آثار و بركات صلوات در دنيا، برزخ و قيامت

عباس عزيزى

- ۱ -


فهرست مطالب 
مقدمه :
فصل اول : آثار و بركات صلوات در دنيا
بخش اول : استعانت پيامبران از صلوات
1 - زنده شدن جوان مقتول
2 - سه بار بر محمد (ص ) صلوات بفرست !
3 - نجات بنى اسراييل
4 - توصيه خدا به موسى به صلوات زياد
5 - غلبه يهود به بركت صلوات
6 - صلوات ، علت خليل شدن ابراهيم
بخش دوم سيره معصومين در فرستادن صلوات
7 - چگونگى صلوات فرستادن
8 - شرط استجابت دعاى امت پيامبر
9 - سيره امام سجاد (ع )
10 - صلوات هم وزن عرش
11 - صلوات شفاعت كننده
12 - شاد كردن رسول خدا (ص )
13 - وقت صلوات امام رضا (ع )
14 - مناظره امام هشتم
15 - عبادت امام (ع ) در سفر
16 - صلوات و دعاى امام جواد (ع )
17 - دعاى قبل از طلوع خورشيد
بخش سوم ثواب صلوات
18 - صلوات در كلام الهى
19 - من از محاسبه ثواب عاجزم
20 - صلوات خدا بر صلوات فرستنده
21 - سؤ ال از ثواب صلوات در خواب
22 - ثواب ده هزار بار صلوات
23 - صلوات بهترين دعا
24 - صلوات فرستادن بر محمد و اهل بيت او
25 - يكبار صلوات فرستادن
26 - درود فرشتگان بر صلوات فرستنده
27 - صلوات و درود فرشتگان
28 - پاداش صلوات
29 - يك بار صلوات و بخشش ده خطا
30 - كامل ترين ذكر
31 - صلوات در آغاز دعا
32 - محبوب ترين عمل
33 - بهترين اعمال در آخرت
34 - صلوات هنگام ياد آورى نام پروردگار
35 - همراهى ملايك
36 - رهنمود پيامبر (ص )
37 - هنگام از دست دادن و يا نابودى چيزى
38 - صلوات خدا
39 - صلوات به معناى عهد
بخش چهارم : بركت صلوات
40 - باريدن طلا از آسمان
41 - سه صلوات و شيرين شدن عسل
42 - پر و پال ملك به واسطه صلوات
43 - رفع فقر
44 - اداى قرض
45 - خوشبو شدن روى به بركت صلوات
46 - بوى خوش دهان فقير
47 - صلواتى از اسرار
48 - درمان فراموشى
49 - اين از بركت صلوات است
50 - روييدن پر و بال به بركت صلوات
51 - رفع فقر به واسطه صلوات
52 - رفع نفاق
54 - يك صد بار صلوات
55 - خلاصى از دشوارى ها
56 - هنگام فراموشى
57 - قبول شدن حاجت
58 - نورانيت دل
59 - تندرستى و عافيت
60 - دعا قبل از طلوع خورشيد
61 - به يمن بركت توست !
بخش پنجم صلوات و بخشش گناهان
62 - انهدام گناهان
63 - بخشيده شدن گناهان آينده و گذشته
64 - درود ملايك بر صلوات فرستنده
65 - صلوات هنگام بوييدن گل
66 - بخشش گناهان
67 - طلب آمرزش با همه زبان
68 - از بين برنده گناهان
69 - خوشا به حال شما كه آمرزيده شديد
70 - نوشتن صلوات
71 - بخشش گناهان به اندازه ريگ بيابان
72 - محو شدن ده گناه
73 - آمرزش گناهان
74 - باقى نماندن چيزى از گناه
75 - پاك شدن سهر روز از گناه
76 - ريزش گناهان
77 - لطف الهى بكند كار خويش
78 - ثواب هفتاد و دو شهيد
79 - ثواب عادت به نوشتن ذكر صلوات
80 - رفع غيبت
بخش ششم : حفاظت مال و جان
81 - محفوظ ماندن عيال
82 - نجات ملا حسين كاشفى
83 - شهادت شتر
84 - نورى در بهشت
85 - رفع غم
86 - نجات اهل كشتى
87 - درمان سرطان با صلوات !
بخش هفتم : آثار صلوات همراه نماز
88 - صلوات در ركوع و سجود
89 - فرستادن صلوات بين نماز ظهر و عصر
90 - مايه تماميت نماز
91 - پاك شدن از گناهان يك سال
92 - شرط قبولى نماز
93 - ديدار امام قائم
94 - صلوات بعد از نماز جمعه
95 - پس از نماز صبح يا مغرب
بخش هشتم : استجابت دعا
96 - استجابت دعا
97 - خدا جواد تر از آن است
98 - شرايط استجابت دعا
99 - باز شدن درهاى آسمان براى دعا كننده
100 - در ميان دو صلوات
101 - صلواتى قبل از دعا
102 - قبولى دعا
103 - بالا رفتن دعا
104 - شرط قبولى دعا
105 - صلوات ، دعاى مردم
106 - معناى صلوات
107 - قرار دادن نام پيامبر (ص ) در دعا
108 - رفع موانع و حجاب ها
109 - امام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص )
110 - در حفظ او بكوشيد
111 - اجابت دعا
112 - هيچ دعايى به آسمان نمى رسد مگر...
بخش نهم : صلوات و رؤ ياهاى صادقانه
113 - ديدن مقصود در خواب
114 - بركت صلوات
115 - رويت نبى در خواب
116 - برآورده شدن نياز در خواب
117 - دستورالعملى براى خوب ديدن رسول خدا
118 رويت حضرت رسول
119 - صلوات ، رمز خواب ديدن پيامبر
120 - تشرف حضور پيامبر در خواب
121 - صلوات به صورت زيبا
122 - ما نيز زياد صلوات مى فرستيم
123 - مداومت صلوات رمز خواب ديدن پيامبر
124 - پيامبر نيز دائم الصلوات است !
125 - بوسيدن دهان صلوات فرستنده
بخش دهم : رسيدن صلوات به پيامبر
126 - خشنودى پيامبر
127 - جواب صلوات از پيامبر
128 - ملك طهليل مامور رساندن صلوات
129 - صلوات را مى شنوم و مى دانم
130 - ده صلوات پاداش يك صلوات
131 - فرشتگان قاصد صلوات به پيامبر
بخش يازدهم : آثار ترك صلوات
132 - شقى باد آن بنده
133 - مكان صلوات
134 - نظر لطف پيامبر
135 - بخيل ترين مردم
136 - مجلس حسرت و وبال
137 - پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله - فرمودند:
138 - شخص بدبخت
139 - ترك نوشتن صلوات
140 - اگر بنده اى صلوات را ترك كند
141 - بوى بهشت را استشمام نخواهد كرد
142 - گمراه ترين انسان
143 - قبول نماز
144 - فرد بدبخت
145 - بخيلواقعى
146 - گم كردن راه بهشت
بخش دوازدهم : آداب فرستادن صلوات
148 - نخست به ابراهيم صلوات بفرستيد!
149 - صلوات جامع
150 - صلوات ناقص
151 - حفظ قداست صلوات
152 - آغاز صلوات بر نام پيامبر
153. از بين برنده نفاق
154 - ذكر دنباله صلوات
155 - نسب آل محمد (ص )
156 - رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
157 - صلوات در تشهد نماز
158 - آثار صلوات بر محمد و آل او
بخش سيزدهم : زمان صلوات
159 - ماءموران ثبت صلوات
160 - سنت صلوات در جمعه
161 افضلاعمال روز جمعه
162 - توصيه به صلوات در روز جمعه
163 - امان بودن تا يك هفته
164 - صلوات بعد از عصر روز جمعه
165 - بيمه يك سال گناه
166 - اثر هزار صلوات در روز جمعه
167 - محو سيئات
168 - بهترين عمل در روز جمعه
169 - صلوات زياد در روز جمعه
170 - ياد خدا زمان صلوات
171 - صلوات در روز مبعث
172 - صلوات هنگام صداى گوش
173 - صلوات در ماه شعبان
174 - ترازوى عمل
175 - فرستادن صلوات پس از نماز صبح
176 - استغناى باطنى
بخش چهاردهم : مكان صلوات
177 - صلوات هنگام عبور از مسجد
178 - صلوات هنگام ورود به مسجد
179 - صلوات در مسجد
180 - بر من درود بفرستيد!
