سجاده عشق

نعمت الله صالحى حاجى آبادى

- ۱ -


فهرست مطالب 
ياد حق 

سبب قرب داور است نماز
فرق مؤ من ز كافر است نماز
در ميان خدا و مخلوقش
ارتباطى مكرر است نماز
بهترين فرصت سخن گفتن
با خداوند اكبر است نماز
ياد حق نيست بهتر از اين كار
از عبادات ، برتر است نماز
مسلمين را ز مبداء و ز معاد
روز و شب ياد آور است نماز
طاعتى نيست بى نماز قبول
روح طاعات ديگر است نماز
جسم و جان ، عقل و راءى انسان را
بسوى خير، رهبر است نماز
سپر آتش است روزه ولى
ناجى روز محشر است نماز
نردبان تعالى مؤ من
در مهمات ، سنگر است نماز
هم تسلاى خاطر مسكين
هم قرار توانگر است نماز
مجرى حكم امر بر معروف
عامل نهى منكر است نماز
طاعتى با چنين اهميت
كه از اين هم ، مهم تر است نماز
بى ولاى على نبخشد سود
كه على جان و پيكر است نماز
مهر آل على است روح نماز
بر محمد و آل او صلوات
پيشگفتار 
سپاس ابدى و حمدى ، آن خدائى را سزاست كه ايمان به مبداء و معاد را در اعماق وجودمان به وديعت نهاد و از دركات ظلمانى شرك و جهل ، كفر و نفاق نجاتمان بخشيد.
و سلام و صلوات بى پايان بر آخرين سفيران الهى حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم و اولاد ظاهريش باد كه همگى كشتى نجات و چراغ هدايت اند.
چه زيباست سخن گفتن با آفريدگار جهان در محراب و سجاده عشق . چه نيكوست دوشادوش شدن با پرواز كنندگان به عالم بالا و سير نمودن با رفرف (1) نورانى عشق به سوى معبود.
چه زيبنده است هم پرواز شدن با فرشتگان و صعود نمودن تا قله هستى .
چه روح افزاست هماهنگ شدن با كل جهان و مهاجرت به سوى خالق بى همتا.
بى گمان پيمودن راه هاى آفاقى و طرق آسمانى و هم پرواز شدن با ملائكة اله از پيمودن راه هاى زمينى بسى مشكل تر و به مراتب به راهنما نيازمندتر است . لذا دست نياز به سوى قادر بى نياز دراز مى كنيم .
راز و نياز در قالب نماز بهترين وسيله اى است كه انسان را از اين وابستگى به خاك و حيران بودن در وادى ضلالت و گرفتار شدن در تنگناى تن ، مى رهاند و او را تا قله عشق و عرش برين مى كشاند.
جويندگان آب زلال حيات و پويندگان راه حقيقت و نجات ، راه به جايى نمى برند مگر به وسيله نماز و عشق ورزيدن به معبود بى نياز، كه نجواى آنان را به ناله جان سوز شبانه بدل كرده و در آستانه محبوب ، در سجاده عشق مى افكند، در هر صبح و شام با زبان عجز و الحاح ، نياز ذاتى خود را كه انتم الفقراء الى الله است با نداى
اهدنا الصراط المستقيم بيان مى دارند.
كه اى معشوق حقيقى ، ما بدون هدايت تو حيرانيم ، اگر لطف و بنده پرورى تو نباشد كه رحمان و رحيمى ما كه گم گشتگان در راه هاى انحرافى ضالين و سرانجام از مغضوب عليهم و معذبين به عذاب اليم خواهيم بود.
اين كتاب كه برگرفته شده از قرآن و عترت است تلاش دارد تا نماز اين سنت جاويد الهى را به عاشقان عشق به معبود معرفى نمايد.
اميد است كه ما را توشه اى نيك در راه پر فراز و نشيب قيامت گردد و براى روزى كه مال ، اولاد و هيچ اعمالى جز اعمالى شايسته سودى نمى بخشد، ذخيره اى باشد.
ربنا و تقبل منا انك سميع الدعا امين يا رب العالمين
نماز رشته وصل يار 
من بهين معشوق خلوت خانه اهل نيازم
نور چشم انبيا، محبوب پيغمبر، نمازم
رشته وصل خدايم ، مشعل راه هدايم
همنو اى دردم ، همزبان اهل رازم
چشمه آب حياتم ، معنى صبر و ثباتم
آتش عشق درونم ، شعله سوز و گدازم
بوده از اول ستون دين احمد، قامت من
انبيا بستند صف ، بر گفتن قد قامت ، من
پيش تر از آفرينش ، يار احمد بوده ام من
در ذكر لعل لبهاى محمد بوده ام من
انبيا را اوليا را اتقيارا اصفيارا
هديه ذات خداى حى سرمد بوده ام من
متقين را مؤ منين را بهترين ذكر الهى
صالحين را خوشترين خلد مخلد بوده ام من
نور چشم حيدر و زهراى و پيغمبر، منم من
گاه با نوح نبى در موج طوفان ، يار بودم
گاه با خيل ملك در آسمان ، پرواز كردم
گاه ابراهيم را گل ، در شرار نار بودم
گاه با عيسى بن مريم بر فراز چرخ رفتم
گاه با موسى بن عمران تا سحر بيدار بودم
من نمازم ، بال پرواز بلند اهل دينم
كزازل معراج مؤ من خوانده ختم المرسلينم
ارتباط بين خلق و خالق منان ، منم من
مشعل روشنگر دين ، پرتو ايمان ، منم من
شمع بزم ليلة الاسراى معراج پيامبر
گلشن توحيد و خار ديده شيطان منم من
يار يوسف سال ها در قعر چاه و كنج زندان
مونش يعقوب در تنهايى و هجران منم من
ناله و فرياد و سوز و شور و درد اهل رازم
من نمازم ، من نمازم ، من نمازم ، من نمازم
در دل غار حرا هر شب پيامبر بود با من
در كنار نخل ها، تا صبح حيدر بود با من
نيمه هاى شب كه هر چشمى به خواب ناز بودى
بين محراب دعا زهراى اطهر بود با من
از شب عاشورا تا هنگام صبح درد خيزش
عون و جعفر، قاسم و عباس و اكبر بود با من
ديده ام جابر جبين يوسف زهرا گرفته
انس با من در دل شب زينب كبرا گرفته
من كه از تكبيرة الاحرام تا ذكر سلامم
روز و شب نقل دهان هر رسول و هر امامم
همدم در خلوت شب سيد سجاد بود
با سلام و با سجود و با قنوت و با قيامم
هر كه پاس حرمتم دارد كنم دائم دعايش
سخت مى گيرم به آن كس كو نگيرد احترامم
با وجود آن كه خود، داروى درد هر طبيبم
در ميان دوستان خويش تنها و غريبم
من كه بر گلزار جانها مى دهم عطر خدايى
از چه رو قومى زغفلت مى كند از من جدايى
هديه معبود و محبوب القلوب عابدانم
ليك بودم مورد بى مهر و بى اعتنايى
آن شكسته پنج ركنم اين نهاده زير پايم
آن شده بى گانه با من در كمال آشنايى
آن يكى خواب و خور خود را مقدم دانداز من
روى گرداند خدا از هر كه روى گرداند از من
من نمازم بهترين مهر قبولى هاى طاعت
روز محشر مى كنم از دوستان خود شفاعت
اى خوشا آنان كه مى خوانند در آغاز وقتم
خوبتر آن كه مرا بر پاى دارد با جماعت
هر كه آبادم كند گويم دعايش لحظه لحظه
هر كه ويرانم كند نفرين بر او ساعت به ساعت
من گرامى مهر پيشانى گلگون حسينم
اولياى حق همه مرهون من بوده اند اما
من خدا داند كه مرهون حسينم
با صلاة و با قيام و با قعود و با قنوتم
خون ثار اللهيان از من كند امروز يارى
در مسير شام زينب كرده از من پاسدارى
نيتم از سينه ها زنگ معاصى مى زدايد
حمد و تكبيرم ره اهل معرفت دل مى ربايد
با ركوعم هر بزرگى قد كند پيش خدا خم
با سجودم هر عزيزى سر به خاك دوست سايد
پير عارف با قيامم شمع جان را مى فروزد
عبد سالك با قنوتم دست دل را مى گشايد
اى جوان ، من با توام با تو، تو با من باش با من
دوست دارم باش ؛ زيرا دوست مى دارم تو را من
مرتضى با چشم از خون بسته اش مى كرد يادم
فاطمه با پهلوى بشكسته اش مى كرد يادم
مجتبى مشتاق من مى بود و من هم عاشق او
روز و شب با گريه پيوسته اش مى كرد يادم
قلب ثار الله پيش تير دشمن تا سپر شد
با تن مجروح از خون شسته اش مى كرد يادم
نماز در كلمات قصار 
آن را كه جز بدرگه ايزد نياز نيست
راهش نماز باشد و راهى دراز نيست
نماز، از ديدگاه قرآن و روايات در پرستش خداوند، جلوه روشن ترى نيست به ديگر عبادات دارد و در ميان تمام اعمال عبادى ، برجستگى و درخشندگى خاصى دارد.
