23- حق فرزند بر پدر و مادر .
وأما حــق ولدك فتعلم أنه
منـك ومضاف إليك فى عاجـل الدنيا بخيـره وشـره وأنك
مسؤول عما وليته من حسن الادب و
الدلالة على ربه والمعونة له على طاعته فيك وفى نفسه فـمثاب على
ذلك ومعـاقب ؛ فاعمـل فى أمـره عمـل المتـزين بحسن اثـره عليه
فى عاجل الدنيا؛ المعذر إلى ربه فيما بينك و بينه بحسن القيام عليه والاخذ
له منه ؛ ولا قوة الا بالله .
ترجمه :
اما حق فرزند بر تو ( پدر و مادر ) آنست كه فرزند متعلق به تـو مي باشد و
در آينده نه چندان دور خوبي يا بديش بتو نسبت داده مي شود و اين تو (پدر و
مادر) هستي كه مسئول تربيت فرزند و راهنمائي او بـه سوي خداونـد مي باشي ؛ هم چنين
مساعدت و ياري او در طريق بندگي و فرمانبرداري ازخداوند به عهده تو (پدر و
مادر) مي باشد پس اگر درست راهنمائي شود ؛ پاداش خوب نيز نصيبش
خواهد شد وگرنـه عقاب و عذاب به سراغش خواهد آمد .
پس بر تو ( پدر و مادر ) واجب است كه قسمي فرزند خود را تربيت و تعليم
نمائي؛ كه در دنيا زينت تو و مايه افتخار تو باشد و در آخرت موجب سربلندي تـو و سبب جلب
رضاي خداوند گردد ؛ و در پيشگاه پروردگارت معـذور باشي و قـوتي نيست مـگر
ب اتكال به خداوند متعال .
شرح :
همانطوريكه والدين بر گردن فرزندان خويش حقوقي دارند ؛ فرزندان را نيز به گردن پدر و مادر حقوقي است كه بايد رعايت نمايند .
البته قابل ذكر است كه پدر و مادر قبل از آنكه پدر و مادر شوند بايد خودشان
را آماده براي تربيت و تعليم فرزند يا فرزندان بسازند به اين معني كه با مطالعه
وتحقيق؛ راه صحيح را پيدا نموده و از تجارب ديگر كساني كه در
مسير تربيت و تعليم اطفال خود موفق بوده اند استفاده نمايند .
متاسفانه بزرگترين مشكل در راه تربيت فرزند ؛ لجبازي هاي بيمورد پدر و مادر
است مثلا وقتي به آنها گفته شود : اين راهي را كه شما انتخاب كرده ايد؛ صحيح نيست
؛ در جواب مي گويند : ما خود بهتر از هركس ديگر بلديم كه چگونه
فرزند خود را تربيـت و راهنمائي كنيم .
يا اگر گفته شود : فلان شخص را ببينيد ؛ بحمد الله در اين مسير موفق بوده و
فرزندان با ادب و تحصيل كرده و متدين تحويل جامعه داده است ؛
عوض تشكر و درس گرفتن صدها عيب و نقص براي او وفرزندانش مي
تراشند .
و متاسفانه كه عده اي هم هستند كه فكر مي كنند اگر خوبي فرزندان ديگران را
ناديده
بگيرند يا انكار كنند يا بد و بيراه به آنها بگويند ؛ فرزندان خودشان خوب و
شايسته معرفي خواهند شد .
خلاصه كه اگر خداي ناكرده فرزند در اثر بي توجهي پدر و مادر ؛ تربيت درست
نشد و از مسير دين خارج گرديد ؛علاوه بر آنكه خود گناهكار و مجرم حساب مي شود ؛ پدر
و مادر نيز شريك جرم و گناه او محسوب مي گردند .
