احكام راه خوشبختى
احكام ويژه دختران دوره راهنمایی

ستاد اقامه نماز و احياى زكات - وزارت آموزش و پرورش

- ۱ -


مقدمه‏

يكى از مهمترين سوالاتى كه براى همه انسانها خصوصا نوجوانان و جوانان مطرح است، اين مى‏باشد كه ما براى چه منظورى آفريده شده، و هدف آفرينش انسانها و آمدن به اين جهان چيست؟

خداوند در قرآن مجيد در پاسخ به اين سئوال مهم مى‏فرمايد:

و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون

(سوره ذاريات آيه 56)

يعنى ما جن و انسان را خلق نكرديم مگر براى عبادت و بندگى خداوند و شناخت و آگاهى پيدا كردن به مقام او.

عبادت سرلوحه كارنامه تمام انبيا الهى وائمه اطهار (ع) و اوليا خدا بوده و از اين طريق به عالى‏ترين رتبه و مقام بندگى خداوند مى‏رسند.

هدف اصلى از عبادت شناخت خداوند و راه يافتن به جوار او و هستى بى پايان اوست.

هر كس دوست دارد درباره دين و مكتب خود آگاهى بيشتر پيدا كند.

حتما شما نو جوانان عزيز هم علاقه داريد اين آگاهى را داشته باشيد.

براى رسيدن به هدف شايد اين پرسش در ذهن شما مطرح شده باشد كه دين مقدس اسلام براى زندگى ما چه برنامه‏اى دارد؟

سعادت آينده ما را در چه كارهايى مى‏داند؟

بخشى از مسائل اسلام كه احكام نام دارد مى‏تواند پاسخگوى برخى از اين پرسشها باشد.

دستورهاى عملى اسلام كه وظيفه انسانها را نسبت به كارهايى كه بايدانجام دهند و يا از ان دورى جويند مشخص مى‏كند احكام نام دارد.

كتابى كه پيش رو داريد ، براى دانش‏آموزان دختر دوره راهنمائى تهيه گرديده تا با برخى احكام مورد نياز خود آشنا شوند.

اميد است در سالى كه در ان قرار داريم و متعلق به امام حسين (ع) است اين فعاليت گامى باشد در راه تحقق ارزشهاى والاى اسلام و پيروى از قوانين معصومين (ع).

بر خود لازم مى‏دانيم از برادر گرامى جناب آقاى مهدى رفيعى كه در تنظيم اين كتاب ما را يارى نمودند كمال تشكر و قدردانى را داشته باشيم.

و در پايان موفقيت روز افزون شما دانش‏آموزان و نوجوانان عزيز را در تحقق آرمانهاى بلند امام (قدس سره) زير سايه مقام معظم رهبرى حضرت آيه ا... خامنه‏اى (دام ظله) خواهانيم.

والسلام عليكم و رحمة ا... و بركاته‏

ستاد اقامه نماز

وزارت آموزش و پرورش‏

تصويرى از راه خوشبختى (1)

راه خوشبختى، راهى است به سوى شكوفايى و سرسبزيها.

زهرا طاهرى - سوم راهنمايى - استان قزوين‏

راه خوشبختى، راهى است به سوى روشنايى و زيبايى؛ راهى است كه انسان را از تاريكى و زشتى دور مى‏كند.

شهناز اميرى - استان كهگيلويه و بويراحمد

راه خوشبختى، راه خداست و طى كردن راه خدا، خوشبختى محض است و واقعا آرزو دارم اين راه را طى كنم چون خوشبختى اينهاست نه چيز ديگرى.

زينب ابراهيمى - استان قم‏

راهى خوشبختى، راهى است كه مارابه سوى خود جذب كرده و به كمال و خوشبختى مى‏رساند.

مريم قاسم زاده - اول راهنمايى - استان يزد

راه خوشبختى، ما را در پيمودن مسير زندگى راهنمايى مى‏كند.

زهرا كرمى - استان لرستان‏

راه خوشبختى، همانند جاده ميان برى بود كه من را با بسيارى از مسائل كه شايد ممكن بود با آنها آشنا نشوم، آشنا كرد. در واقع چراغ راهنمايى بود كه در جاده ايمان و فرائض دينى گمراه نشوم.

نيلوفر ذالك زاده - سوم راهنمايى -چهار محال و بختيارى‏

اميدوارم راه خوشبختى را بپيمايم و با موفقيت به مقصد حقيقى برسم‏

لعيا بهجتى - دوم راهنمايى - استان آذربيجان غربى‏

اسلام، برنامه خوشبختى‏

دين حقيقى، نزد خداوند همان اسلام است‏(2)

شما بسيارى از اشخاص را مى‏شناسيد كه مشكلات زندگى را پشت سر گذاشته و به مقامهاى بالاى علمى، ورزشى، هنرى و غيره رسيده‏اند و هر يك در رشته‏اى خاص از ديگران پيشى گرفته و نمونه شده‏اند. آنها اين موفقيت را به صورت شانسى و اتفاقى به دست نياورده‏اند، بلكه يكى از علتهاى مهم پيروزى آنها داشتن برنامه بوده است.

