صحيفه نور جلد ۱۱

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۳ -


ملت متوجه توطئه ها و كارشكنى هاى دشمنان باشد
حـالا هـم اشخاصى در بين اين ملت هست كه الهام از خارج مى گيرند البته اقليت هم هستند، لكـن اشـخـاصـى هستند كه با هر زبانى با مردم مى توانند صحبت بكنند و شيطنت بكنند. بـايـد مـلت مـا تـوجـه بـه ايـن تـوطـئه داشـتـه بـاشـد كـه تـوطـئه اى كـه مـحـتـمـل ايـن اسـت كـه مـا را بـه هم بريزند، حتى در جهاد سازندگى بروند يك كارهائى بـكـنـنـد كـه آنـجـا هـم يـك اخـتـلافـى بـشـود، نـگـذارنـد كـار عـمل بشود، در دبيرستان بروند در چيز بروند دانشگاه بروند، هر جا بروند و ما را به هـم بـريـزنـد، دائمـا شـلوغـى و دائمـا اعـتصاب و دائما راهپيمائى و دائما كارشكنى براى دولت و ملت ، تا منعكس بكنند در خارج كه اينها نمى توانند خودشان را اداره بكنند، بايد يـك كـسـى بـرود اداره كـنـد ايـنـهـا را. مـلت بايد توجه داشته باشد به اين توطئه و از اخـتـلافـات دسـت بردارند. آخر براى چى ما با هم اختلاف داشته باشيم ، سر چى اختلاف داشته باشيم ، براى چى به جان هم بريزيم ، چرا ما خودمان ، خودمان را از بين ببريم . بـايد ملت متوجه باشد كه چيزهائى كه اسباب اختلاف هست اصلا ايجاد نكنيم ، اشخاصى كه مى خواهند ايجاد اختلاف بكنند موعظه شان كنند، نصيحت شان كنند، اگر گوش نكردند آنها را طردشان بكنند، نگذارند اختلاف حاصل بشود، نگذارند جورى وانمود بشود كه اين مـلت مـلتـى نـيـسـت كـه قابل اين باشد كه آزاد باشد، حالا كه آزاد شده ببينيد به جان هم ريـخـتـنـد، قـابـل آزادى نـيـسـت !!! چـيـزى كـه !!! مـلتـى كـه قـابـل آزادى نـيـسـت ، بـايـد يكى بيايد، يك رضاخانى را پيدا كنند (و اينها دارند، از اين چـيـزها دارند) يك رضاخانى را پيدا بكنند. امروز به اسم اينكه اين آدم ملى هست ، به اسم ايـنـكـه يـك آدم از ايـن چـيـزهـا، از ايـن عـنـصـرهـا، ايـنـهـا دارنـد كـه بـيـسـت سـال ، سـى سـال ايـن را بـا يـك صـورت مـليت و با يك صورت دلسوزى نگه دارند، آن روزى كه مى خواهند كار را انجام بدهند، به صورت مليت ، به صورت چه انجام بدهند و تـوجـه به اين معنا را بايد داشته باشند ملت ما. امروز كه روز حساسى است براى اينكه مـا مـى خـواهـيـم رئيـس جـمـهـور تـعـيـيـن بـشـود، امـروز مـى بـيـنـيد كه با اين حساسيت باز مشغول شدند به توطئه ها و مشغول شدند به خرابكارى ها، در قم ديديد، در آذربايجان هـم هـسـت ، در جـاهـاى ديـگـر هـم هست . فردا كه شما مى خواهيد انشاءالله وكلاى خودتان را تـعـيـيـن بـكـنـيـد، بدانيد كه اغتشاشات بيشتر ايجاد مى كنند، بساط بيشتر در مى آوردند. بـايـد تـوجـه داشـته باشد ملت به اينكه مبادا منعكس بشود، كارى بكنيم كه منعكس بشود ايـنـهـا بـا هـم نـمى توانند بسازند، اينها به جان هم ريختند و بايد يكى برود.... كارها بگيرد، تربيتشان بكند. اين به اين است كه از كارهائى كه ، از حرف هائى ، از نوشته هـائى ....، از نطق هائى ، از شعارهائى كه اسباب اختلاف مى شود، از اينها پرهيز بكنند. نـبايد امروز شعار بدهند بر ضد اين ، بر ضد او، بر اينطور چيزها، اين شعارها صحيح نيست ، نبايد بكنند، بايد كارى بكنند كه مستقر بشود. اين حكومت ، بر قرار بشود و ما اين دو قـدم هـم كـه اسـكـلت يـك حكومتى است ، اين دو قدم هم برداريم ، قدم تعيين رئيس جمهور انشاءالله و قدم دوم وكلا. و بايد ملت متوجه باشد كه من چون بناى دخالت
نـدارم ، مـتـوجـه بـاشـنـد خـودشـان كـه اشـخاصى كه صحيح اند، اشخاصى كه متدينند، اشخاصى كه ملى هستند، اشخاصى كه چپ و راستى نيستند، از افراد، اينها را تعيين بكنند در رئيـس جـمـهـور هـمـانـطـورى و در وكـلاشـان هـم هـمـيـن طور و مهم الان اين است كه از اين اخـتـلافـات و از اين شعارها و از اين !!! عرض مى كنم كه !!! چيزهائى كه موجب اختلاف مى شـود دسـت بـردارنـد، مـشغول بشوند به اينكه همين طور بسازند ايران را و ايران امروز محتاج به كار است ، كارخانه ها احتياج به كار دارند، محتاج به سازندگى است .
هر قدمى كه براى كشور اسلامى برمى داريد پيش خدا محفوظ است
خداوند انشاءالله شماها را حفظ كند، شما جوان ها را حفظ كند كه همچو همت والائى داريد كه مـى رويد در جهاد سازندگى و زحمت مى دهيد به خودتان ، لكن براى خداست اين . شما هر قـدمـى كـه الان بـرداريـد بـراى كـشـور اسـلامـى پـيـش خـدا مـحـفـوظ اسـت ، خيال نكنيد كه اين قوه هاى شما هدر مى رود. قواى انسانى وقتى هدر مى رود كه براى خدا نـباشد وقتى كه قوا براى خدا كار بكند هدر نمى رود، پيش خداست و اين سازندگى شما انـشـاءالله خـودتـان سـاخته مى شويد به آنطورى كه خداى تبارك و تعالى امر فرموده است و انبيا را براى او فرستاده كه هم اين جهاد، جهاد نفسى باشد و هم سازندگى براى مـلت . خـداوند همه شما را موفق و مويد بدارد و من دعاگوى همه تان ، خدمتگزار همه هستم . سلامت باشيد انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 17/10/58
بيانات امام خمينى در جمع راهپيمايان كفن پوش اليگودرز
آمريكا از اسلام سيلى خورده است
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن امـروز شـنـيـدم كـه آقـايـان از اليـگـودرز پـيـاده تـشـريـف آوردند و اظهار كردند كه ما حـاضـريم كه !!! اينها !!! براى حفاظت تو پاسدارى كنيم . من متشكرم از عواطف آقايان ، و از زحـمـات شـما تقدير مى كنم لكن راضى نيستم كه آقايان اينجا تشريف داشته باشند. تـشـريـف بـبرند و انشاءالله مشغول كارشان بشوند. آمريكا نه دخالت نظامى مى كند در ايـران و نـه حـصـر اقـتـصـادى مـى تـوانـد بـكـنـد، تـوطـئه امـريـكـا ايـن اسـت كـه در داخـل كـشـور مـا كـارى بـكـنـد كـه ما نتوانيم اين راهى را كه گرفته ايم برويم ، توطئه داخـلى و به دست اشخاصى كه در داخل كشور هستند و از كاركنان آنها هستند. نقشه اين است كـه ايران را جورى نمايش به خارجى ها بدهند كه نه دولت مى تواند اداره كند آنجا را و نـه مـلت قـابـل ايـن اسـت كـه آزاد بـاشـد. در هر جا غائله بپا مى كنند اين شياطين و در همه كـشور چه در دانشگاه و چه در شهرستان ها و چه در دادسراها، چه در مراكز قدرت ، مراكز انـتـظـامـى ، هـمـه جا با يك توطئه مى خواهند آشوب بپا كنند و نگذارند استقرار پيدا كند حكومت . الان كه وقت اين است ملت با هم مجتمع باشد و اين دو مرحله ديگرى كه اساس حكومت اسلامى است به طور شايسته انجام بدهد، يكى قضيه تعيين رئيس جمهور و يكى هم قضيه مـجـلس شـوراى مـلى ، بـاز تـوطـئه ها اوج گرفته است ، توطئه ها براى اينكه نگذارند رئيـس جـمـهـور تـعـيين بشود و بعد هم توطئه براى اينكه نگذارند مجلس شوراى ملى بر قـرار بـشـود، بـراى ايـنكه با بر قرار شدن اين دو مرحله هم اسكلت حكومت اسلامى تحقق پـيـدا مى كند و اينها از حكومت اسلامى مى ترسند. امريكا ضربه از اسلام خورده است و از اسـلام مـى تـرسـد، ضـربـه از اين جوان هائى كه براى اسلام قيام كردند و جان دادند و فداكارى كردند و از اسلام اين ضربه مى ترسد از اين جهت ، تفرقه افكنى دارد مى كند كـه نـگذارد اجتماعى كه با وحدت كلمه ، مقاصد خودشان را تا اينجا پيش بردند، بين راه آنـهـا را فـلج كـنـد. نقشه اين است . صحبت از دخالت نظامى و حصر اقتصادى صحبت است و بـعـيـد نيست براى اين باشد كه اذهان را منصرف كند از آنى كه اساس است . شماها بايد توجه داشته باشيد و اين توطئه شيطانى كه از همه توطئه ها بالاتر است و او اين است كـه مـى خـواهـنـد مـا را بـه جان هم بريزند و در داخل نگذارند يك استقرارى پيدا بكند اين نظام اسلامى .
