رساله توضيح المسائل
با تجديد نظر و اضافات

آيت الله العظمی لطف‌الله صافی گلپايگانی (مد ظله العالى)

- ۱۴ -


(مساله 1395) اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد, و يك نماز يا بيشتر هم ازهمان روز از او قـضـا شـده , چـنـانـچه براى قضاى تمام آنها وقت ندارد, يا نمى خواهدهمه را در آنروز بخواند, مـسـتـحب است نماز قضاى آنروز را پيش از نماز ادا بخواند.

و احتياط مستحب آن است كه بعد از خواندن قضاى نمازهاى سابق , دوباره نمازقضايى را كه در آن روز پيش از نماز ادا خوانده بجا آورد.

(مـسـالـه 1396) تـا انـسـان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهاى خود عاجزباشد, ديگرى نمى تواند نمازهاى او را قضا نمايد.

(مـسـاله 1397) نماز قضا را با جماعت مى شود خواند, چه نماز امام جماعت اداباشد يا قضا, و لازم نـيـسـت هـر دو يك نماز را بخوانند.

مثلا اگر نماز قضاى صبح را بانماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1398) مـسـتحب است اطفال مميز را بخواندن نمازهاى واجب و نوافل تمرين و عادت دهند, بلكه مستحب است آنان را به قضاى نماز هم وادار نمايند.

وهمچنين مستحب است تمرين و عـادت دادن آنـان بر هر عبادت و عمل صالح وخلق و روش نيك .

و واجب است بر اوليا اطفال كه آنـان را از هر كارى كه باعث ضرربر خودشان و يا ديگران باشد, جلوگيرى كنند, و از هر كارى كه شـارع مـقـدس وجـودآن را در خـارج منع فرموده , مثل زنا, لواط, و دزدى واجب است اطفال را جـلـوگـيـرى كـرد, و مـخـصـوصـا در آموزش و پرورش آنها نظارت كامل داشته باشند, كه زير نـظرمعلمان صالح و متعهد باشد, و آنها را به كودكستان , دبستان و دبيرستان هايى كه ازهر جهت مـورد اعـتـمـاد بـاشند, بفرستند, و حتى حسن انتخاب نام براى فرزندان خود را رعايت نمايند, و عقيده اولاد, بلكه اولاد اولاد خود را تا روز قيامت به گردن نگيرند.

نماز قضاى پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است (مـسـالـه 1399) اگر پدر بجهت عذرى نماز يا روزه اش را بجا نياورده باشد, بعد ازفوت او بر پسر بزرگتر واجب است قضا نمايد, يا براى انجام آن اجير بگيرد, هر چندپدر نتوانسته قضا كند, و بنابر احتياط اگر از روى نافرمانى هم ترك كرده باشد, پسربزرگتر بايد آن را قضا نمايد, يا براى او اجير بگيرد.

در مـورد مادر نيز احتياط واجب رعايت اين حكم است , بلكه در صورتى كه وصيت نكرده باشند, و پـسـر هـم نـداشته باشند, احتياط واجب اين است كه اكبر ذكور از اولياميت نماز و روزه او را قضا كند, و با نبود ذكور اناث از آنها انجام دهند .

(مساله 1400) اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر و مادرش نماز و روزه قضاداشته اند يا نه , چيزى بر او واجب نيست .

(مـسـالـه 1401) اگـر پسر بزرگتر بداند كه پدر ومادرش نماز قضا داشته اند, و شك كند كه بجا آورده اند يا نه , بنا بر احتياط واجب بايد قضا نمايد.

(مساله 1402) اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است , قضاى نماز و روزه پدر ومادر بر هيچ كـدام از پـسـرها واجب نيست , ولى احتياط مستحب آن است كه نماز وروزه آنان را بين خودشان قسمت كنند, يا براى انجام آن قرعه بزنند.

(مـساله 1403) اگر ميت وصيت كرده باشد كه براى نماز وروزه او اجير بگيرند, بعداز آن كه اجير, نماز وروزه او را بطور صحيح بجا آورد, بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست .

(مـسـالـه 1404) اگر پسربزرگتر بخواهدنماز پدرومادر را بخواند, بايد به تكليف خود عمل كند, مثلا قضاى نماز صبح و مغرب و عشاى مادرش را بايد بلندبخواند.

(مـساله 1405) كسى كه خودش نماز وروزه قضا دارد, اگر نماز وروزه پدر و مادرهم بر او واجب شود, هر كدام را اول بجا آورد صحيح است .

(مـسـاله 1406) اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر يا مادر نابالغ يا ديوانه باشد, وقتى كه بالغ شد يا عـاقـل گرديد, بايد نماز و روزه پدر ومادر را قضا نمايد, و چنانچه پيش ازبالغ شدن يا عاقل شدن بميرد, بنابر احتياط مستحب بر پسر دوم است , و مراعات اين احتياط سزاوار است .

(مـساله 1407) اگر پسر بزرگتر پيش از آن كه نماز وروزه پدر يا مادر را قضا كندبميرد, چنانچه بـيـن مـرگ پدر يا مادر ومرگ او بقدرى طول كشيده كه مى توانسته قضاى نماز وروزه آنها را بجا آورد, بـر پـسـر دوم چـيزى واجب نيست , و اگر اين مقدارطول نكشيده , قضاى آنها بنابر احتياط مستحب بر پسر دوم است , و مراعات اين احتياط سزاوار است .

