بقيع

محمد صادق نجمي

- ۹ -


مـــزار بقيع

تأليف: علي اكبر حسني

در دل هر ذره، خورشيدي نهان دارد بقيع اين مبارك بقعه را، حاجت به نور ماه نيست

بقيع: مقدس ترين و با فضيلت ترين «شفق» مكان ها، پس از قبر پيامبر گرامي اسلام(ص) در مدينه است. اين مكان مقدس كه محلّ دفن چهار امام معصوم ـ عليهم السلام ـ، همسران و فرزندان رسول خدا(ص)، جمع كثيري از صحابه و ياران آن حضرت و تعداد زيادي از علما، شهدا و بزرگان اسلام است، از ديدگاه تاريخي و معنوي، داراي ارزش فوق العاده اي است. و همين نكته موجب شد، تا در اولين شماره اين مجلّه، جهت آشنايي خوانندگان محترم به شناخت و معرفي اين مكان شريف و بزرگاني كه در آن مكان آرميده اند، بپردازيم.

بقيع و معاني آن

قبرستان بقيع را كه قديمي ترين قبرستان مدينه است «جنة البقيع» هم مي نامند. و از آنجا كه در اين مكان مقدس، درختي به نام «غرقد» بوده، به «بقيع الغرقد» نيز معروف است. بقيع در زبان عرب، به جايگاه وسيع، يا مكاني كه در آن درخت و ريشه هاي درخت باشد اطلاق مي شود.

در مجمع البحرين آمده است: «البقيع من الارض: المكان المتّسع (قيل) و لا يسمّي بقيعاً الاّ فيه شجرا و اصولها، و منه، بقيع الغرقد».

بعضي مي گويند: بقيع به معني توتستان، و بقعه، و مزرعه نيز آمده است.

در كنار بقيع الغرقد، قطعه ديگري، به نام «بقيع العمّات» بوده است كه در اين اواخر ديوار بين دو بقيع را برداشته، و هر دو قسمت را به صورت يك قبرستان درآورده اند.

بقيع در كجا واقع شده است؟

بقيع در سمت شرقي مسجدالنبي(ص)، و در حال حاضر تقريباً در وسط شهر مدينه واقع شده، كه از شمال به شارع عبدالعزيز، و از شرق به شارع ستين، و از جنوب به شارعباب العوالي، و از غرب به شارع ابي ذر، محدود شده است.

در گذشته، ديوارهاي بقيع، از گل و خشت خام درست شده بود، كه بعداً دورتا دور اين قبرستان را با بلوك هاي سيماني ديوار كشيده و روي ديوار نيز نرده ها و پنجره هايي، نصب كردند.

متأسفانه تا چند سال پيش، درب بقيع تنها براي دفن جنازه ها باز مي شد و در غير آن، بسته بود. وليكن از سال 1365 شمسي و به دنبال درخواست مردم مسلمان ايران و اقدامات مسؤولين ايراني، در ساعاتي از روز، درب آن به روي زائران گشوده مي شود.

فضيلت بقيع

پيامبر اكرم(ص) فرمود: سرزمين بقيع، نخستين مكاني است كه در روز قيامت شكافته مي شود، و مدفونين آن سر از خاك بيرون مي آورند، و پس از آن زمين مكّه. و در روز قيامت، هفتاد هزار نفر از بقيع، در صحراي محشر حاضر مي گردند كه صورتشانمانند ماه شب چهارده مي درخشد، و بدون حساب نيز داخل بهشت مي شوند.

به گواهي تاريخ، پيامبر اسلام(ص) بارها و حتي در نيمه هاي شب به زيارت بقيع مي رفت و براي خفتگان در آن، طلب مغفرت مي كرد و مي فرمود: خدايا اهل بقيع را بيامرز. و نيز مي فرمود: مأموريت دارم تا بر اهل بقيع درود بفرستم:

«انّي بعثت الي اهل البقيع لأصلّي عليهم».

گنجينه هاي گرانقدر در خاك بقيع

چنان كه گفتيم بقيع، قبرستان قديمي مدينه است كه بهترين عزيزان پيامبر(ص) و سربازان فداكار اسلام، در آنجا مدفونند; اينك بـه نــام بـرخـي از آنـها اشــاره مي كـنيم:

1 ـ مرقد چهار امام معصوم از ائمه شيعه(ع): امام مجتبي(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع).

2 ـ (بنابه نقلي) قبرپنهان فاطمه زهرا(س).

3 ـ قبور فرزندان پيامبر(ص) مانند ابراهيم، زينب، ام كلثوم و رقيّه.

4 ـ قبور همسران آن حضرت.

5 ـ قبر فاطمه بنت اسد مادر علي بن ابي طالب(ع).

6 ـ قبر عباس عموي پيغمبر(ص).

7 ـ قبر صفيّه و عاتكه، عمه هاي پيامبر(ص).

8 ـ قبرحليمه سعديه، مادر رضاعي آن حضرت.

9 ـ قبر عقيل برادر علي(ع)، و عبدالله بن جعفر، همسر زينب كبري(س).

10 ـ قبر سعد بن معاذ، و ابوسعيد خدري.