شما جوان ها كه زحمت كشيديد و از راه هاى دور، در اين سرما و در
آن سـرمـاهـائى كـه در مـحـل خـودتـان هست آمديد و از اطراف آمديد، از همه جا اينجا آمديد، من تشكر مى كنم و شما را هشيار مى كنم به اينكه از تفرقه به هر صورتى كه هست پرهيز كنيد، هر چيزى كه موجب تفرقه مى شود از او پرهيز كنيد، هر شعارى كه موجب تفرقه مى شـود از او پـرهـيـز كـنـيـد، هـر تـحـصـنـى كـه موجب تفرقه مى شود از او پرهيز كنيد، هر راهـپـيـمـائى كه موجب تفرقه مى شود از او پرهيز كنيد. شما امروز احتياج داريد به وحدت كـلمـه ، امـروز بـيـشـتـر از ديـروز احـتياج داريد به فردا بيشتر از امروز. اين وحدت كلمه خـودتـان را حـفـظ كنيد، از خداى تبارك و تعالى تبعيت كنيد كه فرموده است : (واعتصموا بـحـبـل الله جـمـيعا ولا تفرقوا) همه به ريسمان بزرگ الله كه اسلام است بپيونديد و تـفرقه نكنيد. تفرقه موجب اين مى شود كه نتوانيد مملكت خودتان را به رشدى كه بايد بـرسد برسانيد، نتوانيد حكومت اسلامى را به طورى كه شايسته است در دنيا، در كشور خـودتـان متحقق كنيد و آنها در صدد همين معنا هستند. آنهائى كه نمى خواهند اسلام تحقق پيدا بـكـنـد، آنـهائى كه مى خواهند جمهورى اسلامى در ايران تحقق پيدا كند. كشورهائى كه از اسـلام مـى تـرسـند، از جمهورى اسلامى مى ترسند، از صدور اين جمهورى اسلامى از اين كـشور به كشورهاى ديگر مى ترسند، آنها در صددند كه شما را در بين راه متوقف كنند و نگذارند پيش برويد. شما به هوشيارى ، بيدارى از تفرقه بكلى پرهيز كنيد.
براى نيل به خودكفائى تلاش كنيد
و امـر ديـگر اينكه مملكت شما احتياج به كار دارد، مملكت خرابى است كه محتاج به اين است كـه سـاخـتـه بـشـود و سـاخـتـن مـمـلكـت بـه دسـت شـمـاهـاسـت . هـر كـس در هـر جـا هـسـت اشـتـغال به كار پيدا كند و كار را خوب انجام بدهد. نبايد ما در ارزاقمان محتاج به خارج بـاشـيم . مملكت وسيعى كه براى صد و پنجاه ميليون جمعيت كافى است (به حسب آنطورى كـه گـفـتـه مـى شـود) الان سـى و پـنج ميليون نفر زندگى مى كند و مملكت بيشتر از اين گنجايش دارد، زمين هاى وسيع داريد، آب داريد، بركات آسمانى داريد، قدرت داريد، قوه داريـد، جـوان هـستيد، جوان داريد، عيب است از يك مملكت اسلامى كه محتاج باشد در ارزاقش ، آن هـم بـه دشـمـن هـاى خـودش . امريكا كه دشمن ماست ما اگر محتاج به او باشيم براى ما سرشكستگى است . كارى بكنيد كه خودكفا بشويد و خودتان را از اين زمين خدا و از اين آب خـدا ارزاق خـودتـان را بـيـرون بـيـاوريد و اميد است انشاءالله كه صادرات داشته باشيد شما.
خـداونـد انـشـاءالله شـمـا را حـفظ كند و من باز از زحمات شما تشكر مى كنم و دعا مى كنيم براى شما و خدمتگزار شما هستم .
تاريخ : 18/10/58
بيانات امام خمينى در ديدار با راهپيمايان كفن پوش لاهيجان و همدان
توطئه ها و كارشكنى قدم به قدم عوامل فساد
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بـر شـما جوانان كه در اين هواى سرد و راه هاى سرد پياده آمديد تا از نزديك با هم مـلاقـات كـنـيم . من از زحمات شما برادران متشكرم و به شما دعا مى كنم . خداوند شماها را براى اسلام حفظ كند و اسلام با قدرت شما به پيش برود.
بـرادرهـا! امـروز روز حساسى است براى كشور ما، مشكلاتى براى كشور ما پيش آمده و در دسـت پيش آمدن است . در اين موقع كه براى ملت ايران طرح تعيين رئيس جمهور شده است ، بـاز عـوامـل فساد توطئه مى كنند كه اين قدم را نگذارند پيش برويم چنانچه قبلا در قدم هائى كه مى خواستيم برداريم توطئه مى كردند و كارشكنى مى كردند.
امروز هم همان عناصرى هستند، كارشكنى مى كنند و بعد هم كه مى خواهيد وكلاى خودتان را بـه مـجلس شورا بفرستيد تا استقرار تام جمهورى اسلامى محقق بشود، باز هم مى خواهند ايـن تـفـاله هـاى رژيـم سـابق و الهام بگيرهاى از امريكا و غير امريكا باز فعاليت كنند و نـگـذارنـد. شـمـا بـرادرهـا بـيـدار بـاشـيـد و هـمـانـطـور كـه از اول بـا قـدرت كـامـل و بـا تـوجـه بـه خـدا و بـا مـشـت محكم سد را شكستيد و تا اينجا با پـيـروزى آمـديـد، از ايـنـجـا بـه بعد هم با همان مشت محكم ، با همان اراده مصمم اين راه با بـايـد بـرويـد و انـشـاءالله جـمـهـورى اسلامى را با محتواى جمهورى ، با احكام اسلام در ايران ، و اميد است كه در ساير جاها برپا كنيد و بيرق توحيد را بر فراز مملكت خودتان و ساير ممالك افراشته كنيم .
شما خودتان بايد پاسدار اسلام باشيد
تـوجـه بـه تـوطـئه هـا داشـتـه بـاشـيد، توجه به نفاق افكنى ها، توجه به امورى كه اسباب تفرقه مى شود، خصوصا در اين دهه آخر صفر بايد بسيار متوجه باشيد كه مبادا ايـنـهـا از ايـن اجتماعات سوءاستفاده كنند و مبادا خداى نخواسته تفرقه بين شما، درگيرى بـيـن شـمـا ايـجـاد كـنـنـد كـه هـر تفرقه اى امروز و هر ندائى كه بر خلاف مصلحت شماها باشد، بر خلاف مصلحت اسلام است . شما خودتان بايد پاسدار اسلام باشيد، همانطورى كـه تـحـمـل ايـن زحـمـت را كـرديـد و از راه هـاى دور و هـواى سـرد پـيـاده آمـديـد، بـايـد تـحـمـل زحمت كنيد و تا رسيدن به پيروزى نهائى همه با هم باشيد و با هم فكر كنيد و با هم راجع به اين
مسائل مشورت كنيد.
در خودكفائى كشور بكوشيم
خداوند همه شما را انشاءالله نصرت بدهد و با پيروزى انشاءالله پيش ببريد و مملكت را خـودتـان در دسـت بـگيريد و براى خودتان خدمت كنيد و من اميدوارم كه همانطور كه اين آقا گـفـتـنـد سـطـح كـشاورزى را بالا ببريد تا محتاج به دشمن ها نباشيم . احتياج به دشمن دردنـاك است ، ما محتاج باشيم كه در گندم مان ، در برنج مان در ساير غذاهامان به دشمن هـاى خـودمـان مـثـل امـريـكـا، ايـن امر دردناكى است كه بايد ملت ما اين امر را طورى كنند كه انشاءالله خودكفا شويم و انشاءالله صادرات هم داشته باشيم .
