رساله توضيح المسائل با تجديد نظر و اضافات

آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی (ره)

- ۶ -


مـسـالـه 598 - اگر كافور پيدا نشود, يا فقط به اندازه غسل باشد, حنوط لازم نيست , و چنانچه از غـسـل زيـاد بيايد ولى به همه هفت عضونرسد بنابر احتياط بايد اول به پيشانى و اگر زياد آمد به جاهاى ديگر بمالند.

مـسـالـه 599 - مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميت بگذارند.
احكام نماز ميت مـسـالـه 600 - نماز خواندن بر ميت مسلمان يا بچه اى كه محكوم به اسلام و شش سال او تمام شده باشد واجب است .

مـسـالـه 601 - نـمـاز خـواندن بر بچه اى كه شش سال او تمام نشده , رجاء مانعى ندارد, ولى نماز خواندن بر بچه اى كه مرده به دنيا آمده مستحب نيست .

مـسـالـه 602 - نماز ميت بايد بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود, و اگر پيش از اينها, يا در بين اينها بخوانند, اگرچه از روى فراموشى يا ندانستن مـسـالـه باشد كافى نيست .

مـسـالـه 603 - كسى كه مى خواهد نماز ميت بخواند, لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمم باشد و بدن و لـبـاسـش پاك باشد, و اگر لباس او غصبى هم باشد اشكال ندارد, اگرچه بهتر آن است كه تمام چيزهائى را كه در نمازهاى ديگر لازم است رعايت كند.

مـسـالـه 604 - كسى كه بر ميت نماز مى خواند, بايد رو به قبله باشد, و نيز واجب است ميت را مقابل او به پشت بخوابانند, به طورى كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاى او به طرف چپ نمازگزار باشد.

مـسـالـه 605 - بـنابر احتياط مكان نمازگزار بايد غصبى نباشد, و نيز بايد از جاى ميت پست تر يا بلندتر نباشد ولى پستى و بلندى مختصراشكال ندارد.

مـسـالـه 606 - نمازگزار بايد از ميت دور نباشد, ولى كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند, اگر از ميت دور باشد, چنانچه صفها به يكديگرمتصل باشند اشكال ندارد.

مـسـالـه 607 - نـمـازگزار بايد مقابل ميت بايستد, ولى اگر نماز به جماعت خوانده شود و صف جماعت از دو طرف ميت بگذرد, نماز كسانى كه مقابل ميت نيستند اشكال ندارد.

مـسـالـه 608 - بين ميت ونمازگزار بنابر احتياط بايد پرده و يا ديوار و يا چيزى مانند اينها نباشد, ولى اگر ميت در تابوت و مانند آن باشداشكال ندارد.

مـسـالـه 609 - در وقـت خواندن نماز بايد عورت ميت پوشيده باشد, و اگر كفن كردن او ممكن نيست , بنابر احتياط بايد عورتش را اگرچه باتخته و آجر و مانند اينها باشد بپوشانند.

مـسـالـه 610 - نماز ميت را بايد ايستاده و با قصد قربت بخواند, و در موقع نيت ميت را معين كند, مثلا نيت كند نماز مى خوانم بر اين ميت قربة الى اللّه .

مـسـالـه 611 - اگر كسى نباشد كه بتواند نماز ميت را ايستاده بخواند, مى شود نشسته بر او نماز خواند.

مـسـالـه 612 - اگر ميت وصيت كرده باشد كه شخص معينى بر او نماز بخواند, احتياط مستحب آن است كه آن شخص از ولى ميت اجازه بگيرد.

مـسـالـه 613 - مـكروه است بر ميت چند مرتبه نماز بخوانند, ولى اگر ميت اهل علم و تقوا باشد مكروه نيست .

مـسـالـه 614 - اگر ميت را عمدا يا از روى فراموشى يا به جهت عذرى بدون نماز دفن كنند, يا بعد از دفـن مـعـلوم شود نمازى كه بر او خوانده شده باطل بوده است تا وقتى جسد او از هم نپاشيده واجب است با شرطهائى كه براى نماز ميت گفته شد به قبرش نماز بخوانند.

