زكات دومين زير بناى اقتصادى اسلام

سيد حسين موسوى راد لاهيجى

- ۱ -


پيشگفتار

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله الذى هدانا لهذا و ما كنا لنهتدى لولا ان هدانا لولا ان هدانا الله وصلى الله على سيدنا محمد و آله الطيبين و لعنة الله على اعدائهم اءجمعين الى قيام يوم الدين .

اما بعد: جسم انسان داراى دو جنبه روحانى و مادى است ، جنبه مادى كه براى هر انسانى ضرورت دارد تا از بدن و جسم خويش و هر آن كس كه در تحت تكفل او بسر مى برد تاءمين و تضمين نمايد. و بنابراين ضروريترين پاسدارى از بدن و جسم انسان ، تغذيه حلال و سالم است كه هم در تربيت روح و روان انسان نقش بنيانى دارد و هم در جسم و بدن انسان مؤ ثر است ، و لذا انسان براى تربيت هم روح و هم جسم على الدوام بايد بخورد و بيآشامد تا مقاومت روحى و جسمى خويش را حفظ نموده و خود را در مقابل كار و كوشش ‍ و تلاش زندگى فكرى و روحى و جسمى حفظ و حراست نموده و زندگى و حيات خويش را تاءمين و تضمين نمايد. و لب كلام اينكه آدمى در تغذيه سالم و حلال و پاك همچنانكه از صرف و تغذيه غذاهاى فاسد بايد اجتناب كند كه در تغذيه حرام و نا پاك بمراتب بيشتر و زيادتر بايد اجتناب نمايد چرا كه غذاهاى حرام و ناسالم موجب بيماريهاى فراوان و كوتاهى عمر و حتى منجر به مرگ او مى شود و نا گفته نماند كه غذاى حرام و مال نا مشروع بمراتب اثر فسادش از غذاهاى فاسد بيشتر است .

اما جنبه دوم : كه جنبه روحى و معنوى انسان است و آن خلاصه مى گردد در نفس و تزكيه نفس بى تزكيه مال ميسر نيست ، يعنى انسان در كنار معنويتهاى خويش بناچار بايد به كسب مال و روزى حلال و طيب و طاهر رغبت كند و سپس اموال حلال خويش را با تزكيه و پرداختن حقوقى كه از جانب خداوند و پيامبر و ائمه عليه السلام مقرر گشته مبادرت ورزد تا بدينوسيله به تزكيه و تربيت نفس بپردازد، چرا كه بدون تزكيه مال هرگز تزكيه و تربيت نفس عائد نمى گردد، بنابراين چون مصرف غذاى فاسد در جسم تاءثير منفى دارد، استفاده از مال حرام در نفس نيز تاءثير منفى خود را خواهد داشت .

بنابراين زكات دومين منبع اقتصادى اسلام و چهارمين فرع اساسى اسلام و فقه شيعه اثنى عشريه مى باشد كه هيچ يك از فرق اسلامى با آن مخالفتى ندارند الآ اينكه در كيفيت دريافت و پرداخت و اصل كيفيت و كميت ممكن است اختلاف نظراتى وجود داشته باشد.

بنابراين اصل اهميت اين فريضه و روند اقتصادى و دينى و فرهنگى آن در اقتصاد اسلام و مسلمين ، اينجانب را بر آن داشت كه تا پس از تحقيقات وسيع در موضوع سلسله بحثهاى فروع دين اين فرائض الهى ، در مورد نماز، كتاب نماز، از ديدگاه قرآن و حديث و در مورد روزه ، كتاب روزه درمان بيماريهاى روح و جسم كه هم اكنون چاپ شانزدهم خود را پيموده اند و كتاب خمس نخستين زير بناى اقتصادى اسلام را چاپ و منتشر نمايم اميد است خداوند متعال بذل عنايت فرموده تا توان تدوين و تاءليف كتابهاى اعتقادى فروع دين و شريعت اسلام را به انجام رسانده تا مورد استفاده عامه مسلمين و نسل جوان خاصه نهادها و ارگانها قرار بگيرد.

بنابراين آنچه در توانم بود به منصه حضور و ظهور آورده و كتاب حاضر را تاءليف نمودم و در اختيار شما علاقمندان محترم گذاشته و توانستم در اين كتاب شريف حق مطلب را ادا نموده و وظيفه شرعى و وجدانى خود دانسته و در اختيار شما اهل زكات قرار داده تا توان علمى و عملى خويش را ايفا نمايم .