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 18/10/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم اروميه
امروز اسلام گرفتار نقشه هاى شوم ابرقدرت هاست
بسم الله الرحمن الرحيم
سـلام بـر شـمـا بـرادران خـواهـران آذربـايـجان . درود بر شما مردم غيرتمند آذربايجان غـربـى و سـلام بـر اهـالى اروميه . شما زحمت كشيديد و از راه دور در اين هواى سرد آمديد بـه قـم و در ايـن مـنـزل مـحـقر با من روبرو بشويد و مطالب خودتان را بفرمائيد و من هم بعض ‍ كلمات را عرض كنم .
برادرهاى من ! امروز روزى است كه اسلام گرفتار ابرقدرت هاست و براى اسلام عزيز و مـيهن شما نقشه هاى شوم كشيده اند. امروز روزى است كه اسلام محتاج به همه قشرهاى ملت و شما مردم غيرتمند است . اسلام عزيز براى ما و همه اقشار حق دارد و منت دارد و ما بايد از عهده حق اسلام و كشور اسلامى مان بيرون بيائيم . ما قدم هاى كوچكى برداشته ايم و قدم هاى بزرگى مانده است كه بايد برداريم . در اين قدم هاى كوچك مواجه با مخالفت هائى از طـرف بـازمـانـدگـان رژيم سابق و الهام گيرندگان از اجانب شديم و در اين قدم هاى بـعـد هـم خـواهـيـم شـد و الان مـبـتـلا هـسـتـيم و بايد با همت ملت بزرگ ايران و با همت شما آذربـايجانى هاى عزيز، اين گرفتارى ها رفع بشود. الان مملكت ما احتياج به آرامش دارد، احتياج به اين دارد كه يك آرامش سرتاسرى پيدا بشود تا رئيس جمهور و مجلس ‍ شورا با هم تعيين بشود و بعد برويم سراغ فروع قضيه و ساختن يك ايران نوين . اسكلت اسلام ، الان بـاز در ايـن رژيـم مـسـتـقـر نـشـده اسـت ، بـايـد ايـن اسـكـلت مـسـتـقـر بشود تا بعد دنـبـال آشـفـتـگى ها برويم . اين آشوب ها كه ملاحظه مى كنيد در اطراف ايران هست ، اينها توطئه هائى است براى اينكه نگذارند مملكت ما يك استقرار پيدا بكند.
اسلام امانتى است كه الان به دست ما رسيده
بـرادران مـن ! در فـكـر اسلام باشيد. اسلام امانتى است كه الان به دست ما رسيده ، اسلام خـون هـا ديـده اسـت و جـنـايـت هـا بر اسلام و بر پيكر اسلام واقع شده است تا به دست ما رسـيـده اسـت و مـا بايد آن را حفظ كنيم . بايد نگذاريم كه اسلام عزيز در خارج به دست اشـخـاصى كه غرضمند هستند و مى خواهند اسلام را طور ديگر عرضه كنند و وانمود كنند، بـايـد همه ما به هم طورى عمل كنيم كه نقشه هاى آنها خنثى شود. بايد از اين اختلافاتى كه هست و ايجاد
مـى كـنـنـد و در هـر جـا، هـر گـوشـه اى از ايـن مـمـلكـت مشغول ايجاد اختلاف هستند، بايد خود ملت جلوگيرى كند و نگذارد اين توطئه ها ثمر پيدا كـنـد. لازم است همه شما برادرهاى عزيز در هر جا كه هستيد و با هر شغلى كه هستيد، همان انـقـلاب اولى و شـور انـقـلابـى اولى را كـه داشـتـند حفظ كنيد. امروز احتياج به آن شور انـقـلابـى از ديـروز بـيـشـتـر اسـت . مـا بـه مـنـزل نـرسـيـده ايـم و در بـيـن مـنـزل و در گـردنه هاى اين منزل طولانى ، دزدهائى هستند كه مى خواهند ما را نگذارند به مـنـزل بـرسـيـم . بايد به دست شما جوان هاى غيور و همه قشرهاى ملت توطئه ها شكسته شـود. بـايـد بعد از اينكه اين گردنه ها را طى كرديم و انشاءالله رئيس جمهور را تعيين كـرديـم و انـشـاءالله مـجـلس شـورا را تـاسـيـس كرديم ، همه با هم اين كشور را بسازيم كارگر، كاسب ، تاجر، ادارى ، فرهنگى ، وزارتخانه ها، تمام قشرهائى كه در اين كشور بـه هـر صـورت زنـدگـى مـى كـنند، بايد همت كنند و مملكت خودشان را خودشان بسازند، مـنـتـظـر نـبـاشـيـد كـه از دولت ، فـقـط از دولت شـروع بـشـود، هـمـه شـروع كنيد، مملكت مال خود شماست ، مثل سابق نيست كه شما همه منافعتان به دست ديگران به خارج مى رفت و هـمـه مـخـازنـتـان بـا دسـت خـائنـان بـه خـارج از مـمـلكت تان صادر مى شد. امروز كشور مال شماست و شما بايد سرنوشت خودتان را به دست بگيريد و الان از اختلافات احتراز و بـعـد هم با هم ، همه با همت والا براى خدا و براى رضاى ولى امر سلام الله عليه همه بـا هـم دست برادرى داده و اين كشورى كه خرابه شده و به دست ما دادند و خودمان تعمير كـنـيـم . مـن بـاز از شما برادرها و خواهرهاى آذربايجانى تشكر مى كنم و اميدوارم كه همه تان با سلامت و سعادت به مقصد عالى انسانى و اسلامى برسيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 19/10/58
بيانات امام خمينى در جمع طبقات مختلف مردم غيور اروميه و مناطق ديگر
ما مكلفيم تا جمهورى اسلامى را متحقق سازيم
بسم الله الرحمن الرحيم
سـؤ ال كـرديـد كـه تـكـليـف مـا الان چـه هـسـت و ايـن سـؤ ال هـمـه قشرها هست كه ما الان كه در اين مرحله رسيديم تكليف چيست ؟ شما مى دانيد كه الان از خـيـلى جـهـات كشور ما حساسترين مرحله حيات خودش را دارد مى گذراند، از يك طرف با قـدرت هـاى بـزرگ مـواجـه هـسـت ، بـا آمـريكا، با شوروى هم كه الان در افغانستان هست و قـدرت هـاى بـزرگ تـقـريـبـا با كشور ماست ، از يك طرف موقعى است كه مى خواهيد شما رئيـس جمهور را تعيين كنيد و بعد هم انشاءالله وكلايتان را و در اين موقع تمام دستجاتى كـه نـمـى خواهند اسلام تحقق پيدا بكند، نمى خواهند جمهورى اسلامى تحقق پيدا كند، نمى خـواهـنـد اين كشور به حال عادى برگردد و سرنوشت خودش را خود اهالى كشور به دست بـگـيـرنـد، ايـنها راه مى افتند و توطئه مى كنند. و در يك چنين موقع حساسى اينكه تكليف اسـت ايـن اسـت كـه بـايـد مـا بـعـض از آشـفـتـگـى هـائى كـه در مـحـل خودمان هست عجالتا، موقتا صرف نظر كنيم و اين دو مرحله را بگذرانيم ، مرحله تعيين رئيـس جـمـهـور كـه الان دسـت هـائى در كـار است كه نگذارند و مرحله تعيين وكلا كه مجلس شـورايـى بـخـواهـنـد مـحـقق بشود و اين هم بدتر از اين خواهد شد و شلوغى ها را زيادتر خواهند دامن زد، اينها مى خواهند يك استقرارى در اين مملكت نباشد و ما مكلفيم كه كوشش كنيم كـه يـك اسـتـقـرارى بـاشـد كـه ايـن مـراحـل را ما بگذرانيم . در كشور ما، اين كشور ما، يك كشورى بشود كه جهات ، اسكلتش محقق شده باشد.
