فاطمه گلواژه آفرينش

سيد ضيا‌ء مرتضوى

- ۵ -


زنان، جايگاه و حقوق(1)

بهترين فرزندانتان
خوش‏قدمى زن
دختر، چه خوب فرزندى است!
نعمت يا حسنه
در مسير بهشت
گل خوشبو
به من خيانت كرده!
انتخاب خداوند تعالى
ارزش‏گذارى قرآن

زنان، جايگاه و حقوق

بخش دوم اين مجموعه، به احاديثى در باره جايگاه زن و خاستگاه اجتماعى او اختصاص يافته است و نخست رواياتى در زمينه ارزش فرزند دختر و مبارزه اسلام با افكار جاهلى در اين خصوص، بازگو مى‏شود. ذكر اين روايات، از دو نظر براى ما قابل توجه است، يكى تأكيد بر بطلان اين تفكر جاهلى كه هنوز رسوبات آن در گوشه و كنار مشاهده مى‏شود؛ يعنى تفاوت گذاشتن ميان فرزند دختر و پسر، و ديگر اينكه نشان‏دهنده تلاش جدى و پى‏گير اسلام و اولياى عظيم‏الشأن آن در دفاع از ارزشهاى انسانى زن، و طرد فرهنگ منحطّ دوران جاهلى است. اسلام كوشش كرده است اين واقعيت در جامعه تثبيت شود كه داشتن فرزند دختر يك ارزش است و نه ضد ارزش، و زن و مرد از نظر حقيقت انسانى داراى يك منزلت هستند و تفاوتى ميان آن دو نيست.

بهترين فرزندانتان

1. پيامبر اكرم(ص):
خَيْرُ اَوْلادِكُمْ الْبَناتُ؛(1)
دختران، بهترين فرزندان شما هستند.

خوش‏قدمى زن

1. پيامبر اكرم(ص):
مِنَ الْمَرْأَةِ أَنْ يَكُونَ بِكْرُها جارِيَةً؛(2)
از ميمنت و خوش‏قدمى زن، اين است كه اولين فرزندش دختر باشد.

دختر، چه خوب فرزندى است!

3. پيامبر اكرم(ص):
نِعْمَ الْوَلَدُ، الْبَناتِ؛ مَلَطَّفاتٌ مُجَهَّزاتٌ، مُؤَنَّساتٌ، مُبارَكاتٌ، مُفَلَّياتٌ؛(3)
دختران چه فرزندان خوبى هستند! چرا كه گرم و با لطافتند، آماده به خدمتند، انس‏گير و با الفتند، با بركتند، و پاكيزه‏اند.

نعمت يا حسنه

4. امام صادق(ع):
الْبَناتُ حَسَناتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ وَ إنَّما يُثابُ عَلَى الْحَسَناتِ وَ يُسْأَلُ عَنِ النِّعْمَةِ؛(4)
دختران، حسنه و نيكى‏اند، و پسران، نعمتند. و همانا بر حسنات ثواب و پاداش داده مى‏شود ولى از نعمت سؤال و بازخواست مى‏گردد.
يكى از جنبه‏هاى حسنه بودن دختران، خود وجود آنان و بها دادن به آنهاست، چرا كه مبارزه‏اى عملى با فرهنگ جاهلى است. از جانب ديگر حسنه شمردن آنها اين توهم غلط را نفى مى‏كند كه آنان سربار زندگى‏اند، با اين گمان كه اين فرزندان پسر هستند كه مى‏توانند بارى را از دوش پدر و مادر بردارند. در روايت بعدى، بهشت، پاداش كسانى معرفى شده است كه داراى فرزند دخترند. واضح است كه صرف داشتن فرزند دختر نمى‏تواند چنين پاداشى را به دنبال داشته باشد بلكه در يك فضاى اسلامى و در يك زندگى سالم با شرايط مورد توجه اسلام، چنين ارزشهايى نيز معنا پيدا مى‏كند و داشتن فرزند دختر و حضور او يك ارزش به شمار خواهد رفت.

