جمهورى سومالى
کشورسومالى
بیشترین قسمتشاخ افریقا را بخود اختصاص داده و با 637657 کیلومتر مربع در کناره
غربى اقیانوس هند، جنوب خلیج عدن ر شرق اتیوپى قرار دارد.اهمیتسوق الجیشى سومالى
موجب آن شد تا دول استعمارى آن را به سه قسمت تقسیم کنند. وقعیتسیاسى آن به حدى
است که مىتوان آن را پلى بین افریقا و جنوب غربى آسیا دانست. هر قدرتى که بر
سومالى مستولى گردد مىتواند بر اتیوپى، کنیا، دریاى سرخ و خلیج عدن دسترسى داشته
باشد.
مسلمانان از طریق
بندر زیلغ در کنار خلیج عدن وارد سومالى شده و اسلام را در قرن اول هجرى در آن
گسترش دادند. در قرن 14 میلادى یک دولت قدرتمند اسلامى در سومالى تشکیل شد که
توانست بر قسمتى از اتیوپى حمله کند. در سال 1883م در بخش شمالیسومالى که اکنون
کشور مستقل جیبوتى قرار دارد فرانسویان نیروى نظامى پیاده کردند این قلمرو به 22000
کیلومتر مربع بالغ مىگردید.بقیه خاک سومالى که در حدود 638000 کیلو متر مربع بود
در سال 1881م به چنگ انگلستان افتاد. ایتالیا هم در سال 1889م به سومالى لشگر کشید
و در نتیجه سومالى بین متجاوزین مذکور تقسیم شد و در سال 1936م سومالى ایتالیا،
اریتره و اتیوپى که مستعمره ایتالیا بودند مستعمره جدیدى بنام آفریقاى شرقى را
تشکیل دادند. در سال 1901م در سومالى انگلستان یک انقلاب اسلامى بوقوع پیوست که
توسط شیخ محمد عبدالله حسن با هدف استقلال خواهى و بر ضد بریتانیا رهبرى مىشد و تا
سال 1920م 4 حمله انگلیسىها را دفع نمود. در سال 1948م دکتر عبدالرشید على شرمارک
باتفاق عبدالله عثمان جزب اتحادیه جوانان سومالى را تشکیل دادند که هدف آن استقلال
سومالى بود. در سال 1960م سومالى متشکل از سومالى انگلیس و سومالى ایتالیا، استقلال
خود را بدست آورد و اولین رئیس جمهورى آن عبدالله عثمان بود. در سال 1964م خشکسالى
شدید توام باقحطى قدرت مرکز را متزلزل نمود و نخست وزیر وقت استعفا داد.
در اکتبر 1969م
محمد زیادباره با یک کودتاى نظامى زمام امور را بدست گرفت و پس از چندى اعلام کرد
تنها حزب قانونى کشور «حزب انقلاب سوسیالیستى سومالى» است وى در سال 1977م با
اتیوپى بر سر مالکیت صحراى اوگادن (سومالى غربى) وارد جنگ شد و بدلیل عدم همکارى
نظامیان شوروى و تقویت قواى اتیوپى توسط کارشناسان کوبائى، کستخورد و صحراى اوگادن
را از دست داد. بعد از آن جهتسیاسى خود را تغییر داد و بندر استراتژیک بربرا را در
اختیار امریکائیان گذاشت. (1)
زیادباره شخصیت
دوگانهاى بود و در ضمن آنکه خود را مسلمان متعصبى معرفى مىکرد به سوسیالیزم روى
آورد. زبان لاتین را براى محو فرهنگ اسلامى اشاعه داد. نهضت آزادى زنان را براه
انداخت که مورد مخالفتشدید مسلمین قرار گرفت. در اگوست 1972م زیادباره گروهى بیکار
و اوباش را بنام پیشتازان تشکیل داد که اینان وارد مساجد و اجتماعات شده و به
سرکوبى مسلمین مىپرداختند.
جوانان مسلمان را
محاکمه مىنمود و به اتهام ایجاد شایعه بر علیه رژیم براى آنان مجازاتهاى شدید
تعیین مىکرد.
در دانشگاه نیز
دانشجویان مسلمان به جرم فراخواندن همکلاسان خود براى نماز دستگیر مىشدند. حتى
علماى دینى و رهبران مذهبى به اتهام استفاده از دین براى اختلال در امنیت کشور
اعدام مىگردیدند. (2)
سرانجام ژنرال
محمد زیادباره پس از 6 ماه آشوب در کشور و دوماه درگیرى مسلحانه با کنگره متحد
سومالى در دوشنبه 8 بهمن 1369 (28 ژانویه 1991) موگادیشو را ترک و به نقطه نامعلومى
فرار کرد. (3) و موگادیشو توسط کنگره متحد سومالى اشغال گردید.