نماز، جامع ترين عبادت هاست كه شارع مقدس اسلام ، آن را به جهت نزديك شدن بندگان به خدا، واجب كرده است .
همان گونه كه هر پيامبرى معراج خاصى داشته ، نماز هم معراج مؤ من است .(2)
نماز، بزرگ ترين عبادت و مهم ترين سفارش انبياى الهى و بزرگان دين به پيروان خود است .
نماز، اولين سفارش لقمان حكيم به فرزندش (و همه مردم تا روز قيامت ) است . (3)
نماز، اولين فرمان خداوند به عيسى بن مريم (عليه السلام ) است ؛ آن زمان كه وى در گهواره بود. (4)
نماز، نور چشم رسول گرامى اسلام بوده آن جايى كه مى فرمايد: نماز روشنى و نور چشم من است . (5)
نماز، فريضه اى الهى است كه خدا را به ياد انسان مى آورد و پيمان خدا با مردم است .
نماز، نورى است كه اثرش در دنيا و آخرت در سيماى نمازگزاران ظاهر مى شود.
نماز، دواى درد متكبرين خود خواه است .
نماز، مهم ترين وسيله تشكر و سپاس از نعمت هاى بى كران الهى است ، كه به بندگان خود عنايت كرده است .
نماز، باز كننده درهاى بهشت است . (6)
نماز، ميزان سنجش است هر كس سنگ تمام گذاشت پاداش تمام خواهد گرفت و باعث تميز و جدا كردن مردم خوب از بد است . (7)
نماز، نابود كننده تمام گناهان و تبديل آن ها به حسنات است . (8)
نماز، ستون دين ، پاك كننده دل ها و جان هاى آدميان از بخل ، كينه و حسد است .
نماز، اولين چيزى است كه در قيامت از آن سئوال مى شود. (9) و وسيله عبور از پل صراط است .
نماز مهر قبولى يا رد ديگر عبادت ها است و تنها عبادتى است كه انجام آن ، در هر حال و زمانى واجب است .
نماز، آخرين مرحله اعلام بندگى در برابر خالق يكتا و بى همتا است .
نماز، باعث زير بار نرفتن در مقابل طاغوت و طاغوتيان و ستم پيشگان است .
نماز، حافظ آيين ابراهيمى ، سنت محمدى ، مكتب حسينى و روش سالكين و عارفين است .
نماز، تنها عبادتى است كه در كام عاشقان خدا شيرين و دلنشين و در كام كافران و از خدا بى خبران تلخ و سنگين است . (10)
نماز، پايگاه محكمى در برابر تهاجم شيطان و ياءس او از انسان است . (11)
نماز، عبادتى است كه بايد در موقع انجام دادن آن فقط به خدا داشت .
نماز، عامل حضور در برابر آفريدگار جهانيان است .
نماز، عهد و پيمان بستن مردم با خداوند رحمان است .
نماز، باعث نزديك شدن انسان به خداست .
نماز، نسبت به دين نسبت سر به پيكر است .
نماز، هماهنگ كننده انسان در تسبيح و تهليل با ديگر موجودات است .
نماز، اولين نشانه حكومت صالحان است .
نماز، تمركز روح به سوى سرچشمه هستى است .
نماز پى در پى تكرار نيست ، عمق دادن است .
نماز، كارخانه اى انسان ساز است .
نماز، پرچم اسلام است . (12)
نماز، در حقيقت پشتوانه محكم و ذخيره تمام نشدنى در مبارزه آدمى با شيطان و نفس اماره خود است كه او را به پستى و زبونى مى كشانند. شيطان هاى قدرت كه با زر و زور او را وادار به ذلت و تسليم مى كنند. هميشه و در همه حال وجود دارند.
هيچ وسيله اى محكم تر و دائمى تر از نماز براى ارتباط ميان انسان با خدا نيست .
مبتدى ترين انسان ها رابطه خود با خدا را به وسيله نماز آغاز مى كنند.
بر جسته ترين اولياى خدا نيز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز مى جويند. اين گنجينه ذكر و راز را هرگز پايانى نيست و هر كه با آن بيشتر آشنا شود جلوه و درخشش بيشترى در آن مى يابد.
نماز، بهترين وسيله تقرب به درگاه خداى منان و بهترين وسيله براى داخل شدن در بهشت است .
نقل شده است : چون روز قيامت بر پا شود قومى محشور مى شوند در حالتى كه صورت هاى ايشان مانند ستاره مى درخشد.
فرشتگان الهى از آنان مى پرسند: اعمال شما در دنيا چه بوده است ؟
مى گويند: ما كسانى هستيم كه وقتى صداى مؤ ذن و آواى دلنشين اذان را مى شنيديم براى گرفتن وضو آماده مى شديم و به كار ديگرى خود را مشغول نمى ساختيم .
سپس دسته ديگرى محشور مى شوند در حالتى كه صورت هايشان مانند ماه درخشان است .
از آنان سئوال مى شود: شما چه كسانى هستيد؟
مى گويند ما كسانى هستيم كه قبل از نماز وضو مى گرفتيم و خود را آماده نماز مى كرديم .
سپس طايفه سومى محشور مى شوند در حالى كه صورت هاى ايشان مانند خورشيد عالم تاب مى درخشد. فرشتگان به آنان مى گويند شما چه كسانى هستيد؟ و اعمال شما در دنيا چه بوده است .