در مسير بهشت

5. پيامبر اكرم(ص):
مَنْ عالَ ثَلاثَ بَناتٍ اَوْ ثَلاثَ اَخَواتٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّة.
قِيلَ: يا رَسُولَ اللَّه! وَاثْنَتَيْنِ؟
قالَ: وَاثْنَتَيْنِ.
قِيلَ: يا رَسُولَ اللَّهِ! وَ واحِدَةً؟
قالَ: وَ واحِدَةً؛(5)
كسى كه سه دختر يا سه خواهر را سرپرستى كند؛ بهشت بر او واجب گردد.
گفته شد: اى رسول خدا! دو تا نيز؟
فرمود: دو تا نيز.
گفته شد: اى رسول خدا! يكى نيز؟
فرمود: يكى نيز.
مبارزه با يك پديده فرهنگى غلط در جامعه كه سالها ريشه دوانده و زدودن آثار آن، طبيعى است كه نيازمند سالها تلاش و كار مستمرّ فرهنگى و علمى است. و چندان جاى شگفتى نيست كه هنوز در ميان جامعه اسلامى و اصحاب پيامبر اكرم(ص) و حتى ياران امامان(ع) كسانى باشند كه رگه‏هايى از فرهنگ غلط دوران جاهليت در باره زن و دختر در باورهايشان جاى داشته باشد و آثار آن در گوشه و كنار، ميان گفتار و كردارشان ظاهر گردد. روايات بعدى نشان دهنده اين واقعيت است.

گل خوشبو

6. اين مژده به پيامبر اكرم(ص) داده شد كه داراى دخترى شده است. حضرت(ص) به چهره اصحابش نگاه كرد و آثار كراهت و ناخشنودى را در آنها مشاهده نمود؛ فرمود:
ما لَكُمْ! رَيْحانَةٌ أَشُمُّها وَ رِزْقُها عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. وَ كانَ(ص) أَبا بَناتٍ؛(6)
شما را چه مى‏شود! گياه خوشبويى است كه آن را مى‏بويم و روزى او هم، بر عهده خداوند عز و جل است. و حضرت(ص) پدر چندين دختر بود.
7. جارود بن‏منذر:
قالَ لي أَبُوْعَبْدِاللَّهِ(ع): بَلَغَني اَنَّهُ وُلِدَ لَكَ اِبْنَةٌ فَتَسْخَطُها؛ وَ ما عَلَيْكَ مِنْها؟ رَيْحانَةٌ تَشُمُّها وَ قَدْ كُفِيْتَ رِزْقَها، وَ كانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَبا بَناتٍ. (7)
حضرت صادق(ع) به من فرمود: به من خبر رسيده كه داراى دخترى شده‏اى، اما براى آن ناراحت و خشمناكى؛ چه ضررى به تو دارد؟ گياه خوشبويى است كه آن را مى‏بويى و روزى‏اش هم كه به عهده تو نيست؛ رسول خدا(ص) پدر چندين دختر بود.
از همين روايات مى‏توان به درجه بى‏مهرى و تحقير زن و دختر در دوران ظهور اسلام از همين روايات پى برد چرا كه بعد از حدود يك قرن از پيدايش اسلام و مبارزه عليه ظلمى كه در حق زنان مى‏رفت، هنوز نيز آثار آن حتى در ميان برخى مؤمنانى كه با معارف اهل‏بيت(ع) نيز آشنايى داشتند مشاهده مى‏شد. طبيعى است كه در چنين بينشى، آن مادرى نيز كه چنين فرزند مغضوبى را به دنيا آورد مورد سرزنش و تحقير باشد. روايت بعدى گوياى همين امر است.

به من خيانت كرده!

8. يكى از اصحاب امام صادق(ع):
تَزَوَّجْتُ بِالْمَدِينَةِ فَقالَ لي اَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع): كَيْفَ رَأَيْتَ؟
فَقُلْتُ: ما رَأَى‏ رَجُلٌ مِنْ خَيْرٍ فيِ امْرَأَةٍ اِلاّ وَ قَدْ رَأَيْتُهُ فِيها، وَ لكِنْ خانَتْني.
فَقالَ: وَ ما هُوَ؟
قلتُ: وَلَدَتْ جارِيَةً!
فَقالَ: لَعَلَّكَ كَرِهْتَها؛ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: «آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً (8)»؛(9)
در مدينه ازدواج كردم. پس از آن، امام صادق(ع) از من در باره همسرم پرسيد: او را چگونه ديدى؟
عرض كردم: هيچ مردى، خيرى را در زنى نديد مگر اينكه من آن را در همسرم ديدم، اما به من خيانت كرد!
حضرت(ع) فرمود: چه خيانتى؟
عرض كردم: دخترى زاييد!
حضرت(ع) فرمود: شايد تو اين دختر را خوش ندارى [ولى بدان كه‏] خداوند عز و جل مى‏فرمايد:
«پدرانتان و فرزندانتان، شماها نمى‏دانيد كدام يك از آنان براى شما سودمندترند».
اين گونه برخوردها ناشى از ضعف ايمان و غفلت از ارزشهاى انسانى و اسلامى است، و همان گونه كه در روايت بعدى آمده اين خداى متعال است كه به هر كس بخواهد پسر مى‏دهد و به هر كس بخواهد دختر مى‏بخشد؛ چنان كه مى‏فرمايد:
«يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ اِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ».(10)

