ط !!! وصيت
اينجانب به حوزه هاى مقدسه علميه آن است كه كرارا عرض نموده ام كه در اين زمان كه
مخالفين اسلام و جمهورى اسلامى كمر به براندازى اسلام بسته اند و از هر راه مـمـكـن
بـراى ايـن مـقـصد شيطانى كوشش مى نمايند و يكى از راه هاى با اهميت براى مقصد شـوم
آنـان و خـطرناك براى اسلام و حوزه هاى اسلامى ، نفوذ دادن افراد منحرف و تبهكار در
حـوزه هـاى عـلمـيـه اسـت كـه خـطـر بـزرگ كـوتـاه مـدت آن بـدنـام نـمـودن حـوزه
هـا با اعـمـال نـاشـايـسـتـه و اخلاق و روش انحرافى است و خطر بسيار عظيم آن در
درازمدت به مقامات بالا رسيدن يك يا چند نفر شياد كه با آگاهى بر علوم اسلامى و
جازدن ، خود را در بـيـن تـوده ها و قشرهاى مردم پاكدل و علاقه مند نمودن آنان را
به خويش و ضربه مهلك زدن بـه حوزه هاى اسلامى و اسلام عزيز و كشور در موقع مناسب مى
باشد و مى دانيم كه قدرت هاى بزرگ چپاولگر در ميان جامعه ها افرادى به صورت هاى
مختلف از ملى گراها و روشـنـفـكـران مـصـنـوعـى و روحـانـى نـمـايـان كـه اگـر
مـجـال يـابـنـد از هـمـه پـرخـطـرتـر و آسـيـب رسـان تـرنـد، ذخـيـره دارند كه
گاهى سى چـهل سال با مشى اسلامى و مقدس مابى با پان ايرانيسم و وطن پرستى و حيله
هاى ديگر بـا صـبـر و بـردبارى در ميان ملتها زيست مى كنند و در موقع مناسب ماموريت
خود را انجام مـى دهـنـد. و مـلت عـزيـز مـا در ايـن مـدت كـوتـاه پـس از پـيـروزى
انـقلاب نمونه هايى از قـبـيـل مـجـاهـد خـلق و فـدايـى خلق و توده اى ها و ديگر
عناوين ديده اند و لازم است همه با هوشيارى اين قسم توطئه را خنثى نمايند و از همه
لازم تر حوزه هاى علميه است كه تنظيم و تصفيه آن با مدرسين محترم و افاضل سابقه دار
است با تاءييد مراجع وقت و شايد تز نـظـم در پى بى نظمى است ، از القائات شوم همين
نقشه ريزان و توطئه گران باشد. در هر صورت وصيت اينجانب آن است كه در همه اعصار
خصوصا در عصر حاضر كه نقشه هـا و تـوطـئه هـا سـرعـت و قـوت گـرفـتـه اسـت ، قيام
براى نظام دادن به حوزه ها لازم و ضرورى است كه علما و مدرسين و افاضل عظيم الشان
صرف وقت نموده و با برنامه دقيق صـحـيـح حـوزه ها را و خصوصا حوزه علميه قم ساير
حوزه هاى بزرگ و بااهميت را در اين مـقـطـع از زمـان از آسيب حفظ نمايند. و لازم
است علما و مدرسين محترم نگذارند در درس هايى كـه مـربـوط به فقاهت است ، و حوزه
هاى فقهى و اصولى از طريقه مشايخ معظم كه تنها راه بـراى حـفـظ فـقـه اسـلامى است
منحرف شوند و كوشش نمايند كه هر روز بر دقتها و بـحـث و نظرها و ابتكار و تحقيق ها
افزوده شود و فقه سنتى كه ارث سلف صالح است و انـحراف از آن سست شدن اركان تحقيق و
تدقيق است محفوظ بماند و تحقيقات بر تحقيقات اضـافـه گـردد و البـتـه در رشـتـه
هـاى ديـگـر عـلوم به مناسبت احتياجات كشور و اسلام بـرنـامه هايى تهيه خواهد شد و
رجالى در آن رشته تربيت بايد شود. و از بالاترين و والاتـريـن حوزه هايى كه لازم
است به طور همگانى مورد تعليم و تعلم قرار گيرد علوم مـعـنـوى اسـلامـى از قـبـيل
علم اخلاق و تهذيب نفس و سير و سلوك الى الله (رزقناالله
و اياكم )، كه جهاد اكبر مى باشد.
ى !!! از امـورى كـه اصـلاح و تـصـفيه و مراقبت از آن لازم است ، قوه اجراييه است .
گاهى مـمـكـن اسـت كـه قوانين مترقى و مفيد به حال جامعه از مجلس بگذرد و شوراى
نگهبان آن را تنفيذ كند و وزير مسوول هم ابلاغ نمايد لكن به دست مجريان غير صالح كه
افتاد آن را مسخ كنند و بر خلاف مقررات يا با كاغذبازى ها يا پيچ و خم ها كه به آن
عادت كرده اند يا عمدا براى نگران نمودن مردم عمل كنند كه به تدريج و مسامحه غائله
ايجاد مى كند.
وصيت اينجانب به وزراء مسوول در عصر حاضر و در عصرهاى ديگر آن است كه علاوه بر آن
كـه شـمـاهـا و كـارمـنـدان وزارتـخـانـه هـا بـودجـه اى كـه از آن ارتـزاق مـى
كـنـيـد مـال ملت ، و بايد همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشيد و ايجاد زحمت
براى مردم و مـخالف وظيفه عمل كردن حرام و خداى نخواسته گاهى موجب غضب الهى مى شود.
همه شما بـه پـشـتـيـبـانـى مـلت احـتـيـاج داريـد. بـا پشتيبانى مردم خصوصا طبقات
محروم بود كه پيروزى حاصل شد و دست ستم شاهى از كشور و ذخاير آن كوتاه گرديد و اگر
روزى از پـشـتـيـبـانـى آنان محروم شويد، شماها كنار گذاشته مى شويد و همچون رژيم
شاهنشاهى سـتـمـكـار، بـه جـاى شـمـا، سـتـم پـيـشـگـان پـسـتـهـا را اشـغـال مـى
نـمـايـند. بنابراين حقيقت ملموس ، بايد كوشش در جلب نظر ملت بنماييد و از رفـتـار
غـيـر اسـلامـى انـسـانـى احـتـراز نـمـايـيـد. و در هـمـيـن انـگيزه به وزراء كشور
در طـول تـاريـخ آيـنـده تـوصـيـه مى كنم كه در انتخاب استاندارها دقت كنند. اشخاص
لايق ، مـتـديـن ، مـتـعـهـد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمايند تا آرامش در
كشور هر چه بيشتر حـكمفرما باشد. و بايد دانست كه گرچه تمام وزيران وزارتخانه ها
مسووليت در اسلامى كـردن و تـنـظـيـم امـور محل مسووليت خود دارند، لكن بعضى از
آنها ويژگى خاص دارند، مثل وزارت خارجه كه مسووليت سفارتخانه ها را در خارج از كشور
دارد. اينجانب از ابتداى پـيـروزى بـه وزراى خـارجـه راجـع بـه طـاغـوت زدگـى
سـفـارتـخـانـه هـا و تـحـول آنـهـا بـه سـفارتخانه هاى مناسب با جمهورى اسلامى
توصيه هايى نمودم ، لكن بـعـض آنـان يـا نـخـواسـتـنـد يـا نـتـوانـسـتـنـد عـمـل
مـثـبـتـى انـجـام دهـنـد و اكـنون كه سه سال از پيروزى مى گذرد اگر چه وزير خارجه
كنونى اقدام به اين امر نموده است و اميد اسـت با پشتكار و صرف وقت اين امر مهم
انجام گيرد. و وصيت من به وزراى خارجه در اين زمـان و زمـان هـاى بـعـد آن اسـت كـه
مـسـووليـت شـمـا بـسـيـار زياد است ، چه در اصلاح و تـحـول وزراتـخـانـه و
سـفـارتـخـانـه و چـه در سـيـاسـت خـارجـى ، حـفـظ استقلال و منافع كشور و روابط
حسنه با دولت هايى كه قصد دخالت در امور كشور ما را نـدارنـد و از هـر امـرى كه
شائبه وابستگى با همه ابعادى كه دارد به طور قاطع احتراز نماييد و بايد بدانيد كه
وابستگى در بعض امور هر چند ممكن است ظاهر فريبنده اى داشته باشد يا منفعت و فايده
اى در حال داشته باشد، لكن در نتيجه ، ريشه كشور را به تباهى خواهد كشيد و كوشش
داشته باشيد در بهتر كردن روابط با كشورهاى اسلامى و در بيدار كردن دولتمردان و
دعوت به وحدت و اتحاد كنيد كه خداوند با شما است .