دستور نماز ميت

مـسـالـه 615 - نماز ميت پنج تكبير دارد و اگر نمازگزار پنج تكبير به اين ترتيب بگويد كافى است : بعد از نيت و گفتن تكبير اول بگويد اشهد ان لا اله الا اللّه واءن محمدا رسول اللّه , و بعد از تكبير دوم بـگـويد اللهم صل على محمد وآل محمد , و بعد از تكبير سوم بگويد اللهم اغفرللمؤمنين والـمؤمنات , و بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد اللهم اغفر لهذا الميت و اگر زن است بگويد اللهم اغفر لهذه الميتة , و بعد, تكبير پنجم را بگويد.
و بـهـتر است بعد از تكبير اول بگويد اشهد اءن لا اله الا اللّه وحده لا شريك له واءشهد اءن محمدا عـبـده ورسوله ارسله بالحق بشيرا ونذيرا بين يدي الساعة , و بعد از تكبير دوم بگويد اللهم صل على محمد وآل محمد وبارك على محمد وآل محمد وارحم محمدا وآل محمد كاءفضل ما صليت وبـاركت وترحمت على ابراهيم وآل ابراهيم انك حميد مجيد وصل على جميع الانبياء والمرسلين والشهداء والصديقين وجميع عباد اللّه الصالحين , و بعد از تكبير سوم بگويد اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات والمسلمين والمسلمات , الاحياء منهم والاموات تابع بيننا وبينهم بالخيرات انك مجيب الـدعوات انك على كل شي ء قدير , و بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد اللهم ان هذا عبدك وابن عبدك وابن امتك نزل بك واءنت خير منزول به اللهم انا لا نعلم منه الا خيرا وانت اعلم بـه مـنـا, الـلـهم ان كان محسنا فزد في احسانه وان كان مسيئا فتجاوز عنه واغفر له , اللهم اجعله عندك في اءعلى عليين واخلف على اءهله في الغابرين وارحمه برحمتك يا اءرحم الراحمين وبعد, تكبير پنجم را بگويد.
ولى اگر ميت زن است بعد از تكبير چهارم بگويد اللهم ان هذه امتك وابنة عـبـدك وابنة امتك نزلت بك وانت خيرمنزول به اللهم انا لا نعلم منها الا خيرا وانت اعلم بها منا, الـلـهـم ان كـانـت محسنة فزد في احسانها وان كانت مسيئة فتجاوز عنها واغفر لها,اللهم اجعلها عندك في اءعلى عليين واخلف على اءهلها في الغابرين وارحمها برحمتك يا اءرحم الراحمين .

مـسـالـه 616 - بـايد تكبيرها و دعاها را طورى پشت سر هم بخواند, كه نماز از صورت خود خارج نشود.

مـسـالـه 617 - كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند بايد تكبيرها ودعاهاى آن را هم بخواند.
مستحبات نماز ميت مـسـالـه 618 - چند چيز در نماز ميت مستحب است : اول : كسى كه نماز ميت مى خواند, با وضو يا غسل يا تيمم باشد, و احتياط آن است در صورتى تيمم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد, يا بترسدكه اگر وضو بگيرد يا غسل كند به نماز ميت نرسد.
دوم : اگر ميت مرد است , امام جماعت يا كسى كه فرادى به او نماز مى خواند مقابل وسط قامت او بايستد, و اگر ميت زن است مقابل سينه اش بايستد.
سوم : پا برهنه نماز بخواند.
چهارم : در هر تكبير دستها را بلند كند.
پنجم : فاصله او با ميت به قدرى كم باشد, كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه برسد.
ششم : نماز ميت را به جماعت بخواند.
هفتم : امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى خوانند آهسته بخوانند.
هشتم : در جماعت اگرچه ماموم يك نفر باشد, عقب امام بايستد.
نهم : نمازگزار به ميت و مؤمنين زياد دعا كند.
دهم : پيش از نماز در جماعت سه مرتبه بگويد: الصلاة .
يازدهم : نماز را در جائى بخوانند كه مردم براى نماز ميت بيشتر به آنجا مى روند.
دوازدهـم : زن حـائض اگـر نماز ميت را به جماعت مى خواند, تنها بايستد و در صف نمازگزاران نايستد.

مـسـالـه 619 - خواندن نماز ميت در مساجد مكروه است ولى در مسجد الحرام مكروه نيست .
احكام دفن مـسـالـه 620 - واجب است ميت را طورى در زمين دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد و درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند, و اگر ترس آن باشد كه جانور بدن او را بيرون آورد, بايد قبر را با آجر و مانند آن محكم كنند.

مـسـالـه 621 - اگـر دفن ميت در زمين ممكن نباشد, مى توانند بجاى دفن , او را در بنا يا تابوت بگذارند.

مـسـالـه 622 - مـيت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او رو به قبله باشد.

مـسـالـه 623 - اگـر كسى در كشتى بميرد, چنانچه جسد او فاسد نمى شود و بودن او در كشتى مانعى ندارد, بايد صبر كنند تا به خشكى برسند واو را در زمين دفن كنند, و گرنه بايد در كشتى غسلش بدهند وحنوط وكفن كنند وپس از خواندن نماز ميت بنابر احتياط در صورت امكان او رادر خـمـره بـگـذارنـد و درش را بـبـنـدند وبه دريا بيندازند والا چيز سنگينى به پايش بسته وبه دريا بيندازند, و اگر ممكن است بايد او را در جائى بيندازند كه فورا طعمه حيوانات نشود.

مـسـالـه 624 - اگر بترسند كه دشمن قبر ميت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد و گوش يا بينى يا اعـضـاى ديـگر او را ببرد, چنانچه ممكن باشدبايد به طورى كه در مـسـالـه پيش گفته شد او را به دريا بيندازند.

مـسـالـه 625 - مخارج انداختن در دريا و مخارج محكم كردن قبر ميت را در صورتى كه لازم باشد, بايد از اصل مال ميت بردارند.

مـسـالـه 626 - اگر زن كافره بميرد و بچه در شكم او مرده باشد, يا هنوز روح به بدن او داخل نشده بـاشـد, چنانچه پدر بچه مسلمان باشد, بايدزن را در قبر به پهلوى چپ پشت به قبله بخوابانند كه روى بچه به طرف قبله باشد.

مـسـالـه 627 - دفن مسلمان در قبرستان كفار و دفن كافر در قبرستان مسلمانان بنابر احتياط جايز نيست .

مـسـالـه 628 - دفن مسلمان در جائى كه بى احترامى به او باشد, مانند جائى كه خاك رو به و كثافت مى ريزند, جايز نيست .