آنان در جواب مى گويند: ما كسانى هستيم كه قبل از وضو گرفته و داخل مسجد مى شديم و اذان نماز را در مسجد مى شنيديم . (13)
قابل درگاه حتى بى نياز
هيچ طاعت نيست ، بهتر از نماز
اين عبادت مايه قرب خداست
مونس شبهاى تار انبياست
اين عبادت مايه غفران ماست
ناجى و كفاره عصيان ماست
گر تعجب مى كنى از اين بيان
پس برو تنهى عن الفحشاء بخوان
اين عبادت چون عمود دين توست
شرط ملت ، مذهب و آيين تو است
متقين رازين و منهاج آمده
مؤ منين را عين معراج آمده
چون شدى آماده غسل و وضو
از معاصى دست و دل ، اول بشو
خويش را خالى تو از تزوير كن
پس بلند، آوازه تكبير بشو
از خدايان مجازى عذر خواه
بعد از آن سر ده نداى لا اله
لفظ لا را با دل آگاه گو
پس محمد صلى الله عليه و آله را رسول الله گو
خويشتن را مؤ من و موقن ببين
پس على (عليه السلام ) را گو امير المؤ منين
دل تهى كن از همه كفر و دغل
پس بگو حى على خير العمل
چشم بردار از تمام ممكنات
بعد از آن بر گو كه قد قام الصلوة
پشت سر، انداز خاص و عام را
پس بگو تكبيرة الاحرام را
چون ستادى در حضور كردگار
باش قائم با سكون و با وقار
فهم كن تا با كه مى گويى سخن
با خدا، يا با خيال خويشتن
در نمازى يا كه دعوا مى كنى
با جوال و مال پيدا مى كنى
در ركوعى يا به فكر نان و آب
يا معلق مى زنى با صد شتاب
در سجودى يا مگر همچون كلاغ
مى زنى بر خاك ، منقار و دماغ
يك دقيقه هشت ركعت ، خوانده اى
زين رياضت چون خر وا مانده اى
نصف عمرت از رياضت كاسته
اين نماز از تو خدا كى خواسته
شرم كن از اين نماز اى بى ادب
هان مكش بيهوده اين رنج و تعب
گر نماز خويش خواندى با حضور
هست مقبول خداوند غفور
بخش اول : نماز در آيينه آيات و روايات 
فصل اول : نماز در آيينه آيات  
در قرآن مجيد، كمتر عبادتى مانند نماز مورد اهميت قرار گرفته تا آن جا كه تقريبا در 104 مورد، كلمه صلاة (كه همان نماز است ) و مشتقات آن آورده شده و در پانزده مورد خداوند، امر به آن نموده است و در چند مورد خطاب به خود پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم شده و آن حضرت را امر به نماز كرده است .
گذشته از اين ها، در قرآن اوامر و دستورهايى به منظور تشويق بندگان به بهره مند شدن از اين نعمت و عبادت بزرگ داده و فوايد و نتايجى براى نماز بيان شده است .
در اين فصل فهرست مجمل بعضى از آيات را به عنوان نمونه مى آوريم و در بخش هاى آينده به تفصيل درباره آن ها سخن خواهيم گفت .
از جمله اين كه قرآن نماز را نهى از فحشا و منكرات مى داند در آن جا كه مى فرمايد:
ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر (14)
به درستى كه نماز مانع (انسان ) از فحشا و منكرات مى گردد.
در جاى ديگر نماز را سبب ياد خدا مى داند آن جا كه مى فرمايد:
اقم الصلوة لذكرى (15)
نماز را به خاطر ياد من به پا داريد.
در جاى ديگر نماز را وسيله رستگارى مؤ منان مى داند آن جا كه مى فرمايد ن
قد افلح المؤ منون الذينهم فى صلوتهم خاشعون . (16)
مومنان (در آخرت و دنيا) به وسيله نماز رستگار مى شوند.
و آنان به واسطه اين كه نماز مى خوانند و در نمازشان خشوع دارند به پيروزى و رستگارى رسيده اند. (17)
و در چند آيه مى فرمايد: در مشكلات خود از نماز كمك بگيريد از جمله اين آيه است .
واستعينوا بالصبر و الصلوة و انها لكبيرة الاعلى الخاشعين (18)
در مشكلات خود با صبر و نماز كمك بگيريد و اين نماز امرى است بسيارى بزرگ و دشوار مگر براى خدا پرستان كه مشتاقانه به سوى او مى شتابند.
در جاى ديگر نماز را نشانه خرد و عقل مى داند آن جا كه مى فرمايد:
و اقاموا الصلوة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانية (19)
از جمله ويژگى هاى خردمندان وفاى به عهد كردن و پيمان نشكستن و صله رحم و دوستى با پدر و مادر و اقامه نماز و انفاق كردن به فقرا است .(20)
و توجه نكردن به اين واجب بزرگ را علامت بى عقلى دانسته از اين رو قرآن كريم داخل شدن بى دينان ، به جهنم را بى عقلى آنان بيان مى كند. آن جا كه مى فرمايد:
لو كنا نسمع او نعقل ما كنا فى اصحاب السعير (21)
وقتى جهنميان را به داخل دوزخ مى اندازند و فرياد آنان بلند مى شود و مى گويند:
اگر ما (دستورات رسولان خدا را) اطاعت مى كرديم يا از عقل و خرد بهره مند بوديم الان جايگاهمان در آتش دوزخ نبود.
در آيه اى با كمال صراحت ورود جهنميان را به آتش دوزخ ، توجه نكردن به نماز و ترك آن بيان مى كند آن جا كه مى فرمايد:
ما سلككم فى سقر قالو لم نك من امصلين (22)
قيامت وقتى از دوزخيان سئوال مى شود به چه علت شما داخل آتش ‍ شديد، (در جواب ) مى گويند ما از نمازگزاران نبوديم .
در آيه ديگر راجه به بى توجهى و بى رقبتى و كسالت منافقان در نماز چنين مى فرمايد:
و اذا قامو الى الصلاة قاموا كسالى يراون الناس و لايذكرون الله الا قليلا (23)
منافقان با خدا مكر و حيله كنند و خداوند نيز با آنان مكر مى كند (و مكرشان را باطل مى سازد و بر آن مكر و نفاق ، منافقان را مجازاتشان هم مى كند) و چون آنان به نماز مشغول شوند با حالت كسالت و بى ميلى و براى ريا كارى مكاز مى خوانند و ذكر خدا را نمى گويند مگر اندكى آن هم از روى ريا و خود نمايى .
و اوصانى بالصلاة و الزكاة ما دمت حيا (24)
وقتى حضرت عيسى (عليه السلام ) بدون پدر از مادر متولد شد و مردم به مريم زخم زبان زدند و او را مورد تهمت قرار دادند، حضرت عيسى (عليه السلام ) به زبان آمد و تهمت را از مادر خود دفع مى كند و از جمله مطالبى كه به بنى اسرائيل گفت : اين بود كه فرمود:
من هر كجا كه باشم خداوند وجود مرا براى جهانيان پر بركت و رحمت گردانيد و تا زنده ام به عبادت و اقامه نماز و پرداخت زكات سفارش كرده است .
و درباره ضايع كنندگان نماز مى فرمايد:
فخلف من بعدهم خلق اضاعو الصلاة و اتيعو الشهوات فسوف يلقون غيا (25)
سپس جانشين مردمان با ايمان و با تقوا و خدا پرست قومى مى آيند كه نماز را ضايع مى كنند و از شهوت ها پيروى مى نمايند، آنان به زودى كيفر گمراهى خود را خواهند يافت .
و ده ها آيه ديگر كه به مناسبت هر بحثى در جاى خود خواهد آمد.