181 - وجوب فرستادن صلوات
182 - واجب بودن صلوات در همه مكان ها
183 - خطبه ازدواج در همه احوال
بخش پانزدهم : انواع ختم هاى صلوات
184 - ختم صلوات براى رفع حوايج
185 - دستور ختم صلوات
186 - ختم با طهارت
187 - ختم صلوات مجرب
188 - ختم صلوات براى شفاى مريض
189 - برآورده شدن صد حاجت
190 - او را دريابم
191 - صلوات و توسل به حضرت زينب (س )
192 - نحوه برآورده شدن حاجت از زبان شيخ بهايى
193 - دو ركعت نماز حاجت
194 - برآورده شدن حاجت كنار قبر حضرترسول (ص )
195 - صلوات و سه عنايت خداوندى
196 - توسل به حضرت رسول در هنگام غم و اندوه
197 - دعاى دائم الفضل در شب عيد فطر
198 - هديه به امام عصر (ع )
199 - چهل روز مداومت به صلوات
200 - توسل به حضرت رسول با صلوات
201 - يك اربعين صلوات فرستادن
202 - صلوات در راه ولايت على (ع ) و اهل بيت
203 - صلوات به روح شهداى كربلا
204 - صلوات براى رهايى از بند
205 - صلوات هديه به ارواح مؤ منين
206 - توسل به حمزه سيدالشهداء
207 - براى گشايش امور
208 - توسل به ام البنين
209 - توسل به ثامن الحج (ع )
210 - هديه به موسى بن جعفر
211 - توسلبه مسلم بن عقيل با صلوات
212 - توسل به ابوطالب و فاطمه بنت اسد
فصل دوم : آثار و بركات صلوات در عالم برزخ
تاءثير صلوات در برزخ
213 - قبر و محل برآورده شدن حاجت
214 - رفع عذاب قبر
215 - برترين اعمال در برزخ
216 - كرامت رسول الله در قبر
217 - رفع عذاب از همه اهل قبرستان
218 - چيره شدن ثواب صلوات بر گناهان
219 - فريادرسى صلوات در قبر
220 - نورانى شدن چهره در عالم برزخ
221 - كرامت صلوات در برزخ
222 - نورى در قبر
223 - ايمنى از تلخى جان كندن
224 - هنگام جان دادن
فصل سوم : آثار و بركات صلوات در قيامت
بخش اول : جايگاه ذاكر صلوات در قيامت
225 - روز جمعه در قيامت
226 - نزديك ترين افراد به پيامبر در قيامت
227 - گشايش هفتاد حاجت اخروى
228 - نور در قيامت
229 - روا شدن سى حاجت آخرت
230 - زير عرش الهى
بخش دوم : سنگينى صلوات در ترازوى اعمال
231 - صلوات در ماه رمضان
232 - سنگين ترين عمل در قيامت
233 - سنگينى حسنات
234 - افضل اعمال در قيامت
235 - ذخيره شدن صلوات براى قيامت
236 - سنگين ترين اعمال در ميزان
بخش سوم : مجوز عبور از صراط
237 - راهنماى عبور از صراط
238 - نور بالاى صراط
239 - نورى در صراط
بخش چهارم : شفاعت پيامبر از صلوات فرستنده
240 - روز قيامت شفيع توام
241 - شفاعت پيامبر در روز قيامت
242 - واجب شدن شفاعت
243 - شفاعت هزار پيامبر
بخش پنجم : محافظت از آتش جهنم
244 - محافظت از گرماى دوزخ
245 - رهايى از جهنم
246 - محافظت از آتش دوزخ
247 - راحتى مرگ
248 - تزويج حورالعين
249 - رفع عطش قيامت
250 - مانع آتش جهنم
251 - مانع ورود به آتش
بخش ششم : مقام و منزلت صلوات فرستنده در بهشت
252 - دوست پيامبر در بهشت اعلى
253 - درجات صلوات فرستاده بر پيامبر
254 - اعطاى هفتاد هزار قصر بهشتى
255 - تحفه اى در بهشت
256 - نوشيدن شراب سلسبيل
257 - صلوات امير المؤ منين در روز جمعه
258 - به جاى آوردن حق نعمت بهشت
259 شرط ورود به بهشت
260 درخت محبوبه در بهشت
261 - رضايت خداوند
262 مژده بهشت
263 از رفيقان پيامبر در بهشت
264 عمل ديگر
مقدمه : 
صلوات يعنى چه ؟
صلوات چه اثرى در روح انسان دارد؟
صلوات چه ذكرى است ؟
صلوات چه آثارى در دنيا و برزخ و قيامت دارد؟
صلوات يعنى پيامبر و آل او.
صلوات بهترين هديه از طرف خداوند براى انسان است .
صلوات تحفه اى از بهشت است .
صلوات روح را جلا مى دهد.
صلوات عطرى است كه دهان انسان را خوشبو مى كند.
صلوات نورى در بهشت است .
صلوات نور پل صراط است .
صلوات شفيع انسان است .
صلوات ذكر الهى است .
صلوات موجب كمال نماز مى شود.
صلوات موجب كمال دعا و استجابت آن مى شود.
صلوات موجب تقرب انسان است .
صلوات رمز ديدن پيامبر در خواب است .
صلوات سپرى در مقابل آتش جهنم است .
صلوات انيس انسان در عالم برزخ و قيامت است .
صلوات جواز عبور انسان به بهشت است .
صلوات انسان را در سه عالم بيمه مى كند.
صلوات از جانب خداوند رحمت است و از سوى فرشتگان پاك كردن گناهان و از طرف مردم دعا است .
صلوات برترين عمل در روز قيامت است .
صلوات سنگين ترين چيزى است كه در قيامت بر ميزان عرضه مى شود.
صلوات محبوب ترين عمل است .
صلوات آتش جهنم را خاموش مى كند.
صلوات زينت نماز است .
صلوات گناهان را از بين مى برد.
صلوات بهترين داروى معنوى است .
چه خوب است كه انسان دائم الصلوات باشد؛ چرا كه پيامبر نيز دائم الصلوات است .
چه خوب است هميشه زبان انسان مشغول ذكر صلوات باشد.
چه خوب است كه فضاى جامعه و محيط كار خود را معطر به صلوات كنيم .
چه قدر از عمر مى گذرد و حرف هاى بيهوده از زبان ما خارج مى شود كه دل انسان را سياه مى كند، صلوات فرستادن بهتر از سكوت و خيال بافى هاى بيهوده و سخنان بى ارزش است ، پس اگر زبان مشغول صلوات باشد هم به عمر خود ارزش داده ايم و هم روح خود را جلا و فضاى محيط خود را نورانى كرده ايم . بياييم دنيا و و عالم برزخ و قيامت خود را با صلوات بيمه كنيم . و با اين صلوات خداوند و اهل بيت عليهم السلام را خوشحال كنيم .
فصل اول : آثار و بركات صلوات در دنيا 
بخش اول : استعانت پيامبران از صلوات 
1 - زنده شدن جوان مقتول  
در ميان بنى اسراييل ، شخصى كشته شد كه قاتل او معلوم نبود،: خداوند وحى فرستاد كه گاوى را با صفات مخصوصى كشته ، يكى از اعضاى او را بر بدن مقتول بزنند تا او خبر از قاتل خود دهد. آن گاو نزد جوانى از بنى اسراييل بود كه خداوند به اين جوان عنايت كرد و صلوات را تعليم داده بود.