و وصيت من به ملت هاى كشورهاى اسلامى است كه انتظار نداشته باشيد كه از خارج كسى
بـه شـمـا در رسـيـدن بـه هـدف كـه آن اسلام و پياده كردن احكام اسلام است كمك كند،
خود بايد به اين امر
حـيـاتـى كـه آزادى و اسـتـقـلال را تحقق مى بخشد، قيام كنيد. و علماى اعلام و
خطباى محترم كـشـورهـاى اسـلامـى دولت ها را دعوت كنند كه از وابستگى به قدرت هاى
بزرگ خارجى خود را رها كنند و با ملت خود تفاهم كنند، در اين صورت پيروزى را در
آغوش خواهند كشيد و نـيـز مـلت هـا را دعـوت بـه وحدت كنند و از نژادپرستى كه مخالف
دستور اسلام است ، بپرهيزند و با برادران ايمانى خود در هر كشورى و با هر نژادى كه
هستند، دست برادرى دهند كه اسلام بزرگ آنان را برادر، خوانده و اگر اين برادرى
ايمانى با همت دولت ها و مـلت هـا و بـا خـداونـد مـتـعال روزى تحقق يابد، خواهيد
ديد كه بزرگترين قدرت جهان را مـسـلمـيـن تـشـكـيـل مـى دهـنـد. بـه امـيـد روزى كه
با خواست پروردگار عالم اين برادرى و برابرى حاصل شود.
و وصيت اينجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر كه ويژگى خاص دارد، آن
اسـت كـه براى تبليغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقيقى جمهورى اسلامى كوشش كـنـنـد.
مـا اكـنـون در ايـن زمـان كـه دست ابرقدرت ها را از كشور خود كوتاه كرديم ، مورد
تـهـاجـم تـبـليـغاتى تمام رسانه هاى گروهى وابسته به قدرت هاى بزرگ هستيم . چه
دروغ هـا و تـهـمـت هـا كـه گـويـنـدگـان و نـويـسندگان وابسته به ابرقدرت ها به
اين جـمـهـورى اسـلامى نوپا نزده و نمى زنند. مع الاسف اكثر دولت هاى منطقه اسلامى
كه به حـكـم اسـلام بـايد دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاسته اند
و همه در خـدمـت جـهـانـخواران از هر طرف به ما هجوم آورده اند و قدرت تبليغاتى ما
بسيار ضعيف و نـاتـوان اسـت و مـى دانـيـد كـه امـروز جـهـان روى تـبـليـغـات مـى
چـرخـد، و بـا كـمـال تـاسـف ، نويسندگان به اصطلاح روشنفكر كه به سوى يكى از دو
قطب گرايش دارنـد بـه جـاى آن كـه در فـكـر اسـتقلال و آزادى كشور و ملت خود باشند،
خودخواهى ها و فـرصـت طلبى ها و انحصار جويى ها به آنان مجال نمى دهد كه لحظه اى
تفكر نمايند و مـصـالح كـشـور و مـلت خـود را در نـظـر بـگـيـرنـد و مـقـايـسـه
بـيـن آزادى و استقلال را در اين جمهورى با رژيم ستمگر سابق نمايند و زندگى
شرافتمندانه ارزنده را تـوام بـا بـعـض آنـچه را كه وابستگى و نوكرمابى و ثنا جويى
و مداحى از جرثومه هاى فساد و معادن ظلم و فحشاء بسنجند و از تهمت ها و نارواها به
اين جمهورى تازه تولد يافته دست بكشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتيان و
ستم پيشگان زبان ها و قلم ها را به كار بگيرند.
و مـسـاله تـبـليـغ تـنـهـا بـه عـهـده وزارت ارشـاد نـيـسـت ، بـلكـه وظـيفه همه
دانشمندان و گـويـنـدگـان و نـويـسـنـدگـان و هـنـرمـنـدان اسـت . بـايـد وزارت
خـارجـه كوشش كند تا سـفـارتـخـانـه ها نشريات تبليغى داشته باشند و چهره نورانى
اسلام را براى جهانيان روشن نمايند كه اگر اين چهره با آن جمال جميل كه قرآن و سنت
در همه ابعاد به آن دعوت كـرده از زير نقاب مخالفان اسلام و كج فهمى هاى دوستان
خودنمايى نمايد، اسلام جهان گـيـر خواهد شد و پرچم پر افتخار آن در همه جا به
اهتزاز خواهد آمد. چه مصيبت بار و غم انـگـيـز است كه مسلمانان متاعى دارند كه از
صدر عالم تا نهايت آن نظير ندارد، نتوانسته اند اين گوهر گرانبها را كه هر انسانى
به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه كنند، بلكه خود
نيز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهى از آن فراريند.
ك !!! از امور بسيار بااهميت و سرنوشت ساز مساله مراكز تعليم و تربيت از كودكستان
ها تا دانشگاه ها است كه به واسطه اهميت فوق العاده اش تكرار نموده و با اشاره مى
گذرم . بـايـد مـلت غـارت شده بدانند كه در نيم قران اخير آن آنچه به ايران و اسلام
ضربه مـهـلك زده اسـت ، قـسمت عمده اش از دانشگاه ها بوده است . اگر دانشگاه ها و
مراكز تعليم و تـربـيـت ديـگـر بـا برنامه هاى اسلامى و ملى در راه منافع كشور به
تعليم و تهذيب و تـربـيـت كـودكان و نوجوانان و جوانان جريان داشتند، هرگز ميهن ما
در حلقوم انگلستان و پـس از آن امـريـكـا و شـوروى فرو نمى رفت و هرگز قراردادهاى
خانه خراب كن بر ملت محروم غارت زده تحميل نمى شد و هرگز پاى مستشاران خارجى به
ايران باز نمى شد و هرگز ذخاير ايران و طلاى سياه اين ملت رنج ديده در جيب قدرت هاى
شيطانى ريخته نمى شـد و هـرگـز دودمـان پـهـلوى و وابـسـتـه هـاى بـه آن ، امـوال
مـلت را نـمـى تـوانـسـتـنـد بـه غـارت بـبـرنـد و در خـارج و داخل پارك ها و
ويلاها بر روى اجساد مظلومان بنا كنند و بانك هاى خارج را از دسترنج اين مـظـلومـان
پـر كـنـنـد و صـرف عياشى و هرزگى خود و بستگان خود نمايند. اگر مجلس و دولت و قوه
قضاييه و ساير ارگان ها از دانشگاه هاى اسلامى و ملى سرچشمه مى گرفت ، مـلت مـا
امـروز گـرفـتـار مـشـكـلات خـانـه برانداز نبود و اگر شخصيت هاى پاكدامن با
گـرايـش اسـلامـى و مـلى بـه مـعـنـاى صـحـيـحـش ، نـه آنـچـه امـروز در مـقـابل
اسلام عرض اندام مى كند، از دانشگاه ها به مراكز قواى سه گانه راه مى يافت ،
امـروز مـا غـيـر امـروز و مـيـهـن مـا غير اين ميهن و محرومان ما از قيد محروميت
رها و بساط ظلم و سـتـمـشـاهـى و مـراكـز فـحـشـاء و اعـتـيـاد و عـشـرتـكـده هـا
كـه هـر يـك بـراى تـباه نمودن نـسـل جـوان فـعـال ارزنـده كـافـى بـود درهـم
پـيچيده و اين ارث كشور بر باد ده و انسان بـرانداز، به ملت نرسيده بود و دانشگاه
ها اگر اسلامى انسانى و ملى بود، مى توانست صـدها و هزارها مدرس به جامعه تحويل
دهد. لكن چه غم انگيز و اسفبار است كه دانشگاه ها و دبيرستان ها به دست كسانى داده
مى شد و عزيزان ما به دست كسانى تعليم و تربيت مـى ديـدنـد كـه جز اقليت مظلوم
محرومى همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نـقـشـه ديكته شده در دانشگاه ها
كرسى داشتند و ناچار جوانان عزيز و مظلوم ما در دامن اين گرگان وابسته به ابرقدرت
ها بزرگ شده و به كرسى هاى قانون گذارى و حكومت و قـضـاوت تـكـيـه مـى كـردنـد و
بـر وفـق دسـتـور آنـان يـعـنـى رژيـم سـتـمـگـر پـهـلوى عـمـل مـى كـردنـد.
اكـنـون بـحـمـدالله تـعـالى دانـشـگـاه از چـنـگـال جـنـايـتـكاران خارج شده و بر
ملت و دولت جمهورى اسلامى است در همه اعصار كه نگذارند عناصر فاسد داراى مكتب هاى
انحرافى يا گرايش به غرب و شرق در دانشسراها و دانـشـگـاه هـا و سـايـر مـراكـز
تـعـليـم و تـربـيـت نـفـوذ كـنـنـد و از قـدم اول جـلوگـيـرى نـمـايـنـد تـا
مـشـكل پيش نيايد و اختيار از دست نرود. و وصيت اينجانب به جـوانـان عـزيـز
دانـشـسـراهـا و دبـيرستان ها و دانشگاه ها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل
انحرافات قيام نمايند تا استقلال و آزادى خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد.
