يكى از زيارتگاههايى كه پس از مقبره حضرت زينب كبرى عليهاالسلام
مورد توجه مذاهب اسلامى و بويژه شيعه مى باشد، مقبره و حرم
رقيه عليهاالسلام
، دختر معصوم و كودك خردسال امام حسين عليه السلام است .
آن معصومه را كنار آن مكان كه مقبره اى عمومى به نام مقبره
باب الفراديس بود به خاك سپردند. اين مقبره در شمال غربى محله قديمى دمشق و
كنار باب الفراديس قرار داشت . در ابتدا سلاطين ايوبى بر قبر او مقبره اى كوچك ولى
زيبا ساختند؛ سنگ قبرى كه بر وى نهاده شد از سنگ موزائيك تزئين شده و بوسيله عاج و
مرمر بود كه اطراف آن را ضريح زيبايى احاطه كرده بود و بر فراز آن نيز گنبد و
عمارتى بنا شد. مكان ياد شده كه از همان ابتدا بصورت
مسجد و مقبره بود، در سال 1125 هجرى مورد بازسازى قرار گرفت و در سال 1323 هجرى نيز
(12) بوسيله ميرزا على اصغر خان امين السلطان صدراعظم مظفر الدين شاه
دوباره ترميم شد. در آن زمان سه كتيبه سنگى در داخل حرم در سمت محراب شبستان آن
ديده مى شد. در كتيبه اول چند حديث در فضايل اهل بيت و نام ميرزابابا مستوفى گيلانى
بعنوان تعميركننده بقعه مقام رقيه به تاريخ 1125 هجرى ديده مى شد. در كتيبه دوم به
مكان دفن ملك كامل ناصرالدين كه در سال 880 هجرى در اين مكان مدفون شده بود اشاره و
بر كتيبه سوم نيز چند بيت شعر نوشته شده بود.(13)
مسجد اموى دمشق (جامع اموى )
مسجد اموى يكى از شاهكارهاى درخشان تمدن و فرهنگ اسلامى است كه نه تنها قدمت و
سابقه آن به دوران هزار و چهارصد ساله اسلامى محدود نمى شود بلكه ريشه و بنيانى
ديرينه ، به بلنداى چهار هزار سال در تاريخ بشريت داشته و در حقيقت بيانگر سير و
تاريخچه تحول و دگرگونى اديان و مذاهب است .
مكان اين مسجد در چهار هزار سال پيش معبد آتش پرستان بوده و خداى آنان يعنى
آذر مورد پرستش قرار مى گرفته است .
پس از يونانى ها، روميان با حضور و سلطه بر اين سرزمين ، اين معبد را توسعه داده و
آن را به محل عبادت خداى خويش ژوپيتر تغيير
دادند.باگسترش مسيحيت در جهان و بويژه در شام ، قسمت كوچكى از معبد ژوپيتر به كنيسه
تبديل گشت كه به نام قديس يوحنا يا
مارى يوحنا خوانده مى شد. سرانجام در سال هفده هجرى با فتح دمشق به وسيله
مسلمانان ، اين آتشكده و بتكده به مسجد و محل عبادت ذات باريتعالى و خداى واحد
تبديل گشت كه البته نيمى از آن بر اساس مصالحى كه صورت پذيرفته بود همچنان بصورت
كليسا باقى ماند. مساحت اوليه آن بر اساس آنچه كه ابن جبير نقل كرده است از شرق به
غرب يعنى در طول دويست قدم (حدود 150 متر) و از سمت جنوب به شمال يعنى در عرض 135
قدم (حدود صد متر) بوده و در مجموع به پانزده هزار متر مربع مى رسيده است .
(14)
هنگامى كه دمشق به وسيله سپاه اسلام فتح شد، كليساهاى فراوانى در اين شهر بود كه
بعضى از آنها طبق معاهده صلح در مقابل نيمى از كليساى اصلى شهر در دست مسيحيان ماند
و مسلمانان نيمه مذكور را تبديل به مسجد كرده و در آن به نماز مى پرداختند كه بعدها
جامع اموى بجاى آن ساخته شد. مسيحيان كه نسبت به دين جديد با بى اعتنايى مى
نگريستند با ايجاد سر و صداى عمدى در مراسم خود از جمله صداى مهيب ناقوس به هنگام
اقامه نماز جماعت ، خواندن سرودها با صداى بلند، نسبت به عبادت مسلمانان مزاحمت
فراهم مى كردند.