فصل دوم : نماز در آيينه روايات  
بعد از اصول دين و بعد از مساءله امامت و ولايت ، نماز مهم ترين فروع دين و مهم ترين عبادات محسوب مى شود. رواياتى از رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم عليهم السلام در اين باره وارد شده است . از جمله :
1- معاوية بن وهب مى گويد: از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدم : برترين و بالاترين چيزى كه بندگان با آن به پيشگاه پروردگارشان نزديك مى شوند و محبوب ترين كار در نزد خداى عزوجل چيست ؟
آن حضرت فرمود: پس از شناسائى خدا چيزى را برتر از نماز سراغ ندارم و چيزى بالاتر از آن نخواهد بود. (26)
2- زيد شحام مى گويد: از امام صادق (عليه السلام ) شنيدم كه مى فرمود:
آخرين وصيت پيامبران (27) و محبوب ترين كارها در پيشگاه خداوند، نماز است .
3- رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: نماز از شرايع دين و مايه خشنودى خداوند متعال است . (28)
4- رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: بيشترين سعى و هم تو، بايد توجه به نماز باشد؛ زيرا بعد از اقرار به دين ، اصل و اساس اسلام نماز است . (29)
5- امير المؤ منين (عليه السلام ) فرمود: بزرگترين سنگر در برابر حمله هاى شيطان نماز است . (30)
6- نيز آن حضرت فرمود: اى شيعيان ! وصيت مى كنم شما را به بر پا داشتن نماز و محافظت از آن ؛ زيرا نماز بهترين عمل است . (31)
آرى ، همه مسلمانان دوست دارند كه بهترين عمل را انجام دهند و به فرموده حضرت على بهترين عمل نماز است .
7- نيز فرمود: نماز بهترين قلعه و دژ محكمى در برابر وسوسه ها و حيله هاى شيطان است . (32)
8- حضرت فاطمه عليها السلام فرمود: خداوند متعال نماز را واجب كرد تا انسان را از كبر و خود نمايى پاك گرداند. (33)
همه مسلمانان با ايمان و شايسته علاقه منداند كه از رذائل اخلاقى و زشتى ها پاك گردند و بهترين وسيله براى از بين بردن صفات زشت اخلاقى كه بزرگ ترين آن ها كبر است همان نماز است .
9- نبى گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: نسبت به دين نسبت به سر به بدن است (همان طور كه اگر سر نباشد بدن نيست ، اگر نماز نباشد دين وجود ندارد). (34)
10- در حديثى آمده است كه : نماز (مانند) سفره اى (آماده و گسترده ) از جانب خداوند در روى زمين است و براى كسانى كه مورد لطف خداوند قرار گرفته اند آماده و تهيه شده تا هر روز پنج مرتبه از آن بهره مند شوند. (35)
11- رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اولين حكمى كه خداوند بر بندگان خود واجب نموده است ، نمازهاى پنجگانه مى باشد. (36)
12- نيز فرمود: هنگامى كه شخصى مى خواهد مسلمان شود، اول چيزى كه بايد به او تعليم داد نماز است . (37)
13- امير مؤ منان (عليه السلام ) فرمود: نماز صابون و وسيله پاكيزه شدن از گناهان است . (38)
14- و نيز فرمود: نماز گناهان را مى ريزد همان گونه كه (در پاييز) برگ درختان مى ريزد. (39)
انواع نماز  
گر چه ريشه و اركان نماز، اين عبادت بزرگ ، در شكل هاى مختلف آن ، يكسان هستند. اما تفاوت هاى بسيارى در انواع آن ديده مى شود. مثلا از حيث چگونگى ركعت ها و ركوع ها، از جهت قرائت و سوره ها، از لحاظ ذكرها و دعاهاى مستحب ، در وقت و زمان هاى مختلف و نيت اقامه آن ، تفاوت هاى زيادى ديده مى شود و تا حال بيش از 360 عنوان نماز واجب و مستحب به دست آمده است .
براى هر بلا، ناراحتى ، خوشحالى و سلامتى نمازى پيش بينى شده است .
از آن جمله نمازهاى يوميه ، نماز آيات ، نماز ميت ، نماز شب ، نماز نافله ، نماز خوف ، نماز جمعه ، نماز شكر، نماز حاجت ، نماز زيارت ، نماز عيد فطر و قربان ، نماز شب قبر، نماز گرسنه ، نماز وسوسه ، نماز استعاذه ، نماز رفع عسرت و سختى ، ناز زياد شدن روزى ، نماز باران ، نماز استغاثه ، نماز وصيت ، نماز امامان معصوم ، نماز زياد شدن حافظه ، نماز عفو، نماز هر يك از روزهاى هفته ، نماز شب هاى قدر، نماز اول ماه ، و از اين قبيل نمازهايى كه عدد و شماره آن ها از حوصله انسان خارج و در روايات و كتاب ها، مفصل بيان شده است .
از اين نمازهاى گوناگون به خوبى مى توان بر عظمت و اهميت اين عبادت بزگر الهى پى برد.
نماز ستون دين است  
ثبات و برقرارى هر بنا و ساختمان بستگى به پايه و ستون آن دارد اگر پايه و ستون محكم باشد اصل بنا و ساختمان و سقف آن محكم خواهد بود و اگر ساختمان ستون نداشته باشد يا آن ستون سست و ضعيف باشد، آن ساختمان سر پا نخواهد ماند.
اگر شما خيمه اى را تصور كنيد مشاهده خواهيد كرد كه آن متشكل از چند چيز است : ستون و عمود وسط خيمه ، پرده و پارچه ها، ميخ ‌ها و طناب هاى اطراف آن .
اگر بخواهيم يك چنين خيمه اى را بر پا كنيم ، حتما لازم است كه ستون ، در وسط قرار گيرد و الا آن خيمه بر پا نمى شود. اگر ستون نباشد، طناب ها و ميخ ‌ها و پرده به تنهايى فايده اى ندارند هر چند آن ها محكم و بادوام باشند.
دين اسلام هم تعبير به يك چنين خيمه اى شده است كه ستونى در وسط آن باشد و آن ستون عبارت از نماز است . اگر نماز درست و صحيح و در وقت مخصوص خودش انجام بگيرد، تمام عبادت هاى ديگر هم قبول خواهد شد، ولى اگر انسان نماز نخواند يا آن را صحيح و در وقتش انجام ندهد، عبادت هاى ديگر هم پذيرفته نمى شود هر چند آن عبادت ها زياد باشد و از روى صحت هم انجام گيرد، زيرا تمام اعمال و عبادت هاى انسان بستگى به نماز دارد. رواياتى در اين باره وارد شده است از جمله :
1- پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم : نماز ستون دين است ، اگر قبول درگاه خداوند عالم قرار گرفت ، تمام عبادت هاى ديگر هم قبول و پذيرفته مى شود و اگر مورد قبول واقع نشود هيچ عبادتى قبول نخواهد شد.
2- نيز فرمود: همانا ستون دين نماز است و آن نخستين چيزى است كه در روز قيامت از آن سؤ ال مى شود، اگر صحيح باشد در بقيه اعمال او نظر مى شود و اگر صحيح نباشد در باقى اعمالش نظر نخواهد شد. (40)
3- در حديث ديگرى چنين فرمود: نماز ستون دين است و در آن ، ده ويژگى مى باشد و آن ها عبارت انداز:
1- نماز باعث زيبايى و صورت است .
2- نماز باعث نور قلب است .
3- نماز باعث راحتى بدن است .
4- نماز انيس (انسان ) در قبر است .
5- نماز نازل كننده رحمت و مايه اعمال است .
6- نماز چراغ (و روشنايى ) آسمان است .
7- نماز باعث سنگينى ميزان اعمال است .
