سياحت شرق
( زندگينامه و شرح احوالات)
سيد محمد حسن قوچانى
- پىنوشتها -
1- قريه خسرويه يا خروه كه در
40 كيلومترى شهر قوچان از بخش فاروج و دهستان
مايوان واقع شده است .
2- كاكوتى
3- نباتى است از خانواده
نباتات مركبه .
4- چراگاهها
5- بيشه ها، نيزارها
6- ضرورتها محذورات را مباح
مى كنند.
7- يقه
8- اشاره به آيه فاقم و جهك
للذين حنيفا فطرة الله التى فطر الناس عليها، آيه
30، سوره روم
9- كتاب معراج السعادة ،
تاءليف ملا احمد نراقى ، از كتب اخلاقى شيعه است .
10- يك نوع نان روغنى
11- هـر چـيـزى پـاك اسـت تـا
وقـتـى كـه يـقـين كنى به اين كه جنس است و هر چيزى
حلال است تا آن كه بدانى حرمتش را.
12- پاسبان
13- هدر
14- گوسفندهائى كه براى تهيه
گوشت زمستان نگهدارى مى نمايند و پرورش مى دهند.
15- يـعرب بن قحطان از بزرگان
ملوك قحطانى و در فصاحت و بلاغت مشهور بوده گويند، نخستين كسى بوده كه
به لغت عربى تكلم كرده است .
16- لاف و گزاف
17- وضوى كامل يا ترتيبات
مستحبى
18- زغال درخت مو
19- چرم دباغى نشده
20- عـبـدالوهـاب مـايونى :
منجم و مدرس و حكيم ، از شاگردان حاج ملاهادى سبزوارى ، متوفى 1329 هق
.(اتركنامه ص 234)
21- مـيـرزا حـسـن شـيـرازى
از علماء و از پيشوايان بزرگ عالم تشيع ، در سامره حوزه درس داشت در
زمان ناصرالدين شاه به سال 1309 هق . كه امتياز انحصار دخانيات ايران
بـه يـك كـمـپانى انگليسى داده شد ميرزاى شيرازى حكمى مبنى بر ترحيم
دخانيات صادر كـرد كـه تـمام مردم سراسر ايران اطاعت كردند و در بعضى
از شهرها نيز شورش برپا گرديد. عاقبت دولت مجبورشدامتياز را لغو كند.
22- بالكن
23- زمينهايى كه گاو چرانيده
مى شود.
24- عـقـال (بـه كـسـر عـيـن
) زانـوبـنـد شتر، ريسمانى كه با آن زانوى شتر را مى بندند.
25- مظهر قناعت
26- مقصود اميرحسين خان شجاع
الدوله حاكم قوچان است .
27- درباره انجام اين
ماءموريت ، امير حسين خان به هيچوجه از خود تمايلى نشان نمى داد و
بـاطـنـانـمـى خـواسـت كـه در دوران حـكـومـت او ايـن مـنـطـقـه هـم
مـرزى بـه روسـهـا تـحـويـل شـود ولى فـشـارحكومت مركزى و بالاخره ورود
دو نفر از ماءمورين عاليرتبه از تهران ناچار شد به همراهى آنان حركت
نمايد. در موقع ورود اردو به فاروج ، امير حسين خـان بـا سـيـدى رو به
رو مى شود كه در آن حوزه به تزكيه نفس و صفاى باطن معروف بـوده احـوال
آن سـيـد مـى پـرسـد آن سـيـد از كـدخـداى مـحـل خـود شـكـايـت مـى
نـمـايد كه از او مطالبه سه قران ماليات كرده است و او قادر به پرداخت
نيست ،امير در ضمن سفارش رعايت حال او به كدخدا، مى گويد از خدا بخواه
كه من در ايـن مـاءمـوريـت موفق نشوم و حالا مقابل اطرافيانم مى گويم
اگر دعيت مستجاب شد سه لنـگ از مـلك طويل را نذر تو مى نمايم و اگر
دعايت مستجاب نشد در مراجعت دستور مى دهم گـردنـت را بزنند اين راگفت و
حركت كرد، نيم فرسنگى از فاروج نگذشته كه اسب امير حـسـيـن خـان با اسب
امين النظام به هم مى پرند و چون نوكران دخالت مى كنند اسب شجاع الدوله
بـه شـدت عـقب عقب مى رود وبه پشت مى افتد و امير حسين خان زير تنه اسب
و چاق زيـن كـوبـيـده مى شود در همان محل روز ديگرفوت مى نمايد (روزى
يكشنبه يازدهم ربيع الاول سال 1311 هق ).
28- درختچه مو
29- همانا خدا آنچه را مى
خواهد انجام مى دهد و چيزى مانع اراده او نيست .
30- فيلاب از دهات حومه شهر
در 6 كيلومترى قوچان واقع است .
31- آب صابون
32- همين طور
33- فقط من تو را خواندم و تو
پاسخ گفتى ، خويشتن را ملامت كن و مرا سرزنش مكن .
34- من نزد گمان بنده مؤ من
خود هستم .
35- دشمن هستند آنچه را كه
نمى دانند.
36- در نا اميدى آسودگى است .
37- ازدواج موقت .