وقتى معاويه بن ابى سفيان در شام ولايت و حكومت يافت ، تصميم به الحاق نيمه
باقيمانده از كنيسه به مسجد نمود ولى مسيحيان نپذيرفتند؛ پس از وى عبدالملك بن
مروان مال فراوانى به آنان داد تا اجازه دهند اين قسمت نيز به مسجد ملحق ولى ايشان
نپذيرفتند؛ تا اينكه وليد بن عبدالملك كه مردى شجاع و جسور بود مال فراوانى به
مسيحيان داد و حتى گفت اگر نپذيرفتند، كنيسه باب توما را كه با زور و اين قسمت را
با صلح گرفتيم ، به جاى آن تخريب خواهم كرد.(آن كليسا بزرگتر از كليساى داخل شهر
يعنى مكان مسجد اموى بود) لذا مسيحيان راضى شدند كه نيمه باقيمانده نيز به مسجد
اضافه شود.
(15) مسجد جامع اموى يكى معجزات هنر معمارى اسلامى و رومى است
(16) زيرا در ساخت آن از مهندسان رومى نيز كمك گرفته شد. وليد در ابتدا
طرح بناى آن را به روم فرستاد و دوازده هزار نفر از معماران و مهندسان آن سرزمين را
براى ساخت آن به دمشق دعوت كرد. عمليات بناى آن از سال 86 هجرى آغاز
(17) و بهترين زينت ها و سنگهاى مرمر براى تزئين آن بكار رفته است .
بر فراز شبستان ، مسجد گنبدى به نام نسر يا عقاب
ساخت و ستونهايى در زير آن قرار داد و آن را با طلا و جواهر و پوششهاى حرير مزين
كرد. محراب مسجد را با جواهر قنديلهاى طلا و نقره ، و معرقهاى زيبا و زنجيرهاى طلا
آراست .
قابل گفتن است كه بناى مسجد در دوران وليد بن عبدالملك هفت سال طول كشيد ولى نيمه
تمام ماند و بقيه قسمتهاى آن را سليمان بن عبدالملك تمام كرد. در طول قرون مختلف
تعميرات و توسعه هايى در آن انجام شده و همچنين بر اثر چندين آتش سوزى ، بسيارى از
قسمتهاى آن در آتش سوخته است كه به شرح آن مى پردازيم .
اكنون جامع اموى پس از مختصر تعميراتى كه در اواخر حكمرانى مماليك يعنى تا قرن هشتم
در آن صورت گرفته به همان حال باقيمانده است . صحن حياط به كلى از سنگهاى دوران
مماليك بوده و ديواره ها نيز از سنگ هاى بسيار بزرگ است . نيمى از ديوارهاى شمالى ،
شرقى و غربى از كليسا و معبد باقيمانده از دوران قبل از اسلام است و نيمه فوقانى
ديواره ها در دوره وليد و دوره هاى بعد اضافه شده است كه تفاوت سنگ هاى آن مشخص است
. وليد ديواره ها را مسقف نموده و ديواره هاى شرقى و شمالى و غربى را با ستونهاى
سنگى بصورت كنگره اى بر زير سقف هاى مذبور قرار داده است . در دوره مماليك سقف
ديوارهاى غربى با نقاشيهايى به رنگ طلائى كه به آن فسيفا
مى گفته اند تزئين گرديد. متاسفانه فسيفا بيشتر سقف ها به مرور تخريب شده و اكنون
اثرى از آنها نيست .
در صحن سه قبه و گنبد كوچك ساخته شده است .
1- قبه المال
اين قبه در سال 172 هجرى به وسيله امير دمشق
فضل بن صالح بن على العباس پسر عموى منصور عباسى
ساخته شد و چون اموال و ذخائر مسجد در آن نگهدارى مى شد به
قبه المال معروف گرديد.
(18)
2- قبه الغواره
اين قبه در وسط صحن قرار دارد و در 369 هجرى ساخته شد. در زلزله سال 1173 هجرى
تخريب گرديد و عثمان پاشا به سال 1182 هجرى آن را بازسازى كرد. اين گنبد كوچك بر شش
ستون از سنگ مرمر قرار دارد.
قبه ياد شده به صخره قربان نيز معروف بوده است .