اميد است به لطف الهى و عنايات خاصه حضرت حق و در ظل توجهات حضرت وليعصر ارواح من سواه فداه ، در كتاب شريف حج را بزودى به دست گرفته و در اسرع وقت به چاپ و نشر آن مبادرت ورزم انشاالله تعالى . اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى به لطف خويش اين خدمت نا چيز و نا قابل را پذيرفته و اجر و پاداشى كه شايسته اوست به اين حقير ضعيف مرحمت بفرمايد، انشاء الله .

حوزه علميه قم سيد حسين موسوى راد لاهيجى

فصل اول : زكات در اسلام

واژه زكات : اصل الزكوة النمو الحاصل عن بركة الله تعالى (1)

ريشه و اصل زكات به معناى رشد و نمو است كه حاصل از بركت و رحمت خداى تعالى مى باشد و از مفهوم آن اين چنين معنى بر مى آيد كه هر چه داراى رشد و نمو و زياد شدن و بزرگ شدن است با خلق و مشيت الهى تواءم است ، يعنى حركت و رشد، با بركت حضرت حق تعالى منضم است . نظير معنايى كه راغب اصفهانى براى زكات ، و هم در كتاب معجم مقائيس اللغه كرده اند الا اينكه نمو را در جنب بركت خداوند ذكر نكرده و آن اينست :

الزاء و الكاف و الوو (و الحرف المعتل ) اءصل يدل على نماء و زيارة .

در ماده زكو، زا و كاف و واو اصلى است كه دلالت بر نمو و زيادتى دارد.

شاهد بر اينكه زكات بمعنى نمو و زيادتى هست ، تاج العروس پس از بيان معنى زكات براى نمو و رشد مى گويد: از همين باب است حديث حضرت على عليه السلام كه فرمود:

المال تنقصه النفقة و العلم يزكو على الانفاق .

حضرت على عليه السلام فرمود: مال با خرج كردن كم مى شود، لكن علم با تعليم ، نمو و رشد مى نمايد. (مراد از نفقه هزينه عائله است ).

ولى شباهت تعليم علم و تعلم آن همانند رشد و نمو زكات است ، رويهم رفته تا اينجا لغت زكات طبق نظر لغت شناسان بمعنى رشد و نمو آمده ، الا اينكه معناى زكات از نظر راغب اصفهانى نموى است كه حاصل از بركت خداوند است و نشان مى دهد كه زكات و تزكيه اموال موجب بركت مابقى از اموال مى باشد، بنابراين زكات مال نه تنها از آن چيزى نمى كاهد بلكه موجب فزونى و بركت بقيه مال مى گردد.

در قرآن سى و دوبار كلمه زكات بكار برده شده است و در تمامى آياتى كه در برگيرنده بحث زكات است اين واژه به معناى اصطلاحى خود يعنى تزكيه و پاكسازى آمده است و شايد در هيچ يك از اين موارد كلمه زكو و زكات به معنى نمو و رشد (كه معناى لغوى آنست ) نيامده است . مگر در دو آيه ، يكى آيه هشتاد و يك سوره كهف كه به معنى طهارت و پاكى آمده است ، مى فرمايد:

فاءردنا اءن يبد لهما ربهما خيرا منه ركوة و اءقرب رحما

حضرت خضر عليه السلام در پاسخ حضرت موسى عليه السلام كه چرا كشتى را در دريا سوراخ كردى و معيوب ساختى ؟ و آن كودك را چرا كشتى ؟ و آن ديوار را چرا بى مزد ساختى و مرمت نمودى ؟ جوابهاى مناسب هر مورد را داده است و در پاسخ مورد آن كودك چنين فرمود:

و اما الغلام فكان اءبوه مؤ منين فخشينا اءن يرهقهما طغيانا و كفرا، فاردنا اءن يبد لهما خيرا منه زكوة و اقرب رحما . (2)

و اما آن كودك كه پدر و مادرش از مؤ منان بودند، پس ترسيدم كه (آن كودك ) پدر و مادرش را به كفر و طغيان و نا سپاسى وا دارد. (از آنجا كه حضرت با علم غيب از آن اطلاع مى داده معلوم است كه اين كودك مقتول دست حضرت خضر چنين سر نوشتى داشته كه حضرت دست به قتل او ميزند) و در ادامه سخن در آيه بعد مى فرمايد:

پس خواستمن تا باز دهد ايشان را و عطا فرمايد پروردگارشان بجاى آن (كودك )، كودكى بهتر و پاكتر و با رحم تر.

سر اينكه اينجا زكات را به معناى پاكى و طهارت گرفته اينست كه تزكيه در اموال و انفس در همان پاكى و طهارت خلاصه مى گردد.

