برگى از دفتر آفتاب
شرح حال شيخ السالكين حضرت آيت اللّه
العظمى بهجت
رضا باقى زاده پُلامى
- پىنوشتها -
1- غرر الحكم و درر الكلم ، ج 1، ص 144.
2- اصول كافى ، ج 1، ص 39.
3- نهج البلاغه ...،ر.ك : فرهنگ آفتاب / ج 2 / ص
739.
4- نهج البلاغه ...، ر.ك : فرهنگ آفتاب / ج 2 / ص
739.
5- شهرستان فومن كه در جنوب غربى شهر رشت ، مركز
استان گيلان واقع است ، و نسبت به ديگر نقاط كناره درياى خزر از آب و هواى سالمتر
برخوردار، و اراضى آن بسيار حاصلخيز و براى توليد برنج و توتون و چاى و پرورش كرم
ابريشم بسيار مناسب است ، و به جهت قرار گرفتن در راه آذربايجان به گيلان اهميّت
شايانى دارد. از ديرباز شهرى مذهبى و مورد توجّه اولياى خدا و سلاله پاك رسول
خداصلّى اللّه عليه و آله و امامزادگان بوده است ، و مدفن امامزاده ها و بقعه هاى
زير در آن سامان شهرت دارد:
1- امامزاده تقى . 2- امامزاده اسحاق . 3- امامزاده ابراهيم . 4- امامزاده هاشم .
5- امامزاده ميرزا. 6- امامزاده سيد على . 7- بقعه پير جلودار. 8- بقعه دستخط. 9-
بقعه سيد يعقوب . 10- بقعه كيابان . 11- بقعه پير مؤ من . 12- بقعه محمد على . 13-
بقعه شاه مزار.
اين سامان دانشمندان بزرگوارى را نيز تقديم جامعه نموده است كه به عنوان نمونه به
چندى از آنان اشاره مى كنيم :
الف - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم آقا شيخ رضا فومنى رشتى ، كه از شاگردان علاّمه
ميرزا حبيب اللّه رشتى بوده است .
ب - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم آقا شيخ على فومنى ، كه از شاگردان ممتاز علاّمه
ميرزا حبيب اللّه رشتى بوده و بسيارى از مباحث درس ايشان را تقرير نموده و به رشته
تحرير در آورده است .
ج - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم حاج شيخ جعفر فومنى حايرى ، كه از مجتهدين و
مدّرسين برجسته بوده و از علماى كربلا استفاده هاى فراوان برده ، و در همان جا به
اقامه جماعت و خدمات دينى مشغول بوده است .
د - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم حاج شيخ محمّد جعفر فومنى ، كه پس از تحصيل در
نجف اشرف نزد آيات بزرگوار ضياءالدين عراقى ، اصفهانى و... به تهران مهاجرت نموده و
به اقامه جماعت و خدمات دينى و تفسير قرآن و... اشتغال داشته است .
ه - حجة الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد ابو القاسم اريب فومنى ، كه پس از تحصيل
در شهر فومن و رشت ، به تهران مسافرت كرده و از علماى آن زمان استفاده برد، آنگاه
به زادگاه خود مراجعت كرد و در آنجا به اقامه جماعت و خدمات دينى پرداخت .(محمّد
شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 6، ص 112 116).
6- جزوه گذرى و نظرى بر زندگانى آية الله بهجت ، ص
2.
7- اين مناجات كه در تاريخ 1317 ه ش . مطابق با
1359 ه ق . سروده شده ، توسط يكى از نزديكان آيت الله بهجت (جناب آقاى سيّد حسين
تقوى ) در اختيار نگارنده قرار گرفت .
8- جزوه ، ص 2 و مشاهير گيلان ، رضا مظفرى ، ج 1، ص
315.
