در نماز شب مؤ منين را دعا كنيد
حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى (ره ) روزى پس از پايان درس ، عازم حجره يكى
از طلبه هايى كه در مدرسه دارالشفاء بود، به حجره آن طلبه وارد شد و پس از بجا
آوردن مراسم احترام و اندكى جلوس برخاست و حجره را ترك گفت : هدف از اين ديدار از
او پرسيده شد، در پاسخ فرمودند:
شب گذشته هنگام سحر، فيوضاتى بر من اضافه شد كه فهميدم از ناحيه خودم نيست و چون
توجه كردم ديدم اين آقاى طلبه به تهجد برخاسته و در نماز شبش به من دعا مى كند و
اين فيوضات اثر دعاى اوست اين بود كه به خاطر سپاسگزارى از عنايتش به ديدار او رفتم
.
(12)
فصل چهارم : دستور العمل هاى اخلاقى از عارف فرزانه علامه
ميرزا على قاضى تبريزى (ره )
نماز اول وقت
آيت الله مصباح يزدى فرمودند: (( مرحوم علامه طباطبايى (ره )
و آقاى بهجت از مرحوم قاضى (ره ) نقل مى كردند كه ايشان فرمودند: اگر كسى نماز
واجبش را اول وقت بخواند و به مقام عاليه نرسد، مرا لعن كند!! و يا فرمودند: به
صورت من تف بياندازد!! ))
اول وقت ، سِر عظيمى است (( حافظوا على الصلوات
)) خود يك نكته اى است غير از ((
اقيموا الصلوه )) ! اينكه انسان اهتمام داشته باشد و مقيد
باشد كه نماز را اول وقت بخواند. فى حد نفسه آثار زيادى دارد ولو حضور قلب هم
نباشد.
(13)
دنيا مى خواهى نماز شب بخوان
علامه طباطبايى مى گويد:
چون به نجف اشرف براى تحصيل مشرف شدم از نقطه نظر قرابت و خويشاوندى و رحميت گاه
گاهى به محضر مرحوم قاضى شرفياب مى شدم : تا يك روز در مدرسه ايستاده بودم ، مرحوم
قاضى از آنجا عبور مى كردند، چون به من رسيدند دست خود را روى شانه من گذاردند و
فرمودند: اى فرزند! دنيا مى خواهى نماز شب بخوان ، آخرت مى خواهى نماز شب بخوان .
اين سخن آنقدر در من اثر كرد كه از آن روز به بعد تا زمانى كه به ايران مراجعت كردم
، پنج سال تمام در محضر قاضى روز و شب به سر بردم و آنى از ادراك فيض ايشان دريغ
نمى كردم .
(14)
روايت عنوان بصرى و اهميت آن از ديدگاه علامه قاضى (ره )
امام صادق (عليه السلام ): عنوان تو را به نه چيز سفارش و وصيت مى كنم :
سه تا از آن نه امر درباره تربيت و تاديب نفس است . سه تا از آنها درباره حلم و
بردبارى است و سه تا از آنها درباره علم و دانش است . پس اى عنوان آنها را به خاطر
بسپار، و مبادا در عمل به آنها سستى و تكاهل كنى .
پس حضرت فرمود: اما آن چيزهايى كه راجع به تاديب نفس است آنكه :
مبادا چيزى را بخورى كه بدان اشتها ندارى .
چرا كه در انسان ايجاد حماقت و نادانى مى كند، و چيزى را مخور مگر آنگاه كه گرسنه
باشى و چون خواستى بخورى از حلال بخور و نام خدا را ببر و به خاطر آور حديث رسول
اكرم (ص ) را كه فرمود: هيچ وقت آدمى ظرفى را بدتر از شكمش پر نكرده است . بناء على
هذا اگر به قدرى گرسنه شد كه ناچار از تناول غذا گردد. پس به مقدار ثلث شكم خود را
براى طعامش بگذارد، و ثلث آن را براى آبش و ثلث آن را براى نفسش .
(15)
و اما سه چيز كه راجع به بردبارى و صبر است . پس كسى كه به تو بگويد:
اگر يك كلمه بگويى ده تا مى شنوى به او بگو: اگر ده كلمه بگويى يكى هم نمى شنوى !