آن جوان در خواب ديد كه به او امر شد كه گاوش را نفروشد، مگر به امر مادرش . آن جوان از خواب برخاست ، بنى اسراييل نزد او آمدند تا گاو را از او بخرند، مادر جوان گفت : بايد پوست اين گاو را پر از طلا كنيد تا آن را به شما بفروشيم . آن ها راضى شده ، گاو را خريدند، سپس او را كشته و يكى از عضوهاى بدنش را بر پيكره مرده زدند. آن مرده زنده شد و خبر داد كه قاتل او پسر عمويش است .
بنى اسراييل گفتند: نمى دانيم كه كدام عجيب تر است : زنده شدن اين جوان يا ثروتمند شدن اين مرد.
خداوند به حضرت موسى (ع ) وحى كرد كه : به بنى اسراييل بگو كه اگر مى خواهند زندگى دنيايى آنها نيكو گردد و در آخرت نيز بهشت نصيب آن ها گردد، ذكرى را بگويند كه اين جوان بدان تمسك جست و آن صلوات بر محمد و آل محمد عليهم السلام مى باشد.
آن جوان به موسى (ع ) گفت : من چگونه اين اموال را از شر حسودانم و دشمنانم حفظ نمايم ؟
موسى گفت : بر اموالت صلوات بر محمد و اهل بيت طاهرينش بفرست تا خداوند ضرر هر دشمن و حسودى را از تو دفع نمايد.
بنى اسراييل نزد موسى آمدند و گفتند: ما همه اموال خود را به اين جوان بخشيديم ، دعايى كن كه خداوند نيز به ما روزى گسترده عنايت فرمايد.
موسى گفت : شما نيز به انوار مقدس اهل بيت توسل جوييد و بر محمد و اهل بيت او صلوات بفرستيد. آن ها نيز چنين كردند، سپس حق تعالى وحى فرستاد به موسى (ع ) كه : در فلان خرابه هزاران دينار طلا وجود دارد، آن را ميان خود قسمت نماييد.
اين فراوانى مال ، به سبب بركت صلوات بر محمد و اهل بيت او حاصل شد.
2 - سه بار بر محمد (ص ) صلوات بفرست !  
وقتى حضرت آدم (ع ) وارد بهشت شد، در بهشت حوران پاكيزه سرشت بسيار بودند؛ اما حضرت آدم با آن ها الفتى نداشت . وقتى حضرت حوا آفريده شد و آدم بر او نگريست از او پرسيد: تو چه كسى هستى ؟
حوا شرمگين شد و چيزى نگفت ، جبرييل به آدم گفت : اين حواست ، او را براى تو آفريده اند و او محرم و همدم توست .
حضرت آدم وقتى فهميد كه حوا متعلق به اوست خواست به سوى او دست دراز كند جبرييل گفت : اى آدم ! اگر او را مى خواهى ، بايد او را عقد كرده و برايش مهريه تعيين كنى .
آدم فرمود: اى برادر! تو مى دانى كه من پولى و نقدى ندارم چگونه او را عقد كنم ؟
جبرييل گفت : سه بار به حبيب خدا محمد مصطفى (ص ) صلوات بفرستى تا حوا بر تو حلال شود.
3 - نجات بنى اسراييل  
در تفسير امام حسن عسكرى - عليه السلام (1) در بيان آيه :
و اذ نجيناكم من آل فرعون يسومونكم سوء العذاب يذبحون ابناءكم و يستحيون نساءكم و فى ذلكم بلاء من ربكم عظيم (2)؛
اى گروه بنى اسراييل ! به ياد آوريد را وقتى را كه نجات داديم ما، شما را از آل فرعون كه عذاب مى كردند شما را، به عذاب سخت . مى كشتند پسران شما را، و زنده مى گذاشتند زنان شما را. و در اين ، امتحان عظيمى بود از جانب پروردگار شما.
مذكور است كه : از جمله عذاب شديد آن قوم ، يكى آن بود كه بنى اسراييل را براى عمل بنايى مى بردند و مى ترسيدند كه بگريزند.. به اين سبب ، پاهاى ايشان را در بند مى گذاشتند. و به ايشان مى گفتند كه گل را برداشته ، بر نردبان بالا بريد، و بسا بود كه مى افتادند و مى مردند، يا زمين گير مى شدند.
تا آن كه حق تعالى به موسى - عليه السلام - وحى كرد:
به ايشان بگو، كه پيش از شروع ، بر محمد و آل طيبين آن حضرت - عليهم السلام - صلوات فرستند، تا آن كه برايشان سبك و آسان گردد. و چنان كردند: و برايشان آسان گرديد.
و امر نمود به آن كسانى كه در اول عمل فراموش مى كردند، و مى افتادند و زمين گير مى شدند كه صلوات بخوانند و اگر خود نمى دانستند بخوانند، ديگرى برايشان بخواند. و چون چنين مى كردند، شفا مى يافتند.
و سبب كشتن پسران بنى اسراييل ، اين بود كه به فرعون گفته بودند: در ميان بنى اسراييل ، مولودى خواهد آمد كه هلاك تو بر دست او واقع خواهد شد. و فرعون ، امر نمود كه پسران ايشان را بكشند، و زنان ايشان را حيله ها مى كردند كه حامله نشوند. و اگر حامله مى شدند فرزند خود را مى بردند، و در صحراها و زمين هاى گود پنهان مى كردند، و ده مرتبه صلوات بر محمد و آل او - صلوات الله عليهم - مى فرستادند. و حق تعالى ملكى را مى فرستاد كه آن كودك را تربيت نمايد؛ و از انگشت او شير جارى مى كرد كه آن را بمكد؛ و از انگشت ديگرش ، طعام كه ملايم آن بود، جارى مى ساخت . و از فرزندان بنى اسراييل ، آن چه سالم ماندند، بيشتر بودند از آن چه كشته شدند. و زنان بنى اسراييل را كه زنده مى گذاشتند، آنها را كنيزان خود قرار مى دادند.
پس بنى اسراييل به نزد موسى - عليه السلام - رفتند، و گفتند: اين گروه ، بر دختران و خواهران ما قرعه مى اندازند.
موسى به آنها امر كرد كه وقتى مردى از آن گروه ، قصد شما نمايد، بر محمد و آل طاهرين آن حضرت - صلوات الله عليهم - صلوات فرستيد. و آن زنان ، صلوات مى فرستادند. و خدا هر كه را كه قصد ايشان كرده بود، از ايشان باز مى داشت به اين كه مشغول شغل مى گرديد، يا به مرضى گرفتار مى شد، يا زمين گير مى گرديد، يا اين كه بر آن زن رحم مى كرد، و از آن زن مى گذشت .
و اتفاق نشد كه مردى از قوم فرعون ، بر زنى از بنى اسراييل برسد، و حق تعالى به واسطه صلوات ايشان را نجات ندهد.
4 - توصيه خدا به موسى به صلوات زياد  
حق تعالى به موسى پيامبر خطاب نمود:
مى خواهى من به تو نزديك تر باشم از كلام تو به زبان تو و از ديدن تو به چشم تو و از روح تو به بدن تو و از انديشه تو به دل تو، به حبيب من محمد مصطفى - صلى الله عليه و آله - صلوات بسيار فرست .
5 - غلبه يهود به بركت صلوات  
خداوند به يهوديان وحى فرمود كه :
هر گاه دچار مصيبتى شدند، با صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت آن حضرت خود را نجات دهند.
ده سال قبل از ظهور پيامبر اسلام ، دو قبيله اسد و غطفان با گروهى از مشركان ، به يهوديان حمله كردند، يهوديان خدا را با صلوات بر پيامبر صدا زده و مشركان را شكست دادند.
پس از اين شكست دو قبيله اسد و غطفان ، سپاهى در حد سى هزار نفر را تشكيل داد و به جنگ يهوديان كه سيصد تن بيش نبودند آمدند، مشركان ، آب و غذا را از يهوديان منع كردند و به آنها گفتند: ما همه شما را كشته ، فرزندان و زنان شما را اسير نموده و اموال تان را غارت مى كنيم .