على مهدى محمد
(رئیس جمهور موقتسومال) و ژنرال محمد فرح عیدید که براى سقوط دیکتاتور سومالى با
هم متحد شدند هر دو عضو قبیله هاویه هستند که جبهه متحد کنگره سومالى نیروى اصلى
خود را از این قبیله بدست آورد ولى هر کدام به شاخه فرعى این قبیله تعلق دارند که
با شاخه دیگر در تضادند. درگیرى بین این دو و طرفداران آن دو، سومالى را به صحنه
جنگ خونین تبدیل کرده است که از عوارض آن گرسنگى بسیار شدیدى است که 30% سکنه
سومالى را با خطر مرگ روبرو ساخته است.
حوزه قدرت رئیس
جمهور موقت، شمال موگادیشو و اطراف آن است و جنوب آن را ژنرال محمد فرح در اختیار
دارد بین این دو، منطقه بیطرف سبز قرار گرفته است. درگیرى بین این دو طرفداران به
حدى است که حرکت در سومالى بدون اسکورت ماموران مسلح خطرناک است هر دو گروه از یمن،
مصر، کنیا و افریقاى جنوبى سلاح دریافت مىکنند. گروههاى مسلح به محمولههاى غذایى
که از کشتیها وارد کامیونها مىشود حمله و آنها را غارت مىکنند. لذا سازمان ملل
هیئت غیر مسلحانهاى را براى پاسدارى از مواد وارد موگادیشو نموده است. (4)
اما اخیرا امریکا با تغییر رویه و بدست آوردن منافع و همچنین تحکیم قدرت خود،
شوراى امنیتسازمان ملل را وادار به تصویب قطعنامهاى نمود تا بر اساس آن قواى
متحدین به سرپرستى امریکا در سومالى دخالت نظامى نموده و در ظاهر ازاین طریق، کمک
به مردم سومالى را تضمین کرده و قربانیان گرسنگى را نجات دهند. (5)
مردم افریقاى شرقى
و بویژه سومالى از نسل حامیت بوده و 95% آنان از نژاد سومالیائى و بقیه بانتو و عرب
هستند. حامیتها ازاعقاب حام فرزند حضرت نوح(ع) مىباشند. زبان آنان سواحیلى است که
ریشه عربى دارد اما زبان بانتو هم به آن وارد شده است. از 6603000 سکنه آن 38%
زندگى شهرى دارند. تراکم نسبى جمعیت 4/10 نفر در کیلومتر مربع و رشد سالانه 8/2% و
میانگین سنى 8/23 سال مىباشد. 99% مردم، مسلمان هستند.
مرکز حکومتسومالى
موگادیشو (6) و بربراهاوگیسا از شهرهاى مهم آن است.
مگادیشو از قرن دهم تا پانزدهم میلادى مهمترین شهر
بود و مرکزیت مذهبى اسلامى داشت و اهالى بیش از شهرهاى دیگر پیرو اسلام بودند.
اقتصاد سومالى
بردامپرورى استوار بوده و گوسفندان سرسیاه آن شهرت جهانى دارد که از پوست آن
دستکشهاى مرغوب تهیه مىکنند. موز و غلات از محصولات کشاورزى آن است.
از ذخائر
استراتژیک آن معادن اورانیوم بوده که توجه قدرتهاى استکبارى را بخود جلب کرده است.
(7) آهن، زغال سنگ، نمک و نفت هم دارد. در صنعت پیشرفتى ندارد.
سومالى علاوه بر
درگیرىهاى داخلى که اخیرا با آن مواجه است با بحرانهاى دیگر روبروست. خشکسالى و
قحطى سال 1977م مصیبت فراوانى براى مردمان آن فراهم نمود، امراض مسرى همه جا گسترش
یافته است. پناهندگان اوگادن، خود معضل بزرگى هستند. درگیرى با اتیوپى و نزاع با
کنیا نیز سومالى را آسیبپذیر نموده است. از این لحاظ حتى قبل از حالت فوق العاده
اخیر براى تامین مواد غذایى و دارویى به کمک کشورهاى غربى و عربى نیاز داشت.
جیبوتى
کشور کوچک جیبوتى
با حدود 22000 کیلومتر مربع وسعت در شرق افریقا و شمال شاخ افریقا در کنار خلیج عدن
و جنوب دریاى سرخ قرار دارد و در ساحل غربى باب المندب واقع شده است. فرو رفتگى آب
خلیج عدن در جیبوتى به آن موقع استراتژیکى ویژهاى بخشیده است. این کشور قبلا بخشى
از قلمرو سومالى بود که در سال 1883م فرانسه آن را مستعمره خود نمود که به سومال
فرنسه معروف بود و امروزه به آن جیبوتى یا سرزمین غفار و عیسى مىگویند.