ل !!! قـواى مـسـلح از ارتـش و سـپاه و ژاندارمرى و شهربانى تا كميته ها و بسيج و
عشائر ويـژگـى خـاص دارنـد. ايـنـان كـه بازوان قوى و قدرتمند جمهورى اسلامى مى
باشند و نگهبان سرحدات و راه ها و
شـهـرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنيت و آرامش بخشان به ملت مى باشند، مى
بايست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند و لازم است توجه داشته باشند كه در
دنيا آنـچـه كـه مـورد بهره بردارى براى قدرت هاى بزرگ و سياست هاى مخرب بيشتر از
هر چـيـز و هـر گـروهـى اسـت ، قـواى مسلح است . قواى مسلح است كه با بازى هاى
سياسى ، كـودتـاهـا و تـغـيـيـر حـكـومـت هـا و رژيـم هـا بـه دسـت آنـان واقـع مـى
شـود و سـودجويان دغـل بـعـض سـران آنـان را مـى خرند و با دست آنان و توطئه هاى
فرماندهان بازى خورده كـشـورهـا را بـه دسـت مـى گـيـرنـد و مـلت هـاى مـظـلوم را
تـحـت سـلطـه قـرار داده و استقلال و آزادى را از كشورها سلب مى كنند. و اگر
فرماندهان پاكدامن متصدى امر باشند، هـرگـز بـراى دشـمـنـان كشورها امكان كودتا يا
اشغال يك كشور پيش نمى آيد و يا اگر احيانا پيش آيد به دست فرماندهان متعهد شكسته و
ناكام خواهد ماند.
و در ايـران نـيـز كـه ايـن مـعـجـزه عـصـر بـه دسـت مـلت انجام گرفت ، قواى مسلح
متعهد و فرماندهان پاك و ميهن دوست سهم بسزايى داشتند و امروز كه جنگ لعنتى و
تحميلى صدام تـكـريـتـى بـه امـر و كـمـك امـريـكـا و سـايـر قـدرت هـا پـس از
نـزديـك بـه دو سـال با شكست سياسى و نظامى ارتش متجاوز بعث و پشتيبانان قدرتمند و
وابستگان به آنـان روبـرو است ، باز قواى مسلح نظامى و انتظامى و سپاهى و مردمى با
پشتيبانى بى دريـغ ملت در جبهه ها و پشت جبهه ها اين افتخار بزرگ را آفريدند و
ايران را سرافراز نمودند و نيز شرارت ها و توطئه هاى داخلى را كه به دست عروسك هاى
وابسته به غرب و شـرق بـراى بـرانـدازى جـمـهـورى اسلامى بسيج شده بودند، با دست
تواناى جوانان كميته ها و پاسداران ، بسيج و شهربانى و با كمك ملت غيرتمند درهم
شكسته شد. و همين جـوانـان فداكار عزيزند كه شب ها بيدارند تا خانواده ها با آرامش
استراحت كنند. خدايشان يار و مددكار باد.
پس وصيت برادرانه من در اين قدم هاى آخرين عمر بر قواى مسلح به طور عموم آن است كه
اى عزيزان كه به اسلام عشق مى ورزيد و با عشق لقاءالله به فداكارى در جبهه ها و در
سـطـح كـشـور بـه كـار ارزشـمـند خود ادامه مى دهيد، بيدار باشيد و هشيار كه
بازيگران سياسى و سياستمداران حرفه اى غرب و شرق زده و دست هاى مرموز جنايتكاران
پشت پرده ، لبـه تـيـز سـلاح خـيانت و جنايتكارشان از هر سو و بيشتر از هر گروه
متوجه به شما عزيزان است و مى خواهند از شما عزيزان كه با جانفشانى خود انقلاب را
پيروز نموديد و اسـلام را زنـده كـرديـد، بـهـره گيرى كرده و جمهورى اسلامى را
براندازند و شما را با اسم اسلام و خدمت به ميهن و ملت از اسلام و ملت جدا كرده به
دامن يكى از دو قطب جهانخوار بـيـنـدازنـد و بر زحمات و فداكارى هاى شما با حيله
هاى سياسى و ظاهرهاى به صورت اسلامى و ملى خط بطلان بكشند.
وصـيـت اكـيـد مـن بـه قـواى مـسـلح آن اسـت كـه هـمـان طـور كـه از مـقـررات
نـظـام ، عـدم دخـول نـظـامـى در احـزاب و گـروه هـا و جـبـهـه هـا اسـت ، بـه آن
عمل نمايند و قواى مسلح مطلقا، چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسيج و غير اينها، در
هيچ حـزب و گـروهـى وارد نـشده و خود را از بازى هاى سياسى دور نگهدارند. در اين
صورت مى توانند قدرت نظامى خود را حفظ و از اختلافات درون گروهى مصون باشند.
و بـر فـرمـانـدهـان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع
نمايند و چـون انـقـلاب از هـمـه مـلت و حفظ آن بر همگان است ، دولت و ملت و شوراى
دفاع و مجلس شـوراى اسـلامـى ، وظيفه شرعى و ميهنى آنان است كه اگر قواى مسلح ، چه
فرماندهان و طـبقات بالا و چه طبقات بعد، بر خلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملى
انجام دهند يا در احـزاب وارد شـونـد كـه بـى اشـكـال بـه تـبـاهـى كـشيده مى شوند
و يا در بازى هاى سـيـاسـى وارد شـوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند و بر رهبر و
شوراى رهبرى است كه بـا قـاطـعـيـت از ايـن امـر جـلوگـيـرى نـمـايد تا كشور از
آسيب در امان باشد. و من به همه نـيروهاى مسلح در اين پايان زندگى خاكى وصيت
مشفقانه مى كنم كه از اسلام كه يگانه مـكـتـب اسـتـقـلال و آزاديـخـواهـى اسـت و
خـداونـد متعال همه را با نور هدايت آن به مقام والاى انـسـانـى دعـوت ، مـى كند،
چنانچه امروز وفاداريد، در وفادارى استقامت كنيد كه شما را و كـشـور و مـلت شـمـا
را از نـنـگ وابـسـتگى ها و پيوستگيها به قدرت هايى كه شما را جز بـراى بردگى خويش
نمى خواهند و كشور و ملت عزيزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زير بار ننگين ستم
پذيرى نگه ميدارند، نجات مى دهد. و زندگى انسانى شرافتمندانه را ولو بـا مـشـكـلات
، بـر زنـدگـانـى نـنـگـيـن بـردگـى اجـانـب ول بـا رفـاه حـيوانى ترجيح دهيد و
بدانيد مادام كه در احتياجات صنايع پيشرفته ، دست خـود را پـيـش ديـگـران دراز
كـنـيـد و بـه دريـوزگـى عـمـر را بـگذرانيد، قدرت ابتكار و پـيـشـرفـت در اختراعات
در شما شكوفا نخواهد شد. و به خوبى و عينيت ديديد كه در اين مـدت كـوتاه پس از
تحريم اقتصادى همان ها كه از ساختن هر چيز خود را عاجز مى ديدند و از راه
انـداخـتـن كـارخـانـه هـا آنـان را ماءيوس مى نمودند، افكار خود را به كار بستند
و بـسـيـارى از احـتـيـاجـات ارتـش و كـارخـانـه هـا را خـود رفـع نمودند. و اين
جنگ و تحريم اقـتـصـادى و اخـراج كـارشـنـاسـان خـارجـى ، تـحـفـه اى الهـى بـود
كـه مـا از آن غـافـل بـوديـم . اكـنون اگر دولت و ارتش كالاهاى جهانخواران را خود
تحريم كنند و به كـوشش و سعى در راه ابتكار بيفزايند، اميد است كه كشور خودكفا شود
و از دريوزگى از دشمن نجات يابد.
و هـم در ايـنـجا بايد بيفزايم كه احتياج ما پس از اين همه عقب ماندگى مصنوعى به
صنعت هاى بزرگ كشورهاى خارجى حقيقتى است انكارناپذير، و اين به آن معنى نيست كه ما
بايد در عـلوم پـيـشـرفته به يكى از دو قطب وابسته شويم . دولت و ارتش بايد كوشش
كنند كـه دانشجويان متعهد را در كشورهايى كه صنايع بزرگ پيشرفته را دارند و استعمار
و استثمارگر نيستند، بفرستند و از فرستادن به امريكا و شوروى و كشورهاى ديگر كه در
مـسـيـر ايـن دو قـطـب هستند، احتراز كنند، مگر انشاء الله روزى برسد كه اين دو
قدرت به اشـتـبـاه خود پى برند و در مسير انسانيت و انسان دوستى و احترام به حقوق
ديگران واقع شوند، يا انشاء الله مستضعفان جهان و ملت هاى بيدار و مسلمانان متعهد
آنان را به جاى خود نشانند. به اميد چنين روزى .