يهوديان اين بار با صلوات بر محمد و اهل بيت او عليهماالسلام خود را نجات دادند، به اين ترتيب كه پس از فرستادن صلوات ، با وجودى كه فصل تابستان بود باران باريد، و كاروانى كه حامل آذوقه بود نيز مخفيانه وارد قلعه يهوديان شد. در حالى كه مشركان در خواب بودند.
پس از آن كه از خواب بيدار شدند، گفتند: جنگ را زودتر آغاز كنيم ؛ زيرا يهوديان هم تشنه و هم گرسنه اند.
يهوديان گفتند: خداوند به ما هم طعام رسانيد و هم آب و ما قادر بوديم وقتى كه شما در خواب بوديد شما را بكشيم ؛ اما اين كار را نكرديم .
مشركان كه جريان را اين گونه ديدند، باز هم بر عناد خود افزودند و به يهوديان پيشنهاد مبارزه دادند، يهوديان اين بار نيز با تمسك به صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله بر سى هزار مشرك پيروز شدند، در حالى كه تعداد آن ها سى صد نفر بيش نبود.
اين بود، يارى كردن حق تعالى ، يهود را بر مشركان ، به سبب آن كه بر محمد و اهل بيت آن حضرت صلوات فرستادند.
6 - صلوات ، علت خليل شدن ابراهيم  
امام حسن عسكرى - عليه السلام - فرمود:
انما اتخذ الله ابراهيم - عليه السلام - خليلا لكثرة صلواته على محمد و اهل بيته صلواة الله عليهم اجمعين ؛
خداوند حضرت ابراهيم - عليه السلام - را خليل خود انتخاب كرد؛ براى اين كه او بر محمد - صلى الله عليه و آله - و خاندانش كه درود خدا بر آنان باد، زياد صلوات مى فرستاد. (3)
بخش دوم سيره معصومين در فرستادن صلوات 
7 - چگونگى صلوات فرستادن  
عبدالرحمن بن كثير مى گويد: به امام صادق - عليه السلام - عرض كردم :
ما در وقت صلوات فرستادن چه بگوييم ؟
فرمود بگوييد:
اللهم انا نصلى على محمد نبيك و على آل محمد كما امرتنا به و كما انت صليت عليه .
سپس فرمود: ما نيز چنين صلوات مى فرستيم .
8 - شرط استجابت دعاى امت پيامبر  
شخص يهودى خدمت امير المؤ منين على - عليه السلام - آمد، و از فضل خاتم الانبياء - صلى الله عليه و آله - بر ساير انبياء - عليهم السلام - سؤ ال نمود، و گفت كه حق تعالى ملايكه را به سجده آدم - عليه السلام - امر كرد.
آن حضرت فرمود: افضل از آن را به محمد - صلى الله عليه و آله - كرامت نموده ؛ زيرا كه خود بر او صلوات فرستاد، و به ملايكه امر فرمود كه بر او صلوات فرستند، و عبادت عباد را تا روز قيامت ، در صلوات بر آن حضرت قرار داد، و فرمود كه : ان الله و ملائكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما و هر كه در حال حيات يا بعد از وفات آن حضرت ، بر او صلوات فرستد، حق تعالى به هر صلواتى ده صلوات بر آن كس مى فرستد، و ده حسنه به او عطا مى فرمايد.
و هر كه بعد از وفات آن جناب ، بر او صلوات فرستد، آن حضرت مطلع مى شود و بر آن كس صلوات و سلام مى فرستد، مثل صلواتى كه فرستاده است و حق سبحانه و تعالى ، دعاى امت او را، در هر چه از پروردگار سؤ ال نمايند، موقوف مى دارد و به اجابت نمى رساند، تا آن كه بر آن حضرت صلوات فرستند. و اين برزگ تر و عظيم تر است از آن چه به آدم - عليه السلام - عطا فرمود.

9 - سيره امام سجاد (ع )  
اللهم صل على محمد و آله ، فى كل اوان وقت و كل و على كل حال عدد ما صليت على من صليت عليه ، و اضعاف ذلك كله بالاضعاف التى لا يحصيها غيرك ، انك فعال لما تريد. ؛
بار خدايا! بر محمد و آل او درود فرست ، در هر هنگام و هر زمان و بر هر حال ، به شماره درودى كه فرستاده اى بر هر كه درود فرستاده اى . و چندان برابر همه آنها، به چندان برابرى كه جز تو آنها را نتواند شمرد؛ زيرا تو هر چه بخواهى ، به جا آورنده اى . (4)
10 - صلوات هم وزن عرش  
رب صل عليهم زنة عرشك و مادونه ، و ملاء سمواتك و ما فوقهن ، و عدد ارضيك و ما تحتهن و ما بينهن ، صلوة تقربهم منك زلفى ، و تكون لك و لهم رضى ، و متصلة بنظائرهن ابدا. ؛
پروردگارا! برايشان درود فرست ، هم وزن عرش خود و آن چه زير عرش ‍ است (همه عالم )؛ و مقدار آن چه آسمان هايت و آن چه در بالاى آن هاست را پر گرداند؛ و مقدار شماره زمين هايت و آن چه در زير آنها و ميان آنهاست (را پر سازد)؛ درودى كه ايشان را به كمال قرب تو رساند؛ و براى تو و ايشان خوشنودى ؛ و هميشه به مانندهاى آن ، درودها پيوسته باشد. (5)
11 - صلوات شفاعت كننده  
اللهم صل على محمد و اله ، كما هديتنا به ، و صل على محمد و اله ، كما استنقذ تنابه ، و صل على محمد و اله صلوة تشفع لنا يوم القيمة و يوم الفاقة اليك ، انك على كل شى ء قدير، و هو عليك يسير ؛
بار خدايا! بر محمد و آل او درود فرست ، چنان كه ما را به سبب او (به راه حق ) هدايت نمودى . و بر محمد و آل او درود فرست ، چنان كه ما را به وسيله آن حضرت از (جهل و نادانى ) رهانيدى و بر محمد و آل او درود فرست ، درودى كه ما را روز رستاخيز و روز نيازمندى به تو شفاعت نمايد؛ زيرا تو بر هر چيز توانايى ، و آن بر تو آسان است . (6)
12 - شاد كردن رسول خدا (ص )  
از حضرت امام صادق - عليه السلام - روايت شده كه :
هر كه خواهد كه شاد گرداند محمد و آل آن حضرت را - صلوات الله عليهم - به اين نحو، به ايشان صلوات فرستد:
اللهم يا اجود من اعطى و يا خير من سئل و يا ارحم من استرحم . اللهم صل على و محمد و آله فى الاءولين و صل على محمد و آله فى الآخرين و صل على محمد و آله فى الملاء الاءعلى و صل على محمد و آله فى المرسلين . اللهم اعط محمدا و آله الوسيلة و الفضيلة و الشرف و الرفعة و الدرجة الكبيره . اللهم انى آمنت بمحمد - صلى الله عليه و آله - و لم اءره فلا تحرمنى يوم القيامة رؤ يته و ارزقنى صحبته و توفنى على ملته و اسقينى من حوضه مشربا رويا سائغا هنيئا لا اظماء بعده ابدا انك على كل شى ء قدير. اللهم انى آمنت بمحمد صلى الله عليه و آله و لم اءره فعرفنى فى الجنان وجهه . اللهم بلغ محمدا صلى الله عليه و آله منى تحية و سلاما.
