هدف از مباحث علمي در قرآن
وجود اين كه قرآن كتاب هدايت است و انبياي الهي نيز براي هدايت انسانها بهسوي
معنويت و خداوند آمدهاند، ميبينيم كه بعضي از آيات قرآن كريم به مباحث علمي
پرداختهاند؛ هدف از وجود اين آيات در قرآن كريم چيست؟
دكتر رضايي :
اين سؤال از سؤالات اساسي در روش تفسير علمي است. دربارهي اهداف آيات
و مسائل علمي قرآن، سه تصور ميتوان نمود:
1. هدف اصلي قرآن، بيان مسائل علمي آن است و همهي علوم و معارف بشري در قرآن وجود
دارد؛ همانطور كه قرآن ميفرمايد:
نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ [1]؛ قرآن بيانكننده همه
چيز است.
2. هدف اصلي قرآن هدايت بشر است، اما در راستاي اين هدف ميتوان از اشارات علمي نيز
استفاده نمود؛ بدين صورت كه پيامبر (ص) ميفرمايد: «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ»
است، امّا قرينهي لُبي دارد كه اگر يك پزشك گفت من يك كتاب آوردهام كه همه چيز در
آن است، مقصود از همه چيز، مربوط به پزشكي است. پيامبر اسلام (ص) وقتي كه طبق آيهي
شريفه ميفرمود: خداوند قرآني بر ما نازل كرده كه بيان كنندهي همه چيز است، مرادش
بيان همهي چيزهايي است كه مربوط به دين، در راستاي هدف قرآن و هدايت بشر ميباشد.
استفاده از آياتِ علمي نيز در راستاي همين هدف است؛ مثلاً در آيهي «اللَّهُ
الَّذِي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوى عَلَى
الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى» [2]
مسائل مختلفي را مطرح ميكند؛ بعد در آيهي «وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ» [3]
مسائل مربوط به اينكه آسمانها را بدون ستون برافراشتيم كه عدّهاي به نيروي جاذبه
حمل كردند و نيز مسئلهي حركت خورشيد و ماه، مسئلهي زمين و كوهها را مطرح ميكند
و بعد ميفرمايد:
إِنَّ فِي ذلِكَ لآياتٍ لِقَوْمٍ يتَفَكَّرُون. [4]
اينها براي اين است كه شما تفكر كنيد، از نشانههاي حضرت حق به وجودش پي ببريد.
پس اشارات علمي قرآن، در راستاي هدف اصليِ هدايت بشر به سوي خدا، دين و قيامت است؛
هم چنين در آيهي ديگر ميفرمايد:
لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ ؛ [5] اين نشانها براي اين است كه شما
به لقاء پروردگارتان در قيامت ايمان پيدا كنيد.
3. اشارات علمي قرآن به نحو سمبليك و بر اساس فرهنگ زمان مطرح شده است. در قرآن اين
اشارات علمي، حالت معرفتشناختي يا حالت سمبليك دارد و ناظر به عالم خارج نيست.
به عقيدهي ما اين ديدگاه صحيح نيست؛ زيرا اگر قرآن صحبت از علم ميكند، در حقيقت
قصد گسترش معرفت بشر و توضيح خارج و واقعيت خارجي را دارد، در حدي كه پيشگوييهاي
علمياش، اعجاز علمي به شمار ميآيد. پس در حقيقت، هدف اصلي قرآن هدايت بشر است و
بايد از اشارات علمي قرآن استفاده كرد.
اهداف و فوايد وجودي آيات علمي قرآن
چيست؟
دكتر رفيعي :
آقاي رضايي مطالب را از سه منظر مطرح كردند كه من سعي ميكنم كمي آن
مطالب را باز كنم. بدون ترديد، تعدادي از آيات قرآن كريم، بهطور مستقيم يا ضمني،
متضمن مباحث علمي است. وقتي اين آيات در كنار ساير آيات قرار گيرد، يقيناً مباحث
علمي مطلوب بالذات قرآن نيست، بلكه هدف ديگري را دنبال ميكند. با يك تقسيمبندي
ميتوان اهداف آيات علمي در قرآن را به دو بخش تقسيم نمود:
الف) اهداف اصلي؛ ب) اهداف فرعي. آقاي دكتر رضايي، هدايت را جنبهي اصلي گرفتند، در
حالي كه ميتوان آن را به موضوعات فرعي تقسيم كرد. شايد بتوان سه هدف را در مورد
آيات الهي بيان كرد.