الحـمـدلله قـانـون اسـاسـش خوب به تصويب رسيد، ملت هم راءى دادند و ديدند كه چقدر كـوشـش شد كه نگذارند و بحمدالله اصل جمهورى اسلامى هم ملت راءى دادند و آنوقت يك اشـخـاصـى مـى خـواسـتـند نگذارند، حالا هم هر چه ما نزديك تر مى شويم به پيروزى ، اينها مصمم تر مى شوند در اينكه بشكنند، اينها قدم به قدم دارند زندگى خودشان را از دسـت مـى دهـند و دست و پا مى زنند كه حيات خودشان را، حيات جنايتكارى خودشان را ادامه بـدهـنـد و مـا مـكـلفيم كه نگذاريم اين توطئه ها رشد پيدا بكند و نگذاريم كه اينها مسلط بـشـونـد بـه ايـنـكه بروند مثلا در دهات ، در جاهاى ، جاهائى كه زياد مى توانند تبليغ بـكـنـنـد، تبليغ بكنند كه آشوب بپا كنند، نگذارند اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند. چـنـيـن نـيـسـت كه من باب اتفاق ، اتفاق افتاده باشد كه همان ساعتى كه تقريبا در قم آن آشوب
بـلند مى شود، در تبريز هم اين نمى شود بى رابطه باشد، اين يك توطئه اى است كه بـا يـك حـسـابـى انجام مى گيرد و الا به همان لحظه ، با همان وضعى كه در قم ، در آن روز جمعه در قم ، قبل از ظهر با همان ترتيبى كه اينجا شروع كردند، در تبريز شروع كـردنـد، يعنى كانه يك جمعيت بودند با چماق و با چيز ديگر، يك جمعيت بودند كه آنجا و ايـنـجا با هم شروع كردند به شلوغكارى و اين براى اين بود كه الان مى بينند كه اگر چـنـانچه رئيس جمهور هم تعيين بشود، خوب يك مرتبه پيروزى است براى ملت ، نگذاريم ايـنـها پيدا بشود، بعد هم مى گويند اگر چنانچه مجلس شورا تحقق پيدا بكند، پيروزى ملت است ، اين هم مى خواهند نگذارند.
تـوطـئه ايـن اسـت كـه مـا را سـرگـرم بـه بـعـض مسائل بكنند
الان اگـر مـا سـرگرم بشويم به مسائل ديگر، از اين مساءله باز مى مانيم ، اينكه من به شـمـا آقـايـان تـذكر مى دهم و از آقايان مى خواهم كه بلادشان كه رفتند، در محلشان كه رفتند به مردم تذكر بدهند، آن اين است كه ، توطئه اين است كه ما را سرگرم به بعض مـسـائل بـكـنـنـد، آن مـسـائل را مـا غـفـلت از آن بـكـنـيـم . اگـر مـا از آن مـسـائل اصلى غفلت بكنيم ، مثلا فرض كنيد اگر براى رئيس جمهورى ما موفق نشويم كه يـك رئيس جمهورى با يك آراء زيادى ، مثلا ملت موفق نشود كه چه بشود، خوب ، اين منعكس مـى شـود در خارج كه مملكت ايران جورى است كه نمى تواند رئيس جمهورش را تعيين كند، چـنـانـچـه اگـر مـوفق نشده بوديم به اينكه قانون اساسى را راءى به آن بدهيم و ملت راءى به آن بدهند، باز اين يك چيزى مى شد كه مملكت ايران باز نرسيده به آن حدى كه بـراى خودش يك نظمى تهيه كند. توجه داشته باشيد كه مبادا ما را در خارج از كشورمان مـتـهـم كنند به اينكه اينها رشد ندارند، اين يك مطلبى بسيار مهم است ، آنها دارند كوشش مـى كنند به اينكه ، يعنى آن تفاله هاى رژيم سابق ، آن اشخاصى كه وابسته به خارج هـستند كوشش مى كنند كه اينجا هم بزنند اوضاع را، آنهائى كه در خارج نشسته اند و مى خواهند مسائل را آنطورى كه دلشان مى خواست منعكس كنند، آنها در خارج منعكس ‍ مى كنند به ايـنكه ايران آشوب است ، ايران به هم ريخته است ، يكى اينجا واقع مى شود، ده تا آنجا گـفـتـه مـى شـود، كـم كـم يـك چـنـيـن مطلبى در دنيا منعكس مى شود كه ايران ثبات ندارد، اسـتـقـرار نـدارد، رشد سياسى تا حالا پيدا نكردند، اينها براى آزادى لايق نيستند، اين را مى خواهند، مى خواهند موجه كنند اين مطلب را كه اگر دخالت نظامى كردند، دنيا مقابلشان نـايـسـتـد، چـرا؟ بگويد، براى اينكه ملتى بود كه نظامى نداشت ، به هم ريخته بود و متزلزل بود و در معرض اين بود كه بكلى از بين برود، ما ديديم كه اينها رشد ندارند، يـك رژيـمـى را پـيـش آورديـم ، بـه ايـنـهـا رشـد بـدهـد، سـرپـرسـتـشـان بـاشـد، اين از مـسـائل بـسـيـار مهم حالاى ما هست ، اين مسائل ديگرى كه مى گويد حكومتمان چه هست و نمى دانم رئيس جمهورمان چه هست ، اينها مساءله دوم است .
اينها مساءله دوم است ، اينها كه شما مملكتتان را مستقرش كرديد. آنوقت بايد برويم سراغ اينكه زراعتمان چه هست ، خانه مان چه جورى است !!! عرض مى كنم !!! كشتمان چه جور هست ، رئيس
مـثـلا كـذامـان چه جور هست !!! اينها !!! آنوقت بايد تمام قواتان را اينجا بياوريد، آنها هم البته در درجه دوم ، آنها هم بايد گفته بشود، آنها هم بايد اصلاح بشود اما غفلت از اين نـكـنـيـد كـه يـك وقـت شـمـا را بدون اينكه توجه داشته باشيد، از آن مسلك اصلى و مقصد اصـلى باز دارند و متوجه كنند به يك مقصد ديگرى ، از آن راهى كه مى خواستيد برويد، شـمـا را بـرگـردانـند به يك راه ديگرى ، اين يك مساءله بسيار مهمى است كه اگر ما اين غفلت را بكنيم و از آن راه برگرديم به يك راه معوجى ، اساس مسلك از دست ما مى رود، يك وقـت اسـاس مـطـلب در مـعرض خطر است ، يعنى اساس كشور در معرض خطر است ، يك وقت اساس نه ، اما خوب حكومت كجا غلط است ، فلان مثلا كجا چه مى شود، اينها بعد از استقرار اساس مطلب و مستحكم شدن اساس كشور، آنها آسان است .
تـغـيـيـر يـك رئيـس فـوجى ، تغيير يك حكومتى !!! عرض مى كنم !!! رفتن يك روحانى يك جـائى ، ايـنـهـا يك مسائلى است كه جزئى است و آسان ، غفلت نكنيد از اينكه در اطراف اين مـمـلكـت ، الان هـر جـا شـمـا بـرويـد در اطـراف ايـن مـمـلكـت ، دسـتـجـات مـخـتـلف هـمـه دنبال اين مطلبند كه مردم را نگذارند آن راهى را كه بايد، بروند، هر جا به يك جور، هر جـا يك جور غائله بلند مى كنند كه نگذارند مردم راه مستقيمى كه بايد بروند كه برسند بـه اسـاس مـطـلب ، يعنى منتهى بشوند به اينكه مملكتشان جورى شده است كه ديگر همه چـيـزش ‍ تـمـام اسـت ، يـعـنـى اسـاسـش ، هـمـانـطـورى كـه اگـر مـا راءى نداده بوديم به اصـل جـمـهـورى اسـلامـى يـا مى رفتيم سراغ اينكه خوب حالا حكومت اينجا چه جورى است و فـرض كـنـيـد شهربانى آنجا چه جورى است ، غلط بود، الان كه شما مى خواهيد اساس را درسـت كـنـيد كه رئيس جمهور مى خواهيد تعيين كنيد، الان همه قوا بايد متوجه اين بشود كه تـوطـئه هـائى كه مى شود كه نگذارند رئيس جمهور تعيين بشود و غوغا خواهد شد، اين را بـدانـيـد كـه مـهـيـا باشيد، همه جا خواهند يك غوغائى كرد، متوجه باشيد كه شما را ديگر بـرنـگـردانـنـد از راه مـستقيم به يك راه ديگرى ، خودشان غوغا كنند و فائده ببرند، همه متوجه اين مساءله باشيد، همه جا. الان وقت اينكه من كسالت دارم نيست ، وقت اينكه من در محلم مثلا فرض كنيد كه فلان قضيه واقع مى شد، الان وقتش نيست ، اين وقت دارد، اين را كرارا مـن عـرض كردم ، اگر يك وقت خداى نخواسته يك زلزله اى در يك شهرى بيايد، شما هيچ فـكـر اين هستيد كه من حالا خانه ام وضعش چه جورى است يا زندگى ؟ همه مى رويد براى اينكه اين زلزله زده ها را بيرون بياوريد، هيچ در فكر اين نيستيد كه حالا من وضعم چيست . شما آنوقتى كه در حال نهضت بود كه مى خواستيد اين مرد فاسد را كه همه چيز را فاسد كـرده ، از كـشـورتـان فـاسـد كـرده بـيـرون كـنيد، تو خيابان ها مى رفتيد، پشت بام مى رفـتـيـد، پائين ، بالا فرياد مى زديد، هيچ فكر اين بوديد كه رئيس شهربانى چه جور است ؟ هيچ فكر نبوديد، اگر آنوقت فكر اين بوديد، اين پيروزى ها را پيدا نمى كرديد، اينكه پشت كرديد به همه مقاصد خودتان و رو كرديد به دشمن ، دشمن را بيرون كرديد. حـالا هم همه مقصدهاى جزئى را كه داريد رها كنيد برويد سراغ اين دو مرحله ، اين مرحله را تمام بكنيد و بعد از اينكه اين دو مرحله تمام شد، آنوقت اساسا بايد اين مملكت همه چيزش درست بشود.