13 - وقت صلوات امام رضا (ع )  
امام رضا - عليه السلام - هنگام صبح پس از نماز و پس از سلام ، در جايگاه نماز مى نشست و به تسبيح و حمد و تكبير و تهليل خدا مشغول مى شد، و به پيامبر و آل او صلوات مى فرستاد تا اين كه خورشيد طلوع مى كرد. (7)
14 - مناظره امام هشتم  
در مجلس ماءمون در حضور امام هشتم ، سخن از مسئله اى به ميان آمد كه به پيامبر گفته بودند كه سلام دادن به شما را مى دانيم ؛ ولى صلوات بر شما چگونه است ؟
پيامبر پاسخ فرمود: تقولون اللهم صل على محمد و آل محمد كما صليت و باركت على ابراهيم و آل ابراهيم انك حميد مجيد
ماءمون به اهل مجلس خود كه همه از علماى مذاهب اسلامى بودند گفت : آيا در اين باره (صلوات بر پيامبر به صورت فوق ) اختلافى به چشم مى خورد؟
آنها گفتند: نه و در اين باره همه امت (مذاهب ) متفق اند ماءمون به امام هشتم گفت : آيا درباره آل پيامبر توضيحى داريد؟
امام فرمود: به من بگوييد مراد از يس و القرآن الحكيم كيست ؟
آنان گفتند: شكى نيست كه منظور از يس محمد صلى الله عليه و آله است . (8)
15 - عبادت امام (ع ) در سفر  
رجاء بن ابى ضحاك ، فرمانده ماءموران براى آوردن امام رضا - عليه السلام - در ضمن شرح عبادت هاى شبانه روزى امام مى گويد:
امام رضا - عليه السلام - هنگامى كه صبح مى كردند، نماز را مى خواند، پس از سلام ، در جايگاه نماز مى نشست و به تسبيح و حمد و تكبير و تهليل خدا مشغول مى شد، و به پيامبر و آل او صلوات مى فرستاد تا اين كه خورشيد طلوع مى كرد. (9) (10)
16 - صلوات و دعاى امام جواد (ع )  
امام جواد - عليه السلام در دعاى هر روزه ماه مبارك رمضان عرضه مى دارد:
اى آن كه پيش از همه چيز بوده ؛ سپس همه چيز را آفريده ؛ سپس باقى مى ماند، در حالى كه همه چيز فانى مى شود.
اى آن كه چيزى مانندش نيست ؛ و اى آن كه نه در آسمان هاى فراتر، و نه در زمين هاى فرو تر، و نه روى آنها، و نه زير آنها، و نه در ميان آنها معبودى جز او نيست ، كه پرستيده شود.
تو را حمد مى كنم ، حمدى كه هيچ كس - جز تو - را ياراى شمردن آن نباشد.

پس درود فرست بر محمد و آل محمد، درودى كه هيچ كس - جز تو - را ياراى شمردن آن نباشد. (11)
17 - دعاى قبل از طلوع خورشيد  
امام عسگرى عليه السلام قبل از طلوع خورشيد اين دعا را مى خواند:
اى اولى كه قبل از او نيست : و اى آخرى كه غير او آخرى نيست ، اى قيومى كه انتهايى براى قدمتش نيست ، اى عزيزى كه براى عزتش انقطاعى نيست ، اى چيره و قادرى كه در سلطنتش ضعفى نيست ، اى كريمى كه نعمتش دايمى است .
در پيشگاه تو نيازهايم را تقديم مى دارم و مى خواهم كه بر محمد و اهل بيتش عليه السلام درود فرستى .
(12) (13)
بخش سوم ثواب صلوات 
18 - صلوات در كلام الهى  
ان الله و ملائكته يصلون على النبى ، يا ايها الذين امنوا صلوا عليه و سلموا تسليما ؛
خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستد، اى كسانى كه ايمان آورده ايد، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملا تسليم فرمان او باشيد. (14)
از امام كاظم عليه السلام درباره معناى درود خدا و فرشتگان و مؤ منان در آيه خداوند و فرشتگان او بر پيامبر درود مى فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بر او درود فرستيد و به فرمانش به خوبى گردن نهيد. سؤ ال شد، فرمود: درود فرستادن خدا، نوعى رحمت از جانب اوست و درود فرشتگان ستايشى است از آنها نسبت به رسول خدا و درود مؤ منان ، دعايى است از آنها براى پيامبر.
امام صادق عليه السلام نيز درباره همين آيه مى فرمايد: پيامبر را ثنا گوييد و به او سلام فرستيد! (يا به فرمانش گردن نهيد.)
19 - من از محاسبه ثواب عاجزم  
رسول خدا - صلى الله عليه و آله - فرمود:
وقتى به معراج رفتم ديدم ملكى را كه هزار هزار دست دارد يك ميليون و هر دستى هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتى هزار هزار پند دارد.
آن ملك گفت : من حساب دانه هاى قطرات باران را مى دانم كه چند تا در صحرا و چند دانه در دريا مى بارد، و عرض كرد: تعداد قطرات باران را از ابتداى خلقت تا حال را مى دانم آن وقت عرض كرد: حسابى است كه من از محاسبه آن عاجزم .
فرمود: چيست ؟
عرض كرد: هر گاه جماعتى از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم .
اللهم صل على محمد و آله محمد
20 - صلوات خدا بر صلوات فرستنده  
احمد حنبل ، در مسند خود، از عبدالرحمن بن عوف روايت كرده است :
روزى رسول خدا - صلى الله عليه و آله - از مدينه بيرون رفت ، وارد نخلستان شد، به سجده رفت . سجده آن جناب ، آن قدر طول كشيد كه من ترسيدم مبادا آن حضرت ، وفات كرده باشد. آمدم به آن حضرت نگريستم . سر مبارك را از سجده برداشت ، و فرمود: تو را چه مى شود؟
من صورت حال را به عرض رسانيدم . فرمود: جبرييل بر من نازل شد، و گفت مى خواهى تو را بشارت دهم ؟ به درستى كه حق تعالى فرمود: هر كه بر تو صلوات فرستد، من بر او صلوات مى فرستم . و هر كه بر تو سلام گويد، من بر او سلام مى گويم .
21 - سؤ ال از ثواب صلوات در خواب  
در دارالسلام محدث نورى رحمه الله عليه مى فرمايد:
در خواب ديدم گويا سوار بر اسب با جمعيت بسيارى از بالاى كوه بلندى پايين مى آييم ، ناگهان متوجه شدم كه رسول خدا - صلى الله عليه و آله - سواره در پيش روى ماست و ما پشت سر آن حضرت - صلى الله عليه و آله - حركت مى كنيم و بين ما و آن بزرگوار - صلى الله عليه و آله - اندكى فاصله هست ، و كسى با آن حضرت - صلى الله عليه و آله - نيست .
در اين موقع از اسب پياده شده و از جمعيت جلو افتادم خود را به آن حضرت رساندم ، مهار اسبش را گرفتم و بر او سلام نمودم و عرضه داشتم : ثواب كسى كه بگويد - و يكى از اذكار معروف از تهليل (15) و حولقه (16) و صلوات را بيان داشتم كه پس از بيدارى آن را فراموش كردم - چيست ؟
رسول خدا - صلى الله عليه و آله - با تبسم به من توجه نمود و فرمود: درباره چه كسى ؟
دريافتم كه مقصود آن حضرت - صلى الله عليه و آله - اين است كه ثواب براى هر گوينده اى نيست . عرضه داشتم : كسى كه ايمان به خدا و شما و - ائمه عليهم السلام - داشته باشد.
فرمود: خداوند به او پنج گنج عطا مى كند. معدن كبريت كه از آن طلا بيرون مى آيد، و دوم معدن ياقوت ، و آن گاه بقيه را مشابه آن دو بيان فرمود.
و من ترتيب آنها را فراموش كردم و آن گاه سكوتى كرد و در حالى كه ما پشت آن حضرت - صلى الله عليه و آله - حركت مى كرديم دوباره به من نگاه كرد و با تبسم فرمود: اما معدن اول منم . و باقى معادن را به ساير پنج تن آل عبا تاءويل نمود.
در اين موقع چنان سرور و خوشحالى به من دست داد كه جز خدا كسى نمى داند. تا اين كه به پايين كوه رسيديم و آن گاه آن حضرت - صلى الله عليه و آله - از كوه ديگرى بالا رفت و من همراه جمعيت باز گشتم . و پس از يك ماه خداوند زيارت خانه اش و زيارت قبر پيامبرش - صلى الله عليه و آله - را نصيب من فرمود.
