8- س: كلماتى مانند (يَوم) و (فَوق) و (فِرعَون) در قرآن و غير قرآن مثل ادعيه
هست كه بعضى به ضَمّه - البته بدون اشباع - مى خوانند حال اگر در حال نماز باشد مثل
اين كه : (مالك يوم الدين) را اين طور بخوانند آيا موجب بطلان مى شود يا نه.
ج: صحت آن بدون اشباع بعيد نيست اگر چه فتحه كاملاً ظاهر نشده، لكن چنانچه فتحه را
كاملاً اظهار كنند اَوفقِ به قواعد و اَحسن است ولى با اشباع، غلط است.
قرائت قرآن در اذان و اقامه
استفتايى از آيت الله العظمى گلپايگانى (ره)
1- س: (آيا) در بين اذان و اقامه جايز است فصل به كلمات آدمى و بعضى از دعاها
يا عباراتى مثل اينكه بين دو (حَىَّ عَلى الصلوة) بگويد: (اِنّ الصلوة تنهى عن
الفحشاء و المنكر) يا نمى شود و فقط همين عبارات اذان و اقامه را بايد گفت.
ج: فصل بين اذان واقامه به كلمات آدمى، ننمايد و قرآن يا دعا اگر طولانى نشود مضّر
نيست لكن به قصد ورود نخوانند.
قرائت در حجّ
الف) قرائت قرآن در طواف.
1- قرائت قرآن، دعا و ذكر خداى متعال در هنگام طواف مستحب است.
ب) صحيح بودن قرائت در حج
استفتايى از حضرت امام خمينى (ره)
2- س: آيا به كسى كه قرائت نماز او صحيح نيست ولى در مقام اصلاح است مى شود
نيابت حج واگذار كرد.
ج: اگر در وقت عمل قرائت خود را درست كند و صحيح بخواند مانع ندارد.
استفتايى از آيت الله العظمى اراكى (ره)
3- س: (در مناسك حجّ) تكليف كسى كه قرائت او صحيح نيست چنانچه در تصحيح نكردن
قرائت مقصر باشد چيست.
ج: در تصحيح كردن قرائت نبايد كوتاهى كند و در مقام تصحيح قرائت خود بر آيد و تا
مادامى كه قرائت او درست نشده نماز را به همان قسم كه مى تواند، بخواند و احتياطاً
نايب هم بگيرد و اگر مى تواند به جماعت هم بخواند.
استفتاهايى از آيت الله العظمى گلپايگانى (ره)
4- س: شخصى كه قرائت و يا اذكار واجب نمازش صحيح نيست آيا جايز است كه نيابت
حجّ را قبول نمايد و بعد از اينكه خودش نماز طواف را خواند ديگرى را نيز نايب كند
يا نه و بر فرض عدم جواز چون جاهل به مسأله بوده و چنين كارى كرده تكليفش چيست.
ج: استيجار چنين شخصى خلاف احتياط است و در فرض بعد هم احوط اين است كه از مستاجر
استرضا كند و يا وجه را مسترد دارد.
5- س: آيا كسى كه قرائت نماز او و همچنين اعراب تلبيه او صحيح نيست مى تواند به
نيابت ديگرى حج به جا آورد يا نه و به فرض عدم جواز، آيا مى تواند اجير شود ولكن
شرط كند براى نماز و تلبيه، كسى را اجير نمايد يا اين كه تحت نظر معلم تلبيه بگويد
يا نه.
ج: در فرض سؤال اگر با تلقين معلم بتواند صحيح بخواند نيابت او جايز است و در غير
اين صورت ، محل اشكال است.
حفظ نمودن قرآن
استفتايى از آيت الله العظمى گلپايگانى (ره)
1- س: حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى چون اين جانب سيدعبدالرضا ... موفق به
حفظ تمام قرآن مجيد شده ام و مدت سه سال تمام است كه از تشويق حضرت مستطاب عالى
بهره مند هستم بعد از تشكر ... براى تشويق ساير طلاب مقتضى است كتباً هم حقير را
بدست خط شريف تشويق فرمائيد.ج: موفقيت جنابعالى در حفظ تمام قرآن مجيد موجب خوشوقتى
و كمال تقدير است انشاء الله تعالى، با تلاوت مكرّر آن نمى گذاريد فراموشتان شود،
اميدوارم خداوند متعال همانطور كه توفيق حفظ متن قرآن را به شما عطا فرموده توفيق
فراگرفتن معارف و علوم قرآن مجيد را به شما عنايت فرمايد.
استفتايى از دفتر آيت الله العظمى اراكى (ره)
2- س: حفظ كردن قرآن كريم و فراموش كردن آن از نظر فقهى چه حكمى دارد.
ج: اگر منظور حرمت فراموش كردن است ثابت نيست.
احاديثى درباب حفظ نمودن قرآن كريم
عن على (عليه السلام):.
