رساله توضيح المسائل با تجديد نظر و اضافات

آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی (ره)

- ۱۴ -


مـسـالـه 1517 - در نـماز آيات ممكن است انسان بعد از نيت و تكبير و خواندن حمد, آيه هاى يك سوره را پنج قسمت كند و يك آيه يا كمتر يابيشتر آن را بخواند و به ركوع رود و سربردارد و بدون ايـنـكـه حمد بخواند, قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به ركوع رود, و همين طور تاپيش از ركوع پنجم سوره را تمام نمايد, مثلا به قصد سوره قل هو اللّه احد , بسم اللّه الرحمن الرحيم قل هـو اللّه احـد بگويد و به ركوع رود,بعد بايستد و بگويد اللّه الصمد دوباره به ركوع رود و بعد از ركوع بايستد و بگويد لم يلد باز به ركوع رود و بايستد و بگويد ولم يولد و برود به ركوع باز هم سر بردارد و بگويد ولم يكن له كفوا احد و بعد از آن به ركوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن , دو سـجده كند,و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول بجا آورد, و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سـلام دهـد.
و نيز جايز است كه به كمتر از پنج قسمت تقسيم نمايد, لكن هر وقت سوره را تمام كرد لازم است حمد را قبل از ركوع بعدى بخواند, و بنابر احتياط لازم با بسمله تنها ركوع نكند.

مـسـالـه 1518 - اگر در يك ركعت از نماز آيات , پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در ركعت ديگر يك حمد بخواند و سوره را پنج قسمت كندمانعى ندارد.

مـسـالـه 1519 - چيزهائى كه در نمازهاى يوميه واجب و مستحب است , در نماز آيات هم واجب و مـسـتـحب مى باشد, ولى در نماز آيات درصورتى كه به جماعت باشد مستحب است بجاى اذان و اقامه سه مرتبه بگويند الصلاة و در غير جماعت چيزى نيست .

مـسـالـه 1520 - مستحب است پيش از ركوع و بعد از آن تكبير بگويد, و بعد از ركوع پنجم و دهم قبل از تكبير سمع اللّه لمن حمده نيزبگويد.

مـسـالـه 1521 - مستحب است پيش از ركوع دوم و چهارم و ششم و هشتم و دهم قنوت بخواند, و اگر فقط قنوت پيش از ركوع دهم بخواندكافى است .

مـسـالـه 1522 - اگر در نماز آيات شك كند كه چند ركعت خوانده و فكرش به جائى نرسد, نماز باطل است .

مـسـالـه 1523 - اگـر شـك كـند كه در ركوع آخر ركعت اول است يا در ركوع اول ركعت دوم و فـكرش به جائى نرسد, نماز باطل است , ولى اگرمثلا شك كند كه چهار ركوع كرده يا پنج ركوع , چـنـانـچـه شك او پيش از رسيدن به سجده بوده , ركوعى را كه شك دارد بجا آورده يا نه بايدبجا آورد, ولى اگر به سجده رسيده باشد بايد به شك خود اعتنا نكند.

مـسـالـه 1524 - هر يك از ركوع هاى نماز آيات ركن است كه اگر عمدا يا اشتباها كم يا زياد شود نماز باطل است .

نماز عيد فطر و قربان

مـسـالـه 1525 - نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام (ع ) واجب است و بايد به جماعت خوانده شـود, و در زمـان ما كه امام (ع ) غائب است مستحب مى باشد و مى شود آن را به جماعت يا فرادى خواند.

مـسـالـه 1526 - وقت نماز عيد فطر و قربان از اول آفتاب روز عيد تا ظهر است .

مـسـالـه 1527 - مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند, و در عيد فطر مـسـتـحـب اسـت بعد از بلند شدن آفتاب افطاركنند و زكاة فطره را هم بدهند, بعد نماز عيد را بخوانند.

مـسـالـه 1528 - نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت اول بعد از خواندن حمد وسوره , بايد پنج تكبير بگويد, و بعد از هر تكبيريك قنوت بخواند, و بعد از قنوت پنجم تكبير ديگرى بگويد و به ركوع رود و دو سجده بجا آورد و برخيزد, و در ركعت دوم چهار تكبيربگويد و بعد از هر تكبير قنوت بخواند و تكبير پنجم را بگويد و به ركوع رود و بعد از ركوع دو سجده كند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.

مـسـالـه 1529 - در قنوت نماز عيد فطر و قربان هر دعا و ذكرى بخواند كافى است ولى بهتر است ايـن دعـا را بـخواند اللهم اهل الكبرياءوالعظمة واهل الجود والجبروت واهل العفو والرحمة واهل الـتـقوى والمغفرة اساءلك بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيداولمحمد (ص ) ذخرا وشرفا وكـرامة ومزيدا ان تصلي على محمد وآل محمد وان تدخلني في كل خير ادخلت فيه محمدا وآل مـحـمد وان تخرجني من كل سوء اخرجت منه محمدا وآل محمد صلواتك عليه وعليهم اللهم اني اساءلك خير ما ساءلك به عبادك الصالحون واعوذ بك ممااستعاذ منه عبادك المخلصون .