22 - ثواب ده هزار بار صلوات  
شخصى نزد سلطان محمود سبكتكين آمد و گفت : مدتى بود كه مى خواستم رسول خدا - صلى الله عليه و آله - را در خواب ببينم ، و عرضى كه دارم به آن غمخوار بگويم . قضا را، سعادت مساعدت نمود و در شب گذشته ، به اين دولت رسيدم . جمال با كمال آن عديم المثال را در خواب ديدم . وقتى چون آن جناب را خوشحال يافتم ، قدم در بساط جراءت گذاشتم و گفتم : يا رسول الله ! هزار درهم قرض دارم ، و بر اداى آن قادر نيستم ، و مى ترسم كه اجل رسد، و آن وام در گردن من بماند.
آن حضرت فرمود: برو به نزد محمود سبكتكين ، و آن مبلغ را از او بستان .
عرض كردم : شايد از من باور نكند و نشان طلبد.
فرمود: به او بگو به آن نشان كه در اول شب چون تكيه مى كنى ، سى هزار مرتبه به من صلوات مى فرستى و در آخر شب كه بيدار مى شوى ، سى هزار مرتبه ديگر بر من صلوات مى فرستى .
سلطان از شنيدن اين داستان گريه كرد و آن مرد را تصديق نمود و قرض او را ادا كرد و هزار درهم ديگر نيز به او بخشيد.
اركان دولت ، تعجب نموده ، گفتند: اى سلطان ! اين مرد را در اين سخن محال تصديق مى كنى ؛ و حال آن كه ما در اول شب و آخر شب با توييم .
نمى بينيم كه به فرستادن صلوات اشتغال نمايى و اگر كسى در تمام اوقات شبانه روزى به فرستادن صلوات اشتغال نمايد، نمى تواند كه شصت هزار مرتبه صلوات فرستد. پس چگونه در اين صورت در اول و آخر شب ميسر مى گردد؟ سلطان گفت كه : من از علما شنيده ام كه هر كه يك بار به صلوات مذكوره صلوات فرستد چنان است كه ده هزار بار صلوات فرستاده ، و من در اول شب سه مرتبه ، و در آخر شب سه مرتبه اين صلوات را مى خوانم و چنان مى دانم كه شصت هزار بار صلوات فرستاده ام . پس پس از اين درويش ‍ كه پيغام آن حضرت را آورده است ، راست مى گويد. و اين گريه من از شادى است .
23 - صلوات بهترين دعا  
عبدالسلام (بن عبدالرحمن ) بن نعيم گويد: به امام صادق - عليه السلام - عرض كردم : من داخل كعبه شدم و دعايى به خاطرم نيامد جز صلوات بر محمد - صلى الله عليه و آله - فرمود: آگاه باش مانند تو در فضيلت و ثواب كسى از خانه خدا بيرون نيامده است . (17)
24 - صلوات فرستادن بر محمد و اهل بيت او
امام صادق - عليه السلام - فرمود: در پاره اى از كتاب ها يافتم كه هر كس ‍ بر محمد و آل محمد - عليهم السلام - صلوات بفرستد، خداوند يك صد حسنه در نامه عملش بنويسد، و هر كس (بر محمد و اهل بيتش صلوات فرستد به اين طريق كه ) بگويد:
صلى الله على محمد و اءهل بيته
خداوند براى او هزار حسنه بنويسد. (18)
25 - يكبار صلوات فرستادن  
امام صادق - عليه السلام - فرمود:
هنگامى كه نام پيغمبر - صلى الله عليه و آله - برده مى شود بر آن حضرت بسيار صلوات بفرستيد؛ زيرا هر كس يك بار بر او صلوات فرستد خداوند هزار بار در هزار صف فرشتگان بر وى صلوات فرستد، و هيچ مخلوقى باقى نمى ماند مگر اين كه بر آن بنده صلوات فرستد از جهت صلوات خداوند و فرشتگانش بر او، و دست نكشد از اين ثواب ها و بى رغبتى ننمايد؛ مگر نادان خودبين كه خدا و رسول از وى بيزارند.
شرح : مرد از صلوات خداوند و فرشتگان فرو ريختن رحمت و بركت و لطف و كرامت و نعمت خدا است بر بنده خويش .
26 - درود فرشتگان بر صلوات فرستنده  
رسول خدا - صلى الله عليه و آله - فرمود:
من صلى على صلى الله عليه و ملائكته فمن شاء فليقل و من شاء فليكثر. ؛
هر كس بر من صلوات و درود فرستد، خدا و فرشتگانش بر وى صلوات و درود مى فرستند. هر كه خواهد كم و هر كه خواهد بسيار اين عمل را انجام دهد.
27 - صلوات و درود فرشتگان  
اسحاق بن فروخ از امام صادق - عليه السلام - فرمود:
اى اسحاق بن فروخ ! هر كه ده بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد، خدا و فرشته ها صد بار بر او صلوات بفرستند و هر كه صد بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد، خدا و فرشته ها هزار بار بر او صلوات فرستند، آيا نشنيده اى گفته خداى عزوجل را (سوره احزاب ، آيه ، 43): اوست آن خداوندى كه رحمت مى فرستد بر شما و هم فرشته هايى كه رحمت مى خواهند براى شما تا بيرون آورند شماها را از تاريكى ها و تيرگى ها به سوى روشنى و خدا درباره مؤ منان مهربان است . (19)
28 - پاداش صلوات  
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: صلوات بر محمد و آل او، معادل با پاداش و ثواب تسبيح و تكبير گفتن است .
29 - يك بار صلوات و بخشش ده خطا  
رسول خدا - صلى الله عليه و آله - فرمودند: هر كس بر من يك بار درود فرستد، خدا بر او ده بار درود خواهد فرستاد و ده خطا را از او برطرف خواهد ساخت و ده درجه را برايش بالا خواهد برد.
30 - كامل ترين ذكر  
امام رضا - عليه السلام - فرمود:
صلوات بر محمد و آل او، معادل است با ذكر سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر.
31 - صلوات در آغاز دعا  
امام صادق عليه السلام فرمود:
لازم است بر هر يك از شما كه هنگام اظهار حاجت در پيشگاه خداوند بزرگ ، با ستايش الهى آغاز كند و به تمجيد پيامبر و آل او بپردازد. سپس به تقصيرها و گناهان خود اعتراف كند و پس از آن حاجت خود را در ميان نهد. (20)
32 - محبوب ترين عمل  
پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله - فرمود: از جبرييل پرسيدم : محبوب ترين اعمال كدام است ؟ پاسخ داد: صلوات و درود بر شما اى محمد! و محبت على بن ابى طالب .
33 - بهترين اعمال در آخرت  
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
بهترين اعمال در آخرت سه چيز است :
1 - صلوات بر محمد و آل محمد
2 - آبرسانى به تشنه ها
3 - حب و دوستى على بن ابى طالب

34 - صلوات هنگام ياد آورى نام پروردگار  
مردى از امام هشتم عليه السلام از تفسير آيه و ذكر اسم ربه فصلى سؤ ال كرد، فرمود: مراد اين است كه هر گاه نام پروردگار متعال ، بر زبان آمد، بر محمد و آل محمد درود و صلوات ، تقديم شود. (21)
35 - همراهى ملايك  
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هميشه كاروانى از ملايك به امر الهى در عالم در حركت اند و هنگامى كه به جلسه ذكر و صلوات مى رسند، به يكديگر مى گويند: فرود آييد! وقتى كه فرود آمدند، اهل جلسه را در هنگام دعا با آمين گفتن و در هنگام صلوات نيز با صلوات ، همراهى مى كنند و در پايان به يكديگر مى گويند: خوشا به حال افراد اين جلسه كه خدا آنان را آمرزيد!
