طلوع آشنايى

مهدى رفيعى‏

- ۴ -


مرحله هشتم: تحقيقات ميدانى

تحقيقات ميدانى، از جمله مراحل آشنايى است كه پس از خواستگارى، ازسوى دختر و پسر و با هدف دستيابى به خصوصيات واقعى اخلاقى،رفتارى و فكرى طرف مقابل و نيز پى‏بردن به موقعيت شغلى،خانوادگى و اجتماعى يكديگر و ديگر حقايق مؤثر در زندگى جديد، اجرا مى‏شود.
از آن‏جا كه ضرورت «تحقيق» بر كسى پوشيده نيست، از اطاله كلام در اين زمينه اجتناب كرده و به چگونگى اجراى تحقيق ميدانى مى‏پردازم كه دقّت و صحّت انجام آن، برتصميم‏گيرى نهايى اثر مستقيم مى‏گذارد. تحقيق ميدانى، به شكل‏هاى زير صورت مى‏گيرد:(1)
الف) گفت‏وگو با اشخاص مطلع؛
ب) تحت نظر گرفتن و مشاهده رفتار طرف مقابل؛
ج) دادن پرسشنامه به افراد مطلع و درخواست پاسخگويى از آنان.

توضيح شكل الف و ج

رعايت نكات زير در گفت‏وگو يا تكميل پرسشنامه، ضرورى به‏نظرمى‏رسد:
1. گفت‏وگو، با اشخاص متعدد و مختلف صورت گيرد؛ اعم از خويشاوند، غير خويشاوند، زن، مرد، پير، جوان، دوست، همسايه و همسفر؛ زيرا هر چه بر تعداد افزوده شود، نتيجه تحقيق يقينى‏تر خواهد شد.
2. سؤال شونده از كسانى باشد كه مدّت قابل توجّهى با شخص مورد تحقيق، آشنايى و انس داشته و از آگاهى كافى نسبت به او برخوردار باشد.
3. با هر يك از مصاحبه شوندگان به صورت منفرد و محرمانه گفت‏وگو شود و گفته‏هاى ديگر اشخاص، نزد مصاحبه شوندگان بازگو نشود.
4. مصاحبه شونده را در آغاز گفت‏وگو نسبت به موضوع تحقيق توجيه‏كرده و به وى اطمينان لازم براى ابراز نظر داده شود؛ به خصوص نسبت به محرمانه ماندن مشخّصات و نظرهاى او.
5. گفت‏وگو در محيطى آرام و دور از انظار عمومى و در فضايى دوستانه برگزار شود. پس مصاحبه به حالت سرپا و در جلوى درِ منزل و در جمع همكاران صحيح نيست.
6. براى پيشگيرى از ابهام احتمالى و درك صحيح مطالب، پيشنهاد مى‏شود مصاحبه كننده دو نفر باشند و بهتر است يكى زن و ديگرى مرد باشد؛ و نكوتر آن‏كه شخصِ همراه، از محارم و فردى همفكر و هم سليقه باشد.
7. به مصاحبه شونده تذكر داده شود كه از بيان واقعيت‏ها دريغ نورزد؛ چراكه سرنوشت و زندگى، مسامحه را بر نمى‏تابد و بيان آن دسته از خصوصيّات و عملكرد فرد كه در زندگى جديد اثر خواهد داشت جايز شمرده شده‏(2) و از موارد غيبت محسوب نمى‏شود.
8. به مصاحبه شونده يادآور شويم كه در وضعيت «مشورت» قرار دارد و لازم است به توصيه امام سجاد(ع) عمل كند كه فرمود:
وَ حَقُّ المُسْتَشيرِ إنْ عَلِمْتَ أنّ له رأياً أشَرْتَ عليه، و إن لم تَعْلَم أرْشَدْتَهُ إلى مَنْ يَعْلَمُ؛
و حق كسى كه در موضوعى خواستار نظر مشورتى تو است اين است كه اگر در مسأله مورد نظرش چيزى مى‏دانى، با محبّت و يكرنگى، دانسته خود را در اختيارش گذارى و اگر چيزى نمى‏دانى، او را به كسى كه داناست و لياقت مشورت دارد راهنمايى كنى.(3)
9. لازم است پاسخ دهنده، پاسخ‏هاى مستند به واقعيّات را بيان كند و از جواب‏هاى حدسى، دو پهلو و ضدّ و نقيض بپرهيزد.
10. همان‏طور كه در عنوان گذشت، پاسخ دهنده مى‏تواند نظرهاى خود را يا به صورت شفاهى و در قالب گفت‏وگو ابراز كند و يا به صورت كتبى و در قالب پرسشنامه ارائه دهد.
11. از مصاحبه شونده درخواست شود كه جريان مصاحبه را محرمانه تلقى كند و از بازگو كردن آن نزد ديگران به‏ويژه طرف مورد تحقيق و خانواده او جدّاً خوددارى كند.
12. محور گفت‏وگوها و پرسشنامه، خصوصيّات شخصى، اصالت خانوادگى و واقعيّات عقيدتى، اخلاقى و رفتارى مورد تحقيق (دختر يا پسر) در محيط خانواده و جامعه است و در قالب «نمونه سؤالات» زير طرح مى‏شود:(4)
- آيا از دوستى(همسايگى، همكارى) با او احساس رضايت مى‏كنيد؟ از خانواده‏اش چطور؟
- آيا شما به عنوان يكى از بستگان، از او راضى هستيد؟ از خانواده‏اش چطور؟