9- رضا مظفرى ، مشاهير گيلان ، ج 1، ص 316 و جزوه ،
ص 3 و 4 و 6، و روزنامه اطلاعات 17 دى ماه 1373 البتّه يكى از شاگردان آقا (حجة
الاسلام والمسلمين تهرانى ) تاريخ قمرى مراجعت آقا به ايران را 1364 ه .ق . تعيين
كردند و متذكّر شدند آقا خود فرمودند: ((من در همان سالى كه
آقاى بروجردى ((ره )) به قم وارد شد،
به ايران مراجعت نمودم ، ايشان اوّل سال آمدند و من اواخر همان سال.))
10- جزوه ، ص 3.
11- محمود طيّار مراغى صادق حسن زاده ، اسوه
عارفان ، ص 15 و 16.
12- در آسمان معرفت ، علاّمه حسن زاده ، ص 25 و 26
ناگفته نماند كه آيه شريفه فوق در قرآنى كه به خطّ ((عثمان
طه )) است ، در آخر آيه 91 سوره انعام واقع است .
13- در آسمان معرفت ، علاّمه حسن زاده ، ص 26.
14- داخل [ ] را نگارنده افزوده است .
15- در آسمان معرفت ، علاّمه حسن زاده ، ص 84.
16- برگرفته از مقدّمه كتاب ((ديوان
كامل كمپانى ))، ص 3 7.
17- محمّد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 1، ص
271 و 272.
18- البته يكى از شاگردان آيت الله بهجت (حجة
الاسلام والمسلمين تهرانى ) در اين باره براى نگارنده نوشته اند: آن گونه كه ياد
دارم حضرت استاد فرمودند: ((مرحوم نائينى در درس مرحوم آخوند
شركت نمى كردند، بلكه در مجلس استفتاى مرحوم آخوند شركت مى كردند و در همانجا بود
كه نبوغ علمى و فكرى ايشان آشكار شد.))
19- فقهاى نامدار شيعه ، عقيقى بخشايشى ، ص 411 تا
421 راجع به كتاب
((تنبيه الاُمّة )) نوشته مرحوم
نائينى ، يكى از شاگردان آيت الله بهجت (آقاى تهرانى ) براى نويسنده چنين مى نگارد:
آقا مى فرموده اند: مرحوم نائينى بعد از آشكار شدن ماهيت انقلاب مشروطيّت از تاءليف
اين كتاب پشيمان شده بود و دستور داده بود آن را جمع آورى كنند.
حضرت استاد مى فرمود: من در طول دوازده سال كه در نجف بودم ، با اينكه آن زمان
مصادف با زمان مرجعيّت آقاى نائينى بود اين كتاب بسيار ناياب بود و پيدا نمى شد. و
نيز حضرت استاد فرمودند: هنگامى كه آقاى نائينى به قم آمده بودند، در ملاقاتى كه با
مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى قدّس سرّه داشت ، حاج جواد آقا در رابطه با
نوشتن اين كتاب به مرحوم نائينى اعتراض نموده بودند.
20- علم الاصول تاريخاً و تطوراً، ص 195 و 196، به
نقل از نقباء البشر، ص 956 959.
21- عقيقى بخشايشى ، فقهاى نامدار شيعه ، ص 382
389 با تلخيص و تصرف اندك .
22- محمد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 3، ص
227.
23- يكى از شاگردان آقا (حجة الاسلام والمسلمين
آقاى تهرانى ) براى نگارنده مرقوم فرموده اند: مناسب است در ضمن اساتيد فلسفه مرحوم
بادكوبه اى از مرحوم آقا على مدرّس زنوزى نيز ياد شود، زيرا حضرت استاد مى فرمود:
از مرحوم بادكوبه اى پرسيدم كه آيا شما، آقا على مدرّس را هم درك نموده ايد؟ ايشان
فرمود: پيش او هم درس خوانده ام . استاد مى فرمود: من خيلى تعجّب كردم ، زيرا نمى
دانستم كه ايشان درس ملاّ على مدرّس را نيز درك كرده است .
24- محمّد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 3، ص
227.
25- بحار الانوار، ج 2، روايت 12، ص 88.
26- سوره رعد، آيه 14.