نماز جماعت (مـسـالـه 1408) مستحب است نمازهاى واجب خصوصا نمازهاى يوميه رابجماعت بخوانند.

و در نـماز صبح ومغرب و عشا, خصوصا براى همسايه مسجدوكسى كه صداى اذان مسجد را مى شنود بيشتر سفارش شده است .

(مساله 1409) در خبر است اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند, هر ركعت ازنماز آنان ثواب صد وپنجاه نماز دارد, و اگر دو نفر اقتدا كنند هر ركعت ثواب ششصد نماز دارد, و هرچه بيشتر شوند ثـواب نمازشان بيشتر مى شود, تا به ده نفربرسند, و عده آنان كه از ده گذشت , اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركب و درختهاقلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شود, نمى توانند ثواب يك ركعت آن رابنويسند.

(مـسـالـه 1410) حـاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنايى جايز نيست , وسزاوار نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.

(مـسـالـه 1411) مستحب است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند, ونماز جماعت اگر مقدارى از نماز اول وقت به تاخير بيفتد, از نماز اول وقت كه فرادى خوانده شود, بهتر است , و نيز نماز جماعتى را كه مختصر بخوانند از نمازفرادى كه آن را طول بدهند بهتر مى باشد.

(مـسـالـه 1412) وقتى كه جماعت برپا مى شود, مستحب است كسى كه نمازش رافرادى خوانده , دوباره با جماعت بخواند, و اگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده , نماز دوم او كافى است .

(مـسـالـه 1413) اگـر امـام يا ماموم بخواهد در نمازى كه به جماعت خوانده , دوباره براى ماموم ديگرى كه جماعت نخوانده امام شود, و به جماعت بخواند جايزاست .

ولى اگر بخواهد براى دفعه سوم باز با جماعت بخواند اشكال دارد.

(مـسـاله 1414) كسى كه در نماز وسواس دارد, و فقط در صورتى كه نماز را باجماعت بخواند, از وسواس راحت مى شود, بايد نماز را با جماعت بخواند.

(مساله 1415) اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند واز نافرمانى او اذيت شوند, نماز جماعت بر او واجب مى شود.

(مـسـالـه 1416) نماز مستحب را نمى شود بجماعت خواند, مگر نماز استسقا كه براى آمدن باران مى خوانند.

و نمازى كه واجب بوده و به جهتى مستحب شده است , مانند نماز عيد فطر وقربان كه در زمان امام (ع ) واجب بوده , و بواسطه غايب شدن آن حضرت مستحب مى باشد.

(مـساله 1417) موقعى كه امام جماعت نماز يوميه مى خواند, هر كدام از نمازهاى يوميه را مى شود به او اقتدا كرد, ولى اگر نماز يوميه اش را احتياطا دوباره مى خواند,اقتدا كردن به او اشكال دارد.

(مـساله 1418) اگر امام جماعت قضاى نماز يوميه خود را مى خواند, مى شود به اواقتدا كرد, ولى اگر نمازش را احتياطا قضا مى كند, يا قضاى نماز كس ديگر رامى خواند, كه معلوم نيست اين نماز از او فوت شده يا نه , اقتداى به او اشكال دارد.

ولى اگر معلوم باشد كه اين نماز از ميت فوت شده , جايز است به او اقتدا كرد, هرچند براى آن نماز پول گرفته باشد.

(مساله 1419) اگر انسان نداند نمازى را كه امام مى خواند, نماز واجب يوميه است يا نماز مستحب , نمى تواند به او اقتدا كند.

(مساله 1420) اگر امام در محراب باشد, و كسى پشت سر او اقتدا نكرده باشد ,كسانى كه دو طرف مـحـراب ايـسـتاده اند, و بواسطه ديوار محراب امام را نمى بينند,نمى توانند اقتدا كنند, بلكه اگر كسى پشت سر امام اقتدا كرده باشد, اقتدا كردن كسانى كه دو طرف او ايستاده اند, واتصال دارند و بواسطه ديوار محراب امام رانمى بينند محل تامل است .

(مـسـالـه 1421) اگر بواسطه درازى صف اول , كسانيكه دو طرف صف ايستاده اندامام را نبينند, مـى تـوانـنـد اقـتـدا كـنـنـد, و نيز اگر بواسطه درازى يكى از صفهاى ديگركسانى كه دوطرف ايستاده اند, صف جلو خود را نبينند, مى توانند اقتدا نمايند.

(مساله 1422) اگر صفهاى جماعت تا درب مسجد برسد, كسى كه مقابل درب پشت صف ايستاده نـمـازش صـحيح است , و نيز نماز كسانى كه پشت سر او اقتدامى كنند صحيح مى باشد, و احتياط واجب آن است كه كسانى كه دو طرف اوايستاده اند اگر صف جلو را نبينند, اقتدا ننمايند.

(مـسـالـه 1423) كسى كه پشت ستون ايستاده , اگر از طرف راست يا چپ بواسطه ماموم ديگر به امام متصل نباشد, نمى تواند اقتدا كند.