و كسى كه ترا شتم و سب كند و ناسزا گويد، به وى بگو، اگر در آنچه مى گويى راست مى
گويى من از خدا مى خواهم تا از من در گذرد و اگر در آنچه مى گويى دروغ مى گويى پس
من از خدا مى خواهم تا از تو در گذرد، و اگر كسى تو را بيم دهد كه به تو فحش خواهم
داد و ناسزا خواهم گفت ، تو او را مژده بده كه من درباره تو خير خواه مى باشم و
مراعات تو مى نمايم .
و اما آن سه چيزى كه راجع به علم است . پس از علماء بپرس آنچه را كه نمى دانى و
مبادا چيزى را بپرسى تا ايشان را به لغزش افكنى و براى آزمايش و امتحان بپرسى و
مبادا از روى راى خودت به كارى دست زنى ، و در جميع امورى كه راهى به احتياط و
محافظت از وقوع در خلاف امر دارى احتياط را پيشه خود ساز.
و از فتوى دادن بپرهيز، همانطور كه از شير درنده فرار مى كنى ، و گردن خود را جسر و
پل عبور براى ديگران (مردم ) قرار نده .
اهميت روايت عنوان بصرى از ديدگاه علامه على قاضى (ره )
عارف فرزانه علامه على قاضى روايت عنوان بصرى را دستور مى دادند به شاگردان تلاميذ
و مريدان سير و سلوك الى الله تا آن را بنويسند و بدان عمل كنند و علاوه بر اين مى
فرمودند بايد آن را در جيب خود داشته باشند و هفته اى يكى دوبار آن را مطالعه
نمايند.
نقل از علامه سيد محمد حسين طهرانى از كتاب گنجينه عرفان عنوان بصرى
فصل پنجم : دستور العمل هاى اخلاقى از حضرت آيت الله علامه
طباطبايى (قدس سره )
اذن استاد در ذكر
مرحوم علامه طهرانى (قدس سره ) از علامه طباطبايى (قدس سره ) نقل مى فرمودند: ذكر و
ورد عبارت است از اذكار و اوراد لسانيه و كيفيت و كميت آن منوط به نظر استاد است چه
حكم دوائى را ماند كه بعضى را نافع و بعضى ديگر را مضر است و گاه اتفاق مى افتد كه
سالك به دو ذكر مشغول مى شود كه يكى او را به كثرت توجه مى دهد و ديگرى به وحدت و
در صورت اجتماع نتيجه هر دو خنثى مى گردد و نتيجه اى عائد نمى شود. البته اذن
استاد، شرط در اورادى است كه اذن عام در آن داده نشده است اما آنچه اذن عام داده
شده اشتغال به آن مانعى ندارد.
(16)
حضور قلب در نماز
در لحظات آخر عمر شريف علامه طباطبايى (قدس سره ) يكى از شاگردان خصوصى علامه مى
گويد از ايشان پرسيدم چه كنم در نماز به ياد خدا باشم و حضور قلب داشته باشم ؟
براى شنيدن بيانات استاد، گوشم را نزديك دهانش بردم ، چند بار فرمود:
توجه ، مراقبه ، توجه ، مراقبه به ياد خدا باش و خدا را فراموش نكن .
آخرين سفارش علامه طباطبايى (ره )
علامه طباطبايى اهل مراقبه بود، يك وقت خدمت آن بزرگوار رسيديم كه دستور العملى به
ما بدهد فرمود: مراقبه و محاسبه اين حالت را، شخص سالك بايد از ابتداى سير و سلوك
تا انتهاء ملتزم باشد.
فرمود آخر شب ، قبل از خواب اعمالى را كه در روز انجام داده ايد بررسى كنيد.
هر يك از اعمالتان كه خوب بود خدا را براى آن حمد و سپاس گوييد و توفيق انجام بهتر
آن را در روز بعد از خداوند مسالت كنيد.
اگر خداى ناكرده تقصير و يا خطايى مرتكب شده بوديد، فورا توبه كنيد و تصميم بگيريد
كه ديگر آن را انجام ندهيد. اگر ديديد خلاف هاى شما متعدد است تصميم بگيريد فردا آن
را كم كنيد. خلاصه فرمود: مراقبه و محاسبه بايد هميشه باشد.