همچنين در مورد پاكى و طهارت حضرت يحيى عليه السلام كه در سنين كودكى به مقام پيامبريش رساند، چنين مى فرمايد:

يا يحيى حذ الكتاب بقوة و اتيناه الحكم صبيا و حنانا من لدنا و زكوة و كان تقي . (3)

اى يحيى ! كتاب (خدا) را با قوت بگير و ما فرمان نبوت (و عقل كافى ) در كودكى به داديم و رحمت و محبتى از ناحيه خود به او بخشيديم و پاكى (دل و جان ) به او مرحمت كرديم . و او از پرهيزكاران بود.

در اين آيه نيز زكات به معنى پاكى و طهارت آمده است .

زكات يعنى تزكيه زرع و زراعت

خداوند تعالى در قرآن مى فرمايد:

و اتو الزكوة .

بيضاوى در تفسير اين آيه مى گويد:

اءلزكاة من زكى الزرع اذا نما فان اخراجها يستجلب بركة فى المال و يثمر للن فس و فضيلة الكرم (4)

زكات آنست كه كسى پاك سازد زراعت را وقتى كه رشد كند، پس براستى كه اخراجش جلب مى كند بركت را در مال ، و ثمره اش در نفس انسان فضيلت و كرامت است .

اومن الزكاء بمعنى الطهارة فانها تطهر المال من الخبث و النفس من البخل

با اينكه زكات از زكاء به معنى طهارت است ، چرا كه زكات ، مال را از خباثت تطهير مى نمايد و نفس انسان را نيز از خبث طينت و بخل پاك مى سازد.

شيخ طبرسى قدس سره در واژه زكات فرمود:

الزكاة و النماء و الزيادة نظائر فى اللغة (5)

زكات و نماء و زياده از نظر لغت نظير همديگرند

صاحب لغت العين مى گويد:

اءلزكاة زكاة المال و هو تطهيره و زكا الزرع و غيره يزكوا زكاء ممدودا، اءى نما و از داد و هذا لا يز كوا بفلان اءى لا يليق به الزكاء الشفع و الخساء الوتر واءصله تثمير المال بالبركة التى يجعلها الله فيه (6)

زكات زكات مال است و زكات مال موجب تطهير آنست و زكات زراعت و غير زراعت موجب بركت خاصى است و نمو و رشد و فزونى دارد.

اين فزونى و بركت از جانب كسى و بوسيله شخصى نيست ، كه كسى قدرت و لياقت اين بركت و رشد به معنى به ثمر رساندن مال و فايده آنست ، مالى كه خداوند در آن بركت قرار مى دهد و اين بركت در توان انسانها و غير خداوند نمى باشد.

واژه زكات به قول محقق حلى قدس سره به معنى تطهير نيز آمده است :

الزكوة فى اللغة الزيادة و النمو و التطهير

زكات در لغت به معنى زياده و رشد و نمو و طهارت و پاكى آمده است .

زكات از ديدگاه محقق حلى قدس سره

اين فقيه عاليمقدار در كتابش در معنا و تعريف زكات مى فرمايد:

و فى الشرع اءسم لحق يجب فى المال يعتبر فى وجوبه النصاب و سميت

بذلك لاءن بها يز داد و يطهر المال من حق المساكين و مؤ ديها من الاثم

در شرع مقدس زكات اسمى است براى حقى كه در مال واجب گشته است و در وجوبش نصابى معتبر شده كه اگر بحد نصاب نرسد زكات ندارد و اينكه چرا اين حق واجب زكات ناميده شده بدين علت است كه در دادن زكات ثواب است و تطهير مال است ، همچنين تاءمين خواستهاى مساكين است و مهمتر اين كه مؤ دى زكات از گناه پاك مى گردد. (7)

كلمه زكات از زكو يا زكى به معنى نمو و پاكى و تطهير گرفته شده است و در اصطلاح شرعى قسمتى از مال است كه شخص مسلمان اگر مالش بحد نصاب برسد بايد بعنوان اطاعت از امر خداوند بپردازد و زكات با نام صدقه در قرآن ياد شده و بنام انفاق هم آمده ، ولى با يك مشخصه معلوم و معين بعنوان زكات پرداخت مى گردد و پرداخت الزامى زكات براى تاءمين اجتماعى و رفع نيازمنديهاى جامعه مسلمان مى باشد و اين خود از جمله مفاهيم و تعاليم عاليه اسلام است كه شارع مقدس مكرر به آن توصيه كرده است و زكات نقش مؤ ثرى در تعديل ثروتها و درآمدها دارد، كه جامعه را نيز تا حدى هماهنگ و متوازن و برابر مى سازد و سطح زندگى سرمايه داران را پائين و سطح زندگى مستضعفان را بالا مى برد و توازن نسبى ايجاد مى نمايد، قرآن مى گويد:

و الذين فى اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم . (8)

كسانيكه در مال و دارائى خود حقى معين و معلوم قرار دهند تا به فقيران سائل و آبرومند محروم برسانند.