27- سوره بقره ، آيه 156.
28- محمد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 1، ص
305 320، با تلخيص .
29- صاحب كتاب گنجينه دانشمندان حدود 18 كتاب از
ايشان نام برده است ، رجوع شود.
30- محمد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 1، ص
344 353، با تلخيص .
31- جزوه ، ص 3 و 6.
32- مجله قبسات ، سال دوم ، شماره دوم ، تابستان
76.
33- انوار الملكوت ، ج 1، ص 207.
34- اين مطلب را آيت الله مشكينى براى نگارنده
فرموده اند.
35- رساله ((احكام براى
بانوان )) و ((احكام براى نوجوانان
)) نيز به كوشش آقايان عليرضا و محمّد گرم آبدشتى بر اساس فتاوى ايشان نوشته
شده است .
36- جزوه ، گذرى و نظرى بر زندگانى آيت الله
العظمى بهجت ، ص 9.
37- همان ، ص 8 و 9.
38- همان .
39- سيد محمد حسين حسينى طهرانى ،انوار الملكوت ،
ج 1، ص 207.
40- جزوه ، گذرى و نظرى بر زندگانى آيت الله
العظمى بهجت ، ص 11.
41- سيد محمد حسين حسينى طهرانى ، انوارالملكوت ،
ج 1، ص 207.
42- محسن غرويان ، در محضر بزرگان ، ص 75.
43- سوره عنكبوت ، آيه 69.
44- اين مطلب را جناب حجة الاسلام اسفنديارى براى
نگارنده نقل كردند.
45- اين مطلب را فرزند مرحوم حجة الاسلام
والمسلمين سيّد ماشاءالله شريف سبزوارى براى نگارنده نوشته اند.
46- اصل حديث چنين است : ((اِنَّ
الوُصُولَ اِلَى اللّه عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لايُدْرَكُ اِلاّ بِامْتِطاءِ
اللَّيْلِ. مَنْ لَمْ يُحْسِنْ اَنْ يَمْنَعَ لَمْ يُحْسِنْ اَنْ يُعْطِىَ.))
(وصول به خداوند عزّ و جلّ مسافرتى است كه جز با مركب قرار دادن شب حاصل نمى شود.
هر كس كه نتواند (خورد و خوراك و خواب را) از خود بزدايد، نمى تواند ثمرات شب زنده
دارى را از خود برون دهد.)
47- سوره مزّمّل ، آيه 6.
48- علامه محمد حسين طهرانى ، امام شناسى ، ج 14،
ص 280 و 281 با ويرايش .
49- اين مطالب را جناب حجة الاسلام والمسلمين علم
الهدى براى نگارنده نوشته اند.
50- سيد عباس موسوى مطلق ، كرامات معنوى ، ص 43 و
44.
51- آيت الله محمّد حسن احمدى فقيه يزدى در توضيح
اين عبارت مى گويد: ((مسلّمات شرع ، شامل مسلّمات واجب و
مستحب مى شود، و منظور ايشان هر دو آنهاست . يادم مى آيد روزى فرمودند: هر كس در شب
ماه مبارك رمضان خصوصاً شبهاى قدر، سوره ((اِنّا اَنْزَلْنا))
را بخواند خيلى آثار دارد و موجب فهم معارف قرآن مى شود.)) و
اين از مسلّمات مستحبى است ، و نماز خواندن از مسلمات واجب است ، و گاهى هر دو در
يك چيز جمع مى شود. مانند نماز اول وقت خواندن كه خود نماز جزء مسلمات واجب است ، و
نماز خواندن در اوّل وقت جزء مسلمات مستحبّ است .)) (نوار
مصاحبه نگارنده با آيت الله احمدى فقيه يزدى ).
52- برگرفته از آيه 13 سوره تغابن .
53- برگرفته از جريان حضرت يحيى عليه السّلام كه
در زمان طفوليّت بچّه ها به ايشان عرض كردند، بياييد با هم بازى كنيم و ايشان اين
پاسخ را دادند. رجوع شود به بحارالانوار، ج 14، ص 185، روايت 36.