مـسـالـه 1530 - در زمان غائب بودن امام (ع ) مستحب است بعد از نماز عيد فطر و قربان دو خطبه بخوانند.
و بهتر است كه در خطبه عيد فطراحكام زكاة فطره , و در خطبه عيد قربان احكام قربانى را بگويند.

مـسـالـه 1531 - نماز عيد سوره مخصوصى ندارد ولى بهتر است كه در ركعت اول آن سوره شمس ( سوره 91 ) و در ركعت دوم سوره غاشيه ( سوره 88 ) را بخوانند, يا در ركعت اول سوره سبح اسم ( سوره 87 ) و در ركعت دوم سوره شمس را بخوانند.

مـسـالـه 1532 - مستحب است نماز عيد را در صحرا بخوانند, ولى در مكه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود.

مـسـالـه 1533 - مستحب است پياده و پا برهنه و با وقار به نماز عيد بروند و پيش از نماز غسل كنند و عمامه سفيد بر سر بگذارند.

مـسـالـه 1534 - مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده كنند, و در حال گفتن تكبيرها دستها را بلند كنند وكسى كه نماز عيد مى خواند, اگرامام جماعت است , يا فرادى نماز مى خواند, نماز را بلند بخواند.

مـسـالـه 1535 - بعد از نماز مغرب و عشا شب عيد فطر و بعد از نماز صبح آن , و بعد از نماز عيد فطر مـستحب است اين تكبيرها را بگويد اللّه اكبر, اللّه اكبر, لا اله الا اللّه واللّه اكبر, اللّه اكبر وللّه الحمد, اللّه اكبر على ما هدانا .

مـسـالـه 1536 - مستحب است انسان در عيد قربان بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخـر آنها نماز صبح روز دوازدهم است ,تكبيرهائى را كه در مـسـالـه پيش گفته شد بگويد, و بعد از آن بگويد اللّه اكبر على ما رزقنا من بهيمة الانعام والحمد للّه على ما ابلانا .
ولى اگر عيد قربان را در منى باشد مستحب است بعد از پانزده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز سيزدهم ذى حجه است ,اين تكبيرها را بگويد.

مـسـالـه 1537 - احتياط مستحب آن است كه زنها از رفتن به نماز عيد خوددارى كنند, ولى اين احتياط براى زنهاى پير نيست .

مـسـالـه 1538 - در نماز عيد هم مثل نمازهاى ديگر, ماموم بايد غير از حمد و سوره چيزهاى ديگر نماز را خودش بخواند.

مـسـالـه 1539 - اگر ماموم موقعى برسد كه امام مقدارى از تكبيرها را گفته , بعد از آنكه امام به ركوع رفت , بايد آنچه از تكبيرها و قنوتها راكه با امام نگفته خودش بگويد, و اگر در هر قنوت يك سبحان اللّه يا يك الحمد للّه بگويد كافى است .

مـسـالـه 1540 - اگر در نماز عيد موقعى برسد كه امام در ركوع است , مى تواند نيت كند و تكبير اول نماز را بگويد و به ركوع رود.

مـسـالـه 1541 - اگر در نماز عيد يك سجده يا تشهد را فراموش كند, احتياط آن است كه بعد از نماز آن را بجا آورد, ولى اگر كارى كه براى آن در نماز يوميه سجده سهو لازم است پيش آيد لازم نيست دو سجده سهو بنمايد.

اجير گرفتن براى نماز

مـسـالـه 1542 - بـعـد از مـرگ انسان , مى شود براى نماز و عبادتهاى ديگر او كه در زندگى بجا نياورده , ديگرى را اجير كنند, يعنى به او مزددهند كه آنها را بجا آورد, و اگر كسى بدون مزد هم آنها را انجام دهد صحيح است .

مـسـالـه 1543 - انـسـان مى تواند براى بعضى از كارهاى مستحبى مثل حج و عمره و زيارت قبر پيغمبر و امامان (ع ), از طرف زندگان اجيرشود, و نيز مى تواند كار مستحبى را انجام دهد و ثواب آن را براى مردگان يا زندگان هديه نمايد.

مـسـالـه 1544 - كسى كه براى نماز قضاى ميت اجير شده , بايد يا مجتهد باشد يا مسائل نماز را از روى تقليد صحيح بداند, يا آنكه عمل به احتياط كند در صورتى كه موارد احتياط را كاملا بداند.

مـسـالـه 1545 - اجير بايد موقع نيت , ميت را معين نمايد و لازم نيست اسم او را بداند, پس اگر نيت كند از طرف كسى نماز مى خوانم كه براى اواجير شده ام كافى است .

مـسـالـه 1546 - اجير بايد عمل را به قصد آنچه در ذمه ميت است بجا آورد, و اگر عملى را انجام دهد و ثواب آن را براى او هديه كند كافى نيست .