بنابراين همه انسانها براى رسيدن به پيروزى بزرگ و خوشبختى هميشگى به برنامه نياز دارند و آن برنامه بايد از هر جهت دقيق، صحيح و كامل باشد و خطا و اشتباه در آن راه نداشته باشد.

چنين برنامه‏اى فقط از سوى خداوند تنظيم شده و در اختيار انسانها قرار گرفته است.

يعنى خداوندى كه جهان را با همه زيبائيهايش آفريد و آن را در اختيار انسان قرار داد و به او نعمت سلامتى، امنيت، خوراك و پوشاك بخشيد، براى اينكه از هر گزندى در امان باشد و سفر زندگى را با خوشى به پايان برساند برنامه كاملى را به اسم دين اسلام به او معرفى كرد.

همچنانكه مدير مدرسه برنامه‏اى را براى دانش‏آموزان تنظيم كرده و آن را در تابلو قرار مى دهد تا همه از روى آن برنامه رفتار كنند، آفريدگار دانا هم برنامه خود را در كتاب قرآن تنظيم كرده و آن را به وسيله بهترين معلم و مربى به اسم حضرت محمد (ص) براى بيان فرمود.

حضرت محمد بن عبد الله (ص) به عنوان فرستاده‏اى درستكار در مدت بيست و سه سال برنامه خداوند را براى مردم توضيح داد و به آنان راه صحيح زندگى و خوشبختى آموخت.

پس از رحلت پيامبر گرامى (ص)، جانشينان او پيشواى دينى مردم بودند و راه زندگى و برنامه خوشبختى را براى مردم زمان خود شرح مى دادند؛ ولى از روزى آخرين پيشوا يعنى امام دوازدهم غايب شدند اين پرسش مطرح شد كه معلم و مربى مردم كيست ؟

مرجع تقليد

اگر نمى‏دانيد از دانايان بپرسيد(3)

شناختن و فهميدن كامل برنامه دين اسلام همانند ديگر رشته‏هاى علمى نيازمند تلاش و كوشش زياد است و به آسانى به دست نمى آيد.

دانشمندانى كه ساليان دراز با زحمت و تحمل سختيها در حوزه‏هاى علميه‏(4) درس خوانده تا اسلام را بشناسند و به ديگران بياموزند، عالمان و متخصصان دين اسلام به شمار مى آيند. آنان به اندازه‏اى تلاش كرده‏اند كه مى‏توانند حكم خدا را استنباط كنند. آنان جانشين پيامبر اكرم (ص) و امامان (ع) در جهان امروز هستند و به هر يك از آنان مجتهد گفته مى‏شود. چون همه ما نمى‏توانيم به حوزه‏هاى علميه رفته و از نزديك با دستورهاى اسلام آشنا شويم نا چاريم از بين اشخاص مجتهد، فرد شايسته‏ترى را برگزيده و از نظر او پيروى كنيم. اينگونه پيروى كردن را تقليد مى گويند و آن مجتهد برگزيده را مرجع تقليد مى خوانند.

پيروى كردن از نظر مجتهد همانند پيروى كردن از نظر پزشك متخصص، كارشناس و مهندس است. يعنى شايسته نيست كه خود سرانه و بدون نظر متخصص دست به كارى بزنيم و آن كارى مورد تقليد به انجام رسيده باشد.(5)

بايد توجه داشت كه هر مجتهدى، مرجع تقليد نمى‏شود. بلكه بايد از مجتهدى پيروى كرد كه اين ويژگيهارا داشته باشد:

1. شيعه باشد؛ يعنى دوازده امام (ع) را قبول داشته باشد و از آنها اطاعت كند.

2. زنده باشد.

3. عادل باشد؛ يعنى وظايف دينى را انجام دهد و از گناه و نافرمانى خدا خود دارى كند.

4. اعلم باشد؛ يعنى در فهميدن حكم و دستور خدا از ديگر مجتهدان زمان خود ماهرتر و داناتر باشد.(6)

راه شناخت مرجع تقليد

راه شناخت مرجع تقليد اين است كه دو روحانى خبره و تحصيل كرده در حوزه‏هاى علميه كه به سخنان آنان اطمينان داريم، مجتهدى را به عنوان مرجع تقليد معرفى كنند.(7)

راه دستيابى به نظرمرجع تقليد(8)

معمولا هر مرجع تقليد نظر خود را در كتابهايى به اسم رساله توضيح المسائل و استفتائات نوشته و منتشر مى كند و اين كتاب به صورت خلاصه‏اى از همان كتابها و بر طبق فتاواى رهبر فقيد انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى ( قدس سره) تهيه شده است.