مـسـالـه 629 - دفـن ميت در جاى غصبى و در زمينى كه مثل مسجد براى غير دفن كردن وقف شده , جايز نيست .

مـسـالـه 630 - دفن ميت در قبر مرده ديگر جايز نيست , مگر آنكه قبر كهنه شده و ميت اولى از بين رفته باشد.

مـسـالـه 631 - چيزى كه از ميت جدا مى شود, اگرچه مو و ناخن و دندانش باشد, بنابر احتياط بايد با او دفن شود.
ودفن ناخن و دندانى كه در حال زندگى از انسان جدا مى شود, مستحب است .

مـسـالـه 632 - اگـر كسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد, بايد در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.

مـسـالـه 633 - اگر بچه در شكم مادر بميرد و ماندنش در رحم براى مادر خطر داشته باشد, بايد به آسان ترين راه او را بيرون آورند, وچنانچه ناچار شوند كه او را قطعه قطعه كنند اشكال ندارد, ولى بايد بوسيله شوهرش اگر اهل فن است , يا زنى كه اهل فن باشد, او را بيرون بياورند, و اگر ممكن نـيست , مرد محرمى كه اهل فن باشد, و اگر آن هم ممكن نشود, مرد نامحرمى كه اهل فن باشد بـچـه را بـيرون بياورد, و درصورتى كه آن هم پيدا نشود كسى كه اهل فن نباشد مى تواند بچه را بيرون آورد.

مـسـالـه 634 - هرگاه مادر بميرد و بچه در شكمش زنده باشد اگرچه اميد زنده ماندن طفل را نداشته باشند بايد بوسيله كسانى كه در مـسـالـه پيش گفته شد, پهلوى چپ او را بشكافند و بچه را بيرون آورند و دوباره بدوزند.
مستحبات دفن مـسـالـه 635 - مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط, گود كنند و ميت را در نزديكترين قـبـرسـتان دفن نمايند, مگر آنكه قبرستان دورتر, از جهتى بهتر باشد, مثل آنكه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند, يا مردم براى فاتحه اهل قبور بيشتر به آنجا بروند, و نيز مستحب است جنازه را در چند ذرعى قبر, زمين بگذارند و سه مرتبه كم كم نزديك ببرند ودر هر مرتبه زمين بگذارند و بـردارنـد و در نـوبـت چـهـارم وارد قبر كنند, واگر ميت مرد است در دفعه سوم طورى زمين بـگـذارند كه سر او طرف پائين قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبرنمايند, واگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر كنند و در موقع وارد كردن پارچه اى روى قبر بگيرند.
و نيزمستحب است جنازه را به آرامى از تابوت بگيرند و وارد قبر كنند و دعاهائى كـه دسـتور داده شده , پيش از دفن و موقع دفن بخوانند, و بعد ازآنكه ميت را در لحد گذاشتند گره هاى كفن را باز كنند و صورت ميت را روى خاك بگذارند و بالشى از خاك زير سر او بسازند و پـشـت ميت خشت خام يا كلوخى بگذارند كه ميت به پشت نگردد, و پيش از آنكه لحد را پوشانند, دست راست را به شانه راست ميت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ ميت بگذارند و دهان را نـزديـك گـوش او بـبـرنـد و به شدت حركتش دهند و سه مرتبه بگويند اسمع افهم يا فلان ابـن فـلان و بـجـاى فـلان ابن فلان اسم ميت و پدرش را بگويند, مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش على است سه مرتبه بگويند اسمع افهم يامحمد بن علي , پس از آن بگويند هل انت على الـعـهـد الذي فارقتنا عليه من شهادة ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له وان محمدا صلى اللّه عليه وآلـه عـبده ورسوله وسيد النبيين وخاتم المرسلين وان عليا امير المؤمنين وسيد الوصيين وامام افـترض اللّه طاعته على العالمين وان الحسن والحسين وعلي بن الحسين ومحمد بن علي وجعفر بـن مـحـمد وموسى بن جعفر وعلي بن موسى ومحمد بن علي وعلي بن محمدوالحسن بن علي والقائم الحجة المهدي صلوات اللّه عليهم ائمة المؤمنين وحجج اللّه على الخلق اجمعين واءئم -تك اءئم -ة هـدى بك ابرار, يافلان ابن فلان و بجاى فلان ابن فلان اسم ميت و پدرش را بگويد و بعد بـگـويد: اذا اءتاك الم -لكان الم -قربان رسولين من عند اللّه تبارك وتعالى وساءلاك عن ربك وعن نبيك وعن دينك وعن كتابك وعن قبلتك وعن اءئمتك فلا تخف ولا تحزن وقل في جوابهما: اللّه ربـي ومحمد (ص ) نبيي والاسلام ديني والقرآن كتابي والكعبة قبلتي وامير المؤمنين علي بن ابي طـالـب امامي والحسن بن علي المجتبى امامي والحسين بن علي الشهيد بكربلا امامي وعلي زين العابدين امامي ومحمد الباقر امامي وجعفر الصادق امامي وموسى الكاظم امامي وعلي الرضا امامي ومحمد الجواد امامي وعلي الهادي امامي والحسن العسكري امامي والحجة المنتظر امامي , هؤلاء صـلـوات اللّه عـلـيـهـم اءئمـتي وسادتي وقادتي وشفعائي , بهم اتولى ومن اعدائهم اتبرا في الدنيا والاخرة .
ثم اعلم يا فلان ابن فلان و بجاى فلان ابن فلان اسم ميت وپدرش را بگويد و بعد بگويد ان اللّه تـبـارك وتـعـالـى نـعـم الـرب وان مـحـمـدا (ص ) نـعـم الرسول وان علي بن ابي طالب واولاده المعصومين الائم -ة الاثني عشر نعم الائم -ة وان ما جاء به محمد (ص ) حق وان الموت حق وسؤال منكر ونكير في القبر حق والبعث حق والنشور حق والصراط حق والميزان حق وتطاير الكتب حق وان الجنة حق والنار حق وان الساعة آتية لا ريب فيها وان اللّه يبعث من في القبور پس بگويد افـهـمـت يـا فـلان و بجاى فلان اسم ميت را بگويد, پس از آن بگويد ثبتك اللّه بالقول الثابت وهـداك اللّه الى صراطمستقيم عرف اللّه بينك وبين اوليائك في مستقر من رحمته پس بگويد الـلـهـم جاف الارض عن جنبيه واصعد بروحه اليك ولقه منك برهانااللهم عفوك عفوك .
و اگر ميت زن است تمام خطابها و ضميرها و افعال , مؤنث ذكر شود.