38- رفيق يزدى الاصل آقانجفى
قوچانى ، آيت الله فقيد حاج غلامرضا يزدى است .
39- به سوگند خدا وفا نكردن
40- اين برگشت به بيانانگردى
است بعد از شهرنشينى و تمدن .
41- هر چه ما بهره بريم به
سود تو هم خواهد بود و هر چه به زيان ما باشد به زيان تو نيز خواهد
بود.
42- هر اسمى كه با الف و تا
جمع بسته مى شود در حالت نصب و جر مكسور است .
43- بـايـسـتـيـد تـا
بـگـويـم بـه يـاد مـحـبـوب كـه سـر منزل او ميان دخول و حومل است .
44- هـسـتـى تـو گـنـاهـى
اسـت كـه هـيـچ گـنـاهـى بـا آن قابل قياس نيست .
45- هـسـتـى تـو گـنـاهـى
اسـت كـه هـيـچ گـنـاهـى بـا آن قابل قياس نيست .
46- بسنده
47- ياران من به مانند
ستارگانند از هر كدام آنها پيروى كنيد هدايت مى شويد.
48- شيخ مرتضى انصارى از
فقهاء و مجتهدين بزرگ شيعه .
49- آخـونـد مـلا مـحمد كاظم
خراسانى ، معروف به آخوند خراسانى از علماء و فقهاء بـزرگ در سـال 1255
هق در شـهـر مـشـهـد مـتـولد شـده بـراى تـحـصـيـل بـه نجف اشرف رفت
و در محضر شيخ انصارى و ميرزاى شيرازى كسب علم كرد. سـپـس حـوزه درس
تـشـكـيـل داد... در انـقـلاب مشروطيت حكم به خلع يد محمد على شاه داد.
در سـال 1329 هق وفـات يافت و در نجف اشرف دفن شد. از جمله آثار وى
حاشيه بر اسفار ملاصدرا و كفاية الاصول است .
50- فرو رفتن در امرى
51- مقصود ترور ناصر الدين
شاه است .
52- هر كسى آزموده را
بيازمايد پشيمانى براى او رواست .
53- آفتاب رنگ آنها را چنان
تغيير داده بود و سياه شده بودند كه گويا زنان طلاق شده اى بودند.
54- در راه شما و گذرگاهتان
يك گردنه سختى است .
55- زيرا ما نمى رسيديم به
مقصد مگر به جان كندن ، ستايش و سپاس خدا را.
56- رو به رو
57- پناه به خدا از تنبلى و
سستى
58- آنچنان كه شايسته توست تو
را شناختيم .
59- (...
سـى ـ چـهـل كـيـلومتر مانده به شهر يزد از هر طرف كه نگاه مى كنيد خاك
كـويـر دسـت خـورده اسـت . بـدان مـى مـانـد كـه هـزاران هـزار يـزدى
در طـى هـزار سال با آن بيل هاى رعب آور خود به جان دشت كوير افتاده
اند و در پى گنجينه اى عزيز شـب و روز خـاكـهـا را زيـر و رو كرده اند،
پشته ها، گودى ها، خراشها، بريدگى ها، كله قـنـدها، گرده ماهها در چند
صد كيلومتر مربع از بيابانهاى اطراف يزد، استيلاى كوير را در هم شكسته
و جبروت آن را پايمال كرده است ، انگار لشكرى جرار همدست و يكپارچه با
صدهزار بيل از پنجاه كيلومترى محل فعلى يزد به راه افتاده و همراه با
آهنگ مارشى آرام و آسـمـانـى بـيـل هـا را بر سينه كوير فرو برده و
توده هاى خاك را بر رويهم انباشته و گـام بـه گـام آن تـوده هـا را
پـيـش آورده تـا رسـيـده اسـت بـه محل موعود. آنـگـاه بـه انـدازه
يـك كـارون آب بـه آن تـوده هـاى خـاك انـداخـتـه و گـل ساخته و از آن
درياى گل ، شهر يزد راپرداخته است ، فقط زلزله اى خارا شكاف مى تـوانـد
اين همه ناهموارى بر زمين هموار كوير پديد آورد و راستى آن است كه
يزديان در طـول چـنـد قرن به جاى آن دشت زلزله ها انداخته اند، تسلط
يزديان برآنچه از زمين هاى كـويـر تـصـاحـب كـرده انـد تـسـلطـى اسـت
مـطـلق . شـوره و رمـل و بـوتـه خـار نمايندگان كويراند و اين هر سه
نماينده در اطراف شهر يزد جراءت آفتابى شدن ندارند. شهر يزد به واقع
پايتخت كوير است و اگر يزديان از تفوه به ايـن گـفـته مى پرهيزند از آن
روست كه عادت به سخن گويى نكرده اند، خاموش و شكيبا بـه هـمـت بـازوان
پـرطاقت خود مالك الرقاب كوير شده اند.)
