنيا: سراى فريب
2. دنياى سراسر بازى و سرگرمى و تفاخر و تكاثر: بى ثبات و فانى
3. دنيا و مظاهر آن براى مردم آراسته شده است .
4. زندگى واقعى در سراى آخرت است
5. متاع دنيا در نزد خداوند بى ارزش است
6. گردنه صعب العبور دنيا: گذشتن از مال و ايثار براى خدا
7. دنيا: گذرگاه سرنوشت ، جحيم يا بهشت
8. ماديون : طبيعت گروهى را مى ميراند و گروهى جاى آنان را مى گيرند.
9. علت انكار قيامت : فراموشى خلقت اوليه
10. منشاء همه صفات زشت : بى ايمانى به قيامت
11. معاد در دنيا
12. آن قدر گرم است بازار مكافات عمل ديده گر بينا بود هر روز روز محشر است
13. سنت الهى : دادن مهلت به گناهكاران
14. دنيا: سراى آزمايش ؛ سنت خداوند: آزمودن انسان
اركان چهار گانه آزمايش و امتحان الهى
15. به آسمان و ستاره درخشان قسم كه هر نفسى را محافظى است
16. اعمال كوچك و بزرگ انسان در نامه اى ثبت مى شود
17. آرزو بى فايده است : همه چيز به تلاش انسان بستگى دارد
18. خسر الدنيا و الاخره كيان اند؟
19. پاداش بزرگ براى آنان كه به بيعتشان با پيامبر و پيمانشان با خدا وفادار بمانند
20. قرآن بر پيامبر نازل شد تا جهانيان را از عذاب بيم دهد
21. خوف از عذاب خدا و ايمان به قيامت : سبب سرعت در خيرات و كسب موقعيت
22. قيامت نزديك است ! غفلت چرا؟
23. ملكوت آسمانها و زمين را بنگريد، مرگتان نزديك است !
24. سوگند كه پيوسته تحول مى يابيد
25. حب لقاء الله : نشان بهشتيان
26. ترس از مرگ : نشان ظلم و ستم و بدكارى
27. اين كار خداست : برخى به پيرى مى رسيد و برخى قبل از آن مى ميريد
28. هر جا باشيد مرگ شما را در مى ربايد
29. مرگ سليمان : نماد حقيقت مرگ
30. هر انسانى مرگ را مى چشد و به سوى خدا باز مى گردد
31. سكرات مرگ مى آيد
32. جانش به گلوگاه مى رسد، اما ما به او نزديك تريم
33. احتضار: مواجهه با صحنه هاى هول انگيز و جانكاه
34. ماموران الهى آنان را كه در پى ناخشنودى خدا باشند، و نه رضايت او، به هنگام مرگ شكنجه مى دهند
35. فرشتگان مرگ با سلام و مهربانى روح پاكان را مى گيرند و به آنان بشارت بهشت مى دهند
36. حضور در محضر يار و ديدار ابرار
37. پايان زندگى دنيا: اول پشيمانى و آغاز برزخ
38. سخن پشيمانان به هنگام مرگ : اى كاش انفاق مى كردم !
39. خداوند ارواح را به هنگام مرگ مى گيرد، بعضى را در خواب و بعضى را در بيدارى
40. روح از امر خداست
41. مرگ : نقصان موقتى كه شهيدان از آن مستثنايند
42. مردگان حقيقى : بى ايمانان
43. هرگز نميرد آن كه دلش زنده شد به عشق
44. هر خبرى در موعد خود محقق مى شود
45. نفخ صور: اول اعلام مرگ عمومى مخلوقات
46. همه فانى اند، جز وجه خدا
47. منتظر فرمان خروج از قبرها باشيد تا به سوى ما برگرديد
48. سوگند كه وعده جزاى اعمال واقع شدنى است
49. قيامت كى فرا مى رسد؟
50. قيامت در كجا برپا مى شود؟
51. پيدايش قيامت چگونه است ؟
52. طول روز قيامت چقدر است ؟
53. در آستانه قيامت ، عالم دگرگون مى شود
54. با يك نفخه صور قيامت بر پا مى شود و عرش خدا را هشت فرشته حمل مى كنند
55. مردگان از قبرها خارج مى شوند، چون خروج ميوه ها از خاك تيره و مرده
56. كافران : برگشت بعيد است خداوند: ما اجزايى را كه زمين از شما كم مى كند مى دانيم
57. قسم به قيامت كه معاد جسمانى است استخوانهاى شما و حتى سر انگشتانتان را جمع مى كنيم
58. نمونه اى از زنده شدن مردگان در قيامت
59. خداوند همه مردم را در قيامت جمع مى كند
60. پرده هاى كنار مى رود و هر انسانى با حركت دهنده و گواهى وارد محشر مى شود
61. حشر پرهيزكاران :دسته جمعى ، سواره ، با جلال و شكوه
62. گناهكاران به تنهايى و كور محشور مى شوند
63. كوهها به حركت در مى آيد و زمين مسطح مى شود و همه در نزد خدا برانگيخته مى شوند
64. هر كس به فكر خويش است
65. از خدا بترسيد: زلزله قيامت شديد است !