گويند حضرت هابيل قربانى خويش را كه گوسفندى بود بر اين صخره قرار داد چون مورد
قبول حق قرار گرفت به وسيله آتش سوخت و قربانى قابيل كه گندم بود پذيرفته نشد و به
همان حال باقى ماند لذا به برادرش حسادت ورزيد و او را در كوه قاسيون به قتل
رسانيد. از آن روز اين مكان به صخره قربان معروف شد.
(19)
3- قبه الساعات
اين قبه در شرق صحن اموى و كنار باب الساعات قرار
دارد كه در قرن پنجم هجرى ساخته شده و محل استقرار ساعت مسجد بوده است .
(20)
4- قبه النسر يا عقاب
يكى از بزرگترين بناهاى فوقانى مسجد اموى است كه
بر فراز شبتسان قرار داشته و از سنگ مرمر مى باشد.
ابواب مسجد اموى
از هنگام بناى مسجد براى ورود و خروج در چهار سمت آن درهايى قرار داده شد كه عبارت
بودند از:
1- باب الزياده :
در سمت ديوار قبله و جنوب مسجد بوده كه در دوره عثمانى به
باب العنبرانيين و بعدها نيز به باب القوافين
مشهور شد.
2- باب جيرون :
در شرق مسجد و از بزرگترين درهاى آن بوده است . اين در بعدها به
باب الساعات
معروف گشت و باب الكلاسه و
باب اللبادين نيز به آن گفته مى شد. در كنار آن راس الحسين عليه السلام
قرار دارد.
3-باب الناطفين :
در سمت شمال مسجد بوده و به باب الفراديس و
باب العماره نيز معروف گشته است .
(21)
ماءذنه ها و مناره هاى جامع اموى
اين مسجد داراى سه ماذنه بزرگ است كه از سنگ و بصورت مربع ساخته شده و در سمت شمال
، جنوب غربى و جنوب شرقى قرار گرفته اند.
1- مناره شرقى :
اين ماذنه به مناره البيضاء و
مناره عيسى معروف است . گويند در آخرالزمان حضرت عيسى عليه السلام بر اين
مناره فرود خواهد آمد.
2- مناره شمالى :
اين ماذنه به العروس مشهور است . آن را بدين جهت
مناره عروس گفته اند كه در زمانهاى قديم ، مردم به هنگام اجراى مراسم عروسى و جشن
ها،با نصب چراغ و آويزان كردن دستمال ها و پارچه هاى رنگارنگ آن را تزئين مى كرده
اند و معتقد بودند اين عمل باعث بركت خواهد شد.
3- مناره غربى :
به ماذنه آق باى معروف است .
(22)
آثار و مقام انبيا در جامع اموى
الف - قبر و مقام هود عليه السلام
بسيارى از مورخان دمشق گفته اند كه قبر هود در اينجا است . اين مكان در سمت چپ
مقام راءس يحيى يعنى در مقابل ستون چهارم در ديوار قبله از سمت شرق شبستان
قرار دارد و بر سنگ ديوار، قبله به خطى زيبا در زمينه سبز نوشته شده است
هذا مقام هود النبى عليه السلام در اين مكان كتيبه اى در دوران وليد يافت
شد كه وقتى ترجمه كردند پند و اندرز هايى از حضرت هود بوده است .
(23)
ب - مقام حضرت خضر عليه السلام
گويند حضرت خضر نبى عليه السلام در مسجد اموى همواره نماز مى گذاشته است
(24) مكان نماز ايشان در سمت شرقى قبله (جنوب شرقى ) نزديك مناره شرقى
بوده است . اكنون نزديك به محراب اصلى مسجد و به موازات مقام هود بر ديوار قبله
عنوان
هذا مقام خضر النبى بر تابلويى سبز ديده مى شود.
ج - مكان نزول عيسى عليه السلام
مسلم از اوس بن اوس و از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده است كه حضرت عيسى
بن مريم ، كنار مناره شرقى دمشق يعنى جامع اموى نزول ارخواهد كرد و كنار آن مناره ،
قطعه سنگى كه حضرت موسى در كوه طور
با عصاى خود بر آن زد و دوازده چشمه جارى شده وجود دارد.
(25)
د- مقام و محل دفن سر يحيى عليه
السلام
حضرت يحيى عليه السلام به قدرت الهى از پدر و مادر
پيرى كه اميد به فرزند نداشتند بدنيا آمد. خداوند يحيى
را در كودكى علم و حكمت عنايت فرمود و آتينا الحكم صبيا.