(مساله 1424) جاى ايستادن امام بايد از جاى ماموم بلندتر نباشد, ولى اگر مكان امام مقدار خيلى كـمـى بـلندتر باشد اشكال ندارد, و نيز اگر زمين سراشيب باشد وامام در طرفى كه بلندتر است بايستد, در صورتى كه سراشيبى آن زياد نباشدوطورى باشد كه به آن زمين مسطح بگويند مانعى ندارد.

(مـساله 1425) اگر جاى ماموم بلندتر از جاى امام باشد اشكال ندارد, ولى اگربقدرى بلند باشد كه نگويند, اجتماع كرده اند, جماعت صحيح نيست .

(مساله 1426) اگر بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند بچه مميز - يعنى :بچه اى كه خوب وبد را مـى فـهمد - فاصله شود, در صورتى كه بدانند نماز او صحيح است مى توانند اقتدا كنند, و اگر شك در صحت نماز او داشته باشند, و فاصله زيادباشد كه اتصال بقيه صف به امام بوسيله آن طفل باشد اقتدا مشكل است , بلى فاصله شدن يك طفل مانع نيست هر چند نماز او باطل باشد.

(مـساله 1427) بعد از تكبير امام اگر صف جلو آماده نماز, و تكبير گفتن آنان نزديك باشد, كسى كه در صف بعد ايستاده , مى تواند تكبير بگويد, ولى احتياط مستحب آن است كه صبر كند تا تكبير صف جلو تمام شود.

(مساله 1428) اگر بداند نماز يك صف از صفهاى جلو باطل است , در صفهاى بعد نمى تواند اقتدا كند, ولى اگر نداند نماز آنان صحيح است يا نه , مى تواند اقتدانمايد.

(مـسـالـه 1429) هر گاه بداند نماز امام باطل است , مثلا بداند امام وضو ندارد, اگرچه خود امام ملتفت نباشد, نمى تواند به او اقتدا كند.

(مـساله 1430) اگر ماموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده , يا به جهتى نمازش باطل بوده , مثلا بى وضو نماز خوانده , نماز ماموم صحيح است .

(مـسـاله 1431) اگر در بين نماز شك كند كه اقتدا كرده يا نه , چنانچه در حالى باشدكه وظيفه مـامـوم اسـت , مـثلا به حمد و سوره امام گوش مى دهد, بايد نماز را به جماعت تمام كند, و اگر مـشـغول كارى باشد كه هم وظيفه منفرد و هم وظيفه ماموم است , مثلا در ركوع يا سجده باشد, بايد نماز را به نيت فرادى تمام نمايد.

(مساله 1432) احتياط واجب آن است كه در بين نماز جماعت تا ناچار نشود نيت فرادى نكند, بلى پيش از سلام امام بدون عذر مى تواند نيت فرادى نمايد.

(مـسـالـه 1433) اگر ماموم بواسطه عذرى بعد از حمد و سوره امام نيت فرادى كند,لازم نيست حمد و سوره را بخواند, ولى اگر پيش از تمام شدن حمد و سوره نيت فرادى نمايد, بايد مقدارى را كه امام نخوانده بخواند.

بلكه بنابر احتياط مقدارى راكه امام خوانده نيز بخواند.

(مـساله 1434) اگر در بين نماز جماعت نيت فرادى نمايد, نمى تواند دوباره نيت جماعت كند.

و اگر مردد شود كه نيت فرادى كند يا نه و بعد تصميم بگيرد كه نماز رابا جماعت تمام كند, صحت جماعتش مورد اشكال است .

(مساله 1435) اگر شك كند كه نيت فرادى كرده يا نه , بايد بنا بگذارد كه نيت فرادى نكرده است .

(مساله 1436) اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند وبه ركوع امام برسد, اگرچه ذكر امام تمام شده باشد, نمازش صحيح است , و يك ركعت حساب مى شود.

اما اگر به مقدار ركوع خم شود و بـه ركـوع امام نرسد جماعت باطل است , و ليكن احتياط آن است كه سر از ركوع بر دارد و آن را يـك ركـعـت حساب نموده و نماز رافرادى تمام كند وبعد دوباره بخواند, اگر چه حكم به صحت نماز بعيد نيست .

(مـسـالـه 1437) اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند وبه مقدار ركوع خم شود, وپيش از ذكـر ركوع شك كند كه به ركوع امام رسيده يا نه , جماعت باطل است , و مطابق احتياطى كه در مساله پيش گفته شد عمل نمايد, اگر چه حكم به صحت نماز چنانكه گذشت بعيد نيست , ولى اگر در حال اشتغال بذكر ركوع يا بعد از آن شك كند, جماعت او محكوم به صحت است .

(مـسـاله 1438) اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند, و پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود, امام سر از ركوع بردارد, بنا بر احتياط واجب بايد بايستد تا امام براى ركعت بعد برخيزد, و آن را ركـعـت اول نـماز خود حساب كند, ولى اگر برخاستن امام بقدرى طول بكشد كه نگويند: اين شخص نماز جماعت مى خواند, بايد نيت فرادى نمايد.

(مساله 1439) اگر اول نماز, يا بين حمد و سوره اقتدا كند, و پيش از آن كه به ركوع رود, امام سر از ركـوع بردارد, چنانچه عمدا ركوع خود را تاخير نينداخته نماز اوصحيح است , و الا احتياط لازم آن است كه نماز را تمام كند ودوباره بخواند.

