مقتل امام حسين (عليه السلام )
گردآورنده : گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم
ترجمه : جواد محدثى
- ۱۹ -
اى ديده !
گريه كن و خشك مباش ؛ بر سرورى اشك بريز كه در كربلا به شهادت رسيد.
زنان جنى از اندوه غم مى گريند و با نوحه بر زنان هاشمى سعادتمند مى
شوند و بر حسين عليه السلام و آن مصيبتهاى بزرگ گريه مى كنند، بر چهره
خويش مى زنند و سياه مى پوشند.
نيز از نوحه هاى آنان است :
زمين از شهادت حسين عليه السلام سر خفام شد،
واى بر قاتل او! واى بر قاتل او كه در آتش گداخته خواهد سوخت .
نيز اين نوحه :
بر پسر فاطمه مى گريم ، آن كه از شهادت او دچار زلزله شديد و ماه گرفت
.
نيز نوحه جنيان شنيده شد كه قصد يارى او را داشتند و مى گفتند: به خدا
پيش شما نيامديم تا آنكه ديدم در كربلا چهره اش بر خاك و گلويش بريده
گشته بود.
(510) (توضيح بيشتر در نقل بعدى است .)
102 - ابن قولويه به سند خويش از ميثمى نقل مى كند:
پنج نفر از كوفيان مى خواستند به يارى حسين عليه السلام بروند. پيرمرد
گفت : من مردى از چنيان هستم ، اين هم پسر من است . مى خواهيم اين مرد
مظلوم را يارى كنيم . فكرى به نظر رسيده است . آن پنج نفر انسان گفتند:
چه فكرى ؟ گفت : به فكرم مى رسد كه پرواز كنم و خبرى از آن قوم براى
شما بياورم تا رفتن شما از روى بصيرت باشد. گفتند: خوب فكرى است . يك
شب و روز غايب شد. آنان صدايى را مى شنيدند، بى آنكه صاحب صدا را
ببينند كه چنين مى گفت :
به خدا قسم پيش شما نيامدم مگر آنكه به چشم خود ديدم كه در كربلا بر
خاك افتاده و سر بريده بود.
اطراف او جوانانى بودند كه از گلوهايشان خون جارى بود و مثل چراغ ،
تاريكى را از بين مى بردند.
بسيار تلاش كردم تا پيش از آنكه آنان با حوريان بهشتى ديدار كنند، به
آنان برسم .
حسين عليه السلام چراغ روشنى بود و خدا مى داند كه من بيهوده سخن نمى
گويم .
همنشين رسول خدا در غرفه هاى بهشتى است و همنشين فاطمه و جعفر طيار، و
شادمان است .
برخى از جوانان از آدميان چنين پاسخش دادند:
برو، قبرى كه تو در آن آرميده اى تا قيامت ابر رحمت بر آن خواهد باريد.
راهى را پيمودى كه پوينده آن بودى و از جام سرشار نوشيدى .
و جوانمردى كه جان خويش را خالص به راه خدا دادند و از مال و زندگى و
خانه و دوستان دل كندند.
(511)
103 - ابن جوزى از شعبى نقل مى كند:
مردم كوفه صدايى را شنيدند كه در شب چنين مى خواند:
بر كشته اى مى گريم كه در كربلا جسمش به خون آغشته شد.
بر كشته اى مى گريم كه بدون گناهى بجز وفا، به دست طغيانگران ستمگر
كشته شد.
بر كشته اى مى گريم كه ساكنان زمين و آسمان بر او گريستند.
اهل بيت او را هتك حرمت كردند و آنچه را خدا درباره زنان حرام كرده
بود، حلال شمردند.
پدرم فداى آن پيكرش عريان بود، ولى نه از دين و حيا.
همه مصيبتها تسليتى دارد، مگر آن داغ و مصيبت كه آن را تسلايى نيست .
زهرى گويد: جنيان بر آن حضرت نوحه خواندند و چنين گفتند:
بهترين زنان جن ، غمگينانه بر او گريه مى كنند و بر چهره مى زنند و در
سوك او سياه مى پوشند.
(512)
|