اقرأوا القرآنَ وَ استظهرَوهُ، فَاِنَّ اللّه تعالى لا يُعذّب قلباً وَعَى القرآن.
و قال (عليه السلام): مَن استظهَر القرآنَ و حَفِظَه و اَحلّ حَلاله، وَ حَرَّمَ
حَرامه، أَدخَلَه اللّهُ به الجنّة وَ شَفّعَه فى عَشرة مِن اَهلِ بَيتِه، كُلّهُم
قَد وَجَبَ لَهُ النارُ(55).
از على (عليه السلام) نقل است كه فرمود:.
(قرآن بخوانيد و آن را از حفظ كنيد، همانا خداوند متعال، قلبى را كه حافظ و
دربرگيرنده قرآن باشد عذاب نمى كند.) و حضرت فرمود:( كسى كه قرآن را از حفظ كند وآن
را نگاه دارد و حلال آن را حلال و حرامش را حرام شمارد، خداوند به واسطه اين عمل او
را در بهشت وارد نموده و او را شفيع ده تن از خانواده اش كه آتش بر همه آنها واجب
بوده مى گرداند.).
عن ابى عبدالله (عليه السلام): اِنَّ الذى يعالج القرآن و يَحفَظُهُ بمَشِِقّةٍ منه
و قِلَّةِ حفظٍ لَهُ اَجران (56).
از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:( به راستى آن كس كه با قرآن همدم است
و آنر ا به مشقت حفظ مى كند اجر مضاعف دارد).
عن ابى عبدالله (عليه السلام): مَن نَسِىَ سورة من القرآن مُثِّلَت لَهُ فى صورة
حسنة و دَرَجَة رفيعة فى الجنّة. فاذا رَآها قالَ: ما اَنتَ ما اَحسَنَكَ لَيتَكَ
لى فيقول: أمَا تَعرِفُنى أنا سورة كذا و كذا وَ لَولَم تَنسَنى رَفَعتُكَ الى هذا
(57).
از امام صادق (عليه السلام) نقل است كه:( هر كس سوره اى از قرآن را فراموش كند، آن
سوره براى او در صورتى زيبا و درجه اى بلند در بهشت نمودار مى شود و چون شخص آن را
ببيند گويد توكيستى و چقدر زيبايى اى كاش از آن من بودى! او در پاسخ گويد: آيا تو
مرا نمى شناسى من فلان سوره ام و اگر مرا فراموش نكرده بودى تو را به اين مقام بالا
مى آوردم.).
قرائت قرآن در ماه مبارك رمضان و مجالس عزا و قرائت به زبان عربي
استفتاهايى از حضرت امام خمينى (ره)
1- س: اين جانب مى توانم عربى بخوانم، ولى معناى آن را درك نمى كنم ولى انگليسى
را به خوبى متوجه مى شوم؛ بر اساس حديث نبوى كه هر كس يك آيه از قرآن در ماه رمضان
بخواند مانند مطالعه تمامى قرآن است؛ آيا اگر به انگليسى هم خوانده شود همينطور است
اگر كسى قرآن را به عربى بخواند و معنى آن را نفهمد باز هم ثواب خواهد داشت.
ج: ثواب قرائت منوط به درك معناى آن نيست؛ اگر چه خوب است سعى شود تا معنى آن را
درك نمايد تا از ارشاد و علوم آن بهره مند گردد.
2- س: آيا مى توان اعمال شب قدر را به زبان غير عربى انجام داد.
ج: مانعى ندارد؛ ولى قرائت سور و آيات قرآن و ادعيه ماثوره به نيت تحصيل ثواب مخصوص
منوط به قرائت متن عربى است.
3- س: عده اى با خواندن زيارت و دعا و شركت در مجالس عزادارى مخالفت مى كنند و مى
گويند قرآن خواندن در صورت نفهميدن معانى آيات فايده اى ندارد و با خواندن قرآن در
مجالس ترحيم نيز مخالفت مى نمايند نظر امام چيست.
ج: خواندن زيارات، ادعيه ماثوره و عزادارى براى سيدمظلومان و صلوات بر پيغمبر وآل،
از افضل قربات و آدم ساز است و قرائت قرآن از مستحبات و اهداى آن به اموات موجب
مثوبت است.
استفتايى از آيت الله العظمى گلپايگانى (ره)
4- س: به نظر حضرت عالى چرا نماز را حتماً به عربى صحيح بايد خواند، ولى نيت آن
را به هر زبانى مى توان گفت.
ج: نيت امرى است قلبى و به زبان آوردن آن لازم نيست و قرائت و اذكار به حكم خدا و
رسول بايد به همان الفاظ مخصوصه عربى خوانده شود.