(مـساله 1440) اگر موقعى برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نمازاست ,چنانچه بخواهد به ثـواب جماعت برسد, بايد بعد از نيت و گفتن تكبيره الاحرام بنشيند وتشهد را با امام بخواند, ولى سـلام را نـگـويد و صبر كند تا امام سلام نماز رابدهد, بعد بايستد و بدون آن كه دوباره نيت كند و تكبير بگويد, حمد و سوره رابخواند, و آن را ركعت اول نماز خود حساب كند.

(مـساله 1441) ماموم نبايد جلوتر از امام بايستد, و بنابر احتياط واجب اگر ماموم يك نفر باشد, در طـرف راسـت امـام قدرى عقب تر بايستد, و اگر متعدد باشند پشت سر امام بايستند, و در صورت اول اگـر قـد او بـلـندتر از امام است , بنابر احتياط واجب بايد طورى بايستد كه در ركوع و سجود جلوتر از امام نباشد.

(مـسـاله 1442) در نماز جماعت بايد بين ماموم وامام پرده و مانند آن كه پشت آن ديده نمى شود فـاصـلـه نـباشد, بلكه بنا بر احتياط لازم شيشه و مانند آن نيز فاصله نباشد, و همچنين است بين انـسان وماموم ديگرى كه انسان بواسطه او به امام متصل شده است , ولى اگر امام مرد وماموم زن بـاشد, چنانچه بين آن زن وامام يا بين آن زن وماموم ديگرى كه مرد است , و زن بواسطه او به امام متصل شده است پرده ومانند آن باشد اشكال ندارد.

(مساله 1443) اگر بعد از شروع به نماز بين ماموم وامام , يا بين ماموم وكسى كه ماموم بواسطه او مـتـصـل بـه امـام است , پرده يا چيز ديگرى كه پشت آن را نمى توان ديد فاصله شود, نمازش قهرا فرادى مى شود, و بايد به وظيفه فرادى عمل نموده ونماز را تمام كند.

(مساله 1444) احتياط واجب آن است كه بين جاى سجده ماموم و جاى ايستادن امام بيشتر از يك قدم فراخ فاصله نباشد.

و نيز اگر انسان بواسطه مامومى كه جلوى او ايستاده به امام متصل باشد, بـنـا بر احتياط واجب بايد فاصله جاى سجده اش ازجاى ايستادن او بيشتر از يكقدم فراخ نباشد.

و احـتـيـاط مستحب آن است كه جاى سجده ماموم با جاى كسى كه جلوى او ايستاده بيشتر از يك قدم معمولى فاصله نداشته باشد, و بهتر اين است كه هيچ فاصله اى نباشد.

(مساله 1445) اگر ماموم بواسطه كسى كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متصل باشد, و از جـلـو بـه امام متصل نباشد, بنابر احتياط واجب بايد با كسى كه درطرف راست يا چپ او اقتدا كرده , بيشتر از يك قدم فراخ فاصله نداشته باشد .

(مـسـالـه 1446) اگـر در نماز, بين ماموم وامام , يا بين ماموم وكسى كه ماموم بواسطه او به امام متصل است , بيشتر از يك قدم فاصله پيدا شود نمازش صحيح است , وقهرا فرادى مى شود, و قصد فرادى هم لازم نيست .

(مساله 1447) اگر نماز همه كسانى كه در صف جلو هستند تمام شود, يا همه نيت فرادى نمايند, نماز صف بعد فرادى مى شود, هر چند صف جلو فورا براى نمازديگرى به امام اقتدا كنند.

(مساله 1448) اگر در ركعت دوم اقتدا كند, لازم نيست حمد و سوره بخواند, ولى قنوت و تشهد را بـا امام مى خواند, و احتياط آن است كه موقع خواندن تشهد,انگشتان دست وسينه پا را به زمين بگذارد, و زانوها را بلند كند, و بايد بعد از تشهدبا امام برخيزد وحمد و سوره را بخواند, و اگر براى سـوره وقـت نـدارد, حـمـد را تـمام كند و در ركوع خود را به امام برساند, و اگر درك ركوع هم نـمى كند, احتياط واجب آن است كه حمد را تمام كند ودر سجده خود را به امام برساند, ولى اگر در سجده به امام برسد, بهتر است كه نماز را دوباره بخواند.

(مساله 1449) اگر موقعى كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتى است اقتدا كند,بايد در ركعت دوم نـمـازش كـه ركعت سوم امام است بعد از دو سجده بنشيند وتشهد را به مقدار واجب بخواند وبـرخـيزد, و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد, يك مرتبه بگويد, و در ركوع يا سجده , خود را به امام برساند.

(مـسـالـه 1450) اگرامام در ركعت سوم يا چهارم باشد, و ماموم بداند كه اگر اقتداكند وحمد را بـخـوانـد بـه ركوع امام نمى رسد, بنا بر احتياط واجب بايد صبر كند تاامام به ركوع رود, بعد اقتدا نمايد.

(مساله 1451) اگر در ركعت سوم يا چهارم امام اقتدا كند, بايد حمد و سوره رابخواند, و اگر براى سـوره وقـت ندارد, بايد حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند, و اگر درك ركوع هم نـمى كند احتياط واجب آن است كه حمد را تمام كند و در سجده خود را به امام برساند, ولى اگر در سجده به امام برسد, بهتر است كه نماز را دوباره بخواند.