وى از دوران جوانى با عفت و با تقوى بود، همواره در مسجد
الاقصى به عبادت و رياضت مشغول و از اختلاط با اهل دنيا پرهيز مى كرد. او
به هنگام بعثت عيسى عليه السلام نبوت ايشان را شهادت داد و در همين دوران بود كه به
دستور پادشاه بنى اسرائيل به قتل رسيد.
شبستان جامع اموى
شبستان مسجد داراى بيست ستون در سمت شرق و بيست ستون در سمت غرب بوده و چهار ستون
اصلى و بزرگ به ابعاد 2*3 متر در وسط آن قرار دارد كه پايه هاى گنبد بزرگ مسجد يعنى
قبه النسر مى باشد. ارتفاع داخلى اين گنبد بيش از سى متر بوده و تماما از
سنگ و با گچ سفيد
تزئين و بازسازى شده است . بر روى چهل ستون مذكور، چهل ستون كوچك ديگر قرار دارد.
اين ستونها بصورت هلالى شكل هستند كه سقف مسجد را- كه شايد بتوان گفت بلندترين سقف
موجود در ميان مساجد جهان است - را نگه داشته اند.
محرابهاى چهارگانه
در شبستان مسجد اموى چهار محراب قرار دارد كه هر يك مخصوص يكى از فرق چهار گانه اهل
سنت است . يكى از آنها در وسط دو محراب ديگر در سمت راست آن و محرابى نيز در سمت چپ
آن قرار دارد. محراب وسط كه اصلى و بزرگتر از بقيه است مخصوص مالكى ها است . محراب
هاى سمت راست از حنفى ها و حنبلى ها و محراب سمت چپ نيز از آن شافعى ها است . در
عصر مماليك در هر چهار محراب نماز مى گذاشته اند.
(26)
محلغسل تعميد مسيحيان
همانگونه كه در شرح تاريخ جامع اموى گفته شد نيمى از جامع كنونى اموى (نيمه شرقى )
كليسا بود و سپس به وسيله وليد به نيمه ديگر آن الحاق و كليساى مذكور تخريب شد. در
اين نيمه و كنار درب ورودى شرقى شبستان به فاصله بيست مترى ، بقاياى استوانه و چاهى
است كه گويند مسيحيان فرزندان خود را در آن غسل تعميد مى داده اند. اين مكان در نزد
آنان از ارزش خاصى برخوردار بوده است . اكنون اين چاه و استوانه هاى آن كه از مرمر
ساخته شده موجود بود ولى چاه آن پوشيده شده است .
مقام راءس الحسين عليه السلام
هنگامى كه كاروان اسرا و سرهاى بريده شهدا به سمت دمشق در حركت بود، سر مبارك امام
حسين عليه السلام در پايان همه سرها و مقابل زنان و اهل بيت حركت داده مى شد. آنگاه
به فرمان يزيد سر مبارك را از مجلس بيرون برده و به همراه ساير سرهاى شهدا سه روز
بر باب القصر آويزان كردند.
(27)پس از آن مدت ، سر مبارك امام حسين عليه السلام را پائين آورده و در
گوشه شمال شرقى مسجد در اطاقكى دادند. اين سر چند روز در اين مكان قرار داشت .
بعدها در آنجا بقعه اى به يادبود اين حادثه غم انگيز ساختند كه به
راءس الحسين عليه السلام مشهور شد.
(28)
اين مكان پس از محراب و مسجد امام زين العابدين عليه السلام
در داخل اطاقى به ابعاد 3*4 متر قرار دارد و در جدار داخلى گنبد آن اسامى ائمه نقش
بسته است . در داخل شبستان مقام امام سجاد عليه السلام محفظه اى از نقره و بسيار
كوچك به اندازه سر يك انسان در داخل ديوار به ياد محل قرار دادن سر مبارك حضرت جا
سازى شده است . در سمت چپ اين محفظه نقره اى ، شبستان و يا اطاقى كه از آن ياد
كرديم به وسيله درى آهنين جدا مى شود. در سمت چپ آن ضريحى كوچك از نقره و بصورت
مستطيل با ابعاد 5/1*1 متر مى باشد. داخل اين مكان يا ضريح ، پايه اى مستقر شده و
بالاى آن چيزى به شكل سر با پوشش قرمز رنگ كه گويا از چوب و يا سنگ ساخته اند قرار
داده شده است .