حق معلوم در آيه شريفه مالى غير از زكات است ، كه پس از پرداخت حقوق واجب ، مثل خمس يا زكات ، بنامهاى بائنه ، ماعون و يا زكات باطنى كه به خويشاوندان فقير و فقراء شيعه را با آن صله و كمك مى نمايند.

زكات ظاهرى و زكات باطنى

همانگونه كه ذكر شد زكات از نظر لغت و اصطلاح فقه داراى معناى متفاوتى است ، و ذكر شد كه زكات از نظر لغت ، به معنى ، نمو و رشد و به عبادت ديگر به معنى بركت است ، لذا هر گونه خدمات مالى و مادى به ارحام يا جيران ، بعنوان صله و يا هر نوع كمك به مستمندان و مستضعفان ، زكات محسوب مى گردد و در اسلام با عنوان زكات باطنى معرفى شده است ، كه زكات واجب را ظاهرى مى نامند.

چرا كه زكات واجب فريضه است و صدقات و مبرات موجب تقويت ايمان و عقيده ميباشد.

در روايت مفضل بن عمر مى خوانيم كه گفت :

در محضر امام صادق عليه السلام بودم مردى از آن حضرت پرسيد كه در مال چقدر زكات بايد پرداخت گردد؟

فقال عليه السلام له : الزكاة الظاهرة ام الباطنة تريد؟

حضرت فرمود: كدام زكات را مى گوئى ، زكات ظاهرى ؟ يا زكات باطنى ؟

آنمرد گفت : هر دو را جمعا اراده كرده ام .

فقال عليه السلام : اما لظاهرة ففى كل اءلف ، خمسة و عشرون ، و اما الباطنة فلا تستاءثر (9) على اءخيك بما هو اءحوج اءليه منك . (10)

امام عليه السلام فرمود: اما زكات ظاهرى در هر يكهزار، بيست و پنج (دينار، يا رطل ، يا كيل ، يا مثقال و امثال ذلك ) مى باشد. و اما زكات باطنى برادرت را بر نفس خويش ‍ اختيار كن و آنچه مورد نيازش است و بدان احتياج دارد، خواسته اش را بر آورده كن و نيازش را تاءمين نما.

اينست مفهوم و مضامين زكات در اسلام كه موجبات تاءمين نيازمنديهاى جامعه را بر آورده مى كند و بنابراين در اين مكتب بزرگترين ايده طبقات مستضعف جامعه اسلامى بررسى و مورد عمل قرار گرفته است . پر واضح است كه هيچ مكتبى اين چنين يار محرومان و مستضعفان نمى باشد. اين اسلام است كه درس سخاوت و اداء وظيفه به مسلمانان مى آموزد و در راه نصرت و كمك به محرومان از هر نوع كمك و خدمت مضابقه ندارد.

زكات فطرة

زكات بر دو قسم است : زكات مال و زكات بدن . زكات بدن را زكات فطره مى نامند. در تعريف زكات فطره آقا حضرت موسى بن جعفر عليه السلام مى فرمايد:انه سئل عن صدقة الفطرة اءهى مما قال الله تعالى اقيمو الصلوة و اتو الزكوة ؟ فقال نعم . (11)

راوى پرسيد از آنحضرت از صدقه (زكات ) فطره ، آيا همين زكات فطره است از آنچه كه خداوند تعالى فرمود: نماز بپاى داريد و زكات بپردازيد؟

پس حضرت فرمود: بلى همين است .

و عن الصادق عليه السلام : هى الفطرة التى اء فترض الله على المؤ منين (12)

حضرت صادق عليه السلام نيز فرموده : اءقيمو الصلوة و اتو الزكاة همان زكات فطره است آنكه خداوند فرض نموده بر مؤ منين .

خطاب حضرت احديت بمؤ منين ، در اين آيه ، اينكه نماز يا (نماز عيد فطر) بپاداريد و زكات بدن فطره بپردازيد.

اين روايت نقض زكات مال نيست ، بلكه مى تواند هم در خصوص زكات مال و هم زكات فطره باشد.