54- سيد عباس موسوى مطلق ، در محضر اولياء، ص 26.
55- اين مطلب را يكى از ارادتمندان آيت الله بهجت
(جناب آقاى محسن ابراهيمى ) از كرج براى نگارنده فرستاده اند.
56- محسن غرويان ، در محضر بزرگان ، ص 72 74.
57- سوره آل عمران ، آيه 85.
58- از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. (مائده ،
آيه 54).
59- خداوند، به حق محمّد و خاندان پاكيزه او كه
درودهاى خداوند بر همه آنان باد شما و ما را از همه لغزشها نگاه دارد.
60- همگان (صحابه ) از رسول خداصلّى اللّه عليه و
آله درباره خير مى پرسيدند، ولى من درباره شرّ سؤ ال مى نمودم .
61- جزوه گذرى و نظرى بر زندگانى آيت الله بهجت .
62- نوار مصاحبه حجة الاسلام والمسلمين آقاى امجد.
63- اين جمله توسط يكى از دوستان روحانى به نقل از
مرحوم حجة الاسلام والمسلمين معزّى براى نگارنده بيان شده است .
64- شيخ محمّد فكور، فرزند آقا حسين يزدى به سال
1342 ه .ق . در احمد آباد از توابع اردكان يزد در خانواده اى مذهبى ديده به جهان
گشود، او بعد از گذراندن دوره مكتب ، وارد حوزه علميّه اردكان و پس از طىّ تحصيلات
مقدماتى راهى حوزه يزد گرديد و در بيست سالگى رهسپار حوزه علميه قم شد و در نزد
استادانى چون : آيات عظام حايرى يزدى ، حجّت كوه كمرى ، بروجردى ، امام خمينى و ...
تحصيل نموده و به اجتهاد نايل گرديد و پس از آن بر كرسى تدريس نشست . و با همه
كمالات و فضائل معنوى و جايگاه بلند علمى به خطابه و سخنرانى مى پرداخت . و سرانجام
در روز جمعه هشتم ذيقعده سال 1394 ه .ق . ديده به جهان فرو بست و در مقبره
((شيخان قم )) به خاك سپرده شد. از
ويژگيهاى بارز او عشق و علاقه وافر به اباعبدالله الحسين عليه السّلام بود. هم چنين
در تمام كارهايش به خصوص مصرف وجوهات شرعى و اموال بيت المال ، بيش از اندازه
احتياط مى كرد. و نيز علاقه زيادى به امام خمينى داشت و درباره آن بزرگوار مى گفت :
((امام امّت كسى است كه از سوى حضرت ولى عصر(عج ) مويَّد است ، و ما بايد در
همه اعمال و رفتار حامى و پشتيبان او باشيم .)) (برگرفته از
كتاب ستارگان حرم ، ج 2، ص 157 165 با تلخيص و تصرف ).
65- سيد عباس موسوى مطلق ، در محضر اولياء، ص 26.
66- همان .
67- روزى نگارنده خدمت حضرت آيت الله مشكينى رسيدم
و از ايشان خواستم تا مطالبى درباره آيت الله العظمى بهجت جهت چاپ در اين كتاب
برايم ارائه نمايند. ايشان ضمن تشويق بنده در انجام اين كار و عذر خواهى از نوشتن
مطالب گسترده ، نكات بالا را بيان فرمودند.
68- بحارالانوار، ج 1، ص 205، روايت 33.
69- نوار مصاحبه با استاد خسرو شاهى .
70- اين سخن را ايشان براى نگارنده بيان فرمودند.
71- نوار مصاحبه با آيت الله محمد حسين فقيه يزدى
.
72- روزنامه رسالت .
73- جزوه ، گذرى و نظرى بر زندگانى آيت الله بهجت
، ص 12.
74- محمد شريف رازى ، گنجينه دانشمندان ، ج 6، ص
117.
75- مگر بندگان خالص [به تمام وجود] تو.(سوره ص ،
آيه 83).