11 ـ قبر اسماعيل فرزند امام صادق(ع).

12 ـ قبر امّ البنين مادر حضرت ابي الفضل(ع).

13 ـ قبر عثمان بن مظعون، و سفيان بن الحارث بن عبدالمطلب.

14 ـ قبرجمعي از شهداي اُحُد و شهداي واقعه حرّه كه محل آنها معلوم ومشخص است.

15 ـ قبور برخي از فرزندان ائمه و بستگان پيامبر گرامي اسلام(ص) وبرخي از صحابه بزرگوار آن حضرت.

16 ـ قبور گروهي از راويان حديث، و عده اي از علما، شهدا و قرّاء و مبلغين بزرگ اسلام.

و سرانجام بسياري از شخصيت هاي برجسته و افراد والامقام كه از صدر اسلام تاكنون، در اين سرزمين مقدس آرميده اند و قبورشان مجهول است.

قبوري كه چنانچه، هر يك از آنها در ديگر بلاد اسلامي قرار داشت، آنچنان آباد و مجلل مي بود كه چهره آن شهر را عوض مي كرد.

سمهودي در «وفاءالوفاء» از مالك روايت كرده كه: در اين آرامگاه ده هزار نفر از صحابه گرامي و اكابر اسلام مدفونند، ليكن قبور تعدادي از آنها مخفي، و برخي ديگر هم كه معلوم بوده به مرور زمان از بين رفته، و متأسفانه بسياري از آنها را هم در اين قرن اخير از ميان برده اند.

«رفعت پاشا» نويسنده «مرآة الحرمين» عقيده دارد: بيش از دو هزار نفر از اصحاب و تابعين، در اين قبرستان دفن شده اند.

صحابه مدفون در بقيع

گروهي از صحابه كه در اين مكان شريف مدفونند عبارتند از:

1 ـ مقداد بن الاسود.

2 ـ مالك بن حارث.

3 ـ مالك اشتر نخعي.

4 ـ خالد بن سعيد.

5 ـ خزيمة ذوالشهادتين، كه پيامبر(ص) شهادت و گواهي او را به جاي دو شاهد عادل مي پذيرفت.

6 ـ زيد بن حارثة. (پسرخوانده پيامبر«ص»)

7 ـ سعد بن عباده.

8 ـ ابودجانه انصاري.

9 ـ جابر بن عبداللّه انصاري.

10 ـ مالك بن نويره.

11 ـ زيد بن ارقم.

12 ـ حسّان بن ثابت.

13 ـ قيس بن سعد بن عباده.

14 ـ اسعد بن زاره...

مورخين نوشته اند: نخستين كسي كه از انصار در بقيع مدفون شد، اسعد بن زراره بود، وي از بيعت كنندگان با پيامبراسلام(ص) در عقبه اول و دوم (پيش از هجرت) در سرزمين مني بوده است و نخستين كسي كه از مهاجرين در بقيع مدفون شد، عثمان بن مظعون است كه به حبشه و مدينه هجرت كرد و همو بود كه سرپرستي گروه مهاجران اول به حبشه را عهده دار بود.

علاوه بر افراد ياد شده، تعداد ديگري از بستگان پيغمبر(ص) و فرزندان ائمّه ـ عليهم السلام ـ نيز در اينجا دفن شده اند، از جمله:

1 ـ محمد حنفيه، فرزند علي(ع).

2 ـ حسن مثني و جعفر و زيد فرزندان امام مجتبي(ع).

3 ـ چهار تن از فرزندان امام سجّاد (ع) به نام هاي عمرالاشرف، عبداللّه باهر، حسين اكبر، حسين اصغر (حسين اصغر متولي موقوفات جدش علي(ع) بوده كه از موقعيّت والايي نيز برخوردار بوده است).

4 ـ از فرزندان امام باقر(ع): ابراهيم، عبدالله، زينب و امّ سلمه.

5 ـ از فرزندان امام صادق(ع): اسماعيل و عبدالله افطح.

6 ـ عبيدالله و اسحق از فرزندان امام كاظم(ع).

7 ـ فرزندان حضرت ابوالفضل(ع).

8 ـ امام زادگان ديگري چون عبداللّه اميرالعارفين از فرزندان حسين اصغر، حسن مثلث فرزند حسن مثني و...

بعلاوه بقيع، مرقد گروهي از راويان و قرّاء و مبلغان نيز مي باشد، مانند:

1 ـ عبداللّه بن مسعود.

2 ـ معاذ بن جبل.

3 ـ سالم.

4 ـ ابوالحسين يحيي النسابة العقيقي، او نخستين كسي است كه در انساب سادات، كتابي تدوين نموده، تأليفات بسياري دارد، و در كتب رجال نيز مورد تمجيد و تقديس قرار گرفته است.

5 ـ سيد الُمهنابن سنان الحسين اعرجي، او كسي است كه سؤال هايي از مدينه منوره به حضور «علامه حلي(ره)» ارسال نمود، و علامه هم به سؤال هاي وي جواب داد و اكنون آن جواب ها، به «اجوبة المسائل المهنائية» معروف است.