مـسـالـه 1547 - بايد كسى را اجير كنند كه اطمينان داشته باشند عمل را انجام مى دهد.

مـسـالـه 1548 - كسى را كه براى نمازهاى ميت اجير كرده اند, اگر بفهمند كه عمل را بجا نياورده يا باطل انجام داده , بايد دوباره اجيربگيرند.

مـسـالـه 1549 - هرگاه شك كند كه اجير عمل را انجام داده يا نه , و شخص ثقه باشد و بگويد انجام داده ام كافى است , و اگر شك كند كه عمل اوصحيح بوده يا نه , بنا بر صحت آن بگذارد.

مـسـالـه 1550 - كـسـى را كه عذرى دارد و مثلا با تيمم يا نشسته نماز مى خواند, نمى شود براى نمازهاى ميت اجير كرد, اگرچه نماز ميت هم همان طور قضا شده باشد.

مـسـالـه 1551 - مرد براى زن و زن براى مرد مى تواند اجير شود, و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز بايد اجير به تكليف خود عمل نمايد.

مـسـالـه 1552 - در قضاى نمازهاى ميت ترتيب واجب نيست مگر در نمازهائى كه ادا آنها ترتيب دارد مثل نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا ازيك روز چنان كه سابقا گذشت .

مـسـالـه 1553 - اگر با اجير شرط كنند كه عمل را به طور مخصوصى انجام دهد بايد همان طور بجا آورد, و اگر با او شرط نكنند بايد در آن عمل به تكليف خود رفتار نمايد, و احتياط مستحب آن اسـت كـه از وظـيفه خودش و ميت هركدام كه به احتياط نزديكتر است به آن عمل كند,مثلا اگر وظيفه ميت گفتن سه مرتبه تسبيحات اربعه بوده و تكليف او يك مرتبه است , سه مرتبه بگويد.

مـسـالـه 1554 - اگر با اجير شرط نكنند كه نماز را با چه مقدار از مستحبات آن بخواند, به مقدار واجب اكتفا كند كافى است .

مـسـالـه 1555 - اگر انسان چند نفر را براى نماز قضاى ميت اجير كند, بنابر آنچه در مـسـالـه ( 1552 ) گفته شد لازم نيست براى هر كدام آنهاوقتى را معين نمايد.

مـسـالـه 1556 - اگر كسى اجير شود كه مثلا در مدت يك سال نمازهاى ميت را بخواند و پيش از تـمام شدن سال بميرد, بايد براى نمازهائى كه مى دانند بجا نياورده , ديگرى را اجير نمايند.
و اگر احتمال مى دهند كه بجا نياورده بنابر احتياط واجب نيز اجير بگيرد.

مـسـالـه 1557 - كـسـى را كه براى نمازهاى ميت اجير كرده اند, اگر پيش از تمام كردن نمازها بـمـيـرد و اجـرت هـمـه آنها را گرفته باشد, چنانچه شرط كرده باشند كه تمام نمازها را خودش بخواند, اگر قادر بر عمل بوده اجاره صحيح و اجاره كننده مى تواند اجرة المثل باقيمانده را بگيرد يـاآنـكـه اجاره را فسخ نموده و اجرة المثل مقدارى را كه بجا آورده كسر و مابقى را بگيرد, و اگر قـادر نـبـوده اجـاره نسبت به مابعد فوت اجير باطل است و مى تواند اجرة المسم -اى باقيمانده را گـرفـتـه يا آنكه اجاره مقدار گذشته را فسخ نموده و اجرة المثل او را بدهد, و اگر شرط نكرده بـاشـندكه خودش بخواند بايد ورثه اش از مال او اجير بگيرند, اما اگر مال نداشته باشد بر ورثه او چيزى واجب نيست

مـسـالـه 1558 - اگر اجير پيش از تمام كردن نمازهاى ميت بميرد و خودش هم نماز قضا داشته بـاشـد, بـعـد از عـمـل به دستورى كه در مـسـالـه قبلى ذكر شد, اگر چيزى از مال او زياد آمد, در صـورتـى كـه وصـيـت كرده باشد و ورثه اجازه بدهند, براى تمام نمازهاى او اجير بگيرند, و اگر اجازه ندهند, ثلث آن را به مصرف نماز او برسانند.

احكام روزه

روزه آن اسـت كه انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از نه چيزى كه بعدا گفته مى شود خوددارى نمايد.

نيت

مـسـالـه 1559 - لازم نـيـسـت انسان نيت روزه را از قلب خود بگذراند يا مثلا بگويد فردا را روزه مى گيرم , بلكه همين قدر كه بنا داشته باشدبراى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب كـارى كـه روزه را بـاطـل مى كند انجام ندهد كافى است .
و براى آنكه يقين كند تمام اين مدت را روزه بـوده , بـايد مقدارى پيش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.