فصل دوم : قرآن و زكوة

زكات از ديدگاه قرآن :

وجوب زكات و فائل آن و عقوبت ترك آن و علل و عوامل و اسرار آن را از نظرات قرآن كتاب وحى بررسى نموده ، تا ببينيم خداوند تعالى از چه هدفى و چه خيرى را اراده نموده و براى عقوبت مانع الزكات چه حكمى صادر كرده و چه علل و فلسفه اى را در كتابش قرآن كريم تبيين فرموده است . خداوند در اوصاف متقين مى فرمايد:

اءلذين يؤ منون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون . (13)

متقين كسانى هستند كه ايمان به غيب دارند و اقامه نماز مى نمايند و از آنچه ما روزيشان كرديم انفاق مى كنند.

در تفسير امام عسگرى عليه السلام آمده است : كه خداوند تبارك و تعالى فرمود:

و از آنچه به آنان انفاق نموده ايم و روزى كرده ايم (از اموال و از قوت و قدرت ، و جسم و جان و علم و جاه ) انفاق مى نمايند و صدقه مى دهند، آنان تحمل زحمت كرده و حقوق الهى را به اهلشان تاءديه مى نمايند، به محتاجان قرض مى دهند و حاجات آنان را بر آورده مى كنند و دست ضعفاء مى گيرند و خدمات زيادى به آنها ارائه مى دهند و از جمله آنها اينكه آنان را از مهلكه خطر مى رهانند و اءمتعه ضعفا را بعنوان كمك و اعانات براى ايشان حمل مى نمايند، پياده ها را بر مركب خويش سوار مى كنند و كسانى را كه از نظر ايمان بر آنان برترى دارند بر جان و مال خويش ترجيح مى دهند و با مؤ منانى كه در رديف و درجه آنان قرار دارند با مال خويش ترجيح مى دهند و با مؤ منانى كه در رديف و درجه آنان قرار دارند با مال و جان خويش مساوات مى نمايند و از علوم و دانش خويش طالبان علم را بهره مند مى سازند و نيز فضائل اهلبيت عليه السلام را براى محبين آنان و هر كس كه آرزوى هدايتشان را دارد نقل مى نمايند.

اينچنين در تفسير امام عليه السلام از آيه شريفه تفسير شده و بنظر شما خوانندگان محترم رسيده است . (14)

اينست امر و فرمان آفريدگار جهان كه همه چيز را به بندگانش اعطا فرموده و در مقابل بندگان نيز بايد حقوق الهى را از مايملك خويش اداء نمايند و زكات دهند و از عيال الله تعالى كه مستحقين زكوتند پذيرائى و پرستارى كنند و نيز اينست او صاف متقين زيرا متقين همواره در راه تزكيه نفس و اموال خويشند كه مى فرمايد:

و اقيموا الصلوة و اتوا الزكوة ... . (15)

و نماز بپا داريد و زكات بپردازيد.

در اين آيه كه كرارا در قرآن آمده است خداوند تعالى هم تزكيه نفس را اراده ، فرموده است و هم تزكيه مال را، از زكات آنچه خداوند مرحمت فرموده بخل نورزيد درباره آنهائيكه در پرداخت حقوق الهى بخل مى ورزند مى فرمايد:

و لا يحسبن الذين يبخلون بما اتاهم الله من فضله هو خيزا لهم بل هو شر لهم ... (16)

و نپندارند آنانكه بخل مى ورزند بآنچه داد خداوند ايشان را از فضل خويش كه آن خير است ايشان را (به منفعت ايشان است ) بلكه آن بدتر است براى آنه.

پرداخت زكات رحمت و بركت مى آورد:

خداوند تعالى به نمازگزاران و زكات دهندگان و صاحبان قرض الحسنه به خدا را وعده آمرزش گناهان و بهشت برين داده است . و در اين آيه شريفه مى فرمايد:

... انى معكم لئن اءقمتم الصلوة و اءتيتم الزكوة و اءمنتم برسلى و عزرتموهم و اءقرضتم الله قرضا حسنا لاء كفرن عنكم سيئاتكم و لاء دخلنكم جنات تجرى من تحتها الانهار فمن كفر بعد ذلك منكم فقد ضل سوآء السبيل . (17)

در قسمتى از اين آيه مى فرمايد: من با شمايم همانا اگر شما نماز بپا داريد و زكات بدهيد و به رسولانم ايمان داشته باشد و نيرو دهيد ايشان را و بخداوند وامى نيكو بدهيد و هر آينه از شما بديهاى شما را پاك ساخته و محو و نابود مى نمائيم و شما را به بهشتهاى خود در مى آورم ، بهشتهائيكه از زيرشان نهرها جارى است ، پس آنكه كافر شد از شما به راستيكه راهش را گم كرده است .

