امام سجاد جمال نيايشگران

احمد ترابى

- ۱۲ -


پرهيز از آفات زبان و گفتار
اللهم اجعل .. ما اجرى ((الشيطان )) على لسانى من لفظة فحش او هجر او شتم عرض او شهادة باطل او اغتياب مؤمن غائب او سب حاضر و ما اشبه ذلك ، نطقا بالحمد لك .. (580)
خداوند! آنچه شيطان بر زبانم جارى مى سازم ، كه عبارت است از ناسزاگويى و دشنام ، سخنان بيهوده ، بدزبانيهايى كه آبروى ديگران را مى ريزم ، گواهى به باطل ، غيبت مؤمن در پسشت سر وى و بدزبانى در پيش ‍ روى او و... خداوند! تو اين زشتيها و آفات گفتار را از من دور ساز و زبانم را در مسير حمد و ستايش خود گويا كن .
پرهيز از نفاق و دورويى
اللهم ! واعصمنابه ((بالقرآن )) من ... دواعى النفاق ... (581)
خداوند! ما را به وسيله قرآن از انگيزه هاى منافقانه و گرايش به نفاق ، مصون بدار.
امام سجاد - عليه السلام - در عبارتى ديگر نفاق را چنين معنا و ترسيم كرده است : كم من باغ بغانى بمكائده و نصب لى شرم مصائده ... انتظار لا نتهاز الفرصة لفريسته ، و هو نظهر لى بشاشة الملق ، و نيظرنى على شده الحنق . (582)
چه بسيار كسانى كه با مكر و خدعه به من ستم كردند و دامهاى شكارشان را در پيش پايم گستردند و در انتظار فرصت مناسب نشستند در حالى كه به ظاهرا با من خوشرويى مى كردند، در اعماق دل مرا به خشم مى نگريستند...
جهاد اكبر و پرهيز از شهوات
اللهم انى اعوذبك من ... متابعة الهوى ، و مخالفة الهدى ... (583)
خداوند! به تو پناه مى برم از پيروى هواى نفس و مخالفت با راه هدايت .
و اعدنى و ذريتى من الشيطان الرجيم .. ان هممنا بفاحشة شجعنا عليها، و ان هممنا بعمل صالح ثبطناعنه ، يتعرض لنا بالشهنات و نيصب لنا بالشبهات . (584)
پروردگارا! من و نسلم را از تزويرها و دسيسه هاى شيطان پناه بده ، چه اين كه هرگاه ما به كار زشتى رو آورديم ، شيطان ، پناه بده ، چه اين كه هرگاه ما به كار زشتى رو آورديم ، شيطان ما را تشجيع و دليرى مى دهد تا بى باكانه آن را مرتكب شويم و هر گاه رو به كارهاى نيك آورديم ما را از آن باز مى دارد، شيطان در حقانيت دين و بشارتهاى و تهديدهاى انبيا به شك مى اندازد.
امام سجاد - عليه السلام - در ادامه اين سخنان ، يكى از عوامل مقابله با شيطان و دسيسه هاى شيطانى را نيايش و التجا به درگاه خدا مى داند و بيان مى دارد:
اللهم فاقهر سلطانه عنا بسلطانك حتى تحبسه عنا بكثرة الدعاء فنصبح من كيده فى المعصومين بك . (585)
خداوندا! سلطه شيطان را با نيروى خودت از ما بازدار وتوان شيطان را مقهور ساز تا آنجا كه به وسيله دعا ونيايش ما به درگاه تو شيطان قادر به تسلط بر ما نگردد و در نتيجه از دامها شيطان برهيم و در زمره ايمنى يافتگان از گناه و معصيت قرار گيريم .
مواضع سياسى اجتماعى امام سجاد - عليه السلام -در صحيفيه سجاديه
دعاهاى صحيفه كه از جهتى راز و نياز با خداست ، در بعدى ديگر راز و رمزى ميان امام شيعيان اوست .