(زير آسمان كوير ص 93)
60- تاجر يزدى چسبنده ترين
موجودات است . چسبندگى به ميز و دفتر تجارت و هر چه مظروف اين ظرف پنج
حرفى به حساب آيد، طبيعت ثانوى او شده است . طرفه آن كه اگـر از شـهر
يزد هم خارج شود و در شهرهاى ديگر حجره بگيرد، خصوصيات برونى و درونى
او عوض نمى شود. جنبش او با حزم و احتياط بسيار تواءم است . مى خزند و
به هر سـوراخـى سـر مـى كـشـد و اگر چيز مناسبى يافت با تمام فطرت خود
به آن مى چسبد و ديـگـر جـدا شدنى نيست تا آن چيز مناسب را در وجود خود
بكلى مستهلك كند. صداى چرتكه انداختن او را در آن سوى مرزها مى شنوند.
ذره بين شفاف چشمهايش در گودى آن چهره نيم سـوخـته هميشه به افق هاى
دور دست نگرد. با اين همه نسبت به اندازه گليم خود حساسيت شـديـد دارد.
اگـر او را قـيـمـه كـنـيـد اغـوا نـمـى شـود، مـحـال است با همكارى كه
يك شاهى از او بيشتر دارد، گلاويز شود هنگامى ماليات مى دهد كـه
مـطـمـئن باشد صرف ساختن آب انبارى در گوشه اى از كوير مى شود، ولى مى
داند كـه اصـلا آب انـبـار از مد افتاده و ساليان دراز است كه ساختن آن
از برنامه هاى عمرانى خـذف گـرديـده اسـت . تـاجـر يـزدى يـا واحـد
اقـتـصـادى كـامـل و يـك وجـود هـمـه چـيز سر خود است . اگر مجرد باشد
غم كدبانو ندارد. دوخت و دوز شـسـت و شـوى را پـس از اقـامـه نـمـاز
صـبـح انـجـام مـى دهـد. و قـبـل از سـاعـت هـفت حجره را آب و جارو مى
كند و آماده پذيرايى مشترى مى نشيند. حكومت بر كوير و آب در زير آسمان
آن مى جنبد و نفس مى كشد. از درون همين حجره هاى نقلى سرچشمه مى
گيرد.(زير آسمان كوير، ص 99)
61- بستر رودخانه
62- كمر خود را براى مرگ محكم
ببند، همانا مرگ تو را در خواهد يافت .
63- مردم كانى هايى هستند به
مانند طلا و نقره .
64- زيـرا مـحـبـت ، زيـادى
شـنـاسـايـى اسـت و دلهـا هـرگـاه بـا يـكـديـگـر مـقـابل شوند بمانند
آئينه هايى هستندكه در يكديگر منعكس مى گردند و به ميزان درجات محبت ،
دلها برخى با برخى ديگر متحد مى شوند.
65- تـرجـمه عبارت كه به گويش
قوچانى است : يك داس را به تازگى كولى ها دنده كرده بودند،
66- مؤ منين بر ضد دشمنانشان
متحد هستند.
67- هر گاه در سنت قياس به
كار رود دين نابود مى گردد.
68- مسلمان كسى است كه
مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.
69- قلم يكى از دو زبان است .
70- هـر گـاه فـسـاد در
زمـانـه غـالب شـود امـور را بـه درسـتـى حمل كردن نشانه عجز و ناتوانى
است .
71- شيـخ مـحـمـد تقى بن شيخ
محمد باقر اصفهانى ، معروف به آقا نجفى مسجد شاهى ، متوفاى 1332 هق ،
(هدية الاحباب )
72- بـه خـاطـر شـكـسـتـه
نـفـسـى و فـروتـنـى در مقابل دانش .
73- شـيـخ مـحمد بن مولانا
شيخ محمد باقر مسجد شاهى ، ملقب به ثقة الاسلام (تولد 1271ـ 1318)در
اصـفـهـان ، ريـاست تامه داشته و مرجع و صاحب تاءليفات عديده بوده است
.
(فهرست جلد پنجم كتابخانه آستان قدس رضوى ، ص 581).
74- آخـونـد مـلا مـحـمـد
كـاشـانـى از اجـله حـكـمـا و اهـل عـرفـان اسـت ، كـه در آن زمان
تدريس حكمت وكلام منحصر به آن مرحوم بود، در زهد و ورع يـگـانـه عـصر
خود بود. وفاتش را شنبه 20 شعبان 1323هق به سن 84 سالگى نوشته اند.
(از كتاب رجال اصفهان يا تذكرة القبور تاءليف ملا عبد الكريم جزى ، چاپ
اصفهان ، 1328، ص 48).
75- مـيـرزا جـهـانـگـيـر
قـشـقـايى ، از علماء معروف ايران ، پس از فرا گرفتن علوم معقول و
منقول درمدرسه صدر اصفهان به تدريس پرداخت ، عده اى از علماء و ادباء
معاصر ايران شاگرد او بودند. درسال 1328 هجرى قمرى در سن 70 سالگى وفات
يافت .
76- شيخ عبدالكريم گزى از
اجله و اعيان علماء اصفهان و از مشاهير فقهاى آن سامان بوده ، در اواخر
عمر مرجع تمام مرافعات و حكومت شرعيه اصفهان و توابع آن شد. داراى
حـسـن خـلقـى ممتاز و تاءليفات متعدده بود. آن مرحوم در شب پنجشنبه 13
ماه ذيحجة الحرام سال 1339 هجرى قمرى درسن 67 سالگى وفات يافت (تذكرة
القبور ص 8).