هدف اوّل و اصلي از آيات علمي در قرآن كريم ـ كه در اين هدف، ساير آيات علمي
مشتركاند؛ مثل آيات فقهي و آيات اخلاقي ـ اثبات وجود خداي متعال و توحيد است. [6]
بسياري از مباحث علمي وقتي در قرآن مطرح ميشوند، در پايان اين نكته را تذكر
ميدهند كه پس آفرينندهي اينها كيست؟ ببينيد كه موجد اينها كيست؟ آيا دست بشر
ميتواند در آن دخالت كند؟ به عنوان مثال، در سورهي مباركهي آلعمران ميفرمايد:
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ
لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ. [7]
نقل شده است كه رسول خدا اين آيات را، مخصوصاً در شب، زياد ميخواند و گاهي هم
ميفرمود:
وَيْلٌ لِمَنْ قَرَءَها و لَم يَتَفَكَّر فيها؛ واي بر كساني كه اين پنج آيه را
بخوانند (91 تا 95 آل عمران) و در آن تفكر نكنند.
ميثم تمار نيز نقل ميكند:
ميديدم مولايم علي (ع) شبهايي به آسمان نگاه ميكرد و اين پنج آيه را ميخواند و
اشك ميريخت.
قرآن كريم بعد از اينكه به آسمانها و زمين و اختلاف شب و روز اشاره ميكند،
ميفرمايد: « رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً.» اين براي پي بردن به باطل نبودن
آفرينش است. از آيهي « سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ» پيميبريم كه چه كسي
آفرينش را ايجاد كرده است. سورهاي در قرآن يافت نميشود ـ به خصوص سورههاي مكي ـ
مگر اينكه در آن به عالم هستي و تأمل در نظم و خلقت اشاره يا تصريحي شده است، تا
عقل بشر را براي تفكر در خلقت الهي تحريك كند؛ آنگاه از مخلوق به خالق، از طبيعت
به ايجادكنندهي آن، از مسبب به سبب و از مصنوع به صانع پيببرد. خداي متعال فكر
بشر را به سوي دقيقترين، عظيمترين، كوچكترين و بزرگترين امور هستي فرا ميخواند
و اين، آن چيزي بود كه اعراب (صدر اسلام) به فطرت سليم اعتراف كردند. [8]
هدف دوّم: كه باز هم يكي از اهداف اصلي است اين است كه آيات علمي براي اثبات معاد و
هدفدار بودن خلقت آمدهاند؛ مثل آية:
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ يَخْرُجُ مِنْ
بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ إِنَّهُ عَلى رَجْعِهِ لَقادِرٌ . [9]
كه بعد از مطرح كردن بحث آفرينش، ميفرمايد: «خداوند به بازگردانيدن همهي آفرينش
قادر است» ؛ يعني بحث معاد را از آن نتيجه ميگيرد.
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ
يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ [10] چگونه شما به خدا
كفر ميورزيد؛ همانطور كه شما را به اين جهان آورد، مجدداً شما را از قيامت يا پس
از برزخ بر ميگرداند.
هدف سوم اينكه، آيات علمي در ردّ عقيدهي كفار و مشركان و مادهّپرستان است؛ كساني
كه ميگفتند كه هر چه هست همين دنياست. «ما هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا» ؛
[11] چيزي حز اين دنيا نيست. «وَ ما يُهْلِكُنا إِلاَّ الدَّهْرُ» ؛ [12] همين
روزگار است كه ما را ميميراند. بخشي از آيات علمي، به تحقير اين عقيدهي مشركان
پرداخته، ميفرمايد:
شما جمع بشويد ميتوانيد حتي يك مگس را بيافرينيد؟ شما فكر كنيد و بينديشيد آيا
ميتوانيد شبيه آن را ايجاد كنيد؟ [13]
خلاصه اينكه، اهداف آيات علمي قرآن به دو بخش تقسيم شد: اهداف اصلي و اهداف فرعي.