حتى در اين اواخر كه نمى توانست درست حرف بزند يكى از رفقاء از ايشان خواسته بود
توصيه هايى بفرماييد باز فرمود: مراقبه ، محاسبه .
(17)
دين دارى بالاترين رياضت
حضرت استاد حسن زاده آملى مى فرمودند كه : مرحوم علامه طباطبايى (قدس سره ) مى
فرمودند: (( بزرگترين رياضت دين دارى است ))
.
(18)
صفاى باطن و روياى صالحه
شبى در قم در معيت حضرت استاد علامه آقا سيد محمد حسين طباطبايى روحى فداه ، به سوى
منزل آن جناب كه بيت المعمور اين كمترين بوده است مى رفتيم ، در اثناى راه به من
فرمود: قبل از آن كه به توجه بنشينى ، سوره متبركه (( و
الضحى و الم نشرح )) را بخوان كه براى انتقال ، و صفاى باطن
، و روياى صالحه در حال توجه بسيار مفيد است .
(19)
فصل ششم : دستور العمل هاى اخلاقى از حضرت امام خمينى قدس
سره الشريف
فرمايشات سيزده گانه
1- نصيحت مى كنم كه در تحصيل علم و فرا گرفتن دانش و اخلاق و كردار نيكو، كوشا
باشيد.
2- تا فرصت از دست نرفته ... به پا خيزيد در مرحله اول در مقام تذهيب و تزكيه نفس و
اصلاح خود بر آييد.
3- هر كس از خودش بايد شروع كند و عقايد و اخلاق و اعمالش را تطبيق با اسلام بدهد،
و بعد از اين كه خودش را اصلاح كرد، آن وقت دنبال اين باشد كه ديگران را اصلاح كند.
4- اهميت امراض نفسانيه ، هزاران درجه بيشتر از امراض جسمانيه است .
5- اگر اين علماء نباشند اسلام از بين مى رود، اينها كارشناس هاى اسلام هستند، حفظ
كردند اسلام را تاكنون و بايد اينها باشند تا اسلام محفوظ بماند.
6- خود را به ساده زيستن عادت دهيد و از تعلق به مال و منال و جاه و مقام بپرهيزيد.
7- جوان ها قدر جوانيشان را بدانند كه صرف كنند در علم و تقوا و در سازندگى خودشان
. كه اشخاص امين و صالح بشنوند كه مملكت با اشخاص امين صالح مى تواند مستقل باشد.
8- از جوانان ، دختران و پسران مى خواهم كه استقلال و آزادى و ارزش هاى انسانى را
ولو با زحمت و رنج ، فداى تجملات و عشرتها و بى بند و بارى ها و حضور در مراكز
فحشاء نكنند.
9- سفارش به حق كه امر به معروف و نهى از منكر است بر همه مسلمين واجب است .
10- كوشش كنيد قصد خودتان را خالص كنيد براى خدا.
11- زن مسلمان بايد در راه كسب علم و خودسازى معنوى و اخلاقى تلاش كند، به تجملات
بى اعتنا باشد و با حفظ عفت و طهارتش ، چشم و نظر بيگانه را از خود دور كند.
12- گمان نمى كنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد.
13- معنويات اساس اسلام است ، سعى كنيد معنويات را زياد كنيد و از تشريفات تا آنجا
كه مقدور است بكاهيد.
(20)
صراط مستقيم
اگر در اين عالم به راه راست نبوت و طريق مستقيم ولايت قدم زده باشى و از جاده
ولايت على بن ابى طالب (عليه السلام ) اعوجاج پيدا نكرده باشى و لغزشى پيدا نكنى
خوفى براى تو در گذشتن از صراط نيست ، زيرا كه حقيقت صراط صورت باطن ولايت است ،
چنانچه در احاديث وارد است كه اميرالمؤ منين (عليه السلام ) صراط است و در حديث
ديگر است كه ماييم صراط مستقيم و در زيارت جامعه است كه ((
انتم السبيل الاعظم و الصراط الاقوم ))
(21) و هر كسى در اين صراط به استقامت حركت كند و پاى قلبش نلرزد،
در آن صراط پايش نمى لغزد و چون برق خاطف از آن بگذرد. انشاء الله
انسان مسافر است
انسان مسافر است ، و هر انسان مسافر زاد و راحله مى خواهد زاد و راحله انسان ، خصال
خود انسان است ، مركوب اين سفر پر خوف و خطر و اين راه تاريك و باريك و صراط احد از
سيف و ادق از شعر
(22) همت مردانه است . نور اين طريق مظلم ايمان و خصال حميده است
انسان اگر سستى كند و فتور نمايد، از اين صراط نتواند گذشت و به رو در آتش افتد و
با خاك مذلت يكسان شده ، به پرتگاه هلاكت افتد و كسى كه از اين صراط نتواند گذشت از
صراط آخرت نيز نتواند گذشت .