- شما او (و خانواده‏اش) را چگونه فردى (و خانواده‏اى) مى‏شناسيد؟
- آيا او را ديندار و پايبند به موازين شرعى در حلال و حرام، طهارت و نجاست، محرم و نامحرم، واجبات و محرمات مى‏شناسيد يا خير؟
- او را فردى تندخو و بداخلاق مى‏شناسيد يا ملايم و نرم خو؟
- آيا شما از او و خانواده‏اش، اختلاف و بگو مگو به ياد داريد؟
- او (يا خانواده‏اش) در محل به چه عنوانى اشتهار دارند؟ در بين همكلاسى‏ها و همكاران چطور؟
- آيا تاكنون از وى حرف ركيك شنيده‏ايد؟ دروغ و بد قولى چطور؟
- او در وقت عصبانيت و ناراحتى چه‏كار مى‏كند؟
- در برابر مشكلات تحمل مى‏كند يا زود از كوره در مى‏رود؟
- منظم و با انضباط است يا خير؟
- آيا فردى گوشه‏گير است يا به راحتى با ديگران جوش مى‏خورد؟
- در جمع ديگران احساس مسؤوليت مى‏كند يا سعى مى‏كند كار را به ديگرى حواله دهد؟
- آيا فردى خود رأى است يا خير؟
- آيا اهل نظرخواهى است؟
- با چه نوع افرادى رفت و آمد مى‏كند؟
- شما او را چكاره مى‏دانيد؟ آيا نشانى محل كار او را مى‏دانيد؟
- در جمع ديگران معمولاً از چه موضوعى بيش‏تر صحبت مى‏كند و به آن تمايل نشان مى‏دهد؟
- آيا به دوستى پايدار است يا دائماً دوستان او تغيير مى‏كنند؟ وفادار است يابى‏وفا؟
- آيا در صورت عملكرد ناپسند، عذرخواهى مى‏كند يا مغرورانه از كنار آن مى‏گذرد؟
- آيا او را فردى پر احساس و با عاطفه مى‏شناسيد يا فردى خشن، جدّى و سخت؟
- آيا شوخ طبع است؟ پرحرف است يا كم حرف؟
- آيا شخصى رُك و صريح است يا اهل غيبت و يا تودار؟ با جرأت است ياترسو؟
- كم رو و خجالتى است يا خير؟
- با بزرگ‏ترها چگونه برخورد مى‏كند؟
- نسبت به جنس مخالف (نامحرم) چه عكس العملى نشان مى‏دهد؟
- پوشش او (دختر) در كوچه و محل كار چگونه است؟
- وقار، شرم و حياى او را چگونه مى‏بينيد؟
- آيا با شما از عقايد دينى خود چيزى گفته است؟ نسبت به امور سياسى چطور؟
- از نظر شما، برجسته‏ترين خصوصيت مثبت او كدام است؟
- برجسته‏ترين خصوصيت منفى او كدام است؟
- آيا در مراسم ملى، مذهبى و انقلابى شركت مى‏كند؟
- آيا شما نحوه اقامه نماز او را ديده‏ايد؟ به مسجدرفتن او را چطور؟
- به سر و وضع ظاهرى خود به چه ميزان رسيدگى مى‏كند؟
- آيا او را فردى وسواسى و بدبين مى‏شناسيد يا خير؟
- آيا خانواده او «مرد سالار» است يا «زن سالار»؟
- آيا اهل موسيقى مبتذل و ديدن فيلم‏هاى غير مجاز است؟
- آيا در ميهمانى‏هاى مختلط شركت مى‏كند؟
13. تحقيقات ميدانى درباره پسر يا دختر خويشاوند نيز به تمامى اجرا مى‏شود و نمى‏توان به صرف نزديكى خانوادگى، از تحقيق چشم پوشيد؛ زيرا نگرش‏هاى قبل از خواستگارى كه حالت عادى دارد، با نگرش بعد از خواستگارى كه نيازمند دقّت و حسّاسيّت ويژه است تفاوت دارد و هيچ گاه شناخت معمولى نمى‏تواند جايگزين شناخت عميق و وسيع براى ازدواج شود.
14. شكى نيست كه همه انسان‏ها براى آگاه شدن از بعضى مطالب، به پرسيدن احتياج دارند؛ ولى آنچه مهم است اين كه برخى از آن‏ها اوّلاً نمى‏دانند كه چه چيزهايى را بپرسند و ثانياً نمى‏دانند چگونه بايد سؤال كنند تا پاسخ جواب دهنده، پاسخى دقيق و متناسب با سؤال باشد. بنابراين، هر وقت مى‏خواهيد درباره چيزى سؤال كنيد قبلاً فكر كنيد كه پرسش شما دقيق و دور از هر نوع ابهام باشد؛ زيرا به گفته رسول اكرم(ص) «حُسْنُ السؤال نِصْفُ العلم؛ خوب پرسيدن نصف آگاهى است».(5)
بنابراين، براى تسريع و تسهيل در نتيجه‏گيرى، بايد سؤالات مصاحبه، ريز، واضح و به دور از كلى گويى باشد.
15. به لحاظ اهمّيّت نگارش و نظر به احتمال خطر فراموشى و اشتباه در داده‏هاى تحقيق ميدانى، لازم است همه اطلاعات به دست آمده، به طور كامل و با ذكر مشخّصات لازم‏(6) ثبت شوند.