م !!! راديـو تـلويـزيـون و مـطـبـوعـات و سـيـنـماها و تئاترها از ابزارهاى موثر
تباهى و تـخـديـر مـلت هـا، خـصـوصـا نـسـل جـوان بـوده اسـت . در ايـن صـد سـال
اخـيـر بـويـژه نـيـمه دوم آن چه نقشه هاى بزرگى از اين ابزار، چه در تبليغ ضد
اسلام و ضد روحانيت خدمتگزار و چه در تبليغ استعمارگران غرب و شرق
كـشـيـده شـد و از آنـهـا بـراى درسـت كردن بازار كالاها خصوصا تجملى و تزئينى از
هر قماش ، از تقليد در ساختمان ها و تزئينات و تجملات آنها و تقليد در اجناس
نوشيدنى و پـوشـيـدنـى و در فـرم آنـهـا اسـتـفاده كردند، به طورى كه افتخار بزرگ
فرنگى ماب بودن در تمام شؤ ون زندگى از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بويژه در
خانم هاى مـرفـه يـا نـيـمـه مرفه بود و در آداب معاشرت و كيفيت حرف زدن و به كار
بردن لغات غـربـى در گـفـتار و نوشتار به صورتى بود كه فهم آن براى بيشتر مردم غير
ممكن و بـراى هـم رديـفـان نيز مشكل مى نمود. فيلم هاى تلويزيون از فرآورده هاى غرب
يا شرق بـود كـه طـبـقـه جـوان زن و مـرد را از مـسير عادى زندگى و كار و صنعت و
توليد و دانش منحرف و به سوى بى خبرى از خويش و شخصيت خود و يا بدبينى و بدگمانى به
همه چـيـز خـود و كـشـور خـود حـتـى فـرهـنگ و ادب و ماثر پر ارزش كه بسيارى از آن
با دست خـيـانـتـكـار سـودجـويـان بـه كـتـابـخـانـه هـا و مـوزه هـاى غـرب و شـرق
منتقل گرديده است .
مجله ها با مقاله ها و عكس هاى افتضاح بار و اسف انگيز و روزنامه ها با مسابقات در
مقالات ضـد فـرهـنـگـى خـويـش و ضد اسلامى ، با افتخار، مردم بويژه طبقه جوان موثر
را به سـوى غـرب يـا شـرق هـدايـت مـى كردند. اضافه كنيد بر آن تبليغ دامنه دار در
ترويج مـراكـز فساد و عشرتكده ها و مراكز قمار و لاتار و مغازه هاى فروش كالاهاى
تجملاتى و اسـبـاب آرايـش و بـازيـهـا و مـشـروبـات الكـلى بـويـژه آنـچـه از غرب
وارد مى شد و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن ديگر، عروسك ها و اسباب بازى ها و
كالاهاى تجملى وارد مـى شـد و صـدهـا چيزهايى كه امثال من از آنها بى اطلاع هستيم و
اگر خداى نخواسته عمر رژيـم سـرسـپـرده و خـانـمـان بـرانـداز پهلوى ادامه پيدا مى
كرد، چيزى نمى گذشت كه جـوانـان بـرومـنـد مـا، ايـن فرزندان اسلام و ميهن كه چشم
اميد ملت به آنها است ، با انواع دسيسه ها و نقشه هاى شيطانى به دست رژيم فاسد و
رسانه هاى گروهى و روشنفكران غـرب و شـرق گـرا از دست ملت و دامن اسلام رخت بر مى
بستند يا جوانى خود را در مراكز فـسـاد تباه مى كردند و يا به خدمت قدرت هاى
جهانخوار در آمده و كشور را به تباهى مى كشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت
گذاشت و همه را از شر مفسدين و غارتگران نجات داد.
اكـنـون وصـيت من به مجلس شوراى اسلامى در حال و آينده و رئيس جمهور و روساى جمهور
مابعد و به شوراى نگهبان و شوارى قضايى و دولت در هر زمان آن است كه نگذارند اين
دسـتگاه هاى خبرى و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همه
بدانيم كه آزادى به شكل غربى آن كه موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى شود، از
نـظـر اسـلام و عـقل محكوم است و تبليغات و مقالات و سخنرانى ها و كتب و مجلات بر
خلاف اسلام و عفت عمومى و مصالح كشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگيرى
شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسير ملت و كشور اسلامى و مخالف با
حيثيت جـمـهـورى اسـلامـى اسـت ، بـه طـور قـاطـع اگـر جـلوگـيـرى نـشـود، هـمـه
مـسـوول مـى بـاشـنـد، و مـردم و جوانان حزب اللهى اگر برخورد به يكى از امور مذكور
نمودند، به دستگاه هاى مربوطه رجوع كنند و
اگر آنان كوتاهى نمودند، خودشان مكلف به جلوگيرى هستند. خداوند تعالى مددكار همه
باشد.
ن !!! نـصـيـحـت و وصـيـت مـن به گروه ها و گروهك ها و اشخاصى كه در ضديت با ملت و
جـمـهـورى اسـلامـى و اسـلام فـعـاليـت مـى كـنـنـد، اول بـه سـران آنـان در خـارج
و داخـل ، آن اسـت كـه تـجربه طولانى به هر راهى كه اقدام كرديد و به هر توطئه اى
كه دسـت زديـد و بـه هـر كـشـور و مـقامى كه توسل پيدا كرديد، به شماها كه خود را
عالم و عـاقـل مى دانيد، بايد آموخته باشد كه مسير يك ملت فداكار را نمى شود با دست
زدن به تـرور و انـفجار و بمب و دروغ پردازى هاى بى سر و پا و غير حساب شده منحرف
كرد و هرگز هيچ حكومت و دولتى را نمى توان با اين شيوه هاى غير انسانى و غيرمنطقى
ساقط نـمـود، بـويژه ملتى مثل ايران را كه از بچه هاى خوردسالش تا پيرزن ها و
پيرمردهاى بـزرگـسـالش ، در راه هـدف و جمهورى اسلامى و قرآن و مذهب جان فشانى و
فداكارى مى كنند. شماها كه مى دانيد (و اگر ندانيد بسيار ساده لوحانه فكر مى كنيد)
كه ملت با شما نيست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بكنيد با شما بودند و دوست
شما بودند، حركات ناشيانه شما و جناياتى كه با تحريك شما رخ داد، آنان را از شما
جدا كرد و جز دشـمن تراشى كار ديگرى نتوانستيد بكنيد. من وصيت خيرخواهانه در اين
آخر عمر به شما مـى كـنـم كـه اولا بـا ايـن مـلت طـاغـوت زده رنـج كـشـيـده كـه
پـس از دو هـزار و پـانـصـد سـال سـتـمـشـاهـى بـا فـدا دادن بـهـتـريـن فـرزنـدان
و جوانانش خود را از زير بار ستم جـنايتكارانى همچون رژيم پهلوى و جهانخواران شرق و
غرب نجات داده ، به جنگ و ستيز بـرخـاسـتـه ايـد، چـطـور وجـدان يـك انـسـان هـر
چـه پـليـد بـاشد راضى مى شود براى احـتـمـال رسـيـدن بـه يـك مقام ، يا ميهن خود و
ملت خود اين گونه رفتار كند و به كوچك و بـزرگ آنـهـا رحـم نـكـنـد؟ من به شما
نصيحت مى كنم دست از اين كارهاى بى فايده و غير عـاقـلانه برداريد و گول جهانخواران
را نخوريد و در هر جا هستيد اگر به جنايتى دست نزديد، به ميهن خود و دامن اسلام
برگرديد و توبه كنيد كه خداوند ارحم الراحمين است و جمهورى اسلامى و ملت از شما
انشاء الله مى گذرند و اگر دست به جنايتى زديد كه حكم خـداونـد تـكـليف شما را معين
كرده ، باز از نيمه راه برگشته و توبه كنيد و اگر شهامت داريد، تن به مجازات داده و
با اين عمل ، خود را از عذاب اليم خداوند نجات دهيد و الا در هر جـا هـسـتـيـد
عـمـر خـود را بـيـش از ايـن هـدر نـدهـيـد و بـه كـار ديـگـر مشغول شويد كه صلاح
در آن است .
و بـعـد بـه هـواداران داخـلى و خـارجى آنان وصيت مى كنم كه با چه انگيزه جوانى خود
را بـراى آنـان كـه اكـنون ثابت است كه براى قدرتمندان جهانخوار خدمت مى كنند و از
نقشه هـاى آنـها پيروى مى كنند و ندانسته به دام آنها افتاده اند به هدر مى دهيد؟ و
با ملت خود در راه چـه كـسـى جفا مى كنيد؟ شما بازى خوردگان دست آنها هستيد و اگر
در ايران هستيد، بـه عـيـان مـشـاهـده مى كنيد كه توده هاى ميليونى به جمهورى
اسلامى وفادار و براى آن فـداكـارنـد و بـه عـيـان مـى بـيـنـيـد كـه حـكـومـت و
رژيـم فـعـلى بـا جـان و دل در خـدمـت خـلق و مستمندان هستند و آنان كه به دروغ
ادعاى خلقى بودن و مجاهد و فدايى بـراى خـلق مـى كـنـنـد، بـا خـلق خـدا بـه دشـمنى
برخاسته و شما پسران و دختران ساده دل را براى مقاصد خود و مقاصد يكى از دو قطب
قدرت جهانخوار به بازى گرفته و خود يا در آغوش يكى از دو قطب جنايتكار
بـه خـوش گـذرانـى مـشـغـول و يـا در داخـل بـه خـانـه هـاى مـجلل تيمى با زندگى
اشرافى نظير منازل جنايتكارانى بدبخت به جنايت خود ادامه مى دهند و شما جوانان را
به كام مرگ مى فرستند.