جیبوتى از دو بخش
کوهستانى و فلاتى تشکیل شده و ارتفاعات شمالى آن مقدارى باران درافت مىکند. در
نقاط دیگر آن هنگام وزش بادهاى موسمى، بارندگى صورت مىگیرد. آب و هواى گرم و سوزان
دارد، 506000 نفر سکنه آن است که 78% آن زندگى شهرى دارند. رشد سالانه جمعیت 3% و
تراکم نسبى آن 8/21 نفر در کیلوکتر مربع است. 45% مردم از نژاد عیسى سومالیائى و
37% عفارى هستند. به اقوام عفار اناکیل مىگویند که اغلب زندگى عشایرى دارند.
اقلیتى عرب و اروپائى هم در جیبوتى سکونت دارند. 90% مردم مسلمان و اغلب مذهب سنى
دارند، فرانسه در هنگام استعمار این کشور پایتخت آن را از اوباک (ابوک) به جیبوتى
منتقل نمود. در سال 1967م به عفار و عیسى موسوم بود و در سال 1977م پس از 115 یال،
از سلطه فرانسه رهایى یافت و از این پس به جمهورى جیبوتى مشهور گشت. در جریان
استقلال، سومالى حامى آن بود که اتیوپى تمایل داشت جیبوتى زیر سلطه استعمار باقى
بماند. مرکز حکومت آن بندر جیبوتى است و شهر مهم آن تاجورا نام دارد. از 5 بخش
ایجاد شده که زیر نظر دولت مرکزى اداره مىشوند. با دول عربى و فرانسه روابط سیاسى
و تجارى دارد و از تونس و عربستان کمکهایى را دریافت مىکند.
موقعى که نظامیان
کوبایى در حمایت از دولت اتیوپى بر ضد جبهه آزادى بخش سومالى غربى در منطقه اوگادن
وارد جنگ شدند عدهاى از مسلمانان عفار به جیبوتى گریختند (در سال 1977م) با مستقر
شدن قواى کوبایى در نواحى مورد بحث و ایجاد فشار براى مسلمانان، بمباران روستاها و
انهدام مراکز کشاورزى و دامدارى، پناهندگان بیشترى به سوى جیبوتى سرازیر شدند. حکام
جیبوتى براى عاده پناهندگان مسلمان به سرزمین اصلى، به اجبار و فشار متوسل شده و با
تهدید سوزانیدن اردوگاهها، آنها را در تنگنا قرار مىدهند اما پناهندگان، حاضر
نیستند تا زمانى که شرایط و عواملى که موجب کوچ آنان شده، ادامه داشته باشد، به
کشور خود بازگردند; با این وجود عدهاى از آنان را از طریق سرکوب و نهدید باز
مىگردانند. رژیم اتیوپى هم براى دستیابى به کمکهاى مالى اضافه از کمیته پهاهندگان
سازمان ملل جهت اسکان دوباره پناهندگان، از این بازگردانى استقبال مىکند. (8)
قهوه، موز و غلات از فراوردههاى کشاورزى جیبوتى است. پرورش شتر، بز و گوسفند
هم در این کشور رواج دارد. اما اساس اقتصاد آن به بندر جیبوتى و به راه آهنى که این
کشور را به اتیوپى مرتبط مىسازد، متکى است. 40% صادرات و 60% واردات اتیوپى از
طریق بندر مذکور حمل مىگردد.
تیرگى روابط
جیبوتى و اتیوپى و مسدود شدن راه مزبور و سرازیر شدن آوراگان سومالیائى و عفارى به
این سرزمین، اقتصاد آن را به سوى نابسامانى سوق مىدهد. واحد پول جیبوتى فرانگ است
که برابر صد سانتیم مىباشد. با وجود استقلال، یک پایگاه نظامى فرانسوى با 8000
نیروى نظامى در این کشور وجود دارد.
کنیا
کشور کنیا در افریقاى شرقى و
ناحیه استوایى افریقا قرار داشته و با سومالى، اتیوپى، اوگاندا و تانزانیا مرز
مشترک دارد، و اقیانوس هند در شرق آن واقع است.