از طرف ديگر پدر ومادر بايد خودشان را كاملا به آداب ديني و انساني آراسته
نماينـد و عامل به اسلام و دستورات آن باشند تا بتوانند عملا
فرزندان خود را به راه راست و صراط مستقيم هدايت نمايند زيرا
فرزند وقتي براي اولين بار چشم باز مي كند ؛پدر و مادر چون
آينهء قـد نمائي در برابرش مجسم مي شوند و او تصوير آينده خـود را در
چهره آنها مي بيند ؛ هرچه را آنها خوب بدانند فرزند نيز خوب مي داند و از
هرچه آنه نفرت و انزجار نشان دهند ؛ فرزند نيز متنفر و منزجر
مي شود .
اگر پدر و مادر اهل ساز و رقص و بي بند و باري بودند ؛ فرزند آنها نيز مثل
خودشان بار خواهد آمد ؛ و اگر اهـل نماز و روزه و عبادت و اخلاق اسلامي بودنـد ؛
فرزند نيـز مسلمان وبا خدا و متدين بار خواهد آمد .
بسيار كم اتفاق افتاده ومي افتد كه از يك خانواده خوب فرزند بدي تحويل
جامعه داده شود و يا از يك خانوادهء بد و بي دين انسان صالح و درستكاري پا به عرصه
زندگي گزارد .
پدر و مادر بايد متوجه باشند كه اگر فرزنـدان خـوب و درستكار تربيت نمايند
؛ خـود بيشتر از هركس ديگر نفع خواهند برد ؛و اين نفع و فائده بعد از مرگ نيز ادامه
داشته و آنها از فيوضات آن بهره مند خواهند شد .
حضرت رسول صلي الله عليه واله وسلم فرمود :
اذا مات الانسان
انقطع عمله الاّ من ثلاث صدقة جارية اوعلم ينتفع به او ولد صالح
يدعو له
" وقتي انسان بميرد دنباله كارهاي نيك او بريده خواهد شد مگر از
سه چيز ؛صدقهء جاريه (عمل نيكي كه به طور مستمر مورد استفاده مردم قرار گيرد مانند مسجدي كه تعمير نموده است يا در آبادي آن سهم
دارد يا مدرسه اي احداث كرده است كه در آن تحصيل علم مي شود
و.....) دانشي كه ديگران از آن بهره مند شوند ( كتابي نوشته
باشد يا شاگردي تربيت نموده باشد و.....) فرزند درستكار و صالحي
كه در حق پدر و مادر دعا كند ( و به سبب كارهاي خوبش ؛ مـردم در
حـق پـدر و مادر او دعا كنند و بگويند : خـداوند پدر و مادرش را بيامرزد كه
چنين فرزند خوبي تربيت كرده اند ) (1) .
ازعلي عليه السلام نيز روايت شده است كه فرمود :
حق الولد على الوالد
أن يحسن إسمـه و يحسن ادبه و يعلمه القران
" حق فرزند بر پدر و مادر آنست كه؛ اول براي او اسم خوب و
اسلامي انتخاب كنند و دوم اورا با ادب و با اخلاق تربيت نمايند؛ و سوم به
او تعليم قران نمايند (2) .
اسم خوب براي او انتخاب كنند يعني اسم پيغمبر و امامان و بزرگان دين را بر
فـرزند خود بگزارند زيرا فرزند در رابطه با اسم خود وعلت نامگزاري فكر نموده و اي
بسا كه با تحقيق در باره صاحب اسم بتواند از او الهام بگيرد و
براي خودش شخصيتي خوب و عالي بسازد .
متاسفانه در عصر ما عده اي هستند كه فكر مي كنند نامگزاري بـه اسمهـاي
اسلامي و شرقي يك نوع پس رفتگي و ارتجاع است و اگر اسمهاي غربي و انگليسي بر فرزنـدان
خود بگزارند پيشرفته و متمدن معرفي خواهند شد و لذا از كلمات اليزابت و
ميترا و..... براي دختران و شبيه آن براي پسران خود انتخاب مي
كنند و اينكار را افتخار ميـدانند در حاليكه افتخار نمودن بايد
به چيزي باشد كه ارزش و اعتبار دارد .
همچنين فرزند را ادب آموختـن و با اخلاق اسلامي و انساني بار آوردن باز
مطلب مهم ديگري است كه اكثر خانواده ها از آن غافل اند و فكر مي كنند كه اگر روش زندگي
آنه به شكل غربيها باشد بسيار موفق و با سعادت هستند ؛در
حاليكه اخلاق و روش نيكو را بايد از اسلام فرا گرفت كه دين
اخلاق و تربيت و زندگي سالم است .