66. صداى مهيب قيامت و فرار انسان از برادر و پدر و مادر و زن و فرزندانش
67. پنهانها آشكار مى شود
68. به هر كس برابر كارش پاداش داده مى شود. از وحشت دلها به گلو مى رسد
69. در قيامت فرمانروايى فقط از آن خداست ، روزى سخت بر كافران ، پشيمان از دوست
70. آسمان چون فلز گداخته ، كوهها چون پشم متلاشى ، هيچ دوستى سراغ دوستش را نمى گيرد
71. گنهكار دوست دارد هر چه داشته بدهد تا نجات يابد
72. قلب سليم : تنها سرمايه نجات
73. سخن مردم در قيامت ، گويى جز ساعتى در دنيا و برزخ نبوديم
74. نداى آسمانى : آيا عهد نبستم از شيطان پيروى نكنيد
75. شيطان به سخن مى آيد
76. تكذيب كنندگان قيامت : افسوس كه درباره قيامت كوتاهى كرديم
77. امنيت قيامت و پاداش برتر براى نيكوكاران
78. آن روز يوم التغابن است
79. آن روز يوم الحسرة است
80. آن روز يوم الدين است
81. آن روز يوم الفصل است
82. چهره هايى سفيدند و چهره هايى سياه
83. مردم به سه گروه مى شوند
84. ترازوهاى عدل برپا مى شود و به احدى ظلم نمى شود
85. اعمال كافران همچون سراب
86. ايست ! بايد بازپرسى شويد
87. خداوند: چه پاسخى به پيامبران من داديد؟
88. ريز و درشت اعمال در نامه اى مى آيد
89. در دادگاه بى نظير الهى ، امتها به زانو مى نشينند
90. نامه هر كس را به گردنش آويخته اند و به او مى گويند: بخوان
91. توزيع نامه اعمال : دست راستيها در عيشى باقى و بهشتى عالى
92. دست چپيها با پشيمانى و افسوس : اى كاش مى مرديم
93. بر دهانها مهر مى زنند و دست و پاها شهادت مى دهند
94. پيامبر: شاهد امت در قيامت
95. هر گروهى را به امامشان مى خوانند
96. ظهور رحمت خداوندى بر بندگان توبه كار و نيكوكار
97. شفاعت به اذن الهى يارى مى كند
98. گذرگاه خطرناك صراط: كمينگاه خدا
99. درهاى جهنم باز مى شود و متكبران در برابر دين خدا براى هميشه داخل آن مى شوند
100. درهاى بهشت گشوده مى شود و اهل تقوا را گروه گروه با جلال و شكوه به سوى آن مى برند
101. خداوند: جهنم را از جن و انس پر مى كنم
102. دوزخ با هفت در: ميعادگاه پيروان شيطان
103. نوزده ملك ماءمور جهنم اند. عدد را گفتيم تا بيازماييم
104. دوزخيان را با زنجير هفتاد ذراعى مى بندند
105. عذاب آخرت تلخ ‌تر و بزرگ تر و خواركننده تر و گرمايش شديدتر از عذابهاى دنياست
106. جهنم با لباسهاى آتشين و بارانى سوزان و جوشان و گرزهاى آهنين
107. جهنم با آتشى كه نه مى ميراند و نه رها مى كند
108. طعام مجرمان : ميوه درخت زقوم و آب داغ متعفن
109. نگهبانان جهنم جوشان و خروشان : مگر بيم دهنده الهى نيامد!
110. خداوند: كافران لجوج را در آتش افكنيد آنان مناع خير بودند
111. جهنميان : غافلانى بى بهره از فهم حقيقى
112. گناهكاران جهنمى اند، با ذلت و خوارى و چهره هايى ظلمانى
113. بدكاران را با صورت در آتش افكنند
114. متكبران در برابر حق چون به ناحق شادى مى كردند اهل جهنم اند
115. ستمگران به خود و ديگران در آتشى سوزنده با آبى همچون فلز گداخته
116. جهنميان پشيمان : اى كاش از خدا و پيامبر اطاعت كرده بوديم ! مقصر بزرگانمان بودند. خدايا آنان را دوچندان عذاب كن .
117. جهنميان از ماءموران دوزخ يك روز آزادى مى خواهند، اما دريغ !