کنیا از سال 1895م زیر سلطه
انگلستان درآمد ولى با مبارزه میهن پرستان به رهبرى جوموکنیاتا (شیر افریقا) در سال
1963م به کسب استقلال نائل گردید. وسعت کنیا 582646 کیلومتر مربع بوده و 24335000
نفر سکنه دارد. در قرون هفتم و هشتم میلادى تجار ایرانى و عرب جهت تجارت عاج در
سواحل کنیا مستقر شدند. با امتزاج مسلمانان و افریقائىهاى بومى، تمدن سواحیلى
تشکیل داده شد و اسلام در این نقطه گسترش یافت و تا سال 1806م اینقسمت از افریقا
بخشى از دولت اسلامى عمان به شمار مىرفت. مومباسا بندر کنونى کنیا از مهمترین
شهرهاى مسلمین بود. در ساحل کنیا در تاریخ 1100 میلادى شهرى بنام درگوى احیا شد. در
حال حاضر 30% از سکنه کنیا مسلمان هستند و در استانهاى ساحلى و شمال شرقى در
اکثریتند. این 3 استان 75% مساحت کنیا را تشکیل مىدهد. در استانهاى دیگر نیز
مسلمانان سکونت دارند. نژاد مسلمین عرب، سواحیلى، سومالیائى و تعدادى از قبایل بومى
کنیا مىباشد. اغلب مسلمانان سنى و پیرو مکتب شافعىاند ولى مسلمانان سودانى الاصل
- واقع درنایروبى مرکز کنیا - تابع فقه مالکى هستند و مهاجرین آسیائى حنفى مذهبند.
در دهه 1960م جمعیتسومالیایى
ساکن در شمال شرقى کنیا طى شورشى خواستار الحاق به سومالى شدند که به سختى درهم
کوبیده شدند. (9) در نوامبر 1980م نیروهاى امنیتى کنیا، جنایاتى را علیه
این مردم مرتکب گردیدند. تجاوز به زنان، بکارگیرى نیزه در مورد دختران باکره، کشتن
مردم، آتش زدن منازل، بازداشت هزاران نفر، حمله به قبایل و مصادره دامهاى آنها و
منع وسایل نقلیه از سوار نمودن مسلمانان سومالیائى، از جمله این حرکات منفى بود. در
فوریه 1984م ساکنان یک شهرک که مسلمان بودند مورد حمله قرار گرفته و صدها تن کشته
شدند. عدهاى را به آتش کشیدند و گروهى به اجبار لخت و عریان در آفتاب گرم
مىنشستند. فرماندار منطقه نیسون کاریا مردم مسلمان را تهدید نمود که آنان را که از
نژاد سومالى هستند از بین خواهند برد. از سال 1983م دولت کنیا در نواحى شمال شرقى
کمربند امنیتى برقرار کرده و سکنه یک میلیون نفرى مسلمان آن به علتسرکوب شدید در
حالتى از ترس و وحشت به سر مىبردند. یکى از مقامات مهم امنیتى گفته بود:
«یک سومالیائى خوب یک سومالیائى
مرده است.» (10
چون مسلمانان در تنگناهاى
اقتصادى قرار دارند مبلغان مسیحى به میان آنان رفته و از طریق کمک به افراد فقیر و
سعى در پرورش کودکان یتیم به تبلیغ آئین مسیحیت مىپردازند. در سال 1982م یک وزیر،
دو معاون وزیر، مسلمانان و 23 نماینده مجلس کنیا فعالیت دارند و بنیاد اسلامى به
انتشار کتب اسلامى و تفسیر قرآن کریم به زبان سواحیلى پرداخته است. (11)
تانزانیا
جمهورى متحده
تانزانیا با 945037 کیلومتر مربع وسعت در افریقاى شرقى و در مجاورت اقیانوس هند و
مابین کشورهاى: کنیا، اوگاندا، روندا، زئیر، مالاوى و موزامبیک قرار دارد.
بخش اعظم آن
سرزمین وسیع تانگانیکا و بقیه آن را سه جزیره زنگبار مافیا و پمبا (12)
تشکیل مىدهد که غالبا از کوهستانها و نواحى ارتفاعى که منشاء آتشفشانى دارند بوجود
آمدهاند. بلندترین قله افریقا یعنى کلیمانجارو در تانزانیا واقع شده است همچنین
قله نگرونگرو (13) با بیش از 20 کیلومتر عرض که بزرگترین دهانه آتشفشانى
دنیاست در این سرزمین قرار دارد. دریاچههاى آن عبارتند از ویکتوریا در شمال،
تانگانیکا در غرب، مالاوى در جنوب. آب و هواى مرطوب و پرباران دارد.
