بخش دوم عبادات (تكاليف عملى)
تكاليف عملى كه تحت عنوان عبادات در فرهنگ اسلام مطرح است عبارتند از: برنامه
هاى مستمر عملى كه از طرف خداوند واجب گرديده و انسان بايد آنها را در زندگى فردى و
اجتماعى خويش اجرا نمايد تا خود و محيطش را از آلودگيهاى جسمى و روحى و اخلاقى پاك
گرداند و از پليديها و صفات شيطانى دور و به خدا و صفات الهى نزديك شود. ايمان موجب
گرايش انسان به عمل صالح مى گردد و از سوى ديگر، عبادات، نقش تقويت كننده ايمان را
داشته و زمينه تربيت و كسب مكارم اخلاق را فراهم مى كند. اعمال عبادى و واجبات عملى
در رفتار و اخلاق تأثير مستقيم داشته و موجب حاكميت روح پاكى، تعاون، عدالت، اعتماد
به نفس، صفا، صميميت، مهربانى و ايثار و گذشت بر انسان مى گردند.
عملى كه به عنوان فريضه واجب توسط هر مسلمانى با قصد قربت انجام مى گيرد،
«عبادت» ناميده مى شود. بايد توجه داشت كه عبادتها خود هدف نبوده، بلكه وسيله اى
جهت تقرب به معبود و مبدأ كمال هستند.
عبادات (تكاليف عملى)
نماز
وَ أقِمِ الصَّلَوةَ طَرَفَىِ النَّهَارِ وَ زُلَفاً مِّنَ الَّيْلِ إِنَّ
الْحَسَنَتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذلِكَ ذِكْرَى لِلذَّكِرِينَ (1) .
نماز بگزار در آغاز و انجام روز و ساعاتى از شب. زيرا نيكيها، بديها را از ميان
مى برند. اين يادآورى است براى اندرز پذيران.
أَقِمِ الصَّلَوةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ الَّيْلِ وَقُرْءَانَ
الْفَجْرِ إِنَّ قُرْءَانَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا* وَ مِنَ الَّيْلِ
فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا
مَّحْمُودًا (2) .
از هنگام زوال خورشيد، تا آن گاه كه تاريكى شب فرا مى رسد، نماز را بر پاى دار،
و نيز نمازصبحگاه را، و نماز صبحگاه را همگان گواهى مى دهند. پاره اى از شب را به
نماز خواندن زنده بدار، اين نافله براى توست. باشد كه پروردگارت، تو را به مقامى
پسنديده برساند.
وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِكْرِى (3) .
نماز را براى ياد من بپادار.
زكات
وَ أَقِيمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ (4) .
و نماز برپاى داريد و زكات بدهيد.
فَأَقِيمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَ اعْتَصِمُواْ بِاللَّهِ هُوَ
مَوْلَيكُمْ (5) .
پس نماز بگزاريد و زكات بدهيد و به خدا توسل جوييد. اوست مولاى شما.
وَ أَقِيمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَ أَقْرِضُواْ اللَّهَ
قَرْضاً حَسَناً (6) .
نماز بگزاريد و زكات بدهيد و به خدا قرض الحسنه دهيد.
خمس
وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَىْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ
لِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبَى وَ اليَتمَى وَ الْمَسَكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ
إِن كُنتُمْ ءَامَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ مَآ أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ
الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَىِ ءٍ قَدِيرٌ
(7) .
اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز [بدر] كه دو گروه [مقابل هم ] رسيدند كه [
اين آيات ] نازل شد، ايمان داريد، بدانيد كه هرگاه چيزى به غنيمت گرفتيد، [سود
كرديد] خمس آن از آنِ خدا و پيامبر و خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و در راه
ماندگان است و خدا به هر چيز تواناست.
روزه
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ
عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (8) .
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، روزه داشتن بر شما مقرر شد، همچنان كه بر كسانى كه
پيش از شما بوده اند مقرر شده بود، تا پرهيزگار شويد.
حج
و لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ
مَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعَلَمِينَ (9) .
براى خدا، حج آن خانه بر كسانى كه قدرت رفتن به آن را داشته باشند، واجب است و
هركه راه كفر پيش گيرد، بداند كه خدا از جهانيان بى نياز است.
وَ أَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ
الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِى ءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ
تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ
مُعْجِزِى اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ (10) .