محراب و مقام حضرت زين العابدين عليه السلام
هنگامى كه امام سجاد عليه السلام در حال اسارت در مسجد اموى حضور داشتند، در شمال
شرقى جامع و در مكانى به تهجد و عبادت مى پرداختند. اين عساكر گويد آن حضرت هر شب و
روز در اين مكان هزار ركعت نماز مى گذاشته اند
(29) اين مكان مقدس در طول قرون مختلف مورد تبرك و زيارت قرار مى گرفته و
مى گيرد. نماز گاه امام سجاد عليه السلام در سمت شمال شرقى مسجد اموى و كنار در
شرقى آن است كه پس از شبستان بزرگى قرار داشته و داراى محرابى زيبا از سنگ مى باشد.
مسجد الاقصاب = القصب
اين مسجد در سمت باب الفراديس و خيابان اصلى مسير
حرم حضرت رقيه و حدود پانصد متر پائين تر از سوق العماره
قرار دارد. در اين مكان سرهاى شهداى
مرج عذرا يعنى حجر بن عدى و يارانش بخاك سپرده شده
اند.
(30) اسامى هفت تن از شهدا بر كتيبه اى در بالاى اين حجره كه در سمت راست
راهروى مسجد است ديده مى شود. اين مسجد امروزه به مسجد القصب
و جامع منجك معروف است . بناى آن را به امير ناصرالدين ابن منجك نسبت مى
دهند كه وى مكان آن را تخريب و جامع بزرگى در سال 721 بجاى آن ساخته است .
(31) شايان ذكر است بدنهاى اين شهدا در مرج عذرا كنونى در36 كيلومترى
دمشق قرار دارد.
قبرستان باب الصغير
قبرستان باب الصغير يكى از قبرستانهاى بسيار مهم و تاريخى دمشق است . اين قبرستان
در نزديكى باب الصغير كه يكى از دروازه هاى اصلى شهر
قديمى دمشق است قرار داشته و وجه تسميه آن نيز به همين علت است .
الف - قبور فرزندان گرامى ائمه اطهار
عليهم السلام در باب الصغير:
1- قبر سكينه دختر امام حسين عليه
السلام
آمنه ، ملقب به سكينه
يكى از دختران حضرت امام حسين عليه السلام بود كه در حادثه جان فزاى كربلا حضور
داشت . مادر وى رباب بنت امراء القيس بن عدى بن اوس بن جابر
بن كعب بن عليم بن جناب بوده است .
(32)
قبر السكينه در باب الصغير ابتداى در اصلى است و داراى گنبدى بزرگ به رنگ سبز مى
باشد كه دو گنبد ديگر نيز اطراف آن هستند. بر فراز اين مرقد مناره اى نيز برنگ سبز
ديده مى شود. قبر سكينه عليهاالسلام و ام كلثوم زينب صغرى دختر امام على عليه
السلام هر دو داخل يك حجره و شبستان بزرگى است . نماى اين مرقد از قبل از دوران
عثمانى است كه به احتمال زياد در آن دوران تجديد بنا شده و بر اساس تابلويى كه بر
در ورودى نصب گرديده در سال 1330 قمرى نيز مرمت شده است .
2- قبر ام كلثوم دختر امام على عليه
السلام
در كنار مرقد سكينه - دختر امام حسين عليه السلام - قبر ام كلثوم ، دختر امام على
عليه السلام است .
ام كلثوم وقتى همراه كاروان اسرا وارد كوفه شد، چون مردم به زنان اهل بيت نگاه مى
كردند فرياد زد: آيا از خدا و رسولش شرم نمى كنيد كه اين گونه به حرم پيامبر صلى
الله عليه و آله نگاه مى كنيد ايشان همچنين قبل از ورود دمشق نزد عمربن سعد رفته و
از وى خواست تا زنان حرم را از درى كه مردم كمترى حضور داشته باشند وارد شهر كنند
ولى او نپذيرفت .
(33)
3- قبر منسوب به فاطمه صغرى دختر امام
حسين عليه السلام
فاطمه صغرى - دختر امام حسين عليه السلام - از ام اسحاق بنت
طلحه بن عبيدالله بن تيميه بوده است .
(34) وى در سال سى ام هجرى به دنيا آمد و در واقعه كربلا نيز حدود سى سال
سن داشته است .
(35) لذا مى توان گفت از خواهرش سكينه بزرگتر بوده است .