لازم يه يادآوري است كه در گذشته بقيع و مرقد امامان معصوم(ع) عموماً داراي بقعه و گنبد و بارگاه بوده و ليكن در سال هاي اخير همه آنها تخريب گرديده و هم اكنون هيچ آثاري از آنها جز چند قطعه سنگ كه در بالا و پائين قبور گذاشته شده، وجود ندارد.1

در حالي كه اغلب اين قبور چنانكه محمد بن محمود نجّار متوفاي 643 هجري (در كتاب اخبار مدينة الرسول) ابن جبير متوفاي 614 هجري و ابن بطوطه متوفاي 779 آنها را مشاهده و خصوصيات آن را شرح داده اند، داراي كتيبه و سنگ هاي نوشته شده، بوده است.

و نيز ميرزا حسين فراهاني در سال 1320 و 1302 هجري اين آثار را ديده و در سفرنامه خود آنها را شرح داده است.2

مظلومترين و اندوهناكترين صحنه بقيع

در بقيع صحنه هاي اندوهبار و حزن انگيز فراواني است كه از همه آنها اندوهبارتر، قبور چهار امام مظلوم و معصومي است كه چون خورشيدي، در دل خاك مستور مانده اند:

1 ـ پيشواي دوم امام حسن مجتبي(ع).

2 ـ پيشواي چهارم امام زين العابدين(ع).

3 ـ پيشواي پنجم امام محمّد باقر(ع).

4 ـ پيشواي ششم امام جعفر صادق(ع).

بديهي است بيان علّت شهادت و دفن آن بزرگواران در بقيع و ماجراي تشييع و تدفين هر يك از آنها، خود كتابي مستقل و مقالاتي جداگانه مي طلبد كه بايد در جاي ديگر به آن پرداخت و اين مختصر را گنجايش آن نيست.

و اينك قسمتي از بيوگرافي و شرح اجمالي زندگاني برخي از بزرگان مدفون در بقيع را ذكر مي كنيم:

1 ـ فاطمه بنت اسد:

فاطمه دختر اسد: فرزند هاشم، همسر ابوطالب و مادر علي(ع)، جعفر، عقيل و هاني و طالب است. وي كه از مهاجرين نخستين و بيعت كنندگان با حضرت محمد(ص) مي باشد به پاكي و پرهيزكاري مشهور است و تنها كسي است كه در خانه كعبه وضع حمل نمود و مولود كعبه علي(ع) را به دنيا آورد. او در زمان حيات پيامبر(ص)، جهان را بدرود گفت، آن حضرت در مرگ وي تأثر و اندوه فراوان از خود نشان داد، و سرانجام بر جنازه اش نماز خواند، و او را در ميان قبر نهاد.

برخي قبر او را در كنار قبر عثمان بن مظعون و ابراهيم فرزند پيامبر دانسته اند ولي مشهور اين است كه نزديك قبر چهار اماممعصوم(ع) قرار دارد كه اهل سنت آن را قبر فاطمه زهرا(ع) مي دانند! اين قبر قبلاً قبه و بارگاه داشته است.

2 ـ عباس، عموي پيامبر(ص)

عباس فرزند عبدالمطلب عموي پيامبر(ص) و مادرش نتيله دختر خبّاب است. او دو تا سه سال از پيامبر اسلام(ص) بزرگتر بود.

عباس از بزرگان و سادات قريش و بني هاشم بود كه پيش از ظهور اسلام منصب سقايت حاجيان و عمارت مسجدالحرام را به عهده داشت. او به دستور پيامبر اكرم(ص) در مكه ماند و فعاليت هاي ضد اسلامي قريش را به پيامبر(ص) گزارش مي كرد. و نيز او بود كه خبر حمله قريش به مدينه را در جنگ احد و خندق به پيامبر(ص) اطلاع داد.

عباس، دو ماه قبل از فتح مكه به سوي مدينه هجرت كرد. و از آن پس مستقيماً جزء ياران و صحابه پيامبر(ص) درآمد و از مهاجران شمرده شد. وي مورد توجه و عنايت خاص پيامبر(ص) بود، در جنگ حنين نيز فداكاري هاي زيادي انجام داد.

عباس در سال 33 هجري در عصر خلافت عثمان دار دنيا را وداع گفت. و در قبرستان بقيع در كنار قبر فاطمه بنت اسد دفن شد.

3 ـ عبدالله بن جعفر

پس از مهاجرت گروهي از مسلمانان، به سرپرستي جعفر بن ابي طالب از مكّه به سوي حبشه و اقامت در آنجا، خداوند به جعفر فرزندي داد كه نامش را عبدالله گذاشت. عبدالله اولين مولود مسلماني بود كه در حبشه به دنيا آمد.

پدرش جعفر، در سال هفت هجري از حبشه به مدينه بازگشت و در سال هشتم، به فرماندهي سپاهي كه زيد بن حارثه و عبدالله بن رواحه فرمانده دوم و سوم آن بودند عازم موته شد و در آنجا شهيد گرديد...

رسول خدا(ص) با نشان دادن عكس العمل شديد نسبت به شهادت او و همراهانش، ايثار و فداكاري جعفر را ستود و براي تسليت به خانواده اش به منزل وي رفت و بشارت خدا را نسبت به جعفر بدينگونه اعلان كرد كه: خداوند متعال به جاي دو بازوي جدا شده او در جنگ موته، دو بال به او داده است تا در بهشت همانند فرشتگان پرواز كند و بدين جهت او را «جعفر طيّار» لقب داده اند.

