1- نـظام , دانشمند بزرگ اهل سنت گويد: روز بيعت ابوبكر, عمر آن قدر به شكم
فاطمه بزد تاآن كه فاطمه سقط جنين كرد.(ملل ونحل شهرستانى ,مسئله يازدهم از اقوال
نظام ). ابن ابى الحديد نيز اين سخن را ازاستاد بزرگ خود ابو جعفر نقيب نقل مى كند.
(شرح نهج البلاغه , ج 14, ص 193) و نـيزابن شهرآشوب از كتاب معارف ابن قتيبه نقل مى
كند: محسن فرزند زهرا در اثر فشار قنفذ عـدوى تـلـف شد. (مناقب , ج 5, ص 113) و
نيزفقيه الحرمين مفتى العراقين صدرالحفاظ محدث شـام مـحـمـدبـن يـوسف گنجى شافعى
ازابن قتيبه نقل مى كند: پس ازوفات رسول خدا (ص ) فـاطـمـه محسن را سقط كرد (كفاية
الطالب , ص 413). بنابراين , محسن از زينب كوچك تر بوده وولادت زينب پيش از محسن
بوده است . نـكـته قابل توجه آن كه من دسترسى به نسخه هاى خطى وقديمى كتاب ابن
قتيبه پيدانكردم ولى دركـتـاب مـعـارفـى كه درسال 1353 قمرى درمصر به چاپ رسيده است
در جايى كه نام محسن را مـى بـرد, چنين چيزى نيست ؟ پس اين پرسش پيش مى آيد:
آياهنگام چاپ خيانتى شده ؟ زيرا اين دو دانشمند بزرگ شيعه وسنى دروغ نمى گويند,
مخصوصا ابن شهرآشوب كه معارف را با پنج واسطه از خود ابن قتيبه روايت مى كند.
بنابراين , نسخه مصححه مقروة برمشايخ , نزد او بوده است . اگـر بـگـويـيـم چيزى كه
سبب شد كه چند روز پس از وفات رسول خدا(ص ) محسن سقط شود وهـمـان سبب شد كه عده اى
از مورخان اهل سنت سقطمحسن را در نقل هاى خود سقط كنند و ايـن ظـلـم جان سوز را
ناديده بگيرند, همان سبب شد كه هنگام چاپ كتاب معارف درمصر براى بارسوم نيزمحسن را
سقط كنند, گزافه نگفته ايم .(مترجم )
2- عتبه و معتب پسران ابولهب , شوهران رقيه و ام كلثوم بودند و بعد از اسلام به
قصد آزردن رسول خـدا(ص ) هـمـسران خود را ترك گفتند و آن دو رايكى پس از ديگرى
عثمان بگرفت و هر دو زير دسـت عـثـمـان جـان سـپـردند. دانشمندان , در اين كه اين
سه خواهر, دختران پيغمبر بودند يا ربيبه هاى آن حضرت , اختلاف دارند.(مترجم )
3- پـس از مـسـلـمان شدن ابوالعاص و هجرتش به مدينه , رسول خدا(ص ) همسرش زينب
را به او برگردانيد. مدت جدايى اين دوهمسر, دوسال بود.مسند احمد, ج 1, ص 351.
(مترجم )
4- كنيه يا لقب هريك از همسران رسول خدا(ص ) ام المؤمنين (مادر مؤمنان ) وجمع
آن امهات المؤمنين مى شود.
5- علق (96) آيه 1 ـ 5 .
6- رسـول خدا(ص ) پيش از آن كه نزد خديجه بيايد, مى دانست كه از طرف خدا براى
كارى بزرگ برانگيخته شده است . (مترجم )
7- در بعضى از تواريخ , عتبه ومعتب ناميده شده اند. (مترجم )
8- مقاتل الطالبيين , ص 5, مكتبة الحيدريه فى النجف .
9- مسد (111).
10- نـويسنده از اين صحابى رسول خدا, شيخ تعبير كرده كه ظاهرا در اين جا مراد
پيرمرد باشد, زيـرا مـعـنـاهاى ديگر شيخ در اين وقت براو سازگارنيست . اتفاقا او در
اين وقت پيرمرد هم نبوده , چون عمرش بيشتر از پنجاه نبوده است . (مترجم )
11- كامل ابن اثير, ج3 , ص 303.