شما دانش‏آموزان عزيز مى توانيد رساله مرجع تقليد انتخابى خود را تهيه كرده و بر طبق آن عمل كنيد،هر چند كه مراجع تقليد حال حاضر و امام خمينى (قدس سره) در بسيارى از مسائل داراى نظر مشترك هستند.

احكام يا برنامه زندگى‏

همانطور كه در درس اول گفته شد خداوند بزرگ با معرفى دين اسلام، برنامه و مجموعه دستورهايى را براى ما بيان كرده است تا براى خوشبخت شدن از روى آن برنامه و بر طبق آن دستورها رفتار كنيم. به اين مجموعه دستورهاى خداوند احكام گفته مى‏شود.

بر شما دانش‏آموز عزيز پوشيده نماند كه همه نظرهايى را كه مرجع تقليد در رساله توضيح المسائل يا استفتائات مى نويسد از احكام خداوند به شمار مى‏آيند.

دانشمندان علوم اسلامى، احكام را در يك دسته بندى به پنج دسته زير تقسيم كرده‏اند:

1. كارهايى كه بايد آنها را انجام داد و اگر كسى از انجام آنها خوددارى كند مجازات مى‏شود.

اين قبيل كارها را واجب مى‏نامند؛ مانند نماز، روزه، امر به معروف و نهى از منكر، و رعايت پوشش اسلامى.

2. كارهايى كه بايد از آنها دورى كرد و گرنه مجازات دارد؛ مانند دروغ گرفتن، برداشتن مال ديگران، پشت سر ديگران حرف زدن، گوش دادن به موسيقى ميتذل، نگاه آلوده به نا محرم و ارتباط نا مشروع با او، اينگونه كارها را حرام مى‏گويند.

3. كارهايى كه انجام آنها واجب نيست و انجام ندادن آنها عذاب ندارد ولى اگر كسى آنها را انجام دهد خداوند به او پاداش مى‏دهد؛ مثل: صدقه دادن، كمك كردن به افراد ضعيف و ناتوان، احترام به بزرگترها، رفتن به مسجد، و شركت در نماز جماعت. به اين دسته كارها مستحب گفته مى شود.

4. برخى از كارها مانند كارهاى حرام ممنوع نيستند و اگر كسى آنها را انجام دهد خداوند مجازاتش نمى كند، هر چند كه انجام ندادن آنها بهتر است و خداوند به انسان پاداش نيز مى دهد. به اين كارها مكروه گفته مى شود؛ مانند: پوشيدن لباس تنگ، پوشيدن لباسى كه عكس صورت دارد به هنگام نماز، پوشيدن لباس سياه و چرك در نماز، خوردن غذاى داغ، و ساكت شدن در بين نماز براى شنيدن حرف ديگران.

5. كارهايى كه انجام دادن و انجام ندادن آنها يكسان است و پاداش و عذابى در پى ندارد چنين كارهايى مباح نام دارد؛ مانند: مسافرت، راه رفتن،و نشستن.

زمان عمل به برنامه و احكام‏

دختران از آغاز ده سالگى دستورهاى عملى اسلام را در زندگى روزمره خود رعايت مى‏كنند؛ هر چند كه بهتر است براى انجام صحيحتر و دقيقتر آن دستورها قبل از ده سالگى آماده شوند و تمرينات لازم را به كمك و راهنمايى اوليا و مربيان انجام دهند.

آغاز ده سالگى، سن بلوغ دختران است و با تاريخ هجرى قمرى حساب مى‏شود كه معمولا آغاز اين دوره جديد با جشن تكليف همراه است و به نو جوانى كه به اين مرحله قدم مى‏گذارد مكلف گفته مى شود، يعنى لازم است وظايفى را به انجام رساند.

يك نكته بسيار مهم‏

اگر مدت زمانى از سن تكليف و تاريخ بلوغ دخترى بگذرد ولى از روى فراموشى يا بى توجهى يا بيمارى و يا بخاطر نداشتن، به وظيفه دينى خود عمل نكرده باشد، مثلا نمازهاى واجب را نخوانده باشد يا در ماه رمضان روزه نگرفته باشد، بر اين دختر لازم است تا علاوه بر انجام تكاليف روزانه، همه تكاليف انجام نشده را جبران كند و به چنين نمازها و روزه‏هاى جبرانى، نماز يا روزه قضا گفته مى شود.

ناگفته نماند كه اگر دخترى به خاطر خونريزى ماهانه نماز نخواند يا روزه نگيرد، فقط بايد روزه‏ها را جبران كند و جبران كردن نمازها بر او لازم نيست.