به نظر مى رسد اين قبر متعلق به فاطمه دختر امام حسين عليه السلام باشد چراست كه در
پائين كتيبه كوفى كه بر ديواره سنگ قبر او قرار دارد جمله اى با اين عنوان مهدى
هذا القبر فاطمه بنت احمد بن الحسين الشهيد عليه السلام
و تاريخ 439 هجرى ديده مى شود. ليكن در نظر عامه و خادمين اين محل ، قبر، از فاطمه
دختر امام حسين عليه السلام است در حالى كه نوشته روى آن حاكى از چيز ديگرى است .
از طرف ديگر بيشتر منابع روايت مى كنند كه فاطمه صغرى در منزل خود يعنى در پشت مسجد
النبى عليه السلام وفات يافت و در بقيع به خاك سپرده شد.
(36) پس به احتمال زياد چون روايتى نيز مبنى بر سكونت فاطمه صغرى در دمشق
نداريم قبر مذكور بايد متعلق به نواده امام حسين عليه السلام - نه دختر او - باشد
والله اعلم .
4- قبر عبدالله بن جعفر الصادق عليه
السلام
قبر فرزند گرامى امام صادق عليه السلام ، كمى بالاتر از قبر فاطمه صغرى و در سمت چپ
آن قرار دارد كه داراى گنبدى كوچك به رنگ سبز بوده و داخل آن تابوتى چوبين با محفظه
اى فلزى ديده مى شود؛ اين جا قبر فرزند امام ششم شيعيان است .
5- قبر عبدالله بن سجاد عليه السلام
قبر عبدالله بن امام زين العابدين عليه السلام - معروف به عبدالله بن باهر- در كنار
ديواره شرقى باب الصغير قرار دارد كه از قبرستان مستقل و راه آن پس از در اصلى
قبرستان مى باشد. داراى صحن و گنبد سبز و شبستان نسبتا بزرگى است . اطراف مقبره و
مرقد او كه در سال 1330 ه باز سازى شده
(37) ديوارى كشيده اند كه آن را از قبرستان مستقل و مجزا ساخته اند.
ب - مدفن سرهاى شهداى كربلا در باب
الصغير
پس از آنكه اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله را در كربلا به خاك و خون كشيدند،
عمر بن سعد دستور داد تا سرهاى شهدا را قطع نمايند. پس از اين اقدام شنيع ، سرها
را بين قبايل قسمت نمود تا آنان بدين وسيله به ابن زياد تقرب جويند. لذا قبيله كنده
سيزده سر، به رياست قيس بن اشعث كندى ، قبيله هوازن دوازده سر، به رياست شمر بن ذى
الجوشن ، تميم هفت سر، بنى اسد شانزده سر بر نيزه كرده ، و در مجموع با 71 سر بريده
وارد كوفه شدند.
(38)
هنگام طلوع آفتاب سرهاى مقدس شهدا و كاروان اسراست از باب
الساعات وارد مسجد اموى شد. آنگاه به دستور يزيد لعنة الله ، تمامى سرها به
مدت سه روز بر دروازه هاى شهر و مسجد اموى آويزان گرديد. امام زين العابدين عليه
السلام پس از چندى موافقت يزيد را گرفت تا سرها را به بدنها ملحق سازد و لذا سر
امام حسين عليه السلام و ساير شهدا را به كربلا برده و به اجساد مطهرشان ملحق
فرمود.
(39)
در عين حال چند سر از شهداء را در باب الصغير به خاك
سپردند. اين سرها عبارتند از 1- سر مقدس حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام . 2 - سر
مقدس على اكبر عليه السلام 3 - سر مقدس حبيب بن مظاهر عليه السلام .
محسن الامين در سال 1331 هجرى كتيبه اى بر بالاى در ورودى اين مقام با اين عبارت
ديده بود هذا راس عباس و على بن الحسين عليه السلام و حبيب
بن مظاهر. بعدها كه ضريحى بر روى اين محل گذاشته شد نام شانزده تن ذكر
گرديد.
(40) با توجه به اينكه منابع تاريخى شيعه اذعان دارند بيشتر سرهاى كربلا
به بدنهاى آنان ملحق شد به نظر نمى رسد در اين مكان بيش از سه سر بخاك سپرده شده
باشد. والله اعلم بالصواب .