36 - رهنمود پيامبر (ص )  
ابو سعيد خدرى مى گويد: عمار ياسر به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : دوست دارم تا به قدر عمر نوح در ميان ما زندگى كنى ! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى عمار! زندگى من در ميان شما براى شما خير است و فوت من نيز شر نخواهد بود؛ چرا كه در حال حيات من ، پيش من مى آييد و عرض حال مى كنيد و من هم از خدا براى شما طلب غفران مى كنم ؛ ولى پس از وفات من ، صلوات بفرستيد؛ زيرا اسم هاى شما، پدر و مادران تان و اقوام تان بر من عرضه خواهد شد، اگر در آن ليست اسامى ، اعمال نيك شما ضبط شده باشد، خدا را سپاس مى گويم و اگر غير آن باشد از خداوند متعال براى شما، طلب غفران از گناهان شما را دارم .)) (22)
37 - هنگام از دست دادن و يا نابودى چيزى  
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه چيزى از بين رفت بگو: اللهم صل على محمد و آل محمد.
38 - صلوات خدا  
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: جبرييل بر من نازل شد و گفت : خداوند متعال مى فرمايد: هر كس كه بر تو صلوات بفرستد، من و فرشتگانم ده بار بر او صلوات مى فرستيم و كسى كه بر تو سلام دهد من و فرشتگانم ده بار بر او سلام مى دهيم .
39 - صلوات به معناى عهد  
حضرت موسى بن جعفر از پدر بزرگوار خود عليه السلام نقل فرمود: هر كه بر پيامبر صلوات مى فرستد، به اين معنى است كه من بر عهد و پيمان خود هستم آن عهد و پيمانى كه وقتى خداوند در عالم ذر فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم ، همه گفتند: بلى .
بخش چهارم : بركت صلوات 
40 - باريدن طلا از آسمان  
در حكايات الصالحين آورده اند كه :
فقيرى محتاج و عيالوار، براى طلب پول از خانه بيرون آمد، نمى دانست كه به كجا برود. ناگاه گذارش به كنار مجلس واعظى افتاد كه حاضران را به فرستادن صلوات ترغيب مى فرمود. آن فقير در آن جا ايستاد و شنيد كه واعظ مى گفت : در فرستادن صلوات ، تقصير مكنيد كه اگر توانگر بر آن سرور صلوات فرستد، در مالش بركت به هم مى رسد و اگر فقير صلوات فرستد، حق تعالى از آسمان روزى بر او مى فرستد.
آن فقير از آن مجلس بيرون رفت و به فرستادن صلوات مشغول شد؛ بعد سه روز، از ويرانه اى مى گذشت ، پايش به سنگى خورد. آن سنگ كنده شد و سبوى پر از زر، در زير آن سنگ ظاهر گرديد.
آن مرد گفت : وعده روزى من از آسمان است ، و روى زمين را نمى خواهيم ، و آن سنگ را در جاى خود گذاشت و به خانه آمد، صورت حال را با زن گفت . آن مرد، همسايه اى داشت كه يهودى بر بام خانه خود بود؛ و حكايت آن مرد را كه با زنش مى گفت ، شنيد. و فى الحال ، از بام فرود آمده ، به ويرانه رفت ، آن سبو را برداشته ، به خانه آمد. وقتى سر آن را گشود، ديد كه سبو، پر از مار و عقرب است . به اطرافيان خود گفت : اين همسايه مسلمان ، دشمن ما است . وقتى كه من در بام بودم ، فهميد، و آن سخن را براى اين گفت كه در طمع افتم ، و آن سبو را به خانه آورم ، و از آن ضررى به من رسد. پس بهتر آن است كه آن را به بام برده از راه ، روزنه ، در خانه او ريزم ، تا آن كه ضررى را كه براى من مى خواست ، به خودش برگردد.
به بام آمد، در وقتى كه آن زن فقير، به شوهر خود مى گفت : روا باشد كه تو سبوى پر از زر بيابى و آن را بگذارى و ما در فقر و تنگدستى باشيم ؟
آن مرد مى گفت : من اميدوارم كه روزى ما از آسمان نازل شود.
ناگاه يهودى ، سر سبو را گشود و آن را سرنگون ساخت ؛ آن مرد، آوازى شنيده سر را بالا كرده ديد كه از روزنه خانه او، زر فرو ريخت . فرياد زد: اى زن ! اين زر است كه از آسمان فرو مى ريزد، و آن زرها را بر مى داشت ، و صلوات مى فرستاد.
وقتى يهودى ديد كه از سبو زر مى ريزد، آن را برداشت ، در آن مكان ، ديد كه همان مار و عقرب است . باقى را نيز، در خانه درويش ريخت ، و همه زر سرخ بود. آن يهودى دانست كه اين سرى است از اسرار غيبى كه به ظهور مى رسد. در خاطرش گذشت كه اين همان حكم آب نيل دارد، كه در زمان حضرت موسى على نبيا و آله و عليه السلام در نظر قبطى خون مى نمود، و در نظر سبطى آب بود. و فى الحال ، آن درويش را به بام طلبيده ، به دست او مسلمان شد و از بركت صلوات بر آن حضرت ، مسلمان را دولت غناء، و يهودى را سعادت اسلام روزى شد.
41 - سه صلوات و شيرين شدن عسل
روزى رسول خدا - صلى الله عليه و آله - در نخلستان نشسته بود، و امير المؤ منين (عليه السلام در خدمت آن جناب بود ناگاه زنبور عسلى به نزد آن حضرت آمد، گرد آن حضرت مى گرديد. آن جناب - صلى الله عليه و آله و سلم ؛ به امير المؤ منين - عليه السلام - فرمود: اين زنبور مى خواهد كه ما را ضيافت كند. مى گويد كه قدرى عسل در فلان موضع گذاشته ام . امير المؤ منين - عليه السلام - را بفرست كه آن را بياورد.
امير المؤ منين - عليه السلام - رفت ، و آن عسل را حضور پيامبر آورد.
رسول خدا - صلى الله عليه و آله - از آن زنبور پرسيد: خورش شما شكوفه تلخ است ، به چه سبب در درون شما شيرين مى گردد؟
عرض كرد: آن به بركت جناب شماست ؛ زيرا كه هرگاه كه قدرى از شكوفه در درون ما، در مى آيد، فى الحال الهام الهى به ما مى رسد كه سه نوبت بر شما صلوات فرستيم و به بركت آن صلوات ، شكوفه تلخ در درون ما شيرين مى شود.
42 - پر و پال ملك به واسطه صلوات  
حق - سبحانه و تعالى - به ملكى فرمود كه فلان شهر را ويران كن .
وقتى آن ملك به آن شهر آمد، گريه كودكان و ناله زنان و فرياد چهارپايان را شنيد، برايشان رحم نموده و بر ويرانى آن شهر اقدام نكرد. تند باد قهر، از مهيب جلال وزيده ، پر و بال آن ملك را در هم شكست ؛ و از بالا رفتن بر افلاك ، محروم و مهجور ماند.
روزى جبرييل - عليه السلام - او را گريان و نالان بر روى خاك افتاده ديد. دلش بر پريشان حالى و شكسته بالى آن ملك سوخت . حال عجز و بيچارگى و ضعف و آوارگى او را به بارگاه جلال عرض كرد.
خطاب آمد كه به او بگو: بر حبيب من محمد - صلى الله عليه و آله - صلوات فرستد تا به بركت آن پر و بال به او برگردد. به او گفته شد. آن ملك به وظايف صلوات قيام نمود. و بال اقبال باز يافته به فراغ بال به جانب آشيانه خود پرواز نمود.
43 - رفع فقر  
رسول خدا - صلى الله عليه و آله - فرمودند:
صلوات فرستادن فقر را بر طرف مى كند.
44 - اداى قرض  
در تاريخ مدينه دهلويست كه يك مرد نيك هزار اشرفى وام داشت و بستانكار از او شكايت كرد او را نزد قاضى برد، و يك ماه مهلت گرفت و رفت به درگاه خداى تعالى و بر پيغمبر - صلى الله عليه و آله - زارى كرد. شب 27 ماه رجب در خواب ديد كه يكى مى گويد: خدا وام تو را مى پردازد! برو نزد اين عيساى وزير و بگو رسول خدا - صلى الله عليه و آله - مى فرمايد سه هزار وامم را بپرداز.
