طبقات مفسران شيعه ، جلد چهارم

عبدالرحيم عقيقى بخشايشى

- ۱۰ -


تفسير محمد مهدى حلى نجفى قزوينى .

(1302 ه ق ). مؤلف آن معزالدين سيد محمدمهدى بن سيد حسن حسينى حلى نجفى قزوينى يكى از اعلام قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثـر تفسيرى او شرح و تفسير سوره اخلاص مى باشد كه پيش نوادگان او در حله همراه آثار متعدد ديگرى يافت مى شود)) ((278)).
از آن مـيـان آيـات الـوصـول الـى عـلـم الاصـول و 44 جلد تاليف ديگر از اين فرزانه به ياد مانده است ((279)).

تفسير مشكوة الحياة دانش تبريزى .

(زنده تا 1303 ه ق ). مـؤلـف آن مـرحـوم حـاج مـيرزا نجفعلى بن ميرزا حسن على تبريزى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثـر تفسيرى او ((مشكوة الحيات فى تفسير الايات )) مى باشد اين كتاب , تفسير آيه ذوالقرنين است كه تاريخ فراغت از تاليف 1289 ه ق و در همين تاريخ , در استانبول به چاپ رسيده است .
صاحب سخنوران آذربايجان در مورد وى مى نويسد:.
((او در فقه و اصول و حديث و علوم ادبى آگاه , به سال 1273 ه ق از آذربايجان به استانبول رفت و با ميرزا سنگلاخ طرح دوستى افكند و همنشين او شد.
دانش تا سال 1303 قمرى سركنسول ايران در استانبول بود و بعد به مصرانتقال يافت .
صاحب الماثر والاثار درباره او مى نويسد:.
(( او در مـعقول و منقول و فن ديپلماسى و خط تحرير و صناعات انشا و فضائل ديگر شخصى است هـنـر گـستر تاليفات چند از آن دانشمند مسموع واز آن جمله ((ميزان الموازين )) مطبوع افتاده است .
آثار و تاليفات :.
1ـ مجمع الاوصاف , در مورد اشعارى كه در مدح ميرزا سنگلاخ سروده شده وى آنها را گردآورى و به سال 1276 ق در 131 صفحه در استانبول به چاپ رسانده است .
2ـ ميزان الموازين فى امرالدين , كه به سال 1288 در 295 صفحه در استانبول (دررد كتاب ميزان الحق هانرى مارتين ) به چاپ رسيده است .
3ـ اداره روزنامه اختر استانبول كه از تاريخ 1292 ق به مدت 21 سال مرتب درانتشار بوده است .
نويسنده فوق با سيد جمال الدين اسد آبادى و جمعى از مشاهير هم دوره و هم مسلك سياسى بوده اسـت سروده هاى فراوانى از او به يادگار مانده است كه بخشى ازاشعار او در سخنوران آذربايجان (ج1 ص 344) آمـده اسـت و مـا نيز بخش ديگرى از آنهارا در جلد سوم ((مفاخر آذربايجان /بخش شاعران و عارفان )) درج نموده ايم ((280)).

اللئالى المنثورات فى تفسير بعضى الايات .

(م 1303 ه ق ). مـؤلـف آن حـسن بن عبداللّه بن محمد باقر بن محمدعلى نورى از اعلام اواخر قرن13 و اوائل 14 هـجـرى مـى بـاشد صاحب تراجم الرجال مى نويسد:((او فرد عالم , محقق جليل القدر يكى از اعلام نجف اشرف در نيمه اول از قرن چهارده هجرى بود او به سمت شيخ احمد احسائى تمايل داشت و در نـوشـتـه ها بيشتر از او تجليل و احترام مى نمود, ونقش مهر او ((رق الحسن الزكى ))بود او آثار مخطوط فراوانى را تملك نموده است وتملك خود را بر آنها نگاشته است .
آثار و تاليفات :.
الـلـئالـى الئمينة در تفسير برخى از آيات قرآن مجيد و اصول فقه كه برخى از مباحث آنرا در سال 1303 ه ق به اتمام رسانده بود )) ((281)).

الخيرات الحسان شيخ محمد رضا نجفى .

(م 1303 ه ق ). مـؤلـف آن مـولى شيخ محمدرضا الغروى معاصر مولف ((البضاعة المزجاة )) كه درجلد 3, صفحه 127 معرفى شده است .
ايـن تـفـسـيـر بـا خـط خـود مؤلف در كتابخانه اش موجود مى باشد او تاليفات و آثار وديوانى نيز دارد ((282)).

تفسيرآية نور ميرزا محمد نائينى .

(م 1305 ه ق ). مؤلف آن مرحوم ميرزا محمدنائينى يكى از اعيان تفسيرى اوائل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تـفـسـيـر او پـيـرامـون آيـه شريفه نور (آيه 35 از سوره 124) مى باشد كه جهت حاج ميرزا آقاسى صدراعظم دوران قاجاريه نگارش داده است اين تفسير در كتابخانه ملى ج2 ص 314 تحت شماره 789 از سده سيزدهم به خامه ى نگارنده معرفى شده است )) ((283)).

تفسير شيخ احمد شاهرودى .