8- نماز رضايت پروردگار عالميا است .
9- نماز قيمت بهشت (و امكانات ) در آن است .
10- نماز حجاب در برابر آتش دوزخ (و عذاب ) است .
كسى كه نماز را (به نحو احسن ) اقامه كند دين خود را بر پا داشته است و كسى كه آن را ترك كند دين را واژگون و نابود كرده است . (41)
4- باز چنين فرمود: نماز ستون دين است ؛ هر كس از روى عمد نماز را ترك كند، دين خود را خراب و واژگون كرده و هر كه اوقات برگزارى آن را ترك كند، داخل ويل مى شود (ويل بيابانى است در دوزخ ). (42)
5- امام صادق (عليه السلام ) از قول پيامبر اسلام نقل مى كند كه آن حضرت فرمود: نماز همانند ستون خيمه است كه اگر ستون ثابت و سالم و استوار باشد، طناب ها و ميخ ‌ها و پرده سود مى دهند و اگر ستون ، شكسته شود، طناب ، ميخ و پرده سودى نمى دهند. (43)
6- امير المؤ منين (عليه السلام ) در اين باره فرمود: (اى شيعيان ) شما را وصيت و سفارش مى كنم به نماز، نمازى كه ستون دين و مايه زينت و آراستگى اسلام است ، پس از نماز غافل نمايند. (44)
7- در اين باره لقمان حكيم به فرزندش گفت ، اى پسر! نماز را به پاى دار كه مثل آن در دين خدا، مثل ستون خيمه است اگر آن ستون استقامت و پايدار باشد، طناب و ميخ و سايه آن سود مى دهد و اگر آن ستون پايدار و با استقامت نباشد، ميخ و طناب و سايه آن ، سودى نمى بخشند. (45)
ستون دين هر انسان نماز است
دل مؤ من پر از راز و نياز است
اگر خواهى كه يابى كاميابى
بدان ، خوشبختى انسان نماز است
مثل نماز، مثل انسان است  
نمازى كه در شريعت مقدس اسلام براى بندگان خدا واجب شده و معراج مؤ من مى باشد، مثلش ، مثل يك انسان كامل و بى عيب و نقص است .
شما يك انسان كامل را تصور كنيد كه او داراى روح و بدن است . بدن او داراى اعضاء و جوارح مى باشد و اعضاء و جوارح او مختلف است .
بعضى از اعضاى انسان طورى است كه با از بين رفتن آن ها، انسان از بين مى رود، مانند قلب ، كبد، سر و كليه ها و غيره ... .
اما بعضى ديگر، اعضايى هستند كه با نبودن آن ها انسان از بين نمى رود، ولى ناقص مى شود، مانند دست و پا، چشم و گوش ، زبان و غيره ... .
بعضى ديگر اعضايى هستند كه با نبودن آن ها حسن و زيبايى انسان بر طرف گشته ، قبيح منظر و زشت صورت مى شود، مانند ابرو، مژه ، ريش و مانند اين ها.
بعضى ديگر چيزهايى هستند كه با نبودن آن ها، زيبايى از بين مى رود، اما قباحت منظر و چهره پيدا نمى شود، مانند گشادى و تنگى چشم و سرخى صوتر و زردى مو.
نمازى را هم كه شارع مقدس اسلام ، واجب نموده ، روحى دارد و جسمى . روح آن ، نيت ، قصد قربت و اخلاص است . اركان آن ، مانند قيام و تكبيرة الاحرام و ركوع و سجود كه به منزله اعضا و جوارحى است كه با ترك يكى از آن ها چه عمدى و چه سهوى اصل نماز از بين مى رود و باطل مى شود.
بقيه اعمال واجب نماز، مانند قرائت حمد و سوره ، ذكر سجود و ركوع ، طماءنينه ، تشهد و سلام كه اگر انسان عمدا آن ها را ترك كند، نماز باطل مى شود و آن ها، نماز قبيح منظر و زشت مى شود و زيبايى خود را از دست مى دهد.
بلند كردن دست تا برابر گوش در تكبيراى وسط نماز به منزله زينت نماز است كه اگر باشد، نماز زينت پيدا مى كند و اگر نباشد، نماز قبيح و بد صورت نمى شود.
نمازگزار اگر مى خواهد نمازش پذيرفته و مورد قبول درگاه پروردگار عالم واقع شود، بايد آن را با تمام اجزا و شرايطش ، واجبات و مستحباتش ، حسن و زيبايى اش و در وقت مخصوصش به جا آورد.
يك چنين نمازى را انسان در دنيا به خدا هديه مى كند و خداوند هم آن را قبول مى نمايد و از براى او در خزينه خود نگهدارى مى نمايد و در آخرت ، كه انسان گرفتار و محتاج است با چندين ميليون برابر به او بر مى گرداند و او را مورد لطف و نظر خود قرار مى دهد.
هر عضوى ، كفاره گناهان همان عضو  
هر عضوى از اعضاى بدن نمازگزار كه با آن ، اجزاى نماز را انجام مى دهد، كفاره گناهان همان عضو واقع مى شود.
در اين مورد به حديث جذاب و جالبى كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شده است به آن توجه مى كنيم .
روزى آن حضرت به يكى از ياران خود كه از طايفه بنى ثقيف بود، فرمود:
اى مرد ثقفى ! بدان هنگامى كه دست هاى خود را براى وضو داخل آب كردى و گفتى : بسم الله الرحمن الرحيم تمام گناهانى كه با دست هاى خود انجام داده اى از بين مى رود. همچنين تمام گناهانى كه با دهان خود انجام داده اى بخشيده مى شود.
هنگامى كه دو دست خود را به خاطر وضو شستى ، تمام گناهانى كه با دست چپ و راست انجام داده اى . از دفتر اعمال تو محو مى گردد و همه اين ها حاصل وضوى تو است .
اما زمانى كه براى نماز رو به قبله ايستادى و متوجه خدا شدى ، حمد و سوره را خواندى ، ركوع و سجود را كاملا به جا آوردى ، تشهد و سلام را به نحو احسن انجام دادى ، خداوند تبارك و تعالى تمام گناهانى كه بين دو نماز انجام داده اى مى آمرزد. اين هم ، نتيجه نماز تو است .
به هر حال ، هيچ جاى شك و ترديد نيست كه هر گاه نماز با تمام اجزا و شرايطش صحيح انجام شود. شخص نمازگزار را در عالمى از معنويت و روحانيت قرار مى دهد.
يك چنين نمازى ، نمازگزار را در برابر گناهان بيمه مى كند و انسان را منقلب كرده و عوض مى نمايد.
نماز، بايد نماز وداع باشد  
در روايات آمده است : كارى كه مى خواهيد براى دنيا انجام دهيد، محكم و خيرمندانه و با ثبات انجام دهيد. مانند كسى كه مى خواهد تا آخر دنيا از آن كار و آن عمل استفاده كند.
اما عملى كه مى خواهيد براى آخرت انجام دهيد، فكر كنيد كه اين آخرين عمل شما در دنياست و ديگر موفق نخواهيد شد كه بعد از اين عمل ، عمل ديگرى انجام دهيد و چنان فرض كنيد كه داريد با اين عمل تا آخر دنيا وداع مى نماييد.
نماز هم يكى از مهم ترين اعمال و عبادت هاى آخرتى است كه در هنگام انجام آن ، بايد مانند كسى باشيد كه دارد با آن وداع مى كند.