توضيح شكل ب

از آن‏جا كه بخشى از خصوصيّات، قابل شرح و بازگو كردن نيستند و يا ممكن است پاسخ‏هاى مصاحبه شوندگان، در بعضى موارد رسا و كامل نباشد، و همچنين براى اتقان يافته‏هاى تحقيق، ناگزير به مشاهده عينى طرف ازدواج از طريق تحت نظر گرفتن او هستيم.
«مشاهده» با رعايت موازين شرعى و در كمال پنهان‏كارى و فقط در حدّ ضرورت و نياز اجرا مى‏شود و نبايد موجب برانگيختن حسّاسيّت ديگران ياشخص مورد تحقيق شود.

مرحله نهم: گفت‏وگوى مستقيم دختر و پسر

پس از گذرِ موفقيت‏آميز از تحقيقات ميدانى، طرفين به گفت‏وگوى مستقيم مى‏نشينند و با ديدگاه‏هاى همديگر درباره موضوعات مؤثر و دخيل در جريان زندگى جديد، آشنا مى‏شوند. در اين نوع گفت‏وگو، اهداف زير از سوى دختر و پسر تعقيب مى‏شود:
- تحصيل اطمينان از صحّت نتايج تحقيقات ميدانى؛
- آشنايى با خصوصيّات ناگفته و ويژگى‏هاى پنهان روانى و اخلاق شخصى و خانوادگى؛
- آشنايى با برنامه‏هاى يكديگر نسبت به اداره زندگى جديد، تعيين مَهر و ديگر مراسم ازدواج و شروط ضمن عقد؛
- آشنايى با عقايد دينى و آداب و رسوم همديگر؛
- شناخت خانوادگى از حيث اصل و نسب، شغل، ديدگاه‏ها، نحوه اداره خانه، خانواده و غيره؛
- سطح سواد و مهارت‏هاى جنبى؛
- آگاهى از انگيزه و هدف و ميزان اهتمام يكديگر نسبت به تشكيل خانواده.

نحوه گفت‏وگوى طرفين

1. زمان و مكان گفت‏وگو، از طريق اوليا و با اشراف آنان تعيين شود.
2. گفت‏وگوها در طول چند جلسه استمرار يابد.
3. محور گفت‏وگوها همان اهداف ذكر شده باشد و از پراكنده‏گويى پرهيزشود.
4. نكات گفت‏وگوها يادداشت شده و در پرونده درج شود.
5. طرفين، مطالب را به طور صريح و شفّاف و به دور از ابهام از يكديگر بخواهند و مانع طفره رفتن ديگرى شوند.
6. طرفين، زمان جلسات را منصفانه بين خود تقسيم كنند و هيچ‏يك راضى نباشند كه تمام وقت جلسه را به خود اختصاص دهند و يا شنونده محض باشند.
7. طرفين، گفت‏وگو را بر مبناى توانمندى‏هاى حقيقى و واقعيّت‏ها استوار سازند و به عبارت ديگر «خود را بيش از آنچه هستند معرفى نكنند؛ زيرا از امام على(ع) روايت شده كه فرمود:
لا عَقْلَ لِمَنْ يَتَجاوَزُ حدَّه و قدْرَه؛
آن كس كه از حد خود تجاوز كند بى‏خرد است.(7)
8. هر يك از طرفين، به هيچ نحو از اصول و مبانى عقيدتى، اخلاقى و فرهنگى خود كه منطبق با دين اسلام و ارزش‏هاى انقلاب اسلامى و ملى است عدول نكنند و با زير پا گذاشتن احكام، حقوق و قوانين، به طرف مقابل باج ندهند و بى تأمّل هر شرطى را نپذيرند.
9. هر يك از دو طرف، مراقب باشند تا فضاى گفت‏وگو به دروغ، فريب، وعده‏هاى بى‏اساس، تظاهر، خيال بافى و احساسات آلوده نشود.
10. طرفين ضمن صداقت در گفتار و رفتار، از منفى بافى و يا پرداختن صِرف به جنبه‏هاى منفى زندگى شخصى خود بپرهيزند تا موجب يأس و ملال طرف مقابل نشود. البته ابراز نكته‏هاى سرنوشت ساز و مؤثر در آينده مستثناست. در اين مرحله بر هر دو طرف لازم است با صداقت، عيب‏هاى موجود در دستگاه تناسلى خود را در صورت وجود عيب، به آگاهى طرف مقابل برسانند و گرنه كتمان آن عيب‏ها موجب حق خيار فسخ عقد مى‏شود؛ يعنى طرف مقابل مى‏تواند عقد را باطل اعلام كند.
11. طرفين ضمن دادن اميد و اطمينان به آينده‏اى سرشار از شادابى و موفقيت، از ايجاد توقع و انتظار خوددارى كنند.
12. طرفين در حين گفت‏وگو، از نحوه رفتار طرف مقابل غافل نباشند.
13. طرفين مراقب باشند در حين گفت‏وگو، از سرشوق و رغبت يا از سر تنفّر حرفى بر زبان نياورند كه دال بر پاسخ قطعى آن‏ها باشد؛ بلكه با پرهيز از تصميم شتاب آلود، پاسخ قطعى و اعلان نتيجه نهايى را به زمان ديگر (پس از اتمام مراحل آشنايى) موكول كنند.
14. طرفين متعهّد شوند كه به همه دريافت‏هاى شنيدارى و ديدارى به ديده امانت شرعى بنگرند و به شخص ثالث انتقال ندهند؛ خصوصاً در صورت انصراف.
15. ممكن است هر يك از طرفين بخواهند شرط يا شروطى را در ضمن عقد ازدواج بگنجانند كه در اين جلسات مى‏توانند پيرامون كمّ و كيف آن به گفت‏وگو بپردازند.(8)
16. طرفين بدانند كه بزرگ نمايى هر يك از خصوصيّات مثبت و منفى خود يا طرف مقابل، به سلامت فضاى تصميم‏گيرى خلل وارد مى‏كند.
17. هر چند اين مرحله با اشراف اوليا اجرا مى‏شود، امّا براى ايجاد آرامش در هر دو طرف، توصيه مى‏شود كه گفت‏وگو در فضايى محرمانه و خصوصى و بى‏حضور شخص ثالث به انجام رسد.