و امّا عبدالله پسر جعفر هم مورد محبت پيامبر(ص) بود، او كسي است كه در كودكي با پيامبر(ص) بيعت كرد و پيامبر(ص) نيز با آنكه معمولاً بيعت كودكان را نمي پذيرفت بيعت او را پذيرا شد. عبدالله همسر بانوي بزرگ اسلام حضرت زينب كبري(س) است. او مردي سخاوتمند و جوانمرد و از حاميان علي بن ابيطالب(ع) بود كه در سال 80 هجري و در نود سالگي در مدينه فوت كرد، و او را در قبرستان بقيع كنار قبر عمويش عقيل دفن كردند.

4 ـ امّ البنين مادر ابوالفضل(ع)

امّ البنين دختر حزام بن خالد همسر علي بن ابي طالب(ع) بود، او مادر چهار پسر يعني حضرت عباس، جعفر، عثمان و عبدالله است كه تمامي اين فرزندان در كربلا شهيد شدند. اين بانوي گرامي به امام حسين(ع) بيش از فرزندان خود علاقه داشت.

هر چند نام او فاطمه بود، وليكن به احترام فاطمه زهرا(ع) كمتر به اين نامخوانده مي شد. و فقط او را به خاطر فرزندانش «اُمّ البنين» (مادر پسران) مي خواندند. وي در مدينه از دنيا رفت و در بقيع به خاك سپرده شد، قبر او در كنار قبر عمه هاي پيامبر (صفيه و عاتكه) قرار دارد.

5 ـ حليمه

حليمه از قبيله بني سعد بن بكر و دختر ابو ذُوَيب، عبداللّه بن حارث است. وي مدتي دايه و مادر رضاعي پيامبر اكرم(ص) بوده است. او نيز در بقيع مدفون، و قبرش معروف است. علي بن موسي مؤلف كتاب «وصف المدينه المنوره» مي نويسد: قبر او در جهت شمالي قبر عثمان قرار دارد كه در سال 1303 هجري داراي گنبد و بارگاه بوده است.

6 ـ اسماعيل فرزند امام جعفر صادق(ع)

اسماعيل بزرگترين فرزند امام صادق(ع) و مورد علاقه شديد آن حضرت بود. مادرش فاطمه دختر حسين بن علي(ع) است. در زمان امام صادق(ع) در سال 133 هجري فوت كرد. امام(ع) در فوت اسماعيل شديداً گريست و بدون كفش و عبا به استقبال جنازه وي كه از منطقه عُريض به مدينه حمل مي شد،رفت. در بين راه چندين بار جنازه را به زمين نهاد و صورتش را باز كرد و سپس او را در بقيع دفن نمود.

و اين عمل بدين جهت بود كه برخي خيال نكنند او (اسماعيل) امام بوده و نمرده است. ولي با اين حال، عده اي از طرفدارانش او را مهدي موعود پنداشته و امامت را حق مسلّم او و فرزندانش بعد از امام ششم مي دانند و شيعيان اسماعيلي از اين طايفه اند. «سمهودي» قبر او را در مقابل قبر عباس در سمت مغرب آن مي داند...

مقبره او داراي بقعه اي بوده است كه پس از خيابان كشي از قبرستان جدا، و سپس تخريب شد.

7 ـ محمد بن حنفيه

اسم او محمد اكبر، پسر علي بن ابيطالب(ع)است. وي نيز در قبرستان بقيع دفن شده است. محمّد با آنكه به امامت علي بن الحسين(ع) معتقد بود ولي پس از قيام مختار برخي او را امام و حتي مهدي موعود خوانده اند. مورخين مرگ او را در سال 81 هجري ذكر كرده اند.

8 ـ قبور عمه هاي پيامبر(ص)

دو تن از عمه هاي پيامبر اكرم(ص) به نام هاي «صفيه» و «عاتكه» در بقيع دفن شده اند و برخي معتقدند كه سه تن از عمه هاي آن حضرت در آنجا مدفونند.

شرح حال مختصر آنان:

الف ـ صفيه دختر عبدالمطلب: او با حمزه سيدالشهداء از جهت پدر و مادر يكي بودند. وي همسر عوام بن خويلد برادر حضرت خديجه و مادر زبير بن عوام است. صفيه در نبرد احد حضور داشت و آنگاه كه در كنار جسد مثله شده برادرش قرار گرفت سخناني سوزناك و پرمعني ايراد كرد.

در جنگ خندق همراه حسان بن ثابت و ديگران، در كوشك فارع، به حراست شهر و نگهباني از خانه اي كه زنان و كودكان به دستور پيامبر(ص) در آن جمع بودند، پرداخت، مي نويسند: او يك يهودي مهاجم را نيز با شمشير از پاي درآورد، و بدين خاطر، مورد تقدير پيامبر قرار گرفت.

صفيه در سال 20 هجرت در مدينه از دنيا رفت و در بقيع به خاك سپرده شد.

