آشنايى با سوره‏ها

جواد محدثى

- ۹ -


71- نوح [از پيامبران بزرگ]

داستان نوح با قومش، بعنوان تجربه‏اى از تجارب دعوت الهى در روى زمين و موضعگيرى‏هاى مخالفان و درگيرى حق و باطل در اين سوره بيان شده است. استقامت نوح در راه دعوت، الهام بخش صبر است و هلاكت قوم نوح، هشدارى براى مكذبين.

اين سوره، بعد از سوره نحل، در مكه و در سال 4 بعثت نازل شده است داراى 28 آيه مى‏باشد.

72- جن [موجودى نامرئى با ويژگيهائى عجيب]

خداوند، انواع گوناگون آفريده و بنده دارد. يكى هم جن است. در اين سوره، درباره گروهى از آنان و عكس العملشان در برابر شنيدن آيات قرآن، و دعوت محمد، و دسته‏هاى مؤمن و كافر، و مسلم و قاسط از آنان صحبت‏شده است و مبين توحيد ربوبى است.

اين سوره، بروى انسان درى از «آن جهان‏» مى‏گشايد و او را به قلمرو بيكرانه آفرينش خدا مى‏كشد. تا بدانند كه جز خودشان، ديگرانى هم هستند كه خدا شناس و عاقل و مطيع سنت‏هاى الهى‏اند.

اين سوره حدودا در سال 6 بعثت نازل شده است. آن هنگام كه پيامبر براى دعوت قبيله ثقيف به «طائف‏» رفته بود و آنها ضمن رد دعوت، پيامبر را آزار دادند و در بازگشت، خدا اين آيات را فرستاد.

و برخى هم گفته‏اند كه پس از وفات خديجه و ابوطالب و يكى دو سال به هجرت مانده، نازل شده است.

سوره جن 28 آيه دارد و مكى است.

73- مزمل [گليم به خود پيچيده]

آيه اول را كه مى‏خوانيم، با اين تعبير به پيامبر خطاب شده، آن هنگام كه در اول بعثت، مشركان در «دار الندوة‏» دعوتش را نپذيرفتند و در فكر توطئه بر ضد او بودند. پيامبر غمگين و آزرده به خانه رفت و خوابيد.

اما سروش خدائى اينگونه نوازشش داد و او را به «برخاستن‏» و عبادت شبانه، و كمك گيرى از نيايش و تلاوت قرآن، و مقاومت در برابر حرفها و مخالفتهايشان دعوت كرد، و از آن حضرت، در برابر برخوردهاى سرد و بى مهرى‏هاى اهل مكه، حمايت نمود در آيه آخر، دستورى مبنى بر نيايش شبانه و تلاوت قرآن به پيامبر مى‏دهد.

اين سوره با 20 آيه در مكه نازل شده است. (اوائل بعثت).

74- مدثر [جامه به خود پيچيده]

وقتى كه در غار حرا با نزول آيه «اقرء ...» محمد(ص) به رسالت مبعوث شد، به خانه آمد و از شعله‏هاى «وحى‏» مشتعل بود. جامعه بخود پيچيده و خوابيد. اين سوره نازل شده و او را به «قيام‏» و «انذار» و «تكبير» فرا خواند. (آيات اول سوره).

جزو اولين سوره‏هاست (بقول برخى: دومين سوره و بعد از «مزمل‏» يا «اقرء ...») و از رسالت و قيامت و مشركين و فرشتگان و تنذير سخن مى‏گويد و از عواملى همچون ترك نماز و اطعام مساكين و نيز از فرو رفتن در بطالتها و تكذيب قيامت كه سبب جهنمى شدن است‏ياد مى‏كند. 56 آيه دارد و مكى است.

75- قيامت [برخاستن]

قيامت، نام رستاخيز عمومى و معاد است. روزى كه همه از گورها بر مى‏خيزند و به سوى محشر و سرنوشت ابدى خويش در بهشت‏يا دوزخ رهسپار مى‏شوند. در اولين آيه به يامت‏سوگند ياد شده است. و به بشر، آن روز را يادآورى مى‏كند.

در آيات بعد، علائم به روز آن رستاخيز و نيز حالات بشر هنگام جان دادن ذكر شده و با طرح موضوع عبث نبودن خلقت، استدلال بر فلسفه معاد شده است. 40 آيه دارد و در مكه در سال 3 بعثت نازل شده است.

76- دهر [روزگار، دوران]

در آيه اول اشاره به «روزگارى‏» مى‏كند كه بر «انسان‏» گذشته، و او چيزى نبود كه ياد شود. از آن پس اشاره به خلقت انسان، و قرار گرفتن او بر سر دو راهى «شكر» و «كفران‏» مى‏نمايد.

از آنچا كه محور اين سوره، انسان است و عملش و اخلاصش و ايثارش و عاقبت كارش در قيامت و نعمت‏هاى خوب براى نيكان، نام ديگر اين سوره «انسان‏» است.