(مـسـاله 1452) كسى كه مى داند اگر سوره يا قنوت را تمام كند به ركوع امام نمى رسد, چنانچه عمدا سوره يا قنوت را بخواند و به ركوع نرسد, نمازش اشكال دارد.

(مـسـالـه 1453) كـسى كه اطمينان دارد, كه اگر سوره را شروع كند يا تمام نمايد به ركوع امام مـى رسد واجب نيست كه سوره را شروع كند, يا اگر شروع كرده تمام نمايد.

بلكه مى تواند بمجرد رفتن امام به ركوع سوره را ترك نموده و به ركوع برود.

(مـسـاله 1454) كسى كه يقين دارد, اگر سوره را بخواند به ركوع امام مى رسد,چنانچه سوره را بخواند وبه ركوع نرسد نمازش صحيح است .

(مـسـاله 1455) اگر امام ايستاده باشد و ماموم نداند كه در كدام ركعت است مى تواند اقتدا كند, ولـى بايد حمد و سوره را به قصد قربت بخواند, و اگر چه بعدبفهمد كه امام در ركعت اول يا دوم بوده , نمازش صحيح است .

(مـسـالـه 1456) اگر بخيال اين كه امام در ركعت اول يا دوم است , حمد و سوره نخواند, و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم يا چهارم بوده , نمازش صحيح است ولى اگر پيش از ركوع بفهمد, بـايـد حمد و سوره را بخواند, و اگر وقت ندارد فقطحمد را بخواند و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند.

(مساله 1457) اگر بخيال اين كه امام در ركعت سوم يا چهارم است حمد و سوره بخواند, و پيش از ركوع يا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اول يا دوم بوده , نمازش صحيح است , و اگر در بين حمد و سوره بفهمد, لازم نيست آنها را تمام كند.

(مـسـاله 1458) اگر موقعى كه مشغول نماز مستحبى است جماعت بر پا شود,چنانچه اطمينان نـدارد كـه اگـر نـمـاز را تمام كند به جماعت برسد, مستحب است نمازرا رها كند ومشغول نماز جـمـاعـت شـود, بلكه اگر اطمينان نداشته باشد كه به ركعت اول برسد مستحب است به همين دستور رفتار نمايد.

(مـسـالـه 1459) اگر موقعى كه مشغول نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى است جماعت بر پا شود, چـنـانـچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز راتمام كند به جماعت برسد, مستحب است به نيت نماز مستحبى نماز را دو ركعتى تمام كند, و خود را به جماعت برساند.

(مـسـالـه 1460) اگر نماز امام تمام شود وماموم مشغول تشهد يا سلام اول باشد,لازم نيست نيت فرادى كند.

(مـسـالـه 1461) كسى كه يك ركعت از امام عقب مانده , بنابر احتياط واجب بايدوقتى امام تشهد ركعت آخر را مى خواند, انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد, و صبر كند تا امام تشهد نماز را بگويد وبعد برخيزد, و واجب نيست صبر كند تا امام سلام بگويد.

شرايط امام جماعت (مساله 1462) امام جماعت بايد بالغ , عاقل , شيعه دوازده امامى , عادل و حلال زاده باشد, و نماز را بـطور صحيح بخواند, و نيز اگر ماموم مرد است امام هم بايد مردباشد.

و در غير نماز ميت امامت زن بر زنها كراهت دارد.

و اقتدا كردن بچه مميز كه خوب و بد را مى فهمد به بچه مميز ديگر مانعى ندارد.

(مساله 1463) امامى را كه عادل مى دانسته , اگر شك كند به عدالت خود باقى است يا نه , مى تواند به او اقتدا نمايد.

(مـسـالـه 1464) كـسـى كه ايستاده نماز مى خواند, نمى تواند به كسى كه نشسته ياخوابيده نماز مـى خـوانـد اقـتـدا كـنـد, و كـسى كه نشسته نماز مى خواند, نمى تواند به كسى كه خوابيده نماز مى خواند اقتدا نمايد.

(مـسـاله 1465) كسى كه نشسته نماز مى خواند, مى تواند به كسى كه نشسته نمازمى خواند اقتدا كـند, و اما كسى كه خوابيده نماز مى خواند, اگر بخواهد به كسى كه خوابيده نماز مى خواند اقتدا نمايد اشكال دارد.

(مساله 1466) اگر امام جماعت بواسطه عذرى با تيمم يا با وضوى جبيره اى نمازبخواند, مى شود به او اقتدا كرد واما اگر بواسطه عذرى با لباس نجس نماز بخواند,اقتداى به او اشكال دارد.

(مـسـالـه 1467) اگـر كـسـى نمى تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كند, بنابراحتياط نمى شود به او اقتدا كرد.

(مساله 1468) كسى كه مرض خوره ياپيسى دارد, مكروه است امام جماعت شود.

احكام جماعت

(مـسـالـه 1469) مـوقعى كه ماموم نيت مى كند, بايد امام را معين نمايد, ولى دانستن اسم او لازم نيست , مثلا اگر نيت كند: اقتدا مى كنم به امام حاضر نمازش صحيح است .