76- مرا از آتش آفريدى ، و او را از گِل . (همان ،
آيه 76).
77- زمين را براى خلايق آفريد. (سوره رحمن ، آيه
10).
78- سوره شورى ، آيه 1 و 2.
79- در محضر بزرگان ، محسن غرويان ، ص 64 67.
80- همان ، ص 69 و 70.
81- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 52.
82- همان ، ص 57.
83- در محضر بزرگان ، محسن غرويان ، ص 16 و 71 و
100.
84- همان ، ص 16 و 71 و 100.
85- اصول كافى ، ج 2، ص 77، به نقل از امام صادق
عليه السّلام
86- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 56.
87- همان .
88- سيد عباس موسوى مطلق ، در محضر اولياء، ص 48.
89- بحارالانوار، ج 48، ص 317، و ج 102، ص 266،
روايت 4 با اين تفاوت كه در هر دو مورد در آخر روايت ، ((فَلَهُ
الْجَنَّةُ)) آمده است .
90- اصول كافى ، ج 2، ص 604، روايت 5 با اين تفاوت
كه ، در آغاز روايت عبارت ((مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ))
(و هر كس قرآن را ختم كند) آمده است .
91- البته اين الفاظ به اين صورت ظاهراً روايت
نيست ، بلكه برگرفته از مضامين روايات بويژه حديث شريف ((ثقلين
)) مى باشد.
92- اصول كافى ، ج 2، ص 534، روايت 37.
93- خاطراتى از دكتر هفت ساله ، ص 28 تا 31 با
تصرّف .
94- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 52 و 57.
95- همان .
96- همان .
97- بسيار ((لاإِلهَ إِلاَّ
اللّهُ)) گفتن .
98- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 52 و 57.
99- بحارالانوار، ج 70، ص 391، روايت 58، به نقل
از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله
100- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 51.
101- نماز معراج مومن است . (رساله اعتقادات و
سير و سلوك مرحوم علامه مجلسى ، ص 29).
102- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 51.
103- بحارالانوار، ج 78، ص 189.
104- عنكبوت ، آيه 69.
105- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 52 و 53.
106- همان .
107- كبريت احمر، ص 1.
108- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 55.
109- همان .
110- همان ، ص 56.
111- سيد عباس موسوى مطلق ، در محضر اولياء، ص
16.
112- سوره شورى ، آيه 23.
113- سخن عمر بن خطّاب در پاسخ از فرمايش رسول
اكرم (ص ) در هنگام رحلت از دنيا، رجوع شود به بحارالانوار، ج 22، ص 473، روايت 21،
و ص 474، روايت 22، و ج 25، ص 88، روايت 268.
114- سوره مائده ، آيه 3.
115- سوره مائده ، آيه 55.
116- سوره توبه ، آيه 119.
117- اينان شفيع ما در نزد خداوند هستند. سوره
يونس ، آيه 18.
118- عبارت فوق نقل به معنى از روايت
بحارالانوار، ج 101، ص 199، روايت 32 مى باشد، در آنجا آمده است :
((فَاِنْ خَشَعَ قَلْبُكَ وَ دَمَعَتْ عَيْنُكَ، فَهُوَ
عَلامَةُ الاِْذْن ، فَادْخُلْ ...))
پس اگر دلت حالت خشوع پيدا كرد و چشمت اشك آلود شد، اين نشانه اذن و اجازه است ، پس
داخل [حرم ] شو...
119- عملى مخصوص كه دعاى آن در روز پانزدهم ماه
رجب انجام مى شود. (به مفاتيح الجنان اعمال ماه رجب رجوع شود.)
120- مفاتيح الجنان ، اذن دخول زيارت حرمهاى شريف
، ص 311، عين اين عبارت در زيارت اميرالمؤ منين (ع ) نيز وارد شده است رجوع شود به
بحارالانوار، ج 100، ص 283، روايت 18.