محتواى نيايشهاى صحيفه ، علاوه بر عقايد اصولى و مسائل اخلاقى ، به شكلى ظريف ترسيم گر بينش سياسى امام و موقعيت و شرايطى است كه حضرتش در آن بسر مى برده است .
عمده ترين موضوع مورد ادعاى شيعه از آغاز، مساله امامت و فضيلت اهل بيت پيامبر - صلى الله عليه وآله - و صلاحيت آنان براى خلافت بوده است و همين موضوع مهمترين مساله مورد انكار قدرتها و حكومتهايى بوده كه پس از پيامبر - صلى الله عليه وآله - تكيه بر مسند حكومت زدند و جز مدتى اندك - دوران خلافت على - عليه السلام - ائمه را از حق مسلمشان كه رهبرى امت در بعد حيات دينى و سياسى و اجتماعى بود، منع كردند!
امام سجاد - عليه السلام - همانند پدرش حسين ين على - عليه السلام - و جدش على بن ابى طالب - عليه السلام - از مقام امامت و جايگاه ائمه درنظام رهبرى امت دفاع كرد، اما نه با خطبه هاى آتشينى چون شقشقيه و نه با نهضت خونينى چون نهضت عاشورا، بلكه با با نيايشهايى كه چون نسيم سحرى جان شب زنده داران عصر تاريك اموى را به بيدارى و مقاومت فرا مى خواند واسرار شيعه را با آنان زمزمه مى كرد!
درودهاى مكرر بر خاندان پيامبر - صلى الله عليه وآله -
تاكيدى بر حقانيت بينش عقيدتى و سياسى شيعه پيامى كه در همه و يا بيشتر دعاهاى صحيفه حضور دارد و از چشم و ذهن هيچ خواننده اى مخفى نمى ماند، صلوات و درود بر پيامبر و خاندان اوست .
تكرار اين درودها قبل از مطرح ساختن هر آرزو و استدعا از درگاه خدا، تحليلها و تفسيرها متعددى را مى تواند به دنبال داشته باشد.
ما بدون اين كه ساير تحليلها را انكار كنيم بر اين باوريم كه تكرار صلواتها و اصرار امام بر مطرح ساختن نام خاندان پيامبر - صلى الله عليه وآله -، آن هم قبل از هر درخواست و حاجت خواهى از درگاه خدا، در بردارنده پيامى اعتقادى - سياسى است .
درستى اين اعتقاد آن گاه آشكارتر خواهد گشت كه عصر تحريك حاكميت امويان و اقدامهاى ضد علوى آنان را در جهت محوتشيع مورد توجه قرار گيرد.
در عصرى كه راويان وابسته به دربار و مغرض ، كرامتهايى دروغين براى حاكمان ناصالح مى تراشند و در خاموش ساختن نام و ياد خاندان پيامبر - صلى الله عليه وآله - و على - عليه السلام - تلاشى پيگير دارند، مطرح ساختن نام ائمه به عنوان اذكار مقدسى كه در استجابت دعاها نقش دارد و موجب جلب رحمت و غفران و فضل الهى مى شود، حركتى صرفا عبادى نيست بلكه عبادتى است سراسر سياست و مناجاتى است سراسر پيام و قيام .
افسوس كه بسيارى از اهل مناجات ، سر نهفته اين درودها را آن گونه كه بايد نيافتند و دعا صلوات را مايه انزوا و سكوت قرار دادند غافل از اين كه درود بر خاندان پيامبر - صلى الله عليه وآله - در عصرى كه امام مى زيست ، كوبنده ترين شعار عليه حاكميت غاصبان خلافت بود، شعارى كه موضع سياسى و بينش اعتقادى را در خود نهفته داشت .
تصريح امام به جايگاه سياسى ائمه - عليه السلام -
رب صل على اطائب اهل بيته الذين اخترتهم لامرك و جعلتهم ... حفظة دينك و خلفا ك فى ارضك و حججك على عبادك (586)
پروردگار! برپاكيزگان از خاندان پيامبران درود فرست ؛ آنان را كه براى امر دين و هدايت مؤمنان برگزيدى و ايشان را حافظ دين و جانشينان خويش در زمين و حجت بر بندگانت قرار دادى .
