دوست نما ها
تفسير سوره منافقون

آيت الله العظمي حاج شيخ جعفر سبحانى

- پى‏نوشت‏ها -


(1) - نهج البلاغه عبده، ج3، ص 33.
(2) - كتابى به نام المنافقون فى القرآن به قلم عبدالامير قبلان انتشار يافته، در اين كتاب قسمت اعظم آيات مربوط به منافقان بدون تجزيه و تحليل كامل گرد آمده است.
اخيراً هم كتابى به نام النفاق والمنافقون فى عهد رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم) نگارش ابراهيم على سالم منتشر شده است. در اين كتاب آن چه ما در بالا آرزو كرده ايم تا حدودى انجام گرفته است. چيزى كه هست در تجزيه و تحليل حوادث منافقان، فقط به طرح روى دادهاى دوران رسول خدا اكتفا شده و با مسائل جارى جهان اسلام تطبيق نشده است.
(3) - «اى محمد! برو سراغ كسانى كه تو را مغرور ساخته و فريب داده اند و از مكه به مدينه آورده اند; برو بر آنها وارد شو و ما را در ديار و ميهن خود فريب مده».
اين جمله هاى تند حاكى از ناراحتى شديد عبداللّه بن أُبى، براى اين بود كه ورود پيامبر ـ آن هم با آن فرّ و شكوه ـ كاخ آمال او را واژگون مى ساخت.
سعد بن عباده از بيم آن كه سخنان او در پيامبر اثر سوء بگذارد، فوراً خدمت رسول خدا رسيد و گفت: سخنان او از روى حسد و حيله است; زيرا بنا بود وى فرمانرواى مطلق اوس و خزرج باشد و با آمدن شما به مدينه، برنامه او منتفى شده است.
(4) - الاصابة، ج4، ص 88. «قد صارت إليكم بعد تيم وعدي، فأدرها كالكرة واجعل أوتادها بني أمية، فإنّما هو الملك ولا أدري ما جنة ولا نار».
(5) - قاموس الرجال، ج10، ص 89، به نقل از: شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد.
(6) - شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج1، ص 221ـ 222.
(7) - الدرجات الرفيعة، ص 86ـ 87.
(8) - نهج البلاغه عبده، ج3، ص 29، به نقل از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم). متن حديث چنين است:«ولكنّى أخاف عليكم كلّ منافق الجنان، عالم اللسان، يقول ما تعرفون ويفعل ما تنكرون».
(9) - نهج البلاغه عبده، خ192.
(10) - بخش «الهيات»(بحث قدرت)، ص 275.
(11) - طبرسى، مجمع البيان، ج10، سوره منافقون.
(12) - روح البيان در تفسير همين سوره. «ازره» درخت سختى است مانند صنوبر; «تنقعر»: از جاى كنده مى شود.
(13) - مفيد، ارشاد، ص 61; اعلام الورى، ص 106; بحارالأنوار، ج20، ص 368. طبرى در اين قسمت دچار اشتباه شده و نوشته است كه خود پيامبر نام خود را نوشت و ما در اين قسمت به طور گسترده در كتاب «در مكتب وحى» سخن گفته ايم.
(14) - كامل ابن اثير، ج2، ص 138 و بحارالأنوار، ج20، ص 353.
(15) - كامل ابن اثير، ج3، ص 162.
(16) - سيره حلبى، ج3، ص 24.
(17) - بحار الانوار، ج20، ص 353.
(18) - مجمع البيان، ج9، ص 117.
(19) - سيره حلبى، ج3، ص 25 و 26.
(20) - مقدمه ابن خلدون، ص 416.
(21) - بقره(2) آيه 207. ومتن آيه اين است:(وَمِنَ النّاسِ مَنْ يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَءوفٌ بِالْعِبادِ); «برخى از مردم با خدا معامله نموده و جان خود را براى به دست آوردن رضايت خدا از دست مى دهند، خدا به بندگان خود مهربان است». نزول اين آيه درباره اميرمؤمنان مورد اتفاق بسيارى از مفسران و محدثان است، جز سيوطى كه در درالمنثور شأن نزول آن را طور ديگر نقل نموده است. مرحوم شيخ جواد بلاغى، مفسر عالى قدر اسلام در كتاب آلاء الرحمان (ج1، ص 184ـ 185) مصادر اين مطلب را از دانشمندان اهل تسنن نقل نموده است.
(22) - بقره(2)آيه 204.
(23) - نهج البلاغه عبده، خ205.
(24) - علاّمه بزرگوار مرحوم شرف الدين عاملى، ابوهريره، ص 27.
(25) - يوسف(12) آيه 97.
(26) - يوسف(12) آيه 98.
(27) - ممتحنه(60) آيه 4.
(28) - نساء(4) آيه 64.
(29) - توبه(9) آيه 113.
(30) - غافر(40) آيه 7.
(31) - مؤلف كتاب تفسير آيات مشكله قرآن(ص 196). نگارنده در كتاب تفسير صحيح آيات مشكله قرآن(ص 50ـ 60) ـ كه در بررسى كتاب نامبرده نوشته است ـ به طور مبسوط در اين باره سخن گفته است.
(32) - نساء(4) آيه 48.
(33) - توبه(9) آيه 80.
(34) - بقره(2) آيه 48. و قريب به همين مضمون، آيات ديگرى در قرآن آمده است. ر.ك: بقره(2)آيه هاى 123 و 254; مدثر(74) آيه 48.
(35) - سجده(32) آيه 4. ر.ك: انعام(6) آيه 51 و 70; زمر(39) آيه 44; غافر(40) آيه 18.
(36) - بقره(2) آيه 255.
(37) - طه(20) آيه 109. به اين مضمون آيات زيادى در قرآن وارد شده است ر.ك: يونس(10) آيه3; انبياء(21) آيه 28; مريم(19)آيه 87; سبأ(34) آيه 23; زخرف(43) آيه 86; نجم(53) آيه 26.
(38) - يونس(10) آيه 18.
(39) - زمر(39) آيه 43.
(40) - بقره(2) آيه 48. اين آيه، در ضمن وقايع و سرگذشت بنى اسرائل وارد شده است لذا از اين نظر، ناظر به عقايد يهود درباره شفاعت خواهد بود.
(41) - سيره ابن هشام، ج1، ص 350.
(42) - همان، ج2، ص 292; تفسير قمى، ص 681.
(43) - سيره ابن هشام، ج2، ص 292.
(44) - نوح(71) آيه 12.
(45) - من لا يحضره الفقيه، ص 353.
(46) - نهج البلاغه، خ207.
(47) - و در جاى ديگر (نور(24) آيه 37) مى فرمايد: رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ); «مردانى كه داد و ستد آنها را از ياد خدا باز نمى دارد».
(48) - نهج البلاغه، خ80.
(49) - سجده(32) آيه 12.