خيال نكنيد كه فقط اروميه شما اينطورى است ، همه جا اينطورى است ،
هـمـه جـا يـك مـقـدارى از آن تـفـاله هـاى سـابـق بـاقـى مـانده ، پاكسازى يك مملكتى كه در طـول تـاريـخ خـراب بـوده و ايـن پـنـجـاه سـال خـرابـتـر بـوده و ايـن سـى سـال اخـيـر ديـگـر بـدتـر از هـمـه وقـت شـده ، خـرابـى ايـن مـحـتـاج بـه طول زمانى است .
ايـنـها جوان هاى ما را ضايع كردند كه اين يك عمر لازم دارد كه يك جوانى كه ضايع شد در ايـن رژيـم ، تـريـاكـى شـد در ايـن رژيـم ، شارب الخمر شد در اين رژيم ، عادت به سـيـنـمـاهاى فاسد كرد، عادت به اين مراكز فحشا كه همه را درست كرده بودند با نقشه بـراى ايـنـكـه نـگـذارنـد جـوان هـاى مـا يـك جـوان هـاى مـحـكـمـى از كار درآيند كه بتوانند مـقـابـل آنـهـا بـايـسـتـنـد، ايـن مـحـتـاج بـه ايـن اسـت كـه يـك ، مـدت هـا طول بكشد تا يك تحول حاصل بشود.
ايـن تـحولى كه الان حاصل شده ، يك تحول معجزه آسائى است آقا، يك مملكتى كه جوانش مـشـغـول بـود بـه فـرض كـنـيـد كـه تـعـيـش ، سـايـريـن هـم مـشـغـول ، هـر كـسـى بـه كار خودش مشغول بود و در ذهنشان نمى آمد كه مى شود يك همچو كـارى انـجـام بـگـيـرد، خـدا خـواسـت كـه ، يـكـدفـعـه مـلت را مـتـبـدل كـرد بـه يـك چـيـز ديـگـرى ، هـمـه ايـسـتـادنـد در مـقـابل اين دشمن و همه اين را پيش بردند، جوان ها از آن مراكز كشيده شدند به خيابان ها، مـردم از بـازار و كـسـبـشـان دست برداشتند كشيده شدند به خيابان ها، حتى آن پيرمردهاى زاغـه نشين با اولادشان آمدند به خيابان ها و فرياد كردند، با فرياد و مشت و با سنگ و يـا اينها، بر آنها، تانك ها و آن بساطى كه آنها داشتند، موفق شدند و اين يك چيز خدائى بود، يك چيزى نبود كه بشر بتواند اين مسائل را درست كند، خدا اين كار را كرد. حالا باز شـمـا بـايـد همه با هم متوجه باشيد به اينكه مملكت اسلامى الان دست شما امانت است ، تا حـالا مـوظـف نـبوديد، از باب اينكه طاغوت بود بر شما مسلط، (ما چه كنيم ) الان ديگر (چه كنيم ) ندارد.
الان يك مملكتى است ، دست ملت هست ، اين ملت موظف است اين مملكت اسلامى را سروسامان به آن بـدهـد، سروسامان به آن دادن اين است كه هر اختلافى هر جا مى خواهد پيدا بشود، خفه كنند آن اختلاف را، نگذارند اختلاف پيدا بشود. هر جا مى خواهند اين اشخاصى فساد بكنند، بـشـناسانند آنها را، بگيرندشان ، تسليمشان كنند به دادگاه ، يك مساءله اى است عمومى بـايـد انـجـام بـگـيـرد. نـنـشـيـنـنـد شـمـا بـراى اينكه دولت براى شما چكار بكند، رئيس شـهـربـانى چكار بكند، خودتان هستيد، مال خودتان هست مملكت ، خودتان بايد حفظش كنيد، بـگـذاريـد ايـن مـرحـله هـم انـشـاءالله پـيـش بـرود، بعد كه پيش برود، يك آرامشى قهرى حـاصـل مى شود، يعنى آنها ديگر طمعشان تقريبا بريده مى شود (قهرا يك آرامش ممكن است كه انشاءالله بشود) و آنوقت هم با همت همه بايد درست بشود، يك مملكتى نيست كه بتواند يـك كـسـى ، شـمـا بـنـشـيـنـيـد كـه دولت انـجـام بـدهـد، دولت هـم يـك افـرادى هـسـتـنـد مـثل شما، آنها هم قدرت يك همچو زيادى ندارند، آنها هم افرادند، همه بايد با هم دست به هـم بـدهـيـم ، نـه مرد تنها، خانم ها هم همين طور، طبقه واحدند، همه طبقات بايد دست به هم بـدهـند تا يك خرابه اى كه برايشان گذاشتند آباد كنند و زندگى شان را در آنجا اداره كنند. خداوند انشاءالله همه شما را حفظ كند و موفق باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 20/10/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـى در جـمـع دانـشجويان مسلمان پيرو خط امام مستقر در لانه جاسوسىآمريكا
بى نظم جلوه دادن جمهورى اسلامى ، از توطئه هاى اجانب براى شكست نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
خـداونـد شـما جوان ها را كه متعهد به اسلام هستيد، حفظ كند و توفيق شما را هر چه بيشتر بـه هـدف هـاى اسـلامى . آنچه كه من مى فهمم و احتمال زياد مى دهم اين است كه امريكا نه دخـالت نـظـامـى در ايـران مـى خـواهـد بـكند و نه حصر اقتصادى ، اگر هم حصر اقتصادى بـكـنـد، نـاجح نمى شود، خودش هم مى داند، لكن از راه اساسى تر پيش آمدند و آن راه اين اسـت كـه مـا را از بـاطـن خـودمـان آسـيـب پـذيـر كـنـد و مـا را بـگنداند از باطن خودمان ، از اول هـم بـنـاشان بر همين معناست . شايد در انقلاب هائى كه واقع مى شود آنهائى كه مى خواهند نفع ببرند يا ضررى كشيدند كه مى خواهند جبران كنند، نفعشان اين باشد كه خود انقلاب را در باطن خودش آسيب برسانند.