مرحله دهم: ديدار

بنيان خانواده بر «علاقه‏مندى» به يكديگر نهاده شده و يكى از اسباب پيدايش آن، خوشايندى از ظواهر طرف مقابل است و ريشه بعضى از اختلاف‏هاى خانوادگى نيز تنفّر ناشى از ناخوشايندى است؛ بنابراين، دختر و پسر پس از آن‏كه همديگر را از جهات مختلف پسنديدند، بر طبق توصيه دين اسلام مى‏توانند با شرايطى با هم روبه رو شده تا از خصوصيّات ظاهرى يكديگر، اعم از اندام، رنگ پوست و مو، چهره و ساير قسمت‏هاى مجاز، با «ديدن توأم با دقّت» آگاهى و اطمينان يابند و از پشيمانى يا دلسردى يا تفرقه احتمالى پيشگيرى نمايند.
هرچند نگاه كردن به جنس مخالف به عنوان نامحرم، در دين اسلام ممنوع دانسته شده‏است، امّا به دختر و پسرى كه در آستانه ازدواج قرار دارند چنين اجازه‏اى به صورت استثنايى داده شده تا با دقّت، به ظواهر يكديگر بنگرند و با سهولت بتوانند نظام زندگى مشترك را پى‏ريزى كنند و كانونى سالم براى تحقق اهداف بلند «انسان پرورى» تشكيل دهند.
حضرت امام‏خمينى(ره) در توضيح وجه شرعى اين استثنا و شروط آن مى‏فرمايد:
كسى كه قصد ازدواج دارد مى‏تواند شخص مورد نظر خود را طبق شرايطى نگاه كند:
شرط اوّل: نگاه كردن از روى تلّذذ نباشد، هر چند كه به‏طور طبيعى در اثر نگاه كردن تلّذذ حاصل مى‏شود.
شرط دوّم: نگاه كردن، موجب شناخت بيش‏تر نسبت به طرف مقابل گردد. احتمال افزايش شناخت نيز مُكفى است.
شرط سوم: ازدواج با آن شخص به صورت بالفعل ممكن باشد.
شرط چهارم: احتمال توافق بر ازدواج بين آن دو وجود داشته باشد؛ ولى اگر علم داشته باشد كه زن، خواستگار را رد مى‏كند مشمول اين جواز نمى‏گردد.(9)
مرحوم شيخ طوسى، از فقهاى قديم شيعه و متوفاى سال 460 قمرى مى‏نويسد:
نگاه كردن به زنى كه قصد ازدواج با او را داريم جايز است و مى‏توان به قسمت‏هاى مختلف بدن او به جز عورت نگاه كرد. دليل شرعى ما در اين مسأله، نظر همه فقهاى شيعه و روايات ائمّه اطهار است.(10)
روايات متواتره‏اى براين جواز دلالت مى‏كنند؛ از جمله پيامبر اكرم(ص) در كلامى مى‏فرمايد:
اذا أراد أحدُكم أن يتزّوج المرأةَ فلا بأس أن يُولِجَ بَصَرَه؛
هر گاه يكى از شما قصد ازدواج با زنى را داشت اشكالى ندارد كه با دقّتِ تمام به آن زن بنگرد.(11)
- مغيرة بن شعبه، زنى را خواستگارى كرده بود. پيغمبر(ص) فرمود: «اگرقبلاً او را مى‏ديدى اميد سازش و توافق بيش‏تر بود».
- مردى از امام صادق(ع) پرسيد «آيا جايز است مرد موى سر و زيبايى‏هاى زنى را كه مى‏خواهد با او ازدواج كند ببيند؟» امام فرمود: «اگر منظور لذّت بردن نباشد (بلكه صرفاً اطلاع از خصوصيّات بدنى زن باشد) اشكال ندارد».
- در خبر ديگر از امام صادق(ع) سؤال مى‏كنند: «آيا جايز است زن بايستد تا مرد او را ببيند؟» امام(ع) مى‏فرمايد: «آرى؛ بلكه پوشيدن لباس نازك هم در آن موقع مانعى ندارد».(12)