رحمت خداوند بر مؤ ديان :

خداوند تبارك و تعالى در سوره مباركه اعراف اين بشارت را مى دهد كه رحمت واسعه او شامل حال همه موجودات است خصوصا رحمت خويش را شامل حال كسانى مى داند كه پرهيزكار مى باشند و زكات مال خويش را مى دهند و به آيات او ايمان دارند، آنجا كه مى فرمايد:

و رحمتى وسعت كل شى ء فساءكتبها للذين يتقون و يؤ تون الزكوة و الذين هم باياتنا يؤ منون . (18)

و رحمتم فراگير همه چيز است ، پس بزودى آن را بطور مسلم براى بندگان پرهيزكارم مقرر نموده و براى آنان بنويسم آنانيكه از پرهيزگارانند و زكات مال خويش را مى پردازند، و به آيات ما ايمان دارند.

مؤ ديان نماز و زكات از مؤ منانند:

قرآن كريم ايمان را در اختصاص خاشعين و متوكلين و بر پاكنندگان نماز و مؤ ديان زكات قرار داده و در اوصاف ايشان مى فرمايد:

انما المؤ منون الذين اذا ذكر الله و جلت قلوبهم و اذا تليت عليهم اياته زادتهم ايمانا و على ربهم يتو كلون . الذين يقيمون الصلوة و مما رزقنا هم ينفقون . (19)

همانا گروندگان و مؤ منان آنانى هستند كه چون بذكر خداوند تعالى مشغول گردند، دلهاى آنان بلرزد و چون آيات قرآن بر آنان خوانده شود، ايمانشان افزون گردد و بر پروردگارشان توكل مى نمايند. آنهائيكه اقامه نماز مى كنند و از آنچه روزيشان كرديم انفاق مى نمايند.

تمامى اين اوصاف در اختصاص كسانى است كه با تاءديه زكات تزكيه نفس كرده اند و ذكر و ياد و عشق خدا را بجان و دل خريده اند، خداوند بر اموالشان بركت دهد و بر عمر با عزتشان بيافزايد.

مؤ ديان نماز و زكات به پيشگاه خدا ترسناكند:

در آيه اى از سوره مباركه برائت ، خداوند عمران و آبادانى مساجد و بهره برداريهاى نهائى معنوى را در اختصاص مؤ منان بخدا و روز جزاء و نماز گزاران و زكات دهندگان قرار داده و مى فرمايد:

انما يعمر مساجد الله من امن بالله و اليوم الاخر و اءقام الصلوة و اتى الزكوة و لم يخش الا الله فعسى اءولئك اءن يكونوا من المهتدين . (20)

جز اين نيست كه عمارت مى كند مسجدهاى خداوند را كسيكه گرويد بخداوند و روز باز پسين و بر پاداشت نماز را و زكات داد و از كسى جز خداوند نترسيد، پس شايد آنان از هدايت يافته گان باشند.

خداوند منان زكات دهندگان را در رديف كسانى قرار داد كه مساجد خدا را آباد و از مؤ منين بروز قيامت و از اقامه كنندگان نمازند و ايشان جز از خداوند از كسى واهمه و هراس ‍ ندارند و خداى مهربان به آنان مژده هدايت و رستگارى داده است .

قبولى توبه مبتنى بر صحت نماز و زكات است

در اين ارتباط، قرآن كريم نسبت به كفارى كه در حال جنگ با مسلمانان بودند مى فرمايد:

فاذا انسلخ الا شهر الحرم فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم واقعد و الهم كل مرصد فان تابوا و اءقاموا الصلوة و اتو الزكوة فخلوا سبيلهم ان الله غفور رحيم . (21)

پس اگر اشهر حرم (ماههاى حرام ) منسلخ شد و پايان يافت هر كجا آنان (مشركين ) را يافتند بكشيد و راه را بر آنها تنگ كنيد، مگر آنكه توبه كنند و نماز بگذارند و زكات بدهند كه در اين صورت دست از آنها برداريد كه خداوند آمرزنده و مهربان است .

خداوند تعالى دو اصل نماز و زكات را پس از توبه براى مشركين ملاك عمل قرار داده و در حقيقت توبه كردنشان را منوط به اقامه نماز و اداء زكات دانسته است ، پس اگر كفار توبه كردند و اقامه نماز نموده و ايتاء زكات كردند، پس راه را بروى ايشان باز كنيد كه خداوند آنان را مى آمرزد.