شخص روزه دار و غلط خواندن قرآن
استفتايى از حضرت امام خمينى (ره)
1- س: اگر كسى در ماه مبارك رمضان آيه قرآن و يا حديثى را كه مى خواهد از قول
امام معصوم نقل كند غلط بخواند وقصدش اين بوده صحيح بخواند ليكن در ضمن اين كه مى
خواند متوجه مى شود دارد غلط مى خواند آيا وقتى كه فهميد دارد غلط مى خواند اگر
ادامه بدهد روزه اش باطل مى شود يا نه و در صورتى كه متوجه روزه اش نباشد حكم روزه
اش چيست.
ج: اگر غلط خواندن موجب تغيير معنى شود و آن معنى غلط را بخواهد نسبت به خدا ورسول
دهد، حرام است و موجب بطلان روزه مى شود.
استفتاهايى از آيت الله العظمى گلپايگانى (ره)
2- س: غلط خواندن قرآن در ماه مبارك رمضان روزه را باطل مى كند يا خير.
ج: روزه را باطل نمى كند.
3- س: اگر شخص روزه دارى قرآن را غلط درس دهد و عده اى از روزه داران نيز كلام او
را گوش دهند آيا روزه او و كسانى كه گوش مى دهند باطل مى شود يا نه.
ج: اما قارى قرآن، اگر خبر دهد كه آنچه را مى خواند قرآن است و از روى عمد وعلم غلط
قرائت كند روزه اش باطل مى شود و اما اگر غلط بخواند بدون اينكه خبر دهد قرآن است
پس بطلان روزه او محل اشكال است و احتياطاً چنين قرائتى را ترك كند و اما اگر به
گمان صحّت، غلط بخواند پس روزه اش باطل نمى شود، و اما مستمعين، روزه شان باطل نمى
شود، مگرآنكه خبر دهند به اين كه آنچه خوانده مى شود قرآن است با اين كه علم دارند
غلط است.
غنا در قرائت
1- انجام دادن و شنيدن غنا و كسب كردن با آن حرام است وغنا تنها زيبا كردن صدا نيست
بلكه عبارت است از كشيدن و برگرداندن صدا با كيفيت خاصى كه طرب آور و مناسب مجالس
لهو و محافل طرب و آلات لهو و ادوات موسيقى باشد، و فرقى نيست كه آن را در كلام حق
مانند قرائت قرآن، دعا و مرثيه به كارگيرند يا در غير آن، چون شعر يا نثر؛ بلكه اگر
آن را در چيزى كه خداوند متعال به آن اطاعت مى شود به كار گيرند عقابش مضاعف است.
استفتايى از حضرت امام خمينى (ره)
2- س: خواندن آيات قرآن به صورت سرود و آهنگ دار جايز است يا نه.
ج: اگر مطرب باشد جايز نيست.
احاديث غنا در قرائت
از پيامبر اكرم (ص) نقل است كه فرمود:.
اقرءوا القرآن بِاَلحانِ العَرَبِ و اَصواتِها وَ اِيّاكُم وَ لُحُونَ اَهل الفسق
وَ اَهلِ الكبائرِ فَاِنّهُ سَيَجيىء بَعدى اقوام يُرَجعّونَ القرآنَ تَرجيعَ
الغِناءِ و النَّوح و الرُهبانيّة، لا يَجوُزُ تَرقيهم، قُلوبُهُم مَقلوبة و قلوبُ
مَن يُعجبُهُ شانُهم(58).
(قرآن را با لحنها و آواز عرب بخوانيد واز لحن فاسقان و گنهكاران دورى كنيد، زيرا
پس از من مردمانى بيايند كه قرآن رادر گلو بچرخانند، مانند خوانندگى، نوحه خوانى و
خواندن كشيشان كه چنين قرائتى از گلوى آنها نگذرد (و مقبول درگاه خدواند واقع
نگردد)؛ دلهاى آنها و هر كس كه از خواندن ايشان خوشش آيد وارونه است.).
زن و قرائت قرآن.
1- اقوى آن است كه شنيدن صداى زن بيگانه مادامى كه با تلذّذ و ريبه نباشد جايز است
و همچنين براى زن جايز است - در صورتى كه ترس از فتنه نباشد - صدايش را به گوش
مردان بيگانه برساند، اگر چه احوط در غير مقام ضرورت ترك آن است خصوصاً اگر زن جوان
باشد، و عده اى از علما، شنيدن و شنواندن را حرام دانسته اند ولى اين قول ضعيف است،
البته بر زن حرام است كه با مردان با كيفت هيجان انگيز و نازك نمودن گفتار و نرم
نمودن سخن و زيبا كردن صدا صحبت كند زيرا كسى كه در قلبش مرض است طمع مى كند(59).
2- س: هنگامى كه در مراسم صبحگاهى مدرسه، يكى از خواهران قرآن را با صوت تلاوت مى
كند دبيران مرد صداى وى را مى شنوند آيا بطور كلى تلاوت قرآن در صورت شنيدن نامحرم
توسط خواهران گناه است.