مـسـالـه 1560 - انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن نيت كند, و بهتر آن است كه شب اول ماه هم نيت روزه همه ماه را بنمايد.

مـسـالـه 1561 - وقت نيت روزه ماه رمضان از اول شب است تا اذان صبح .

مـسـالـه 1562 - وقـت نـيت روزه مستحبى از اول شب است تا موقعى كه به اندازه نيت كردن به مغرب وقت مانده باشد كه اگر تا اين وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و نيت روزه مستحبى كند روزه او صحيح است .

مـسـالـه 1563 - كسى كه پيش از اذان صبح در غير روزه ماه رمضان بدون نيت روزه خوابيده است , اگر پيش از ظهر بيدار شود و نيت كندروزه او صحيح است , چه روزه واجب باشد چه مستحب , و اگـر بـعـد از ظـهـر بيدار شود, نمى تواند نيت روزه واجب نمايد.
و اما در ماه رمضان اگربى نيت خـوابـيـده باشد اگرچه پيش از ظهر بيدار شود و نيت كند, صحت روزه اش محل اشكال است , و لازم است آن روز را امساك كرده بعدقضا نمايد.

مـسـالـه 1564 - اگر بخواهد غير روزه رمضان روزه ديگرى بگيرد بايد آن را معين نمايد, مثلا نيت كـنـد كـه روزه قـضا يا روزه نذر مى گيرم , ولى در ماه رمضان لازم نيست نيت كند كه روزه ماه رمـضـان مـى گـيـرم , بـلـكه اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش نمايد و روزه ديگرى را نيت كند,روزه ماه رمضان حساب مى شود.

مـسـالـه 1565 - اگر بداند ماه رمضان است و عمدا نيت روزه غير رمضان كند, بنابر احتياط واجب نه روزه رمضان حساب مى شود و نه روزه اى كه قصد كرده است .

مـسـالـه 1566 - اگـر مثلا به نيت روز اول ماه روزه بگيرد, بعد بفهمد دوم يا سوم بوده , روزه او صحيح است .

مـسـالـه 1567 - اگر پيش از اذان صبح نيت كند و بيهوش شود و در بين روز به هوش آيد, بنابر احتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام نمايد,و اگر تمام نكرد قضاى آن را بجا آورد.

مـسـالـه 1568 - اگر پيش از اذان صبح نيت كند و مست شود و در بين روز به هوش آيد, احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را تمام كند وقضاى آن را هم بجا آورد.

مـسـالـه 1569 - اگـر پـيش از اذان صبح نيت كند و بخوابد و بعد از مغرب بيدار شود, روزه اش صحيح است .

مـسـالـه 1570 - اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر ملتفت شود, چنانچه كـارى كـه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد, يا بعد از ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است , روزه او بـاطـل مـى بـاشـد, ولـى بايد تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد و بعداز رمـضـان هـم آن روزه را قـضا نمايد.
و همچنين است حكم بنابر احتياط واجب اگر پيش از ظهر ملتفت شود, و كارى كه روزه را باطل مى كندانجام نداده باشد.

مـسـالـه 1571 - اگر بچه پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود, بايد روزه بگيرد, و اگر بعد از اذان بالغ شود, روزه آن روز بر او واجب نيست .

مـسـالـه 1572 - كسى كه براى بجا آوردن روزه ميتى اجير شده , اگر روزه مستحبى بگيرد اشكال نـدارد, ولـى كـسـى كـه روزه قضا يا روزه واجب ديگرى دارد, نمى تواند روزه مستحبى بگيرد, و چـنـانـچـه فـرامـوش كـنـد و روزه مـسـتـحـب بگيرد در صورتى كه پيش از ظهر يادش بيايد, روزه مستحبى او بهم مى خورد و مى تواند نيت خود را به روزه واجب برگرداند, و اگر بعد از ظهر ملتفت شود, روزه او باطل است , و اگر بعد ازمغرب يادش بيايد, روزه اش صحيح است .

مـسـالـه 1573 - اگـر غير از روزه ماه رمضان روزه معين ديگرى بر انسان واجب باشد, مثلا نذر كرده باشد كه روز معينى را روزه بگيرد,چنانچه عمدا تا اذان صبح نيت نكند, روزه اش باطل است , و اگـر نداند كه روزه آن روز بر او واجب است , يا فراموش كند وپيش از ظهر يادش بيايد, چنانچه كـارى كـه روزه را بـاطـل مـى كـنـد انجام نداده باشد ونيت كند, روزه او صحيح , و گرنه باطل مى باشد.

مـسـالـه 1574 - اگر براى روزه واجب غير معينى مثل روزه كفاره عمدا تا نزديك ظهر نيت نكند اشـكـال نـدارد, بلكه اگر پيش از نيت تصميم داشته باشد كه روزه نگيرد يا ترديد داشته باشد كه بگيرد يا نه , چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و پيش از ظهر نيت كند, روزه او صحيح است .