نـصـيـحـت مـشـفـقـانـه مـن بـه شـمـا نـوجـوانـان و جـوانـان داخـل و خـارج آن
اسـت كـه از راه اشـتـبـاه بـر گـرديـد و بـا مـحـرومـيـن جامعه كه با جان و دل بـه
جـمـهـورى اسـلامـى خـدمـت مـى كـنـنـد، مـتـحـد شـويـد و بـراى ايـران مـسـتـقـل و
آزاد فـعاليت نماييد تا كشور و ملت از شر مخالفين نجات پيدا كند و همه با هم به
زندگى شرافتمندانه ادامه دهيد. تا چه وقت و براى چه گوش به فرمان اشخاصى هستيد كه
جز به نفع شخصى خود فكر نمى كنند و در آغوش و پناه ابرقدرته ها با ملت خـود در ستيز
هستيد و شما را فداى مقاصد شوم و قدرت طلبى خويش مى نمايند؟ شما در ايـن سـال
هـاى پـيـروزى انقلاب ديديد كه ادعاهاى آنان با رفتار و عملشان مخالف است و
ادعـاهـا فـقـط بـراى فـريـب جـوانـان صـاف دل اسـت و مـى دانـيـد كـه شـمـا
قـدرتـى در مقابل سيل خروشان ملت نداريد و كارهايتان جز به ضرر خودتان و تباهى
عمرتان نتيجه اى نـدارد. مـن تـكـليـف خـود را كـه هدايت است اداء كردم و اميد است
به اين نصيحت كه پس از مـرگ مـن بـه شـمـا مى رسد و شائبه قدرت طلبى در آن نيست گوش
فرا دهيد و خود را از عـذاب اليـم الهى نجات دهيد. خداوند منان شما را هدايت فرمايد
و صراط مستقيم را به شما بنمايد.
وصـيـت مـن بـه چـپ گـرايـان مـثـل كـمـونـيـسـت ها و چريك هاى فدايى خلق و ديگر
گروه ها مـتمايل به چپ ، آن است كه شماها بدون بررسى صحيح از مكتبها و مكتب اسلام
نزد كسانى كه از مكتب ها و خصوص اسلام اطلاع صحيح دارند، با چه انگيزه خودتان را
راضى كرديد بـه مـكـتـبـى كـه امـروز در دنـيـا شـكـسـت خـورده رو آوريـد. و چـه
شـد كـه دل خـود را بـه چـنـد (ايـسـم
) كـه مـحـتـواى آنـهـا پـيـش اهل تحقيق پوچ است ، خوش كرده ايد و شما
را چه انگيزه اى وادار كرده كه مى خواهيد كشور خـود را بـه دامـن شـوروى يـا چـيـن
بـكـشـيـد و بـا مـلت خود به اسم توده دوستى به جنگ بـرخاسته يا به توطئه هايى براى
نفع اجنبى به ضد كشور خود و توده هاى ستمديده دسـت زديـد؟ شـمـا مى بينيد كه از اول
پيدايش كمونيسم مدعيان آن ديكتاتورترين و قدرت طـلب و انـحـصـار طلب ترين حكومت هاى
جهان بوده و هستند. چه ملت هايى زير دست و پاى شـوروى مـدعـى طـرفـدار تـوده هـا
خورد شدند و از هستى ساقط گرديدند. ملت روسيه ، مـسـلمانان و غير مسلمانان ، تاكنون
در زير فشار ديكتاتورى حزب كمونيست دست و پا مى زنند و از هر گونه آزادى محروم و در
اختناق بالاتر از اختناقهاى ديكتاتورهاى جهان بسر مى برند. استالين ، كه يكى از
چهره هاى به اصطلاح درخشان حزب بود ورود و خروجش را و تـشـريـفـات آن و
اشـرافـيـت او را ديـديم . اكنون كه شما فريب خوردگان در عشق آن رژيـم جـان مـى
دهـيـد مـردم مظلوم شوروى و ديگر اقمار او چون افغانستان از ستمگرى هاى آنـان جان
مى سپارند و آنگاه شما كه مدعى طرفدارى از خلق هستيد، بر اين خلق محروم در هـر جـا
كـه دسـتـتـان رسـيـده چـه جـنـايـاتـى انـجـام داديـد و بـا اهـالى شـريـف آمل كه
آنان را به غلط طرفدار پروپا قرص خود معرفى مى كرديد و عده بسيارى را به فـريـب به
جنگ مردم و دولت فرستاديد و به كشتن داديد. چه جنايت ها كه نكرديد. و شما طـرفـدار
خـلق مـحروم مى خواهيد خلق مظلوم و محروم ايران را به دست ديكتاتورى شوروى دهيد و
چنين خيانتى را با سرپوش فدايى خلق و
طرفدار محرومين در حال اجرا هستيد. منتهى حزب توده و رفقاى آنان با توطئه و زير
ماسك طرفدارى از جمهورى اسلامى و ديگر گروه ها با اسلحه و ترور و انفجار.
من به شما احزاب و گروه ها، چه آنان كه به چپ گرايى معروف گرچه بعضى شواهد و
قـرايـن دلالت دارد كـه ايـنـان كـمونيست امريكايى هستند و چه آنان كه از غرب
ارتزاق مى كـنند و الهام مى گيرند و چه آنها كه با اسم خودمختارى و طرفدارى از كرد
و بلوچ دست بـه اسـلحـه بـرده و مـردم محروم كردستان و ديگر جاها را از هستى ساقط
نموده و مانع از خـدمـت هـاى فرهنگى و بهداشتى و اقتصادى و بازسازى دولت جمهورى در
آن استان ها مى شوند، مثل حزب دموكرات و كومله وصيت مى كنم كه به ملت بپيوندند و
تاكنون تجربه كـرده انـد كـه كـارى جـز بدبخت كردن اهالى آن مناطق نكرده اند و نمى
توانند بكنند. پس مـصـلحـت خـود و مـلت خـود و مناطق خود آن است كه با دولت تشريك
مساعى نموده و از ياغى گـرى و خـدمـت بـه بـيـگـانـگـان و خـيـانـت بـه ميهن خود
دست بردارند و به ساختن كشور بـپـردازنـد و مـطـمـئن بـاشـند كه اسلام براى آنان ،
هم از قطب جنايتكار غرب و هم از قطب ديكتاتور شرق بهتر است و آرزوهاى انسانى خلق را
بهتر انجام مى دهد.
و وصـيـت مـن بـه گـروه هـاى مـسـلمـان كـه از روى اشـتـبـاه بـه غـرب و احـيـانـا
بـه شرق تـمـايـل نـشـان مـى دهـنـد و از مـنـافقان كه اكنون خيانتشان معلوم شد،
گاهى طرفدارى مى كردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روى خطا و اشتباه گاهى لعن
مى كردند و طعن مى زدنـد، آن اسـت كـه بر سر اشتباه خود پافشارى نكنند و با شهامت
اسلامى به خطاى خود اعتراف و با دولت و مجلس و ملت مظلوم براى رضاى خداوند هم صدا و
هم مسير شده و اين مستضعفان تاريخ را از شر مستكبران نجات دهيد و كلام مرحوم مدرس ،
آن روحانى متعهد پاك سيرت و پاك انديشه ، را به خاطر بسپاريد كه در مجلس افسرده آن
روز گفت : (اكنون كـه بـايـد از بـين
برويم ، چرا با دست خود برويم ؟). من هم
امروز به ياد آن شهيد راه خـدا بـه شـمـا بـرادران مـؤ مـن عرض مى كنم اگر ما با
دست جنايتكار آمريكا و شوروى از صـفـحـه روزگار محو شويم و با خون سرخ شرافتمندانه
با خداى خويش ملاقات كنيم ، بهتر از آن است كه در زير پرچم ارتش سرخ شرق و سياه غرب
زندگى اشرافى مرفه داشـتـه بـاشـيم . و اين سيره و طريقه انبياء عظام و ائمه مسلمين
و بزرگان دين مبين بوده است و ما بايد از آن تبعيت كنيم و بايد به خود بباورانيم كه
اگر يك ملت بخواهند بدون وابـسـتـگى ها زندگى كنند، مى توانند و قدرتمندان جهان بر
يك ملت نمى توانند خلاف ايده آنان را تحميل كنند. از افغانستان عبرت بايد گرفت با
آن كه دولت غاصب و احزاب چپى با شوروى بوده و هستند تاكنون نتوانسته اند توده هاى
مردم را سركوب نمايند
عـلاوه بـر ايـن ، اكـنـون مـلت هاى محروم جهان بيدار شده اند و طولى نخواهد كشيد
كه اين بـيـدارى هـا بـه قـيـام و نـهـضت و انقلاب انجاميده و خود را از تحت سلطه
ستمگران مستكبر نـجـات خـواهـنـد داد و شـما مسلمانان پاى بند به ارزش هاى اسلامى
مى بينيد كه جدايى و انـقـطـاع از شـرق و غرب بركات خود را دارد، نشان مى دهد و
مغزهاى متفكر بومى به كار افـتـاده و به سوى خودكفايى پيشروى مى كند و آنچه
كارشناسان خائن غربى و شرقى بـراى مـلت مـا مـحـال جـلوه مـى دادند، امروز به طور
چشم گيرى با دست و فكر ملت انجام گرفته و انشاء الله
تعالى در دراز مدت انجام خواهد گرفت و صد افسوس كه اين انقلاب دير تحقق پيدا كرد و
لااقـل در اول سـلطـنت جابرانه كثيف محمدرضا تحقق نيافت و اگر شده بود، ايران غارت
زده غير از اين ايران بود.