(م 1305 ه ق ). مـؤلـف آن عـلامـه شيخ احمد بن مولى محمدعلى بن مولى محمدكاظم شاهرودى يكى از اعلام تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او و پـدرش از شـاگـردان صـاحـب ضـوابـط و جدش از علماى مدافع شريعت بوده اندتاليفات و تـصـنـيفاتى در رد شبهات نصارى دارند يكى از آنها ((ازالة الاوهام فى الرد على منابيع الاسلام )) مى باشد((284)) و ديگرى ((الحق المبين در رد بهايى ها)) مى باشد((285)). و مـرآة الـعـارفين در رد بهائيها ((286)) اين شخص با اين روح اجتماعى و اعتقادى طبعاصاحب تفسير خواهد بود كه در اعيان الشيعه ثبت كرده است ((287)).
او در اين تفسير به كلمات شيخ طنطاوى پرداخته و آنها را رد كرده است .

استقصا الافحام مير حامد حسين .

(م 1306 ه ق ). مـؤلـف آن علامه نامى مير حامد حسين بن سيد محمد تقى بن محمد بن حسين بن حامد حسين بن زين العابدين موسوى هندى نيشابورى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
مـوسوعه بزرگ ((عبقات الانوار)) بهترين شاهد فضل و تلاش صادقانه ى اوست ونشان مى دهد او يكى از اساتيد فنون حديث و روايت و يكى از كاوشگران بزرگ قرآن مجيد مى باشد.
مـوضـوع تـفـسـيـر فوق پيرامون آيات نازله در شان عترت طاهره (ع ) مى باشد كه درپاسخ مؤلف ((مـنـتهى الكلام )) نگاشته است اين كتاب كه تاليف حيدر على فيض آبادى برضد آرا و معتقدات شيعه بود, بوسيله اين تفسير پاسخ داده شده است ((288)).

حاشيه بر بيضاوى محمد باقر نجفى ايروانى .

(م 1306 ه ق ). مـؤلـف آن عـالـم جـليل محمد بن محمد باقر نجفى ايروانى يكى از اعلام بزرگ فقهى اواخر قرن سيزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او داراى آثار و تاليفاتى مى باشد كه صاحب معجم مؤلفى الشيعه بخشى از آنها رااستخراج و معرفى نموده است .
1ـ حـاشـيـه بر تفسير بيضاوى , الاجتهاد و التقليد, الاجزا, الاستصحاب , اصول الفقه , اصالة البرائة , كـتـاب البيع , التعادل و الترجيح , حاشيه بر قواعد كلى اصولى و فرعى شهيد, حجية الظن , رسالة المحيض , الحسن و القبح , رسالة فى صلوة الجمعه , نجاة المقلدين و ((289))

.
مـرحـوم حـاج آقـا بـزرگ كتاب تعادل و ترجيح او را نام مى برد و گويد: ((من نسخه ى اصلى آنرا هـمـراه اجـتـهـاد و تـقـلـيد كه در ج1 ص 272 الذريعه معرفى شده است , پيش فرزندش ديده ام ))((290)). وفات او:.
مرحوم فاضل ايروانى كه از مراجع و علماى عاليقدر شيعه محسوب مى گردد درسوم ربيع الاول سال 1306 به رحلت ايزدى نائل آمده است .

كلمات القرآن ملانظر على طالقانى خراسانى .

(م 1306 ه ق ). مـؤلـف آن مـلا نـظـر على بن سلطان محمد طالقانى خراسانى يكى از اعيان تفسيرى اواخر قرن سيزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
((كـلـمات القرآن )) تفسيرى است مانند فرهنگنامه ى واژه هاى قرآن , به ترتيب الفبابا پيشگفتارى كوتاه آمده است ((291)). صاحب الذريعه مى نويسد:.
((كـلـمات القرآن عربى ملمعى است كه مؤلف كتاب كاشف الاسرار تحت عنوان مفردات قرآن در 10000 كلمه و لغت تنظيم و تاليف نموده است .
هـم اكـنـون ايـن تـفـسـيـر در كتابخانه شيخ مرتضى مدرسى چهاردهى در تهران يافت مى شود )) ((292)).

تفسير ايضاح المشتبهات حاج ملاعلى كنى .

(م 1306 ه ق ). مـؤلـف آن عـالم بزرگ و فقيه وارسته مرجع تقليد شيعه مرحوم آية اللّه العظمى حاج ملاعلى كنى يكى از اعيان فقهى و تفسيرى اواخر قرن سيزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
كـتاب ((ايضاح المشتبهات )) آنچنان كه از نامش پيداست پيرامون تفسير و تبيين مفاهيم كلمات مشكله و مشتبه ى قرآن مجيد نگاشته شده است .
صاحب ريحانة الادب در ج 3 ص 392, و مجله مشكوة در شماره 4 ص 100 ازاين تفسير نامبرده اند.
بيوگرافى اجمالى :.
مرحوم حاج ملاعلى كنى در سال 1220 ه ق در روستاى كن (دو فرسنگى شمال تهران ) در خانواده مـرحوم ميرزاقربان على آملى پا به عرصه ى حيات نهاد و نياكان او ازاهالى آمل (مهد علم و دين ) بوده اند وى پس از تحصيلات ابتدايى عازم نجف اشرف گرديد و از محاضر اساتيد بزرگوار آنوقت در آن حوزه مقدسه بهره مند شد كه از ميان آنان اسامى آيات بزرگوار: حاج سيد اسداللّه اصفهانى (م 1290) شـيـخ مـحمد حسن نجفى صاحب جواهر (م 1266) سيد ابراهيم حائرى قزوينى صاحب ضـوابـط (م 1263 هـ ) شـيـخ ‌حـسـن كـاشف الغطا صاحب انوار الفقاهه (م 1262) و شريف العلما مازندرانى (م1245 ) بيش از ديگران درخشش دارد ((293)).

