قرآن هرگز تحريف نشده
استاد علامه حسن حسن زاده
آملى
- پىنوشتها -
1- انعام 6:7
2- فرقان 25:5
3- انيباء 21:6
4- انبياء 21:5
5- براى آگاهى به مدارك اين حديث به
المراجعات : 41، و شبهاى پيشاور مراجعه شود مترجم .
6- دلائل الصدق 3:115
7- مسند احمد 1:222
8- مسند احمد 1:222
9- صحيح بخارى شرح كرمانى ، حديث
6424، الموطا، 8240، كتاب 41، حديث 10، مسند احمد، 1: 23
10- تفسير مفاتيح الغيب 19: 1280،
المسالة الرابعه .
11- داورى و حكم قاطع در مورد تحريف
نشدن كتاب مالك همه زمامداران .
12- اعراف 7
13- انه من سليمان و انه بسم الله
الرحمن الرحيم ؛ النمل 27
14- اگر چه استاد بزرگوار نه سوره را
نام برده كه در اول آنها حروف مهطعه است نلى در قراان مسحد بيست و نه
سوره با اين حروف كه 14 حرف از 28 حرف ابجد است و به آنها حروف نورانى
گفته مى شود آغاز شده كه عبارتند از ا ح ر ط ق ل م به آنها فواتح سور
هم گفته مى شود.
15- النور 25: 2
16- و اگر در آن چه بر بنده خود نازل
نمديم ترديد داريد پس سوره اى مانند آن بيوريد و گواهان و ياران خود را
جز پرودگار بخوانيد اگر راستگو و درست انديش هستيد.
17- آيا مى گويند قرآن وحى خدا نيست
و محمد از انديشه خود به هم بافته است ، بگو اى پيغمبر اگر چنان است كه
شما مى پنداردى ، پس يك سوره مانند آن بياوريد از هركس مى توانيد
استمداد كنيد، بجز از خدا اگر راستگويانيد.
18- بلكه كافران مى گويند اين قرآن
وحى الهى نيست و خود او سر هم بسته ، اى رسول ما بگو اگر راست مى گويد
شما هم ده سوره مانند آن بهم ببافيد، و جز پروردگار متعال هر كس را مى
خوايهد مى تنايند به اين كار بخوانيد اگر راستگوئيد.
19- و پروا نمايئد از روزى كه در آن
روز همه شما بسوى پرودرگار بازگشت خواهيد كرد ا: گاه هر شخص نتيجه
كارى را كه انجام داده بطور دقيق خواهد يافت و ستم نبيند بقلره : 280
2- مجمع البيان 2: 394
21- كشاف 2: 171؛ مجمع البيان 5: 2
22- مجمع البيان 2: 405
23- مجمع البيان 5: 140، منهج
الصادقين 4: 399
24- مجمع البيان 5: 140، منهج
الصادقين 4: 399
25-
26- پايان سن نهايه . و در كتاب
قاموس اللغه و مجمع البحرين نيز هين جور گفته اند. مترجم .
27- گاهى فاصله زمانى آيات نازله كه
در يك سوره آمده به چند سال هم مى رسد در بعضى موارد در وسط آيات مدنى
، آيه هاى مكى گنجانده شده .