بيدار شد و شاد بود و با خود انديشيد كه اگر گفت : نشانه اين واقعه چيست ؟ چه گويم ؟ آن روز خوددارى كرد و شب دوم هم همين خواب را ديد و شادمان بيدار شد و باز هم شرمش آمد و آن روز هم نزد وزير نرفت .
شب سوم باز پيغمبر را خواب ديد كه سبب نرفتن را از او پرسيد و گفت : از شما نشانى راستى اين واقعه را مى خواهم ؟
پيغمبر آن را پسنديد و فرمود: به او بگو تو پس از نماز سپيده دم تا بر آمدن خورشيد پيش از آن كه با كسى سخن گويى پنج هزار بار بر من صلوات مى فرستى و جز خدا و كرام الكاتبين آن را ندانند.
روز سوم رفت و خوابش را با نشانى گفت ، وزير شاد شد و گفت : مرحبا به رسول خدا - صلى الله عليه و آله - و سه هزار اشرفى براى پرداخت وام به من داد و سه هزار براى هزينه عيال و سه هزار براى هزينه عيال و سه هزار براى سرمايه كار و از من خواست پيوند دوستى از او نبرم و هر نيازى را به او پيشنهاد كنم . سه هزار را نزد قاضى بردم و بستانكار را با افسوس و آه نزد او ديدم و پول ها را شمردم و داستان از گفتم .
قاضى گفت : چرا همه كرم از وزير باشد، من خودم وام تو را مى پردازم .
بستانكار گفت : من سزاوارترم كه بگذرم و گفت من براى رسول خدا و رسول خدا از اين پول گذشتم . قاضى گفت : من آن چه در راه خدا دادم پس نگيرم و همه اموال را با خود آوردم شكر گزار خدا و مصلى بر پيغمبرش . (23)
45 - خوشبو شدن روى به بركت صلوات  
در شفاء الاسقام محمد بن سعيد
روايت شده كه و گفت : با خود عهد بستم پيش از خواب به شماره معين صلوات بر پيغمبر - صلى الله عليه و آله - فرستم و شبى با خاندانم در غرفه اى خوابيدم و در خواب ديدم كه آن حضرت وارد شد و ديوارهاى خانه به نور جمالش روشن گرديد و فرمود: آن دهانى كه بر من صلوات مى فرستاد كجاست تا آن را ببوسم ؟
من شرم كردم دهانم را جلو ببرم ، صورتم را جلو بردم ، آن را بوسيد. از شادى بيدار شدم و خاندانم را بيدار كردم و بوى خوشش در غرفه پيچيده و گويا پر از مشك اذفر بود.
آن تو تا هست روز از رخسار مى وزيد و هر كسى آن را مى بوييد. (24)
46 - بوى خوش دهان فقير  
از يكى از مشايخ حكايت كرده اند كه گفت : شبى در اصفهان ، در زاويه يكى از فقرا ماندم ؛ و هنگام نصف شب : از خواب بيدار گرديدم و بوى خوشى به مشام من رسيد كه هرگز از آن خوش تر بويى نشنيده بودم .
برخاستم و در جستجوى آن برآمدم كه آن بوى از كجاست و به هر طرف دويدم ، آخر ديدم كه آن بوى ، از داخل زاويه است . و چون نگاه كردم ، فقيرى را ديدم كه در كنج زاويه ، زمزمه مى كرد. وقتى گوش دادم ، شنيدم كه صلوات مى فرستاد؛ و آن رايحه جان افزا، از دهان او مى وزيد. (25)
47 - صلواتى از اسرار  
اين صلوات از اسرار مى باشد كه اگر براى آخرت بخواند، معنويات به دست مى آورد و مشهور است اگر براى دنيا بخواند گنج پيدا خواهد كرد. ده مرتبه صبح ، ده مرتبه عصر، نزديك مغرب و عشاء بخواند و براى ختم نودونه مرتبه لازم است .
اللهم صل على سيدنا و حبيبنا و شفيعنا محمد حاء الرحمه و ميمى الملك و دال الدوام اسيد الكامل الفاتح الخاتم كلما ذكرك و ذكره الذاكرون و كلما سهى و غفل عن ذكرك و ذكره الغافلون صلواة دائمة بدوامك باقية ببقائك لا منتهى لهادون ذلك و على اله و اصحابه كذلك انك على كل شى قدير و بالاجابة جدير.
48 - درمان فراموشى  
رسول خدا - صلى الله عليه و آله - فرمود:
وقتى چيزى را فراموش كرديد، بر من صلوات بفرستيد كه موجب ياد آمدن آن چيز خواهد شد. ان شاءالله تعالى
49 - اين از بركت صلوات است  
زنى حامله بود، تنها از مكه به مدينه مهاجرت نمود، و به اين سبب ، او را مهاجره مى گفتند، ناگاه پسرى زاييد، مانند قطعه اى از گوشت كه دست و پا نداشت .
مهاجره ، غمناك شده ، به قابله گفت : من به حكم خدا راضيم ؛ اما به جهت شماتت دشمنان يعنى كفار مكه ، بگويند كه فلانه از شهر ما رفت و دين اسلام را قبول نمود و بتان ما دست و پاى فرزند او را گرفتند - دغدغه به خاطر مى رسد.
قابله گفت : بايد در اين قضيه ، رجوع به محكمه عليه نبويه - صلى الله عليه و آله - نمود. مهاجره ، خدمت آن سرور آمد، صورت حال را به عرض ‍ رسانيد. آن جناب فرمود كه بگو: اللهم صل على محمد و آل محمد كما باركت على ابراهيم .
مهاجره ، اين كلمات را بر زبان راند، به خانه برگشت ، فرزند خود را با دست و پاى درست ديده در حال ، خبر به سيد ابرار رسانيد، آن حضرت فرمود: اين ، از بركت صلوات فرستادن بر من بود.
50 - روييدن پر و بال به بركت صلوات  
روزى جبرييل - عليه السلام - نزد رسول اكرم جليل (صلى الله عليه و آله ) آمد، و گفت : يا رسول الله ! امروز غريبى مشاهده نمودم ، آن امر اين است كه در وقت پايين آمدن از آسمان ، گذارم به كوه قاف افتاد، در آن جا آواز ناله دلخراش و فرياد جگر سوزى به گوش من رسيد، دانستم كه داغ ديده اى كه به آن زارى مى نالد، و درمانده اى است كه به آن نيازمندى مى خروشد. از عقب آن ناله رفتم ، فرشته اى ديدم ؛ كه پيش از آن ، او را در آسمان ، با عظمتى هر چه تمام تر ديده بودم كه بر تختى از نور مى نشست و هفتاد هزار فرشته در خدمت او صف زده مى ايستادند؛ وقتى نفس مى زد، ملايكه از نفس او مخلوق مى شدند؛ او را ديدم كه با دلى خسته و بالى شكسته ، بر زمين افتاده . از حالش پرسيدم . گفت : در معراج مصطفى - صلى الله عليه و آله - من بر تخت خود نشسته بودم ، و به آن تعظيم آن حضرت نپرداختم ، و شرايط تجليل و تكريم را - چنان كه شايسته بود - به جا نياوردم ، به اين عقوبت مبتلا شدم ، و از ذروه افلاك ، به حضيض خاك افتادم ، الحال ، تو شفيع من شو، و از حضرت ذوالجلال ، عفو مرا درخواست كن .
من در درگاه احديت ، تضرع بسيار كرده ، و مغفرت او را درخواست نمودم . خطاب از رب الارباب رسيد كه :
به او بگوى كه اگر مغفرت لغزش ، و عفو گناه خود را مى خواهى ، بر حبيب من صلوات فرست ، تا به مقام اكرام خود برگردى .
من صورت حال را، به آن شكسته بال گفتم ، و او بر حضرت شما صلوات فرستاد، فى الحال ، بال هاى اقبال و كرامت او روييد، و از مركز خاك به محيط افلاك پرواز كرده ، به بركت اين خدمت ، به محل قرب رسيد.