12- گويا زمان خلفاى راشدين باشد نه زمان پيغمبر(ص ). (مترجم )
13- احـتـمـال دارد كه سلمان بن ربيعه باهلى باشد, زيرا او فرمانده سپاه بوده
است و از كامل ابن اثير بر مى آيد كه سلمان فارسى نيز در اين جنگ (جنگ بلنجر) شركت
كرده است . (مترجم )
14- از سـخـن ابـن عـباس چنين برمى آيد كه رسول خدا(ص ) در خانه فاطمه زهرا دفن
گرديده است . امالى صدوق , مجلس 92. (مترجم )
15- آل عمران (3) آيه 144.
16- بـلـكـه سـرمـبـارك در دامـان پـدر زيـنب مى افتد,زيرا سررسول خدا در سينه
على بود كه از دنـيـارفت .راجع به وفات پيامبر(ص ) به منابع زير مراجعه شود:نهج
البلاغه عبده , ص 197 و 208, مـسـنـداحمد, ج 6, ص 300, مستدرك حاكم , ج 3, ص 139,
تلخيص مستدرك ذهبى , چاپ شده ذيل مستدرك , ص 138,كفاية الطالب گنجى , ص 133 و 134,
كنزالعمال , ج 4, ص 55, ح 1106 و 1107 و 1108 و 113, شرح نهج البلاغه , ابن ابى
الحديد, ج2 , ص 562 و 591,تاريخ يعقوبى , ج 2, ص 103, تاريخ ابوالفداء, ج 1, ص 156.
علامه بزرگ و محقق عالى مقام ابن شهر آشوب مازندرانى نيز اين مطلب را از صحيح دار
قطنى و فـضـائل الـصـحابه سمعانى نقل مى كند. امام الحرمين ومفتى العراقين گنجى نيز
آن را از مسند ابويعلى نقل مى كند.(مترجم )
17- يـا بـه دوپارچه كفن مى شود. كنزالعمال , ج 4, ص 54, ح 1124 و 1125 و 1130,
امالى صدوق , مجلس 92. (مترجم )
18- الامـامة و السياسة , تحقيق طه الزينى , ج 1, ص 19ـ20, امام المتقين ,
عبدالرحمن الشرقاوى , ج1 , ص 70.
19- هم براى مرگ پدر و هم از بى وفايى اصحاب .
20- قـبر فاطمه (ع ) معلوم نيست در چه جايى هست و مدفون شدنش در بقيع كاملا
مورد ترديد است واين يكى از اسرار الهى است .(مترجم )
21- در بحارالانوار, ج 42, ص 92, محياة و در اعيان الشيعة , محباه ذكر شده است
.
22- از تحقيق در تواريخ به دست مى آيد كه فرمانده اول جعفر بوده و سپس
زيد.(مترجم )
23- بـعـضـى از مـورخـان مـعتبر نقل كرده اند كه نخستين فرماندهى كه از طرف
پيغمبر تعيين شـده بود, جعفر بود و زيدبن حارثه فرمانده دوم بود. از اشعارعباس بن
مرداس كه در مرثيه آن ها گفته و سيره ابن هشام , نقل مى كند نيز, چنين مستفاد مى
شود. (مترجم )
24- الاستيعاب , ج 4, ص 230ـ231.
25- ج 3, ص 49.
26- ج 3, ص 40.
27- زمـين هاى سبز و خرم را سواد گويند كه بيشتر در عراق عرب بود. دهقان يعنى
ارباب ملك . (مترجم )
28- الاصابة , ج 2, ص 281.
29- ص 74.
30- قبلا تذكر داده شد كه بودن قبر زهرا در بقيع كاملا موردترديد است .(مترجم )
31- بـردن جـنـازه امـام حـسـن بـه بقيع وسكوت حسين (ع ) دراثروصيت امام حسن (ع
) بوده . كامل ابن اثير, ج3 , ص 228. (مترجم )
32- تاريخ طبرى , ج 4, ص 340ـ341.
33- الاصابة , ج 4, ص 314 و 315 و 510.
34- تاريخ طبرى , ج 3, ص 36.