ب ـ عاتكه دختر عبدالمطلب: عاتكه و دو خواهرش اميمه و بره از مادر ديگري به نام فاطمه بنت عمر و بن عايد بن عمران بودند. همسر عاتكه امية بن مغيرة بن عبدالله بود. وي از او دو پسرداشت: به نام هاي «زهير» و «عبدالله». ظاهراً زهير اسلام نياورد و ليكن عبدالله با ابوسفيان بن حارث و عباس مسلمان شد و به حضور پيامبر(ص) رسيد.

به هر حال عاتكه پيش از وقوع جنگ بدر، شكست قريش را در رؤيا ديده بود. و سرانجام به مدينه هجرت كرد و در آنجا از دنيا رفت و در كنار قبر خواهرش صفيه به خاك سپرده شد.

9 ـ ابوسفيان بن حارث

ابوسفيان نوه عبدالمطلب و پسر عموي پيامبر اسلام(ص) است، او شبيه ترين افراد به پيامبر بود و پيش از فتح مكه، مسلمان شد.

در جنگ حنين هنگامي كه پيامبر(ص) در تنگه حنين به محاصره درآمد، و يارانشپا به فرار گذارده بودند، او با اخلاص فراوان به دفاع از اسلام و پيامبر(ص) پرداخت، حضرت او را مورد تجليل قرار داد و از اهل بهشت معرفي كرد.3

وي در سال 20 هجري در مدينه فوت كرد و در كنار مقبره اي در بقيع كه بعدها به مقبره عقيل شهرت يافت، دفن گرديد.

10 ـ عقيل پسر ابوطالب و برادر علي(ع)

او فرزند ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد مي باشد كه ده سال از جعفر و بيست سال از علي(ع) بزرگتر بود.

سه فرزند او به نام هاي مسلم، عبدالله و عبدالرحمن در كربلا و كوفه شهيد شدند.

نسل عقيل تنها از فرزند ديگرش محمد بن عقيل ادامه يافت.

عقيل در علم انساب عرب شهرتي بسزا داشت. وي در جنگ بدر مسلمان شد، و در جنگ حنين فداكاري هاي زيادي نمود. عقيل در نزد پيامبر(ص) محبوب بود، و حضرت بدو چنين فرمود: تو را به دو جهتدوست دارم:

1 ـ به خاطر قرابت و خويشاوندي با من.

2 ـ به خاطر محبت عمويم ابوطالب به تو.

او در آخر عمر نابينا شد و پيش از كشتار و قتل عام مدينه توسط يزيد در واقعه «حرّه» در مدينه از دنيا رفت و در دار عقيل سمت غربي قبرستان بقيع كه بعداً عبدالله جعفر و ابوسفيان بن حارث بن عبدالمطلب نيز در آنجا دفن شدند، به خاك سپرده شد.

اين مقبره قبلاً قبه و بارگاه داشت، كه از بين رفته است.

11 ـ همسران پيامبر(ص)

الف ـ زينب بنت جحش: او و برادرش عبدالله جحش از مسلمانان نخستين هستند، وي به اصرار پيامبر(ص) به عقد زيد بن حارثه پسر خوانده پيامبر(ص) كه از بردگان آزاد شده بود درآمد و شايد رسول خدا(ص)، مي خواست با اين كار، رسم جاهلي را كه اشراف با بردگان آزاد شده ازدواج نمي كردند، بشكند.

مي گويند زينب در آغاز خواستگاري، تصور كرده بود كه پيامبر(ص) او را براي خود خواستگاري كرده است و لذا تمايل فراوان نشان داد، ولي بعداً كه معلوم شد حضرت او را براي زيد خواستگاري نموده است، به احترام پيامبر پذيرفت.

اين ازدواج تا سال پنجم هجري ادامه داشت. وليكن زندگي آنان، بي اندازه سرد و بي فروغ بود. و سرانجام منجر به طلاق گرديد. و از سوي ديگر طبق سنّت غلط جاهلي، ازدواج مرد با همسر پسر خوانده خود ممنوع بود، ولي قرآن اين سنّت را منسوخ كرد زيرا اصولاً پسر خوانده پسر واقعي انسان نيست و آثار حقوقي فرزند انسان را ندارد ولي شكستن اين سنّت غلء كار آساني نبود. از اين رو بنابه دستور وحي، اين سنّت شكني به عهده پيامبر(ص) نهاده شد. و حضرت پس از طلاق گرفتن زينب، به امر خدا با او ازدواج كرد. و قرآن نيز در آيه 37 از سوره احزاب به اين قضيه تصريح كرده است.

«فلما قضي زيد منها و طراً زوّجناكها...»

«هنگامي كه زيد او را طلاق داد، ما او را به همسري تو درآورديم...»

زينب در سال 20 هجري در سن پنجاه سالگي از دنيا رفت و در مراسم تشييع جنازه او، رجال صحابه حاضر بودند و در بقيع به خاك سپرده شد.

ب ـ عايشه بنت ابي بكر: عايشه دختر ابوبكر در سال چهارم بعثت متولد شد، مادرش ام رومان دختر عامر بود كه در سال دوم هجرت و پس از گذشت پنج سال از وفات حضرت خديجه با پيامبر(ص) ازدواج كرد.