28- قانون تفسير، ص 125
29- اگر همه آدميان و پريان گرد-
آيند بر آن كه مانند اين قرآن را بياورند نخواهند توانست و اگر چه برخى
از ايشان مددكار و پشتيبان بعض ديگر باشند اسراء 17: 90
30- آغاز اين آيه تشويق و ترغيب است
به صورت سوال . آيا در قرآنبا تعمق نمى انديشيد، اگر از نزد كسى جز خدا
نازل شده بود بى ترديد در آن اختلاف زايدى مى يافتند. نساء 4
31- يونس : 39
32- اتقان
33- مجمع البيان 4 ترجمه آيه و اگر
مى ترسيد كه در مورد يتيمان رعغايت عدالت نكنيد نساء4
34- و راى تو را درباره زنان مى
پرسند، بگو پروردگار درباره آنان حكم مى كند نساء 4
35- 1- مبين به معنى آشكار كرده شده
لفظى است كه دلالتش بر مراد آشكار باشد و مجمل آن است كه راد متكلم
روشن نباشد ومعنى آن محتاج به تفصيل باشد آن نه سبب دارد از قبيل
اشتراك لفظى يا معنوى اولى مانند آن كه خداوند فرموده : ثلاثة قروء
بقره : 228، كه قرء هم براى حيض و ضع شده و هم براى پاك شدن از آن ، و
يا مختار كه اشتراك دارد و شامل فاعل و مفعول هر دو مى شود.و اشتراك
معنوى در صورتسى كه گوينده فرد معينى را اراده كرده باشد و حال آن كه
نزد مخاطب مجهنل باشد مانند: جاظئ رجل من اقصى المدينه . يس (36) و
مانند تن الله يامر ان تذبحوا بقره كه مبين آن صفرا فاقع لونه بقره (2)
مى باشد كه بيان حالت بقره را مى كند.و مجمل در مركب يا اجمال در تمام
آن مى باشد مانند: او يعفو الذى بيده عقدة النكاح بقره (2) كه مردد بين
همسر و ولى زن مى باشد، يا به اعبار تخصيص آن است به مخصص مجهوبل مثل
اين كه گته شود: اقتلوا المشركين الابعضهم .
2- مقيد: در قيد و بند شده و مطلق آزاد و رها، لفظى است كه دلالت كند
بر ذات و حقيقت نه فرد يا به قول اصوليان مطلق لفظى است كه دلالت كند
بر شايع در جنس خود، يعنى حصه اى كه احتمال حصص بسيار در آن مى رود
مانند رقبه كه بعد مفيد شده به مومنه و هر گاه دليلى برتقييد مطلق يافت
شده به آن توجه يم شئود و الا نه بلكه مطلق بر همان اطلاق خودش و مقيد
بر تقييد خودش باقى مى مانند: و آيه مائده 5 در حالى كه گواه بر فروشها
و غير آنها را مطلق آورده در صورتى كه عدالت در همه امور شرط است .
36-
37- خاص به معنى ويژه ضد عام لفظى
است كه بدون حصر، تمام افرادى را- صلاحيت
38- نهج البلاغه ، خطبه 133
39- نساء 4 ترجمه اش گذشت
40- اين امر بواسسطه اين است كه
پروردگار كتاب آسمانى را به حق فرستاد و افرادى كه در آن اختلاف و
مكابره كردند در خلاف و كشمكش دور ار صواب خواهند بود. بقره 2
41- النهايه و نكها 1
42- جواهر الكلام ، 10
43- اين نام طبق روايات از متن قرآن
كريم براى نخستين سوره قرآن انتخاب شده كه فرموده و چون در اين سوره
اصول مطالب قرآن بطور فشرده آمده است چنانكه گويا قرآنمستقلى است در
اين آيه قرا: عطف به آن شده و درباره وجه تسميه آن به اين نام گفته اند
چون به اجماع هف آيه دارد و هر ا يه مشتمل بر دو جمله يا دو كلمه مى
باشد و گفته اند چون در هر نماز اين قعت آيه دوبار خوانده مى شودسبع
المنثانى ناميده شده و از اين جهت كه محتواى آن مطالب اصولى و ريشه اى
هستند، و منبع عظيم قرآن است ، و آيات ديگر فروع و شاخه هاى آنهاست ام
الكتاب آن را مى خوانند.
44- و نيستى تو هدايت كننده كوران را
از گمراهيشان تو نشنوانى جز آنان را كه ايمان آرند به آيات ما پس
اايشانند تسليم شدگان .
45- هر نوع معرفت واقعى كه براى
رسيدن به حقيقت باشد حكمت خوانده مى شود، و علت آن است كه سبب پيدايش
يا موثر در پيدايش چيزى باشد و در مقام وجود و قوام خود، معلول محتاج
به آن باشد و فرق آن يا سبب آن است كه مسبب توسط سبب حاصل مى شود و در
صورتى كه علت موجد و پديد آورنده معلول است و اسرار احكام جزء علت است
كه سبب باشد و گاهى علت ناقصه است كه آن را وجه مصلحت و مقتضاى حال و
جعل حكمت گويند مثل غسل جمعه كه حكمتش را رفع كثات و از بين بردن بوى
متعفن بدن قرار داده اند و آن جعل حكمت استنه علت تامه .