الان همه دست ها در كار اين معنا هستند، شايد اين صحبت هايى كه در خارج مى كنند به اينكه ما دخالت نظامى مى كنيم يا حصر اقتصادى مى كنيم ، شايد براى اين معنا باشد كه اذهان مـا را مـنـصـرف كـنـنـد بـه آن طـرف و از آن چـيـزى كـه در كـشـور خـودمـان دارد مـى گـذرد غافل كنند. شما غافل از اين شياطين نباشيد كه اينها مطالعه كرده هستند، ماها تازه وارد اين مـيـدان ها شديم ، شماها تازه وارد اين ميدان ها شديد و بر حسب آن حس انسانى هم كه داريد آن شـيـطـنـت هـا كـه در آن هـسـتـنـد كـمـتـر وارد هـسـتـيـد، ايـنـهـا مـطـالعـه كـردنـد، نـه ده سـال و نـه سـال ، در طـول تاريخى كه راه پيدا كردند مطالعه كردند، نه مطالعه فقط كـشـورهـا را، يـعـنـى مـخـازن ايـنـجـاهـا را، ايـن هـم يـك مـطـالعـه طـولانـى در آن شـده ، قـبـل از ايـنـكـه اتـومـبـيل و طياره و اينطور مسائل پيدا بشود، اينها كارشناس هاشان را مى فـرسـتـادنـد در شرق و وجب به وجب اين مملكت ها را گردش مى كردند، با شتر مى رفتند ايـن بـيـابـان ها را، با قافله ها مى رفتند اين بيابان ها را گردش مى كردند و هر جائى كـه يك چيزى پيدا مى شد يادداشت مى كردند، نقشه بر مى داشتند، اين يك سرى كارشان كـه بـفـهـمـنـد در كـشـور شـمـا چـه دارد، مـخـازن شـمـا چـى هـسـت ، ايـن مـال حـالا نـيـسـت ، ايـن مـال ، از سـابـق كـه راه بـاز كـردنـد دنـبـال اين قضيه هستند. و يك مطلب ديگرى كه شايد به آن بسيار اهميت مى دادند اين بود كـه مطالعه در حال مردم ايران بكنند يا مردم شرق بكنند، حالا ما ايران مورد بحثمان هست ، اين عشاير ايران ، عشاير بختيارى ، عشاير خوزستان ، (خيلى عشاير دارد در ايران ) توى اين عشاير، اشخاصى مى فرستادند براى مطالعه كه اينها چه جور وضعى دارند، چطور مى شود
اينها را تحريك كرد، از تحرك بازداشت ، اين ، مطالعات طولانى كردند در اين باب و در افـراد ديـگـر، غـيـر عـشـايـر، مطالعات دارند، احزاب را چه جورى بايد درستش كرد و چه جـورى بـه جـان هـم انداخت ، مطالعات اينها زياد است و ما بايد الان تمام توجه مان را به ايـن مـطـلب كـه ايـنـهـا الان نـقـشـه ايـن مـعـنـا را دارنـد طـرح مـى كـنـنـد و مـشـغـول ايـن مـعـنا هستند كه در خود ايران افراد را، جمعيت ها را به جان هم بريزند و بعد منعكس كنند به اينكه اين ايران ، يك جمعيتى هستند كه نظمى در آنها نيست ، حكومتى ندارند. الان اگـر مـلاحـظـه كرده باشيد اين روزنامه هاى خارج را (كه ماحصلش پيش من مى آيد) هم خود آنها، روزنامه نويس هاشان ، هم اينهائى كه مربوط به آن دستگاه سابق بودند، اين مـسـائل راهى مى گويند، الان معلوم نيست كه مركز قدرت كجا هست ، الان معلوم نيست كه كى ايـران را دارد تـنـظـيـم مـى كـنـد امـورش را، كـى دارد ايـن قـافـله را بـه جلو مى برد؟ هى اول بـه طـور تـرديـد، مـعلوم نيست قضيه چيست ، بعد هم اينكه يك مملكتى هست كه همين چند روز، هـمـيـن چـنـد وقـت نـفـس هاى آخرش را دارد مى كشد. بختيار در يكى از نوشته هائى كه شـايد ديشب من ديدم يا صبح ديدم كه (خمينى دارد آن نفس هاى آخر را مى كشد و اين كشور چـه مـى شـود). ايـنـهـا بـنـاى ايـن دارند كه در باطن خود ما، با دست خود مردم ، اينجا يك صـورتـى پـيـش بـيـاورنـد، يـك حـالى را پـيـش بـيـاورنـد و آن حـال ايـنـكـه مـنعكس كنند در خارج كه هيچ نظامى در ايران حكمفرما نيست . هيچى نيست در هيچ جـاى ايـران ، در ارتش ايران نظام نيست ، در پاسبان هاى ايران نظام نيست ، در ژاندارمرى نـظـام نـيست ، در هيچ جا يك نظمى در كار نيست ، كه روى اين زمينه اگر يك وقتى بخواهند كـه دخـالت نـظامى بكنند، موجه باشد. يعنى به اين معنا كه بگويند كه يك مملكتى است كـه آزادى بـرايـشـان زود اسـت ، حـالا ايـنـهـا رشـد ايـنـكـه آزادى را احـسـاس كـنـنـد، اسـتـقـلال هـم برايشان زود است !!! براى مردم !!! خارج با قلم هاى مسموم هم كه دارند هى اضافه اش مى كنند كه ببينند، آزادى داده شده است به اين مملكت و هرج و مرج در مملكت هست ، الان همه چيزش به هم ريخته است و بعد موجه بشود اين ، براى اينكه اگر يك وقتى يك دخـالتـى بخواهند بكنند، در خارج بگويند كه خوب ، يك ملتى بوده است كه بايد حفظش كـرد و ايـن مـلت كـه بـايـد حـفظش كرد، نظم ندارد و با بى نظمى دارد، تباه مى شود، ما سرپرستى مى خواهيم بكنيم از اين ملت كه رشد ندارد، محتاج به قيم است .
دشمنان چون از اسلام سيلى خوردند قدم به قدم با ما مخالفت مى كنند
مـلت مـا بـايـد فـكـر ايـن مـطـلب بـاشـنـد، قـويـا فـكـر اين باشند، از خارج نترسيد، تا داخـل يـك آسـيـبـى نـبـيـنـد، از خـارج نـبـايـد تـرسـيـد، از داخل بترسيد.
شـمـا بـبـيـنـيـد در هـر قـدمى كه برداشتيم و ملت برداشت براى تحكيم حكومت ، در آن قدم شروع شد به مخالفت ، مى خواستند مردم راءى بدهند براى جمهورى اسلامى ، براى مردم بـود، مـردم مى خواستند بدهند، يك دسته كه مى خواستند نشود اين مطلب ، افتادند به اين طرف و آن طرف براى اينكه جلوگيرى كنند از جمهورى اسلامى ، حتى بعضى از صندوق هـا را شكستند، بعض جاها را آتش ‍ زدند با قواى خودشان ، با اسلحه جلوگيرى كردند از راءى دادن ، آن قدم را ملت پيش برد و آنها هم مفتضح شدند ولى دست
بـرنـداشـتـنـد. بعد كه بنا بود كه قانون اساسى تدوين بشود، آنهائى كه ارباب قلم بـودنـد بـا قـلم شـروع كـردند اشكالتراشى كه نه حالا، چى هست ، بعضى ها مى گفتند هـمـان قـانون سابق باشد، بعضى مى گفتند خوب ، آن قانون باشد بعضى از موادش را تـغـيـيـر بـدهيد. و براى تعيين خبرگان كارشكنى شد، بعد كه مجلس درست شد، باز اين قـدم هـم مـلت رفـت و خـبـرگـان خـودش را تـعـيـيـن كـرد. در طـول مـدتـى كـه آنـهـا مـشـغـول بـودنـد بـه بـررسـى قـانـون اسـاسـى ، ايـنـهـا هـم مـشغول بودند به اينكه اشكال كنند اين ملى نيست . يك چيزى كه خود ملت تعيين كرده ، اين مى گفتند ملى نيست بايد حتما موافق اقليتى باشد تا ملى بشود، همين طور تا آنوقتى كه بـنـا بـود راءى بـدهـنـد مـردم بـه خـود قـانـون اسـاسى ، شروع كردند باز كارشكنى ، كـارشـكنى ها از اطراف ، حالا كه ملت مى خواهد راءى بدهد به رئيس جمهور، حالا مى بينند ايـن قـدم اگـر پـيـش برود، يك قدم ديگر هم پيش برود، استقرار حكومت زيادتر مى شود، شروع كردند به كارشكنى . غائله اى در تبريز، يك غائله در قم ، در تهران ، در همه جا، مـى خـواهـنـد نـگـذارنـد كـه ايـن جـمـهـورى اسـلامـى تـحـقـق پـيـدا بـكـنـد، مـنـتـهـا از اول شـروع كـردنـد و ايـنـها همين طور قدم ، قدم . هر قدمى ملت پيش برود آنها قدم بعد را شـروع كـردنـد، مـايـوس نـشـدند، الان هم مايوس نيستند، اينها در صددند كه نگذارند اين رئيـس ، مـردم خـودشـان بـايـد تـعـيين كنند، نگذارند تعيين بشود، صد و بيست و چهار نفر بـيايند و داوطلب بشوند براى رئيس جمهور، معلوم است معنايش چيست ، صد و بيست و چهار نـفـرى كـه مـردم اكـثـرشـان را نمى شناسند، شايد ده تاشان را بيشتر مردم نشناسند بين ايـنـهـا، اشـخـاصـى كـه بـى عـقـل هـم هـسـت ، مى گويند هست ، من نمى دانم ، اما مى گويند اشـخـاص مـنـحـرف هـم هـسـت ، ايـن براى چيست ؟ صد و بيست و چند نفر كانديد، واقعا اينها اعـتـقـادشـان ايـن اسـت ؟ احـتـمـال ايـن را مـى دهـنـد كـه پـيـش بـبـرنـد؟ احـتـمـال مـى دهـنـد كـه يـك جـمـعـيـت زيـادى بـه آنـهـا راءى بـدهـنـد؟ نـمـى خـواهـنـد اخلال كنند؟ اخلال است ، اين خود اخلال است ، يك مملكتى ، صد و چند نفرى رئيس جمهور مى خـواهـنـد بـشـونـد، صـد و چـنـد نـفـرى آدمـى كـه بـعـضـى هـاشـان مـثـل اينكه مثلا بارفروشند، يك همچو مسائلى در آن هست ، من نمى دانم درست ، نمى شناسم مـن ، ايـن خـودش يـك نـحـوه اخـلالى اسـت كـه در يك كشورى ، صد و بيست و چند نفر، اينها داوطـلب بـشـونـد براى اينكه مى خواهند رئيس جمهور بشوند و بعد هم خواهيد ديد به اين مثلا تبليغاتى كه بايد بكنند، خواهيد ديد چه گروه هائى تبليغات مى كنند، نه از باب ايـنـكـه بـرسـنـد بـه رئيـس جـمـهـور، از باب اينكه نگذارند رئيس جمهورى پيدا بشود و لااقل اخلال كنند به اندازه اى كه منعكس كنند در خارج كه اينها يك همچو جمعيتى ، ايران يك همچو كشورى هست ، صد و بيست و چند نفر مى خواهند رئيس جمهور بشوند و همه هم به جان بـه هـم ريـخـتـنـد و بـعـد خـواهـيـد ديد كه اينها چه بساطى سر هم در مى آورند. اينها همه اخـلالگـرى هـسـت و مـا از ايـن مـسـائل ، اكـثـر جـوان هـاى مـا از ايـن مـسـائل غـافـل بشوند، بعد خدا مى داند كه در قضيه مجلس شورا چه خواهد شد و مى دانيم كـه بـدتـر از هـمـه اسـت بـراى ايـنـكـه حـدود مـثـلا فـرض كـنـيـد دويـسـت نـفـر مى خواهند وكـيـل بـشـونـد، شـايـد چـنـديـن هـزار نـفـر خودشان را منتخب كنند و !!! رئيس !!! مى خواهند نـگـذارنـد يـك مـطـلبـى بشود، يك وقت اين بود كه يك اشخاصى ، ما مواجه يك اشخاصى بوديم ، اينها واقعا راه را، راه ما را صحيح نمى دانستند،
خودشان يك راه صحيحى داشتند، خوب ، يك چيزى بود، مى نشستند صحبت مى كردند اين راه درسـت اسـت يا آن راه ، يك وقت اين است كه قضيه اين نيست ، قضيه اين است كه اينها از يك نـقـطـه مـى تـرسند و آن اسلام است و از يك جمعيت مى ترسند، آنهائى كه به اسلام اطاعت دارنـد، آنـهـائى كـه در راه اسـلام فـعـاليـت مـى كنند. اين سيلى كه ابرقدرت ها از ايران خوردند، از اول عمرشان تا حالا نخورده بودند اين سيلى را.