121- هموزن ذرّه اى از وى پوشيده نمى ماند (سوره
سباء، قسمتى از آيه 3).
122- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوب ، ص 61 68.
123- آيا باز زيادى هست ؟ قسمتى از آيه 30، سوره
ق .
124- سجده كنيد.
125- مرا از آتش آفريدى و او را از گِل آفريدى
(سوره اعراف ، قسمتى از آيه 12 و سوره ص ، قسمتى از آيه 76).
126- هر كس به آنچه مى داند عمل كند، خداوند او
را از امورى كه نمى داند آگاه مى گرداند. (به نقل از امام صادق عليه السّلام بحار
الانوار، ج 78، ص 189).
127- كسانى كه در راه ما بكوشند مسلّماً آنان را
به راههاى خود هدايت مى كنيم . (عنكبوت آيه 69).
128- هر كس به آنچه مى داند عمل كند از آنچه نمى
داند كفايت مى شود. (ميزان الحكمه ، ج 6، ص 533).
129- سيد مهدى ساعى ، به سوى محبوبت ص 69 78.
130- كليات مفاتيح الجنان ، ص 211، از دعاى روز
مبعث .
131- عنكبوت ، آيه 69.
132- هر كس به آنچه مى داند عمل كند، خداوند او
را از امورى كه نمى داند آگاه مى گرداند. (به نقل از امام صادق عليه السّلام بحار
الانوار، ج 78، ص 189).
133- هر كس به آنچه مى داند عمل كند از آنچه نمى
داند كفايت مى شود.(ميزان الحكمة ، ج 6، ص 533).
134- با غير زبانتان داعيان به سوى خدا باشيد.
(به نقل از امام صادق عليه السّلام اصول كافى ، ج 2، ص 77.)
135- مجله هيئت ، پيش شماره چهارم ، ص 9.
136- هر كس به آنچه مى داند، عمل كند، خداوند او
را از امورى كه نمى داند آگاه مى گرداند. (از فرموده هاى امام صادق (ع )، بحار الا
نوار ج 78، ص 189).
137- هر كس به آنچه مى داند عمل كند، از آنچه نمى
داند كفايت مى شود. (ميزان الحكمة ، ج 6، ص 533).
138- و كسانى كه در راه ما بكوشند، مسلّماً آنان
را به راههاى خود هدايت مى كنيم . (سوره عنكبوت ، آيه 99).
139- با غير زبانتان ، داعيانِ به سوى خداوند
باشيد. به همين مضمون از امام صادق عليه السّلام (اصول كافى ج 2، ص 77 و 78، روايت
9).
140- با كسانى نشست و برخاست كنيد كه برخورد و
ديدن آنان ، شما را به ياد خدا آورد، و گفتارشان موجب افزونى دانش شما، و اعمال
آنان موجب رغبت و تمايل شما به آخرت گردد. (برگرفته از فرمايش امام صادق عليه
السّلام اصول كافى ج 1، ص 39.)
141- جنّ و انس را، جُز براى اينكه مرا بپرستند
نيافريدم . (سوره الذاريات ، آيه 56).
142- بقره ، آيه 238.
143- همان ، آيه 42.
144- در محضر بزرگان ، محسن غرويان ، ص 99.
145- رجوع شود؛ بحارالانوار، ج 26، ص 306، روايت
66، و 68 و، ج 37، ص 38، روايت 41، و ج 38، ص 6، روايت 9، و ص 11، روايت 17، و ج
40، ص 77، روايت 113، و ج 85، ص 265، روايت 5.
146- سوره بقره ، آيه 156.
147- سوره يس ، آيه 60.
148- سوره نور، آيه 54، و سوره عنكبوت ، آيه 18.
149- سيد محمّد حسينى طهرانى ، انوار ملكوت قرآن
، ج 1، ص 20.
150- محمد على آبادى ، الگوى زعامت ، چاپ تابستان
1378، ص 70 و 71.
151- بحار الانوار، ج 71، ص 327 به نقل از ميزان
الحكمة ، ج 7، ص 543.
|