منطقه رنگبار از
قرون قبل مورد توجه بازرگانان و دریانوردان بوده و تجارت برده و عاج در آن رواج
داشته است. دین اسلام به وسیله بازرگانان ایرانى و عرب بدین ناحیه آورده شد. از
اوایل دورههاى اسلامى، سلسلههاى عرب و فارس بر این جزایر حکومت مىکردند. از قرن
دهم (سوم هجرى) تا پانزدهم میلادى امپراطورى رنگ روى کار آمد، خرابه قصرها، منازل،
مساجد و ضرب سکه آثارى از این تمدن را نشان مىدهد. امرا و حکام محل باجگزار حکومت
کیلوا بودند، این تمدن تحت تاثیر تمدن ایرانى قرار داشت. خانواده حکومتى کیلوا
افریقائى نبودند و در قرن سیزدهم مهاجرین شیرازى این حکومت را اداره مىکردند و
مسجد باشکوهى در جنوب شرقى تانزانیا از آنان به یادگار مانده است. (14)
اولیت فردى که در کیلوا قدرت یافت على بن الحسن نام داشت که مرکز بازرگانى کوچکى را
تبدیل به جزیره مقتدر و مستحکمى کرد و تا منطقه پمبا را زیر نفوذ داشت. وى تجارت
طلا را کنترل مىنمود و بنام خویش سکه زد، کیلوا مرکز اسلامى محسوب مىشد و تمام
اهالى آن مسلمان بودند، در زنگبار پس از سقوط کیلوا، سکه ضرب گردید و این ناحیه و
برخى نقاط دیگر به تصرف سلطان مسقط درآمد و تا سال 1965م حیات مستقلى داشت.
در سال 1503م
پرتقالىها زنگبار را مستعمره خود نمودند ولى در سال 1698م بدنبال شکست فاحشى که از
مسلمانان خوردند، زنگبار به دست فاتحین مسلمان افتاد. این جزیره تا سال 1963م تحت
الحمایه انگلیس بود و در این سال مستقل گردید. ناحیه تانگانیکا تا قبل از قرن
شانزدهم میلادى تحتحکومت رنگبار بود که در اوایل قرن نوزدهم تحت عنوان افریقاى
شرقى، آلمان آن را مستعمره خود نمود. با شکست آلمان در جنگ اول و تجزیه مستعمرات
آن، تانگانیکا مستعمره انگلستان شد ولى در سال 1961م استقلال خود را بدست آورد. در
سال 1964م برحسب قراردادى که بین عبید کرومه نخستین رئیس جمهور زنگبار و ژولیوس نیه
رره اولین رئیس جمهور تانگانیکا بسته شد زنگبار و تانگانیکا تشکیل جمهورى متحده
تانزانیا را دادند. تانزانیا با چین و شوروى روابط سیاسى - تجارى دارد و مرکز حکومت
آن دارالسلام مىباشد. شهر دارالسلام شلوغ و پرجمعیت بوده و سطح زندگى در آن پایین
است. تعداد بسیار کمى وسیله نقلیه دارند. به علت فقر زیاد عدهاى در خیابانها و
پیادهروها مىخوابند. در یکیاز نقاط محروم دارالسلام و در بخش ایکویویرى - در 175
کیلومترى جنوب دارالسلام - جهاد سازدنگى ایران با دایر نمودن شعبهاى از سال 1362ش
مشغول طرحهاى تحقیقاتى از قبیل به زراعى و توسعه آبیارى و دامپرورى صنعتى مىباشد.
(15) در دارالسلام 150 مسجد وجود دارد که اکثرا متعلق به مسلمانان شافعى مذهب
مىباشد. شیعیان هندى، پاکستانى، سرىلانکایى و تانزانیائى نیز مسجد باشکوهى در
مرکز تانزانیا دارند.
در سال 1990م
تانزانیا 25085000 نفر سکنه داشته که درصد شهرنشینى 20% و رشد سالانه 2/3% و تراکم
نسبى آن 5/26 نفر در کیلومتر مربع بوده است. امید به زندگى براى مردان 49 سال و
براى زنان 54 سال مىباشد. اکثریت نژادیبا سیاهان است ولى مهاجرین ایرانى، هندى و
اروپائى هم در این کشور زندگى مىکنند. زبا رسمى سواحیلى است که یادآور تمدن
سواحیلى مىباشد. این تمدن را مردم مستقر در سواحل شرقى افریقا بوجود آورده و
حکومتهایى از قرن دهم تا پانزدهم میلادى پدید آوردند. این جامعه از لامور در کنیا
تا موزامبیک با زبان بانتو (16) و فرهنگ اسلامى آمیخته بود و بخش عمده
آن فرهنگ اسلام بود. افرادى از نسل شیرازىها در این تمدن نقش مهمى را بر عهده
داشتند. در قرن شانزدهم پرتقالىها این تمدن را از بین بردند. طبق تحقیقات ادوارد
براون (17) آثار تمدن درخشان اسلامى درمنطقه ایهارانا (18)
نزدیک شهر وهمار درساحل شرقى افریقا دیده مىشود. (19) غیر از زبان
سواحیلى، زبا انگلیسى رایج بوده و خط رایج لاتین است. بیشاز 50% مردم تانزانیا
مسلمان بوده و اقلیتهاى پیرو آئین مسیحیت و مذاحب ابتدائى مىباشند.