مـسـالـه 1575 - اگر در ماه رمضان پيش از ظهر, كافر مسلمان شود, بنابر احتياط واجب بايد نيت روزه كند و روزه را تمام نمايد, و اگر آن روزرا روزه نگيرد, قضاى آن را بجا آورد.

مـسـالـه 1576 - اگر در وسط روز ماه رمضان پيش از ظهر يا بعد از آن مريض خوب شود, روزه آن روز واجب نيست هر چند تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد.

مـسـالـه 1577 - روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان , واجب نيست روزه بـگـيـرد.
و اگر بخواهد روزه بگيرد, نمى تواندنيت روزه رمضان كند, يا نيت كند كه اگر رمضان است روزه رمضان و اگر رمضان نيست روزه قضا يا مانند آن باشد, بلكه بايد نيت روزه قضاو مانند آن بـنـمـايد, وچنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده , از رمضان حساب مى شود.
ولى در صورتى كه قـصد كند آنچه را كه فعلا خدا از اوخواسته است انجام دهد بعد معلوم شود رمضان بوده نيز كافى است .

مـسـالـه 1578 - اگـر روزى را كه شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان , به نيت روزه قضا يا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگيرد و دربين روز بفهمد كه ماه رمضان است , بايد نيت روزه ماه رمضان كند.

مـسـالـه 1579 - اگر در روزه واجب معينى مثل روزه رمضان مردد شود كه روزه خود را باطل كند يـا نـه , يا قصد كند كه روزه را باطل كند,روزه اش باطل مى شود, اگرچه از قصدى كه كرده توبه نمايد و كارى هم كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد.

مـسـالـه 1580 - در روزه مستحب و روزه واجبى كه وقت آن معين نيست مثل روزه كفاره , اگر قـصـد كـند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد يا مردد شود كه بجا آورد يا نه , چنانچه بجا نياورد و پيش از ظهر دوباره نيت روزه كند, روزه او صحيح است .

چيزهائى كه روزه را باطل مى كند

مـسـالـه 1581 - نه چيز روزه را باطل مى كند: اول : خوردن و آشاميدن .
دوم : جماع .
سـوم : استمناء, و استمناء آن است كه انسان با خود يا ديگرى غير از جماع , كارى كند كه منى از او بيرون آيد.
چهارم : دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر (ع ).
پنجم : رساندن غبار به حلق .
ششم : فرو بردن تمام سر در آب .
هفتم : باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح .
هشتم : اماله كردن با چيزهاى روان .
نهم : قى كردن .
و احكام اينها در مسائل آينده گفته مى شود:

1 - خوردن و آشاميدن :

مـسـالـه 1582 - اگر روزه دار با التفات به اينكه روزه دارد عمدا چيزى بخورد يا بياشامد, روزه او بـاطل مى شود, چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب , چه معمول نباشد مثل خاك و شيره درخت , و چه كم باشد يا زياد.

مـسـالـه 1583 - اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده , بايد لقمه را از دهان بيرون آورد, و چنانچه عمدا فرو ببردروزه اش باطل است و به دستورى كه بعدا گفته خواهد شد كفاره هم بر او واجب مى شود.

مـسـالـه 1584 - اگر روزه دار سهوا چيزى بخورد يا بياشامد, روزه اش باطل نمى شود.

مـسـالـه 1585 - آمپولى كه عضو را بى حس مى كند يا به جهت ديگر استعمال مى شود, براى روزه دار اشـكـال ندارد.
و بهتر آن است كه ازاستعمال آمپولى كه به جاى دوا و غذا بكار مى برند خوددارى كند.

مـسـالـه 1586 - اگر روزه دار چيزى را كه لاى دندان مانده است عمدا فرو ببرد, روزه اش باطل مى شود.

مـسـالـه 1587 - كـسـى كه ميخواهد روزه بگيرد,لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند, ولى اگربداندغذائى كه لاى دندان مانده درروزفرومى رود, چنانچه خلال نكند روزه اش باطل ميشود.

مـسـالـه 1588 - فرو بردن آب دهان , اگرچه بواسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد, روزه را باطل نمى كند.

مـسـالـه 1589 - فرو بردن اخلاط سر و سينه , تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد, ولى اگر داخل فضاى دهان شود, احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرند.

مـسـالـه 1590 - اگر روزه دار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد يا به مرض مبتلا شود, مى تواند به اندازه اى كه از خوف نجات پيداكند آب بياشامد ولى روزه او باطل مى شود, و اگر ماه رمضان باشد, بايد در بقيه روز از بجا آوردن كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.

مـسـالـه 1591 - جـويـدن غـذا بـراى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولا به حلق نـمـى رسد, اگرچه اتفاقا به حلق برسد, روزه راباطل نمى كند, ولى اگر انسان از اول بداند كه به حلق مى رسد, روزه اش باطل مى شود و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب است .