اخطار شديد بر زراندوزان بخيل

قرآن در مورد زراندوزان بخيل و ممسك كه حاضر به پرداخت حقوق الهى نيستند، شديدا اخطار مى كند و آنان را بعذاب اليم بشارت مى دهد و مى فرمايد:

... و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لا ينفقونها فى سبيل الله فبشرهم بعذاب اءليم . يوم يحمى عليها فى نار جهنم فتوى بها جباههم و جنوبهم و ظهور هم هذا ما كنرتم لاءنفسكم فذو قوا كنتم تكنزون . (22)

و آنانيكه طلا و نقره ، گنج مى كنند و در راه خدا انفاق نمى نمايند، (زكات و خمس نمى دهند) پس آنان را بشارت ده بعذاب دردناك در آن روز كه آنان را به درون آتش جهنم تفتيده بيافكنند، پس صورتها و پهلوها و پشتهايشان داغ مى گردد. (و به آنان گفته مى شود) اينست آن چيزى كه گنج كرديد براى خويش بس بچشيد عذاب آنچه را كه كنز كرديد. (و از پس ‍ خود گذاشتيد و زكات را به اهلش نپرداختيد.

نفرين ابدى بر زراندوزان خونخوار، كه خون مستمندان و مستضعفان و محرومان را در شيشه كردند و سر كشيدند و به ايتام و پيرزنان و سالخوردگان از كار افتادگان ، رحم نكردند. صد چندان عذاب درد ناك ابدى در انتظار ايشان باد، كه به سزاى اعمال ننگينشان خواهند رسيد.

مردم را به اداء نماز و زكات امر كنيد:

اسلام مصداق واقعى امر بمعروف و نهى از منكر را اقامه نماز و ايتاء زكات مى داند. پروردگار مهربان در آيه شريفه مى فرمايد: و المؤ منون و المؤ منات بعضهم اءولياء بعض ‍ ياءمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصلوة و يؤ تون الزكوة و يطيعون الله و رسوله اءولئك سيرحمهم الله ان الله عزيز حكيم . (23)

خداوند تعالى بپا دارندگان و اداء كنندگان زكات را مطيع و منقاد خود پيامبرش معرفى فرموده و آنان را بشارت به رحمت واسعه خويش داده و مى فرمايد:

مؤ منين و مؤ منات بعضى از ايشان دوستان بعض ديگرند و آنان يكديگر را اءمر به معروف و نهى از منكر مى نمايند و ايشان بپا مى دارند نماز را و اداء مى كنند زكات را و (در همه حالات ) اطاعت از خدا و رسول صلى الله عليه و آله مى نمايند و اين گروه بزودى رحمت خداوند نصيبشان مى گردد، و براستى كه خداوند حكيم و دانا است .

روشن است كه عامل پيروزى و رستگارى در اسلام ، نماز و زكات است ، كه اولى براى تزكيه نفس و دومى براى تزكيه مال است ، كه اطاعت محض خداى تعالى و رسولش صلى الله عليه و آله در همين دو عبادت نهفته است .

چه تجارت و دوستى ، برتر از نماز و زكات است ؟!!

خداوند تبارك و تعالى در مورد بپا داشتن نماز و اداء زكات آنچه را از اموال كه به آنان اعطا نموده تاءكيد فرمود كه بطور سر و علانيه (مخفى و آشكار) بپردازند، قبل از فرا رسيدن قيامت ، كه در آن روز نه بيع و شرائى و نه دوستانى بدرد انسان مى خورند بلكه در آن جا تجارتى جز نماز و دوستى مهربانتر از زكات نيست كه به دادش برسند.

لذا چنين مى فرمايد:

قل لعبادى الذين آمنوا يقيموا الصلوة و ينفقوا مما رزقناهم سرا و علانية من قبل ان ياءتى يوم لا بيع فيه و لا خلال . (24)

(اى پيامبر)، بگو به بندگانم ، آنهائيكه ايمان آورده اند كه نماز بپاى دارند و از آنچه روزيشان كرديم ، انفاق كنند (زكات دهند)، بطور نهان و آشكار، پيش از آنكه بيايد روزى كه نه بيعى باشد در آن و نه دوستى (كسى به جز خدا به كار آنان نبايد).

پس از مؤ منان ، شما نماز را بپاى داريد و از آنچه خدا به شما روزى كرده انفاق كنيد و زكات مالتان را بپردازيد. و به گنجداران بخيل و گردآورندگان ممسك و لئيم اخطار كنيد كه اندوخته هاى كلان شما وزر و وبالتان شده و در قيامت چون شعله هاى آتش به جانتان خواهد افتاد و دامنتان را خواهد گرفت .!!