تانزانیا مهمترین
تولید کننده سیسال (Sysal) در دنیا است. محصولات مهم
دیگر آن عبارتند از: کنف، قهوه، برنج. معدن مهم آن الماس است. صنایع غذایى،
پوشاک،سیمان، مصنوعات دستى و چوببرى از مهمترین مراکز صنعتى این کشور به شمار
مىرود. واحد پول آن شلینگ تانزانیاست که برابر صد سنت مىباشد.
به موجب اعلامیه
آروشا که توسط نیهرره اعلام شد تمامى شرکتهاى خصوصى و مراکز زراعى و مراتع بزرگ
مالکان داخلى و خارجى تانزانیا ملى اعلام شد و بر این اساس به فعالیتهاى زراعى و
دامى اولیت داده مىشود و بیشترین تلاش اقتصادى کشور بر این بخش تمرکز یافته است.
ج - افریقاى غربى
افریقاى غربى از
نقطه نظر پستى و بلندى و چهره طبیعى متنوع است. ارتفاعات مهمى جز کوههاى فوتاجالون
گینه، ارتفاعات نیجریه و کامرون در این ناحیه دیده نمىشود. بخش شمالى افریقا غربى
تحت تاثیر صحراى کبیر افریقا از آب و هواى گرم و خشک برخوردار بوده ولى در سواحل
توام با وطوبت است.
دشتهاى ساحلى اکثر
مناطق افریقاى غربى از جنگلهاى استوایى پوشانیده شده است و بدلیل عبور خط استوا و
قرار گرفتن اقیانوس اطلس در غرب آن،آن و هواى این نقاط گرم و مرطوب استوایى
مىباشد. درخت موز و کائوچو در نقاط استوایى بوفور دیده مىشود. با دور شدن ازمنطقه
ساحلى از انبوه درختها کاسته شده تا جائى که دشتى علفزار در پیش روى ما قرار داده،
این منطقه را ساوان (21) مىگویند که چشمهها و برکههایى در آن یافت
مىشود. درختان چترى ساوان که اقاقیا نام دارند محل استراحتشیرها و سایر جانوران
وحشى این منطقه است. آب و هواى آن گرم و خشک مىباشد. کمبود آب، غنى نبودن خاک و
عدم اطمینان از وقوع بارندگى آن اجازه نمىدهد. کشاورزان در ساوان از رونق برخوردار
باشد و صرفا ارزن، ذرت و بادام زمینى در آن بدست مىآید. گاهى خشکسالىهاى وسیع،
این منطقه را در معرض قحطى و گرسنگى قرار مىدهد و موجب تلفات انسانى و دامى
مىشود.
غرب افریقا از
مناطق مهم این قاره به شمار مىرود و بستر دولتها و تمدنهاى کهن مىباشد. به موجب
اسنادى که به زبان عربى نوشته شده و دولت غانا (22) در قرون سوم و چهارم
میلادى دولتى متمرکز به شمار مىرفته و یکى از قدیمىترین دول غرب افریقا بوده است.
این دولت در بخش علیاى رودهاى نیجر و سنگال تشکیل گردید و مرکز آن کومبى ساله بود.
اقتصاد آن بر کشاورزى و دامدارى تکیه داشت و علاوه بر آن به استخراج طلا، نمک و
تهیه فرزات مىپرداختند. در کتب عربى و آثار سیاحان مسلمان وضع این دولت توصیف شده
است . در نیمه دوم قرن یازدهم قبایل بربر صنهاجى وابسته به المرابطون پایتخت غنا را
به تصرف خود درآؤردند. در اواخر قرن دهم دولت مالى بوجود آمد که با انحطاط دولت
غانا استقلال پیدا کرد. در زمان پادشاهى «سوندیاتا» دوره نیرومندى دولت مالى آغاز
شد. مرکز این حکومت در حدود گینه فعلى بود ولى مرکز تجارتى آن شهر سانکارائى در
مالى کنونى بود. در زمان جانشینان وى قلمرو مالى از سواحل اقیانوس اطلس تا شهر گائو
در نیجر کشیده شد. جنگهاى داخلى و منازعه با همسایگان، دولت مالى را ضعیف نمود. در
اواخر قرن پانزده و اوایل قرن شانزده، سونگائىها قسمتشرق مالى را تصرف نمودند و
با حمله سپاهیان مراکش در سال 1591م دولت مالى منقرض شد. دولتسونگائى در قرون وسطى
در سودان غربى تشکیل شد. قدرت این دولت اسلامى در عهد پادشاهى محمد توره (1528 -
1493) باوج رسید و در قرون 15 و 16 میلادى دولت مزبور مهمترین دولتسودان غربى به
شمار مىرفت و اقلام عمده درآمدهاى آن را تجار طلا، نمک، عاج و پارچه تشکیل مىداد.