آمادگى براى نماز (1)

لباس خويشتن را پاك كن و از پليدى دور شو.(9)

همچنانكه براى رفتن به ميهمانى خود را پاكيزه مى كنيم، لباسهاى تميز مى‏پوشيم و موهاى خود را مرتب مى كنيم، براى نماز هم كه به ميهمانى خدا رفتن و گفتگو با آفريدگار است بايد از قبل خود را آماده كنيم. اما چگونه؟ با انجام كارهاى زير:

رعايت طهارت بدن و لباس‏

بعضى از آلودگيها به قدرى پليد و ناپسند است كه خداوند مى فرمايد هر وقت مى خواهيد به ديدار من بياييد بدن و لباسهايتان به آنها آلوده نباشد. اين قبيل آلودگيها را نجس مى نامند و هر فرد مسلمان موظف است خود را از آلوده شدن به چيزهاى نجس حفظ كند و در صورت آلودگى، آن قسمت آلوده شده را آبكشى و پاك كند.

برخى از چيزهاى نجس عبارتند از:

الف: خون انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد يعنى حيوانى كه اگر رگ آنرا ببرند خون از آن جهش مى كند. پس خون حيواناتى مثل ماهى و پشه كه خون جهنده ندارد پاك است.

شما دانش‏آموزان عزيز توجه داشته باشيد خونى كه از لاى دندانها مى آيد نجس است ولى اگر خون به قدرى كم باشد كه وقتى با آب دهان مخلوط شود اثرى از خون نماند داخل دهان و اطراف دندان نجس نمى شود.

ب: ادرار و مدفوع انسان و حيوانات حرام گوشتى كه خون جهنده دارند مثل گربه و خرگوش و سگ.

گفتنى است ادرار و مدفوع حيوانات حلال گوشت مانند گاو، گوسفند، شتر، مرغ، كبوتر و گنجشك پاك است.

ج: همه اعضاى بدن سگ.

پس كسانى كه براى محافظت از منزل يا گله و مرزعه سگ نگه مى دارند ظرف آب و غذاى سگ را دورتر از محل زندگى قرار دهند و با سگ تماس نزديك نداشته باشند.

چند نكته‏

- اگر لباس يا جايى از بدن به چيز نجس بخورد و يكى از آنها طورى تر باشد كه‏ترى يكى از آنها به ديگرى برسد و آن ديگرى‏تر شود آن قسمت از بدن يا لباس نيز نجس مى‏شود.

-اگر كسى عمدا با بدن و لباس نجس نماز بخواند نماز او باطل است‏(10).

- اگر كسى نمى‏دانست كه نماز خواندن با بدن و لباس نجس، باطل است و با بدن و لباس نجس نماز او باطل است (11).

- اگر كسى بعد از خواندن نماز فهميد كه جايى از بدن يا لباسش نجس بوده، نماز او صحيح است‏(12).

- اگر كسى فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد(13).

- هر چيزى را نمى توان نجس دانست بلكه بايد به نجس شدن آن يقين داشته باشيم. بنابراين اگر چيزى قبلا پاك بوده تا به نجس شدن آن يقين نكنيم نمى‏توان گفت نجس است حكم چيز پاك را دارد.

- اگر چيزى قبلا نجس بوده ولى بعد از مدتى نمى‏دانيم كه آن را آب كشيده‏ايم يا نه، در اين صورت بايد آن را آب بكشيم.

روش تطهير (پاك كردن )چيز نجس‏

و از آسمان آبى پاك و پاك كننده فرود آورديم‏(14).

1. چيزهايى كه نجس مى شوند دو دسته‏اند:

الف)در بعضى چيزها اثر نجاست باقى مى ماند؛طورى كه قابل لمس است و با چشم ديده مى شود: مثل خون يا مدفوع كه روى لباس يا بدن مى ماند.

در اين صورت ابتدا اثر نجاست را به طور كامل بر طرف مى‏كنيم و سپس محل نجس شده را زير شير آب لوله كشى يا داخل جوى آب مى‏بريم تا آب به همه محل نجس شده برسد و وقتى آب آن محل را فراگرفت پاك مى شود(15).

تذكر

اگر به آب جارى يا آب لوله كشى و استخر دسترسى نداشته باشيم و فقط مقدار كمى آب در اختيار ما باشد از همان مقدار آب استفاده مى كنيم‏(16).

ب) در بعضى چيزها اثر نجاست باقى نمى ماند مثلا اگر جايى از بدن يا لباس به ادرار آلوده شود پس از خشك شدن چيزى ديده نمى شود در اين صورت محل نجس شده را با آب جارى يا آب كر مى شوييم‏(17).