مـسـالـه 636 - مستحب است كسى كه ميت را در قبر مى گذارد, با طهارت و سر برهنه و پا برهنه بـاشـد و از طـرف پاى ميت از قبر بيرون بيايد,و غير از خويشان ميت كسانى كه حاضرند, با پشت دست خاك بر قبر بريزند و بگويند انا للّه وانا اليه راجعون اگر ميت زن است كسى كه با او محرم مى باشد او را در قبر بگذارد, و اگر محرمى نباشد خويشانش او را در قبر بگذارند.

مـسـالـه 637 - مستحب است قبر را مربع يا مربع مستطيل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمين بلند كنند, و نشانه اى روى آن بگذارند كه اشتباه نشود, و روى قبر آب بپاشند, و بعد از پاشيدن آب كـسـانى كه حاضرند دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز كرده در خاك فرو برندو هفت مرتبه سـوره مـبـاركـه انا انزلناه را بخوانند و براى ميت طلب آمرزش كنند و اين دعا را بخوانند اللهم جاف الارض عن جنبيه واصعداليك روحه ولقه منك رضوانا واءسكن قبره من رحمتك ما تغنيه به عن رحمة من سواك .

مـسـالـه 638 - پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كرده اند, مستحب است ولى ميت يا كسى كه از طرف ولى اجازه دارد, دعاهائى را كه دستور داده شده به ميت تلقين كند.

مـسـالـه 639 - بعد از دفن , مستحب است صاحبان عزا را سرسلامتى دهند, ولى اگر مدتى گذشته است كه بواسطه سرسلامتى دادن مصيبت يادشان مى آيد, ترك آن بهتر است , و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند, و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است .

مـسـالـه 640 - مستحب است انسان در مرگ خويشان , مخصوصا در مرگ فرزند صبر كند, و هر وقت ميت را ياد مى كند انا للّه وانا اليه راجعون بگويد, و براى ميت قرآن بخواند, و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد, و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود.

مـسـالـه 641 - جايز نيست انسان در مرگ كسى صورت و بدن خود را بخراشد و سيلى بزند و به خود آسيب برساند.

مـسـالـه 642 - پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جايز نيست , و احتياط واجب آن است كه در مصيبت آنان هم يقه پاره نكند.

مـسـالـه 643 - اگر زن در عزاى ميت صورت خود را بخراشد و خونين كند يا موى خود را بكند, بـنابر احتياط يك بنده آزاد كند يا ده فقير راطعام دهد و يا بپوشاند, و همچنين است اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند.

مـسـالـه 644 - احتياط واجب آن است كه در گريه بر ميت , صدا را خيلى بلند نكنند.
نماز وحشت مـسـالـه 645 - سزاوار است در شب اول قبر, دو ركعت نماز وحشت براى ميت بخوانند, ودستور آن ايـن اسـت كـه : در ركـعـت اول بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد ده مـرتـبـه سـوره انـا انـزلـنـاه را بـخـوانـند و بعد از سلام نماز بگويند اللهم صل على محمد وآل محمدوابعث ثوابها الى قبر فلان و بجاى كلمه فلان اسم ميت را بگويند.

مـسـالـه 646 - نـماز وحشت را در هر موقع از شب اول قبر مى شود خواند, ولى بهتر است در اول شب , بعد از نماز عشا خوانده شود.

مـسـالـه 647 - اگر بخواهند ميت را به شهر دورى ببرند, يا به جهت ديگر دفن او تاخير بيفتد, نماز وحشت را تا شب اول قبر او تاخيربيندازند.

نبش قبر

مـسـالـه 648 - نبش قبر مسلمان , يعنى شكافتن قبر او اگرچه طفل يا ديوانه باشد حرام است , ولى اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشداشكال ندارد.

مـسـالـه 649 - نبش قبر امامزاده ها و شهدا و علما و صلحا اگرچه سالها بر آن گذشته باشد حرام است .