مـسـالـه 1592 - انسان نمى تواند براى ضعف , روزه را بخورد, ولى اگر ضعف او به قدرى است كه معمولا نمى شود آن را تحمل كرد, خوردن روزه اشكال ندارد.

2 - جماع :

مـسـالـه 1593 - جماع روزه را باطل مى كند, اگرچه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.

مـسـالـه 1594 - اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد,روزه باطل نمى شود.

مـسـالـه 1595 - اگر عمدا جماع نمايد و شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه , روزه او باطل است و لازم است قضا نمايد ولى كفاره واجب نيست .

مـسـالـه 1596 - اگر فراموش كند كه روزه است وجماع نمايد, روزه او باطل نمى شود, ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد بايد فورا از حال جماع خارج شود, و اگر خارج نشود روزه او باطل است .

3 - استمناء:

مـسـالـه 1597 - اگر روزه دار استمناء كند ( معناى استمناء در مـسـالـه 1581 گذشت ), روزه اش باطل مى شود.

مـسـالـه 1598 - اگر بى اختيار منى از انسان بيرون آيد, روزه اش باطل نيست .

مـسـالـه 1599 - هرگاه روزه دار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم مى شود, يعنى در خواب منى از او بـيـرون مـى آيد, جايز است بخوابد هرچندبه سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد, و اگر محتلم شود روزه اش باطل نمى شود.

مـسـالـه 1600 - اگر روزه دار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود, واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.

مـسـالـه 1601 - روزه دارى كه محتلم شده , مى تواند بول كند اگرچه بداند بواسطه بول كردن باقى مانده منى از مجرى بيرون مى آيد.

مـسـالـه 1602 - روزه دارى كه محتلم شده اگر بداند منى در مجرى مانده ودر صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد, بنابر احتياط واجب بايد پيش از غسل بول كند.

مـسـالـه 1603 - كسى كه به قصد بيرون آمدن منى بازى و شوخى كند, اگرچه منى از او بيرون نيايد, بايد روزه را تمام كند و قضا هم بنمايد.

مـسـالـه 1604 - اگـر روزه دار بـدون قصد بيرون آمدن منى مثلا با زن خود بازى و شوخى كند, چـنـانچه اطمينان دارد كه منى از او خارج نمى شود اگرچه اتفاقا منى بيرون آيد, روزه او صحيح است , ولى اگر اطمينان ندارد, در صورتى كه منى از او بيرون آيد, روزه اش باطل است .

4 - دروغ بستن به خدا و پيغمبر:

مـسـالـه 1605 - اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبران و جـانـشـيـنـان پيغمبران عمدا نسبتى را بدهد كه دروغ است - اگرچه فورا بگويد دروغ گفتم يا تـوبـه كـنـد - روزه او بـاطـل اسـت , و احـتـيـاط واجـب آن است كه به حضرت زهرا (س ) هم به دروغ نسبتى ندهد.

مـسـالـه 1606 - اگر بخواهد خبرى را كه نمى داند راست است يا دروغ نقل كند, بنابر احتياط واجب بايد از كسى كه آن خبر را گفته , يا از كتابى كه آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.

مـسـالـه 1607 - اگر چيزى را به اعتقاد اينكه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده , روزه اش باطل نمى شود.

مـسـالـه 1608 - اگـر چيزى را كه مى داند دروغ است , به خدا و پيغمبر نسبت دهد و بعدا بفهمد آنچه را كه گفته راست بوده , بايد روزه را تمام كند و قضاى آن را هم بجا آورد.

مـسـالـه 1609 - اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمدا به خدا وپيغمبر وجانشينان پيغمبر نسبت دهد روزه اش باطل مى شود, ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.

مـسـالـه 1610 - اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر (ص ) چنين مطلبى فرموده اند و او جائى كه در جـواب بايد بگويد نه , عمدا بگويد بلى , ياجائى كه بايد بگويد بلى عمدا بگويد نه , روزه اش باطل مى شود.

مـسـالـه 1611 - اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم , يا در شب به دروغ بـه آنـان نـسبتى بدهد و فرداى آن كه روزه مى باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است , روزه اش باطل مى شود.

5 - رساندن غبار به حلق :

مـسـالـه 1612 - غبار غليظ را روزه دار به حلق برساند روزه را باطل مى كند, چه غبار از چيزى باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد, ياغبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است مثل خاك .

مـسـالـه 1613 - اگر بواسطه باد غبارى غليظ پيدا شود و انسان با اينكه متوجه است مواظبت نكند و به حلق برسد, بنابر احتياط واجب روزه اش باطل مى شود.

مـسـالـه 1614 - احتياط واجب آن است كه روزه دار بخار غليظ و دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.

مـسـالـه 1615 - اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود, چنانچه يقين يا اطمينان داشته كه به حلق نمى رسدروزه اش صحيح است , و همچنين اگر گمان مى كرده كه به حلق نمى رسد.

مـسـالـه 1616 - اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند, يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد روزه اش باطل نمى شود.