حال بايد دانست:

وقتى از مقدار كمى آب براى شستن فرش و لباس و پرده و چيزهايى مانند اينها كه آب را به خود مى گيرند استفاده مى كنيم بايد پس از هر بار كه آب بر آنها ريخته مى شود آنها را فشرد تا آبهاى داخل آنها بيرون آيد.

لباس نمازگزار

زيورهاى خود را در رفتن به هر مسجد با خود بر داريد(18)

2. پوشش و مشخصات پوشاك‏

يكى از امتيازهاى انسان نسبت به ساير موجودات داشتن لباس است؛ يعنى انسانها به صورت لخت و عريان با يكديگر روبرو نمى شوند و داشتن شخصيت انسانى و حيا و عفت خود مى دانند (19).

پس در نماز نيز كه ملاقات با خداوند بزرگ است همين قانون رعايت مى شود، حتى در لحظه‏اى كه به تنهايى به نماز مى ايستد و كسى او را نمى بيند.

چه مقدار از بدن را بايد پوشاند ؟

دختران، هنگام نماز، تمام بدن حتى سر و موهاى خود را مى پوشانند ولى پوشاندن صورت، دستها و پاها تا مچ لازم نيست‏(20).

بنابراين هرگاه شخصى از قصد و عمد يا ندانسته بدن خود را (به مقدارى كه گفته شد) نپوشاند نمازش باطل است‏(21). ولى اگر از روى فراموشى قسمتى از بدنش پوشيده نباشد و بعد از نماز متوجه شود، نمازش صحيح است.

ديگر مشخصات پوشاك‏

1. اسلام مسلمانان را طورى تربيت مى كند كه هميشه به حق خود قانع باشند و هيچگاه پا از گليم خود فراتر نگذارند و به اموال و حقوق يكديگر احترام بگذارند. به همين جهت لباسى كه نمازگزار مى پوشد بايد مال خودش باشد واگر مال ديگرى است با اجازه و رضايت صاحبش آن را به تن كرده باشد(22).

بنابراين اگر كسى لباس شخص ديگرى را بدون رضايت صاحبش بپوشد و نمازش باطل است، حتى اگر نخ يا دكمه لباسش از مال ديگرى و بدون رضايت او باشد نيز نمازش باطل خواهد شد(23).

2. دختران مى توانند در حال نماز و خارج از نماز براى زينت از طلا استفاده كنند(24).

3. اگر پوشاك نمازگزار، حتى كمربند آن، از پوست حيوان حرام گوشت و يا حيوانى كه مطابق دستور اسلام كشته نشده، تهيه شده باشد، نماز خواندن با آن پوشاك باطل است‏(25). ولى اگر نداند كه لباس او از اعضاى حيوان حرام گوشت درست شده يا نه، نمازش صحيح است‏(26).

4. اگر با پولى كه خمس آن پرداخت نشده لباسى بخرد و آن نماز بخواند، آن نماز، باطل است‏(27).

آمادگى براى نماز (2)

اى كسانيكه ايمان آورده‏ايد! چون به (عزم) نماز بر خيزيد صورت و دستها يتان را تا آرنج بشوئيد و سر و پاهاى خودتان را تا بر آمدگى مسح كنيد(28).

وضو

خداوند فرموده است كه مسلمانها قبل از هر نماز بعضى از اعضاى بدن خود را به شكلى مخصوص با آب بشويند و روى سر و روى پاها را مسح بكشند كه به آن وضو گفته مى شود.

اين وضو (شستن و مسح كردن) فقط براى پاكيزگى نيست بلكه شبيه همان دستورى است كه بايد همه افراد قبل از ورود به استخر شنا از زير دوش بگذرند هر چند كه تازه از حمام آمده باشند.

مجتهدان شيوه صحيح وضو را با استفاده از قرآن و گفته‏هاى پيشوايان دينى به شرح زير بيان كرده‏اند:

1. ابتدا صورت و دستها (از آرنج تا نوك انگشتان) را وارسى مى كنيم تا چيزى كه مانع رسيدن آب به پوست مى شود، مانند چسب يا رنگ، به پوست بدن نچسبيده باشد(29).

2. از ابتدا به ذهن مى‏سپاريم كه به خاطر انجام دستور خدا وضو بگيريم صحيح نيست.

3. صورت خود را از بالا به پايين تا آخر چانه مى‏شوييم‏(30).

4. دست راست و سپس چپ را از بالاى آرنج تا نوك انگشتان، از بالا به پايين، مى‏شوييم.

بايد توجه داشت:

- كسى كه پيش از وضو دستهاى خود را شسته، آن شستن جز وضو محسوب نمى‏شود بلكه به هنگام شستن دست راست و دست چپ بايد همه دست را از بالاى آرنج تا نوك انگشتان بشويد(31).

- براى شستن هر قسمت، ريختن يك مشت آب كفايت مى كند، به شرط اينكه بتوان با آن همه قسمت را شست.