(23)
تفكر
تفكر مفتاح ابواب معارف و كليد خزائن كمالات و علوم است و مقدمه لازمه حتميه سلوك
انسانيت است .
(24)
ما را رها كنيد در اين رنج بى حساب |
|
با قلب پاره پاره و با سينه اى كباب |
عمرى گذشت در غم هجران روى دوست |
|
مرغم درون آتش و ماهى برون آب |
از درس و بحث مدرسه ام حاصلى نشد |
|
كى مى توان رسيد به دريا از اين سراب |
بدان اى طالب حق و حقيقت كه حق تبارك و تعالى - چون خلقت نظام وجود و مظاهر غيب و
شهود را به حسب حب ذاتى به معروضيت در حضرت اسماء صفات فرموده - به مقتضاى حديث
شريف (( كنت كنزا مخفيا... )) در فطرت
تمام موجودات حب ذاتى و عشق جبلى و ابلاغ فرموده كه به آن جذبه الهيه و آتش عشق
ربانى ، متوجه به كمال مطلق و عاشق جميل على الاطلاق مى باشند.
(25)
محاسبه و مراقبه
هر شخص بايد خودش را محاسبه كند، مراقبت از خودش بكند، در روز كه مشغول عمل است خطا
نكند. آخر شب هم كه مى رود منزل از خودش محاسبه كند، مثل يك كسى كه خواهد استنطاق
بكند.
بازرسى كند، خودش را بازرسى مى كند، ببيند كه امروز چه بوده است . شما از خودتان هر
شب بازرسى كنيد.
انسان ، عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبياء آمده اند براى اينكه
اين عصاره (( بالقوه )) را بالفعل
كنند و انسان يك موجود الهى بشود.
همه انبياء آمدند براى اين كه دست اين انسان را بگيرند و از اين چاه عميقى كه در آن
افتاده و آن چاهى كه از همه عميق تر است چاه نفسانيت است . او را از اين چاه در
بياورند و جلوه حق را به او نشان دهند.
حب نفس
حب نفس ، تمام عيوب انسان را به خود انسان مى پوشاند.
سروش بيدارى
از خواب گران بر آى و به قلب خود برسان آيات شريفه كتاب الهى و صحيفه نورانى ربوبى
را اين آيات براى بيدار كردن من و تو فرستاده شده و ما جميع حظوظ خود را منحصر به
تجويد و صوت آن كرديم و از معارف آن غفلت ورزيديم تا شيطان به ما حكومت كرد و
حكمفرما شده در تحت سلطه شيطان واقع شديم .
(26)
نامه محبوب
فرزندم ! با قرآن اين كتاب بزرگ معرفت آشنا شو و با قرائت آن راهى به سوى محبوب باز
كن و تصور مكن كه قرائت بدون معرفت اثرى ندارد كه اين وسوسه شيطان است . اين كتاب ،
از طرف محبوب است براى تو و براى هر كس و نامه محبوب است گر چه عاشق و محب ، مفاد
آن را نداند.
(27)
آه و ناله امام در دل شب
نماز شب امام (ره ) هرگز ترك نشد
يكى از اساتيد قم نقل مى كرد كه شبى مهمان حاج آقا مصطفى بودم در همين قم قبل از
اين كه امام به زندان و تبعيد كشيده بشود. البته حاج آقا مصطفى هم منزل آقا بودند.