ج: اشكال ندارد مگر آنكه موجب تحريك و مفسده باشد.
استفتاهايى از آيت اللّه العظمى گلپايگانى (ره)
3- س: شخصى مى ميرد مجلس عزاى مردانه و زنانه در يك حياط تشكيل مى شود اگر زنى
با سواد در مجلس زنانه، قرآن، روضه، مصيبت و نوحه بخواند بطورى كه مردهايى كه آن جا
هستند صداى او را بشنوند چه صورت دارد.
ج: با اين كه خداوند متعال مى فرمايد: (فَاسئَلوهُنَّ مِن وراء حجاب) خوب است كه
مجلس زنانه طورى باشد كه كاملاً مراعات عفت شود.
4- س: آيا زن اجنبيه مى تواند قرائت نماز و احكام دينى و مسائل واجبه اش را نزد مرد
عالمى فراگيرد و در اين قبيل موارد هم، اذن شوهر، شرط است يا خير.
ج: ياد گرفتن مسائل مورد ابتلاء و حاجت بر زن و مرد هر دو واجب است و اذن شوهر در
صورتى لازم است كه ياد گرفتن مسائل متوقف بر خروج از خانه نباشد به اين كه در خانه
نيز تعلم امكان داشته باشد و فراگرفتن آن از مرد اجنبى در صورتى جايز است كه معرض
فساد و گناه نباشد.
5- س:آيا مرد مى تواند در يك جلسه اى كه گروهى از بانوان و دختران مسلمان هستند
قرآن را تعليم كند و همچنين خود استاد كه با صوت، قرآن را مى خواند در موقع پس
گرفتن درس آيا بانوان و دختران مى توانند با صوت، قرآن را براى اين استاد بخوانند
تا اين كه اشكالات آنها را از لحاظ اعراب و قواعد تجويد برطرف كند و يا اينكه
خواندن خانمها و دختران با صوت اشكال شرعى دارد.
ج: چنانچه تعليم قرآن مجيد مستلزم ارتكاب محرَّم نباشد اشكال ندارد ولى بانوان و
دختران نزد نامحرم قرآن را با صدا نخوانند و همچنين با صدا خواندن مرد چنانچه موجب
تلذّذ بانوان باشد اشكال دارد؛ خوب است معلم بانوان زن باشد تا موجب ارتكاب خلاف
شرع نشود و ارتكاب خلاف شرع به عنوان تعليم قرآن خلاف شرع ديگر است. .
فهرست منابع فصل دوم
اخلاص در قرائت.
1- عروه، ج1، القول فى نية الصلوة، م 8 و9؛ تحرير، ج 1، فى النية ، م2.
2- عروه، ج1، القول فى نية الصلوة، م8.
3- عروه، ج1، القول فى نية الصلوة، م10.
قرائت سور عزائم و سجده تلاوت.
1- عروه، ج1، فى سايراقسام السجود، م2؛ تحرير، ج1، فى سجدة التلاوه، م1؛
رساله، م1093؛ هدايه، ج1، ص162، م812.
2- عروه، ج1، فى ساير اقسام السجود، م2.
3- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م4؛ تحرير، ج1، فى سجدة التلاوه ، م1؛ هدايه،
ج1، ص162، م812.
4- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه ، م5؛ تحرير، ج1، فى سجدة التلاوه، م1؛رساله،
م1093.
5- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه ، م3.
6- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه ، م6.
7- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه ،7.
8- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه ، م14؛ تحرير، ج1، فى سجدة التلاوه، م5؛ هدايه،
ج1، ص163، م816.
9- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه ، م1.
10- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م13؛ تحرير، ج1، فى سجدة التلاوه، م4؛ رساله،
م1096؛ هدايه، ج1، ص162، م815.
11- تحرير، ج1، فى مسائل المستحدثه، م4؛ رساله، م1096.
12- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م9.
13- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م8؛ تحرير، ج1، فى سجدة التلاوه، م2؛ هدايه،
ج1، ص162، م813.
14- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م8؛رساله، م1094.
15- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م19.
16- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م16؛ تحرير، ج1، فى سجدة التلاوه، م6؛ رساله،
م1097؛ هدايه، ج1، ص163، م817.
17- عروه، ج1، فى الوضوئات المستحبه، م1.
18- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م18؛ تحرير، ج1،فى سجدة التلاوه، م7؛ رساله،
م1099؛هدايه، ج1، ص163، م818.
19- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م12.
20- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م20.
21- عروه، ج1، فى سجدة التلاوه، م11؛ تحرير، ج1، فى سجدة التلاوه، م3؛ رساله،
م1095،؛هدايه، ج1، ص162، م814.
قرائت سورعزائم درنماز.
1- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م3؛ تحرير، ج1، القول فى القرائة، م4؛
رساله، م983 و 984؛ هدايه، ج1، ص150،م561.
2- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م4؛ تحرير، ج1، القول فى القرائة، م4؛ رساله،
م985؛ هدايه، ج1، ص150،م761.
3- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م6.
قرائت واجب در نماز.
1- عروه، ج1، فصل فى القرائة؛ تحرير، ج1، القول فى القرائةوالذكر، ص164؛
رساله، م987، 979، 980؛ هدايه، ج1، ص150.
2- عروه، ج1، فى مستحبات القرائة، م7.
3- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م29.
4- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م30.
5- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م31.
6- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م32 و33؛ تحرير، ج1، القول فى القرائة، م16.
7- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م34.
8- عروه، ج1، فى مستحبات القرائة، م10.
9- عروه، ج1، فصل فى الموالاة.
10- تحرير، ج1، القول فى القرائة والذكر، م4؛ هدايه، ج1، القرائة والذكر.
11- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م10؛ تحرير، ج1، القول فى القرائة، م3؛ هدايه،
ج1ص150، م3.
12- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م9؛ تحرير، ج1، القول فى القرائة، م6.
13- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م8؛ تحرير، ج1، القول فى القرائة، م5؛ هدايه،
ج1، القرائة والذكر، م762.
14- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م11، تحرير، ج1، القول فى القرائة، م7، هدايه،
ج1، القرائة والذكر، م7.
15- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م12؛ تحرير، ج1، القول فى القرائة، م5؛ هدايه،
ج1، القرائة والذكر، م762.
16- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م12.
17- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م17.
18- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م16؛ تحرير، ج1،القول فى القرائة،م8 ؛ هدايه،
ج1، القرائة والذكر، م766.
19- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م18.
20- عروه، ج1، فصل فى تكبيرةالاحرام، م5.
21- تحرير، ج1، فى القرائة، م9؛ هدايه، ج1، فى القرائة، م768 - 767.
22- تحرير، ج1، فى القرائة، م10.
23- استفتائات، ج1، ص156، س103.
24- استفتائات، ج1، ص156، س104 (ترجمه ).
25- استفتائات، ج1، ص157، س106.
26- استفتائات، ج1، ص157، س108.
27- استفتائات، ج1، ص161، س123.
28- استفتائات، ج1، ص157، س109.
29- مجمع، ج1، ص170، س174.
30- مجمع، ج1، ص170، س175.
31- مجمع، ج1، ص166، س159.
32- مجمع، ج1، ص167، س161.
قرائت قرآن در هر جاى نماز.
1- عروه، ج1، فى مبطلات الصلوة، م9؛ تحرير، ج1، فى مبطلات الصلوة، م1؛
رساله، م1135؛ هدايه، ج1، م843.
2- عروه، ج1، فى مبطلات الصلوة، م11.
3- عروه، ج2، ختام فى مسائل متفرقه، م61.
4- عروه، ج1، فى كيفية صلوة الميت، م2.
قرائت قرآن در ركوع و سجود و قنوت.
1- عروه، ج1، فصل فى مستحبات السجود، م3و فصل فى مستحبات الركوع و مكروهاته،
م27؛ رساله، م1092.
2- عروه، ج1، فصل فى القنوت، م1؛ تحرير، ج1، القول فى القنوت، م2.
3- مجمع، ج1، م437.
قرائت در نمازهاى مستحبي.
1- عروه، ج2؛صل66، م7.
2- استفتائات، ج1، ص157، س107.
3- تحرير، ج1، فى مقدمات الصلوة، مقدمه اولى، م2؛ هدايه، ج1، فى بعض الصلوات
المندوبه، م1100.
4- تحرير، ج1، فى استحباب صلوة الوحشة؛ هدايه، ج1، صلوة ليلة الدفن، م455.
تجويد و آداب قرائت در نماز.
1- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م37؛ تحرير، فى القرائة، م12؛ هدايه، ج1،
القرائة والذكر، م771.
2- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م41، تحرير، ج1، فى القرائة، م13، هدايه، ج1،
ص152 القرائة والذكر، م772.
3- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م40،م59.
4- عروه، ج1، فى مستحبات القرائة، م15.
5- عروه، ج1، فى مستحبات القرائة، م12؛ تحرير، ج1، فى القرائة، م23.
6- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م60.
7- تحرير، ج1، فى شرائط امام الجماعة، م4؛ هدايه،ج1، شروط امام الجماعة، م1250.
8- تحرير، ج1، فى شرائط امام الجماعة، م8؛ هدايه، ج1، شروط امام الجماعة،
م1255.
9- استفتائات، ج1، ص158، س113.
10- استفتائات، ج1، ص158، س114.
11- استفتائات، ج1، ص159، س115.
12- استفتائات، ج1، ص159، س116.
13- استفتائات، ج1، ص160، س119.
14- مجمع، ج1، ص170، س173.