در اهداف اصلي سه هدف (توحيد معاد و رد تحقير كفار و مشركين) مطرح شد. (البته
ميتوان هر سه عنوان را در يك عنوان كلي مثل هدايت گرفت؛ يعني هدايت به خداوند، به
معاد، به ماوراء الطبيعه). در بخش اهداف فرعي نيز ميتوان يك هدف را توجه بشر به
بعد علمياش دانست. خداوند در قرآن كريم گله ميكند و ميفرمايد:
وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛ چه نشانههايي در آسمان و
زمين است! «يَمُرُّونَ عَلَيْها» ؛ بعضي از كنارش رد ميشوند « وَ هُمْ عَنْها
مُعْرِضُونَ» ؛ و حال آنكه آنها از آن روي برميگردانند. [14]
منظور از توجّه در آيهي «أفلا يَنْظُرُونَ إلَي الإبل كَيْفَ خُلِقَت [15]» نگاه
ظاهري به شتر نيست، بلكه خرد شدن و دقت در مباحث علمي است؛ يعني اين موضوع داراي چه
ويژگياي است كه خداوند در قرآن به نظر و تفكر و تأمل در آن توجه ميدهد. پس يك هدف
فرعي، توجه به جنبههاي علمي، براي پي بردن به آن است؛ يعني جنبههاي علمي، طريقي
براي هدف اصلي است. وقتي قرآن كريم به يك نكتهي علمي اشاره ميكند و يا وقتي كه
پيامبر گرامي اسلام (ص) گله ميكند و ميگويد: «ويلٌ لمِنَ قَرَءها و لَمْ
يَتَفَكّر فيها؛ واي بر كساني كه آيات سورهي آل عمران را بخوانند و تفكر نكنند» ،
منظور از تفكر چيست؟ پي بردن به بعد علمي آيه يك هدف است. هدف فرعي ديگر، بحث اعجاز
است. وقتي كه قرآن كريم ميفرمايد: ده سوره مثل اين قرآن بياوريد، [16] و در جاي
ديگر ميفرمايد: يك سوره بياوريد، [17] لازمهاش اين است كه اين قرآن مشتمل بر
جنبههاي مختلف اعجاز است، يكي از آنها اعجاز علمي است كه بزرگان و علما ذكر
كردهاند. [18]
پس ميتوان گفت اهداف اصلي آيات علمي قرآن، توحيد، معاد، توجه به ماوراء الطبيعه و
نفي عقيدهي مشركان، و اهداف فرعي آيات ـ كه كمك به اهداف اصلي است ـ شامل بررسي
آيات، تطبيق آنها بر يافتههاي علمي و يقينيات و پيبردن به اعجاز علمي قرآن
ميشود.
دكتر رضايي :
يكي از فوايد اشارات علمي قرآن، توجه بيشتر انسان به طبيعت است. وقتي
كه قرآن ميفرمايد: «أفَلا يَنْظُرونَ َإلَي الإبلِ كَيْفَ خُلِقَتْ.» [19]
انسان را به طبيعت، بر خلقت خودش و به جنيني كه در شكم مادر است توجه ميدهد. اين
باعث دقت بيشتر مسلمانان در اين مسائل و رشد علوم تجربي در بين آنان ميشود. شايد
بسياري از مسائل علمي قرآن، موجب انگيزهاي در مسلمانان براي شناخت بهتر حيوانات و
ديگر موجودات شدند؛ مثلاً علم پزشكي ، مسئلهي نجوم و مسائل كيهانشناسي در بين
مسلمانان بسيار رشد نمودند.