6 - فرو بردن سر در آب :

مـسـالـه 1617 - اگـر روزه دار عمدا تمام سر را در آب فرو برد, اگرچه باقى بدن او از آب بيرون باشد, بنابر احتياط روزه اش باطل مى شود.
ولى اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقدارى از سر بيرون باشد, روزه باطل نمى شود.

مـسـالـه 1618 - اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد, روزه اش باطل نمى شود.

مـسـالـه 1619 - اگر به قصد اينكه تمام سر را زير آب ببرد, در آب فرو رود و شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه , روزه اش باطل است ولى كفاره ندارد.

مـسـالـه 1620 - اگر تمام سر زير آب برود اگرچه مقدارى از موها بيرون بماند, روزه باطل مى شود.

مـسـالـه 1621 - سر فرو بردن در غير آب از چيزهاى روان مانند شير به روزه ضررى ندارد بلكه اظهر اين است كه فرو بردن سر در آب مضاف نيز روزه را باطل نمى كند اگرچه احوط ترك است .

مـسـالـه 1622 - اگر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و آب تمام سر او را بگيرد, يا فراموش كند كه روزه است و سر در آب فرو برد, روزه اوباطل نمى شود.

مـسـالـه 1623 - اگر به خيال اينكه آب سر او را نمى گيرد خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد, روزه اش اشكال ندارد.

مـسـالـه 1624 - اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد, يا ديگرى به زور سر او را در آب فـرو برد, چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است , يا آن كس دست بردارد, بايد فورا سر را بيرون آورد, و چنانچه بيرون نياورد, روزه اش باطل مى شود.

مـسـالـه 1625 - اگر فراموش كند كه روزه است و به نيت غسل سر را در آب فرو برد, روزه و غسل او هر دو صحيح است .

مـسـالـه 1626 - اگر بداند كه روزه است و عمدا براى غسل سر را در آب فرو برد, چنانچه روزه او مـثل روزه رمضان واجب معين باشد, روزه و غسل او هر دو باطل است , و اگر روزه مستحب باشد يا روزه واجبى باشد كه مثل روزه كفاره وقت معينى ندارد و افطار آن جايز است غسل او صحيح و روزه اش باطل مى باشد.

مـسـالـه 1627 - اگـر براى آنكه كسى را از غرق شدن نجات دهد, سر را در آب فرو برد, اگرچه نجات دادن او واجب باشد روزه اش باطل مى شود.

7 - باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح :

مـسـالـه 1628 - اگر جنب عمدا در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند روزه اش باطل است , و كسى كه وظيفه اش تيمم است و عمدا تيمم ننمايد روزه اش نيز باطل است .
و حكم قضاء ماه رمضان بعدا خواهد آمد.

مـسـالـه 1629 - اگر در روزه غيرماه رمضان وقضاءآن از روزه هاى واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است , جنب عمدا تا اذان صبح غسل نكند اظهر اين است كه روزه اش صحيح است .

مـسـالـه 1630 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است چنانچه عمدا غسل نكند تا وقت تنگ شود, بايد تيمم كند و روزه بگيرد.

مـسـالـه 1631 - اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد, بايد روزه آن روز را قـضا نمايد, و اگر بعد از چندروز يادش بيايد, بايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد, مثلا اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز, بايد روزه سه روز را قضا كند.

مـسـالـه 1632 - كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد, اگر خود را جنب كند, روزه اش باطل است و قضا وكفاره بر او واجب مى شود.

مـسـالـه 1633 - اگر براى آنكه بفهمد وقت دارد يا نه , جستجو نمايد, گمان كند كه به اندازه غسل وقـت دارد و خـود را جنب كند و بعد بفهمدوقت تنگ بوده و تيمم كند, روزه اش صحيح است , و نيز بدون جستجو گمان كند كه وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده , و با تيمم روزه بگيرد صحيح است .

مـسـالـه 1634 - كـسى كه در شب ماه رمضان جنب است ومى داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نـمى شود, نبايد غسل نكرده بخوابد, و چنانچه پيش از غسل بخوابد و تا صبح بيدار نشود, روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود.

مـسـالـه 1635 - هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود, احتياط واجب آن است كه پـيـش از غـسل در صورتى كه عادتش به بيدارشدن نباشد نخوابد اگرچه احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود.

مـسـالـه 1636 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد كه اگر بخوابد پيش از اذان صـبـح بيدار مى شود, چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بـخـوابد و تا اذان خواب بماند, روزه اش صحيح است .
و همچنين است كسى كه عادت بيدارشدن قبل از اذان صبح را داشته و احتمال بيدار شدن را نيز بدهد.

مـسـالـه 1637 - كـسـى كـه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود, چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند, در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند, بنابر احتياط قضا بر او واجب مى شود.

مـسـالـه 1638 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است ويقين دارد يااحتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود, چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه , در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود, روزه اش باطل و قضا و كفاره لازم است .