46- شرح شاطبيه : 30، شاطبيه قصيده
ايست كه ابوالقاسم بن قيره شاطبى اندلسى متوفى 590 درباره علم قراءت
سروده .
47- عيسى بن مينا از راويان نافع مى
باشد مدنى است و در سال 205 در گذشته .
48- ابوالحسن على ابن حمزه كوفى
بغدادى ، يكى از قراء سبعه در سال 179 در يكى از روستاهاى رى بنام
رنبويه از دنيا رفت .
49- عاصم بن ابى النجود بهدله از
بزرگترين ومشهورترين قاريان و قرائتش را بتوسط زربن حبيش و ابى
عبدالرحمن السلمى از اميرالمومنين على (ع ) دريافت نموده ، فوتش در سنه
128 بوده
50- عبد الله بن كثير يكى از قراء
سبعه است فوتش در مكه سنه 120 بوده
51- وسائل الشيعه 4 حديث 12.
52- اين حديث را مرحوم كلينى در فروع
كافى
53- وسائل الشيعه 4 ابواب القرائة فى
الصلوة با!حديث 2
54- شرح شاطبه : 32 شارح على محمد
الضباح
55- مجمع البيان 5
56- به صرف آن كه شارع گفته پذيرفتن
57- سوره از ريشه لغوى سور باز گرفته
شده و به معنى رفعت و منزلت و شرف عالى است چنان كه نابغه گويد: يعنى
مگر نمى بينى كه پروردگار مقام و منزلتى بلند به تو داده كه مرد غبطه و
آرزوى هر پادشاهى است . و به معنى مقام شامخ ، و علامت و نشانه ، و رجى
از رجهاى ديوار هم مى آيد. و گفته اند از سور مدينه گرفته شده و با روى
شهر را سور مى نامند. اما در اصطلاح ملمين بخش معى و مشخصى از قرآن
مجيد است ، هماننند شهرى كه حصار و ديواره اى آن را از قسمتهاى ديگر
جدا مى سازد. و وجه نامگذارى بخشى از قرآن به آن به علاقه مشابهت است و
به گفته بعضى از ريشه سور با همزه گرفته شده كه به معنى باقيمانده از
چيزى است بنابراين بهر قسميت از قرآن سوره گفته اند به مناسبت جدا شدن
آن از قسمتهاى ديگر.
58- آخرين سوره مفصل بدون اختلاف
سوره الناس است ولى درباره اولين سوره آن 12 قول است و راغب در مفردات
و گفته : المفصل يك هفتم از آخر قراان است و به سه بخش طولانى و متوسط
و كوتاه تقسيم بندى شده و ما جلوتر هم در اين باره سخن گفتم .
59- بقره 2: 281
60- در اتقان از ابن سيرين نقل شده .
61- ص 76، چاپ مصر مترجم
62- چاپ مصر، 1318، ص 74، ج 1،
63- الاتقان نوع بيستم .
64- مرحوم قاضى نورالله شوشترى كتابى
در رد اين كتاب نوشته بنام صوارم مهرقه مترجم
65- اصول كافى 1 حديث 1
66- ج 19، ص 126
67- خداوند پيغمبر را به افشاى آن را
از مطلع گردانيد و پيامبر گوشه اى از اين نيات را به وى اعلام داشت و
از همه جزئيات آن خود دارى كرد.
68- به كينه اش مشهور گرديده و در
اسمش اختلاف است بعضى گفته اند نامش سالم بن عياش اسدى گوفى است كه در
سال 193 در گذشت ، و گويند در طول عمر نو دو چند ساله اش داوزده هزار و
بقولى چهل هزار مرتبه قراان را ختم كرد.
69- بنابراين عاصم با يكواسطه قرائت
خود را از على (ع ) فرا گرفته .