خانه جداگانه اى نداشتند. گفت نصف شب از خواب پريدم و ديدم كه صداى آه و ناله بلند
است و نگران شدم كه چه اتفاقى افتاده در خانه ، حاج آقا مصطفى كه پهلويم خوابيده
بود بيدارش كردم و گفتم (( بلند شو ببين در خانه تان چه
خبر است )) مرحوم حاج آقا مصطفى بلند شدند و نشستند و گوش
فرا دادند و دوباره خوابيدند و گفتند آقا است ، مشغول تهجد مى باشد، مشغول عبادت
است .
(28)
نماز شب امام (ره ) هرگز ترك نشد، پنجاه سال است كه نماز شب امام ترك نشده . امام
خمينى در بيمارى ، در صحت ، در زندان ، در خلاصى ، حتى در روى تخت بيمارستان قلب هم
نماز شب مى خواند.
امام شبى كه از پاريس به سوى تهران مى آمدند تمام افراد هواپيما خوابيده بودند و
تنها امام در طبقه بالاى هواپيما نماز شب مى خواندند.
(29)
فصل هفتم : دستور العمل هاى اخلاقى از حضرت آيت الله العظمى
مرعشى نجفى (قدس سره )
سفارش هاى شانزده گاه
1- سفارش مى كنم به مداومت قرائت زيارت جامعه كبيره اگر چه در هفته يك بار باشد.
2- سفارش مى كنم به دورى جستن از غيبت بندگان خدا به ويژه اهل علم ، زيرا غيبت آنان
چون خوردن مردار مسموم است .
3- سفارش مى كنم به خواندن سوره (( يس ))
بعد از نماز صبح هر روز يك مرتبه و نيز خواندن سوره نباء ((
عم يتسائلون )) بعد از نماز ظهر، و به خواندن سوره
(( عصر )) بعد از نماز عصر و به
خواندن سوره (( واقعه )) بعد از
خواندن نماز مغرب و به خواندن سوره (( الملك
)) بعد از نماز عشاء و تاكيد مى كنم بر آن مداومت كردن بر آنچه ياد آور شدم
، زيرا من شخصا روايت مى كنم اين روش از استادان بزرگوار خود و بارها نيز تجربه
آموخته ام .
4- سفارش مى كنم به مداومت اين دعاى شريف در قنوت هاى نمازهاى واجب و آن را من
روايت مى كنم از پدر علامه خود، آن دعا اين است :
اللهم انى اسئلك بحق فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها، و السر
المستودع فيها ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تفعل بى ما انت اهله و لا تفعل بى
ما انا اهله .
(( پروردگارا؛ من تو را مى خوانم به حق فاطمه و پدرش و شوهرش
و فرزندانش و رازى را كه در آنها امانت نهاده اى اين كه : درود بفرستى بر محمد و آل
محمد و اينكه آنچه تو اهل آنى با من عمل كنى و بجا آورى و نه بجا آورى آنچه من
سزاوار آنم ))
5- سفارش مى كنم به مداومت اين دعا پس از ذكر ركوع خصوصا در ركعت آخر:
اللهم صل على محمد و آل محمد و ترحم على عجزنا و اغثنا بحقهم
.
(( پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد و ترحم بر عجز ما
كن و پناه بده و به داد ما برس به حق آنان . ))
6- سفارش مى كنم به مداومت تسبيحات جده ما زهراء بتول (س ).
7- سفارش اكيد مى كنم به نماز شب و استغفار در سحرها.
8- سفارش مى كنم به مداومت زيارت مشاهد عترت زاكيه و من شخصا چه بهره هاى فراوانى
از اين مشاهد برده ام .
9- سفارش مى كنم به استغفار در شب ها و نيز در روز.
10- سفارش مى كنم كه پيوسته با طهارت و وضوء باشيد كه آن خود سبب نور باطن و برطرف
كننده آلام و اندوه هاست .
11- سفارش مى كنم به حسن خلق و تواضع و ترك تكبر و خودخواهى با مؤ منين .
12- سفارش مى كنم به محاسبه نفس در هر هفته مانند حساب شريك از شريك ديگر با دقت
كامل اگر لغزشى احساس كرديد با توجه در صدد تدارك و جبران آن بر آييد و اگر حسنه اى
در اعمال و رفتارتان يافتيد، خداوند سبحان را شكرگذار باشيد و از درگاهش مزيد توفيق
را طلب كنيد.