در اين خصوص به چند حديث از نبى گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و امام معصوم عليهم السلام توجه كنيد:
1- رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: نماز را وداع گونه به جا آوريد. هنگامى كه مشغول نماز شديد، فكر كنيد آخرين نماز را مى خوانيد و بگوييد اين آخرين نماز من در دنياست . به گونه اى خود را فرض كنيد كه بهشت رو به روى شما، آتش جهنم زير پا، فرشته مرگ در كنار، پيامبران در طرف راست ، فرشتگان در جانب چپ و پروردگار متعال از بالا متوجه شما و اعمال شما است .
بنگر كه در پيشگاه چه كسى ايستاده ايد و با چه كسى مناجات و راز و نياز مى كنيد و چه كسى شما را مى نگرد. (46)
2- ابو ايوب انصارى مى گفت : مردى به خدمت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم آمد و گفت : يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ! مرا موعظه نما، موعظه اى مفيد و مختصر و مؤ ثر. آن حضرت فرمود: اى مرد! چون براى خواندن نماز برخاستى و به آن مشغول شدى ، نماز را وداع گونه به جا آور و حذر كن از انجام دادن اعمالى كه بعد از انجام آن عذر و پوزش ‍ بخواهى و از آنچه در دست مردم است ماءيوس باش . (47)
3- ام السلمه كه يكى از زنان خوب پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است نقل مى كند كه : روزى حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: سزاوار است كسى كه به نماز مى ايستد نماز را مانند كسى كه با آن وداع مى كند به جا آورد، مانند نماز كسى كه گمان مى كند هرگز بعد از آن ، به نماز ديگرى موفق نمى شود و از دنيا مى رود. (48)
4- امام صادق (عليه السلام ) فرمود: سزاوار است كه نماز واجب را در وقتش به جاى آورى و مانند كسى كه مى خواهد با آن وداع كند، برگزار نمايى ، مانند كسى كه بترسد هرگز به نماز برنگردد؛ سپس ديدگانت را به سجده گاهت برگردان ؛ زيرا اگر بدانى چه كسى در طرف رست و چپ تو ايستاده است ، نمازت را نيكو به جا مى آوردى و بدان كه در پيشگاه چه كسى هستى كه تو را مى بيند و تو او را نمى بينى . (49)
5- نيز امام صادق (عليه السلام ) فرمود: چون مؤ من براى رضايت خداوند كار نيكى انجام دهد، پروردگار عالم به عوض هر كار نيكى كه او انجام داده است ، هفتصد حسنه پاداش مى دهد. چنانچه خداوند در قرآن مى فرمايد:
و الله يضاعف لمن يشاء (50)
و خداوند براى هر كس كه بخواهد بر پاداش اعمال نيكش مى افزايد براى هر كه بخواهد.
پس از آن فرمود: كارهايى را كه براى رضايت خدا و درك ثواب و به اميد پاداش انجام مى دهيد، نيكو انجام دهيد.
عرض كردند: يا رسول الله ! احسان و نيكويى چيست ؟
در جواب فرمود: چون مشغول خواندن نماز شدى ركوع و سجودت را كامل و نيكو به جا آور. (51)
مجبور كردن فرزندان به نماز  
يكى از دستورهاى اسلام كه زياد درباره آن ، سفارش شده ، اين است كه هر كسى بايد فرزندان خود را از طفوليت و كودكى تربيت كند و دستورهاى اسلام را به آن ها بياموزد؛ زيرا قلب كودكان صاف و روشن است .
در اين باره امير المؤ منين (عليه السلام ) فرمود:
العلم فى الصغر كالنقش فى الحجر
در كودكى علم آموختن ، مانند نوشته اى است كه بر سنگ نوشته شده باشد كه ساليان درازى باقى خواهد ماند و حوادث زمينى و آسمانى از قبيل برف و باران ، آب و آفتاب نمى تواند آن نوشته را محو و نابود كند.
از جمله چيزهايى كه بايد فرزندان را به آن ، وادار كرد و مراقب آنان بود كه آن را ترك نكنند، نماز است .
رواياتى در اين خصوص از امامان معصوم عليهم السلام نقل شده است . آن ها عبارت اند از:
1- رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: فرزندان شما چون به سن هفت سالگى رسيدند به آنان دستور دهيد كه نماز بخوانند و در نه سالگى اگر نمازشان را ترك كردند، آنان را بزنيد و رختخواب و خوابگاهشان را در ده سالگى جدا نماييد. (52)
2- در حديث ديگرى از امام محمد باقر نقل شده كه از آن حضرت درباره كودك پرسيدند كه : چه وقت بايد ناز بخواند؟
فرمود: وقتى كه نماز را بفهمد.
محمد بن مسلم عرض كرد: يابن رسول الله ! كودك در چه موقع نماز را مى فهمد و نماز بر او لازم مى گردد؟
فرمود: در شش سالگى . (53)
3- على بن جعفر گويد: از برادرم حضرت امام موسى كاظم (عليه السلام ) پرسيدم : در چه وقت روزه و (دستورات ديگر اسلام ) نماز بر كودكان واجب مى شود؟
آن حضرت فرمود: وقتى كه نزديك باشد محتلم شوند و نماز و روزه را بشناسند. (54)
4- و امام صادق (عليه السلام ) در اين باره فرمودند: ما فرزندان خود را هنگامى كه پنج ساله شدند دستور به نماز مى دهيم ، ولى شما در سن هفت سالگى آنان را وادار به نماز كنيد. (55)
5- حسن بن قاتل مى گويد: از امام على بن موسى الرضا (عليه السلام ) سؤ ال كردم از مردى كه فرزند خود را مجبور به نماز خواندن مى كرد در حالى كه يك روز يا دو روز، آن فرزند نماز خوانده بود.
آن حضرت فرمود: فرزندش چند سال دارد؟
عرض كرد: هشت سال .
حضرت با تعجب فرمود: سبحان الله ! با اين سن و سال او نماز را ترك مى كند؟
عرض كرد: يابن رسول الله ! او ناراحتى دارد.
فرمود: هر اندازه كه مى تواند بخواند. (56)
نقل شده است كه : امام زين العابدين به كودكان دستور مى داد نماز مغرب و عشا را بخوانند.
به آن حضرت گفته شد: آيا آنان نماز، در غير وقت بخوانند؟
فرمود: نماز در غير وقت خواندن بهتر است از اين كه آنان بدون نما بخوابند.
پاداش اجراى نماز  
علاوه بر اين كه ثواب و پاداش زيادى در برابر اصل نماز، به نماز گزاران مى دهند. براى هر جزء و ركنى از نماز هم ، پاداش فراوانى به او خواهند داد.
در اين مورد انس بن مالك حديثى را از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم نقل نموده كه آن حضرت فرمود:
موقعى كه مى گويد: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم (كه مستحب است بعد از تكبيره الاحرام گفته شود). خداوند به عدد هر مويى كه در بدن اوست ، عبادت يك سال برايش مى نويسد.
زمانى كه مشغول خواندن سوره مباركه حمد مى شود، مانند اين است كه حج و عمره اى انجام داده باشد و ثواب حج و عمره در نامه عمل او نوشته مى شود.
وقتى كه به ركوع مى رود و ذكر آن را مى گويد، مانند اين است كه هم وزن ود، طلا صدقه داده و به محرومان انفاق كرده باشد.
وقتى از ركوع بلند مى شود و مى گويد: سمع الله لمن حمده خداوند متعال ، نظر رحمتش را به سوى او مى اندازد و او را غرق رحمت خود مى نمايد.