از ربا بپرهيزيد، به زكات روى آوريد:

و ما اتيتم من ربا ليربوا فى اموال الناس فلا يربوا عندالله و ما اتيتم من زكوة تريدون وجه الله فاولئك هم المضعفون . (25)

آنچه بعنوان زيادتى و ربا مى پردازيد تا در اموال مردم فراوانى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت و آنچه را به عنوان زكات مى پردازيد و تنها رضاى خدا را مى طلبيد (مايه بركت است و) كسانى كه چنين مى كنند داراى پاداش مضاعفند.

يعنى اينان با پرداخت زكات اجر و ثوابى به نزد خداوند خواهند داشت و اموالشان نيز فزونى و بركتى خاص پيدا خواهد كرد.

اندوخته هاى شما بزودى در تملك ديگران و گاهى دشمنانتان در خواهد آمد. ولى اهل زكات آنچه از مالشان با دادن زكات مى كاهند، بزودى جايش پر خواهد شد، و خداوند از بركتى خاص بر اموالشان مى افزايد.

مؤ ديان نماز و زكات ، خير دنيا و آخرت دراستقبال شماست ؟!!

نماز و زكات از فرائض بزرگ و بسيار مهم اسلام است . و هر دو مثل سلسله به هم پيوسته و وابسته اند و صحت و پذيرش هر دو، مبتنى بهم ديگرند، اگر زكات پرداخت نگردد با پول و مال غير مزكى نماز و ساير عبادات غير صحيح و باطل است بنابراين دو عامل بزرگ و مهم شريعت كه احكام اسلام مبتنى بر آنست نماز زكات است و اين نه تنها در اسلام مهم شمرده شده ، بلكه در اديان گذشته و در زمان پيامبران سلف نيز داراى اهميت و ارزش خاص خود بوده است . چنانچه پيامبر اولوالعزم خدا، حضرت عيسى عليه السلام در زمان صباوت و كودكى در گاهواره كه يكى از معجزات او همانا تكلم او در گهواره بوده ، ارائه مى دهد و خود را متعهد به اداء نماز و زكات دانسته است .

همانگونه كه در قرآن كريم از زبان عيسى مسيح عليه السلام مى خوانيم :

قال انى عبدالله اتانى الكتاب و جعلنى نبيا. و جعلنى مباركا اين ما كنت و اوصانى بالصلوة والزكوة ما دمت حيا (26)

ناگهان عيسى زبان به سخن گشود و گفت : من بنده خدايم ؛ او كتاب آسمانى به من داده و مرا پيامبر خود قرار داده است و مرا هر جا كه باشم وجودى پر بركت دانسته ، و تا زمانى كه زنده ام مرا به نماز و زكات توصيه كرده است .

پيامبران خدا اهلبيت خويش را به نماز و زكات فرمان مى دهند:

پيامبر خدا حضرت اسماعيل عليه السلام اهل و خانواده خويش را به نماز و زكات امر مى كند كه اين عمل مرضى رضاى حضرت احديت است .

آنجا كه مى فرمايد:

و كان ياءمر اهله بالصلوة و الزكوة و كان عند ربه مرضي . (27)

(حضرت اسماعيل عليه السلام ) به اهلبيتش (يا امتش ) امر به نماز و زكات نمود و اين كار نزد پروردگارش پسنديده و شايسته مى باشد.

اهميت اين دو فريضه الهى وقتى روشن مى گردد كه مى بينيم پيامبرى عظيم الشاءن اهلبيت گرامش و امت شريفش را به اين دو فريضه بزرگ اين چنين توصيه و سفارش مى نمايد.

پيامبران خود را، به اداء نماز و زكات فرمان داديم :

پيامبران صالح خدا از نوادگان حضرت ابراهيم عليه السلام كه از طرف خدا منصب امامت و پيشوايى داشتند به امر پروردگار مهربان به امت هاى خويش ، اقامه نماز و ايتاء زكات توصيه مى كردند.

در اين آيات خداى مهربان مى فرمايد:

و هبنا له اسحق و يعقوب نافلة و كلا جعلنا صالحين . و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اءقام الصلوة و ايتاء الزكوة و كانوا لنا عابدين . (28)

و بر (ابراهيم ) اسحق و يعقوب بخشيديم و همه آنان را مردانى صالح قرار داديم . و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى كردند، و انجام كارهاى نيك و بر پاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم و تنها ما را عبادت مى كردند.

بهترين هدايتهاى نظرى و عملى در مكتب انبياء هدايت به نماز و زكات است و همه خصوصيات خير و ثواب و فوائد مادى و معنوى در آنها نهفته است و بعنوان فعل الخيرات مجموعه همه خوبيها و نيكيها، ناميده شده است .