چند نكته مهم

1. جايز بودن چنين نگاهى مختص دختر و پسرى است كه در حال گذراندن مراحل آشنايى براى رسيدن به هدف ازدواج هستند. پس برادر نمى‏تواند به جاى برادرش به دختر نگاه كند و مادر نمى‏تواند به جاى دختر به‏پسر (خواستگار) نگاه كند.
2. ملاقاتى كه براى اين موضوع ترتيب داده مى‏شود حتماً در محيط خانواده و با هماهنگى و با اشراف اوليا برگزار شود.
3. چون نگاه‏هاى مسموم و شهوت‏انگيز غالباً از سوى مردان صورت مى‏گيرد، به همين جهت در اكثر گفته‏هاى روايى و فتوايى به مردان خطاب شده است، و گرنه زنان، هم در حكم كلى‏(13) و هم در حكم استثنايى با مردان مشترك هستند. همچنان‏كه مرحوم ابوالصلاح‏حلبى (374-447ق) مى‏نويسد:
زن نيز مجاز است تا صورت و اندام مرد را بنگرد و به او در حالات مختلف (ايستاده، راه رفتن و غيره) نظير بيفكند.(14)
و همچنين مرحوم علاّمه حلّى براين نظر است كه:
زن مى‏تواند همانند مرد به صورت و دست‏هاى مرد به دفعات مختلف نگاه كند و به او در حال ايستاده و راه رفتن بنگرد.(15)
4. «جايز بودن نگاه، شامل مردى نمى‏شود كه به طور مطلق قصد ازدواج دارد و با اين نگاه‏ها در صدد تعيين همسر است»(16) و به بيان ديگر، با اين حكمِ جواز نمى‏توان به بهانه ازدواج، در كوچه و بازار و مجالس به هر زنى نگاه كرد و در صدد گل چين كردن برآمد و به گفته استاد مشكينى، كسى حق ندارد همه دختران را يك به يك از زير نظر بگذراند و سراپاى همه را ورانداز كند تا يكى را در آن ميان انتخاب كند.(17)
5. همه علماى دينى متفق هستند بر اين‏كه هر يك از دختر و پسر مى‏توانندبه‏طور مكرّر به نگاه كردن ادامه دهند تا بر خصوصيّات طرف مقابل آگاهى يابند.(18)
6. بر طبق نظرِ اجماعى علماى شيعه، جايز بودن نگاه به طرف مقابل، حق هر دو طرف است و مقيّد به اذن و رضايت طرف مقابل نيست؛(19) يعنى لازم نيست طرف مقابل راضى باشد يا اجازه بدهد.
7. چون هدف از مجاز بودن نگاه، حصول اطمينان به سلامت جسمى طرف مقابل و يقين به مطلوبيت ظاهرى از حيث جمال و كمال جسمانى است، هر يك از طرفين مى‏توانند به قسمت‏هاى مختلف بدن يكديگر، به جز عورت، نظر بيفكنند.(20)
8. توصيه فقها براى اجراى بند «7» اين است كه دختر در چنين لحظه‏اى لباس نازك به تن داشته باشد.(21)
9. دختر و پسر در اين مرحله تنها براى نگاه كردن مجازند؛ امّا هر نوع تماس بدنى آن دو و دست كشيدن به دست‏ها يا صورت يكديگر جايز نيست.(22)
10. طرفين به ديده تحقيق به يكديگر بنگرند نه به ديده شهوت.
11. ممكن است در پى ديدار، يكى از طرفين ظواهر ديگرى را نپسندد و از ادامه مسير منصرف شود كه در اين صورت مى‏تواند با توجّه به حريم شخصيّت و غرور طرف مقابل، انصراف خود را با ظرافت اعلان داشته و متعهّد شود كه يافته‏هاى ديدارى را به عنوان «راز» كتمان كند.

مرحله يازدهم: آزمايش‏هاى پزشكى

برحسب قانون،(23) يكى از مراحل مهم مقدمات تشكيل خانواده، انجام آزمايش‏هاى پزشكى - از سوى هر دو طرف - در خصوص اعتياد، گروه خون، فرزنددار شدن و ديگر عوارض مزمن احتمالى است كه بايد با اهتمام ويژه به‏انجام رسد. پس مقتضى است كه هر دو طرف به ديده تشريفات ادارى به آن ننگرند و نسبت به نتايج آزمايش‏ها و موارد آن‏ها بى‏توجّه نباشند.