تفسير حاج ميرزا موسى تبريزى اوثق الوسائل .

(1307 ه ق ). مـؤلف آن مرحوم حاج ميرزا موسى بن جعفر بن احمد بن لطفعلى بن محمدصادق تبريزى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او كـه شـاگـرد بـرجـسته ى آية اللّه العظمى حاج شيخ مرتضى انصارى (اعلى اللّه مقامه الشريف ) (مـتـوفـى 1281 هـ ق ) و مـرحوم آية اللّه العظمى سيد حسين كوهكمرى (متوفى1299 ه ق ) است گزارشى به زبان عربى بر كتاب استاد خود رسائل به نام ((اوثق الوسائل ))دارد كه در سال 1304 ه ق در تبريز به صورت سنگى به قطع رحلى با خط مرحوم حاج زين العابدين (بدون شماره صفحه ) به چاپ رسيده است .
تفسير او در حواشى قرآن آمده است مرحوم صاحب ريحانه مى نويسد: ((حاج ميرزا موسى تفسيرى هم دارد كه از تفسيرهاى عربى و فارسى جمع آورى و در سال1330 در حاشيه ى قرآن چاپ شده است و ديگر تاليف او ((غاية المامول )) است ))((294)). صـاحـب الـذريـعه نيز تحت عنوان ((تفسير الميرزا موسى )) بن حاج ميرزا جعفربن احمد تبريزى صاحب اوثق الوسائل كه در ج 2 ص 473 معرفى شده است مى نويسد:((تفسيرى را از تفاسير عربى و فـارسـى گـردآورى نـمـوده اسـت كه در حاشيه ى قرآن شريف در سال 1330 چاپ شده است ))((295)). در جـلـد دوم هـم در مقام معرفى بيشتر وى مى نويسد: ((اوثق الوسائل در شرح رسائل معروف به حـاشـيـه ميرزا موسى آغاز آن ((الحمدللّه العلى العالى )), فراغت از آن1295 و چاپ آن 1313 ه ق صـورت گـرفـتـه است او از شاگردان آية اللّه سيد حسين كوهكمرى بود حاشيه اى نيز بر قوانين دارد كه پس از فوت او, فرزند خواهرش ميرزالطفعلى گردآورى نموده است ))((296)). از ديگر آثار او ((منتخب التفاسير)) مى باشد كه برخى از اجزا آن , همراه حواشى قرآن مجيد كه در سال 1330 ه ق به چاپ رسيده است نقل شده است ((297)).

حاشيه تفسير صباحى خوينى قزوينى .

(م 1307 ه ق ). مـؤلـف آن مـولـى احـمـد بن مصطفى بن علامه مولى احمد بن مصطفى بن احمد يكى از اعيان تفسيرى قرن سيزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
شـرح حـال او در كـتـاب ((الـماثر و الاثار)) اعتماد السلطنه آمده است و خود او دركتاب رجالى خـويـش به نام ((مرآة المراد)) شرح حال خود را آورده است در آن كتاب مى نويسد: ((كه در سال 1247 هـ ق بـه دنيا آمده است و تحصيلات خود را پيش علماى قزوين , اصفهان و عراق انجام داده اسـت تـا ايـنـكـه او را در سال 1269 به قزوين به فراخوانده اند و در آن شهر ازدواج نموده و اقامت ورزيده است )). او تـاليفاتى دارد كه يكى از آنها حاشيه بر ((تفسير صافى )) است كه تا پايان سوره بقره آمده است و آن يـك نوع تفسير كلامى و فلسفى است و از ديگر آثار او ((البدا)) و ((الجبر والتفويض )) و حاشيه بر اشارات مى باشد.
او پـنـج فـرزنـد داشـته است كه سومين آنان , ميرزا حسين مى باشد كه در تاريخ 1279ه ق متولد گـرديـده است و هم اوست كه تاريخ وفات پدر را به حاج آقابزرگ تهرانى خبرداده است پنجمين فـرزنـد او شيخ عبداللّه نامى مى باشد كه يك ماه پس از فوت پدر به دنياآمده است و ساكن قزوين مى باشد )) ((298)).

رساله ى نوريه حاج محمد رحيم كرمانى .

(م 1307 ه ق ). مـؤلـف آن مـرحوم حاج محمد رحيم فرزند محمد كريم خان كرمانى يكى از اعيان تفسيرى اوائل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تفسير او به نام ((رساله نوريه )) پيرامون آيه 35 از سوره بيست و چهارم قرآن مجيد,معروف به آيه ((نور)) مى باشد.
نـويـسـنده ى آن در سال 1248 ه ق متولد پس از مرگ پدر, كرمان را به مقصد تهران ,ترك گفته است و در تهران به سال 1307 ه ق از دنيا رفته است او در فقه , حديث و تفسيرو جز آنها آگاهى به سزائى داشته است ((299))

.
چاپ اين كتاب در سال 1305 ه ق در تهران انجام پذيرفته است ((300)).

الرق المنشور فى تفسير آية النور يزدى .