اين سوره به نام «هل اتى‏» هم مشهور است. چونكه با اين كلمه آغاز شده است.

اين سوره در مدينه نازل شده و بنا به روايات، در ستايش از على و فاطمه(ع) است كه بخاطر نذرشان، سه روز روزه گرفتند و هنگام افطار، غذاى ساده خويش را به مسكين و يتيم و اسير، ايثار كردند (آيه 8) و خود با آب افطار نمودند. در آيات بعد، از نعمتهاى خداوند براى اهل بهشت، و پاداش نيكيها در آخرت، ياد شده و فرمان صبر و مقاومت داده است.

داراى 31 آيه است و بعد از «الرحمن‏» نازل شده است.

77- مرسلات [فرستاده شده‏ها]

منظور از مرسلات (كه در نخستين آيه خداوند به آنها قسم ياد كرده است) يا فرشتگانى است كه پياپى براى فرود آوردن وحى الهى به پيامبران فرستاده مى‏شوند، يا تند بادهائى است كه فرستاده مى‏شوند. علائمى از بروز قيامت و توصيفى از محشر بيان شده است.

تاكيد اصلى اين سوره روى قيامت است و مكررا تكذيب كنندگان بيم داده مى‏شوند آيه «ويل يومئذ للمكذبين‏» در اين سوره 10 بار تكرار شده است و صحنه‏هائى از دنيا و آخرت و حقائق هستى در آن بيان شده است.

در سال دوم بعثت در مكه در غارى در «منا» نازل شده است (بعد از سوره همزه) و 50 آيه دارد.

78- نبا [خبر] 

خبر مهم و بزرگ قيامت كه مردم درباره‏اش از يكديگر «سؤال‏» مى‏كنند، در آيات اول سوره بيان شده است. در بعضى روايات، اين نبا به على(ع) تاويل شده است. (الميزان ج 20 ص 261.)

نام ديگر سوره، «عم‏» است‏يعنى «از چه؟» زيرا سوره با اين كلمه آغاز مى‏شود و نام سومش، «تساؤل‏» مى‏باشد، يعنى «از هم پرسيدن‏». به نام «معصرات‏» هم ذكر شده است (كه در آيه 14 آمده).

محور اساسى اين سوره، ضرورت و حتميت قيامت، و استدلال بر آن و توصيف آن مى‏باشد. چون خبر از نظامى متقن و استوار مى‏دهد، بعنوان نمونه‏اى از آن، برخى از نظامهاى طبيعت در مورد شب و روز و كوه و گياه و زمين و ... را بيان مى‏كند و آن روز حق را كه تخلف ناپذير است و مايه حسرت و ندامت كافران، به يادها مى‏آورد.

بعد از سوره معارج در سال دوم بعثت در مكه نازل شده و داراى 40 آيه مى‏باشد.

79- نازعات [آنها كه از روى قوت مى‏كشند]

خداوند در نخستين آيه به نازعات قسم خورده است. نازعات، فرشتگانى هستند كه جان مردم را مى‏گيرند، يا روح كافران را به شدت قبض مى‏كنند، يا ستاره‏هائى هستند كه از افقى غايب شده و در افق ديگر پيدا مى‏شوند.

در هر صورت خداوند به فرشتگان، به عنوان واسطه‏هائى در تدبير امور جهان سوگند ياد كرده و اهميت نقش آنها را بازگو مى‏كند. بخشى از نبوت موسى و دعوت او از فرعون طغيان گر بسوى تزكيه و هدايت، نقل شده، آيه 15 به بعد.

و در ادامه، اين سوره هم بر اساس آخرت و قيامت و اثبات آن و حالت مردم در بهشت و دوزخ مى‏باشد و در اوائل بعثت در مكه نازل شده و 46 آيه دارد. نزول اين سوره بعد از سوره «نباء» است.

80- عبس [چهره در هم كشيد]

سوره، عتاب و ملامت است از اينكه ثروتمندان را بر ضعفا و مساكين مؤمن مقدم بدارند.

در حضور پيامبر جمعى از بزرگان قريش در مكه جمع بودند كه نابينائى بنام «ابن ام مكتوم‏» وارد شد. با ورود او يك نفر به جهت ناراحتى از ورودش، چهره در هم كشيد و عبوس شد (آن يك نفر يا پيامبر بود يا مردى از بنى اميه: بنا به اختلاف روايات) خداوند از اين نحوه برخورد، انتقاد كرده و متذكر برخى نكات اخلاقى و تربيتى مى‏شود.

سوره با يادى از مراحل خلقت انسان و نعمتهاى خدا و حيات در زمين و سپس قيامت و چهره‏هاى خندان و اندوهگين در آخرت، ادامه و پايان مى‏يابد نام ديگرش سوره «اعمى‏» (نابينا) است.

بعد از سوره نجم، در سال دوم بعثت و در مكه نازل شده و داراى 42 آيه مى‏باشد.