(مساله 1470) ماموم بايد غير از حمد و سوره همه چيز نماز را خودش بخواند ,ولى اگر ركعت اول يا دوم او ركعت سوم يا چهارم امام باشد, بايد حمد و سوره رابخواند.

(مساله 1471) اگر ماموم در ركعت اول ودوم نماز صبح ومغرب و عشا صداى حمد و سوره امام را بـشنود, اگر چه كلمات را تشخيص ندهد, احتياط واجب آن است كه حمد و سوره نخواند, و اگر صـداى امـام را نشنود مستحب است حمد وسوره را بخواند, ولى بايد آهسته بخواند, ولى احتياط اين است كه به نيت جزئيت نخواند, بلكه به قصد قربت مطلقه بخواند, و چنانچه سهوا بلند بخواند اشكال ندارد.

(مـساله 1472) اگر ماموم بعضى از كلمات حمد وسوره امام را بشنود, احتياطواجب آن است كه حمد وسوره نخواند.

(مـسـاله 1473) اگر ماموم سهوا حمد و سوره بخواند, يا خيال كند صدايى را كه مى شنود صداى امام نيست , و حمد و سوره بخواند, و بعد بفهمد صداى امام بوده , نمازش صحيح است .

(مساله 1474) اگر شك كند كه صداى امام را مى شنود يا نه , يا صدايى بشنود, ونداند صداى امام است يا صداى كس ديگر, مى تواند به قصد قربت مطلقه حمد وسوره بخواند.

(مساله 1475) مكروه است كه ماموم در ركعت اول ودوم نماز ظهر و عصر حمد وسوره بخواند, و مستحب است بجاى آن ذكر بگويد.

(مـسـاله 1476) ماموم نبايد تكبيره الاحرام را پيش از امام بگويد.

بلكه احتياط آن است كه تا تكبير امام تمام نشده تكبير نگويد.

(مـساله 1477) اگر ماموم سلام امام را بشنود, يا بداند چه وقت سلام مى گويد,احتياط مستحب آن است كه پيش از امام سلام نگويد, و چنانچه عمدا يا سهوا پيش از امام سلام دهد, نمازش صحيح است , و لازم نيست دوباره با امام سلام دهد.

(مـسـاله 1478) اگر ماموم غير از تكبيره الاحرام , چيزهاى ديگر نماز را پيش از امام بگويد اشكال ندارد ولى اگر آنها را بشنود يا بداند امام چه وقت مى گويد, احتياطمستحب آن است كه پيش از امام نگويد.

(مـسـالـه 1479) مـاموم بايد غير از آنچه در نماز خوانده مى شود, كارهاى ديگر آن ,مانند ركوع و سجود را با امام يا كمى بعد از امام بجا آورد, و اگر عمدا پيش از امام يامدتى بعد از امام انجام دهد, اگر چه معصيت كرده , ولى نماز و جماعتش صحيح است .

و احتياط آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

بلى اگر عمدا قبل ازتمام شدن قرائت امام ركوع كند نمازش باطل مى شود.

(مساله 1480) اگر سهوا پيش از امام سراز ركوع بردارد, چنانچه امام در ركوع باشد, بايد به ركوع برگردد وبا امام سر بردارد, و در اين صورت زياد شدن ركوع كه ركن است نماز را باطل نمى كند, ولى اگر به ركوع برگردد و پيش از آن كه به ركوع برسد, امام سر بردارد نمازش باطل است .

(مـسـالـه 1481) اگـر اشـتـبـاها سر بردارد و ببيند امام در سجده است , بايد به سجده برگردد, وچـنـانـچـه در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد, براى زياد شدن دو سجده كه ركن است نماز باطل نمى شود.

(مـسـالـه 1482) كـسى كه اشتباها پيش از امام سر از سجده برداشته هرگاه به سجده برگردد, وهنوز به سجده نرسيده امام سر بردارد, نمازش صحيح است , ولى اگر درهر دو سجده اين اتفاق بيفتد, نماز باطل است .

(مساله 1483) اگر اشتباها سر از ركوع يا سجده بردارد, و سهوا يا بخيال اين كه به امام نمى رسد, به ركوع يا سجده نرود, نمازش صحيح است .

(مـسـالـه 1484) اگـر سـر از سجده بردارد و ببيند امام در سجده است , چنانچه به خيال اين كه سـجـده اول امـام است , به قصد اين كه با امام سجده كند به سجده رود,و بفهمد سجده دوم امام بـوده , سجده دوم او حساب مى شود و اگر به خيال اين كه سجده دوم امام است به سجده رود, و بـفـهـمد سجده اول امام بوده , بايد به قصداين كه با امام سجده كند تمام كند, و دوباره با امام به سـجـده رود, در هـر دو صـورت احـتياط واجب آن است كه نماز را به جماعت تمام كند و دوباره بخواند.

(مساله 1485) اگر سهوا پيش از امام به ركوع رود, و طورى باشد كه اگر سر برداردبه مقدارى از قـرائت امـام مـى رسـد, چنانچه سر بردارد وبا امام به ركوع رود نمازش صحيح است , و اگر عمدا برنگردد, نمازش باطل است .