مـسـالـه 650 - شكافتن قبر در چند مورد حرام نيست : اول : آنكه ميت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند.
دوم : آنكه كفن يا چيز ديگرى كه با ميت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بـمـانـد, و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميت كه به ورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثـه او راضـى نـشود كه آن چيز در قبر بماند, ولى اگر ميت وصيت كرده باشد كه دعا ياقرآن يا انگشترى را با او دفن كنند, براى بيرون آوردن اينها نمى توانند قبر را بشكافند.
سـوم : آنـكه شكافتن قبر موجب هتك حرمت نباشد و ميت بى غسل و يا بى كفن دفن شده باشد, يا بفهمند غسلش باطل بوده , يا به غير ازدستور شرع كفن شده يا در قبر او را رو به قبله نگذاشته اند.
چهارم : آنكه براى ثابت شدن حقى بخواهند بدن ميت را ببينند.
پـنـجـم : آنـكه ميت را در جائى كه بى احترامى به او است مثل قبرستان كفار يا جائى كه كثافت و خاكروبه مى ريزند دفن كرده باشند.
ششم : آنكه براى يك مطلب شرعى كه اهميت آن از شكافتن قبر بيشتر است , قبر را بشكافند, مثلا بخواهند بچه زنده را از شكم زن حامله اى كه دفنش كرده اند بيرون آورند.
هفتم : آنكه بترسند درنده اى بدن ميت را پاره كند, يا سيل او را ببرد, يا دشمن بيرون آورد.
هشتم : آنكه قسمتى از بدن ميت را كه با او دفن نشده بخواهند دفن كنند, ولى احتياط واجب آن است كه آن قسمت از بدن را طورى در قبربگذارند كه بدن ميت ديده نشود.
نهم : آنكه ميت را بخواهند به مشاهد مشرفه نقل نمايند بخصوص اگر وصيت كرده باشد.

غسلهاى مستحب

مـسـالـه 651 - در شرع مقدس اسلام غسلهائى مستحب است و از آن جمله است :
1 - غسل جمعه : و وقت آن بعد از اذان صبح است و بهتر است نزديك ظهر بجا آورده شود, و اگر تا ظـهر انجام ندهد بهتر است كه بدون نيت اداءو قضاء تا غروب بجا آورد.
و اگر در روز جمعه غسل نكند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضاى آن را بجا آورد.
و كسى كه مى داند درروز جمعه آب پـيـدا نـخـواهد كرد مى تواند روز پنجشنبه غسل را رجاء انجام دهد.
و مستحب است انسان در مـوقع غسل جمعه بگويد اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له وان محمدا عبده ورسوله اللهم صل على محمد وآل محمد واجعلني من التوابين واجعلني من الم -تطهرين .
2 - غـسـل شـب اول و هـفدهم و اول شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم و غسل در شب بيست و چهارم ماه رمضان .
3 - غسل روز عيد فطر و عيد قربان , و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر و بعد از ظهر تا غروب به قصد رجاء بياورند, و بهتر است آن را پيش از نماز عيد بجا آورند.
4 - غـسـل شب عيد فطر, و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح , و بهتر است در اول شب بجا آورده شود.
5 - غسل روز هشتم و نهم ذيحجه , و در روز نهم بهتر است آن را نزديك ظهر بجا آورد.
6 - غسل كسى كه در موقع گرفتن خورشيد و ماه نماز آيات را عمدا نخوانده در صورتى كه تمام ماه و خورشيد گرفته باشد.
7 - غسل كسى كه جائى از بدنش را به بدن ميتى كه غسل داده اند رسانده باشد.
8 - غسل احرام .
9 - غسل دخول حرم .
10 - غسل دخول مكه .
11 - غسل زيارت خانه كعبه .
12 - غسل دخول كعبه .
13 - غسل براى نحر و يا ذبح و حلق .
14 - غسل داخل شدن مدينه منوره .
15 - غسل داخل شدن حرم پيغمبر (ص ).
16 - غسل وداع قبر مطهر پيغمبر (ص ).
17 - غسل براى مباهله با خصم .
18 - غسل دادن بچه اى كه تازه به دنيا آمده .
19 - غسل براى استخاره .
20 - غسل براى استسقاء.
21 - غسل شب نيمه شعبان .
22 - غسل در وقت احتراق قرص آفتاب در كسوف .
23 - غسل توبه .

مـسـالـه 652 - فقهاء در بيان اغسال مستحبه اغسال زيادى نقل فرموده اند كه از جمله آنها اين چند غسل است :
( 1 ) غـسل تمام شبهاى طاق ماه رمضان , و غسل تمام شبهاى دهه آخر آن , و غسل ديگرى در آخر شب بيست و سوم آن .
( 2 ) غسل روز بيست و چهارم ذى الحجة .
( 3 ) غـسـل روز عيد نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربيع الاول و روز بيست و پنجم ذي القعدة .
( 4 ) غسل زنى كه براى غير شوهرش بوى خوش استعمال كرده است .
( 5 ) غسل كسى كه در حال مستى خوابيده .
( 6 ) غـسـل كـسى كه براى تماشاى دار آويخته رفته و آن را ديده باشد, ولى اگر اتفاقا يا از روى ناچارى نگاهش بيفتد يا مثلا براى شهادت دادن رفته باشد, غسل مستحب نيست .
( 7 ) غسل براى دخول مسجد پيغمبر (ص ).
( 8 ) غـسـل بـراى زيارت معصومين (ع ) از دور يا نزديك , ولى احوط اين است كه اين غسلها را به قصد رجاء بجا آورند.