اين نصرت الهى را خدا نصيب ملت كرد
جـنـگ جـهـانـى ، جنگ بود بين دو تا قدرت بزرگ ، يك قدرت اين طرف بود، يك عده اى از دولت ها اين طرف بودند، يك قدرت آن طرف بود و يك عده اى از قدرتمندها آنجا با توپ و تـفـنـگ و چـيـزهـائى كـه آن وقـت بـود بـه جـان هـم ريـخـتـنـد. هـم در جـنـگ اول ، مـن هـر دو آنها را يادم هست و شماها نبوديد، آن وقت ها هم در جنگ اينطور بود كه دو تا قـدرت بـودند كه مقابل هم ايستاده بودند، زدند تو سر هم تا يكى غلبه كرد، هم در جنگ دوم كه باز دو تا قدرت با هم ، يعنى دو گروه از قدرت با هم اختلاف كردند، زدند، همه چـيـز كـردنـد و از بـيـن بـردنـد. ايـران را قـضـيـه ايـن نـبـود كـه دو گـروه قـدرتـمـنـد مقابل هم ايستاده باشند، يك گروه بودند، يك جمعيتى بودند، يك دولت هائى بودند، همه قـدرت ها دست آن بود، شاه مخلوع بود با تمام قدرت ، امريكا دنبالش ، شوروى دنبالش و ساير كشورها و مع الاسف كشورهاى اسلامى .
مـن در پـاريـس كـه بـودم مـواجـه بـودم بـا ايـن مـسـائل ، از هـمـه بـيـشـتـر امـريـكـا دنبال اين بود كه آن وقتى كه آن مردك بود، آن مخلوع بود، آن وقت اصرار داشتند، بعدش كـه جـانـشـيـن بـدتـر از خـودش تـقـريـبـا بـود، آنـوقـت دنـبـال مـى كـردنـد كـه اخيرا مى گفتند نرويد شما ايران ، ايران الان زود است !!! الان !!! بـرويـد، دشـمـن هـاى مـا براى ما صلاحديد مى كردند كه شما صلاحتان نيست حالا برويد ايـران . ايـنـهـا از ايـن قـدرت مـلت ، مـلتـى كـه ابزار جنگى نداشت و تعليمات نظامى هم نـداشـت ، بـا تـعـليـمـات نـظامى اين دست ، اين طرف تعليمات نظامى نداشتند، يك دسته بازارى بودند، يك گروه زياد بانوان بودند، يك گروه زياد جوان ها بودند، دانشگاهى بود، بازارى بود، چه بود كه اينها هيچ كدامشان تعليمات نظامى نديده بودند، طرف ما تـعـليـمـات نـظـامى داشتند، ماها اين طرف ابزار جنگى نداشتيم ، حالا چهار تا تفنگ ، جزء غـنـائمـى اسـت كه شما از آنها گرفتيد و الا دست شما نبود، يك چيزى كه با آتش زدن مثلا لاسـتـيـك و ايـن در مـقـابـل مـسـلسـل و توپ چيزى مى شود، اينها البته مساءله نيست كه خدا خـواسـت ، ايـن نـصـرت هـاى الهـى را ما از آن غافليم . در همين قضايا، چون يك ملتى بود مـظـلوم و يـك ملتى بود كه قيام كرده بود براى خدا، فرياد مى زد ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ، فرياد مى زد كه ما ظلم نمى خواهيم خدا تاييد كرد ملت را، يعنى يك نصرت هائى بـه ايـن ملت عنايت كرد كه در تاريخ مگر در صدر اسلام ديگر نبود يك ملتى همه قدرت هـا دسـت او، دسـت طـرف مـقـابل ، لكن يا بترسد استعمال كند، يا وقتى فرمان بدهد، از او فـرمـان نبرند، خدا يك ترسى در دل اينها انداخت كه همان ترس اسباب اين شد كه براى ما
يك نصرتى حاصل شد، يك نصرتى بود خودش .
گـاهـى لشـكـر اسـلام را بـا هـمـيـن رعـب ، رعـب مـى انـداخـتـنـد در دل آنـهـا، مـنـتـشـر مـى شـد تـوى لشـكـر كـه ايـن عـرب هـا آدم مـى خـورنـد، ايـن رعـبـى در دل ايـنـهـا مـى افتاد كه نتوانند مقابله كنند، اين در اين قضيه اى كه براى ما اتفاق افتاد، ايـن مـسـاءله بـود كـه خـدا تـايـيـد كـرد اين ملت را و هيچ كس غير خدا نبود كه كارى انجام بـتـوانـد بدهد، اين بود كه يك اجتماع در يك مطلب ، سى و چند ميليون جمعيت همه يك مطلب بـگويند، همه يك راه بروند، مگر اين مى شود، كسى مى تواند همچو كارى بكند، مگر با تـبـليـغـات مـى شـود ايـن كـار را كـرد، انـسـان بـيـسـت سـال تـبـليـغ مـى كـنـد، يـك بـازار تـهران را نمى تواند قبضه كند، در چند وقت تقريبا يكدفعه ما ديديم كه سرتاسر ايران حرف هاشان يك چيز است .
مـن كـه پـاريـس بودم يك كسى آمد از ايران پيش من (حالا هم يادم نيست كى بود) گفت كه من رفتم به اطراف ، در ايران كه بودم ، دهات آن جاپلق و كمره و آنجاها كه من اطلاع ازشان دارم ، حـتـى يـك جائى را گفت كه من آنجا را خودم رفته ام ، يك ده ، نه ، يك قلعه اى بود، يـك قـلعـه تـوى كـوهـى اسـت ، گـفـت كـه هـمـه جـاى آنجاها كه ما رفتيم صبح كه مى شد، آخـونـدش تـوى ده جـلو مـى افـتـاد و مـردم ده هم دنبالش ‍ تظاهر مى كردند و به من گفت من رفـتـم در آن قـلعـه حـسـن فـلك كـه يـك قـلعه كوچكى است رفتم آنجا ديدم آنها همان را مى گـويـنـد كـه تـهران مى گويند، من در پاريس اميدوار شدم به اينكه ما انشاءالله پيروز هستيم . وقتى بنا شد يك ملت اينطورى قيام بكند، اين يك دست غيبى در كار است ، اين نمى شود كه با تبليغ و با صحبت ، آخوند منبر برود يك چيزى بگويد، نمى شود، اين قضيه اى بود كه خدا مى خواست و ما پيروز شديم و بحمدالله و اميدوارم كه پيروز بشويم تا آخر.