(مـسـاله 1486) اگر سهوا پيش از امام به ركوع رود, و طورى باشد كه اگر برگردد به چيزى از قرائت امام نمى رسد, در صورتيكه صبر كند تا امام به او برسد, نمازش صحيح است , و اگر به قصد اين كه با امام نماز بخواند سر بردارد وبا امام به ركوع رود, احتياط مستحب آن است كه بعد از تمام كردن نماز, دوباره آن را بجا آورد.

(مـسـالـه 1487) اگر سهوا پيش از امام به سجده رود, در صورتى كه صبر كند تا امام به او برسد, نـمـازش صـحـيح است و اگر بقصد اين كه باامام نماز بخواند سر بردارد, و با امام به سجده رود, احتياط مستحب آن است كه بعد از تمام كردن نماز, دوباره آن را بجاآورد.

(مـساله 1488) اگر امام در ركعتى كه قنوت ندارد, اشتباها قنوت بخواند, يا درركعتى كه تشهد ندارد, اشتباها مشغول خواندن تشهد شود, ماموم نبايد قنوت وتشهد رابخواند, ولى نمى تواند پيش از امـام بـه ركوع رود, يا پيش از ايستادن امام بايستد, بلكه بايد صبر كند تا قنوت وتشهد امام تمام شود و بقيه نماز را با اوبخواند.

چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است (مـسـالـه 1489) اگـر مـاموم يك مرد باشد, بنابر احتياط واجب طرف راست امام قدرى عقب تر بايستد.

و اگر يك زن باشد, مستحب است در طرف راست امام طورى بايستد كه جاى سجده اش مـساوى زانو يا قدم امام باشد.

و اگر يك مرد و يك زن , يا يك مرد و چند زن باشند, مستحب است مرد طرف راست امام وباقى پشت سر امام بايستند.

و اگر چند مرد يا چند زن باشند, مستحب است پشت سر امام بايستند.

و اگر چند مرد وچند زن باشند مردان پشت سر امام , و زنان پشت سرمردان بايستند.

(مساله 1490) اگر امام و ماموم هر دو زن باشند, بهتر است كه رديف يكديگربايستند, و امام جلوتر از ديگران نايستد.

(مـسـالـه 1491) مستحب است امام در وسط صف بايستد, و اهل علم و كمال وتقوى در صف اول بايستند.

(مـسـالـه 1492) مـسـتـحـب اسـت صـفهاى جماعت منظم باشد, و بين كسانى كه دريك صف ايستاده اند فاصله نباشد, و شانه آنان رديف يكديگر باشد.

(مساله 1493) مستحب است بعداز گفتن قد قامت الصلاه مامومين برخيزند.

(مـسـالـه 1494) مـستحب است امام جماعت حال مامومى را كه از ديگران ضعيف تر است رعايت كند, و قنوت و ركوع و سجود را طول ندهد, مگر بداند همه كسانى كه به او اقتدا كرده اند, مايلند.

(مـسـاله 1495) مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهايى كه بلندمى خواند, صداى خود را بقدرى بلند كند كه ديگران بشنوند, ولى اگر بايد بيش ازاندازه صدا را بلند نكند.

(مـسـالـه 1496) اگر امام در ركوع بفهمد كسى تازه رسيد و مى خواهد اقتدا كند,مستحب است ركوع را دو برابر هميشه طول بدهد وبعد برخيزد, اگر چه بفهمد كس ديگرى هم براى اقتدا وارد شده است .

چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است (مساله 1497) اگر در صفهاى جماعت جا باشد, مكروه است انسان تنها بايستد .

(مساله 1498) مكروه است ماموم ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود.

(مساله 1499) مسافرى كه نماز ظهر وعصر و عشا را دو ركعت مى خواند مكروه است در اين نمازها بـه كـسى كه مسافر نيست اقتدا كند.

و كسى كه مسافر نيست مكروه است در اين نمازها به مسافر اقتدا نمايد.

نماز آيات (مساله 1500) نماز آيات كه دستور آن بعدا گفته خواهد شد, بواسطه چهار چيزواجب مى شود: اول و دوم - گـرفـتـن مـاه وخـورشيد اگر چه مقدار كمى از آنها گرفته شود و كسى هم ازآن نترسد.

سوم - زلزله اگر چه كسى هم نترسد.

چـهـارم - رعد وبرق وبادهاى سياه وسرخ ومانند اينها, از آيات آسمانى در صورتى كه بيشتر مردم بترسند, و در حوادث زمينى نيز كه موجب ترس بيشتر مردم مى شود, احتياط واجب خواندن نماز است .

(مساله 1501) اگر از چيزهايى كه نماز آيات براى آنها واجب است بيشتر از يكى اتفاق بيفتد, انسان بـايـد براى هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند, مثلا اگر خورشيدبگيرد وزلزله هم بشود, بايد دو نماز آيات بخواند.

(مـسـاله 1502) كسى كه چند نماز آيات بر او واجب است , اگر همه آنها براى يك چيز بر او واجب شـده بـاشـد, مـثلا سه مرتبه خورشيد گرفته ونماز آنها را نخوانده است , موقعى كه قضاى آنها را مـى خـوانـد, لازم نيست معين كند كه براى كدام دفعه آنها باشد, و همچنين است اگر چند نماز بـراى رعـد وبـرق وبـادهـاى سياه وسرخ ‌ومانند اينها بر او واجب شده باشد, ولى اگر براى آفتاب گـرفتن , ماه گرفتن وزلزله , يابراى دو تاى اينها نمازهايى بر او واجب شده باشد, اگر موقع نيت معين كند,نمازآياتى را كه مى خواند براى كدام يك آنها است موافق بااحتياط عمل كرده است .