(م 1307 ه ق ). مـولـف آن سـيـد حـسين بن سيد مرتضى طباطبايى يزدى , از خطبا و متكلمين شيعه و از اعيان تفسيرى در اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او كـه خـطـيـب بـلـند آوازه در كشورهاى اسلامى از آن ميان ايران و عراق و هندوستان بوده اند تفسيرى پيرامون آيه ى نور دارند كه در يك مجلد به زبان عربى و به شيوه ى كلامى مى باشد مؤلف مـحترم در اين اثر نورانى با بهره گيرى از روايات و احاديث ائمه اطهار به تفسير و تاويل آيه ى نور پرداخته است و آن را بر 18 لمعه ترتيب داده است اين كتاب در 1300 ه ق در تبريز به چاپ رسيده است ((301)).

تفاسير سوره يوسف و الجمعه نقوى .

(م 1307 ه ق ). مؤلف آن دو اثر عالم جليل و فقيه نبيل سيد العلما مرحوم سيد محمد ابراهيم بن سيد محمد تقى هندى فرزند سيد حسين يكى از اعلام فقهى و تفسيرى اوايل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
از ايـن عـالـم بـزرگ آثـار نفيس فقهى و كلامى و تفسيرى بجا مانده است كه دو مورداز اين آثار تفسيرى معرفى مى شود:.
1ـ تفسير سوره يوسف به نام ((البضاعة المزجاة )) موسوم گرديده است .
2ـ ((الشمعه فى احكام الجمعه )) پيرامون نماز جمعه و تفسير سوره آن .
و از ديـگر آثار او ((تكمله ينابيع الانوار)) از آثار والد ماجد خويش و ديگر ((عمل العامل فى تحقيق بعض المسائل (الكلام و نور الافسار فى اخذ الثار ـ اليواقيت و الدرر فى اقسام التماثيل و الصور و )) مى باشد.
زيارت مشهد:.
او در زمـان نـاصـر الدين شاه به قصد عتبه بوسى آستان قدس رضوى , به مشهدمشرف گرديد و مـورد احـترام دولت و ملت ايران قرار گرفت تا سرانجام در بيستم جمادى 1307 ه ق دار فانى را وداع گفت ((302)).

تفسير سوره فاتحه و بقره ى اصفهانى .

(م 1308 ه ق ). مـؤلـف آن مـرحـوم حـاج شيخ محمد حسين بن حاج شيخ محمد باقربن علامه شيخ ‌محمد تقى اصفهانى يكى از اعيان فقهى و تفسيرى اوايل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او در سال 1266 ه ق در اصفهان به دنيا آمد, تحصيلات علمى خود را در حوزه ى اصفهان و سپس در نـجـف بـه پـايـان برده است و به كمالات عقلى و نقلى نائل شده است آثارى از خود به يادگار گـذاشته است كه يكى از آنها اين تفسير شريف مى باشد كه مشتمل بر تفسير سوره فاتحه و بخش اول سوره بقره مى باشد.
ايـن تـفـسـير كه در يك مجلد رحلى قرار گرفته است و در سال 1317 ه ق به چاپ رسيده است مـشحون از تحقيقات و بررسى هاى اسلامى است با تاسف از اينكه از اواخرسوره بقره تجاوز نكرده اسـت او والد علامه شيخ محمد رضا نجفى مى باشد مؤلف محترم در آخر تفسير اين شعر را سروده است :.
آنكه دائم , هوس سوختن ما مى كرد ـــــ كاش مى آمد و از دور, تماشا مى كرد ((303)).
برادرش عالم شهير مرحوم حاج آقا نوراللّه نجفى اصفهانى (م 1346 ه ق ) ترجمه احوال او را نوشته است .
اين تفسير همچنان كه گذشت از آغاز قرآن تا آيه 23 از سوره بقره مى باشد كه در333 صفحه در تهران به سال 1317 ه ق به چاپ رسيده است ((304)).
وفات او:.
وفات او در اول محرم سال 1308 در نجف اشرف 5 به لقاى الهى رسيد وجنازه اش در حجره اى كه در سمت راست داخل به صحن شريف از دروازه سلطانى است , مدفون گرديد.

تفسير القران الكريم ابوطالب روضى .

(م 1309 ه ق ). مـؤلف آن سيد عبدالكريم بن عبداللّه ابوطالب الروضى يكى از علما و مفسرين زيدى يمن در اوايل قرن چهاردهم مى باشد.
تـفـسـيـر فـوق كـه در 4 مـجلد قرار گرفته است مطالب دو تفسير شرفى و كشاف زمخشرى را گـردآورى نـمـوده و بـيـن آن دو التيام داده است اين تفسير در مؤلفات زيديه معرفى گرديده است ((305)).

تفسير سوره والفجر ملا احمد يزدى .

(م 1310 ه ق ). مـؤلـف آن مـرحـوم مـلااحـمدبن حسن يزدى مشهدى واعظ يكى از اعلام قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او كه صاحب آثار و تاليفاتى مانند: الباقيات الصالحات , بحرالدموع , نواميس العجب در شرح زيارت رجـبيه , شرح دعاى شجرة النبوه , مغناطيس الابرار, منفجرالمعانى , نان و سركه , نواميس العرفان فى شرح صلوات شعبان دارد.
تـفـسيرى نيز در شرح اهداف سوره والفجر دارد كه مؤلف الذريعه ((آنرا در كتابخانه مرحوم شيخ على اكبر نهاوندى )) رؤيت نموده است ((306)).