5. قسمت جلوى سر را با ترى آب وضو كه در دست مانده، دست مى‏كشيم و اين عمل را مسح مى‏گويند(32).

6. نخست روى پاى راست و سپس روى پاى چپ را از سر از انگشتها تا بر آمدگى پا گذاشته و كمى به طرف بالا بكشيم‏(33).

چند نكته مهم:

اگر موهاى سر زياد بلند باشد بايد بيخ موها را مسح كند يا فرق سر را باز كرده پوست سر را مسح كند(34).

- پس از مسح پاى چپ، عمل وضو به پايان مى‏رسد و اثر آن تا موقع خوابيدن يا وقت توالت باقى است و با آن وضو مى‏توان نماز خواند.

- براى دست كشيدن يا رساندن جايى از بدن به اسم خدا، هر چند به فارسى نوشته شده باشد و نيز براى بوسيدن خط قرآن و يا دست كشيدن روى خط قرآن بايد وضو گرفت‏(35).

- در مسح سر و روى پا بايد دست را روى آنها بكشيم و اگر دست را نگه داريم و سر يا پاها را به آن بكشيم وضو، باطل است‏(36).

شرايط وضوى صحيح‏

1. جاى مسح بايد خشك باشد(37).

2. اگر براى مسح، رطوبتى در كف دست نمانده باشد نمى توان دست را با آب، تر كرد. بلكه بايد از رطوبت ديگر اعضاى وضو استفاده كرد و سپس مسح كرد. (38).

3. مسح كردن از جوراب و كفش باطل است ولى اگر به خاطر سرماى شديد يا ترس از دزد و درنده و مانند اينها نتواند كفش يا جوراب را بيرون آورد مسح كردن بر آن اشكال ندارد(39).

4. اگر روى پا نجس باشد و نتوان براى مسح آن را آب كشيد بايد تيمم(40)انجام داد(41).

5. بايد وضو را به ترتيبى كه در درس قبل گفته شد انجام دهيم و اگر ترتيب بهم بخورد وضو، صحيح نيست.

6. وضو گرفتن نبايد زياد طول بكشد؛ يعنى بايد بين كارهاى وضو فاصله نيفتد و همه كارهاى وضو پشت سر هم انجام شود.

7. همه كارهاى وضو را بايد خودمان انجام دهيم. پس اگر كسى بر دست و صورت ما آب بريزد يا دست و صورت ما را شستشو دهد، وضو، صحيح نيست‏(42).

8. آبى كه با آن وضو مى‏گيريم بايد پاك و زلال و خالص باشد و مضاف نباشد.

9. با آبى كه مال ديگرى است وصاحبش راضى نيست نمى توان وضو گرفت.

پس بايد توجه داشت:

- وضو گرفتن با آبى كه معلوم نيست صاحبش راضى است يانه، حرام و باطل است‏(43).

- وضو گرفتن با آب نهرهاى بزرگ يا با شير آبى كه در خيابانها براى استفاده مردم گذاشته‏اند، اشكالى ندارد.(44)ولى اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهى كند احتياط واجب آن است كه با آن آب، وضو نگيرند، همچنين وضو گرفتن با آب آب سرد كن و منبع آب شيرين يا آب خنكى كه براى آشاميدن است اگر صاحبش راضى نباشد صحيح نيست.

10. اگر پيش از تمام شدن وضو، جايى از اعضاى وضو كه شسته شده بود نجس شود وضو، صحيح است و همينطور اگر جاهاى ديگر بدن، غير از صورت و دستها و جلوى سر و پا، نجس شود.(45)

11. اگر شخصى وضو گرفته باشد و سپس شك كند كه آيا وضويش باطل شده يا نه، به شك خود اعتنا نكند؛ يعنى اثر وضو باقى است و مى‏تواند با آن نماز بخواند.(46)

12. اگر شخصى شك دارد كه وضو گرفته يا نه، بايد وضو بگيرد. (47)

تيمم (جانشين وضو و غسل )

و(اگر) آبى نيافتيد پس با خاك پاك تيمم كنيد و از آن به صورت و دستهايتان بكشيد.(48)

اهميت نماز تا جايى است كه حتى با نبودن آب، تعطيل نمى شود، پس اگر وضو گرفتن يا غسل كردن ممكن نيست بايد به جاى آن عمل ديگرى به نام تيمم انجام دهيم.

چه وقت وضو گرفتن ممكن نيست ؟

1. در جايى و در وقتى كه حتى يك ليوان آب براى وضو پيدا نشود؛ (49)مثلا آب لوله كشى قطع شده و هيچ آب ذخيره‏اى وجود ندارد يا در بيابان مانده باشيم.