70- نهج البلاغه ، خطبه 201. و در
منهاج البراعه ، خطبه 209، ج 14
71- اتقان : 58 تا 64 نوع 18 چاپ مصر
1318
72- و آن كسانى ؟ بميرند از مشا و
واگذارند همسرانى را...بقره 2
73- اين آيه كه ادامه اش اين است كه
ناظر به سنت جاهليت بوده ؟ بعد از وفات زنان در خانه آنها تا يكسال مى
ماندند، و در اول اسالم هم چنين بود بعد منسوخ شد به آيه 234 همين سوره
كه فرموده : كه به عده نگهداشتن چهار ماه و ده روز معين شده و وجوب
نفقه آنها منسوخ شد به ارث و آن آيه گر چه در تلاوت متقدم است اما از
جهت نزول متاخر بر اين آيه است .
74- و از مردم كسى كه مى فروشد جان
خود را در پى جستن موارد خوشنودى خدا.
75- و مثل كسانى كه دارائى خويش را
به طلب خوشنودى خدا انفاق مى كنند.
76- و هر كسى براى رضاى خدا چنين كند
ما پاداش بزرگى به او خواهيم داد.
77- اى پيامبر چرا حرام مى كنى آن چه
را حلال كرده خدا برايت تا خوشنودى همسران خود را بدست آورى .
78- اى كسانى كه ايمان آورده ايد ياد
آوريد نعمت خدا را بر شما اين كلمه در 34 جاى قرآن آمده است .
79- هنگامس كه گقت طن عمزان ... ال
عمران 3
80- پس ايشانند بر روشنائى از آن .
فاطر 35
81- و مى خواند انسان به بدى همانند
خواندنش به خوبى
82- و بزودى مى دهد خددا مومنان را
پاداشى بزرگ .
83- اى اهل كتاب پيامبر ما آمد تا
حقايق و احكام فراوانى از آن چه از كتاب آسمانى راكه پنهان مى داريد
براى شما بيان كند، و از سر بسيارى از خطاهاى شما در گذرد.
84- بخوان بنام پروردگار خويش كه
آفريد.
85- تو يخواهى توانست اين كران را از
گمراهى بدر آورى تنها مى تونى به آنها به آيات ما ايمان آورده اند سخن
بشنوانى و ايشانند كه تسليم فرمان خداوند هستند.
86- نوع 76، ص 166، جلد 2، چاپ مصر،
1318 ه
87- فصل 30 از باب 15 مقدمه صفحه 619
چاپ مصر.
88- سوره نمل 27
89- والذاريات 51
90- سماعى آن چه از معصومين شنيده
شده كه قولشان حجت و قابل پيريوى است .
91- نظريه شخصى كه راه كنجكاوى در
ادله بدست آمده .
92- همانا شما در زمين اقتدار داديم
و براى شما در آن روزى مقرر كرديم ولى شما چه كم سپاسگذاريد.
93- مجمع اليان 4
94- اين دو سبب را طبرسى در ديباچه
مجمع البيان گفته است .
95- و ما پيش از تو هيچ كس نفرستاديم
مگر مردانى ار كه به آنها وحى مى نموديم از اهل دهكده ها
96- و ما هر گاه به انسان نعمتى
بدهيم و روى بگرداند و دورى جويد.
97- پس خدا را به يگانگى بپرستيد و
چرا متذكر اوصاف پروردگار نمى شويد.
98- بهترين آفريدگان بعد از پيامبر
كسى است كه دختر او در خانه وى است ، آن كه در تاريكى شب ديجور درخشش
فروغ تابان هدايت از روغن چراغ اوست .
99- جواهر الكلام 9
100- صفحه 49 از فن 3 از مقاله اولى
، چاپ مصر
101- در كتاب وافى جلد 5، صفحه 27،
چاپ ايران 1324ه
102- صفحه 41 مقاله اولى .
103- صفحه 275 چاپ تهران 1380ه
104- اتقان ، ج 1
105- 274 مجلده .
106- و هر آينه قرآن كتابى است
ارجمند و گرامى و هيچ جهت باطلى از پيش و پس به آن راه نيابد؟ از جانب
خداوند ستوده شده نازل گرديده
107- همانا ما فرستاديم قرآن
راومائيم مر آن را نگهدارندگان .