در شهر تیمبوکتو و تانگوره و جنه مراکز علمى و دانشگاهى با محتواى اسلامى ایجاد شده
بود که در تدریس علوم، پیشرفته بود. مسجد جامع تیمبوکتو از کهنترین بناهاى مذهبى
افریقا غربى به شمار مىرود. مسجد جامع سونگو که در قرن چهاردهم میلادى تاسیس شده
از جمله آثار معمارى اسلامى این بخش از افریقاست. در سال 1951م قواى مراکش، این
دولت را شکست داده و شهرهاى تیمبوکتو و دره رود نیجر را به آتش کشیدند. (23)
و کولى (25)
تحقیقاتى انجام دادهاند که بر اساس آن مردم مناطق ساحلى غرب (24)
افریقا داراى فرهنگ و تمدنى پیشرفته بوده و جوامع آنها داراى تجربیات کشاورزى و
قوانین اجتماعى قابل تحسین بودهاند. (26) بزیل دیویسن (27)
مورخ و محقق انگلیسى به گسترش اسلام در تار و پود حیات اجتماعى - سیاسى و اقتصادى
افریقاى غربى اعتراف نموده و مىگوید:
«اسلام به عنوان
مذهب بزرگ حکومت مترقى پدیدار مىگردد.»
و اضافه مىکند:
«از بطن این گرایش
(روى آوردن به اسلام) شالوده متکبهاى استوار تعالیم اسلامى در تمبوکتو، نیانى،جن و
مکانهاى دیگر به پیدایى مىآید. مکتبهایى که از آن پس به مدت 300 سال رونق دارند و
پژوهشگران مسلمان را از کشورهاى بسیار و با گرایشهاى فکرى بسیار به سوى خویش
مىخوانند.»
و اعتراف مىکند
که:
«... از دیدگاه
تاریخى، تاثیر اسلام در افریقاى باخترى، جدا از جنبه معنویش باید به سبب اهمیت
بسیار در دو زمینه مورد ملاحظه قرار گیرد: در فنهاى بازرگانى و درفنهاى کومتشهر،
دولتها و امپراطورىهایى که نیرومند و مهم مىگردند... اسلام مىتواند مدعى به
ارمغان آوردن بسیارى چیزها براى افریقاى غربى باشد. یک نقشه بازرگانى مربوط به دوره
(1600 - 1300) ناحیههاى بسیارى از قاره غربى، شمال یا جنوب بیابان را مىنمایاند
که مستقیم یا غیر مستقیم با نظام بازرگانى جهانى پیوند داشتند، ایننظام بدست کسانى
پىریزى شد که وحدت اساسى اسلام را ... به رسمیت مىشناختند. (28) »
مردم آفریقاى
غربى، اغلب سیاه پوستند که در گروههاى قومى گوناگونى جاى دارند، گروهى هم با دیگر
قومها درآمیخته و نژاد مختلطى را بوجود آوردهاند. نابترین نژاد سیاه در جنگلهاى
گینه به سر مىبرند.
از نظر ربان،
متاسفانه بدلیل نفوذ استعمار زبان رسمى اغلب این کشورها، زبان بیگانه است به عنوان
نمونه در بنین، توگو، ساحل عاج، سنگال، کامرون، کنگو، گینه، لیبریا، مالى و ولتاى
علیا زبان رسمى فرانسه است. در غنا، سیرالئون و گامبیا، انگلیسى زبان رسمى به شمار
مىرود و در گینه بیسائو زبان پرتقالى ولى در گینه اسپانیولى رواج دارد. وسعت مجموع
21 واحد سیاسى افریقاى غربى به حدود 6200000 کیلومتر مربع بالغ مىگردد که 20%
مساحت قاره افریقا را شامل مىشود. با وجود آنکه افریقاى غربى منطقه سرسبزى است و
منابع و ذخائر فراوانى دارد ولى اغلب کشورهاى آن کم جمعیت هستند و در این واحدها
حدود 190 میلیون نفر سکونت دارند که در میان آنها کشور نیجریه یک استثناست زیرا بیش
از نیمى از سکنه افریقاى غربى را به خود اختصاص داده و بیش از صد میلیون نفر سکنه
دارد که از این لحاظ پرجمعیتترین کشور آفریقائى و دهمین کشور پر سکنه جهان به حساب
مىآید.