وي با آنكه طبق شواهد مسلّم تاريخي4 مردم را به قتل عثمان تحريك مي كرد ولي پس از خلافت علي(ع) و بيعت عموم مردم با آن حضرت، به تحريك بعضي از افراد به عنوان خونخواهي عثمان، جنگ جمل را با همكاري طلحه و زبير رهبري كرد و از سپاه علي(ع) شكست خورد.

او در سال 58 هجري (و به نقلي در 57) درگذشت. و ابوهريره بر جنازه اش نماز خواند و در بقيع مدفون شد.5

ج ـ حفصه دختر عمر بن خطاب: وي هيجده سال پيش از هجرت (5 سال قبل از بعثت) از مادرش زينب بنت مظعون متولد شد. او با خنيس بن حذافه ازدواج كرد و پس از مرگ وي در سال دوم يا سوم هجرت به عقد پيامبر(ص) در آمد.6

مي گويند: پيامبر او را طلاق داد و پس از مدتي، به دلايلي كه خيلي روشن نيست رجوع كرد.

به نقل واقدي او در سال 45 هجري در مدينه از دنيا رفت و مروان بر جنازه اش نماز خواند، و در بقيع در كنار مقبره همسران پيامبر(ص) دفن شد.

د ـ ام سلمه: نام او هند بنت ابي امية بن مغيرة، و مادرش عاتكه بنت عمر كنانيه بود. او كه از مسلمانان اوليّه بود، با ابو سلمه عبدالله بن عبدالأسد كه وي نيز تازه به اسلام گرايش پيدا كرده بود، ازدواج كرد. و هر دو جزء نخستين گروه مهاجران، به حبشه بودند.

ام سلمه در حبشه فرزندي به دنيا آورد كه وي را «برّه» نام نهاد ولي پيامبر(ص) بعدها او را زينب ناميد. ابوسلمه در جنگ بدر و سپس احد شركت كرد وليكن در جنگ احد بر اثر جراحات جنگ شهيد شد. پيامبر(ص)پس از شهادت ابوسلمه، با ام سلمه ازدواج كرد.

ام سلمه خواهر رضاعي عمار ياسر بود.او به خاطر ايمانش، در ميان زنان پيامبر(ص) از موقعيت ممتازي برخوردار بود. وي همواره مدافع اهل بيت(ع) بود. و حتي چندين بار عايشه را از مخالفت با علي(ع) و حركت براي جنگ جمل برحذر داشت ولي سودي نبخشيد.

ام سلمه تا پس از شهادت امام حسين(ع) زنده بود. و او اولين كسي بود كه با گريه اش بر امام حسين(ع)، مدينه را در عزا و ماتم فرو برد. وي در سال 61 هجري وفات كرد. و دو فرزندش عمر و سلمه او را در بقيع و در كنا مقبره ديگر همسران پيامبر(ص) دفن كردند.

هـ ـ ماريه قبطيه: مي نويسند «مقوقس» پادشاه مصر در پاسخ نامه پيامبر اكرم(ص) نامه اي را در سال ششم هجري، همراه با هدايايي به مدينه ارسال داشت كه از جمله هدايا، كنيز جواني به نام ماريه (ماري = مريم) دختر شمعون قبطي مصري بود، ماريه در بين راه توسط نامه رسان پيامبر(ص) «حاطب ابن ابي بلتع» مسلمان شد. پس از مسلمان شدن، پيامبر اسلام(ص) او را به همسري خود انتخاب كرد كه از وي فرزندي به نام ابراهيم به دنيا آمد. و به همين جهت نيز مورد حسادت برخي از همسران پيامبر(ص) واقع شد زيرا رسول خدا(ص) تنها از دو همسر داراي فرزند ذكور شد يكي خديجه، كه قاسم و عبداللّه را و ديگر ماريه كه ابراهيم را به دنيا آوردند. ولي متأسفانه قاسم در مكه فوت كرد و ابراهيم نيز در سن 22 ماهگي در مدينه از دنيا رفت و در بقيع دفن شد.

و سرانجام ماريه در سال 16 هجري، در عصر خلافت عمر بن خطاب در مدينه فوت كرد و در بقيع دفن گرديد.

و ـ رمله بنت ابي سفيان (ام حبيبه): او مسلماني پاك و با اخلاص بود، كه با همسرش عبيدالله بن جحش در يك حركت قهرآميز به حبشه مهاجرت نمودند. همسرش در آنجا به دين نصاري گرايش يافت، و در همانجا از دنيا رفت ولي رمله به اسلام پاي بند باقي ماند. به هر حال او كه زني مؤمن و از خاندان اموي بود، در حالي كه از وطن رانده و در غربت مانده بود و در شرايط بسيار سختي قرار داشت، پيامبر اكرم(ص)، از راه تفقد و دلجويي توسط نجاشي، پادشاه حبشه، از وي خواستگاري كرد، و سرانجام با اعلان رضايت به عقد پيامبر(ص) درآمد. اين ازدواج از لحاظ عاطفي و سياسي و مصلحتي اهميت فراواني داشت. رمله يا ام حبيبه همچنان در حبشه بود تا آنكه در سال 7 هجري همراه با آخرين گروه مهاجران، به مدينه بازگشت. وي در سال 44 يا 46 هجري در مدينه درگذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.