زمانى كه سر به سجده مى گذارد و مى گويد: سبحان ربى الاعلى و بحمده مانند اين است كه بنده اى در راه خدا آزاد كرده باشد.
وقتى سر از سجده بر داشت و براى تشهد نشست ، خداوند ثواب هزار سال عبادت و ثواب هزار شهيد در نامه اعمال او ثبت مى كند.
هنگامى كه سالم مى دهد و از نماز فارغ مى شود، هشت در بهشت به سوى او باز مى شود و او از هر درى كه بخواهد بدون حساب ، داخل بهشت مى شود و ديگر عذاب خداوند شامل حالش نمى گردد.
البته اين همه ثواب و پاداش را به كسانى مى دهند كه نمازشان حقيقى باشد، تمام اجزا و شرايط نمازشان درست و صحيح انجام گرفته و قلب آنان از آلودگى و گناه پاك باشد.
چهره نمازگزاران نورانى است  
در اين جا لازم دانستيم چگونگى چهره نمازگزاران واقعى را (در دنيا و آخرت ) بيان كنم تا آنان را بهتر بشناسيم . از نظر اسلام و روايات نماز نورانى است و براى نمازگزاران نورانيت ايجاد مى كند.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در اين باره فرمود: نماز نور مؤ من است و نماز نور خداوند متعال مى باشد. (57)
قرآن مجيد هم مى فرمايد: روز قيامت مردان و زنان مؤ من نور ايمانشان از پيش روى و از طرف راستشان در حركت است و ايشان را بشارت مى دهند به بهشت هايى كه نهرهاى (آب و شير، شراب و عسل ) از زير درختانش ‍ جارى است .
در آن روز مردان و زنان منافق به مؤ منان (صاحب نور) مى گويند: مشتابيد و به ما فرصتى بدهيد تا ما هم از نور و روشنايى شما استفاده كنيم .
مؤ منان به آنان مى گويند: به عقب سر خود برگرديد و از آن جا نور طلب كنيد (اگر مى توانيد به دنيا برگرديد كه حتما نمى توانيد و مانند ما به واسطه طاعات و عبادات كسب نور كنيد). (58)
آيات فوق با توجه به حديث پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: نماز نور است و باعث نورانيت مؤ من مى شود اين نور به وسيله عبادت خداوند و نماز كه مظهر بندگى انسان است به دست مى آيد.
نماز معراج مؤ من است  
در ميان همه امور دنيا تنها چيزى كه مى تواند انسان را مستقيم به كمال لايق خود برساند نماز است . در حديث آمده است :
الصلوة معراج المؤ من . (59)
نماز وسيله بالا رفتن مؤ من مى باشد، نماز نردبان آدمى است كه به واسطه آن انسان مى تواند از صحنه مادى به صحنه هاى روحانى و ملكوت اعلا، بالا رود.
خداوند عالم ، نماز را سبب عروج عقل ها قرار داده و آن را موجب تهذيب نفس و كمال انسان مقرر فرموده است .
با نماز مى توان عروج به مدارج عاليه ملكوت اعلا نمود. و در سير در آسمان ها را با نماز بهتر و روشن تر و مفيدتر مى توان انجام داد.
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در اين باره فرمود: بندگان خدا به واسطه نماز به برترين درجات كمال مى رسند. (60)
در معراج سوى بنده باز است
كه نور يبلغ العبد از نماز است
دل مؤ من تجليگاه حق است
طريق دل گزين ، اين راه حق است
حقيقت از نماز آيد پديدار
اگر خواهى حقيقت ، دل بدان دار
بيا اى دل خدا را بندگى كن
خدايى شو، خدايى زندگى كن
خدا را در نماز، آرى توان يافت
معطر شد دلى كز گل نشان يافت
بيا چون ماه در آغوش شب ها
به محراب سحر سجاده بگشا
عبادت كن كه اين باغ گل افشان
طراوت مى دهد بر گلشن جان
نماز براى تمام افراد بشر در تمام مناطق عالم و در همه اديان مطرح بوده و مطرح خواهد بود، جز آن كه در چگونگى آن فرق داشته است و هيچ مسلمانى در هيچ عالى در اداى نماز معاف نبوده و نيست .
در همين عالم به وسيله نماز مى توان به عوالم و حقايق ديگرى دست يافت و تسخير قلوب نمود.
تمام مردان بزرگ و متفكر دنيا، كه توانسته اند مسير ملت ها را عوض كنند و هماهنگ با اراده خود، افكار و عقل هاى مردم را مهار كنند! در سايه نماز بوده است و جز با وسيله آن ، سلطه در دل ها و عقل ها راه ديگرى ندارد.
غلبه و سلطنت هاى مادى ، بدون نماز و ايمان ، موقتى است . آن ها كه صرفا از روى شهوات قيام نموده اند مانند شعله اى است كه روشن شود و بعد از اندكى خاموش گردد. اما غلبه به معنى واقعى و حقيقى از روح نماز و ايمان جلوه گر مى شود و اين نشان مى دهد كه همين سلطنت ثابت و پا بر جا است . ديده ايم رهبران بزرگ ملت ها وقتى قلبشان با خدا و نماز بود سلطنت بر دل ها پيدا مى كنند.
حقوق نماز  
به طور كلى انسان ها به محيط اطراف خود مسئول اند و بايد حقوقى را در قبال همزيستى با محيط و موجودات اطراف خود، ادا نمايند از جمله ، حقوق پدر و مادر به گردن فرزندان ، حقوق اولاد به گردن پدر و مادر، حقوق برادر به گردن برادر، حقوق همسر به گردن همسر، حقوق همسايه بر گردن همسايه ، حقوق چشم و گوش ، حقوق دست و پا و زبان نسبت به انسان ، حقوق حيوانات بر صاحبانشان ، حقوق آب و زمين نسبت به زارع و كشاورز است .
همچنين هر عبادتى بر گردن مومن ، حقوقى دارد كه خواه ناخواه بايد آن ها را ادا كند. از جمله عبادت ها نماز است كه بايد حقوق آن ادا شود.
رواياتى از معصومين عليهم السلام درباره حقوق نماز به گردن مؤ من نقل شده است كه در اين جا به ذكر چند نمونه از آن مى پردازيم .
1- امام زين العابدين (عليه السلام ) درباره حقوق نماز بر انسان در رساله حقوق ، چنين مى فرمايد:
بدان كه براى نماز حقوقى به گردن انسان است كه بايد آن را ادا كند. نماز به منزله ميهمان عزيزى است كه بر خداوند وارد مى شود و تو، به واسطه آن ، در برابر خالق خود ايستاده اى .
نمازگزار بايد بداند كه در برابر خداى بزرگ و بى نياز، ناچيز بوده و نيازمندى خود را احساس كرده و از او بخواهد كه او را در برابر گناهانى كه انجام داده است از آتش جهنم رهايى بخشد، همان گناهانى كه ممكن است دنيا و آخرت انسان را نابود سازد. (61)
امام صادق (عليه السلام ) در اين باره فرمود: نماز و اطاعت خداى بزرگ خدمت گزارى او در زمين است و هيچ چيزى مانند نماز خدمت گزارى خداوند نيست . (62)
نيز فرمود: نزديك ترين حالت بنده به خداى بزرگ وقتى است كه انسان در حال سجده باشد. (63)
همچنين فرمود: هرگاه مشغول نماز مى شوى ، قلبت را متوجه خداوند عالم گردان ، زيرا هيچ بنده اى نيست كه در حال نماز و دعا قلبا متوجه خداوند شود مگر آنكه او دل هاى مؤ منان را به سوى خود متوجه مى سازى و او را داخل بهشت مى نمايد و از آتش جهنم نجات مى دهد. (64)
نماز آور به جا دانى كه آن چيست
خدا را از اين عمل محبوب تر نيست
ندا از هاتف رحمت بر آيد
گناهان را نماز از دل زدايد
خدا را جستجو كن كاين اميد است
رها كن نفس دون را كاين پليد است
بخش دوم : نماز و فلسفه هاى آن 
فلسفه هاى نماز  
همان طور كه هر حكمى از احكام و هر دستورى از دستورات اسلام بدون علت و فلسفه نيست ، نماز هم يكى از دستورات اسلام است و فلسفه هايى دارد.