35- شايد كنايه از آسودگى خودش يا اميرالمؤمنين باشد.(مترجم )
36- در بعضى از تواريخ معتبر است كه كار شيبه را اميرالمؤمنين ساخت .(مترجم )
37- زرقـا, يـعنى زن چشم كبود واين رنگ منفورترين رنگ ها نزد عرب بوده . زرقا
نام مادر حكم پدر مروان است كه از روسبيان مشهور درزمان جاهليت بوده وبالاى خانه اش
علمى به قصد دعوت مى افراشته است . كامل ابن اثير, ج 4, ص 75.(مترجم )
38- كامل ابن اثير, ج 3, ص 265.
39- قصص (28) آيه 21.
40- قصص (28) آيه 22.
41- ابوالفرج اصفهانى , مقاتل الطالبيين , ص 101, تاريخ طبرى , ج 4, ص 277.
42- كامل ابن اثير, ج3 , ص 266.
43- كامل ابن اثير, ج 3, ص 276, تاريخ طبرى , ج 4, ص 291.
44- شـايد نويسنده اشتباه , به هنگام خروج از مدينه كرده است , چون بعيد است ,
مراد, ابوطالب يا عبدالمطلب باشد.(مترجم )
45- مـظـنون آن است كه محمدبن جعفر در جنگ صفين شهيد شده باشد, چنان كه نقل
معتبر دارد.(مترجم )
46- ام كلثوم و فرزندش زيدبن عمربن خطاب , در يك ساعت در زمان اميرالمؤمنين
وفات كردند (وسـائل الـشيعه , كتاب ارث , ابواب ميراث غرقى ومهدوم عليهم ).
بنابراين , بر فرض صحت طلاق زيـنـب كـبـرى , ازدواج عـبـداللّه جـعـفـر بـا ام
كـلثوم , بايد پس از جنگ صفين , در زمان حيات اميرالمؤمنين باشد.(مترجم )
47- احتمال دارد كه وى ام كلثوم , دختر فاطمه (ع ) نباشد. (مترجم )
48- تاريخ طبرى , ج 4, ص 341.
49- تـعـجب است كه نويسنده دقيق چگونه به اين نكته توجه نكرده است كه چرا
سيدالشهدا روز شـشـم ذى حـجه از مكه خارج شد و اعمال حج را به جانياورد, با آن كه
اعمال حج بيش از دوسه روزى وقت نمى خواست , چنان كه زهير در راه مراجعت از حج , به
آن حضرت ملحق شد. سبب اين تعجيل چه بوده است ؟(مترجم )
50- ايـن سـخـن بـا جـمـلـه اى كـه نويسنده از حسين (ع ) هنگام خروج از مكه نقل
كرد سازگار نـيـسـت ,جـمـلـه اين بود: از زندگى دست شستم و تصميم براجراى فرمان خدا
دارم . ص 103. (مترجم )
51- عون , فرزند زينب بوده ومحمدپسرعبداللّه جعفر. مادر محمد خوصا بوده است
.(مترجم )
52- باآن كه حسين اين سفر را سفر شهادت مى دانست , چنان كه خودش فرمود: ((دست
از حيات شـسـتـم و آمـاده اجـراى فـرمان خداى هستم .)) وبا آن كه اهل كوفه را خوب
مى شناخت , چگونه گمانش اين بود؟! (مترجم )
53- عرب , تپه سلام را ثنيه وداع مى گويد.(مترجم )
54- اين سخن صحيح نيست , زيرا پيش ازاين , حسين براى شهادت تصميم گرفته بود و
سرانجام اين سفر را از كودكى مى دانست , چنان كه خود نويسنده در ولادت زينب نگاشت
.(مترجم )
55- احزاب (33) آيه 23.
56- بابى انت و اءمى در زبان عربى كنايه از شدت محبت است كه مدلول التزامى اين
جمله است .
57- قـطا, مرغى است كوچك وسياه رنگ و كاكل دار به اندازه كبوتركه سنگ ريزه مى
خورد, و در فـارسـى آن را سـنگخوار گويند. در عرب معروف بوده كه اين مرغ در شب خواب
خوشى دارد وتا خطرى او را تهديد نكند دست از خواب شيرين بر نمى دارد واز جاى خويش
نمى جنبد. ولولا المزعجات من الليالى ----- لما ترك القطاطيب المنام (مترجم )
58- و تا صبح گاه به نماز و عبادت خداى به سر بردند.