موضوع آيات علمي قرآن
آيات قرآن به موضوعات مختلفي پرداخته است؛ محورهاي اصلي اين آيات چهطور ترسيم شده
است؟ آيا تقسيم بر اساس موضوعات مختلف است يا چيز ديگر؟
دكتر رضايي :
در بخش آيات علمي قرآن بين 500 تا 700 آيه را بر شمردهاند كه به مسائل
علمي اشاره دارند؛ لكن در بعضي از اين آيات اختلاف است؛ زيرا در اين آيات، محورهاي
مختلفي وجود دارد. به نظر من بر اساس موضوع آيات ميتوان آنها را به محورهاي مختلف
تقسيم نمود؛ مثلاً بعضي از آيات قرآن، مربوط به جهان و كل هستي، آسمانها و پيدايش
آسمانهاست و بعضي در مورد اين كه در آستانهي قيامت چه اتفاقاتي در جهان خواهد
افتاد. قرآن به نكات ريز علمياي كه امروز در مسائل كيهانشناسي مطرح است و در مورد
پيشينه و فرجام جهان، به مسئلهي زمين و كرويت زمين، مسئلهي جاذبهي زمين؛ در خصوص
انسان (خلقت، مراحل جنين، عجايب وجود انسان و غذاهاي مورد استفادهي انسان)، در
اثبات يك مسئله مثل زوجيت گياهان [20] غذاهاي حرام، [21] غذاهاي نجس [22]، مسئلهي
بهداشت و نيز در مورد عسل به عنوان شفا [23] و گاهي به كوهها پرداخته است:
وَ تَرَي الجبالَ تَحسبُها جامَدَةً و َهِيَ تَمُرَّ مَرَّ السَّحابِ؛ [24] كوهها
را ميبينيد فكر ميكنيد كه ايستاده است، در حالي كه مثل ابر در حال حركت هستند.
دكتر رفيعي :
در تعداد آيات علمي قرآن اختلاف است و تا هزار آيه هم ذكر شده است.
در گذشته، بيشترين آيات علمي مورد توجّه، آيات مربوط به هيأت و نجوم [25] بود.
آيات علمي قرآن را ميتوان به دو بخش تقسيم نمود:
1. آيات هستيشناختي و طبيعتشناختي؛ 2. آيات زيستشناختي. مقصود از آيات
هستيشناختي و طبيعتشناختي آياتي است كه دربارهي مظاهر هستي و طبيعتاند. بخش
عمدهاي از آيات علمي به بحث هستيشناسي و طبيعتشناسي مربوطاند كه محورهاي آنها
دربارهي آسمان و زمين در موارد زير ميباشد:
آفرينش آسمانها و زمين، [26]
مادهي اصلي آسمان، [27]
بالا بردن آسمان بدون ستون، [28]
گسترش آسمانها، [29]
فقدان اكسيژن در ارتفاعات، [30]
بناي آسمان در نهايت استحكام، [31]
موجودات زنده در آسمانها، [32]
كرويت زمين، [33]
وجود گازها در مورد زمين، [34]
دوران آفرينش زمين، [35]
نقصان زمين، [36]
حركت زمين و خورشيد، [37]
وجود مواد سنگين در درون زمين، [38]
تغيير آسمان و زمين و فناي آن. [39]
همچنين موارد ديگر هستيشناسي عبارت است از:
خورشيد و ماه، [40] كوهها، [41] ابر و باران، [42] باد [43] و درياها. [44]
2. بخش علوم زيستشناسي است كه اينها نيز چند دستهاند: گياهان، [45] حيوانات،
[46] انسان [47] و مباحث و آيات طبي. [48]
معناي اعجاز علمي
اعجاز علمي به چه معناست؟ آيا قرآن كريم علاوه بر اين كه از نظر اعجاز ابعاد مختلفي
دارد، از نظر علمي هم داراي اعجاز است يا نه؟ آيا كسي منكر اين بعد از اعجاز قرآن
ميباشد؟
دكتر رضايي :
قرآن كريم در آيات متعددي در رابطه با اعجاز علمي قرآن و رابطهي آن با
تفسير علمي مردم را به مبارزه ميطلبد و به اصطلاح «تحدّي» ميكند؛ همچنان كه
ميفرمايد:
وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ
مِنْ مِثْلِه؛ِ [49] اگر شما بر آنچه به پيامبر اسلام نازل كردهايم شك ميكنيد، يك
سوره مثل آن بياوريد.