تفاسير آيت اللّه محمد على قراجه داغى .

(م 1310 ه ق ). مـؤلف آن حاج ميرزا محمدعلى بن احمد قراجه داغى اونسارى تبريزى از علما ومفاخر آذربايجان اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او از شـاگـردان فـاضل آية اللّه شيخ مرتضى انصارى (م 1281 ه ق ) مى باشد, فقيه ,اصولى , متكلم , مفسر, عروضى , عارف به ادبيات بوده است .
1ـ تفسير كبير قرآن .
از آثـار و تـالـيـفات او ((التفسير الكبير)), اين تفسير بر مجموع سوره هاى قرآن مجيدمى باشد كه ظاهرا به چاپ نرسيده است .
2ـ تفسير سوره يس .
ايـن تـفـسـيـر كه پيرامون قلب قرآن ((سوره يس )) مى باشد در دوران حيات مؤلف به زيور طبع آراسته شده است .
مـرحـوم مـيرزا محمدعلى فرزند حاج ميرزا احمد قراجه داغى اونسارى از محال قره داغ و ساكن تـبـريـز آنـچـنان كه در ماثرآمده است و در زمان تاليف مثر 1306 ه ق زنده بوده است او فهرست تـصنيفات و تاليفات او را آورده است كه يكى از آنها ((اللمعة البيضا)) است كه در سال 1298 چاپ شـده اسـت و در آن جـلـد از تـفـسير سوره يس به سال1287 ه شروع شده است و خود يك جلد مستقل مى باشد سپس اجزا مجلدات ديگرى را پى درپى داشته است .
وى تحصيلات خود را در محضر استاد شيخ مرتضى انصارى به پايان برد سپس به ايران بازگشت و در تبريز اقامت گزيد.

گفتار خيابانى :.

مـرحـوم خيابانى صاحب علماى معاصرين به نقل از الماثر و آثار ((307)) آثار و تاليفات او را آورده اسـت كه يكى از آنها تفسير سوره يس كه قلب قرآن است و تفسير كبير كه چندجز آن تاليف شده است .

گفتار صاحب الذريعه :.

((والتنقيحات الاصوليه )) تصنيف ميرزا محمدعلى قراجه داغى اونسارى (م1306 ) و تفسير سوره يس (كه آنرا ضمن مجموعه اى از مكتبة سيد عبدالحسين حجت ,در كربلا به خط محمد رسول بن يـعـقـوب سرابى ديدم كه به سال 1278 از آن فارغ شده است در آغاز آن مى نويسد ((مولع بودم به علم تفسير و عزم كردم بر تصنيف كتابى درتفسير پس به تفسير سوره يس ابتدا نمودم زيرا كه آن قـلـب قـرآن است و در جز مستقلى آنرا قرار دادم و اگر خداوند توفيق بدهد به تاليف تفسير ديگر اجزا آن قرار بدهم و درفهرست تصانيف خود كه با كتابش اللمعة البيضا سال 1297 طبع شده است تـصـريـح نـمـوده كـه بـه تـالـيف ((تفسير كبير)) موفق آمده است و تا حال چند جز آن را نوشته است ))((308)). قـابـل تـوجـه اسـت كه مرحوم خيابانى تعداد 24 جلد از آثار او را با تصريح به اسامى آنها, نام برده است ((309)).
مـرحـوم آيـة اللّه مـيرزا محمد على قراجه داغى فرزند مرحوم حاج ميرزا احمدتبريزى قراجه داغى اونـسـارى بـوده كه در روستاى اونسار از محال قراجه داغ تبريز بدنياآمده است و به همين خاطر سيره نويسان ايشان را اونسارى قراجه داغى ضبط نموده اندبرخى به اشتباه لفظ اونسارى را بالفظ انصارى عوضى گرفته اند و او را ((انصارى )) ضبطكرده اند.
مؤلف محترم ((علما معاصرين )) بنقل از ((المثر والاثار)) درباره ايشان مى نويسد:.
((حـاج مـيرزا محمد على قراجه داغى از اجله ى مجتهدين و مروجين شريعت ودين است (ظاهرا مؤلف محترم المثر والاثار معاصر با ايشان بوده است ) در فقه و اصول و اخبار و علوم عربيه و فنون ادبـيه مقامى منيع و رتبه ى رفيع دارد, در اين فنون غالباصاحب تصنيف است شرح و تفسيرى بر خطبه ى مشهوره حضرت سيده نسا العالمين عليها صلوات اللّه والملائكة والناس اجمعين نوشته و به طبع رسيده است ))((310)). و نيز به نقل از كتاب ((احسن الوديعة )) مى نويسد:.
((الـشـيخ محمد على بن الشيخ احمد الاونساري القراجه داغى نزيل تبريز, آن مرحوم عالم فاضل , عابد زاهد, رئيس مشار اليه , نافذ الكلمة , جامع در علوم , بارع درفنون , صاحب يد طولى در معرفت ادب , و بـاع مـمتد در حفظ لغات عرب , عارف تفسير وحديث و رجال وبالجمله يكى از ائمة اعلام مـجتهدين و ركن علما عاملين , بلكه امام دهر خود بلا مدافعه و فقيه عصر خويش بلا منازعه بود, اسـم سـامـى او در اقـطار و اصقاع مشهور و ذكرش در جميع ديار و بقاع شايع بود طلاب از قراى تبريز به سوى او متوجه وحاضر درس او مى شدند ))((311)). آثار و تاليفات :.
مـرحـوم قـراجـه داغى تاليفات متعدد و ارزنده اى از خود به يادگار گذاشته است كه در ذيل به مهمترين آنها اشاره مى گردد:.
1ـ اللمعة البيضا في شرح خطبة الزهرا (ع ) كه در سال 1286 تاليف آن را به پايان رسانده و در سال 1298 در تبريز به چاپ سنگى در قطع مجله (رحلى ) به طبع رسيده است اين شرح دلالت مى كند به كثرت تبحر و وفور علم و غزارت فضل و وسعت اطلاع و مهارت تامه ى آن مرحوم در علوم عربيه .
2ـ حاشية على شرح اللمعة .
3ـ حاشية على القوانين .
4ـ رسالة في صيغ العقود والايقاعات .
5ـ رساله ى عمليه .
6ـ التنقيحات الاصولية كه مرحوم حاج آقا بزرگ در جلد 4/468 الذريعه به آن اشاره كرده است .
7ـ الفتوحات الرضوية في الاحكام الفقهية الاستدلالية .
8ـ الاصول المهمة في اصول الدين مشتمل بر مواعظ و نصايح .