اما از تعليم قرآن و ياد دادن احكام شريعت كه بايد گفت :وقتي خود پدر و
مادر علاقـهء به اين امر نشان نمي دهند ؛ چگونه ميتوانند فرزندان خود شان را براي يادگيري
قرآن كريم و فهميدن معناي آن و ديگر احكام مربوط به اسلام آماده
سازند .
و متاسفانه اگر يك كودك رقص ؛ آواز و خواندن تصنيفهاي هندي و غربي را ياد
گيرد بيشتر مورد تشويق قرار مي گيرد تا ياد گيري قرآن كريم و ساير مسايل ديني .
از جمله اموري كه قبل از ازدواج بايد در رابطه با آن فكر شود مسئله انتخاب
همسر و شريك زندگي متدين است زيرا نقش پدر يا مادر در تربيت فرزند غير قابـل انكار
است و بسيار ديده شده كه مرد متدين است؛ و مي خواهد فرزندان
متدين و مقيد به اسلام و
ــــــــــــــــــــــــــــ
(1) نهج
الفصاحه ص 505
(2) نهج
البلاغه حكمت 399
قوانين آن بار بياورد اما چون زن از يك
خانوادهء غير مذهبي و غير متدين
است مرتب
با او جر و بحث نموده و مانع پياده شدن اهداف او مي گردد .
يا بر عكس زن مومنه هست و ميخواهد داراي فرزندان مسلمان و معتقد به دين
باشـد اما مرد چون غيرمذهبي و بي علاقه به دين و اسلام است مانع
تربيت صحيح فرزندان مي شود و با همسرش به جنگ و جدال مي پردازد
كه چرا اطفال را آزاد نمي گزاري اين قدر دم از اسلام نزن بگزار
اينها آزاد باشند و امثال اين كلمات .
يا گاهي شنيده مي شود كه بعضي حتي به عنوان نصيحت مي گويند :كه بابا
فرزندان تان را مخصوصا جوانها را آزاد بگزاريد كه عيش و نوش
كنند همين حالا وقت عيش و تفريح و سرگرمي آنهاست ؛ وقتي پير شدند خود خواهند فهميد چه بايد بكنند .
غافل از اينكه اگر از همان اوايل عمر جلو فسادها گرفته نشود و فرزنـد تربيت
صحيح و سالم نشود؛بعد از آنكه اختيارش به دست خودش افتاد ديگر كسي جلو دار او نشده
و هرچه بخواهد ميكند .
خشت اول گر نهد معمار كج تا ثـريا
مي رود ديـوار كج
24- حق خواهر و برادر .
وأما حـق أخيك فتعلـم أنه يـدك
التى تبسطها وظهـرك الذى تلتجئ إليه وعـزك الذى تعتمد عليه
وقـوتك التى تصول بها فلا تتخذه سلاحا على معصية الله ولا عدة للظلم
بحـق الله؛ ولا تدع نصرتـه على نفسه و معـونتـه على عـدوه؛ والحـول بينه و
بيـن شياطينه وتأدية النصيحة إليه والإقبال عليه فى الله فإن
أنقاد لربه و أحسن الإجابة له وإلا فليكن الله آثر عندك و أكرم
عليك منه .
ترجمه :
اما حق خواهر و برادر بر تو آنست كه بداني آنها به منزلهء دست تو هستند كه با كمك و همكاري آنها مي تواني به خيلي از خواستهايت برسي؛ وبراي تو تكيه
گاه مطمئني هستند كه در مشكلات به آنها پناه ببري و عزت و آبروي تو و محل اعتماد
تو هستند و قوت و قدرتت مي باشند كه ميتواني به كمك آنها بر
خصمت غلبه نمائي .