مرحله دوازدهم: جمع‏بندى، استنتاج نهايى و اعلان نظر قطعى

روح اين مرحله، «فكر» است، كه امام على(ع) در ارزشمندى و كاربرى آن مى‏فرمايند:
بِالْفِكْرِ تَنْجَلي غَياهِبُ الأُمُور؛
به كمك فكر، تاريكىِ كارها برطرف مى‏شود.
إذا قَدَّمْتَ الْفِكْرَ في أفعالك حَسُنَت عَواقِبُك و فِعالُك؛
هر گاه فكر را در كارهايت به كار بندى، آن كارها نيكو به انجام مى‏رسد.
الفِكرُ في الأمر قبلَ مُلابَسَتِه يُؤْمِنُ الزَّلَلَ؛
پيlibraryش از دست زدن به هر كارى، انديشيدن، انسان را از لغزش ايمن مى‏دارد.(24)
از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود:
فكرة ساعة خير من عبادة سنة؛
يك ساعت فكر كردن، از عبادت يكساله بهتر است.(25)
اين مرحله، مرحله تصميم‏گيرى نهايى است كه در آن، همه داده‏هاى موجود در پرونده در دو ستون «مثبت» و «منفى» فهرست و طبقه‏بندى مى‏شوند؛ يعنى هر نكته‏اى كه درباره طرف مقابل يادداشت شده و با موازين عقل و شرع مطابقت داشته و با اهداف و برنامه‏هاى آتى و معيارها و واقعيّات زندگى شخصى هماهنگ است، در قسمت «مثبت» نوشته مى‏شود و بقيه اطلاعات در قسمت «منفى».
آن‏گاه دو ستون را با هم مقايسه كرده و يكى از دو ستون را بر ستون ديگر ترجيح داده و بر مى‏گزيند و برطبق همان گزينش، نظر قطعى خود را مبنى بر قبول طرف مقابل يا ردّ او (موافقت يا مخالفت با ازدواج) اعلام مى‏دارد.
حال اگر جنبه‏هاى مثبت نسبت به جنبه‏هاى منفى فزونى داشت، به‏طور طبيعى جواب نيز مثبت خواهد بود؛ امّا بايد براى حلّ و رفع جنبه‏هاى منفى كه در طرف مقابل وجود دارد تدبيرى انديشيده شود.
قابل ذكر است كه نتيجه بخش بودن اين مرحله، در گرو آرامش محيط تفكر، اجتناب از احساسات و اضطراب، دورى از تحميل و فشار روحى و شتاب، همفكرى با اوليا و مشورت با اهل نظر است.

مرحله سيزدهم: آموزش زناشويى

به دوستان جوان از دختر و پسر توصيه مى‏شود بعد از عقد ازدواج دائم، با فراگيرى اطلاعات لازم در موضوعات ذيل، خود را براى ورود به زندگى مشترك آماده كنند و بيش از آن مقدارى كه به جهيزيه، سالن جشن، مراسم و ديگر مقدمات مى‏انديشند، به آموزش زناشويى اهتمام ورزند كه اثر آن ماندنى‏تر است؛ و مقتضى است كه دستگاه‏هاى ذى‏ربط دولتى نيز در نهادينه‏كردن اين قبيل آموزش‏ها در سطح كشور اقدام كنند.
موضوعاتى كه دختر و پسر بايد فرا گيرند، عبارتند از:
الف) اخلاق خانوادگى كه در بردارنده خُلق و خو و نوع رفتار هر يك از طرفين نسبت به يكديگر و ديگران است و اين موضوع از طريق اوليا و اهل‏نظر و استادان اخلاق و كتاب‏هاى معتبر(26) قابل دريافت است.
ب) احكام فقهى - حقوقى كه حاوى بايدها و نبايدها، مستحبات و مكروهات و ديگر آداب زناشويى و همچنين مقررات و ضوابط قانونى است كه رعايت آن‏ها براى هر دو طرف الزامى است. اين موضوع را مى‏توان از رساله فقهى مرجع تقليد و مجموعه قوانين منتشر شده از سوى وزارت دادگسترى و قوه قضائيه به دست آورد.(27)
ج) توصيه‏هاى روانى - جنسى كه مراكز رسمى «مشاوره خانوادگى» عهده‏دار ارائه آن هستند.
آخرين مرحله مقدماتى ازدواج را با آرزوى شادكامى، بهروزى، موفقيت،عزّت، عفّت، غيرت و سربلندى همه دختران و پسران مسلمان به‏پايان مى‏برم.