براى برقرارى نظم ، تا استقرار رژيم اسلامى همه اسلامى كار كنيد
لكـن ايـن تـوجـه بـايـد بـراى مـلت مـا بـاشـد كـه ايـنـهـا مـهـم شـان ايـن اسـت كه در همين داخـل مـا را آسيب بزنند، آسيب بردار كنند، اين يك نقشه بود كه قم و تبريز با هم شروع كردند، نقشه است اينكه به همان وضعى كه قم شروع كرد، به همان وضع شروع كرد و در هـمان ساعت قبل از ظهر روز جمعه به يك وضع خاصى شروع شد به اخلالگرى و در تـبـريـز هـمـان وقـت با همين وضع خاص يعنى مثل اينكه همين گروه دو تا شدند، يك دسته ايـنجا به همين وضع اينجا شروع شد، كه معلوم است يك توطئه اى بوده است كه در نظر دارند اينها و الان هم در تبريز همين هست . الان هم به من اطلاع دادند كه دارند باز مجهز مى شـوند اينها، مى خواهند كه نگذارند يك استقرارى در اين مملكت پيدا بشود تا منعكس بشود بـه خـارج كـه اينها، قابل اين نيستند كه آزادى داده بشود و ما بايد با تمام كوشش مان ، كـوشـش كنيم كه اين نقشه را خنثى كنيم ، يعنى هر كه در هر جا هست خوب كار كند، اسلامى كـار كـنـد، اتـكـائش بـه اسـلام باشد، شما در همان محلى كه هستيد، اسلامى كار كنيد، اين خـواهـرهـا در هـر جـا كـه هـسـتـنـد، اسـلامـى كـار كـنـنـد، كـشـاورزهـا در مـحـل خودشان اسلامى كار كنند، وقتى بنا شد همه جا اسلامى كار كنند نظم پيدا مى شود، انـتـظـام پـيـدا مـى شـود، اگـر در ارتـش بـه طـور اسـلامـى عمل
بـشـود، در ژانـدارمـرى ، در شهربانى ، در پاسدارها، در همه جا به يك نظم كار بشود، بـه يـك جور كار بشود، كار پيش مى رود. الان مملكت شما !!! الان !!! فعلا احتياج دارد كه همان نهضتى كه اول داشتيد و هيچ كدام فكر اين چيزهائى كه خودتان مى خواستيد نبوديد، آن وقـتـى كـه در خـيـابـان مـى رفـتيد و فرياد مى زديد (الله اكبر) و بايد برود اين رژيـم ، ابـدا بـه فـكـر ايـن نبوديد كه نهارمان امروز چى هست !!! يا امروز چى هست !!! يا امـروز چه جورى است ، هيچ به فكر اين نبوديد، معلوم است اگر بوديد نمى شد، اينطور بود كه دنبال هر انقلابى اين هست ، بعد كه رسيد به يك قدم ، پيروزى به نظرتان آمد. مـا حـالا پـيـروزيـم الحـمـدلله ، حال كه پيروز برگشتيد به وضع خودتان ، ببينيد كه وضـع تـان چـه جـورى اسـت ، به وضع خودتان برگشتيد ديديد كه خوب ، نابسامانى هـسـت ، ايـنـهـا شـروع كـردنـد بـه ايجاد ناراحتى ، در اين موقع ايجاد ناراحتى كردند، هى رفـتـنـد پيش كارخانه دارها كه ببينيد به شما حقوق مى رسد، به آنها زيادتر مى رسد، خـانـه شـمـا چـطـور است ، خانه آنها چطور است ، رفتند بين كشاورزها همين طور، رفتند در دبـيـرسـتـان ، در جـاهـاى ديـگـر هـمـيـن طـور، هـر جـا تـوانـسـتـنـد رفـتـنـد، حـالائى كـه دنبال انقلاب است و ناراحتى شروع مى شود ناراحتى را دامن زدند، زيادش كردند و حالا هم مشغولند به همين امر.
الان وظـيـفـه مـلت مـا هـر كـدام در هـر جـا هـسـت ايـن اسـت كـه هـمـان نـهـضـتـى كـه از اول بـود كـه مـتـوجه به اين نبود كه من حالا چى دارم يا چى ندارم ، همان را ادامه بدهد تا وقـتـى مـسـتـقـر بـشـود حـكـومـت ، الان بـيـن يـك راه هـسـتـيـم و متزلزل ، ما كه نرسيديم به نقطه اعلى ، ما الان رسيديم به جايى كه بعضى از ابزار حـكـومـت درسـت شـده ، قـانـون اسـاسـى اش راءى داده شـده اسـت ، اصـل جـمـهـورى اسـلامـى راءى داده شـده اسـت ، حالا، نه رئيس جمهورى داريم ، نه مجلسى داريـم ، مـجلس بايد همه كارها را انجام بدهد. استقرار ندارد الان مملكتمان ، بايد ما كارى بـكـنـيـم كـه بـا هـمـان نـهـضـتـى كـه تا حالا آمديم . اين را نگهش داريم تا بتوانيم ما اين مـراحـل بـعـد را بـه سـلامت طى بكنيم ، اگر بنا باشد كه از حالا شروع كنيم به اختلاف سـر رئيـس جـمـهـور و سـر !!! عـرض بـكـنـم !!! آنـهائى كه بايد در مجلس بروند، منتخب بـشوند وكلا، اگر ما شروع كنيم به اختلاف و يك اختلاف دامنه دارى كه در يك حكومت هاى مـثـلا ..... بـوده اسـت ، هـم بـوده ايـن اخـتلافات و حالا كه يك حكومت مستقرى نيست ، چند صد سـال آنـوقـت شد و زمينه از صد و بيست و چند نفر رئيس جمهور !!! عرض مى كنم !!! زمينه مـعلوم است كه مى خواهند چه بكنند. اگر ما غفلت كنيم از مطلب و ندانيم ، نفهميم اين معنا را كه اين توطئه هست ، صد و بيست و چند نفر خودشان نرفتند سراغ اين كار، صد و بيست و چـنـد نـفـر را وادار كـردنـد بـه اينكه بروند و خودشان را منتخب كنند براى اينكه شلوغى ايـجـاد كـنند و بعد هم از وكلا خدا مى داند چه خواهد شد. اگر ما چشممان را باز نكنيم و هر كـس در هـر جـا هـسـت عـمـلش را اسلامى نكند و نهضتش را باز نيمه رس نداند، نرسيدن به آخر، بداند كه ما بين راهيم و بين راه باز هم راهزن ها هستند، الان هم مشغولند.
بقيه نهضت را با حفظ ايمان و وحدت كلمه به پيش ببريد
بـايـد هـمه جوان ها، همه جا در تبليغاتشان ، در گفتارشان ، در صحبت هاشان تنبه بدهند مردم را، كه آقا با هم بشويد، الحمدلله
هستند، با هم خوب هم هستند، لكن بايد زيادترش كرد، بايد كارى كرد كه آنها طمعشان را ببرند از اينكه مملكت را مى توانند ببلعند. آنها هم باز الان طمع دارند و از رو نمى روند، لكـن مـا بايد كارى بكنيم و همه مان موظفيم كه كارى بكنيم كه اين اجتماعى كه بود و اين وحـدت كـلمـه اى كه بود و مهمتر، اين ايمانى بود كه با آن ايمان پيش برديم ، به پيش بـرديـد شما، آن محفوظ باشد تا انشاءالله با همين گرمى و تنور گرم ما اين دو تا نان را هـم بـپزيم ، نان رئيس جمهور و نان قضيه انتخابات ، وقتى اين دو تا هم از اين تنور درآمد آنوقت باقى اش ديگر آسان هست انشاءالله .
خـداونـد هـمه شما را تاييد كند، موفق باشيد و سلامت باشيد و دعا به همه تان مى كنم و اميدوارم كه شما هم غافل نباشيد از اينكه توجه به خدا داشته باشيد، همه چيز از آنجاست ، هيچ چيز از ماها نيست ، هر چه هست به او متوسل بشويد و پيش مى رويد انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 20/10/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان سازمان هاى آزاديبخش جهان
غير قابل شمارش بودن خيانت ها و جنايات رژيم پهلوى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن تـشـكـر مـى كـنم از آقايان كه آمدند از نزديك اوضاع اين ملت ما را ببينند گر چه نمى تـوانـنـد بـبينند. ملت ما اخيرا پنجاه و چند سال گرفتار دو حاكم غير قانونى و جائر كه يـكـى از طرف انگليس ها بر ما تحميل شد و آن رضاخان بود و يكى هم از اجانب دولت هاى سـه گـانـه كـه يـكـى از آنـهـا انـگـليـس و يـكـى آمـريـكـا و يـكـى شـوروى بـود و در طـول ايـن پـنجاه سال جناياتى كردند بر اين و خيانت هائى كردند بر اين ملت كه در چند روز و چـنـد سال نمى تواند كسى احصاء كند. بعضى از جنايات و خيانت هاى اينها در دست نـيـست ، كسى اطلاع ندارد، فقط خودشان اطلاع دارند و بعضى نزديكانشان كه آنها هم در دست نيستند. بنابراين شما كه آمديد نمى توانيد آثار جرم را در اين مدت آنطور كه بوده اسـت و آثـار خـيـانـت را آنـطـور كـه بـوده اسـت بـبـينيد همين قدر است كه بشنويد يا بعض معلولين ما هم كه حاضر در آن قضايا بودند شايد ديده باشيد.

next page

fehrest page

back page