برخي از مفسرين [50] معتقدند كه اين يك دعوت عام و شامل ابعاد گوناگوني است؛ يعني
همانطور كه قرآن كريم از نظر فصاحت و بلاغت و بيان قوانين معجزه است، از لحاظ
مسائل علمي و رازگوييهاي علمي نيز معجزه است. قرآن از زوجيّت عام [51] سخن ميگويد
(همه چيز به صورت زوج است) در صدر اسلام كسي از اين مطلب اطلاعي نداشت، هر چند كه
در مورد زوجيّت گياهان مطالبي ميدانستند؛ و اين نشانهي رازگويي و اعجاز قرآن است
كه چند قرن بعد، اين مطلب كشف شده است. قرآن ميفرمايد:
ما از هر چيزي زوج آفريديم. [52]
نكته اين كه، بعضي از موارد تفاسير علمي، منتهي به اعجاز علمي قرآن ميشود. اعجاز
علمي يعني اولاً، آيه گزاره يا مطلب علمياي را در مورد مسائل طبيعت بيان كند (مثل:
آسمانها، زمين، گياهان و روابط پديدههاي طبيعي)؛ ثانياً، رازآگين باشد، يعني در
زمان صدر اسلام كسي از آن اطلاعي نداشته باشد؛ پس اگر چيزي با اين دو خصوصيت باشد،
اعجاز علمي قرآن ناميده ميشود. [53]
معيار تشخيص اعجاز علمي
دلايل و ملاكهاي تشخيص آيات اعجاز علمي چيست؟
دكتر رضايي :
همان مواردي كه در بحث تفسير علمي بيان كرديم، در اينجا نيز وجود
دارد؛ يعني هر اعجاز علمياي ناچاراً نوعي تفسير علمي نيز هست. در اين جا بسياري از
شرايط تفسير علمي رعايت نشده است؛ علاوه بر آن، بعضي از مطالبي را كه اعجاز
دانستهاند اعجاز نيستند؛ مثل حركت زمين. [54] در يونان قبل از اسلام، نظريههايي در
مورد حركت زمين وجود داشته است، همانطور كه در هيأت بَطلَمَيوسي، سكون و مركزيّت
زمين مطرح بوده است؛ لذا نميتوان آن را اعجاز دانست. چيزي اعجاز علمي است كه قبل
از اسلام سخني از آن گفته نشده، يا كسي از آن اطلاع نداشته و بعدها كشف شده باشد؛
مانند نيروي جاذبه كه از اين آيه به دست آمد:
رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها؛ خداوند آسمانها را با ستونهايي
كه ديدني نيست، آفريد.
يكي از مصاديق آيه را ميتوان نيروي جاذبه گرفت؛ زيرا ما اين آيه را ناظر بر مطلب
علمي ميدانيم كه قرنها بعد از ظهور اسلام كشف شده است، پس اين آيه يك اعجاز و
رازگويي قرآن است.
با توجّه به اين كه در صدر اسلام ارتباطات به اين نحو نبوده است، يعني اگر مطلبي
در يونان كشف ميشد، شايد به عربستان نميرسيد و براي آنان كشف نميشد، و اين كه
قرآن توسط يك فرد امّي آورده شده است، آيا ميتوان ضمير در «من مثله» را به پيامبر
(ص) برگرداند و اين آيه را جزء آيات اعجاز علمي قرار داد؟
دكتر رضايي :
اگر اثبات شود كه مثلاً علم به حركت زمين از يونان به عربستان منتقل
نشده، اين ادعا صحيح است و آيه اعجاز علمي است؛ لكن اگر كسي به عنوان مخالف ادعا
نمايد كه احتمال دارد اين سخنان توسط كاروانهاي تجارياي كه به شام رفت و آمد
داشتهاند به گوش پيامبر (ص) رسيده و ايشان نيز آن را بيان كردهاند، اين مورد
اعجاز علمي را از بين ميبرد؛ امّا مواردي را كه يقيناً قبل از اسلام مطرح نشده و
به عربستان نرسيده است، ميتوان اعجاز علمي قرآن دانست.
در مورد ضمير «مثله» نيز مفسران احتمال دادهاند كه به قرآن يا به «پيامبر (ص)»
برگردد؛ ولي آن، بُعدِ ديگر اعجاز است كه معارف بلند از فردي اُمّي صادر شود.