2. مقدار كمى آب نزد كسى موجود است ولى صاحبش به آن نياز دارد و به وضو گرفتن ما با آن مقدار آب راضى نيست.(50)

3. صبح، دير از خواب بيدار شده‏ايم و اگر بخواهيم به دستشويى يا سر حوض برويم و وضو بگيريم آفتاب طلوع مى كند و وقت نماز مى گذرد.(51)

4. در اثر مريضى، استفاده از آب حتى آب گرم، براى بدن ضرر داشته باشد.(52)

5. روى پا نجس باشد و نتوان براى مسح، آن را تطهير كرد و آب كشيد.

بر چه چيزى تيمم كنيم ؟

براى تيمم از خاك يا سنگ يا ريگ يا كلوخ (53)پاك استفاده مى‏كنيم.

چگونه تيمم كنيم ؟

1. اول نيت مى‏كنيم؛ يعنى توجه مى‏كنيم كه به جاى وضو براى انجام دادن دستور خدا، تيمم مى‏كنيم.

2. كف دو دست را همزمان بر چيزى كه تيمم بر آن صحيح است مى‏زنيم.

3. كف دستها را به تمام پيشانى و دو طرف آن از جايى كه موى سر مى رويد تا بالاى بينى و روى ابروها مى كشيم.

4. كف دست چپ را به تمام پشت دست راست مى كشيم.

5. كف دست راست را به تمام پشت دست چپ مى كشيم.(54)

چند نكته‏

- در تيمم وقتى كه دست بر پيشانى مى كشيم، بايد از بالا به پايين بكشيم و در دستها نيز بايد از مچ به طرف نوك انگشتان بكشيم.

- كارهاى تيمم را بايد پشت سر هم و بدون فاصله انجام دهيم. (55)

- چيزهايى كه وضو را باطل مى كند و اثر آن را از بين مى برد، تيمم جانشين وضو را نيز بى اثر مى كند.(56)

- اگر به خاطر عذر موجه تيمم كرديم با بر طرف شدن عذر،تيمم نيز باطل مى‏شود مثلا اگر آب براى وضو نداشتيم و به جاى آن تيمم كرديم وقتى كه آب پيدا شد، تيمم، باطل مى شود.(57)

آمادگى براى نماز(3)

مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده سزاوارتر است كه در آن (به نماز) بايستى.(58)

مكان نماز خواندن‏

از آنجا كه نماز خواندن يك عبادت ويژه است، جايى كه نمازگزار مى‏ايستد نيز بايد ويژگيهايى داشته باشد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

1. محل نماز ثابت و بى‏حركت باشد. پس در داخل كشتى يا قطار يا هواپيما يا ماشين در حال حركت نبايد نماز خواند؛ مگر در حال ناچارى. (59)

2. نماز خواندن در ملك ديگران، بدون اجازه و رضايت صاحبش، باطل است؛ اگر چه روى فرش و تخت باشد.(60)

3. آن مكان تنگ نبوده و سقف آن كوتاه نباشد تا بتواند قيام و ركوع و سجود را به طور صحيح انجام دهد.

4. جايى كه پيشانى را مى گذارد پاك باشد. ولى اگر ديگر قسمتهاى آن مكان، نجس است طورى تر نباشد كه به بدن و لباس نمازگزار سرايت كند.

مسجد

بهترين مكانى را كه اسلام براى نماز انتخاب و پيشنهاد كرده است تا همه مسلمانان از پير و جوان، كوچك وبزرگ، زن و مرد، فقير و غنى، ضعيف و قوى در آن گرد هم آيند و خداى بزرگ را پرستش كنند مسجد است.

انسانهاى با ايمان به مسجد مى روند تا با آفريد گار مهربان خود به گفتگو و راز و نياز بنشينند و از حال هم باخبر شوند و مشكلات يكديگر را بر طرف كنند. تا صفا، صميمت، همدلى و همبستگى آنان بيشتر و بيشتر شود.

پس مسجد مكان مقدسى است و احترام آن بر همه واجب؛ يعنى هر نوع بى احترامى به مسجد يا نجس كردن زمين، فرش، بام و ديوار آن حرام است و هر كس بفهمد كه جايى از مسجد نجس شده است بايد بى درنگ نجاست را از بين برده و آن مكان را پاك كند.(61)

كارهاى زير درباره مسجد مستحب است‏

1. زياد رفتن به مسجد.

2. با لباس تميز وارد مسجد شدن.

3. وارسى ته كفش هنگام ورود به مسجد كه چيز نجس به آن نچسبيده باشد. به همين جهت پسنديده است كه كفشها را در جا كفشى بگذاريم.

4. تميز نگه داشتن در و ديوار و فرشهاى مسجد.

5. نماز خواندن در مسجد، هر چند كه به صورت تنهايى بر گزار شود.

كارهاى زير در مسجد مكروه است‏

1. فرياد زدن و با صداى بلند حرف زدن و بلند كردن هر صدايى.