77- سيد محمد باقر درچه اى از
مبرزين علماى اصفهان و داراى رساله علميه و برخى از رسـايل فقيهه را
نيز حاشيه مرقوم فرموده اند. مرحوم سيد محمد باقر درچه اى در شب 28
ربيع الثانى 1324 هجرى قمرى در اصفهان وفات يافته و در تكيه كازرونيها
به خاك سپرده شده است (تذكرة القبور، ص 68).
78- همانا امت من سياحت
كنندگانند.
79- عجب !
80- مـيـرزا ابـوالمـعالى
محمد بن محمد ابراهيم كلباسى (1248 ـ 1315هق ) عالم ، فـاضـل ،
مـتبحر،دقيق ، فكور، كثير التتبع ، حسن التقرير، كثير الاحتياط، شديد
الورع ، كامل النفس ، در تخت فولاداصفهان مدفون است .
81- دانش حرفى بيش نبود
نادانان آن را زياد كردند.
82- حـاج مـيـزا حـبـيـب الله
رشـتـى از شـاگردان شيخ مرتضى انصارى و فقيه و از مـراجـع شـيـعـيـان
در عـراق و گروه بسيارى از مجلس درس او استفاده كرده و به مقام اجتهاد
رسـيـده انـد. از تـاءليـفـات اوسـت .الاجـاره ، اجتماع الامر و النهى
، الامامه ، مساءله غصب و التعادل و التراجيح . وى در نجف سال 1312
هجرى قمرى در گذشت .
83- شـيـخ مـحـمـد حـسـن بـن
مـحـمـد اصـفـهـانـى نـجـفـى كـه در سـال 1200 هـجـرى قـمـرى تـولد
يـافته ، در تعرفه جلالت شاءن و علو مقام وى كتاب جـواهـر الكـلامـش
كـافـى اسـت . سـالهـا ريـاسـت ديـنـى شـيـعـه امـامـيـه را داشـتـه و
در سال 1268 در نجف اشرف وفات يافته است .
84- ابـوالقاسم ميرزا قمى از
فقهاء ايران در قرن دوازدهم هجرى تحصيلات خود را در عـراق بـه پـايـان
رسـانـيـد و بـه ايران مراجعت كرد و در شهر قم سكونت اختيار نمود
تـاءليـفـات بـسـيـار دارد از جـمـله كـتـاب قـوانـيـن در اصول و كتاب
جامع الشتات در فقه به زبان فارسى .
85- جـنـاب شـيـخ مـحـمـد
حـسـيـن ، صـاحـب فـصـول فـى عـلم الاصول ، در سنه 1261 هجرى وفات كرده
و در كربلا دفن شده است .
86- سالك
87- در قبرستان قديمى اصفهان
به نام (تخت فولاد)، آرامگاه يكى از عرفاى مشهور قـرن هـشـتم به نام
بابا ركن الدين مسعودبن عبدالله بيضاوى واقع شده ، قبرستان تخت فـولاد
مـدفـن عده زيادى از مشاهير علماء و قفها و شعرا در اطراف قبر بابا ركن
الدين به فواصل نزديك يا دور از آن به خاك سپرده شده اند.
88- شجاع الدوله منظور محمد
ناصر خان شجاع الدوله سوم ، حاكم قوچان .
89- البته آرزوى آن كس را كه
بغير من اميد داشته باشد قطع مى كنم .
90- بـه خـيـر فـال زنيد تا
آن را بيابيد. من نزد گمان بنده مؤ منم . اگر خير از من انتظار داشته
باشد، پس خير به او خواهد رسيد و اگر گمان شر به من برد شر به او خواهد
رسيد.
91- پـس آنـگـاه كـه بـنـده
بر راز تقدير الهى آگاه گردد، آسوده مى شود و ديگر چيزى نمى طلبد.
92- بـلكه شگفتى در آن گونه
تفكر نيست زيرا قهر خدا باطنش رحم و لطف است كه در ظاهر از ناحيه او
عذاب نمود مى كند، خداوند برخويشتن رحمت را لازم فرموده است و رحمت او
به همه جا و همه چيز رسيده است . (تركيبى از آيات قرآن )
93- بـر مـى خـورم بـه
شـخـصـى كه مطلب را مى فهمد ولى امين نيست و دين را آلت مقاصد دنيا
قرار مى دهد.
94- شـعـرى اسـت كه اميرالمؤ
منان عليه السلام بر بالين عمار ياسر در جنگ صفين بـه وقـت شـهـادت
عـمـار فـرمـوده انـد: (مـى گـويـنـد مـرگ بـر جـوان بـسـيـار مشكل است
، جدايى دوستان به خدا سخت تر است ).
95- يمن ، سعادت ، خير
96- ما خانواده فريب نيستيم .
97- مسافرت بخشى از دوزخ است
.
98- در مسافرتهاست كه گوهر
مردان شناخته مى شود.
99- كسى كه اسب و شتر و ساير
چهارپايان را كرايه مى دهد.
100- روزى كه پنهانى ها آشكار
شود.