59- گويا نويسنده , لشكر حر را كه مقدمة الجيش بود و لشكر شمر كه ازمؤخره بود,
فراموش كرده است .(مترجم )
60- گـويـا مـصيبت قاسم و عبداللّه , دو فرزند امام حسن (ع ) به يك ديگر آميخته
شده و مصيبت عبداللّه , به جاى قسمت اول مصيبت قاسم نگاشته شده است .(مترجم )
61- پيكر عباس رااز همان جايى كه شهيد شده بود به جاى ديگر نبردند.(مترجم )
62- از امام حسن , سه فرزند در كربلا شهيد شد: ابوبكر, قاسم , عبداللّه .(مترجم
)
63- در نقلى دارد كه زينب پس از آن كه از عمر سعد نوميد شد, روى به لشكر كرده و
صدا زد: آيا ميان شما مسلمانى نيست ؟(مترجم )
64- و زيـنـب بـا دلـى سـوزان وجگرى گدازان مى ناليد وجدش رسول خدا(ص ) را به
كمك مى طلبيد. و مى گفت : ايـن حـسـيـن است كه آغشته به خون برزمين كربلاافتاده ,
اعضايش قطعه قطعه , سرش از تن جدا, عـمـامه و ردايش به تاراج رفته . پدرم به فداى
سردارى كه لشكر گاهش غارت شده وخيمه هايش دربـيـابـان تـكـه تكه و پاره پاره افتاده
. پدرم به فداى غريبى كه غايب نيست تا اميد بازگشتش را داشـتـه بـاشـم
وبـيـمـارنـيـسـت تـاامـيـد بـهـبودى اش را بدارم . بلكه پيكرپاره پاره اش در برابر
چشم روى زمين افتاده . جانم به فداى غم ديده اى كه باغم جان داد و تشنه كامى كه
بالب تشنه سرش را بـريـدنـد. جـانـم بـه فـداى كـسـى كـه مـحـاسنش خون چكان بود. به
نقل از مناقب ابن شهر آشوب .(مترجم )
65- نام امام سجاد است وعلى اكبر, نام فرزند بزرگ سيدالشهداست كه در كربلا شهيد
شد. كودك شيرخوار آن حضرت نامش عبداللّه است نه على اصغر.(مترجم )
66- زمر (39) آيه 42.
67- آل عمران (3) آيه 145.
68- آل عمران (3) آيه 26.
69- دور نيست كه اين فاطمه , دختر حسين و برادرزاده زينب باشد, نه خواهر
او.(مترجم )
70- شعر اول از ابن زبعرى است كه از شعراى كفار بوده و در جنگ احد به مناسبت
پيروزى كفار بر مسلمانان سروده است .(مترجم )
71- روم (30) آيه 10.
72- آل عمران (3) آيه 178.
73- حديد (57) آيات 22ـ23.
74- شورى (42) آيه 30.
75- مـشـهـور اسـت كـه سـه روز پـس از واقـعه عاشورا, بنى اسد آمدند و پيكرهاى
شهدا را دفن كردند.(مترجم )
76- اخـبـار زيـنـبـات , ص 19 و 50 و 71, حـاشيه بر كتاب سخاوى تحفة الاخبار, ص
111, طبقات شعرانى , ص 29, خطط على مبارك باشا.
77- تاريخ طبرى , ج 4, ص 352.
78- اشعث بن قيس صحيح نيست گويا قيس بن اشعث باشد.(مترجم ) طبرى اين شخص را
محمدبن اشعث بن قيس معرفى مى كند.(مصحح )
79- عـمرابوالنصر در كتاب آل محمد در كربلا (ص 104) مى نويسد: سرها را پيش على
بن حسين فرستادند. ولى چيزى كه طبرى مى گويد آن است كه پيش محمد حنفيه فرستادند.
(تاريخ طبرى ج7 , ص 127). موضوع احتياج به دقت دارد.(نويسنده )
80- زنـده مـاندن فداكارى كربلا, در اثر گفتارهاى امام سجاد و ائمه اطهار (ع )
بوده كه در طى دويست و پنجاه سال , هركدام بارها با بيانات گوناگون و روش هاى مختلف
, آن راجلوه مى دادند و مردم را به حقيقت آن آگاه مى ساختند.(مترجم )
81- كامل ابن اثير, ج 3, ص 301.
82- بقره (2) آيه 54.
83- بقره (2) آيه 54.