مـسـالـه 1639 - اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و يقين كند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدارمى شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غـسـل كـنـد, چـنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود, بايد روزه آن روز را قضا كند, واگر از خـواب دوم بـيـدار شـود و براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود, قضاى روزه واجب مى شود و بنابر احتياط استحبابى كفاره نيز بدهد.

مـسـالـه 1640 - مـراد از خـواب اول و دوم و سوم - در صورتى كه انسان در خواب محتلم شود - خـوابـى اسـت كـه بـعـد از بـيدار شدن بخوابد, واماخوابى كه در آن محتلم شده خواب اول حساب نمى شود.

مـسـالـه 1641 - اگرروزه دار در روز محتلم شود, واجب نيست فورا غسل كند.

مـسـالـه 1642 - هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده , اگرچه بداند پيش از اذان محتلم شده , روزه او صحيح است .

مـسـالـه 1643 - كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد, هرگاه تا اذان صبح جنب بماند, اگرچه از روى عمد نباشد روزه او باطل است .

مـسـالـه 1644 - كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد, اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است , مى تواند آن روز را روزه بگيرد, ولى اگر در شب بفهمد جنب شده و تا اذان صبح غسل نكند, آن روز را نمى تواند روزه قضابگيرد.

مـسـالـه 1645 - اگر در روزه واجبى غير قضاى روزه رمضان از روزه هائى كه مثل روزه كفاره وقت مـعينى ندارد عمدا تا اذان صبح جنب بماند,اظهر اين است كه روزه اش صحيح است ولى بهتر آن است كه غير از آن روز, روز ديگرى را روزه بگيرد.

مـسـالـه 1646 - اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمدا غسل نكند, در روزه مـاه رمضان , روزه اش باطل است , و درغير آن باطل نيست اگرچه احوط غسل كردن است .
و زنى كـه وظـيـفه اش نسبت به حيض يا نفاس , تيمم است , در روزه ماه رمضان اگر عمداپيش از اذان صبح تيمم نكند روزه اش باطل است .

مـسـالـه 1647 - اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد, بايد تيمم نمايد و بنابراحتياط واجب بايد تا اذان صبح بيدار بماند.

مـسـالـه 1648 - اگر زن نزديك اذان صبح در ماه مبارك رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد, روزه اش صحيح است .

مـسـالـه 1649 - اگـر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك باشد, يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند, اگرچه نزديك مغرب باشد, روزه او باطل است .

مـسـالـه 1650 - اگـر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد, روزه هائى كه گرفته صحيح است .

مـسـالـه 1651 - اگـر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند,روزه اش باطل است , ولى چنانچه كوتاهى نكند مثلا منتظر باشد كه حمام زنانه شود, اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند روزه اوصحيح است .

مـسـالـه 1652 - اگـر زنـى كه در حال استحاضه كثيره است , غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احـكام استحاضه در مـسـالـه ( 407 ) گفته شدبجا آورد, روزه او صحيح است , و اظهر اين است كه در استحاضه متوسطه اگرچه غسل نكند روزه اش صحيح است .

مـسـالـه 1653 - كسى كه مس ميت كرده ( يعنى جائى از بدن خود را به بدن ميت رسانده ) مى تواند بـدون غـسـل مـس مـيـت روزه بگيرد, و اگر درحال روزه هم ميت را مس نمايد, روزه او باطل نميشود.

8 - اماله كردن :

مـسـالـه 1654 - اماله كردن با چيز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد, روزه را باطل مى كند.

9 - قى كردن :

مـسـالـه 1655 - هـرگـاه روزه دار عـمـدا قى كند اگرچه بواسطه مرض و مانند آن ناچار باشد, روزه اش باطل مى شود, ولى اگر سهوا يا بى اختيارقى كند اشكال ندارد.

مـسـالـه 1656 - اگر در شب چيزى بخورد كه مى داند بواسطه خوردن آن , در روز بى اختيار قى مى كند, احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.

مـسـالـه 1657 - اگـر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند, چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد, بايد خوددارى نمايد.

مـسـالـه 1658 - اگر مگس در گلوى روزه دار برود, چنانچه ممكن باشد, بايد آن را بيرون آورد و روزه او بـاطـل نـمـى شود, ولى اگر بداند كه بواسطه بيرون آوردن آن قى مى كند, واجب نيست بيرون آورد و روزه او صحيح است .

مـسـالـه 1659 - اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به شكم يادش بيايد كه روزه است , بيرون آوردن آن لازم نيست و روزه اوصحيح است .

مـسـالـه 1660 - اگـر يقين داشته باشد كه بواسطه آروغ زدن , چيزى از گلو بيرون مى آيد, بنابر احتياط نبايد عمدا آروغ بزند, ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.

مـسـالـه 1661 - اگـر آروغ بـزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد, بايد آن را بيرون بريزد, و اگر بى اختيار فرو رود, روزه اش صحيح است .