و وصـيـت مـن بـه نـويـسـنـدگـان و گـويـنـدگـان و روشـنـفـكـران و اشـكـال
تـراشـان و صـاحـب عـقـدگان آن است كه به جاى آن كه وقت خود را در خلاف مسير
جـمهورى اسلامى صرف كنيد و هر چه توان داريد در بدبينى و بدخواهى و بدگويى از
مـجـلس و دولت و سـايـر خـدمـتـگـزاران بـه كـار بـريـد و بـا ايـن عمل كشور خود را
به سوى ابرقدرت ها سوق دهيد، با خداى خود يك شب خلوت كنيد و اگر بـه خـداونـد
عـقيده نداريد با وجدان خود خلوت كنيد و انگيزه باطنى خود را كه بسيار مى شـود خـود
انـسـان هـا از آن بـى خـبـرنـد، بـررسـى كنيد. ببينيد آيا يا كدام معيار و با چه
انـصـاف خـون ايـن جـوانـان قلم قلم شده را در جبهه ها و در شهرها ناديده مى گيريد
و با مـلتـى كـه مـى خـواهـد از زيـر بـار سـتـمـگران و غارتگران خارجى و داخلى
خارج شود و اسـتـقـلال و آزادى را بـا جـان خود و فرزندان عزيز خود به دست آورده و
با فداكارى مى خـواهـد آن را حـفـظ كـنـد، به جنگ اعصاب برخاسته ايد، و به اختلاف
انگيزى و توطئه ها خـائنانه دامن مى زنيد و راه را براى مستكبران و ستمگران باز مى
كنيد؟ آيا بهتر نيست كه بـا فكر و و قلم و بيان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمايى
براى حفظ ميهن خود نماييد؟ آيـا سـزاوار نـيـست كه به اين ملت مظلوم محروم كمك كنيد
و با يارى خود حكومت اسلامى را استقرار دهيد؟ آيا اين مجلس و رئيس جمهور و دولت و
قوه قضايى را از آنچه در زمان رژيم سابق بود بدتر مى دانيد؟ آيا از ياد برده ايد
ستم هايى كه آن رژيم لعنتى بر اين ملت مـظـلوم بـى پـنـاه روا مـى داشـت ؟ آيـا
نـمى دانيد كه كشور اسلامى در آن زمان يك پايگاه نـظـامـى بـراى امريكا بود و با آن
عمل يك مستعمره مى كردند و از مجلس تا دولت و قواى نـظامى در قبضه آنان بود و
مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با اين ملت و ذخاير آن چـه مـى كـردنـد؟ آيـا
اشـاعـه فحشاء در سراسر كشور و مراكز فساد از عشرتكده ها و قـمـارخـانه ها و ميخانه
ها و مغازه هاى مشروب فروشى و سينماها و ديگر مراكز كه هر يك بـراى تـبـاه كـردن
نـسـل جـوان عاملى بزرگ بود در خاطرتان محو شده ؟ آيا رسانه هاى گـروهـى و مـجـلات
سـراسـر فـساد انگيز و روزنامه هاى آن رژيم را به دست فراموشى سپرده ايد؟
و اكنون كه از آن بازارهاى فساد اثرى نيست ، براى آن كه در چند دادگاه يا چند جوان
كه شايد اكثر از گروه هاى منحرف نفوذ كرده و براى بدنام نمودن اسلام و جمهورى
اسلامى كـارهـاى انـحـرافى انجام مى دهند و كشتن عده اى كه مفسد فى الارض هستند و
قيام بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى مى كنند، شما را به فرياد در آورده و با كسانى كه
با صراحت اسـلام را مـحكوم مى كنند و بر ضد آن قيام مسلحانه يا قيام با قلم و زبان
كه اسفناك تر از قيام مسلحانه است نموده اند، پيوند مى كنيد و دست برادرى مى دهيد و
آنان را كه خداوند مـهـدورالدم فـرمـوده نـور چـشـم مـى خوانيد و در كنار بازيگرانى
كه فاجعه 14 اسفند را بـرپـا كـردنـد و جـوانـان بـى گـناه را با ضرب و شتم
كوبيدند، نشسته و تماشاگر مـعـركـه مـى شـويـد، يـك عـمـل اسـلامـى و اخـلاقـى اسـت
و عمل دولت و قوه قضاييه كه معاندين و منحرفين و
مـلحـديـن را بـه جزاى اعمال خويش مى رسانند شما را به فرياد در آورده و داد
مظلوميت مى زنـيـد؟ مـن بـراى شـما برادران كه از سوابقتان تا حدى مطلع و علاقه مند
به بعضى از شـمـا هستم ، متاسف هستم ، نه براى آنان كه اشرارى بودند در لباس
خيرخواهى و گرگ هايى در پوشش چوپان و بازيگرانى بودند كه همه را به باد بازى و
مسخره گرفته و در صدد تباه كردن كشور و ملت و خدمتگزارى به يكى از دو قطب چپاولگر
بودند.
آنان كه با دست پليد خود جوانان و مردان ارزشمند و علماى مربى جامعه را شهيد نمودند
و بـه كـودكـان مظلوم مسلمانان رحم نكردند، خود را در جامعه رسوا و در پيشگاه
خداوند قهار مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند كه شيطان نفس اماره بر آنان حكومت مى
كند. لكن شما برادران مؤ من با دولت و مجلس كه كوشش دارد خدمت به محرومين و مظلومين
و برادران سر و پـا بـرهـنـه و از همه مواهب زندگى محروم نمايد، چرا كمك نمى كنيد و
شكايت داريد؟ آيا مـقـدار خدمت دولت و بنيادهاى جمهورى را با اين گرفتارى ها و
نابسامانى ها كه لازمه هر انـقلاب است و جنگ تحميلى با آن همه خسارت و ميليون ها
آواره خارجى و داخلى و كارشكنى هـاى بيرون از حد را در اين مدت كوتاه مقايسه با
كارهاى عمرانى رژيم سابق نموده ايد؟ آيـا نـمـى دانـيـد كه كارهاى عمرانى آن زمان
اختصاص داشت تقريبا به شهرها آن هم به عـلامـت مـرفـه و فـقـراء و مـردمـان محروم
از آن امور بهره ناچيز داشته يا نداشتند و دولت فـعـلى و بـنـيـادهـاى اسـلامـى
بـراى ايـن طـايـفـه مـحـروم بـا جـان و دل خـدمـت مـى كـنـنـد. شـمـا مؤ منان هم
پشتيبان دولت باشيد تا كارها زود انجام گيرد و در مـحـضـر پـروردگـار كـه خـواه
نـاخـواه خـواهـيـد رفت با نشان خدمتگزارى به بندگان او برويد. اين مقدار بريده شده
را خودم انجام دادم .
س !!! يكى از امورى كه لازم به توصيه و تذكر است ، آن است كه اسلام نه با سرمايه
دارى ظالمانه و بى حساب و محروم كننده توده هاى تحت ستم و مظلوم موافق است ، بلكه
آن را بـطـور جـدى در كـتـاب و سـنـت مـحكوم مى كند و مخالف عدالت اجتماعى مى داند.
گرچه بـعـض كـج فـهـمـان بـى اطـلاع از رژيـم حـكـومـت اسـلامـى و از مـسـايـل
سـيـاسـى حاكم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طورى وانمود كرده اند و باز هم دست
بر نداشته اند كه اسلام طرفدار بى مرز و حد سرمايه دارى و مالكيت است و با اين شيوه
كه با فهم كج خويش از اسلام برداشت نموده اند، چهره نورانى اسلام را پوشانيده و راه
را بـراى مـغـرضان و دشمنان اسلام باز نموده كه به اسلام بتازند و آن را رژيمى چـون
رژيـم سرمايه دارى غرب مثل رژيم امريكا و انگلستان و ديگر چپاولگران غرب به حـسـاب
آورنـد و با اتكال به قول و فعل اين نادانان يا غرضمندانه و يا ابلهانه بدون
مـراجـعـه بـه اسـلام شـناسان واقعى ، با اسلام به معارضه برخاسته اند و نه رژيمى
مـانـنـد رژيـم كـمـونـيـسـم و مـاركـسـيـسـم لنـيـنـيـسـم اسـت كـه بـا مـالكيت
فردى مخالف و قـائل به اشتراك مى باشند با اختلاف زيادى كه دوره هاى قديم تاكنون
حتى اشتراك در زن و همجنس بازى بوده و يك ديكتاتورى و استبداد كوبنده در بر داشته ،
بلكه اسلام يك رژيـم معتدل با شناخت مالكيت و احترام به آن به نحو محدود در پيدا
شدن مالكيت و مصرف كه اگر بحق به آن عمل شود، چرخهاى اقتصاد سالم به راه مى افتد و
عدالت اجتماعى كه لازمه يك رژيم سالم است تحقق مى يابد.