پس هيچ وقت از خواهر وبرادر؛ بـه عنوان سلاحي براي معصيت و نافرماني
خداونـد استفاده نكن و به كمك و استعانت آنها ظلم بر مردم روا مدار ؛ و نيز آنها را
در مسيـر مبـارزه با هواهـا و هوسهاي شيطاني و غلبـه بر
دشمنانشان تنها نگزار و بين آنها و شيطانهاي كه ميخواهند آنها
را از راه خـدا دور نمايند ؛ حايل و پـرده باش و هيچ گاه نصيحت
و راهنمائي خودت را از آنها دريغ مـدار و در ارشادشان به سوي خداونـد از
هيچ سعي و تلاشي دريغ نكن .
پس اگر مطيع خدا شدند كه بسيار خوب و اگر مخالفت خدا را نمودند تـو وظيفه
ات ر انجام داده اي و خداوند متعال كريم تر ومهربانتر است بر
تو از خواهر و برادر .
شرح :
قبلا تذكر داده شد كه گرچه در كلام امام سجاد عليه السلام لفظ (اخ) كه
مرادف كلمه (برادر) در زبان فارسي مي باشد ؛ به كار گرفته شده است ولي هيچ جاي شـك
و شبهه نيست كه مراد از آن اعم از خواهر وبرادر است زيرا برعلاوه صدق اخوت در
هر دوجا ؛آوردن كلمه (اخ) و استعمال آن به معناي برادر و خواهر
درجائي كه هردو مورد نظر باشند در زبان عربي متداول است و نظير
اين قضيه آوردن كلمه (مومن) و اطلاق بر زن و مرد مسلمان مي باشد
.
در هر صورت امام عليه السلام كساني را كه بين شان اخوت بر قرار است ( قبلا
اقسام آن تذكر داده شده است) متوجه حقوق متقابلي كه بر گردن
يكديگر دارند مي نمايد . اما قبل از بيان هرحقي بايد دانست :برادر و برادر يا برادر و خواهر يا خواهر
و خواهر چه فايده هاي براي همديگر ميتوانند داشته باشند .
به همين خاطر امام عليه السلام مي فرمايد : برادر دست بـرادر و خواهر است ؛
خواهر دست خواهر و برادر است ؛ برادران و خواهران تكيه گاه همديگر هستند ؛ عزت و
قوت هم ديگر و سبب حفظ آبرو و حيثيت يكديگر مي باشند .
چون چنين است پس حقوقي هم بر همديگر دارند كه بايد رعايت نمايند .
هيچ وقت از برادر و خواهرت به عنوان اسلحه اي براي رسيدن به خواسته هاي
باطل و نادرستت استفاده نكن زيرا با اين كار حق او را رعايت
نكرده اي بلكه گرفتار عـذاب و عقوبتش ساخته اي .
متاسفانه هستند كساني كه براي رسيدن به اهداف باطل خويش ؛ برادر و خواهر
خود را نيز با هزار حيله و نيرنگ باخود همدست نموده و به راه
غلط خود ادامه مي دهند .
و خواهراني و برادراني هم ديده مي شوند كه بدون در نظر گرفتن معيارها و
موازيـن شرعي و عقلي از هر باطل و غلطي؛ به خاطر برادر بودن يا خـواهر بودن طـرف باطل
حمايت مي نمايند .
مثلا زن و شوهري با هم بر سر مسائلي اختلاف و نزاع دارند و نياز مند كمك و
ارشاد ديگران و مخصوصا نزديكان خود براي رفع اختلاف ميباشند .
در اينجا و ظيفه نزديكان دو طرف ؛ قدم بر داشتن براي رفـع اختلاف است؛ نه
تشديـد آن ؛ ولي متاسفانه ديده مي شود كه برادران و خواهران شوهر ؛ جانب اورا گرفته
و از او حمايت مي كنند حتي اگر حق هم با او نباشد ؛ وهمين قسم
بـرداران و خواهـران زن نيز طرف اورا ميگيرند و از او حمايت مي
كنند حتي اگر بر باطل باشد .
در حاليكه انسان مسلمـان بايد از حـق دفاع نمايد نـه از باطل ؛ و وقتي گفته
شود كـه چرا از باطل حمايت مي كنيد ؟در جواب مي گويند :انتظار
داري كه برادر يا خواهر خود را تنها بگزاريم و از طرف مقابل او
حمايت كنيم ! .