مـسـالـه 653 - انسان مى تواند با غسلهاى مستحبى كه در مـسـالـه ( 651 ) ذكر شد, كارى كه مانند نماز, وضو لازم دارد انجام دهد.

مـسـالـه 654 - اگر چند غسل بر كسى مستحب باشد وبه نيت همه يك غسل بجا آورد كافى است .

تيمم

در هفت مورد بجاى وضو و غسل بايد تيمم كرد: اول : آنكه تهيه آب به قدر وضو يا غسل ممكن نباشد.

مـسـالـه 655 - اگر انسان در آبادى باشد بايد بنابر احتياط براى تهيه آب وضو و غسل , به قدرى جستجو كند كه از پيدا شدن آن نا اميد شود,و اگر در بيابان باشد, چنانچه زمين آن پست و بلند يا بـه جهت زيادى درختان راه رفتن در آن دشوار است بايد در هر يك از چهار طرف به اندازه پرتاب يـك تير قديمى كه با كمان پرتاب مى كردند (1) در جستجوى آب رود و الا بايد در هر طرف به اندازه پرتاب دو تير جستجونمايد.

مـسـالـه 656 - اگر بعضى از چهار طرف هموار و بعض ديگر پست و بلند باشد, در طرفى كه هموار است به اندازه پرتاب دو تير, و در طرفى كه هموار نيست به اندازه پرتاب يك تير جستجو كند.

مـسـالـه 657 - در هر طرفى كه يقين دارد آب نيست , در آن طرف جستجو لازم نيست .

مـسـالـه 658 - كـسى كه وقت نماز او تنگ نيست و براى تهيه آب وقت دارد, اگر يقين دارد در مـحـلـى دورتـر از مقدارى كه بايد جستجو كند آب هست , بايد براى تهيه آب برود, و اگر گمان دارد آب هست , رفتن به آن محل لازم نيست , ولى اگر گمان او قوى و به حد اطيمنان باشد, بايد براى تهيه آب به آن محل برود.

مـسـالـه 659 - لازم نيست خود انسان در جستجوى آب برود, بلكه مى تواند كسى را كه به گفته او اطمينان دارد بفرستد, و در اين صورت اگريك نفر از طرف چند نفر برود كافى است .

مـسـالـه 660 - اگـر احـتمال دهد كه داخل بار سفر خود, يا در منزل يا در قافله آب هست , بنابر احتياط بايد به قدرى جستجو نمايد كه به نبودن آب يقين كند يا از پيدا كردن آن نا اميد شود.

مـسـالـه 661 - اگـر پيش از وقت نماز جستجو نمايد و آب پيدا نكند و تا وقت نماز همانجا بماند, چـنـانچه احتمال دهد كه آب پيدا مى كند, احتياطمستحب آن است كه دوباره در جستجوى آب برود.

مـسـالـه 662 - اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستجو كند و آب پيدا نكند و تا وقت نماز ديگر در هـمـانجا بماند, چنانچه احتمال دهد كه آب پيدامى شود, احتياط مستحب آن است كه دوباره در جستجوى آب برود.

مـسـالـه 663 - اگر وقت نماز تنگ باشد, يا از دزد و درنده بترسد, يا جستجوى آب به قدرى سخت باشد كه نتواند تحمل كند, جستجو لازم نيست .

مـسـالـه 664 - اگـر در جـسـتجوى آب نرود تا وقت نماز تنگ شود, اگرچه معصيت كرده ولى نمازش با تيمم صحيح است .

مـسـالـه 665 - كسى كه يقين دارد آب پيدا نمى كند, چنانچه دنبال آب نرود و با تيمم نماز بخواند و بـعد از نماز بفهمد كه اگر جستجو مى كرد آب پيدا مى شد, چنانچه وقت وسعت داشته باشد لازم است وضو گرفته و نماز را اعاده نمايد.

مـسـالـه 666 - اگر بعد از جستجو, آب پيدا نكند و با تيمم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد در جائى كـه جـسـتجو كرده آب بوده , در صورتى كه وقت باقى باشد بايد وضو گرفته و نماز را دوباره بجا آورد.

مـسـالـه 667 - كسى كه يقين دارد وقت نماز تنگ است , اگر بدون جستجو با تيمم نماز بخواند و بـعـد از نماز و پيش از گذشتن وقت بفهمد كه براى جستجو وقت داشته , احتياط واجب آن است كه دوباره نمازش را بخواند.

مـسـالـه 668 - اگر بعد از داخل شدن وقت نماز, وضو داشته باشد و بداند كه اگر وضوى خود را بـاطـل كـنـد تهيه آب براى او ممكن نيست يانمى تواند وضو بگيرد, چنانچه بتواند وضوى خود را نـگـهدارد نبايد آن را باطل نمايد, ولى مى تواند با عيال خود نزديكى كند اگرچه بداند كه ازغسل متمكن نخواهد شد.

مـسـالـه 669 - اگر پيش از وقت نماز, وضو داشته باشد و بداند كه اگر وضوى خود را باطل كند تهيه آب براى او ممكن نيست , چنانچه بتواندوضوى خود را نگهدارد, احتياط مستحب آن است كه آن را باطل نكند.