امام سجاد - عليه السلام - در اين عبارت به چند نكته اساسى تصريح كرده است :
1- الهى بودن منصب و مقام ائمه معصومين - عليه السلام - .
2- ويژگى ائمه و معصومين در ميان خاندان پيامبر و اين كه همه همسران و خويشاوندان پيامبر - صلى الله عليه وآله - از مرتبه طهارت و عصمت برخوردارند نبوده اند.
3- معصومين - عليه السلام - از خاندان پيامبران - صلى الله عليه وآله -، پس از آن حضرت پاسدار دين و ارزشهاى معنوى هستند.
4- معصومين - عليه السلام - علاوه بر رهبرى معنوى ، در نظام اجتماعى نيز برخوردار از مقام خلافت الهى هستند و تازمانى كه آنان در ميان امت هستند، رهبرى دين و دنياى مردم ، حق ديگران نيست .
افشاگرى امام عليه غاصبان خلافت
اللهم ان هذا المقام ((اى الخلافة )) لخلفائك و اصفيائك و مواضع امنائك فى الدرجة الرفيعة التى اختصصتهم بها قد ابتزوها... حتى عاد صفوتكم و خلفائك محرقة عن جهات اشراعك و سنن نبيك متروكة . (587)
خداياى ! اين مقام ((مقام خلافت و رهبرى و سياسى امت )) از آن جانشينان و برگزيدگان توست و در خور شخصيتهاى امينى است كه در جايگاه عالى ويژه خود قرار دارند، ولى اين مقام امامت ، مغلوب و مقهور شدند. حكم تو تغيير داده شد و كتاب توپشت سر قرار گرفت و واجبات تو از شيره اصيلش منحرف شد و روشهاى پيامبر - صلى الله عليه وآله - ترك گرديد!
ترويج امام على - عليه السلام - از آرمان حاكميت ائمه - عليه السلام -
اللهم .. و عجل الفرج و الرواح و النصر و التمكين و التاييدلهم .
بارالها! در فرا رسيدن فرج و گشايش دشواريها و نيز پيروزى وسر فرود آوردن مردم براى ائمه - عليه السلام - و قرار گرفتن امكانات در اختيار ايشان تعجيل نما!
امام سجاد - عليه السلام - در روزگار استبداد اموى و حرمان شيعه ، به شيعيان خود با اين پيامها مى آموزد كه روح انتظار اميد و آرمانخواهى را در خود زنده نگاه دارند و از درگاه خداوند اميد فرا رسيدن حاكميت حق و حكومت الهى را داشته باشند.
تاكيد امام - عليه السلام - بر پاسدارى از حريم دين و مقابله با باطل
اللهم صل على محمد و آله ، و وفقنا... للامر بالمعروف و لنهى عن المنكر و حياطة الاسلام ، و انتقاص الباطل و اذلاله و نصرة الحق و ان عز. (588)
معبود! بر محمد و خاندان او درود فرست و به ماتوفيق عطا كن براى امر به معروف و نهى ازمنكر و پاسدارى از اسلام و نكوهش و تضعيف باطل و ذليل ساختن آن و يارى در شرايطى كه حق مورد هجوم است .
حمايت از مظلوم و مقابله با ظالم
امام سجاد - عليه السلام - به گواهى تاريخ نه لحظه اى در كنار ظالمان و حاكمان مستبد قرار گرفت نه از ايشان حمايت كرد نه حتى از حمايت مظلومان دريغ نمود ولى براى بيدار ساختن خفتگانى كه با مشاهده بى عدالتيها و جباريتها چشم بر هم مى نهادند و خود را به غفلت مى زند، با زبان دعا، به نكوهش ياوران ظلم و عناصر بى تفاوت در برابر بى عدالتيها پرداخته ، چنين بيان مى داشت :
اللهم انى اعتذر اليك من مظلوم ظلم بحضرتى فلم انصره ،.. و من حق ذى حق لزمنى لمؤ من فلم اوفره . (589)
خداوند! من ازاين مظلومى برابر چشمان من مورد ستم قرار گرفته باشد و او را يارى نكرده باشم ، از درگاه تو پوزش مى طلبم ... و از هر حقى كه از ناحيه مومنى بر عهده من بوده است و من آن را به جا نياورده ام ، عذر مى جويم .