15- مجمع، ج1، ص233، س14.
رعايت يكى از قرائات سبعه.
1- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م50؛ تحرير، ج1، القول فى القرائة، م14؛
هدايه، ج1، ص153، م774.
2- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م57، 58،؛ تحرير، ج1، فى القرائة، م15.
3- عروه، ج1، فى مستحبات القرائة، م14.
احكام ادغام.
1- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م48.
2- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م51.
3- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م49.
4- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م52.
5- تحرير، ج1، فى القرائة، م13؛هدايه، ج1، ص152، م773.
6- مجمع، ج1، ص167، س163.
احكام مدّ.
1- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م37و 47؛ تحرير، ج1، فى القرائة، م13.
2- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م43 و44.
3- مجمع، ج1، ص168، س167.
احكام وقف و وصل.
1- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م40.
2- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م39؛ تحرير، ج1، فى القرائة، م13؛ رساله،
م1004؛ هدايه، ج1، ص153، م773.
3- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م45.
4- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م47.
5- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م46.
احكام همزه وصل و قطع.
1- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م38؛ تحرير، ج1، فى القرائة، م13؛ هدايه،
ج1، القرائة والذكر، م772.
2- مجمع، ج1، س151.
رعايت محسنات تجويدي.
1- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م54.
2- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م53؛ تحرير، ج1، فى القرائة، م13؛ هدايه، ج1،
القرائة والذكر، م773.
3- تحرير، ج1، القول فى تكبيرة الاحرام، م1؛ هدايه، ج1، تكبيرة الاحرام، م743،
ص147.
4- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م55.
5- عروه، ج1، فى احكام القرائة، م56.
6- استفتائات، ج1، ص159، س117.
7- استفتائات، ج1، ص160، س118.
8- مجمع، ج1، ص167، س165.
قرائت قرآن در اذان و اقامه.
1- مجمع، ج1، ص161، س135.
قرائت در حج.
1- تحرير، ج1، فى واجبات الطواف، م26.
2- استفتائات، ج1، ص448، س38.
3- استفتائات ويژه از حضرت آيت الله العظمى اراكى، ص23، س64.
4- مجمع، ج1، ص443، س16.
5- مجمع، ج1، ص447، س33.
حفظ نمودن قرآن.
1- استفتاء مستقل به شماره3365.
2- استفتاء مستقل.
قرائت قرآن در ماه مبارك رمضان و مجالس عزا و قرائت به زبان عربي.
1- استفتائات، ج1، ص137، س103.
2- استفتائات، ج1، ص337، س104.
3- استفتائات، ج2، ص78، س78.
4- مجمع، ج1، ص169، س172.
شخص روزه دار و غلط خواندن قرآن.
1- استفتائات، ج1، ص309، س18.
2- مجمع، ج1، ص266، س17.
3- مجمع، ج1، ص264، س10.
غنا در قرائت.
1- تحرير، ج1، فى المكاسب المحرمه، م13؛ هدايه، ج1، ص340، م1698.
2- استفتائات، ج2، ص14، س32.
زن و قرائت قرآن.
1- تحرير، ج2، كتاب النكاح، م29.
2- كتاب احكام بانوان، ص24، س5.
3- مجمع، ج1، ص111، س112.
4- مجمع، ج2، ص230، س651.
5- مجمع، ج2، ص230، س652.
پىنوشتها:
1. عُجب در لغت به معناى خودبينى و خودپسندى، و ريا به معناى
تظاهر كردن به نيكوكارى و پاكدامنى و خود را به نيكوكارى جلوه دادن مى باشد. (فرهنگ
صبا) براى توضيح بيشتر به بخش اصطلاحات مراجعه شود.
2. با تامل در تقسيم فوق، كه از كتاب عروة الوثقى (بحث نيت،
مسأله 8و9) استخراج شده آشكار مى شود كه ريا، فقط در صورتى مبطل است كه به خود عمل
بازگشت نموده و بااصل عمل متحد باشد، برخلاف رياهاى غيرمبطل كه به مقدمات، مؤخرات
ويا امور خارج از عمل بازگشت مى نمايند و چون اصل عمل ريايى نبوده باطل نيست.
3. عقاب الاعمال، ص.
4. اصول كافى، ج4، ص420، ح.
5. گلپايگانى واراكى(ره): در اين صورت سجده كردن مستحب است.
(عروه).
- خوئى (ره): و ظاهر اين است كه درشنيدن بدون اختيار، سجده واجب نيست، اگرچه سجده
نمودن بهتر است. (رساله، م 1102).
6. گلپايگانى (ره): خصوصاً اگرلفظ (سجده) آيات باشد. (هدايه).
7. خوئى (ره): يا گوش دادن (رساله، م 1105).
8. اراكى(ره): بنابراحتياط واجب، سجده كردن لازم است و همچنين
اگراز مثل گرامافون وضبط صوت آيه سجده را بشنود. (رساله، م 1088).