در اينجا نيز يك دسته با كج فهمى ها و بى اطلاعى از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف
مـقابل دسته اول قرار گرفته و گاهى با تمسك به بعض آيات يا جملات نهج البلاغه
اسـلام را مـوافـق بـا مـكـتـب هـاى انـحـرافـى مـاركـس و امـثـال او مـعـرفـى
نـمـوده انـد و تـوجـه بـه ساير آيات و فقرات نهج البلاعه ننموده و سرخود، به فهم
قاصر خود، به پا خاسته و مذهب اشتراكى را تعقيب مى كنند و از كفر و ديكتاتورى و
اختناق كوبنده كه ارزش هاى انسانى را ناديده گرفته و يك حزب اقليت با توده هاى
انسانى مثل حيوانات عمل مى كنند، حمايت مى كنند.
وصيت من به مجلس و شوراى نگهبان و دولت و رئيس جمهور و شوراى قضايى آن است كه در
مـقـابـل احـكـام خـداوند متعال خاضع بوده و تحت تاثير تبليغات بى محتواى قطب ظالم
چـپـاولگـر سـرمـايـه دارى و قطب ملحد اشتراكى و كمونيستى واقع نشويد و به مالكيت و
سـرمايه هاى مشروع با حدود اسلامى احترام گذاريد و به ملت اطمينان دهيد تا سرمايه
ها و فـعـاليت هاى سازنده به كار افتند و دولت و كشور را به خودكفايى و صنايع سبك و
سـنـگـيـن بـرسـانـنـد. و به ثروتمندان و پول داران مشروع وصيت مى كنم كه ثروتهاى
عـادلانـه خـود را به كار اندازيد و به فعاليت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانه
ها برخيزيد كه اين خود عبادتى ارزشمند است .
و بـه هـمـه در كـوشش براى رفاه طبقات محروم وصيت مى كنم كه خير دنيا و آخرت شماها
رسيدگى به حال محرومان جامعه است كه در طول تاريخ ستمشاهى و خان خانى در رنج و
زحـمـت بـوده انـد. و چـه نـيـكـو است كه طبقات تمكن دار به طور داوطلب براى زاغه و
چپر نـشينان مسكن و رفاه تهيه كنند و مطمئن باشند كه خير دنيا و آخرت در آن است و
از انصاف به دور است كه يكى بى خانمان و يكى داراى آپارتمانها باشد.
ع !!! وصـيـت ايـنجانب به آن طايفه از روحانيون و روحانى نماها كه با انگيزه هاى
مختلف بـا جـمـهـورى اسـلامـى و نـهـادهـاى آن مـخالفت مى كنند و وقت خود را وقف
براندازى آن مى نـمـايـنـد و بـا مـخـالفـان تـوطئه گر و بازيگران سياسى كمك و گاهى
به طورى كه نقل مى شود با پول هاى گزافى كه از سرمايه داران بى خبر از خدا دريافت
براى اين مـقـصـد مـى كـنـنـد كـمـك هـاى كـلان مى نمايند آن است كه شماها طرفى از
اين غلط كارى ها تاكنون نبسته و بعد از اين هم گمان ندارم ببنديد. بهتر آن است كه
اگر براى دنيا به ايـن عـمـل دست زده ايد و خداوند نخواهد گذاشت كه شما به مقصد شوم
خود برسيد، تا در توبه باز است از پيشگاه خداوند عذر بخواهيد و با ملت مستمند مظلوم
هم صدا شويد و از جمهورى اسلامى كه با فداكارى هاى ملت به دست آمده حمايت كنيد كه
خير دنيا و آخرت در آن اسـت . گـرچـه گـمـان نـدارم كه موفق به توبه شويد و اما به
آن دسته كه از روى بعض اشتباهات با بعض خطاها چه عمدى و چه غير عمدى كه از اشخاص
مختلف يا گروه ها صـادر شـده و مـخـالف بـا احـكـام اسـلام بـوده اسـت بـا اصـل
جـمـهـورى اسـلامـى و حـكـومـت آن مخالفت شديد مى كنند و براى خدا در براندازى آن
فـعـاليـت مـى نـمـايـنـد و بـا تـصـور خـودشـان ايـن جـمهورى از رژيم سلطنتى بدتر
يا مثل آن است ، با نيت صادق در خلوت تفكر كنند و از روى انصاف مقايسه نمايند با
حكومت و رژيم سابق و باز توجه نمايند كه در
انـقـلاب هـاى دنـيـا هـرج و مـرجـهـا و غـلط روى هـا و فـرصـت طـلبـى هـا غـيـر
قـابـل اجـتـنـاب اسـت و شـمـا اگـر تـوجه نماييد و گرفتارى هاى اين جمهورى را در
نظر بـگـيـريـد از قـبـيـل تـوطـئه هـا و تـبـليـغـات دروغـيـن و حـمـله
مـسـلحـانـه خـارج مـرز و داخـل و نـفـوذ غير قابل اجتناب گروه هايى از مفسدان و
مخالفان اسلام در تمام ارگان هاى دولتـى به قصد ناراضى كردن ملت از اسلام و حكومت
اسلامى و تازه كار بودن اكثر يا بـسـيـارى از مـتصديان امور و پخش شايعات دروغين از
كسانى كه از استفاده هاى كلان غير مشروع بازمانده يا استفاده آنان كم شده و كمبود
چشم گير قضات شرع و گرفتارى هاى اقـتـصـادى كـمـرشـكـن و اشـكالات عظيم در تصفيه و
تهذيب متصديان چند ميليونى و كمبود مردمان صالح كاردان و متخصص و ده ها گرفتارى
ديگر كه تا انسان وارد گود نباشد از آنـهـا بـى خـبـر است . و از طرفى اشخاص غرضمند
سلطنت طلب سرمايه دار هنگفت كه با ربـاخـوارى و سـودجـويـى و بـا اخراج ارز و
گرانفروشى به حد سرسام آور و قاچاق و احتكار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد
هلاكت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد مى كشند، نزد شما آقايان به شكايت و
فريب كارى آمده و گاهى هم براى باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن ، به
عنوان سهم مبلغى مى دهند و اشك تمساح مى ريزند و شما را عـصـبـانـى كـرده بـه
مـخـالفـت بـر مـى انگيزانند، كه بسيارى از آنان با استفاده هاى نـامـشـروع خـون
مـردم را مـى مـكـنـد و اقـتصاد كشور را به شكست مى كشند. اينجانب نصيحت
مـتـواضـعـانـه بـرادرانـه مـيكنم كه آقايان محترم تحت تاثير اين گونه شايعه سازى
ها قـرار نـگـيـرند و براى خدا و حفظ اسلام اين جمهورى را تقويت نمايند و بايد
بدانند كه اگـر ايـن جمهورى اسلامى شكست بخورد و به جاى آن يك رژيم اسلامى دلخواه
بقيه الله روحى فداه يا مطيع امر شما آقايان تحقق نخواهد پيدا كرد. بلكه يك رژيم
دلخواه يكى از دو قطب قدرت به حكومت مى رسد و محرومان جهان كه به اسلام و حكومت
اسلامى روى آورده و دل باخته اند ماءيوس مى شوند و اسلام براى هميشه منزوى خواهد شد
و شماها روزى از كـردار خـود پـشـيـمـان مـى شـويـد كـه كار گذشته و ديگر پشيمانى
سودى ندارد و شما آقـايـان اگـر تـوقـع داريـد كـه در يك شب همه امور بر طبق اسلام
و احكام خداوند تعالى مـتـحـول شـود، يـك اشتباه است و در تمام طول تاريخ بشر چنين
معجزه اى روى نداده است و نخواهد داد.
و آن روزى كـه انشاء الله تعالى مصلح كل ظهور نمايد، گمان نكنيد كه يك معجزه شود و
يـك روزه عالم اصلاح شود. بلكه با كوشش ها و فداكاريها، ستمكاران سركوب و منزوى مـى
شـونـد. و اگـر نظر شماها مثل نظر بعض عامى هاى منحرف آن است كه براى ظهور آن
بزرگوار بايد كوشش در تحقق كفر و ظلم كرد تا عالم را ظلم فرا گيرد و مقدمات ظهور
فراهم شود، (فانالله و انا اليه راجعون
).
ف !!! وصيت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان اين است كه شماها نبايد بنشينيد و
منتظر آن بـاشـيد كه حكام و دست اندركاران كشورتان يا قدرت هاى خارجى بيايند و براى
شما اسـتـقـلال و آزادى را تـحـفـه بـيـاورنـد. مـا و شـمـاهـا لااقـل در ايـن صـد
سـال اخـيـر كـه بـه تدريج پاى قدرت هاى بزرگ جهانخوار به همه كـشـورهـاى اسـلامى و
ساير كشورهاى كوچك باز شده است ، مشاهده كرديم با تاريخ هاى صحيح براى ما بازگو
كردند كه هيچ يك از دول حاكم بر اين كشورها در فكر آزادى و
استقلال و رفاه ملتهاى خود نبوده و نيستند، بلكه اكثريت قريب به اتفاق آنان يا خود
به سـتـمـگـرى اخـتـنـاق ملت خود پرداخته و هر چه كرده اند براى منافع شخصى يا
گروهى نـمـوده يـا بـراى رفاه قشر مرفه و بالانشين بوده و طبقات مظلوم كوخ و
كپرنشين از همه مواهب زندگى حتى مثل آب و نان و قوت لايموت محروم بوده و آن بدبختان
را براى منافع قـشـر مـرفـه و عـياش به كار گرفته اند و يا آن كه دست نشاندگان قدرت
هاى بزرگ بـوده انـد كـه بـراى وابـسـتـه كـردن كـشـورهـا و مـلت هـا هر چه توان
داشته اند به كار گـرفته و با حيله هاى مختلف كشورها را بازارى براى شرق و غرب درست
كرده و منافع آنـان را تـاءمـيـن نموده اند و ملت ها را عقب مانده و مصرفى بار
آوردند و اكنون نيز با اين نقشه در حركتند.