101- هر كسى خود را به گرووهى
شبيه ساخت از ايشان محسوب مى گردد.
102- بچه شيره خوار
103- راه خودت را و پول خودت
را و مرام و مقصودت را پوشيده بدار.(حديث مروى از امام صادق عليه
السلام است ).
104- دنيا بهترين ياور براى
امر آخرت است .
105- آتش انداز
106- تاءمل كردن
107- مسافرت كن كه در سفرها
پنج فايده است .
108- سفر، بخشى از دوزخ است .
109- ايستگاهها
110- خداوند كارها را جز
بوسيله اسباب جارى نمى سازد.
111- خدا آن را از پيش آمده
ها حفظ كند.
112- پـس هـمـانـا فـسـاد
گـفـتـار تـو روشن تر از آتش بر منار است و آشكارتر از خورشيد در وسط
روز.
113- بـه خـاطـر نـزديـكـى
بـدان دخـتـر و تـوشـه بـرداشـتـن از آنـچـه حـسـن بـر جمال داشت .
114- كولى ها
115- قضيه آن دختر را گفتم به
نيكوترين قصه ها.
116- نـه چـشـمـى ديـده اسـت
و نـه گـوشـى شـنـيـده اسـت و نـه بـر دل بشرى خطور كرده است .
117- بلكه ارزش دارد، بسيار
هم ارزش دارد.
118- على بن يقطين وزير هارون
الرشيد و از شيعيان خاص امام موسى بن جعفر عليه السلام بوده است .
119- دو صندوق چوبى و باز كه
به دو پهلوى اسب يا قاطر مى بندند و دو نفر مسافر در آن مى نشستند.
120- جملات مذكور، ممزوجى از
عربى و فارسى است .
121- قـسـمـتـى از خـطـبـه 45
نـهـج البـلاغـه ...(اى پـسر حنيف هر
پيروى كننده را پـيـشـوايى است كه از اوپيروى كرده ... بدان كه پيشواى
شما از دنياى خود به دو كهنه جامه و از خوراكش به دو قرص نان اكتفا
كرده است ...).
122- بهشت به ناملايمت و آنچه
نفس نمى پسندد پيچيده شده است .
123- شـيـخ الطـائف ابـو
جـعـفـر محمد بن حسن طوسى معروف به شيخ طوسى ، به سـال 385 هـجـرى قمرى
در طوس ولادت يافته ، از بزرگترين علماى دينى شيعه است و اولين كسى است
كه نجف اشرف را مركز علماى دينى قرار داده است . تاءليفات او در فقه
اسـلامـى بـسـيار معروف است . شب دوشنبه 27 محرم 460 هجرى قمرى وفات
يافته و در خانه خود مدفون گرديد.
124- السيد الاجل عالم ربانى محمد مهدى مشهور به بحر العلوم ،
داراى جلالت قدر و كرامات باهره .ولادت شريفش در كربلاى معلى ، سنه
1155 هجرى و وفاتش در نجف اشرف سال 1212 بود.
125- گورستان مسلمين و وادى
مقدس كه مورد توجه شيعيان جهان است .
126- هر ماءمومى را امامى است
كه پيروى مى كند از او.
127- سـيـد مـحمد كاظم يزدى
طباطبايى ، از بزرگان علماى اماميه در قرن چهاردهم و مرجع تقليد شيعه
بوده و حوزه درس او در نجف بوده است .
128- منظور كيمياست .
129- على عليه السلام فرموده
: چه ظاهرت با روح است و باطنت پاك .
130- كپك
131- چون در آن زمان ساعتها
را به اصطلاح غروب كوك مى گفتند ساعت 9 ـ و 10 آن روز 3 و 4 بعد از ظهر
امروز مى شد.
132- فرزند آخوند ملا محمد
كاظم خراسانى .
133- مـحـمـد بـن ابـراهـيم
ملقب به ملاصدرا و معروف به صدرا يا ملاصدرا از مردم شـيـراز و
ازمـعـروف تـريـن دانـشـمندان و فلاسفه ايران در دوره صفويه . در جوانى
به اصفهان رفت و از مجالس درس شيخ بهايى و ميرداماد و مير فندرسكى
استفاده كرد، مدتى در قـم بـه تـدريـس پـرداخـت ودر سال 1050 ه ق
هنگام بازگشت از حج در بصره وفات يافت و در همان شهر دفن شد.
134- ميدانهايى كه در وسط شهر
واقع است و در آن ساختمانى نيست .
135- ابن كمونه مشهور سعد ابن
منصور ابن سعد اسراييلى (متوفى 783 هق .) به واسـطه شبهه اى كه در
توحيد كرد معروف است . وى يهودى بود و از مردم بغداد. گويند كه اسلام
آورد، در فلسفه ، طب ، كيمياگرى معروف و ماهر بود، شروحى بر كتب ابن
سينا و شهاب الدين سهروردى نوشت .
136- شـيـخ عـبـدالله
مـازنـدرانى متولد سال 1259 هق از فقهاى معروف و از مراجع تشيع .
137- مردم دشمن آنچه نمى
دانند هستند.
138- هيچ غصه اى مانند صه قرض
دارى نيست و هيچ دردى مانند درد چشم نمى باشد.