انتخاب خداوند تعالى

9. حسين بن‏سعيد:
وُلِدَ لِرَجُلٍ مِنْ اَصْحابِنا جارِيَةٌ فَدَخَلَ عَلى‏ اَبي‏عَبْدِاللَّهِ(ع) فَرَآهُ مُتَسَخِّطاً، فَقالَ لَهُ: أَرأَيْتَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ اَوْحى‏ اِلَيْكَ أَنْ أَخْتارَ لَكَ اَوْ تَخْتارَ لِنَفْسِكَ، ما كُنْتَ تَقُولُ؟
قالَ: كُنْتُ اَقُولُ: يا رَبِّ! تَخْتارُ ليِ.
قالَ: فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدِ اخْتارَ لَكَ ...(11).
مردى از اصحاب ما داراى فرزند دخترى شد. پس از آن به خدمت امام صادق(ع) رسيد؛ حضرت(ع) او را خشمناك ديد؛ به او فرمود: بگو ببينم، اگر خداوند به تو وحى مى‏كرد كه من براى تو انتخاب كنم يا تو براى خودت انتخاب مى‏كنى، چه مى‏گفتى؟
عرض كرد: مى‏گفتم: اى پروردگار! تو برايم انتخاب كن.
حضرت(ع) فرمود: خوب، خداى عز و جل براى تو [دختر را] برگزيده است ... .

ارزش‏گذارى قرآن

10. هنگامى كه اسماء بنت‏عُمَيْس، به همراه شوهرش، جعفر ابن‏ابى‏طالب از حبشه برگشت، وارد بر زنان پيامبر اكرم(ص) شد و گفت:
هَل فِينا شَى‏ءٌ مِنَ الْقُرْآنِ؟
قُلْنَ: لا.
فَأتَتْ رَسُولَ اللَّهِ فَقالَت: يا رَسُولَ اللَّهِ! اِنَّ النِّساءَ لَفيِ خَيْبَةٍ وَ خَسارٍ!
فَقالَ: وَ مِمَّ ذلِكَ؟
قالَت: لِاَنَّهُنَّ لا يُذْكَرْنَ بِخَيْرٍ كَما يُذْكَرُ الرِّجالُ. فَأَنْزَلَ اللَّهُ «اِنَّ الْمُسلِمِينَ وَالْمُسْلِماتِ وَ المُؤْمِنينَ وَ المُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقِينَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمِينَ وَ الصَّائماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرةً وَ اَجْراً عَظِيماً (12)»؛(13)
آيا چيزى از آيات قرآن در باره ما نازل شده؟
گفتند: نه.
لذا اسماء به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! زنان در ناكامى و خسارتند!
پيامبر(ص) فرمود: به چه خاطر؟ عرض كرد: زيرا آن گونه كه مردان به خوبى و خير ياد مى‏شوند، از آنان ياد نمى‏شود.
پس از آن بود كه خداوند اين آيه را نازل فرمود:
«همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان، و مردان مؤمن و زنان مؤمن، و مردان اطاعت‏پيشه خاضع و زنان اطاعت‏پيشه خاضع، و مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان بردبار و زنان بردبار، و مردان باخشوع و زنان باخشوع، و مردان صدقه‏دهنده و زنان صدقه‏دهنده، و مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، و مردان خودنگه‏دار، و زنان خودنگه‏دار، و مردانى كه فراوان به ياد خدايند و زنانِ اين گونه، خداوند براى آنان مغفرت و پاداشى بزرگ را آماده كرده است».
ملاحظه مى‏شود كه زن و مرد در پيشگاه خداوند تعالى در اوصاف ستوده و ارزشهاى انسانى يكسانند و ملاك برترى، عبارت از فضايل و اعمال شايسته‏اى است كه هر كدام دارا هستند و بر همين اساس است كه در روايت بعدى، ارزش يك زن، بيشتر از هزار مرد به شمار رفته است.


1- مستدرك الوسائل، ج‏15، ص‏116.
2- همان، ص‏111.
3- وسائل الشيعه، ج‏15، ص‏100.
4- همان، ص‏104.
5- من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏482، و وسائل الشيعه، ج‏15، ص‏105.
6- من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص‏481.
7- وسائل الشيعه، ج‏15، ص‏102.
8- سوره نساء(4)، آيه‏11.
9- وسائل الشيعه، ج‏15، ص‏101.
10- سوره شورى (42)، آيه 49، «به هر كس بخواهد دخترانى مى‏بخشد و به هر كس بخواهد فرزندان پسر مى‏بخشد».
11- وسائل الشيعه، ج‏15، ص‏102.
12- سوره احزاب (33)، آيه 35.
13- مجمع البيان، ج‏8، ص‏358.