9. گلپايگانى (ره): اگر انسان از بچه غير مميز كه خوب و بد رانمى
فهمد يا ازكسى كه قصد خواندن قرآن ندارد، آيه سجده را بشنود احتياط واجب است كه
سجده كند، اگر قرائت صدق كند، و همچنين است اگر از مثل نوار، آيه سجده را بشنود.
(رساله، م 1105).
10. امام خمينى (ره).
11. امام خمينى (ره). گلپايگانى (ره): در دو صورت اخير (1- تكرار
سبب، پشت سرهم نباشد. 2- تكرار پشت سرهم باشد ولى براى دفعه قبلى سجده نكرده باشد.)
بنابر احتياط واجب، تكرار لازم است. (هدايه).
12. گلپايگانى (ره): اگر انسان در موقعى كه آيه سجده را مى خواند
از ديگرى هم بشنود، بنابراحتياط واجب، بايد دو سجده نمايد. (رساله، م 103).
- خوئى (ره): اگر انسان موقعى كه آيه سجده را گوش دهد خودش نيز بخواند، بنابر
احتياط واجب بايد دو سجده نمايد. (رساله، م 103).
13. امام خمينى و اراكى (ره).
14. خوئى (ره): بنابر ظاهر اكتفاء كردن به يك سجده جايز است.
- اراكى وگلپايگانى(ره): بنابراحوط تكرار سجده لازم نيست. (عروه).
15. گلپايگانى (ره): احتياط واجب آن است كه درسجده واجب قرآن
پيشانى را برمهر يا چيز ديگرى كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و بنابراحتياط مستحب
جاهاى ديگر بدن را بر زمين بگذارد. (رساله، م 1107).
- خوئى (ره): احتياط واجب آن است كه در سجده واجب قرآن پيشانى را بر مهر يا چيز
ديگرى كه سجده بر آن صحيح است گذاشته و جاهاى ديگر بدن را به دستورى كه در سجده
نماز گفته شد برزمين بگذارد. (رساله، م 1107).
- اراكى(ره): احتياط آن است كه مواضع هفتگانه را برزمين بگذارد وپيشانى را برچيزى
كه سجده بر آن صحيح است بگذارد. (عروه).
16. گلپايگانى (ره): بنابر احتياط بلند نبودن محل سجده از جاى پا
به مقدار بيشتر از چهارانگشت معتبر است. و اقوى اكتفا كردن به صِرف سجده است.
(عروه).
- خوئى (ره): بنابر احتياط واجب جاى پيشانى او از جاى سرانگشتانش بيش از چهار انگشت
بسته بلندتر نباشد. (رساله، 1106).
- اراكى(ره): جاى پيشانى از جاى زانوها و سرانگشتان بيش از چهارانگشت بسته نبايد
بلند باشد. (رساله، م1089).
17. گلپايگانى (ره): و همچنين موافق با احتياط است. (عروه).
18. گلپايگانى (ره): مقارنت كافى نيست و حتماً بايد نيت مقدم
باشد. (عروه).
- خوئى واراكى(ره): مقارنت نيت با سجده هم كفايت مى كند. (عروه).
19. امام خمينى (ره) و گلپايگانى (ره).
20. خوئى (ره): بنابراحوط، ولى اگرخواند، حكم به صحت نماز خالى
از وجه نيست. (عروه).
21. گلپايگانى (ره): باطل شدن نماز با خواندن غيرآيات سجده (آيات
ديگر سور عزائم) محل اشكال است پس بايد احتياطاً نماز را تمام كند و بعداً هم آن را
اعاده كند. (هدايه).
22. خوئى، اراكى وگلپايگانى (ره): در صورتى كه در هنگام شروع،
قصد اتمام سوره، يا خواندن تا بعد از آيه سجده را داشته باشد.
23. گلپايگانى (ره): بنابراحتياط براى سجده واجب، اشاره كند و
سوره را تمام كند وبعد يك سوره ديگر احتياطاً به قصد قربت مطلقه بخواند و به ركوع
رود و نماز را تمام كند و بعد از نماز بنابر احتياط سجده آن را به جا آورد. (رساله،
م 993).
- اراكى(ره): بنابر احتياط واجب بايد در بين نماز با اشاره سجده آن را به جا آورد و
سپس سوره را تمام كرده و سوره ديگرى هم به قصد قربت بخواند و پس از خاتمه نماز را
اعاده كند. (رساله، م 976).
- خوئى (ره): بنابر اظهر جايز است به همين سوره اكتفا ونماز را تمام كند واحوط اين
است كه در نماز با اشاره، سجده كند و پس از نماز نيز سجده را انجام دهد. (عروه).
24. از امام خمينى (ره). (عروه).