139- پيامبر فرمود هر كس (در
جنگ جهاد) كسى را كشت لباس و اسلحه اش از آن اوست .
140- زمانى آيد كه عذوبت حلال
گردد.
141- سرگين نشانه شتر است .
142- با گواه عادل و شهود بى
شمار ثابت شد كه خود اوست .
143- عيد نوروز
144- از سعادت مرد داشتن
همسرى را شايسته كه هرگاه به او نگاه كند مسرور شود.
145- ضـرب المـثـلى است كه مى
گويد: پشت سر آبادان قريه اى نيست
146- زن و فرزند مرده .
147- پـرودگـارا بين ما الفت
و مهربانى قرار ده همانگونه كه بين آدم و حوا الفت قرار دادى .
148- زمين خشك و بى حاصل و
آسمان سر مخالفت داشت .
149- همتش آب و نان بود و جز
چيز ديگرى را نمى شناخت .
150- پيامبر فرمود: هلاكت مرد
در آخر زمان به دست زنش باشد.
151- ولى آنـچـه از دهانها
بيرون مى آيد و بر زبانها مى گذرد با غرضها آميخته اسـت و از دل پـاك
وسـرچـشـمـه پـاكيزه بيرون نمى آيد بيم آن است كه اين گفتارها مايه
خسران دنيا و آخرت باشد.
152- سيد محمد كاظم يزدى
153- سخن شما كاملا صحيح است
، ما هم آن را شنيديم .
154- بايستى او را بكشيم و
جسدش را قربة الى الله در رودخانه بيفكنيم .
155- مربع نشستن
156- سرورم ، كجا مى روى ؟
157- لعنت بر پدر و مادر تو
باد، به تو چه كه كجا مى روم ؟
158- آقا، لطفا كرايه اتان را
بدهيد.
159- چيزى غير از يك فشنگ
ندارم ، آن را مى خواهى ؟ بفرما.
160- برو به سلامت .
161- خدا هر چه را بخواهد مى
كند و آنچه را كه بخواهد بيهوده و گزاف نيست .
162- مـحـمـد على ميرزا، همان
محمد على شاه از پادشاهان قاجار، پسر مظفرالدين شاه پس از فوت پدرش در
سال 1324 هجرى قمرى ، به سلطنت رسيد. ابتدا با آزادى خواهان مـوافـقـت
نشان داد و سوگند خورد كه قانون اساسى را محترم بشمارد. لكن چيزى نگذشت
كـه روش خـود را تـغـيـيـر داده و شروع به آزار و ايذاء آزادى خواهان
كرد و به كمك ميرزا عـلى خـان اتـابـك بـعـضـى از عـشـايـر را بر ضد
رژيم مشروطيت بر انگيخت و برخى از روحـانـيـون مانند شيخ فضل الله نورى
را وادار كرد عليه مشروطيت سخنرانى كنند؛ شهيد شـيـخ فـضـل الله نـورى
بـه مـشروطيت اعتقاد داشت و اين كه مسلمين با داشتن قرآن و جامعيت
احـكـام اسـلام هرگز احتياج به تدوين قانون جديدى ندارند و بدين جهت
طرفدار مشروطه مشروعه بوده . ولى برخى از مشروطه خواهان تندرو آن مرد
بزرگ را متهم به طرفدارى از اسـتـبـداد كـرده و مـقـتـول سـاخـتـند در
23 جمادى الاول 1326 ه ق ، مجلس شوراى ملى را توسط لياخوف روسى
فرمانده قزاقخانه و سربازان سيلاخورى توپ بست ، دو تن از روحـانـيـون
مـعـروف (بهبهانى و طباطبايى
) را دستگير و تبعيد كرد. ملك المتكلمين
و ميرزا جهانگيرخان مدير روزنامه صور اسرافيل و عده ديگرى از آزدى
خواهان را كشت ، اين وقـايـع مـردم را بـه هـيجان آورد، در آذربايجان
ستارخان و باقرخان و در اصفهان سردار اسـعـد و صـمـصـام السطنه بختيارى
و در گيلان محمد ولى خان سپهدار اعظم قيام كردند. محمد عليشاه ، عين
الدوله را ماءمور سركوبى مجاهدين تبريز كرد، اما كارى از پيش نبرد،
مجاهدين از اطراف به قصد تصرف پايتخت حركت كردند و سربازان محمد عليشاه
از عهده جلوگيرى آنها در برنيامدند و در ماه جمادى الثانى 1327 ه ق
قواى مجاهدين وارد تهران شـدنـد، محمد عليشاه به سفارت روس در زرگنده
پناه برد و از سلطنت خلع شد و سپس از ايـران خـارج گـرديـد و احـمـد
مـيرزا پسر دوازده ساله اش به سلطنت رسيد. در زمان محمد عـليـشـاه روس
هـا مـداخـله خـود را در امـور داخـلى ايـران آشـكـار سـاخـتـنـد و بـه
خـراسان و آذربايجان سرباز فرستادند و فجايع زيادى مرتكب شدند و از
جمله در مشهد مرقد مطهر حـضـرت رضـا عـليـه السـلام را بـه تـوپ
بـسـتـنـد و عـده كـثـيـرى را بـه قتل رسانيدند.(نقل ازفرهنگ جغرافياى
عميد)
163- گـفـتـم : من شما را
ترساندم ، پس از شما معذرت مى خواهم هر گاه خشم فرود آيد پس بد است
روزگار بيم دهندگان .