امام - عليه السلام - در نيايشى ديگر به خداوند چنين عرضه مى دارد:
و ذبنى عن التماس ما عند الفاسقين ، و ال تجعلنى للظالمين ظهيرا، و لا لهم على محو كتابك يدا و لا نصيرا. (590)
خداوندا! مرا از روى آوردن به فاسقان و اظهار نياز نزد آنان ، دور گردان و مرا ياور و پشتيبان ظالمان قرار مده و وسيله عملى ساختن اهداف خائنانه ستمكاران در محو قرآن مگردان .
هر چند خلافت را در دست ناصالحان مى بيند و حق رهبرى دينى و اجتماعى ائمه را مورد هجوم حكام مى داند اما از آنجا در بينش امام ، مساله اسلام و نكوهش و تضعيف باطل و ذليل ساختن آن و يارى حق در شرايطى كه حق مورد هجوم است .
امام سجاد - عليه السلام - به گواهى تاريخ نه لحظه اى در كنار ظالمان و حاكمان مستبد قرار گرفت ، نه از ايشان حمايت كرد و نه حتى از حمايت كرد و نه حتى از حمايت مظلومان دريغ نمود ولى براى بيدار ساختن خفتگانى كه با مشاهده بى عدالتيها و جباريتها چشم بر هم مى نهادند و خود را به غفلت مى زند، با زبان دعها، به نكوهش ياوران ظلم و عناصر بى تفاوت در برابر بى عدالتيها پرداخته ، چنين بيان مى داشت :
اللهم انى اعتذر اليك من مظلوم ظلم بحضرتى فلم انصره ،... و من حق ذى حق لزمنى لمومن فلم اوفره . (591)
خداوند! من از اين كه مظلومى در برابر چشمان من مورد ستم قرار گرفته باشد و او را يارى نكرده باشم ، از درگاه تو پوزش مطلبم ... و از هر حقى كه از ناحيه مومنى برعهده من بوده است و من آن را به جا نياورده ام ، عذر مى جويم .
امام على - عليه السلام - در نيايشى ديگر به خداوند چنين عرضه مى دارد: و ذبنى التماس ما عند الفاسقين و لا تجعلنى للظالمين ظهيرا، و لا لهم على محو كتابك يدا و لا نصيرا. (592)
خداوند! مرا از روى آوردن به فاسقان و اظهار نياز نزد آنان ، دورگردان و مرا ياور و پشتيبان ظالمان قرار مده و وسيله عملى ساختن اهداف خائنانه ستمكاران در محو قرآن ، مگردان .
اهتمام امام به حفظ كيان سرزمينهاى اسلامى
امام سجاد - عليه السلام - هر چند خلافت را در دست ناصحان مى بيند و حق رهبرى دينى و اجتماعى ائمه را مورد هجوم حكام مى داند اما از آنجا كه در بينش امام ، مساله اسلام گسترش انديشه توحيدى و باورهاى اسلامى در راس اهداف سياسى مكتب امامت قرار دارد و اصولا مساله ولايت در جهت تاءمين صحيح همين اهداف مطرح شده است ، امام - عليه السلام - موضوع حاكمان جبار و ناصالح را از اصل پاسدارى از كيان اسلام و سرزمينهاى اسلامى جدا ساخته و به دليل تضادى كه با دستگاه سياسى حاكم دارد، خود را از ساير واقعيتهاى اجتماعى كنار نمى كشد و در برابر تحولات جارى جهان اسلام بى تفاوت نمى ماند، بلكه با صراحت هر چه تمامتر موضع خود را بيان مى دارد و در قبال عواملى كه مرزهاى سرزمين هاى اسلامى را تهديد مى كند، موضع مى گيرد و مسلمانان را براى پاسداراى از مرزهاى تهييج مى نمايد. دعاهاى امام براى مرزداران ، در حقيقت اعلاميه اى است براى بسيج مسلمانان به سوى مرزهاى براى مقابل با دشمنان خارجى اسلام و پايدارى از دستاوردهاى سياسى - نظامى مسلمانان .