مـسـالـه 670 - كسى كه فقط به مقدار وضو يا به مقدار غسل آب دارد و مى داند كه اگر آن را بريزد آب پـيدا نمى كند, چنانچه وقت نماز داخل شده باشد, ريختن آن حرام است و احتياط مستحب آن است كه پيش از وقت نماز هم آن را نريزد.

مـسـالـه 671 - كسى كه مى داند آب پيدا نمى كند, اگر بعد از داخل شدن وقت نماز وضوى خود را بـاطل كند, يا آبى كه دارد بريزد معصيت كرده ,ولى نمازش با تيمم صحيح است , اگرچه احتياط مستحب آن است كه قضاى آن نماز را نيز بخواند.
دوم از موارد تيمم : مـسـالـه 672 - اگر بواسطه پيرى , يا ترس از دزد و جانور و مانند اينها, يا نداشتن وسيله اى كه آب از چـاه بـكشد, دسترسى به آب نداشته باشد, بايد تيمم كند, و همچنين است اگر تهيه كردن آب يا اسـتـعـمال آن به قدرى مشقت داشته باشد كه مردم آن را تحمل نمى كنند, ولى درصورت اخير چنانچه تيمم ننمايد و وضو بگيرد وضوى او صحيح است .

مـسـالـه 673 - اگر براى كشيدن آب از چاه , دلو و ريسمان و مانند اينها لازم دارد و مجبور است بخرد يا كرايه نمايد, اگرچه قيمت آن چند برابرمعمول باشد بايد تهيه كند, و همچنين است اگر آب را بـه چـنـديـن برابر قيمتش بفروشند, ولى اگر تهيه آنها به قدرى پول مى خواهد كه نسبت به حال او ضرر دارد, واجب نيست تهيه نمايد.

مـسـالـه 674 - اگر ناچار شود كه براى تهيه آب قرض كند, بايد قرض نمايد, ولى كسى كه مى داند يا گمان دارد كه نمى تواند قرض خود را بدهد,واجب نيست قرض كند.

مـسـالـه 675 - اگر كندن چاه مشقت ندارد, بايد براى تهيه آب چاه بكند.

مـسـالـه 676 - اگر كسى مقدارى آب بى منت به او ببخشد بايد قبول كند.
سوم از موارد تيمم : مـسـالـه 677 - اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد, يا بترسد كه بواسطه استعمال آن مرض يا عـيـبـى در او پـيـدا شود, يا مرضش طول بكشد,يا شدت يابد يا به سختى معالجه شود, بايد تيمم نمايد, ولى اگر آب گرم براى او ضرر ندارد, بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند.

مـسـالـه 678 - لازم نـيـسـت يقين كند كه آب براى او ضرر دارد, بلكه اگر احتمال ضرر بدهد, چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و از آن احتمال , ترس براى او پيدا شود, بايد تيمم كند.

مـسـالـه 679 - كسى كه مبتلا به درد چشم است و آب براى او ضرر دارد, بايد تيمم نمايد.

مـسـالـه 680 - اگر بواسطه يقين يا ترس ضرر, تيمم كند و پيش از نماز بفهمد كه آب برايش ضرر نـدارد, تيمم او باطل است .
و اگر بعد از نمازبفهمد, بنابر احتياط واجب در صورتى كه وقت باقى باشد بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بخواند, و اگر وقت گذشته قضا ندارد.

مـسـالـه 681 - كسى كه مى داند آب برايش ضرر ندارد, چنانچه غسل كند يا وضو بگيرد و بعد بفهمد كه آب براى او ضرر داشته وضو وغسل او صحيح است .
چهارم از موارد تيمم : مـسـالـه 682 - هرگاه بترسد كه اگر آب را به مصرف وضو يا غسل برساند, دچار زحمت مى شود بايد تيمم نمايد, و جواز تيمم به اين جهت درسه صورت است : 1 - آنـكـه اگـر آب را در وضـو يا غسل صرف نمايد خودش فعلا يا بعدا به تشنگى كه باعث تلف يا مرضش شده يا تحملش مشقت زيادى داردمبتلا خواهد شد.
2 - آنكه بر كسانى كه حفظشان بر او واجب است بترسد كه از تشنگى تلف يا بيمار شوند.
3 - آنـكه بر غير خود ( چه انسان باشد يا حيوان ) بترسد و تلف يا بيمارى يا بيتابى شان بر او گران باشد, و در غير اين صورت با داشتن آب تيمم جايز نيست .

مـسـالـه 683 - اگر غير از آب پاكى كه براى وضو يا غسل دارد آب نجسى هم به مقدار آشاميدن خـود و كـسانى كه با او مربوطند داشته باشد,بايد آب پاك را براى آشاميدن بگذارد و با تيمم نماز بـخـواند, ولى چنانچه آب را براى حيوانش يا بچه نا بالغ بخواهد, بايد آب نجس را به آنان بدهد و با آب پاك وضو و غسل را انجام دهد, به شرط آنكه نجاست آب موجب ضرر نباشد.
پنجم از موارد تيمم : مـسـالـه 684 - كسى كه بدن يا لباسش نجس است و كمى آب دارد كه اگر با آن وضو بگيرد يا غسل كـنـد, براى آب كشيدن بدن يا لباس اونمى ماند, بنابر احتياط, بدن يا لباس را آب بكشد و با تيمم نـمـاز بخواند, ولى اگر چيزى نداشته باشد كه بر آن تيمم كند, بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
ششم از موارد تيمم : مـسـالـه 685 - اگر غير از آب يا ظرفى كه استعمال آن حرام است آب يا ظرف ديگرى ندارد, مثلا آب يا ظرفش غصبى است و غير از آن , آب وظرف ديگرى ندارد, بايد بجاى وضو و غسل تيمم كند.
هفتم از موارد تيمم : مـسـالـه 686 - هـرگـاه وقـت بـه قدرى تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود بايد تيمم كند.