108- اسم او و پدرش ظالم بن ظالم ،
ظالم بن سارق ، ظالم بن عمر، عمير بن ظالم ضبط شده ، و از بزرگان بصره
و اعيا تابعين و از خواصاميرالمومنين است و در واقعه صفين از ملازمين
آن حضرت بود؛ او معروف به بخل بود و مى گفت اگر ما بخواهيم واقعا
نيازمنديهاى فقرا را بر آورده و حرفهاى آنها را بشنويم يقينا فقيرتر از
آنها خواهيم شد.چنانكه در منتن آمده نخستين كسى است كه قرآن را اعراب
گذارى نمود تا از شائيه تحريف و غلط محفوظ بماند. نقطه گذارى قرآن نيز
به اهتمام دو تن از شاگردان او بنام نصر بن عاصم و بحيى بن يعمر صورت
گرفته . او شاعر خوش قريحاى بود و صاحب كشف الظنون ديوانى را به وى
نسبت داده است .وى در سن هشتاد و پنج سالگى در بصره سنه به طاعون كه
بعمنى مرگ عمومى است چشم از جهان فرو بست .
109- قطعا خدا و رسولش از عهد مشركان
بيزارند.توبه
110- كه در اين صورت معنا غلطى باحش
مى شود، پناه به خدا: يعنى خدا از گروه مشركين و از پيغمبر خود بيزار
است .
111- صفحه 101، چاپ تهران .
112- بقره 2 و يونس 39
113- هود 16
114- خوى و طبيعتى است كه اخزم سراغ
داريم .
115- تفسير الاء الرحمن
116- جلد 1، صفحه 270، چاپ مصر 1375
117- حج از سنت هايى بده است كه قبل
از اسلام نيز بگونه اى رايج بوده است .
118- چون هر تازه ملمان با پذيرش
اسلام در مسير ديگرى غير از مسير آنها قرار مى گرفت چندانكه گاهى مجبور
مى شد دست از خويشاوندى بشويد، و يا با عقايد آنان مخالفت ورزد.
119- همچنان كه آن عذاب كه به قسمت
كنندگان فرستاديم كسانى كه قرآن را بخش بخش پنداتند به پروردگارت سوگند
كه همگى آنان را از آن چه مى كرده اند بازخواست مى كنيم .
120- و اگر مى ترسيد كه در مورد
يتيمان رعايت عدالت نكنيد از زنان آن كه را برايتان پاك پاكيزه است
بگيريد.
121- تفسير صافى مجلد
122- تفسير صافى و هر گاهبه ايشان
گفته شود پروردگار شما چه نازل كرده ، گويند افسانه هاى پيشينيان را.
123- در باب تعارض احاديث روايات
زيادى وارد شده كه كل حديث و در بعضى دارد باطل و رد بعضى ليس منا و در
بعضى كتب بعد ار او هم نقل كرده اند و ظاهرا برداشتى از مجموع اخبار
باشد.
124- به مقدمه مستدرك ، ج 1، به قلم
صاحب كتاب الذريعه و به كتاب برهان روشن مراجعه شود.
125- شنبوذ بر وزن كمبود فارسى است
كه آن را تعريب كرده اند و كنيه ابوالحسن محمد ابن احمد بغدادى است و
از مشاهير قراطبقه هشتم است و صاحب كتاب قرائة على ، و كتاب ماخالف فيه
ابن كثير، و كتاب اختلاف القراء، و كتاب شواذ القرات ، و كتاب
انفراداته مى باشد.
126- ما قرآن را فور فرستاديم و ما
آن را نگه خواهيم داشت
127- الحجر: 11
128- آن چه در آخر هر متن ميان
پرانتز آمده رمزيست براى نام كتابهائى كه از آن نقل شده و چون در كتاب
فصل الخطاب در اول آورده شده ما هم آنها را در اول آورديم .
129- خرائج : راوندى .
130- چيزهاى پراكنده را جمع كردن و
با هم پيوستگى دادن .
|