پروستعترین کشور
افریقاى غربى، مالى است که 1240000 کیلومتر مربع وسعت دارد.، کمجمعیتترین و
کموسعتترین کشور افریقاى غربى سائوتومه و پرنسیب مىباشد.
اسلام دین اکثریت
کشورهاى مالى، سنگال، کامرون، ساحل عاج، گینه، بورکینافاسو، سیرالئون، بنین،
موریتانى، توگو، جمهورى عربى صحرا، گامیبا و گینه بیسائو مىباشد و در بقیه کشورها
پیروان مسیحیت و آنى میسم (29) در اکثریتند. در کنگو و لیبریا، مردم
مذهب ابتدائى آنى میسم دارند.
علاوه بر محصولات
کشاورزى، جنگلها و فرآوردههاى چوبى سهم مهمى از درآمد این کشورها را تشکیل
مىدهد. ذخائر معدنى افریقاى غربى بسیار غنى است، منگنز در غنا و کبالت در کنگو
بدست مىآید. کشورهاى این بخش از افریقا بزرگترین تولید کنندگان اورانیون و رادیوم
هستند. 60% طلا و الماس از این قسمت افریقا بدست مىآید. تنها در کشور نیجر نفت
(هشتمین صادر کننده دنیا) بدست مىآید.
در غرب افریقا
اتحادیههاى اقتصادى و بازرگانى هم قابل مشاهده است از آن جمله مىتوان «اتحادیه
گمرکى کشورهاى غرب افریقا» (30) (اودئائو) را نام برد که در سال 1966م
تاسیس شده و اعضاى آن عبارتند از بنین، ساحل عاج، مالى، موریتانى، نیجر بورکینافاسو
و سنگال.
همچنین جامعه
اقتصادى کشورهاى غرب افریقا (اکوواس) که در سال 1975م در لاگوس - مرکز نیجریه -
تشکیل شد و هدف آن همکارى اقتصادى و ایجاد اتحادیه گمرکى بین کشورهاى عضو است.
اتحادیه پولى افریقاى باخترى (31) براى یگانه سازى ارز میان این کشورها
گشایش یافت. (32)
پىنوشتها:
1- مجله پیام انقلاب ش 54.
2- مجله پیام انقلاب ش 128 - 29
دیماه 1363.
3- سومالى و آینده نامعلوم،
کیهان ش 14135 - 14 اسفند 1369.
4- سومالى قربانى کورطالبان
قدرت، اطلاعات 19695 و ش 19686.
5- جمهورى اسلامى، شنبه 14 آذر
1371 ش 3915.
Mogadishu
6-
7- بنا به نوشته روزنامه حریت
چاپ ترکیه امریکا به بهانه استقرار صلح در سومالى، مشغول غارت ذخائر زمینى سومالى
بویژه منابع نفت مىباشد.
8- مجله مشکوة، ش 21 رمستان
1367 صفحات 122 و 123.
9- اکثریت قریب به اتفاق طى یک
همه پرسى بینالمللى در ساحل 1962 به نفع الحاق سرزمین به سومالى راى دادند اما نه
تنها به خواسته آنان وقعى نهده نشد بلکه روز به روز اوضاع آنان بدتر شد.
10- اقلیتهاى مسلمان در جهان،
ترجمه ایرج کرمانى ص 236 و 237.
11- اقلیتهاى مسلمان در جهان
امروز على کتانى، ترجمه محمد حسین آریا ص 215 و 216.
pemba
12-
Ngorongro
13-
14- شخصى بنام الحسن بن سلیمان
اول در 1270 میلادى این مسجد را بنا نهاد.
15- ره آورد سفر به کنیا و
تانزانیا - عبدالرحیم رحیمى - روزنامه رسالت ش 1992.
Bantu
16-
Advard
Brown 17-
iharana
18-
19- تاریخ اسلام در افریقاى
جنوبى، مهندس حسن بشیر.
20- سیسال براى الیاف کتانى
مصرف مىشود.
Savan
21-
22- کشور غنا نام خود را از این
دولت گرفته است.
23- افریقا باید متحد شود -
قوام نکرومه، ترجمه دکتر محمد توکل صفحات 31، 32 و 33.
Manix
24-
Cowley
25-
26- تاریخ اسلام در افریقاى
جنوبى - مهندس حسن بشیر.
Basil
davidson 27-
28- تاریخ افریقا، دیودسن ترجمه
ریاحى و مولوى صفحات 248 تا 251.
Animisme
29-
Udeao
30-
Umoa
31-
32- گیتاشناسى کشورها، صفحات
433 و 434.