13- سفارش مى كنم بر مداومت بر سنن و مستحبات و ترك مكروهات تا حد امكان .
14- سفارش مى كنم بر خواندن و قرائت قرآن شريف و هديه و ثواب آن را به ارواح شيعيان
آل رسول (صلى الله عليه و آله ) از آنانى كه بازماندگانى ندارند نثار كنيد، من شخصا
بارها از اين عمل كه سبب توفيق بيشتر در امور بوده تجربه آموخته ام .
15- سفارش مى كنم بر صله رحم چه آن سبب توفيق براى اعمال صالحه و شايسته و زيادى
عمر و بركت و روزى انسان است .
(30)
فصل هشتم : دستور العمل هاى اخلاقى از حضرت آيت الله العظمى
بهاء الدينى (قدس سره )
اخلاق
در سفارش هاى اخلاقى ايشان ، بيشتر تاكيدشان بر اخلاص بود، تا مى ديد يك شرك عملى
در كسى پيدا شده توى ذوقش مى زد اما اين را از كجا متوجه مى شد نمى دانستم !؟ ايشان
فرمود (( معنا ندارد انسان در نماز حواسش پرت شود
)) گاهى هم به طور غير مستقيم با آوردن مثالى فردى را متوجه
مى كرد.
آثار وجودى
يك وقتى برخى از رفقاى ما به ايشان پيشنهاد مى كردند كه اگر به فلان منطقه يك
مسافرتى بفرماييد خوب است ولى ايشان قبول نمى كردند، عرض مى شد آقا چرا قبول نمى
كنيد، مى فرمود (( من آثار دينى در اين مسافرت نمى بينم
)) .
آقايى نقل مى كردند يك بار به يكى از روستاهاى اطراف قم رفته بودم يك نفرى گفته بود
چون فلانى اينجا آمده است به احترام ايشان من يك مسجد مى سازم جايى كه آثار نداشت
نمى رفتند.
(31)
ارزش نمازهاى يوميه
از مولانا على بن ابى طالب است كه فرمود: (( مثل الصلوه مثل
الحمه على باب الرجل ))
(32) نماز، مثل حمام در خانه است . كه انسان هر روز پنج مرتبه خود
را در آن مى شويد. اگر انسان روزى پنج بار خود را در حمام بشويد ((
ايبقى معه الدرن )) آيا كثافات باقى مى ماند؟ نه ، منتها
نماز، درن و كثافات معنوى را از بين مى برد (( ان الصلوه
تنهى عن الفحشا و المنكر ))
(33) حمام كثافات ظاهرى را پاك مى كند. اجمالا، نماز سازنده است ،
اگر انسان به وسيله نماز تطهير شد همه چيز عوض مى شود اگر نماز مقبول واقع نشد
معلوم است كه تطهيرش نكرده است و چيزهاى ديگر هم قبول نمى شود، اگر نماز قبول شد،
انسان از بسيارى از معاصى فاصله مى گيرد.
اربعين كليمى
من اخلص لله اربعين صباحا جرت ينابيع الحكمه على قلبه و منه
على لسانه
(34) كسى كه چهل روز با اخلاص صبح كند ينابيع (چشمه ها) حكمت
بر قلبش ريزش مى كند و از آنجا به زبانش ، و شايد ما تجربه كرده ايم . همين طور است
البته تجربه نمى خواهد مطلب حقيقت دارد. ولى من تجربه هم كرده ام تا آنجا كه
بتوانيد اخلاص پيدا كنيد بقيه آن را از خدا بخواهيد، به ائمه (عليهم السلام ) متوسل
شويد.
حضور قلب در نماز
سوال : براى اينكه در نماز توجه و حضور قلب داشته باشيم چه بايد كرد؟
جواب : بايد انشاء الله با اطاعت خدا كم كم جهات ايمانى براى شما روشن شود.
يعنى وجدان كنيد كه خدايى هست . نه اين فقط بشنويد. شنيدن تنها چندان فايده اى
ندارد، اين كه آدم مطالب را بفهمد، غير شنيدن است .