حق ديگري كه برادر ويا خواهر برگردن برادران و خواهران خود دارند ؛حمايت و
ياري كردن آنها در راه حق و درست مي باشد . به اين معني كه هر خواهر و
برادري وظيفه دارد برادران و خواهران خود را بـه سوي خير و صلاح
راهنمائي نموده و از هدايت و ارشاد او غافل نباشد .
يا اگر برادر يا خواهر مشكلي دارد ( اقتصادي ؛ فرهنگي ؛ خانوادگي و
..........) براي رفع مشكل او حتي المقدور قيام نموده و سعي و
تلاش كند .
رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم فرمـود :
إن الله فى عـون
العبـد ماكان العبد فى عـون اخيه
" تا هنگامي كه شخص به ياري خواهر و برادر خود مي پردازد ؛ خداوند نيز
ياور و مددگار او مي باشد (1) .
بر برادر و خواهر واجب است كه هر وقت ببيند برادر يا خواهر شان نيازمند
نصيحت آنهاست ؛ از نصيحت او غفلت نكنند .
رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم فرمود :
اذا وجد أحدكم لأخيه
نصحا فى نفسه فليذكره له
" هرگاه برادر يا خواهر خود را نيازمند نصيحت مي بينيد؛ و مي توانيـد
نصيحتش كنيد ؛ به او ياد آوري نمائيد (2) .
و بالاخره چون بـه حكم قرآن كـريم
إِنَّمَا
الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا
اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (الحجرات:10)
مومنان همه باهم خواهر و برادرند پس بين آنان صلح ر
بر قرار نمائيد و پرهيزكاري را پيشه كنيد تا خداوند شما را مورد رحمت قرار
دهد .
پس تمامي حقوق ذكر شده ؛ در باره ديگر برادران و خواهران مسلمان نيز بايد
رعايت شود ؛ و حتي اگر برادر و خواهر نسبي يا ديني تو ظالم هم باشد باز دست از ياري
او بر ندار به اين معني كه اورا كمك كن تا دست از ظلم بكشد و به
ديگران ستم روا ندارد چنانكه از حضرت رسول خاتم صلي الله عليه
واله وسلم نقل شده است كه
انصر اخاك
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1 و 2) نهج
الفصاحه ص 88
>ظالما او مظلوما ؛
إن يك ظالما فاردده عن ظلمه و إن يك مظلوما فانصره
" برادر و خواهرت را ياري كن چه ظالم باشد يا مظلوم ؛اگر ظالم
است اورا از ظلم به ديگران باز دار و اگر مظلوم است اورا ياري
كن و دست ظالم را از او كوتاه گردان (1) .
در ضمن بايد توجه داشت كه برادر و يا خواهر بزرگتر انسان درحكم پدر يا مادر
براي خواهران و برادران كوچكتر از خود مي باشند .
حضرت رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم فرمود :
حق كبير الاخوة على
صغيرهم كحق
الوالد على الولد
" حق برادر بزرگتر بر برادران و خواهران كوچك تر مانند حـق پدر بر
فرزند است (چنانكه حق خواهر بزرگتر بر خواهران و برادران كوچكتر مانند حق
مادر بر فرزند مي باشد ) (2) .
ـــــــــــــــــــــــــ
(1 و 2) نهج
الفصاحه ص 89
پىنوشتها:
1 . مشكل
2 . مشكل
3 . مشكل
4 . مشكل
5 . مشكل
6 . مشكل
7 . مشكل
8 . مشكل
9 . مشكل
10 . مشكل
11 . مشكل
12 . مشكل
13 . مشكل
14 . مشكل
15 . مشكل
16 . مشكل
17 . مشكل
18 . مشكل
19 . مشكل
20 . مشكل
21 . مشكل
22 . مشكل
23 . مشكل
24 . مشكل
25 . مشكل
26 . مشكل
27 . مشكل
28 . مشكل
29 . مشكل
30 . مشكل
31 . مشكل
32 . مشكل