شيخ آقا بزرگ تهرانى درباره آن چنين مى نويسد:.

((الاصـول المهمة ـ في اصول الدين والمواعظ للمولى محمد على بن احمدالاونسارى من محال قراجه داغ المعاصر ذكره في فهرس تصانيفه ))((312)). 9ـ رسالة التموينية في علم الميزان .
10ـ رسالة في البدا.
11ـ رسالة في اسرار الحج .
12ـ رسالة في الامر بين الامرين .
13ـ رسالة في مناسك الحج .
14ـ رسالة في العلل الاربعة .
15ـ رسالة في فضائل بلدة قم .
16ـ رسالة في شرح اخبار الطينة .
17ـ تفسير سوره يس ((313))

.
18ـ تفسير كبير (در مورد ديگر سوره هاى قرآن جز يس ). 19ـ حواشى على رسائل الشيخ الانصارى ره .
20ـ حواشى على الرياض لميرسيد علي طباطبائى .
21ـ حواشى على الفصول في علم الاصول .
22ـ رسالة في علم العروض والقافية .
23ـ التحفة المحمدية في علم العربية كه قريب هشتاد هزار بيت مى شود.
24ـ الاربعين المشتمل على المدايح والنصايح ((314))

.
اخـيـرا كـتـاب ((زيـن المعابد فى بيان فضيلة المساجد)) از مرحوم قرجه داغى , كه جهت تاسيس مسجد استاد و شاگرد تبريز تاليف شده است , توسط نگارنده متن اين رساله در مجله مسجد, تحت شماره 27 و 28 معرفى شده است .

تفاسير مرحوم ملا احمد فاضل مراغى .

(م 1310 ه ق ). مـؤلـف آنـان مـرحـوم مـلا احـمـد فاضل مراغى , نزيل تبريز يكى از اعيان تفسيرى شيعه در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
گفتار مدرس :.
صاحب ريحانة الادب مى نويسد: فاضل مراغى , ملا احمد بن على اكبر مراغى ,يكى از اتقياى علماى عـصـر خـود و از تـلامذه شيخ مرتضى انصارى (م 1281) بوده است برادرش آقا شيخ على معروف معروف به بنابى نيز از افاضل عصر خويش و از تلامذه استاد اعظم شيخ انصارى مى باشد.
او يكى از نويسندگان پركارى مى باشد كه آثار او بيش از 12 عنوان بوده است كه ازآن ميان دو اثر تفسيرى و قرآنى دارد.
1ـ نكات القرآن .
((نكات القرآن و بيان دقائقه )) كه پيرامون نكات ظريف و دقيق قرآنى است .
2ـ تفسير قرآن مجيد.
كه به تعبير آن مرحوم به نمط غريب و سبكى جالب انجام يافته است .
آثار و تاليفات :.
حـاشـيه بر رسائل ـ شرح شمسيه ـ شرح سنديه ـ قوانين ـ مطول ـ نهج البلاغه وحواشى تفسيريه مـتـفرقه بر قرآن و تفسير قرآن و رساله در علم قيافه و تحفه مظفريه دررد حاج ميرزا كريم خان كرمانى آنگاه در مورد تفسير او مى نويسد: تفسير قرآن او به اسلوب و سبك غريب و جالبى مى باشد و از كارهاى ديگر قرآنى او, نكات القرآن و بيان دقائقه مى باشد )) ((315)).
وفات او:.
او در مـحرم سال 1310 در اثر وبا در تبريز درگذشت , و اخيرا جنازه اش به نجف اشرف انتقال و در وادى السلام مدفون شد.

كشف التنزيل سيد محمد رضوى كاشانى .