سوال : چگونه بايد جهات ايمانى را وجدان كرد؟
جواب : از طريق بندگى خدا - يعنى بايد عبادت خدا را كرد. بايد به دستگاه خدا اخلاص
پيدا كرد و كار را براى خدا انجام داد. حرف براى خداوند زد، حركت براى خدا كرد. در
اين صورت ، آنچه ديگران نمى فهمند شما مى فهميد.
(35)
شرط مقبوليت نماز ((نماز خواندن يا معلق بازى ))
سوال : خواندن نماز در پنج وقت بهتر است يا جمع كردن بين آنها؟
ج : اين موضوعات از جزئيات است و زياد مهم نيست ، آنچه اصل است و روح نماز است اين
است كه اگر ديديد نماز شما مورد قبول است يا نه از اين جا تجربه كنيد كه اگر ديديد
نماز شما جلو دروغ و فساد و منكرات را مى گيرد، بدانيد نماز شما مقبول است ، كار
نماز اين است ، همان طور كه آتش مى سوزاند و آب خاموش مى كند نماز هم انسان را از
منكرات نجات مى دهد. آن زمانى كه انسان به فكر منكر افتاد اگر ديد نمازش مانع دروغ
گفتن اوست ، به او گفت ، تو كه نماز مى خوانى ، عبادت خدا را مى كنى ، اين كار را
نكن ! و اين كار را نكرد، بداند نمازش مورد قبول است . (( ان
الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر
(36) )) در كلمات حضرت امير (عليه السلام )
آمده است : (( مثل الصلوه مثل الحمه على باب الرجل
)) مثل نماز، مثل حمام در خانه است ، انسانى كه پنج مرتبه در
شبانه روز حمام مى رود آيا بدن او آلوده است . اين نماز را هم اگر كسى آن گونه كه
بايد آن را انجام دهد، روحش را از كثافات و معصيت ها تطهير مى كند، اگر ديديد از
معاصى پاك شديد، دروغ نمى گوييد، خيانت نمى كنيد، كلك و حقه بازى را كنار گذاشتيد،
بدانيد نماز خوانده ايد، وگرنه بدانيد معلق بازى كرده ايد، نماز نخوانده ايد.
(37)
مراقبت از نماز
سوال - مراقبت در نماز يعنى چه ؟
ج - محافظت در نماز در اين است كه به اوقات نماز اهتمام ورزيد، يك مراقبت و محاسبه
اى هم مال آدم است . و آن اين است كه انسان در هر شبانه روز فكر كند كه امروز از
صبح كه حركت كرده ايم تا به حال كه مى خواهيم بخوابيم چند كار خوب كرده ايم و چند
كار بد كرده ايم . اين مراقبت مربوط به انسان است اگر ديد امروز خرابى هاى شما كمتر
است خوشبخت شويد. اساس كار خود شماست . خانواده ها و فاميل هاى شما وقتى به شما
نگاه مى كنند، دلشان مى خواهد كه مثل شما باشند، خيال نكنيد كه فقط خودتان درست شده
ايد، اين دار و دسته اى كه با شما هستند همه وضعشان عوض مى شود. به خصوص اگر پدر و
مادر هم داشته باشيد، پدر و مادر شما هم خوشحال مى شوند آخر از يك انسانى كه خرابى
ندارد، خدمتگزار است ، به درد مى خورد، كسى بدش مى آيد؟ اين چنين انسانى ، ناراحتى
ندارد، همه ناراحتى مال چاقوكش ها و شياطين و توطئه گران است .
عقل كليد مشكل ها، دروغ بدتر از شراب
ان الله عزوجل جعل الشر اقفالا و جعل مفاتيح تلك الاقفال
الشراب و الكذب شر من الشراب
(38)
خداوند براى معاصى و شرور، قفل هايى قرار داده است ، باب دروغ و شر و معصيت خدا
بسته شده است و قفل آن عقول انسانى است . اگر كسى هتاكى و سفاكى كند خانه كسى را
خراب كند، هر عاقلى به او مى گويد، چرا اين كار را مى كنى ؟ عقلش به او مى گويد چرا
خانه مردم را خراب مى كنى ؟! عقل ها كه زايل شد در برابر معاصى و شرور مانعى نيست ،
پس شراب كليد همه قفل هاست . يعنى همه قفل ها را شراب باز مى كند.
آدم مست لايعقل ، هر معصيت و خراب كارى را مرتكب مى شود.