با توجه به اين بيان كه اعجاز قرآن، يعني آنچه كه قرآن فرموده است، در آن زمان مطرح
نبوده، نميتوان نتيجه گرفت كه با كشف تدريجي مباحث علمي، در آينده بگوييم قرآن
اعجاز علمي ندارد؟
دكتر رضايي :
اعجاز علمي هر موضوع، با توجه به تاريخ كشف علمي و تاريخ نزولي قرآن
است؛ يعني اگر قرآن هزار و چهارصد سال قبل، از نيروي جاذبهاي سخن گفت كه نيوتن
در قرن هفدهم كشف كرد، اين اعجاز هميشه معجزه است و كهنه و تمام نميشود. هر كشف
تازهاي نيز همين گونه است.
قبل از كشف جاذبهي نيوتن، اين مسئله، از طرف قرآن توسط پيامبر (ص) اعلان شده بود،
كه اين اعجاز قرآن را اثبات ميكند و لازم نيست كه اين عدم اطلاع از جاذبهي نيوتن،
بعد از نيوتن هم استمرار داشته باشد.
دكتر رفيعي :
قرآن كريم در سه مرحله تحدّي (به مبارزه طلبيدن) كرده است:
1. ابتدا همگان را به آوردن كتابي به مانند قرآن دعوت ميكند؛ [55]
2. در بخشي ديگر همگان را به آوردن «ده» سوره مثل قرآن دعوت ميكند؛ [56]
3. در نهايت از مردم ميخواهد كه «يك سوره به مانند قرآن بياوريد. [57]
از قديم، اين بحث بين دانشمندان علوم قرآني مطرح بوده است كه آوردن يك سوره مثل
قرآن، از چه جهت است؛ فقط از جهت بلاغت و فصاحت است، يا ساير وجوه را هم در خود جاي
ميدهد؟
اعجاز علمي، يعني آنچه كه قبلاً در نقطهاي از جهان مطرح نشده باشد؛ يكي از موارد
اعجاز قرآن را اشتمال بر تاريخ گذشتگان ميدانيم؛ مانند داستان حضرت يوسف (ع) [58]
و حضرت موسي (ع) [59] كه يقيناً اين داستانها در گذشته، در تورات و انجيل، و بين
مردم، معروف و مطرح بوده است.
ما بايد در اين جا يك اصول مبنايي را قبول كنيم، سپس وارد بحث اعجاز علمي و رابطهي
آن با تفسير علمي شويم، و آن اصل مبنايي عبارت است از اين كه قرآن از جانب خدا بر
يك شخص اُمّي كه خواندن و نوشتن نميدانسته، نازل شده است. وقتي اين اصل را مسلّم
گرفتيم، رابطهي تفسير علمي با اعجاز علمي روشن ميگردد و آن اين كه، كليهي آياتي
كه بيانكنندهي مطالب و اخبار و گزارههاي علوم تجربي است ـ كه در حال حاضر، يا در
آن زمان، هيچ مطرح نبوده يا به صورت كمرنگ و غلط در جاي ديگر مطرح بوده است ـ توسط
رسول گرامي اسلام، در قالب آياتي كه بر او نازل گرديده، مطرح شده است.
مرحوم آية الله خويي (ره) در مورد اعجاز قرآن ميفرمايد:
قرآن در آيات زيادي، از قوانين هستي و رموز طبيعت، اجرام آسماني و موضوعات ديگر،
بحثهاي زيادي نموده است؛ به طور مسلّم، اطلاع از چنين سُنَن و قوانين، جز از طريق
وحي امكان نداشت. [60]
پي نوشت ها :
[1] . سورهي نمل، آيهي 89.
[2] . سورهي رعد، آيهي 2.
[3] . سورهي رعد، آيهي 3.
[4] . سورهي رعد، آيهي 3.
[5] . سورهي رعد، آيهي 2.
[6] . عبدالله شحاته، تفسير الايات الكونيه، ص 30.
[7] .سورهي آل عمران، آيهي 190.
[8]. عبدالله شحاته، همان، ص 30.
[9] . سورهي طارق، آيهي 5 ـ 8.
[10] . سورهي بقره، آيهي 28.
[11] . سورهي جاثيه، آيهي 24.
[12] . همان.
[13] . سورهي حج، آيهي 73.
[14] . سورهي يوسف، آيهي 105.
[15] . سورهي غاشيه، آيهي 17.