فاصله عقد و عروسى

هدف از ازدواج، علاوه بر فوايد بى‏شمار مادّى و معنوى، تشكيل خانواده است تا نسل جديد توليد و پرورش يابد؛ امّا عدّه‏اى كم توجّه كه گويى ازدواج را تنها در لذّت جنسى خلاصه مى‏كنند پس از عقد رسمى، مدتى طولانى را به نام «عقد بسته» يا «دوره نامزدى» مى‏گذرانند. آن‏گاه پس از گذشت چند سال تصميم به عروسى مى‏گيرند؛ بى‏آن‏كه براى اين تأخير عذرى موجّه داشته باشند و غافل از اين‏كه اين مقدار فاصله زمانى بين عقد و عروسى اثرى نامطلوب در زندگى زناشويى و خانوادگى آنان خواهد گذاشت؛ از جمله:
- هيچ‏يك از دختر و پسر در فاصله عقد و عروسى نسبت به يكديگر احساس مسؤوليت نمى‏كنند و تا زمانى كه خود را وابسته به پدر و مادر خويش مى‏بينند براى رونق بخشيدن به زندگى مشترك جديد، تلاش قابل توجّهى از خود بروز نمى‏دهند؛ به بيان ديگر، پسر تا زمانى كه دختر را به خانه خود نبرده‏است گويا او را زن خود نمى‏شمارد و در نتيجه از پرداخت نفقه دريغ مى‏ورزد. دختر نيز خود را در برزخى مى‏يابد كه چگونه بين اطاعت از همسر قانونى خود و هماهنگى با او را با اطاعت از پدر و مادر خود جمع كند و ادامه اين وضع براى هر دو نفر رنج‏آور است و در آينده، دختر بيش از پسر آسيب مى‏بيند.
- در صورتى كه فاصله عقد و عروسى طولانى شود، عروسى زوج جوان از نشاط، طراوت، اشتياق و تازگى برخوردار نخواهد بود و زندگى مشترك آنان تقريباً با سردى و بى‏ميلى آغاز مى‏شود.
- در اثر طولانى شدن فاصله بين عقد و عروسى، احساسات و هيجان قبل از عقد فروكش مى‏كند و ممكن است معيارهاى يكى از دو طرف تغيير كند و توقعات و انتظارات جديد پديد آيد كه باعث خدشه‏دار شدن روابط صميمى و عاشقانه دختر و پسر خواهد شد.
- طولانى شدن دوران نامزدى چه بسا موجب نگرانى و اضطراب دختر و خانواده وى شده و برخى بدگمانى‏ها را به همراه مى‏آورد؛ مثلاً آن‏ها مى‏توانند اين تأخير را نشانه پشيمانى داماد يا بى‏مهرى او بدانند؛ خصوصاً اگر داماد، ملاقات هفتگى را به ملاقات ماهيانه تبديل كرده باشد.
- وقتى فاصله بين عقد و عروسى زياد شود، در بيش‏تر موارد، بين خانواده‏هاى دو طرف اختلاف پديد مى‏آيد. گاهى اين اختلاف از آن‏جا ناشى مى‏شود كه رفت و آمد بيش از حدّ متعارف داماد، خانواده دختر را خسته و آزرده مى‏سازد، به خصوص اگر داماد با دست خالى و بدون ابراز محبّت و باحالتى طلبكارانه و عيب‏جويانه به منزل دختر آمد و شد نمايد؛ يا خانواده دختر، به بهانه فراهم نبودن جهيزيه، برقرارى مراسم عروسى را به تأخير بيندازند.
- به همان مقدار كه مراسم عروسى را به تأخير مى‏اندازند، بچه‏دار شدن زوج جوان نيز به تأخير مى‏افتد، غافل از اين‏كه زمان مفيد و وقت مناسب بچه‏دارى، به خصوص براى زن، محدود به زمان خاصى است.
- وقتى بين عقد و عروسى فاصله زيادى واقع شود، به طور طبيعى بين دختر و پسر ارتباط جنسى برقرار مى‏شود و ممكن است در اثر جلوگيرى از انزال و يا به كارگيرى شيوه‏هاى پيشگيرى، به دستگاه توليد مثل آسيبى واردشود و در نتيجه، ديگر صاحب فرزند نشوند.
- در فاصله عقد و عروسى اگر اختلافى بروز كند به سرعت شدّت مى‏يابد و هر يك از طرفين به راحتى خود را در آستانه جدايى مى‏بينند و نه آن‏ها و نه‏ديگران، براى حلّ اختلاف از خود رغبتى نشان نمى‏دهند؛ در زندگى مشترك پس از عروسى اوّلاً، درباره هر مسأله‏اى دچار اختلاف نمى‏شوند و هر اختلافى نيز شدّت نمى‏يابد. ثانياً، هر يك از طرفين در فرونشاندن اختلافات تلاش خواهند كرد و ديگران نيز به سرعت پا در ميانى كرده تااختلافات آنان را حلّ كنند.
حال با توجّه به اثرهاى نامطلوب بيان شده و ديگر ضررهاى احتمالى، بهتر است فاصله ميان عقد و عروسى تا آن‏جا كه ممكن است، كوتاه‏تر شود؛ چنان‏كه امام على(ع) و فاطمه(س) دو ماه پس از مراسم خواستگارى و عقد، مراسم عروسى را برگزار كردند.(28)
فاصله عقد تا عروسى هر مقدار كوتاه‏تر باشد علاوه بر اين‏كه از بروز اثرهاى نامطلوب پيشگيرى مى‏كند، براى دستيابى هدفهاى زير نيز كافى‏است:
- دوران «عقد بسته»، دوره تلطيف روابط دختر و پسر و ايجاد صميميّت است تا آماده همزيستى دائمى شوند.
- فاصله عقد تا عروسى فرصت مناسبى براى دختر و پسر است تا به دقّت با عواطف، حسّاسيّت‏ها و سليقه‏هاى يكديگر آشنا شوند و در نتيجه در ابتداى زندگى مشترك، با مشكلى مواجه نشوند.
استاد بزرگوار، آقاى ابراهيم امينى در اين باره مى‏نويسد:
پسر و دخترى كه تازه، ازدواج نموده‏اند بايد در صدد شناخت اخلاق، رفتار، افكار و ساختار جسمانى و نفسانى يكديگر باشند تا خودشان را براى سازش و تفاهم با شريك زندگى جديد آماده سازند؛ زيرا هر شخصى داراى ساختار جسمانى و اخلاقى ويژه‏اى است و جز پيامبران و معصومان، انسان بى‏نقص و عيب وجود ندارد؛ يكى نيرومند است يكى ضعيف، يكى زود رنج است يكى بى‏باك، يكى تند خو و پرخاشگر، يكى صبور و نرمخو،... مرد بايد همسرش را بشناسد تا بفهمد چگونه با او رفتار كند تا از وجودش در زندگى مشترك خانوادگى بهره‏مند گردد و هم چنين زن بايد شوهرش را بشناسد و بياموزد كه چگونه با او رفتار كند تا كانون خانواده را گرم و با صفا سازد.(29)
- فاصله مزبور فرصت خوبى است تا هر يك از دختر و پسر پس از شناخت نقاط قوّت وضعف خود، كاستى‏هاى اخلاقى و شخصيّتى خود را برطرف سازند و استعداد خويش را شكوفا سازند.
- در اين فاصله هر يك مى‏توانند آموزش‏هاى لازم را در زمينه روابط زناشويى، معاشرتِ خانوادگى، شيوه‏هاى محبّت و مديريّت منزل فرابگيرند.
- در اين فرصت، دختر و پسر و خانواده‏هاى آنان براى برگزارى مراسم عروسى، تهيه جهيزيه و تدارك مسكن اقدام خواهند كرد.


