(1) -
سوره مائده، آيه 48.
(2) -
سوره حديد، آيه 4.
(3) -
انفال، آيه 48.
(4) -
سوره هود آيه 112.
(5) -
سوره شمس آيه 9.
(6) -
كسانى را كه از مذهب مجوس به مذهب يهود تمايل پيدا كرده و دين متوسطى ميان
مجوسيت ويهوديت دارند صائبى مىگويند.
(7) -
سوره بقره، آيه 62.
(8) -
سوره بقره آيه 213.
(9) -
سوره زخرف آيه 87.
(10) -
سوره لقمان، آيه 25.
(11) -
سوره جاثيه آيه 5.
(12) -
سوره يونس آيه 35.
(13) -
سوره عصر آيه 3.
(14) -
سوره فرقان آيه 44.
(15) -
سوره انعام آيه 133.
(16) -
سوره طه آيه 8.
(17) -
سوره انبياء آيه 22.
(18) -
سوره حديد آيه 2 - 3.
(19) -
سوره مائده آيه 20.
(20) -
سوره ملك آيه 14.
(21) -
سوره ابراهيم آيه 34.
(22) -
سوره اعراف آيه 155.
(23) -
سوره طه آيه 50.
(24) -
سوره نساء آيه 165.
(25) -
سوره جن آيه 26 - 28.
(26) -
سوره انبياء آيه 25.
(27) -
سوره شورى آيه 8 - 2.
(28) -
يونس، آيه 47.
(29) -
رعد آيه 7.
(30) -
در مصر شاه را فرعون مىگفتند.
(31) -
عهدنامه را موريانه خورده بود.
(32) -
سوره اعراف، آيه 157.
(33) -
سوره بقره آيه 89.
(34) -
سوره حشر آيه 9.
(35) -
سوره ضحى آيه 8.
(36) -
سوره عنكبوت آيه 47.
(37) -
سوره بقره آيه 23.
(38) -
سوره آل عمران آيه 64.
(39) -
سوره اعراف آيه 158.
(40) -
سوره يوسف آيه 108.
(41) -
سوره مائده آيه 67.
(42) -
سوره حديد آيه 16.
(43) -
سوره احقاف آيه 30.
(44) -
سوره اسراء آيه 9.
(45) -
سوره روم آيه 30.
(46) -
سوره ابراهيم آيه 1.
(47) -
پيامبرانى مژده دهند و بيم دهنده فرستاديم تا مردم را بر خدا حجت نباشد.
(48) -
عثمان بنوشته تواريخ هر چه از معاويه درخواست كمك كرد معاويه جواب مساعد نداد
ولى بعد از اينكه كشته شد بدعوى خونخواهى او با اميرالمؤمنين بجنگ پرداخت.
(49) -
مخرج بول فقط با آب پاك مىشود و مخرج غائط را مىشود با آب شست يا با سه قطعه
سنگ و مانند آن پاك نمود و اين در صورتى است كه غائط از محل تجاوز نكرده باشد وگرنه
با غير آب پاك نمىشود ضمناً يادآور مىشود كه اگر غائط با سه قطعه سنگ برطرف نشد
بايد بقدرى اضافه كنند كه مخرج كاملا پاكيزه شود.
(50) -
آب بر دو قسم است؛ كر و قليل آب كر از 128 من تبريز بيست مثقال كم است كه
تقريباً 384 كيلوگرم مىشود و اگر نجاستى بآن برسد نجس نمىشود.
آب قليل آبى
است كه از كر كمتر باشد و چنانچه نجاستى بآن برسد نجس مىشود و پاك شدنش به اين است
كه بآب جارى يا باران متصل شود يا يك كو بر آن اضافه كنند.
(51) -
يعنى با آب مال خود انسان باشد يا صاحبش به وضو گرفتن با آن راضى باشد.
(52) -
نمازهاى يوميه عبارتند از: نماز صبح دو ركعت، نماز ظهر و عصر هر كدام چهار ركعت
نماز مغرب سه ركعت؛ نماز عشاء چهار ركعت.
(53) -
اگر چوب يا چيزى مانند آنرا راست در زمين هموار فرو برند صبح كه خورشيد بيرون
مىآيد سايه آن بطرف مغرب مىافتد و هر چه آفتاب بالا آيد اين سايه كم مىشود در
اول ظهر بآخرين درجه كمى مىرسد و ظهر كه گذشت سايه آن بطرف مشرق بر مىگردد و هر
چه خورشيد رو بمغرب مىرود سايه زيادتر مىشود بنابراين وقتى سايه بآخرين درجه كمى
رسيد و دو مرتبه رو بزياد شدن گذاشت معلوم مىشود ظهر شده، ولى بايد يادآور شد كه
در بعضى شهرها مانند مكه موقع ظهر سايه بكلى از بين مىرود و در اين شهرها بعد از
آن كه سايه دوباره پيدا شد معلوم مىشود كه ظهر شده است.
(54) -
مغرب تقريباً پانزده دقيقه بعد از غروب آفتاب است و علامتش ا نست كه سرخى طرف
مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مىشود از بين برود.
(55) -
نصف شب شرعى يازده ساعت و يكربع بعد از ظهر است.
(56) -
نزديك اذان صبح از طرف مشرق سفيدهئى رو ببالا حركت مىكند كه آن را فجر اول يا
فجر كاذب مىگويند موقعى كه آن سفيده پهن شد فجر دوم و موقع اذان و اول وقت نماز
صبح است.
(57) -
بعد از حمد و سوره دستها را رو بروى صورت گرفته و هر ذكرى بخواهد مىگويد مثلا
مىگويد: ربنا آتنا فى الدنيا حسنه و فى الاخره حسنه و قنا عذاب
النار.
(58) -
تشهد عبارت است از گفتن اين جملات: اشهد ان لا اله الا الله
وحده لا شريك له و اشهد ان محمد عبده و رسوله اللهم صل على محمد و آل محمد.
(59) -
سلام باين صورت انجام مىشود السلام عليم ايها النبى و رحمه
الله و بركاته السلام علينا و على عباد الله الصالحين السلام عليكم و رحمه الله و
بركاته.
(60) -
سوره نساء آيه 127.
(61) -
از جمله اين هزار تن 700 نفر بنى قريظه هستند كه بدستور داورى كه خود انتخاب
كرده بودند كشته شدند.
(62) -
در حدود سه گرم و نيم.
(63) -
دو حكم از احكام ضمان:
1 -اگر كسى ملك ديگرى را غصب كند يعنى بدون اذن مالك
دست روى آن گذاشته نگذارد مالك در ملك خودش تصرف كند، بحكم اسلام بايد هر چه زودتر
آن را بصاحبش برگرداند و اگر از بين رفته مثل قيمتش را بدهد. و چنانچه بواسطه غصب
زيانى بصاحب مال وارد آمد از عهده آن برآيد.
2 - اگر بدون اجازه مالك در ملك او
تصرف كند ولى از تصرف مالك جلوگيرى نكند فقط بايد خود مال؛ و اگر تلف شده مثل يا
قيمتش را بدهد.
بجز آنكه گفتيم احكام و مسائل ضمان
بسيار است و براى دانستن آنها بايد بكتابهاى فقهى رجوع شود.
(64) -
64) بترتيب 2/1 و 4/1 و 8/1 و 3/2 و 3/1 و 6/1.