[16] . سورهي هود، آيهي 13.
[17] . سورهي بقره، آيهي 23.
[18] . كتب فراواني در زمينهي جنبههاي اعجاز قرآن تأليف شده است؛ از جمله: اعجاز
بياني از نظر فصاحت و بلاغت؛ اعجاز از نظر اشتمال بر معارف الهي؛ اعجاز از نظر
فقدان اختلاف در آن؛ اعجاز از نظر قانون گذاري؛ اعجاز در اخبار از غيب؛ اعجاز در
تبيين فلسفي هستي؛ اعجاز از بيان اخبار و تاريخ گذشتگان؛ اعجاز از نظر ايجاز و
اطناب؛ اعجاز در بيان اخبار علمي و اسرار هستي.
[19] . سورهي غاشيه، آيهي 17.
[20] . سورهي نمل، آيهي 89.
[21] . سورهي يس، آيهي 36.
[22] . سورهي مائده، آيهي 3.
[23] . سورهي نحل، آيهي 66.
[24] . سورهي نحل، آيهي 69.
[25] . حافظ ابراهيم، الاشارات العلميه في القران الكريم، ص 5. و ابوحامد غزالي،
احياء العلوم، ج 1، ص 289.
[26] . سورهي سجده، آيهي 4؛ سورهي فصلت، آيهي 11؛ سورهي رعد، آيهي 2 و
سورهي ق، آيهي 6.
[27] . سورهي فصلت، آيهي 11.
[28] . سورهي رعد، آيهي 2.
[29] . سورهي ذاريات، آيهي 47.
[30] . سورهي انعام، آيهي 125.
[31] . سورهي ق، آيهي 6.
[32] . سورهي شوري، آيهي 29.
[33] . سورهي زمر، آيهي 5.
[34] . سورهي نازعات، آيهي 30.
[35] . سورهي فصلت، آيهي 109.
[36] . سورهي رعد، آيهي 41.
[37] . سورهي نمل، آيهي 88.
[38] . سورهي زلزال، آيهي 1 ـ 2.
[39] . سورهي ابراهيم، آيهي 48.
[40] . سورهي ابراهيم، آيهي 33؛ سورهي يونس، آيهي 5 و سورهي نمل، آيهي 12.
[41] . سورهي سباء، آيهي 7 و سورهي مرسلات، آيهي 28.
[42] . سورهي مؤمنون، آيهي 18.
[43] . سورهي حجر، آيهي 22.
[44] . سورهي نمل، آيهي 14 و سورهي فرقان، آيهي 53.
[45] . سورهي طه، آيهي 53؛ سورهي رعد، آيهي 4؛ سورهي يس، آيهي 80؛ سورهي يس،
آيات 33 ـ 35؛ سورهي نمل، آيهي 60 و سورهي انعام، آيهي 99.
[46] . سورهي نحل، آيات 5 ـ 8؛ سورهي مؤمنون، آيهي 22؛ سورهي نمل، آيهي 66؛
سورهي ملك، آيهي 19؛ سورهي نمل، آيهي 68 و سورهي نمل، آيهي 99.
[47] . سورهي مريم، آيهي 28؛ سورهي طارق، آيهي 5. سورهي مؤمنون، آيهي 14؛
سورهي قيامت، آيهي 3.
[48] . سورهي اعراف، آيهي 31؛ سورهي بقره، آيهي 233؛ سورهي مائده، آيهي3 و
سورهي مريم، آيهي 25.
[49] . سورهي بقره، آيهي 23.
[50] . ابولقاسم خوئي، مرزهاي اعجاز، ترجمهي جعفر سبحاني، ص 115.
[51] . سورهي يس، آيهي 36.
[52] . سورهي زخرف، آيهي 12.
[53] . محمد علي رضايي اصفهاني، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن.
[54] . سورهي نمل، آيهي 88.
[55] . سورهي طور، آيهي 34.
[56] . سورهي هود، آيهي 13.
[57] . سورهي بقره، آيهي 23.
[58] . سورهي يوسف، آيات 4، 7، 9، 10، 11، 17، 29.
[59] . سورهي بقره، آيهي 50 ـ 248.
[60] . البيان، ص 72.