2. خوابيدن در مسجد اگر انسان نا چار نباشد.

3. رفتن به مسجد در حالى كه بوى دهان يا قسمت ديگرى از بدن او مردم را آزار مى دهد.(62)

آمادگى براى نماز(4)

پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن.(63)

قبله‏

قبله همان كعبه، يعنى خانه خداست كه در شهر مكه و در داخل مسجد الحرام قرار دارد.

قبله جهت و سمت و مقصد حركت ما را به سوى خداوند مشخص مى كند.

قبله، سبب اتحاد همه مسلمانان است.

قبله، نظم و هماهنگى به وجود مى‏آورد.

قبله، ياد آور خاطره حضرت ابراهيم و اسماعيل (ع) است؛ چون كعبه به دست آنها بازسازى شد.

در اسلام بسيارى از كارها بايد رو به قبله انجام شود؛ همچون: نماز خواندن، سر بريدن حيوانات، به خاك سپردن بدن مرده‏ها، پس چه خوب است كه خوردن، خوابيدن، دعا، راز و نياز و مطالعه كردن هم رو به قبله باشد.

روبه قبله بودن به اين صورت است كه شخص نمازگزار بايد صورت و سينه‏اش به سمت كعبه (خانه خدا) باشد. بنابراين براى اقامه نماز بايد كوشش كرد تا يقين كنيم كه قبله كدام طرف است.(64)

حال اگر نمازگزار بعد از نماز متوجه شد كه نماز او رو به قبله نبوده و هنوز وقت نماز نگذشته بايد دوباره نماز بخواند.(65)

وقت نماز

نماز را از زوال آفتاب تا تاريكى شب بپا دار؛ (يعنى نماز ظهر و عصر را از اول ظهر و نماز مغرب و عشا را از بدو تاريكى شب بپا دار)و نماز صبح را نيز (بجاى آر.)(66)

هر دخترى كه به سن تكليف مى رسد بر او واجب است در شبانه روز پنج نوبت نماز بخواند كه به آن نمازهاى پنجگانه مى گويند.

براى هر يك از نمازها وقتى مشخص شده است:

براى نماز صبح: از اذان صبح تا طلوع آفتاب‏

براى نماز ظهر و عصر: از اذان ظهر تا غروب آفتاب‏

براى نماز مغرب و عشا: از اذان مغرب تا نصف شب‏

نماز گزار قبل از اقامه نماز بايد به وقت نماز يقين داشته باشد؛ يعنى اگر بفهمد كه نماز را پيش از وقت خوانده و هنوز وقت تمام نشده، نماز او باطل است.(67)

مستحب است نمازگزار نماز را در اول وقت بخواند(68)كه نشانه تعهد و دقت اوست.

اذان و اقامه‏

هر كشور و هر انقلابى داراى پرچم و شعارى مخصوص به خود است. شعار انقلاب اسلامى استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى كه با اين شعار عقايد خود را به دنيا معرفى مى كند.

اين شعار از اذان گرفته شده است. زيرا اذان اعلام استقلال وآزادى از اسارت ديگران و تسليم در برابر خداوند است.

اذان، دعوت از مردم براى جمع شدن و اقامه نماز است.

اذان، اعلام حضور اسلام و دعوت مسلمانان و عقايد دينى در جهان است.

اذان، فريادى است به طرفدارى از خدا بر ضد هر گونه شرك و بت پرستى و خرافه پرستى.(69)

اقامه نيز همين ويژگيها را داراست.

بر هر نمازگزار مستحب است قبل از نمازهاى واجب روزانه اذان و اقامه بگويد.

جدول ترتیب و چگونگی گفتن اذان و اقامه:

  اذان اقامه
 اَلٌلهُ اَكْبَرُ 4مرتبه 2مرتبه
اَشهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلٌا اَلٌلهُ‏ 2مرتبه 2مرتبه
اَشهَدُ اَنٌ‏َ مُحَمٌَداً رَسولُ اَلٌلهُ‏ 2مرتبه 2مرتبه
اَشهَدُ اَنٌ‏َ عَليٌاً وَلِىٌ‏ُ اَلٌلهُ‏ 2مرتبه 2مرتبه
حَىٌ‏َ عَلَى الصٌَلوةِ 2مرتبه 2مرتبه
حَىٌ‏َ عَلَى الفَلاحِ‏ 2مرتبه 2مرتبه
حَىٌ‏َ عَلى‏ خَيْرِ العَمَلِ‏ 2مرتبه 2مرتبه
قَدْ قامَتِ الصٌَلوةِ ندارد 2مرتبه
اَلٌلهُ اَكْبَرُ 2مرتبه 2مرتبه
لا اِلهَ اِلٌا اَلٌلهُ‏ 2مرتبه 1مرتبه