(م 1310 ه ق ). مؤلف آن سيد محمد بن سيد عبدالغفار رضوى كاشانى , يكى از اعلام فقهى ,اصولى و تفسيرى قرن چهاردهم مى باشد.
تـفـسـير او در يك مجلد به زبان عربى و شيوه ى كلامى و ادبى , شامل تمام قرآن كريم از سوره ى الحمد تا پايان سوره ى الناس مى باشد كه با بهره گيرى از روايات واحاديث پيشوايان معصوم (ع ) و اقوال مفسرين گذشته شيعه , آيات قرآن را تاويل نموده است .
نـوه ى وى مـرحـوم سـيـد حـسـين (م 1385 ه ق ) در كتاب خود بنام ((الاندبيل في التمييز بين الصحيح و العليل )) به شرح حال جد خود پرداخته و اين تفسير را از مؤلفات اونام برده است .
نـسـخـه ى اصـلى به خط مؤلف نزد حفيد وى سيد محمد رضوى كاشانى , صاحب تفسير ((بهجة التنزيل فى التفسير و التاويل )) موجود است ))((316)).

تفسير كاشفة الكشاف حاج ميرزا محمود تبريزى .

(م 1310 ه ق ). مـؤلـف آن جـد بـزرگوار علامه طباطبايى , شيخ الاسلام حاج ميرزا محمود تبريزى يكى از اعلام فقهى و تفسيرى اوائل قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
ايـشان طبق شرح حالى كه خود نوشته اند, ولادتش 1240 در شب 16 ماه رمضان رخ داده و پس از تـحـصـيلات مقدماتى كه در تبريز انجام داده است عازم نجف اشرف شده و از محضر بزرگانى به ويژه استاد شيخ مرتضى انصارى و حاج سيد سين كوهكمرى تلمذ كرده اند او محضر شيخ مشكور و شـيـخ مـهدى آل كاشف الغطا را نيز درك كرده است و پس از نيل به مراتب عاليه آثارى از خود به يـادگـار گـذاشـته اند كه يكى از آنهاهمين تفسير كاشفة الكشاف پيرامون شرح و تفسير كشاف زمـخشرى و كتاب عجب الاعاجب فى اخذ الاجرة على الواجب و تعليقاتى بر قوانين و رساله اى در قضا و ((317)).

تفسير آيه خلقت ميرزا محمد تقى نير تبريزى .

(م 1312 ه ق ). مـؤلـف آن , حـجـة الاسـلام ميرزا محمدتقى فرزند ملا محمد ممقانى , يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
حجة الاسلام شيخ محمد تقى متخلص به ((نير)) يكى از سخنوران آذربايجان و درعين حال يكى از مفسران و كاوشگران علوم و معارف قرآنى است او فرزند دوم ملا محمد ممقانى است كه به سال 1248 در تـبـريز متولد و در 12 سالگى به نجف اشرف رهسپار شده , پس از تكميل مراتب علمى به تـبريز بازگشت او يكى از علماى معروف شيخيه محسوب و در فنون شعر و ادب از اساتيد اين فن بـه شـمار مى آيد او با جمعى ازشعرا و فضلاى عصر خويش مكاتبه و دوستى داشته است متاسفانه هجوياتى نيز به شعر او راه يافته است و در منظومه ((قاردوشاداب )), به ميرزا محمود اصولى خويى پاسخ ‌داده است :.
مشنو از نى در كتاب مثنوى ـــــ بشنو از تنبور محمود خويى .
گـذشـتـه از ايـن لغزش روحى كه طبعا از خصوصيات جوانى و غرور بوده , وى داراى آثار فراوان تفسيرى مى باشد:.
1 ـ ديوان اشعار شامل مثنوى آتشكده نير در مراثى كه ابيات آن 2086 بيت مى باشد.
2 ـ الفيه در طرايف به زبان عربى ممزوج با برخى از كلمات تركى و لغات فارسى .
3 ـ كشف السبحات فى تحقيق الصفات بهر كشف معضلات مسائل توحيدى بادلائل عقلى و نقلى كـه بـنـام شـاهزاده طهماسب والى آذربايجان نوشته است 4 ـ رساله تفسيرى ((و ما خلقت الجن والانس )) 5 ـ شرح حديث انا النقطه , 6 ـ صحيفة الابرار,7 ـ علم الساعة , 8 ـ رساله لمح البصر, 9 ـ مفاتيح الغيب , 10 ـ رساله نصرة الحق .
او طبع بسيار روان و سليس داشته است نمونه اى از شعر او.
نسزد چنين جمالى به حجاب ناز باشد ـــــ در دولت است بگذار كه هميشه باز باشد.
به نياز نذر كردم كه اگر رسم به وصلت ـــــ همه از تو ناز و انكار و ز من نياز باشد ((318)).
او يـكـى از مـشـاهـير گروه شيخيه آذربايجان و داراى ذوق شعرى بسيار عالى مى باشد تفسير او پـيـرامـون آيـه ى 54 از سـوره 51 آيه (( و خلقت الجن و الانس الا ليعبدون ))مى باشد اين تفسير درتبريز به چاپ رسيده است ((319)).

تفسير سوره آل عمران حسينى بختيارى .

(م 1312 ه ق ). مـؤلـف آن سـيـد عـلـى بن ابى القاسم بن محمد حسن حسينى بختيارى اصفهانى شاگرد شيخ محمدباقر اصفهانى , يكى از اعلام تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او تفسير سوره هاى آل عمران , انبيا و يوسف را دارد كه فرزندش سيد حسين اصفهانى از بودن آنها خبر داده است .
و ديگر اثر او شرح نهج البلاغه مولا على (ع ) مى باشد ((320)).

تفاسير تاج العلما نقوى هندى .