مـسـالـه 687 - اگر عمدا نماز را به قدرى تاخير بيندازد كه وقت وضو يا غسل نداشته باشد, معصيت كرده ولى نماز او با تيمم صحيح است .

مـسـالـه 688 - كسى كه شك دارد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند وقت براى نماز او مى ماند يا نه , بايد تيمم نمايد.

مـسـالـه 689 - كـسـى كه بواسطه تنگى وقت تيمم كرده , و بعد از نماز مى توانسته وضو بگيرد و نـگـرفـته تا آبى كه داشته از دستش رفت , درصورتى كه وظيفه اش تيمم باشد, بايد دوباره تيمم نمايد اگرچه تيمم خود را نشكسته باشد.

مـسـالـه 690 - كسى كه آب دارد, اگر بواسطه تنگى وقت با تيمم مشغول نماز شود و در بين نماز آبـى كـه داشـتـه از دسـتش برود, چنانچه وظيفه اش تيمم باشد احتياط واجب آن است كه براى نمازهاى بعدى دوباره تيمم كند.

مـسـالـه 691 - اگر انسان به قدرى وقت دارد كه مى تواند وضو بگيرد يا غسل كند و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن مثل اقامه و قنوت بخواند, بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن بجا آورد, بلكه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد, بايد غسل كند ياوضو بگيرد و نماز را بدون سوره بخواند.
چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است مـسـالـه 692 - تيمم به خاك و ريگ و كلوخ و سنگ صحيح است , ولى احتياط مستحب آن است كه اگر خاك ممكن باشد به چيز ديگر تيمم ,نكند و اگر خاك نباشد, با ريگ يا كلوخ , و چنانچه ريگ و كلوخ هم نباشد با سنگ تيمم نمايد.

مـسـالـه 693 - تيمم بر سنگ گچ و سنگ آهك صحيح است , و بنابر احتياط در حال اختيار به گچ و آهك پخته و به سنگ معدن مثل سنگ عقيق تيمم ننمايند.

مـسـالـه 694 - اگـر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ پيدا نشود, بايد به گرد و غبارى كه در فرش و لباس و مانند اينها است تيمم نمايد, و چنانچه گرد پيدا نشود, بايد به گل تيمم كند, و اگر گل هم پيدا نشود, واجب است بعدا قضاى آن را بجا آورد.

مـسـالـه 695 - اگر بتواند با تكاندن فرش و مانند آن خاك تهيه كند, تيمم به گرد باطل است , و همچنين اگر بتواند گل را خشك كند و از آن خاك تهيه نمايد, تيمم به گل باطل مى باشد.

مـسـالـه 696 - كسى كه آب ندارد اگر برف يا يخ داشته باشد, چنانچه ممكن است , بايد آن را آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد, و اگرممكن نيست و چيزى هم كه تيمم به آن صحيح است ندارد لازم است نماز خود را در خارج وقت قضا نمايد.

مـسـالـه 697 - اگـر بـا خـاك و ريـگ , چيزى مانند كاه كه تيمم به آن باطل است مخلوط شود, نـمـى تـوانـد به آن تيمم كند, ولى اگر آن چيز به قدرى كم باشد كه در خاك يا ريگ از بين رفته حساب شود, تيمم به آن خاك و ريگ صحيح است .

مـسـالـه 698 - اگر چيزى ندارد كه بر آن تيمم كند, چنانچه ممكن است بايد به خريدن و مانند آن تهيه نمايد.

مـسـالـه 699 - تيمم به ديوار گلى صحيح است , و احتياط مستحب آن است كه با بودن زمين يا خاك خشك , به زمين يا خاك نمناك تيمم نكند.

مـسـالـه 700 - چيزى كه بر آن تيمم مى كند بايد پاك باشد, و اگر چيز پاكى كه تيمم به آن صحيح است ندارد, نماز را بنابر احتياط با تيمم بخواند و نيز قضاى آن را بجا آورد.

مـسـالـه 701 - اگر يقين داشته باشد كه تيمم به چيزى صحيح است و به آن تيمم نمايد, بعد بفهمد تيمم به آن باطل بوده , نمازهائى را كه با آن تيمم خوانده بايد دوباره بخواند.

مـسـالـه 702 - چيزى كه بر آن تيمم مى كند و مكان آن چيز بايد غصبى نباشد, پس اگر بر خاك غـصـبـى تـيمم كند, يا خاكى را كه مال خود اواست بى اجازه در ملك ديگرى بگذارد وبر آن تيمم كند, تيمم او باطل مى باشد.

مـسـالـه 703 - تيمم در فضاى غصبى باطل است , پس اگر در ملك خود دستها را به زمين بزند و بى اجازه داخل ملك ديگرى شود و دستها رابه پيشانى بكشد, تيمم او باطل مى باشد.

پاورقى:‌


1- مـجـلـسى اول (ره ) در كتاب شرح من لايحضره الفقيه , مقدار پرتاب تير را دويست گام معين فرموده است .