164- فقط زن بايستى رو در رو
و مقابل زن قرار گيرد.
165- برويد كه شما را آزاد
كردم ، سخن جد من است به اجداد شما.
166- عـبـدالحـمـيـد دوم سـى
و پـنـجـمـيـن سـلطـان عـثـمـانـى از سـال 1293 تـا سـال 1327 ه ق
مـعـاصـر بـانـاصرالدين شاه قاجار، پادشاهى مستبد و خـونـريـز بـود، در
زمـان او انـقـلابـى در مـمـلكـت عـثـمـانـى رخ دادو رژيـم اسـتـبـدادى
تبديل به مشروطيت گرديد و عبدالحميد از سلطنت خلع شد.
167- با خاك يكسان
168- اين چه دردسرى است ، اين
چه بلايى است .
169- مـتـرسـيـد و مـرا
سـرزنش نكنيد زيرا كه من استخاره كرده ام و خدا خير مرا در آن دانست ،
همانا او باماست و به زودى ما را يارى خواهد كرد بر گروه كافرين ،
دلهاى خود را پاك داريد و از خدا بترسيد،زيرا قدرت خدا (بر مخالفين )
محيط است .
170- سرگيجه ها
171- مـرگـان شـوسـتـر بـنـا
بـه تـصويب مجلس شوراى ملى در تاريخ 12 جمادى الاولى 1329 هق
جزومستشاران آمريكايى بود كه براى اصلاح ماليه ايران وارد تهران شد، پس
از تعطيل مجلس منفصل و از ايران خارج گرديد.
172- مراد از دست چپ نايب
حسين كاشى و مراد از راست نمامى عالم رشت است .
173- بلندى
174- نسل و نتيجه
175- بر شما لازم است كه پيش
از خروج از چادرها به صداى ببلند بگوييد، كشيك چى كشيك چى .
176- هر نفرى چهار قران بدهيد
و اثاثيه را برداريد.
177- اثاثيه را برداريد همه
اشان گدا هستند.
178- اصطلاحا: خرده ريز
179- آزادشان كنيد.
180- گـفـتـه اند بلا و مصيبت
اول براى پيامبران است ، سپس براى اوليا و دوستان حـق و بـعـد براى
هركس برجسته تر و عالى مقدارتر است يه نسبت مقامش كه همانا براى هر
دشوارى ، آسانى و آسايشى است .
181- دنـيـا سـرايـى اسـت كـه
در گرفتارى ها و بلاها پيچيده شده است و به مكر و فريب موصوف است ،آنان
كه در اين سرا وارد شوند از گزند آن سالم نمى مانند.
182- على عليه السلام فرموده
است : هر كس به چشم عبرت به دنيا نگرد دنيا او را بينا سازد. و هر كس
با دلباختگى به دنيا نگرد دنيا كورش سازد.
183- در حـديث آمده است از
داورى و فتوا دادن فرار كن ، همچنان كه از شير فرار مى كنى .
184- و در حـديـث آمـده اسـت
كـه بـه بـرادر ايـمـانـى خـود سوءظن مبريد تا آنجا كه احتمال خير مى
دهيد وخداوند فرموده است با مردم به نيكى سخن گوييد.
185- و امـا در رويدادهاى
تازه به راويان حديث ما رجوع كنيد پس همانا ايشان حجت من هستند برشما و
من هم حجت خدا.
186- حـسـيـن بـن عـلى بـا
شمشير جدش كشته شد چرا كه بر امام زمانش يزيد خروج كرد! و پيامبر فرمود
هر كس سر از فرمان پيشواى زمان خود بتابد ريختن خونش رواست .
187- اگر عمل بدى از برادرت
شنيدى يا ديدى گوش و چشم خود را تكذيب كن .
188- گاوريللوپرين زيب كه اهل
يوگسلاوى بود.
189- قتـل ارشـيـدوك
فـرانـسـيـس ، وليـعـهـد اتـريـش آغـاز جـنـگ بـيـن المـللى اول شـد،
ايـن واقـعـه در 18 ژوئن اتـفـاق افـتـاد و در سـوم اوت 1914 مـيلادى
جنگ جهانى اول با هجوم آلمان به بلژيك ولوكزامبورك آغاز شد.
190- بزرگان قوم
191- ويـلهـم دوم ،
امـپـراتور آلمان از سال 1888 تا 1918 ميلادى بعد از فردريك سوم به
سلطنت رسيد و در تجهيزات برى و بحرى آلمان افزود و دولتهاى اروپا را به
وحشت انداخت ، سرانجام باعث جنگ جهانى اول گرديد.
192- طوفانى كه از خود گرد و
خاك باقى مى گذارد.
193- نام جد مادرى حضرت
ابراهيم خليل كه گفته اند بت تراش بوده است .