ج - مقابر صحابه رسول خدا صلى الله
عليه و آله در باب الصغير
1- قبر منسوب به بلال حبشى
بلال پس از رحلت رسول خداست صلى الله عليه و آله وقتى لشكر اسلام براى فتح شام در
مدينه آماده عزيمت شد به گفته ابن اعثم نزد خليفه آمد و گفت تو مرا آزاد كردى تا
كنار تو باقى بمانم و در مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله اذان بگويم چنين كردم ،
ماندم و براى او اذان گفتم ، اكنون رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا رفته است
و من دوست ندارم پس از او براى كسى اذان بگويم ، از تو مى خواهم كه اجازه دهى همراه
اين لشكر به جهاد در راه خدا بروم كه آن را از ماندن بهتر دوست مى دارم . ابوبكر
گفت : هر آنچه خواهى بكن ولى دوست داشتم نزد من در مدينه مى ماندى و اذان مى گفتى ،
بلال نپذيرفت و همراه سعيد بن عامر وارد لشكر شد.
(41)بلال به دمشق آمد و در آنجا و بقولى در داريا
يكى از قريه هاى اطراف دمشق ساكن شده و سرانجام در سال بيست هجرى
(42)يا به روايتى هفده هجرى
(43)
در خلافت عمر بن خطاب - در سن 63 سالگى - وفات يافت و در باب الصغير بخاك سپرده شد.
(44)
در محل دفن بلال اختلاف است . ابن كثير قبرى كه در باب الصغير به او منسوب است را
صحيح ندانسته و محل دفن وى را همان قريه داريا مى
داند. او مى گويد قبرى كه در باب الصغير از او نيست بلكه قبر
بلال بن ابى الدردا قاضى دمشق است كه فردى عابد و زاهد بوده است .
(45) در هر حال ، قبرى كه اكنون به نام بلال در باب الصغير معروف است كمى
بالاتر از سكينه و ام كلثوم مى باشد؛ اين قبر در كنار قبر منسوب به عبد الله بن
جعفر طيار است و هر دو در يك بقعه قرار گرفته اند.
2- قبر منسوب به عبد الله بن ام مكتوم
عبد الله بن ام مكتوم يكى از صحابه جليل القدر رسول
خدا صلى الله عليه و آله ، و از مسلمانان است . وى كاتب و حافظ قرآن بوده و اغلب به
هنگام غزوات رسول خدا صلى الله عليه و آله جانشينى آن حضرت در مدينه را بر عهده
داشته است .
3- قبر منسوب به عبد الله بن جعفر بن
ابيطالب عليه السلام
در باب الصغير قبرى منسوب به عبد الله بن جعفر همسر
حضرت زينب عليهاالسلام وجود دارد كه قطع به يقين صحت تاريخى ندارد؛ زيرا عبد الله
در سال حجاف در مكه وفات يافته
(46) و در قبرستان بقيع بخاك سپرده شده است .
(47)
4- قبر اوس بن اوس
اوس بن اوس يكى ديگر از صحابه جليل القدر رسول خدا
صلى الله عليه و آله است . مقبره وى اكنون در مقابل مدرسه صابونيه در سمت ديواره
غربى مقبره باب الصغير است .
5- وائله بن الاسقع
يكى ديگر از صحابه رسول خدا صلى الله عليه و آله كه همراه اوس بن اوس و عمار بن
ياسر و ديگران بر ايوان صفه در مسجد النبى صلى الله عليه و آله زندگى مى كرد واثله
بن الاسقع بود. او آخرين صحابه اى بود كه در اين شهر وفات يافت .
(48) واثله پس از شهادت حسين عليه السلام به شدت خشمگين بوده و همواره به
نقل آيه تطهير كه در شاءن خاندان رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شده مى پرداخته
است .
(49)
6- قبر ابان بن عثمان
ابان بن عثمان فرزند خليفه سوم و از تابعين است . وى و سه تن ديگر از محدثان و
مورخان مشهور مدرسه مدينه در قرن اول هجرى ، پدران تاريخ نگارى اسلامى محسوب مى شده
و بيشتر محدثان و مورخان از نسل تابعين و غيره . به روايات آن استناد مى كردند.
در منابع تاريخى نام وى در ميان مدفونين در باب الصغير ديده نشد ولى در سمت چپ
مقابر سكينه و عبد الله و حدود دويست متر بالاتر از آنان يعنى پشت مقبره فضه ، حجره
كوچكى است كه بر روى آن نام ابان بن عثمان ديده مى شود. و داخل آن قبرى بوده و بر
بالاى حجره نيز گنبدى سبز است كه رنگ آن ريخته شده است .