در روز حج بزرگ، از جانب خدا و پيامبرش به مردم اعلام مى شود كه خدا و پيامبرش
از مشركان بيزارند. پس اگر توبه كنيد برايتان بهتر است، ولى اگر سرپيچى كنيد،
بدانيد، كه از خدا نتوانيد گريخت و كافران را به عذابى دردآور بشارت ده.
جهاد
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَ عَسَى أَن تَكْرَهُوا
شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَ عَسَى أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ
لَّكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (11) .
جنگ بر شما مقرر شد، در حالى كه آن را ناخوش داريد. شايد چيزى را ناخوش بداريد و
در آن خير شما باشد و شايد چيزى را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد. خدا مى
داندو شما نمى دانيد.
وَ جَهِدُوا فِى اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَكُمْ وَ مَا جَعَلَ
عَلَيْكُمْ فِى الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ (12) .
در راه خداوند چنان كه بايد جهاد كنيد. او شما را بر گزيد و برايتان در دين هيچ
تنگنايى پديد نياورد.
وَ مَا لَكُمْ لاَ تُقَتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ
الرِّجَالِ وَ النِّسَآءِ وَ الْوِلْدَنِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ
أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَ اجْعَل لَّنَا مِن
لَّدُنكَ وَ لِيًا و اجْعَلْ لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا (13) .
چرا در راه خدا به خاطر مردان و زنان و كودكان ناتوانى كه مى گويند: اى پروردگار
ما، ما را از اين قريه ستمكاران بيرون آر و از جانب خود يار و مددكارى قرار ده، نمى
جنگيد؟
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِروا فِى
سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَوةِ
الدُّنْيَا مِنَ الْأَخِرَةِ فَمَا مَتَعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا فِى الْأَخِرَةِ
إِلَّا قَلِيلٌ (14) .
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، چيست كه چون به شما گويند كه براى جنگ در راه خدا
بسيج شويد، گويى به زمين چسبيده ايد؟ آيا به جاى زندگى اخروى به زندگى دنيا راضى
شده ايد؟متاع اين دنيا در برابر متاع آن دنيا جز اندكى هيچ نيست.
امر به معروف و نهى از منكر
وَ لْتَكُنْ مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ
بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
(15) .
بايد كه از ميان شما گروهى باشند كه به خير دعوت كنند و امر به معروف و نهى از
منكركنند. اينان رستگارانند.
كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَ
تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ (16) .
بهترين مردمى باشيد كه از ميان مردم پديد آمده، امر به معروف و نهى از منكر مى
كنيد و به خدا ايمان داريد.
تولّى و تبرّى
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّ آءُ عَلَى الْكُفَّارِ
رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ (17) .
محمد پيامبر خدا، و كسانى كه با او هستند بر كافران سختگيرند و با يكديگر
مهربان.
وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يُجَدِلُ فِى اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ
شَيْطَنٍ مَّريدٍ * كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ
يَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ (18) .
بعضى ازمردم، بى هيچ دانشى درباره خدامجادله مى كنند و از هر شيطان سركشى پيروى
مى كنند. بر شيطان چنين مقرر شده كه هر كس دوستش بدارد گمراه كند و به عذاب آتش
سوزانش كشاند.
لاَّ تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ والْيَوْمِ الْأَخِرِ يُوَآدُّونَ
مَنْ حَآدَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كَانُوا ءَابَآءَهُمْ أَوْ أَبْنَآءَهُمْ
أَوْ إِخْوَنَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ (19) .
نمى يابى مردمى را كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، ولى با كسانى كه با
خدا وپيامبرش مخالفت مى ورزند دوستى كنند، هر چند آن مخالفان، پدران و يا فرزندان
يا برادران و يا گروه و قبيله آنها باشند.
پىنوشتها:
1- هود (11) آيه 114.
2- اسراء (17) آيه 79-78.
3- طه (20) آيه 14.
4- بقره (2) آيه 43.
5- حج (22) آيه 78.
6- مزمل (73) آيه 20.
7- انفال (8) آيه 41.
8- بقره (2) آيه 183.
9- آل عمران (3) آيه 97.
10- توبه (9) آيه 3.
11- بقره (2) آيه 216.
12- حج (22) آيه 78.
13- نساء (4) آيه 75.
14- توبه (9) آيه 38.
15- آل عمران (3) آيه 104.
16- آل عمران (3) آيه 110.
17- فتح (48) آيه 29.
18- حج (22) آيه 4-3.
19- مجادله(58) آيه 22.