1. ميدان اين نوع تحقيق، همه اماكنى است كه شخص مورد تحقيق به مدت قابل توجّهى در آن‏جا سكونت و آمد و شد داشته يا دارد؛ از جمله: محل كار، محل سكونت، دانشگاه، مدرسه، مسجد و غيره.
2. المكاسب المحرمه، ج 1، ص 423-415.
3. رسالة الحقوق امام سجاد(ع)، ص 170.
4. سؤالات طرح شده فاقد ترتيب و اولوّيت بوده و هم براى دختر و هم براى پسر قابل استفاده است.
5. اخلاق براى همه، ص 272.
6. آن مشخصات عبارتند از: موضوع مصاحبه، مصاحبه شونده، تاريخ و مكان مصاحبه، نسبت و ميزان آشنايى مصاحبه شونده با طرف ازدواج، نظر و توضيح مصاحبه شونده.
7. همان، ص 102.
8. ر. ك: پيوست 2.
9. تحرير الوسيله، كتاب نكاح، مسأله 28.
10. خلاف، كتاب نكاح، مسأله 3.
11. وسائل الشيعه، كتاب نكاح.
12. ازدواج در اسلام، فصل 8، به نقل از وسائل الشيعه، باب 36 ابواب مقدمات النكاح، ح 5 و 13.
13. نگاه كردن به هر عضوى از بدن جنس مخالف و نامحرم، به غير از صورت و دست‏ها، جايز نيست؛ هر چند كه آن نگاه بدون تحريك جنسى باشد. همچنين نگاه كردن به صورت و دست‏ها از روى لذّت جنسى جايز نيست (رساله توضيح المسائل).
14. الكافى فى الفقه، ص 296.
15. قواعد الاحكام فى معرفة الحلال و الحرام، كتاب نكاح، باب اوّل، مبحث چهارم.
16. تحرير الوسيله، كتاب نكاح، مسأله 28.
17. ازدواج در اسلام، ص 45.
18. ازدواج در اسلام، ص 45.
19. ر.ك: ايضاح الفوائد، ج 3، ص 5؛ قواعد الاحكام، كتاب نكاح، باب اوّل، مبحث چهارم؛ سرائر، ج 2، ص‏609.
20. تحرير الوسيله، كتاب نكاح، مسأله 28.
21. تحرير الوسيله، كتاب نكاح، مسأله 28.
22. همان، مسأله 20.
23. ر.ك: پيوست 1، ماده 8، 11، 16، 1040، 1125، 1126 و 1127.
24. غرر الحكم و درر الكلم، ج 1.
25. ميزان الحكمه، ج 7، ص 543.
26. ر.ك: پيوست، كتاب‏شناسى.
27. ر.ك: پيوست 1.
28. قصّه ناگفته جوانى امام على(ع)، ص 75.
29. انتخاب همسر، ص 225 - 226.