(مـساله 1503) چيزهايى كه نماز آيات براى آنها واجب است , در هر شهرى اتفاق بيفتد, فقط مردم همان شهر بايد نماز آيات بخوانند وبر مردم جاهاى ديگر واجب نيست , ولى اگر مكان آنها, بقدرى نزديك باشد كه با آن شهر يكى حساب شود نمازآيات بر آنها هم واجب است .

(مـسـالـه 1504) از وقتى كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مى كند انسان مى تواندنماز آيات را بـخواند, وبايد بقدرى تاخير نيندازد كه تمام قرص باز شود بلكه احوطآن است كه از قبل از شروع در باز شدن تاخير نيندازد.

(مساله 1505) اگرخواندن نماز آيات را بقدرى تاخير بيندازد كه تمام قرص آفتاب يا ماه باز شود, و بعد از باز شدن تمام آن نماز بخواند, بايد نيت قضا نمايد.

و قبل ازباز شدن تمام آن ادا است .

(مساله 1506) اگر مدت گرفتن خورشيد يا ماه به اندازه خواندن يك ركعت نمازباشد, نمازى كه مى خواند ادا است .

و همچنين است اگر مدت گرفتن آنها بيشترباشد ولى انسان نماز را نخواند, تا بـه انـدازه خـوانـدن يـك ركعت به باز شدن تمام قرص مانده باشد.

ولى اگر مدت گرفتن ماه يا خورشيد به اندازه خواندن يك ركعت نباشد بنا بر احتياط نيت ادا و قضا نكند وبه قصد ما فى الذمه نماز را بجا آورد .

(مساله 1507) موقعى كه زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتفاق مى افتد, انسان بايدفورا نماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت كرده و تا آخر عمر بر او واجب است وهر وقت بخواند ادا است .

(مـسـالـه 1508) اگر بعد از باز شدن آفتاب يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده , بايدقضاى نماز آيات رابخواند ولى اگر بفهمد مقدارى از آن گرفته بوده قضا بر اوواجب نيست .

(مـسـاله 1509) اگر عده اى بگويند كه خورشيد يا ماه گرفته است , چنانچه انسان ازگفته آنان يقين پيدا نكند ونماز آيات نخواند, وبعد معلوم شود راست گفته اند درصورتى كه تمام خورشيد يا مـاه گـرفـته باشد بايد نماز آيات بخواند.

بلكه اگر مقدارى از آن هم گرفته باشد, بنا بر احتياط مستحب نماز آيات را بخواند.

و همچنين است اگر دو نفر كه عادل بودن آنان معلوم نيست , بگويند خورشيد يا ماه گرفته , بعدمعلوم شود كه عادل بوده اند.

(مساله 1510) اگر انسان به گفته كسانى كه از روى قاعده علمى , وقت گرفتن خورشيد و ماه را مـى دانند, اطمينان پيدا كند كه خورشيد يا ماه گرفته , بايد نمازآيات را بخواند.

و نيز اگر بگويند فـلان وقـت خورشيد يا ماه مى گيرد وفلان مقدارطول مى كشد و انسان به گفته آنان اطمينان پيدا كند, بايد به حرف آنان عمل نمايد.

مثلا اگر بگويند آفتاب فلان ساعت باز مى شود بايد نماز را تا آنوقت تاخير نيندازد.

(مـسـالـه 1511) اگـر بـفـهـمد نماز آياتى كه خوانده باطل بوده , بايد دوباره بخواند واگر وقت گذشته قضا نمايد.

(مساله 1512) اگر در وقت نماز يوميه نماز آيات هم بر انسان واجب شود, چنانچه براى هر دو نماز وقـت دارد, هر كدام را اول بخواند اشكال ندارد و اگر وقت يكى ازآن دو تنگ باشد, بايد اول آن را بخواند.

و اگر وقت هر دو تنگ باشد, بايد اول نمازيوميه را بخواند.

(مساله 1513) اگر در بين نماز يوميه بفهمد كه وقت نماز آيات تنگ است چنانچه وقت نماز يوميه هـم تنگ باشد, بايد آن را تمام كند بعد نماز آيات را بخواند و اگروقت نماز يوميه تنگ نباشد, بايد آن را بشكند و اول نماز آيات , بعد نماز يوميه رابجا آورد.

(مـسـالـه 1514) اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميه تنگ است بايد نمازآيات را رها كـنـد ومـشغول نماز يوميه شود وبعد از آن كه نماز را تمام كرد پيش ازانجام كارى كه نماز رابهم بزند, بقيه نماز آيات را از همانجا كه رها كرده بخواند.

(مـسـالـه 1515) نـماز آيات بر حايض و نفسا در حال حيض يا نفاس واجب نيست ,ولى بعد از پاك شدن بنا بر احتياط مستحب آن را بجا آورد و در گرفتن ماه وخورشيدبنا بر احتياط نيت ادا وقضا نكند ولى در غير اين دو نيت ادا كند.