ز ـ زينب بنت خزيمة: او دختر خزيمه بنت حارث است، وي زني مهربان و رئوف بود كه به او اُمّ المساكين (مادر مسكينان) لقب داده بودند، او نخست همسر عبدالله بن جحش بود كه پس از شهادتش در جنگ اُحد به همسري پيامبر(ص) درآمد.

وي در حالي كه بيش از سي سال نداشت در حيات پيامبر(ص) و در ماه ربيع الاخر سال 4 هجري در گذشت. برخي نوشته اند كه بيشتر از دو تا سه ماه با پيامبر(ص) زندگي نكرد و پس از فوت در بقيع به خاك سپرده شد.

ح ـ صفيّـه: او دختر حي بن اخطب يهودي بود كه نخست با «ابو عبيد سلام بن مُشكم» ازدواج كرده بود و سپس از او جدا شد. و همسر «كنانة بن ابي الحقيق» شد. وي پس از شكست خيبر به اسارت اسلام درآمد و سپس به همسري پيامبر(ص) درآمد.

ابن اسحاق و ديگران گفته اند او پيش از شكست خيبر در رؤيا ديده بود كه به همسري پيامبر آخرالزمان درآمده است و در اين انتظار بود، تا آنكه به عقد پيامبر(ص) درآمد...7

وي در سال 50 يا 52 هجري در مدينه فوت كرد و در بقيع به خاك سپرده شد.

ط ـ سوده بنت زمعه: پدرش زمعة بن قيس به عبد شمس و نام مادرش شموس بنت قيس بن زيد بود. وي نخست با «سكران بن عمرو» ازدواج كرد و با همسرش به حبشه مهاجرت نمود. وليكن در فوت همسرش در حبشه يا مكّه اختلاف است. بهرحال پس از فوت همسرش، پيامبر(ص) او را به همسري خود برگزيد. او دومين زن پيامبر اسلام(ص) و اولين زني است كه آن حضرت پس از فوت خديجه(ع)، با او ازدواج كرده است. وي در سال 50 يا 54 هجري در مدينه وفات نمود و در قبرستان بقيع دفن شد.

ي ـ ريحانه بنت زيد: وي از قبيله بني نظير بود و قبلاً با مردي از بني قريظه به نام «حكم»ازدواج كرده بود ولي پس از اخراج يهوديان بني قريظه از مدينه مسلمان شد و در سال ششم هجري به عقد پيامبر(ص) درآمد.

طبق نقل مورخان وي در حيات پيامبر(ص) درگذشت وليكن به نقل ابن سعد در طبقات، پس از مراجعت پيامبر(ص) از حجة الوداع فوت كرد و حضرت او را در بقيع دفن نمود.8

ك ـ جويره دختر حارث: از بني مصطلق بود. او در جنگ مُرَيسَع (يا جنگ بني مصطلق) همراه پدرش اسير شد، وي به درخواست «ثابت بن قيس بن شماس» رئيس طايفه بني مصطلق به ازدواج پيامبر(ص) درآمد. و از بركت اين ازدواج اسيران بني مصطلق ـ كه يكصد خانوار بودند ـ آزاد شدند. او بيست ساله بود كه در سال 5 يا 6 هجرت به ازدواج پيامبر(ص) درآمد و در سال 50 يا 56 هجرت، در ايام خلافت مروان بن حكم در مدينه فوت كرد و در بقيع مجاور قبور ديگر همسران پيامبر(ص) دفن شد.9

12 ـ فرزنــدان پيـامبـر(ص)

الف ـ ام كلثوم: ام كلثوم يكي از دختران رسول خدا بود كه با يكي از دو پسر ابولهب به نام عتيبه ازدواج كرده بود، با نزول سوره: «تبّت يدا ابي لهب...» و قطع رابطه ام جميل و ابولهب با پيامبر(ص)، ابولهب فرزندش را به طلاق دادن ام كلثوم مجبور كرد، از آن پس وي در خانه پدر، همراه فاطمه(ع) بود كه تا پس از مرگ «رقيه» (دختر ديگر پيامبر و همسر قبلي عثمان بن عفان) بنا به نقلي به همسري عثمان درآمد.

وي تا سال نهم هجري زنده بود وليكن فرزندي براي عثمان به دنيا نياورد و پس از آن درگذشت. اسماء بنت عميس و صفيه بنت عبدالمطلب او را غسل دادند و در بقيع، در مقبره بنات رسول اللّه(ص) دفن شد.

ابن حجر در «الاصابه» مي نويسد كه: علي(ع) و فضل بن عباس و اسامة بن زيد وارد قبر شدند تا او را دفن كنند و امّا از حضور عثمان در دفن او خبر و سندي در دست نيست.

ب ـ زينــب: مورخين: او را بزرگترين دختر حضرت رسول(ص) و خديجه(ع) مي دانند كه پيش از بعثت متولد شد. او همسر ابوالعاص فرزند ربيع و مادر ابوالعاص نيز «هاله» خواهر خديجه بود. زينب بعد از ظهور اسلام مسلمان شد وليكن شوهرش به شرك باقي بود، وي بعد از هجرت پيامبر(ص) با شوهرش در طائف ماند.