25. تمامى اختلاف نظرها و فتاواى مذكور در تعليقه شماره4 مسأله
قبل در اين قسمت از مسأله نيز جارى است.
26. خوئى (ره): اگر در نماز آيه سجده را گوش دهد نمازش صحيح است
و بنابراحتياط به سجده، اشاره نمايد و بعد از نماز، سجده آن را به جا آورد. (رساله،
م 994).
- اراكى(ره): اگر در نماز آيه سجده را گوش دهد احتياط واجب آن است كه به اشاره يا
بطور عادى سجده كند و نماز را تمام كند و سپس سجده را اعاده نمايد. (رساله، م 977).
- گلپايگانى (ره): اگر در نماز آيه سجده را گوش دهد نمازش صحيح است و بنابر احتياط
براى سجده واجب، اشاره كند و بعد از نماز هم سجده را به جا آورد. (رساله، م 994).
27. گلپايگانى(ره): احتياط واجب است كه در اين صورت ترتيب را
تدارك نمايد و نماز را تمام كند، سپس آن را اعاده نمايد. (عروه).
28. خوئى (ره): بلكه سوره توحيد نزد معظم اماميه پنج آيه مى
باشد. (عروه).
29. خوئى (ره): بنا بر احتياط واجب در دل خود قرائت كند ولو
توهّماً. (عروه).
30. گلپايگانى (ره): بنابر احتياط واجب ياد بگيرد. (عروه).
31. خوئى (ره): در صورتى كه متمّكن است با اقتدا كردن نماز را
صحيح به جا آورد و وجهى براى وجوب تعلم نيست. (عروه).
- اراكى(ره): در صورت تمكن از اقتدا، واجب بودن تعلم، محل نظر بلكه منع است.
(عروه).
32. امام خمينى (ره).
33. امام خمينى (ره).
34. گلپايگانى (ره): احتياط واجب آن است كه سوره را تعيين كند.
(عروه).
35. اراكى(ره): بلكه مادامى كه از نصف تجاوز نكرده باشد.(عروه).
36. اراكى(ره): بلكه مادامى كه از نصف تجاوز نكرده باشد. (عروه).
37. امام خمينى (ره).(عروه).
38. امام خمينى، اراكى، گلپايگانى(ره): احتياط ترك نشود. (عروه).
- خوئى(ره): اگر اقوى نباشد، احوط آن است كه ترك نشود. (عروه).
39. جامع الاخبار، ج1،ص.
40. سوره انفال (8)، آيه.
41. در صفحه بعدى به دو نمونه از اين نمازها اشاره مى شود.
42. امام خمينى .(ره).
43. سوره انبياء (21)، آيه.
44. سوره انعام (6)، آيه.
45. خوئى (ره): حكم به صحت، بعيد نيست. (عروه).
46. گلپايگانى (ره) و اراكى(ره): بلكه اقوى آن است كه اعاده يا
قضا نمايد. (عروه).
47. امام خمينى (ره): احتياط ترك نشود. (عروه).
48. خوئى (ره): قرائت به طريقه عربى كفايت نمى كند زيرا آنچه
واجب است خصوص قرائت قرآن مى باشد نه آنچه كه قرائت عربى صحيح بر آن صدق كند، بلى
ظاهراً خواندن به يكى از قرائات متعارف نزد مردم كفايت مى كند هر چند از غير قرائات
هفتگانه باشد. (عروه).
49. امام خمينى(ره).
- گلپايگانى (ره): قرائت به همزه با ضمّ (فاء) بهتر است. (هدايه، ج1،م775).
50. گلپايگانى (ره)و خوئى (ره): احتياط واجب ترك وقف بر متحرك و
وصل به سكون است. (رساله).
51. امام خمينى (ره): اگرچه عدم وجوب خالى از قوت نيست. بلكه عدم
لزوم رعايت وقف به حركت و وصل به سكون خالى از قوت نيست. (عروه).
52. اراكى و گلپايگانى (ره): اين نحو قرائت (يعنى حذف تنوين)
اشكال دارد.
- خوئى (ره): اين نحو قرائت (يعنى حذف تنوين) اشكال دارد و احوط عدم حذف تنوين است.
(عروه).
53. در اين مسأله با قدرى تغيير در عبارت فتواى مرحرم سيدكاظم
يزدى در عروه سعى شده متن را متناسب با فتواى حضرت امام (ره) و حواشى مراجع ديگر
تنظيم نمائيم.
54. جامع الاخبار و الآثار، ج1، ص354، ح5؛ بحارالانوار، ج92،
ص.
55. اصول كافى، ج4، ص417، ح.
56. اصول كافى، ج4، ص418، ح.
57. ترجمه اصول كافى، ج4، ص.
58. اشاره به آيت شريفه: ( ... فَلا تَخضَعنَ بالقولِ فَيَطمَعَ
الذّى فى قَلبه مَرَض) احزاب (33) آيه 32.