118. جهنميان : پروردگارا، ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهيم . خداوند: مگر به اندازه هدايت به شما عمر نداديم ؟ مگر انذاركننده به سراغ شما نيامد؟
119. پوست جهنميان بعد از هر بار سوختن دوباره مى رويد
120. اهل جهنم در پاسخ بهشتيان از علت جهنمى شدن خود مى گويند
121. جهنميان از بهشتيان تقاضاى آب و غذا مى كنند، اما ارزاق بهشت بر آنان كه دين را به بازى بگيرند و به دنيا مغرور شوند حرام است
122. گفتگوى خصمانه پيروان و پيشوايان جهنمى با هم
123. فرياد ماءيوسانه مجرمان : اى مالك دوزخ ، ما را بميران !
124. بهشت در نزد خداست و شما را به سوى آن مى خواند
125. لذتها و جاذبه ها و نعمتهاى نامحدود بهشت تابع اراده بهشتيان و ميراث جاودانه ايمان
126. قرآن مثل بهشت را بيان مى كند
127. بهشت با قصرهاى مجلل و دست بندهاى طلا و لباسهايى فاخر از حرير
128. بهشت از ما پنهان است ، اما خدا به آن وعده داده و وعده خدا آمدنى است
129. بهشت را به بها دهند، نه به بهانه
130. وعده الهى به مردان و زنان مومن : بهشتى كه نهرها از زير درختانش جارى است با خانه هايى پاكيزه و خشنودى خدا
131. مؤ منان اهلعمل پاداش پاكيشان جنات عدن است
132. مومنان مقاوم و پايدار با مددكارانى از ملائكه در بهشتى كه هر چه بخواهند در آن فراهم است
133. چه كس مى داند براى متواضعان و شب خيزان و منفقان چه پاداشى فراهم شده است ؟
134. ثواب الهى و محو گناهان و بهترين پاداشها براى مهاجران و رزمندگان و شهيدان
135. اطاعت كنندگان از خدا و رسول : هم نشينان پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان در بهشت
136. پرهيزكاران در جايگاه صدق در نزد پروردگارشان
137. نيكوكاران در انواع نعمتها و چهره هايشان باطراوت و بانشاط و سيراب از شراب زلال بهشتى آميخته با تسنيم
138. اهالى بهشت برين هرگز تقاضاى نقل مكان نمى كنند
139. بهشتيان غرق نعمت ، بى هيچ اندوه و رنج و سستى و واماندگى
140. پرهيزكاران بهشتى در جايگاه امن الهى هرگز طعم مرگ را نمى چشند
141. گفتگوى بهشتيان با دوزخيان
142. مؤ منان ، نشسته بر تختهاى آراسته ، به كافران مى خندند
143. بهشتيان و همسرانشان مسرور و شادمان در حالى كه رب رحيم بر آنان سلام مى كند
144. بهشتيان در باغهاى بهشتى : تسبيح گويان و تحيتشان سلام و سخنشان حمد خدا
145. متاع زندگى دنيا فريب است . براى رسيدن به مغفرت الهى و بهشت به پيشتازيد
146. از خدا بترسيد و به فكر فردايتان باشيد
147. كار شايسته خالص انجام دهيد
148. از امكانات دنيا براى آخرتتان بهره گيريد
149. پيش از رسيدن روز تنهايى و بى كسى ، انفاق كنيد
150. دنيا را ملاك تاسف و شادمانى خود نگيريد همچون زاهدان باشيد
151. ايمان و جهاد با مال و جان : تجارتى بهشت آور براى مومنان
152. تا فرصت باقى است ، توبه كنيد - توبه اى نصوح
153. علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد
154. هيزم جهنم انسانها و سنگهايند. خود و خانواده خويش را از آن برهانيم
155. دو وظيفه الهى : همراه نشدن با لذت طلبان و مادى گرايان و تذكر به آنان
156. با كسانى كه به قيامت ايمان ندارند دوستى نكنيد
157. با سير در زمين و ديدن آفرينش ، دايما به ياد مرگ و قيامت باشيد
158. مرگ ميهمانى است ناخوانده . وصيت كنيد
159. جز با تسليم در برابر فرمانهاى خدا نميريد
160. پيامبر و اهل بيتش وسايل الهى اند، با آنان به خدا تقرب جوييد
161. با اقرار به ايمان ، دايما غفران گناهان و مرگ با نيكان را از خداوند بخواهيد
162. خلاصى از عذاب جهنم را از خدا بطلبيد
163. براى بهشتى شدن ، اهل عمل بايد بكوشند
164. براى رستگارى استقامت كنيد و به پايدارى فرا خوانيد
165. تعجب كافى نيست . بايد براى آخرت گريست و از بند هوا رهيد