ابوالعاص در جنگ بدر اسير شد، مقرر گرديد هر اسيري براي آزادي خود فديه اي بدهد، و آنگاه اين خبر به گوش زينب رسيد. گلوبندي را كه مادرش حضرت خديجه به او داده بود، براي مسلمانان فرستاد، پيامبر(ص) با ديدن گلوبند خديجه متأثر شد و پيشنهاد آزادي او را مطرح فرمود، مسلمانان هم به احترام پيامبر(ص) ابوالعاص را بدون فديه آزاد ساختند. و بنا شد كه ابوالعاص، دختر پيامبر(ص) را، طلاق داده، به مدينه بفرستد كه او نيز موافقت كرد.

سرانجام زينب به مدينه هجرت كرد، و ابوالعاص نيز بعدها به مدينه آمد و مسلمان شد. و چون تاجر پيشه بود به مكّه برگشت و اموال مردم را رد كرد و پس از تصفيه حساب، به مردم چنين گفت: من مسلمان شدم. و سپس به مدينه آمد و مجدّداً با زينب ازدواج كرد.

به هر حال زينب در سال 8 هجري از دنيا رفت و پيامبر(ص) بر او نماز گذارد و دربقيع دفن شد.

ج ـ رقيّـه: رقيه دختر رسول خدا(ص) كه به نقلي همسرش «عتبه» پسر ابولهب بود و او (مانند برادرش عتيبه) با فشار پدرش ابولهب، او را طلاق داد. و بعد از مدتي رقيه با عثمان ازدواج، و با او به حبشه هجرت كرد، و سپس همراه پيامبر(ص) به مدينه بازگشت و در سال دوم هجرت در مدينه فوت نمود و در بقيع دفن شد.

مي گويند: او از عثمان فرزندي در حبشه به دنيا آورد كه نامش را عبداللّه نهاده بودند ولي در سال چهارم هجرت براثر بيماري فوت كرد و از آنجا كه «عثمان بن مظعون» نخستين مسلماني بود كه در مدينه درگذشت، پيامبر اسلام(ص) پس از فوت رقيه خطاب به وي فرمود: «الحقي بسلفنا عثمان بن مظعون» آنگاه دستور داد او را در مجاورت قبر عثمان بن مظعون دفن كنند.

ابن عباس مي گويد: پيامبر(ص) كنار قبر وي نشست، در حالي كه فاطمه زهرا(س) هم در كنارش بود و مي گريست، و آنحضرت اشك چشم فاطمه(س) را با لباس خود پاك مي كرد.

«و قعد رسول اللّه(ص) علي شفير القبر و فاطمة جنبه تبكي فجعل النبي(ص) يمسح عين فاطمه بثوبه رحمة لها».10

چنان كه اشاره شد، عثمان بن مظعون نخستين فرد از مسلمانان بود كه در بقيع دفن شد. و پس از آن قبرش نشاني براي مسلمانان گشت تا مردگان خود را در همان حوالي به خاك سپارند.

د ـ ابراهيم: او از فرزندان حضرتمحمد(ص) و مادرش، ماريه قبطيه بود، در ذي الحجه سال 8 هجري قمري، به دنيا آمد. قابله اش «سلمي» و دايه اش «امّ برده» دختر منذر بن زيد از بني نجار بود. پيامبر(ص) به وي علاقه زيادي داشت. او يك سال و ده ماه در كنار پدر بزرگوار و مادرش بود و سپس در سال دهم هجرت فوت كرد، و در بقيع دفن شد. رسول خدا(ص) در فوت او بسيار ناراحت گرديد و بر حسب اتفاق، خورشيد در آن روز گرفت، و مردم نيز آن را معلول مرگ ابراهيم پنداشتند، ولي پيامبر(ص) فرمود: اين چنين نيست، هرگز خورشيد و ماه، براي مرگ يا حيات كسي گرفته نمي شود و شما در صورت مشاهده «كسوف» يا «خسوف» بايد به نماز بايستيد.

پى‏نوشتها:‌


1 ـ راهنماي حرمين شريفين ج 5، ص 142.
2 ـ مدينه شناسي، از محمد باقر نجفي.
3 ـ مستدرك حاكم، ج 2، ص 318 و مدينه شناسي.
4 ـ تاريخ يعقوبي (چاپ نجف)، ج 2، ص 142 و نيز ج 2، ص 165; الكامل ابن اثير، ج 3، ص 206; الفتوح، ج 2 ص 248 و...
5 و6 ـ مدينه شناسي ص 366 و 365.
7 و8 و9 ـ سيره ابن هشام، ج 3، ص 295; اعلام الوري و تاريخ يعقوبي و طبقات الكبري، و مدينه شناسي ص 375 تا 365.
10 ـ ترجمه: «پيامبر(ص) بركنار قبر نشست و فاطمه(س) در كنار او بود و مي گريست پيامبر(ص) با رحمت و لطف، اشك هاي فاطمه را با لباس خود پاك مي نمود.»