اين بسيج در شرايطى صورت مى گيرد كه امام ، كمترين اعتماد و دلبستگى به دستگاه سياسى و دولتمردان عصرش ندارد، بلكه در ستيز كامل با آنان است . تشويق مسلمانان از سوى امام براى روى آوردن به جهاد و پاسدارى از مرزها، هر چند در ظاهر به تحكيم پايه هاى سياسى حكومت دولتمردان عصر كمك مى كند، اما امام با بينش سياسى ژرف خود و دلبستگى عميقى كه به اسلام دارد، دريافته است كه در شرايط حفظ كيان اسلام در اولويت نخست قرار دارد و با تداوم كيان جامعه اسلامى است كه مى توان به تعيين نوع حكومت و اصلاح حاكمان پرداخت . سخنان امام در اين زمينه سراسر روح و رهنمود و تهييج است .
حماسه اى كه در قامت نيايش ، محراب را با قيام كفر ستيزان و سجده و ركوع مناجاتيان پيوند داده است .
امام در بخشى از اين نيايش بيان داشته است :
اللهم صل على محمد آله ، و حصن ثغور المسلمين بعزتك ، و ايماتهما بقوتك و اسبغ واسبغ عطاياهم من جدتك اللهم صل على محمد و آله ، كو كصر عدتهم و اشحذاسلحتخم و احرس حوزتهم و امنع حومتهم و اكف جمعهم و دبر امرهم ... (593)
خداوند! بر محمد - صلى الله عليه وآله - و خاندانش درود فرست و به نيروى شكست ناپذيرت مرزهاى سرزمين مسلمان را استوار و نفوذناپذير گردان با توانگريت ، حاميان قلمرو سرزمينهاى اسلامى را توانايى بخش و عطاكن و از قلرو پايگاهشان حفاظت نما و به دژها و سنگرهايشان استحكام و پايدارى ده ! دلهايشان را الفت عطا كن و كارهايشان را تدبير نما و سامان بخش .
ترغيب و تشويق به جهاد
اللهم و ايما غاز غزاهم من اهل ملتك او مجاهد جاهد هم من اتباع سنتك لبكون دينك الاعيل و حزبك الاقوق و حظك الاوفى فلقفه اليسر و هيى له الامر.. (594)
خداوند! هر رزمنده مسلمانى كه به ستيز با مشركان و مهاجمان به قلمرو اسلام همت گمارد و يا هر جهادگرى كه در راستاى پيروى از دين به جهاد برخيزد تا اين كه دين توبرترى يابد و حزب تو تقويت شود و دستاوردها و منافع اسلام و امتها اسلامى كاملتر شود، خداوند! مشكلات را از پيش پايش ‍ بردار و راهش را هموار ساز و كارهايش را سامان بخش و پيروزى را برايش ‍ تضمين كرده ، يارانى شايسته براى اوتدارك كن ...
بزرگداشت روحيه جهاد و نبرد با دشمنان اسلام
اللهم و ايما مسلم اهمه امر الاسلام و احزنه تحرب اهل الشرك عليهم فنوى غزوى ، اوهم بجهاد فقعد به ضعف او ابطات به فاقة اواخره عنه حادث عنه حادث ... اوجب له ثواب المجاهدين ، و اجعله فى نظام الشهداء و الصالحين . (595)
معبود! هر مسلمانى كه نگران و دلمشغول كار اسلام و سرنوشت مسلمان است و از اين كه قواى شركت عليه مسلمانان بسيج شده اند، محزون و دل غمين مى باشد و تصميم به نبرد گرفته و يا عزم جهاد داده است ، اما برايش ‍ مشكلى ، كمبودى و يا حادثه اى ناخواسته رخ داده و نتوانسته است به نبرد مهاجمان و بدخوهان بود، خداوند! ثواب جهادگران را به او عطا كن وى به در صف شهيدان و صالحان قرار ده .