(م 1312 ه ق ). عالم جليل و عارف نبيل مرحوم سيد على محمد بن سيد محمد سلطان العلما بن سيد دلدار على نـقوى نصير آبادى لكنهوئى مشهور به ((تاج العلما)) يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
وى كـه بنا به توصيف يكى از بزرگان : آيتى در تحقيق , تدقيق , جامعيت علوم بودنددر رشته هاى فقه اصول كلام , حكمت و فلسفه , حديث , تفسير, ادب و طب آيتى از آيات بودند و در فن مباحثه و مناظره , به غايت مهارت و تبحر داشتند و داراى تاليفات متعددى مى باشند:.
1ـ احسن القصص فى تفسير سورة يوسف .
كه با اسلوب لطيف و سبك جديد تاليف نموده و در ((عظيم آباد)) هند به چاپ رسيده است در دو مجلد قرار دارد نيز اين تفسير توسط صبح الصادق عظيم آبادى دربيهار هند به سال 1305 ه ق به صـورت سـنـگى در 812 صفحه به چاپ رسيده است ومجددا در سال 1388 ه ق در نجف اشرف تجديد چاپ گرديده است تجديد چاپ آن نشانگر اهميت و عظمت محتواى آن مى باشد((321)). 2ـ انوار الانظار فى تفسير آية النور.
مفسر محترم در تفسير آيه نور آرا و نظرات مفسران را ارائه داده است و نظرمورد قبول را گزينش نموده است .
آثار و تاليفات :.
او عـلاوه بـر كارهاى قرآنى , آثار و تاليفاتى در فقه و حديث دارند كه اسامى برخى از آنها به ترتيب زير مى باشد:.
3ـ تـرجـمـة الـقـرآن ;Š ايـن اثـر قرآنى در دو مجلد شامل ترجمه قرآن به زبان اردومى باشد كه در هندوستان چاپ و منتشر گرديده است .
مشايخ او:.
او از محضر فاضل اردكانى , علامه شيخ راضى نجفى ـ حاج ميرزا علينقى طباطبائى حائرى , فقيه ربـانـى شيخ زين العابدين حائرى , مفتى سيد عباس شوشترى ازتبار علامه سيد نعمت اللّه جزائرى تلمذ نموده است .
شاگردان :.
از محضر او سيد على زنجى خورى ـ ممتاز العلما سيد محمدتقى , مفتى سيدمحمد عباسى , سيد كـلـب بـاقـر حـاسـبـى تـلـمذ نموده اند او در ربيع الثانى 1313 ه ق و درحسينيه جدش مدفون گرديد ((322)).
آغاز آن :.
((الاجـتـهـاد فـى الـفـقه الاستدلالى , فصل الخطاب فى حلية شرب الدخان ردا على الاخباريين سـلـسلة الذهب شرح كبيرى است بر الوجيزه شيخ بهايى در درايه ـ الجوهرة العزيزه شرح وسيط و جيزه ـ شرح صغير و جيزه ـ التحقيق الوجيز فى عدم ضمان الطبيب ـ الطرائف و الظرائف ـ گوهر شبچراغ فى فضل صلوة الليل (فارسى ) ـ الزاد القليل فى علم الكلام هزار مسئله در ترجمه )).

تفسير ملامحمد بروجردى .

(م 1313 ه ق ). مـؤلف آن والد مولى عبدالمجيد نزيل همدان و رئيس مذهبى آن شهر, يكى ازاعيان تفسيرى قرن چهاردهم مى باشد.
مـؤلـف محترم والد حاج شيخ عبدالمجيد همدانى كه در سال 1346 در مشهدرضوى وفات يافته اسـت و مـرحوم علامه حاج آقا بزرگ طهرانى نقل نموده است كه آن تفسير را پيش فرزند او ديده است ((323)).

تفسير غريب القران شيخ على شروقى .

(م 1314 ه ق ). مؤلف آن عالم جليل القدر شيخ على بن حيدر شروقى متولد نجف و متوفى درسوق الشيخ يكى از كاوشگران معارف قرآنى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تـفسير غريب القرآن پيش نواده اش شيخ جعفربن شيخ باقربن شيخ على بن حيدريافت مى شود از ديگر تاليفات او كتاب الغامر و قيد الفصيح و صيد الشواردمى باشد)) ((324)).

تفسير سوره انعام قاضى تبريزى .

(م 1314 ه ق ). مـؤلف آن عالم ربانى حاج سيد حسين بن ميرزا احمدبن ميرزا عبدالرحيم قاضى طباطبائى نياى بزرگ علامه طباطبائى يكى از اعلام قرآنى قرن چهاردهم هجرى مى باشد ((325)).
تـفـسـيـر سوره انعام تاليف آن بزرگ دست نوشته ى او پيش فرزندش حاج ميرزاعلى عارف نامى موجود است ولى ناتمام مى باشد همچنان كه تفسير سوره ((حمد)) اوناتمام مى باشد.

تفسير ابوالمعالى كلباسى .

(م 1315 ه ق ). مـؤلـف آن ابوالمعالى بن حاج محمد ابراهيم كلباسى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
نـام تـفـسـيـر او ((تفسير ابوالمعالى )) است كه ابتدا آنرا در هامش قرآن نوشته و سپس به صورت مستقلى در آورده است .
ايـن تـفسير از اول سوره نسا تا سوره معارج را شامل مى شود و در كتاب البدرالتمام از آن ياد شده است .
او در سال 1315 هجرى درگذشته است .