194- پيپ ، چپق دسته كوتاه
195- شيرين
196- خم آب
197- از بلندى
198- از خـوشـبـخـتـى و
سـعـادت مـرد داشتن همسرى شايسته است كه وقتى به او مى نگرد مسرور مى
شود.
199- حرص و آز
200- لاف و گزاف
201- اگر سرانگشتى نزديك شوم
مى سوزم .
202- مـن گـنـج پـنـهـانـى
بـودم خـواسـتـم شـنـاخته شوم خلق را آفريد تا آنكه مرا بـشناسند زيرا
آدمى نشانه بزرگ خدا و جانشين خدا در روى زمين و آيينه نمايشگر صفات
الهـى اسـت و خـدا فـرمـود، اسـمـان و زمـيـن گـنـجـايـش مـرا نـدارد
ولى دل بنده مؤ منم دارد.
203- من در دلهاى شكسته و
قبرهاى كهنه هستم .
204- دهاتى ها
205- شـريـف حـسـيـن بن على
با كمك نظاميان و هوادارى انگلستان انقلابى نمود و در نـتـيـجـه حـجـاز
وفـلسـطـيـن آزاد و از چنگ عثمانى خارج شد و در 5 ژوئن 1916 ميلادى نيز
شورش اعراب با اعلان جنگ شريف حسين امير عرب ، آغاز گرديد.
206- يكى از فرماندهان عثمانى
، يا احتياطا همان كماندان به معنى فرمانده است .
207- خزعل پـسـر حـاج جـابـر
ريـيس قبيله بنى كعب كه پدر و برادرش و خود او در خوزستان سكونت
داشـتـنـد، وى در سـال 1315 هـجـرى مـزعل برادر خود را كه جانشين پدر
شده بود، كشت و خـودريـيـس طـايـفـه شـد و مـدتـى بـه خـودسـرى
پـرداخـت . در اوايـل سـلطنت رضاخان به خودسرى او خاتمه داده شد به
تهران آمد و مدتى در اين شهر به سر برد و در سال 1355 هجرى درگذشت
208- بگذرند.
209- دنـيـا و آخـرت دو هـو و
هـسـتـند كه با هم جمع نمى شوند و مانند مشرق و مغرب هـسـتـنـد هر قدر
ازيكى دور شوى به ديگرى نزديك مى گردى و حرف اين است كه هرگاه عالم ،
دوستدار دنيا بود، بدين او نبايد اطمينان كرد.
210- نابينا كردن
211- عـرقـوبـى نـام شـخـصـى
در عـرب كـه بـه وعـده خـود عـمـل نـمـى كـنـد.
212- پـيـامـبـر فـرمـود
بـهشت با نا ملايمات تواءم است و دوزخ با اميال شهوات .
213- بـلفـور، وزيـر خارجه
انگليس مبتكر اعلاميه نوامبر 1917 كه در آن پشتيبانى بريتانياى كبير
نسبت به ايجاد ميهن ملى يهود در فلسطين تعهد شد.
214- آنـگـاه كـه تـيـرهـا
اصـابـت مى كرد صداى بوسه شان را شنيدم گويا تيرها ظـائرى بـود و گنبد
را زيارت مى كرد اى كاش من پيش از اين مى مردم و آن پراكنده شدن گلوله
ها را نمى ديدم ، تيراندازان قومى سركش و ستمگر بودند.
215- شاخه درخت خرما.
216- كج كج
217- بندى كه پشت درگذارند و
با آن در را ببندد.
218- بيمارى تيفوس .
219- بيمارى حصبه
220- شيشك
221- پدر مرحوم آيت الله
فقيد، سيد ابوالقاسم كاشانى .
222- پدر مرحوم آيت الله
فقيد، سيد ابوالقاسم كاشانى .
223- ديدار صورت دانشمند و
نگاه به در خانه او عبادت است .
224- بهترين گفتار راستى
كردار است .
225- شـديـدتـرين حسرت در روز
رستاخيز براى عالم آن است كه مردم به گفتار او هدايت يافته ورستگار شده
اند و او در راه جهنم قرار گرفته است .
226- ابـوجـعـفربن محمد بن
يعقوب بن اسحق كلينى رازى ، از فقها و محدثين معروف شيعه ، ملقب به ثقة
الاسلام .
227- عثمان بن سعيد، محمد بن
عثمان ، حسين بن روح و على بن محمد سمرى
228- حاجى روزنامه نزد شما
هست ؟
229- بدهيد ببينم چه نوشته
است .
230- حـضـرت سـجـاد فرمود:
هرگاه به نفس خود مى نگرم ماءيوس مى شوم و وقتى بسوى رحمت بيكران
پروردگار خود نظر مى اندازم به رحمت طمع مى بندم .
231- فريفته
232- ريش سفيد
233- اين قران مال توست و به
مادرت مگو.
234- ايـنـان كـافـرند.
235- كسى كه قناعت پيشه ساخت
عزيز شد و كسى كه طمع داشت ذليل و خوار گرديد.
236- نان و آبدوغ
237- دل بر چيزى نهادن
238- آى مادر، مادر، مادر،
239- چه مى خواهى ؟
240- شير داريد؟
241- آرى آقاى ما
242- خوب خوب ، تو خيلى
خوانده اى
|