ارزش شهادت و مقام شهيدان
الحمدالله ... حمدا نسعد به فى السعداء من اوليائه ، و نصربه فى نظم الشهداء بسيوف اعدائه . (596)
حمد و ستايش به درگاه خداى يگانه ... حمدى كه در پرتو آن به مرتبه دوستان سعادتمند خدا نايل شويم و در صف شهيدانى كه با شمشير دشمنان خدا به شهادت رسيده اند، قرار گيريم .
امام سجاد - عليه السلام - در دعا براى جنگاوران مسلمان و جهادگران راه خدا به درگاه حق عرضه ميدارد:
فاذا صاف عدوك وعدوه فقللهم فى عينه ... فان حتمت له بالسعادة و قضيت له بالشهادة فبعد ان يجتاح عدوك بااقتل ، و بعد ان يجهدبهم الاسر و بعد ان تاءمن اطراف المسلمنى ، و بعد ان يولى عدوك مدبرين . (597)
خداوند، آن گاه كه رزمنده مسلمان به انگيزه دفاع از قلمرو و اسلام به مصاف با دشمنانت كه دشمنان او نيز هستند - مى رود، شمار نيروهاى دشمن را براى رزمنده مسلمان در نظر گرفته اى و شهادت را برايش رقم زده اى دستيابى وى به اين سعادت و شهادت پس از آن برايش رقم زده اى ، دستيابى وى به اين سعادت و شهادت پس از آن باشد كه دشمن تو را كشته و گروه بازمانده شان را اسير كرده و به نواحى سرزمين اسلامى بخشيده و دشمنان اسلام گريخته باشند.

اهداف والالى جهاد
امام سجاد - عليه السلام - در نگاه جامع و همه جانبه خود به مساله جهاد نبرد با مهاجمان به قلمرو انديشه ها و سرزمينهاى اسلامى ، از ترسيم اهداف و انگيزه هاى ارزشى جهاد فارغ نمانده است ، بلكه با بيان ويژه نيايش به اين مهم نيز پرداخته است .
اللهم و قو بذلك محال اهل السلام و حصن به ديارهم ، و ثمر به اموالهم ، و فرغهم عن محاربتهم لعبادتك و عن منابذتهم للخلوه بك حتى لا يعبد فى بقاع الارض غيرك و لا تعفر لا حد منهم جبهه دونك . (598)
بارالها! به وسيله توانمندى جنگاوران مسلمان و ضعف و اضمحلال مهاجمان كافر، پايگاهها و سرزمينهاى اسلامى را قوت بخش دژهاى ديارشان را مستحكم گردان ، اموالشان را بالنده و پرثمر ساز و خاطر شان را از جنگ با دشمنان آسوده نما و براى عبادت و خلوت و راز نياز با خودت به ايشان فراغت و آرامش عنايت كن تا آنجا كه در جاى جاى زمين جز تو مورد پرستش قرار نگيرد و كسى جز به درگاه خداوندگارى تو پپشانى برخاك نسايد.
سخنى در پايان
ما در اين بخش تلاش كرديم تا گوشه اى از معارف و مطالب گسترده صحيفه را بنمايانيم ول براستى در انتخاب نمونه هايى از ميان صدها درس و پيام ارزنده كه در صحيفه مطرح شده است همواره احساس حسرت داشتيم و آنچه نه به معناى گزينش برترينها، بلكه تنها به منظور نماياندن جلوه اى است از تابش هماره صحيفه ، جلوه اى كه صاحبان بصيرت را كافى است تا با تاءملى فزونتر و بازنگرى در مضامين عالى صحيفه كرانهاى ديگرى از معارف الهى و اخلاق و منش اسلامى را بازيابند و بازشناسند.