و شما اى مستضعفان جهان و اى كشورهاى اسلامى و مسلمانان جهان به پا خيزيد و حق را
با چـنـگ و دنـدان بـگـيـريـد و از هـيـاهـوى تـبـليـغـاتـى ابـرقـدرت هـا و عمال
سر سپرده آنان نترسيد و حكام جنايتكار كه دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام
عـزيز تسليم مى كنند از كشور خود برانيد و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام امور را
به دسـت گـيـريد و همه در زير پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و
محرومان جـهـان بـه دفـاع بـرخـيـزيـد و بـه سـوى يـك دولت اسـلامـى بـا جـمـهـورى
هـاى آزاد و مستقل به پيش رويد كه با تحقق آن همه مستكبران جهان را به جاى خود
خواهيد نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهيد رساند. به اميد آن روز
كه خداوند تعالى وعده فرموده است .
ص !!! يك مرتبه ديگر در خاتمه اين وصيتنامه به ملت شريف ايران وصيت مى كنم كه در
جـهـان حـجـم تـحـمـل زحمت ها و رنج ها و فداكارى ها و جان نثارى ها و محروميت ها
مناسب حجم بزرگى مقصود و ارزشمندى و علو رتبه آن است . آنچه كه شما ملت شريف و
مجاهد براى آن بـه پـا خـاسـتـيـد و دنـبـال مـى كـنـيـد و بـراى آن جـان و مال
نثار كرده و مى كنيد والاترين و بالاترين و ارزشمندترين مقصدى است و مقصودى است كـه
از صـدر عالم در ازل و از پس اين جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مكتب
الوهيت به معنى وسيع آن و ايده توحيد با ابعاد رفيع آن است كه اساس خلقت و غايت آن
در پـهناور وجود و در درجات و مراتب غيب و شهود است ، و آن در مكتب محمدى صلى الله
عليه و آله و سـلم بـه تـمـام مـعـنـى و درجات و ابعاد متجلى شده و كوشش تمام
انبياء عظام عليهم السـلام و اوليـاء مـعـظـم !!! سـلام الله عـليـهـم بـراى
تـحـقـق آن بـوده و راه يـابـى به كـمـال مـطـلق و جـلال و جـمـال بـى نـهايت جز با
آن ميسر نگردد، آن است كه خاكيان را بر مـلكـوتـيـان و بـرتـر از آنـان شـرافـت
داده و آنـچـه بـراى خـاكـيـان از سـيـر در آن حـاصـل مـى شـود، بـراى هـيـچ
مـوجـودى در سـراسـر خـلقـت در سـر و عـلن حـاصـل نـشـود. شـمـا اى مـلت مـجاهد! در
زير پرچمى مى رويد كه در سراسر جهان مادى و مـعـنـوى در اهـتـزاز اسـت . بيابيد آن
را يا نيابيد، شما راهى را مى رويد كه تنها راه تمام انـبـيـاء !!! عـليـهـم سـلام
الله !!! و يكتا راه سعادت مطلق است . در اين انگيزه است كه همه اوليـاء شـهـادت را
در راه آن بـه آغـوش مـى كـشـنـد و مـرگ سـرخ را احـلى مـن العسل مى دانند و جوانان
شما در جبهه ها جرعه اى از آن را نوشيده و به وجد آمده اند
و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما بايد به حق بگوييم
(يا ليـتـنـا كـنـا مـعـكـم فـنـفـوز فـوزا عـظـيـمـا. گـوارا بـاد بـر
آنـان آن نـسـيـم دل آرا و آن جلوه شورانگيز و بايد بدانيم كه طرفى از اين جلوه در
كشتزارهاى سوزان و در كـارخانه هاى توانفرسا و در كارگاه ها و در مراكز صنعت و
اختراع و ابداع و در ملت ، به طور اكثريت در بازارها و خيابان ها و روستاها و همه
كسانى كه متصدى اين امور براى اسـلام و جـمـهـورى اسـلامـى و پـيـشـرفـت و
خـودكـفـايـى كـشـور بـه خـدمـتـى اشـتـغـال دارند، جلوه گر است و تا اين روح تعاون
و تعهد در جامعه برقرار است ، كشور عـزيـز از آسـيب دهر انشاء الله تعالى مصون است
. و بحمد الله تعالى حوزه هاى علميه و دانـشـگاه ها و جوانان عزيز مراكز علم و
تربيت از اين نفحه الهى غيبى برخوردارند و اين مراكز دربست در اختيار آنان است و به
اميد خدا دست تبهكاران و منحرفان از آنها كوتاه .
و وصيت من به همه ، آن است كه با ياد خداى متعال به سوى خودشناسى و خودكفايى و
استقلال با همه ابعادش به پيش رويد و بى ترديد دست خدا با شما است ، اگر شما در
خدمت او باشيد و براى ترقى و تعالى كشور اسلامى به روح تعاون ادامه دهيد. و اين
جانب با آنچه در ملت عزيز از بيدارى و هوشيارى و تعهد و فـداكـارى و روح مـقـاومـت
و صـلابـت در راه حـق مـى بـيـنـم و امـيـد آن دارم كـه بـه فـضـل خـداونـد
مـتـعـال ايـن مـعـانـى انـسـانـى بـه اعـقـاب مـلت منتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن
افزوده گردد.
بـا دلى آرام و قـلبـى مـطـمـئن و روحـى شـاد و ضـمـيـرى امـيـدوار بـه فـضـل خـدا
از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوى جايگاه ابدى سفر مى كنم و به دعـاى خـيـر
شـما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمان و رحيم مى خواهم كه عذرم را در كوتاهى
خـدمـت و قـصـور و تـقـصير بپذيرد و از ملت اميدوارم كه عذرم را در كوتاهى ها و
قصور و تـقـصـيـرهـا بپذيرند و با قدرت و تصميم اراده به پيش روند و بدانند كه با
رفتن يك خدمتگزار در سد آهنين ملت خللى حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر
در خدمتند و الله نگهدار اين ملت و مظلومان جهان است .
والسلام عليكم و على عباد الله الصالحين و رحمه الله و بركاته
26 بهمن 1361/1 جمادى الاول 1403
روح الله الموسوى الخمينى
بسمه تعالى
ايـن وصـيـت نامه را پس از مرگ من احمد خمينى براى مردم بخواند و در صورت عذر، رئيس
محترم جمهور يا رئيس محترم شوراى اسلامى يا رئيس محترم ديوان عالى كشور، اين زحمت
را بـپـذيـرنـد و در صـورت عـذر، يـكـى از فـقـهـاء مـحـتـرم نـگـهـبـان ايـن
زحـمـت را قبول نمايد.
روح الله الموسوى الخمينى
بسمه تعالى
در زير اين وصيت نامه 29 صفحه اى و مقدمه چند مطلب را تذكر مى دهم :
(1) اكنون كه من حاضرم ، بعض نسبت هاى بى واقعيت به من داده مى شود و ممكن است پس
از مـن در حـجـم آن افزوده شود. لهذا عرض مى كنم آنچه به من نسبت داده شده يا مى
شود مورد تصديق نيست مگر آن كه صداى من يا خط و امضاء من باشد با تصديق كارشناسان ،
يا در سيماى جمهورى اسلامى چيزى گفته باشم .
(2) اشـخاصى در حال حيوه من ادعا نموده اند كه اعلاميه هاى اينجانب را مى نوشته
اند. اين مـطـلب را شـديـدا تـكـذيـب مى كنم . تاكنون هيچ اعلاميه اى را غير شخص
خودم تهيه كسى نكرده است .
(3) از قرار مذكور بعضى ها ادعا كرده اند كه رفتن من به پاريس به وسيله آنان بوده .
ايـن دروغ است . من پس از برگرداندنم از كويت با مشورت احمد، پاريس را انتخاب نمودم
، زيرا در كشورهاى اسلامى احتمال راه ندادن بود. آنان تحت نفوذ شاه بودند ولى پاريس
اين احتمال نبود.
(4) مـن در طـول مـدت نـهـضـت و انـقلاب به واسطه سالوس و اسلام نمايى بعضى افراد
ذكـرى از آنـان كـرده و تـمـجـيـدى نـمـوده ام كـه بـعـد فـهـمـيـدم از دغـل بـازى
آنـان اغـفـال شـده ام . آن تمجيدها در حالى بود كه خود را به جمهورى اسلامى
مـتـعـهـد و وفـادار مـى نـماياندند و نبايد از آن مسايل سوء استفاده شود. و ميزان
در هر كس حال فعلى او است .
روح الله الموسوى الخمينى