آيات و روايات ، فلسفه هاى مهم دينى ، اجتماعى ، فردى ، دنيايى و آخرتى را براى نماز بيان كرده اند:
قرآن مجيد، براى نماز فلسفه هاى مهمى بيان كرده است و يكى از آن ها اين است كه مى فرمايد:
ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر
(نماز را بر پا دار) زيرا نماز، انسان را از زشتى ها، فحشا و منكرها باز مى دارد. (65)
در كتاب حق بخوان تنهى الصلوة
للمصلين من جميع المنكرات
آرى ، طبيعت نماز از آن جا كه انسان را به ياد نيرومندترين عامل باز دارنده ، يعنى ، اعتقاد به مبدا و معاد مى اندازد، داراى اثر باز دارنده از فحشا و زشتى هاست .
هنگامى كه انسان به نماز مى ايستد و تكبير الاحرام مى گويد: بايد خدا را شاهد و ناظر مى بيند و او را از همه چيز برتر و بالاتر شمرد و بدون شك در قلب و روحش ، جنبشى به سوى حقو حركتى به سوى پاكى و جهشى به سوى تقوا پيدا شود.
هنگامى كه انسان آماده مقدمات نماز شد، خود را شستشو مى دهد، پاك و پاكيزه مى كند، از استفاده غصب دورى مى كند، از حرام خوردن و حرام پوشيدن و نگاه كردن به حرام پرهيز مى نمايد و خود را آماده رفتن به بارگاه دوست مى نمايد.
همه اين امور تاءثير باز دارندگى در برابر خطر فحشاء و زشتى ها را دارد.
نماز حقيقى آن نمازى است كه وقتى نمازگزار آن را انجام داده ، ديگر دنبال گناه و معصيت نمى رود و همان ، باعث جلوگيرى از فحشاء و زشتى ها مى شود.
اى مسلمان زاده بعد از هر اذان
ركعتى تنهى عن الفحشاء بخوان
گر نمازت ناهى از منكر شود
از اذانت گوش شيطان كر شود
براى پى بردن و دقت نمودن بيشتر در فلسفه نماز، به ذكر چند روايت ، كه در اين باره وارد شده است مى پردازيم :
1- پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: كسى كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد، هيچ بهره اى از آن نبرده است جز دورى از خدا. (و رحمت او) (66)
2- نيز فرمود: كسى كه اطاعت از فرمان نماز نكند، نمازش نماز نيست . اطاعت از نماز آن است كه نهى آن را از فحشاء و منكر به كار بندد. (67)
3- به آن حضرت عرض كردند: يا رسول الله ! فلان شخص در روزها نماز مى خواند و شب ها دزدى مى كند، آن حضرت فرمود: بالاخره روزى خواهد آمد كه همان نماز او را از دزدى منع كند. (68)
اثر گزارى نماز، به قدرى اهميت دارد كه در بعضى از روايت هاى اسلامى به عنوان معيار سنجش نماز مقبول و غير مقبول از آن ياد شده است .
چنان كه امام صادق (عليه السلام ) درباره آن فرمود: كسى كه دوست دارد ببيند آيا نمازش مقبول درگاه الهى شده است يا نه ، بايد ببيند آيا نماز، او را از زشتى ها و منكرها باز داشته يا نه . به همان مقدار كه باز داشته نمازش قبول است .
فلسفه مهم ديگر نماز  
يكى ديگر از فلسفه هاى مهم نماز كه حتى از فلسفه گذشته مهمتر مى باشد، آن است كه انسان را به ياد خدا مى اندازد و اين ريشه و مايه اصلى هر خير و سعادت است . حتى عامل باز دارنده اصلى نهى از فحشاء و منكرات نيز همين ياد خدا مى باشد.
ياد خدا مايه حيات قلب ها و آرامش دل هاست و هيچ چيز به پايه آن نمى رسد. قرآن در اين باره مى فرمايد:
الا بذكر الله تطمئن القلوب (69)
آگاه باشيد، ياد خدا اطمينان دل ها است .
ذكر خدا روح نماز و همه عبادت هاى ديگر است . اقوال افعال ، اذكار، مقدمات و تعقبيات نماز ياد خدا را در دل انسان ها زنده كرده و غفلت و غرور و بى توجهى نسبت به خدا را از دل ها بيرون مى كند.
خداوند متعال درباره اين فلسفه اساسى نماز، با صراحت تمام به حضرت موسى خطاب مى كند و مى فرمايد:
اقم الصلوة لذكرى (70)
اى موسى ! نماز را بر پا دار تا دائم به ياد من باشى (و هرگز مرا فراموش ‍ نكنى ).
در اين جا خداوند، پس از بيان مهم ترين دعوت انبيا كه مساءله توحيد است ، از عبادت خداوند يگانه به عنوان يك ثمره براى درخت ايمان و توحيد ياد كرده است و به دنبال آن ، دستور به نماز، يعنى بزرگ ترين عبادت و مهم ترين پيوند خلق با خالق و مؤ ثرترين راه براى فراموش نكردن ذات پاك او داده است .
معاذ بن جبل كه يكى از ياران رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است درباره ذكر خدا چنين مى گويد:
هيچ يك از اعمال آدمى براى نجات او از عذاب الهى برتر و بالاتر از ذكر خدا نيست .
از او پرسيدند حتى جهاد در راه خدا؟
گفت : آرى ؛ زيرا خداوند مى فرمايد: و لذكر الله اكبر (71)
او نيز مى گويد، از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم پرسيدم :
كدام عمل انسان ، براى نجات او از آتش برتر و بالاتر است ؟
فرمود: اين كه هنگام مرگ و ملاقات با ملك الموت زبان تو، به ذكر خداوند بزرگ مشغول باشد.
از اين دو آيه به دست مى آيد كه روح و اساس ، هدف و پايه ، مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه مهم نماز، همان ياد خدا است ؛ همان ذكر الله است كه در آيات فوق به عنوان برترين نتيجه ، بيان شده . البته ذكرى كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد.
در اين باره حديثى از امام صادق (عليه السلام ) آمده است كه در تفسير و لذكر الله اكبر.
فرمود: ياد خدا كردن به هنگام انجام دادن فعل حلال و حرام انسان به ياد خدا بيفتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد. (72)
نماز بهترين وسيله ياد خدا  
خداوند در خطاب خود به موسى كه مى فرمايد: اقم الصلوة لذكرى (73) به يكى ديگر از فلسفه هاى مهم نماز، اشاره كرده و آن ، اين است كه انسان در زندگى اين جهان ، با توجه به عوامل غافل كننده ، نياز به تذكر و ياد آورى دارد. در فاصله هاى مختلف زمانى ، خدا و رستاخيز و دعوت پيامبران و هدف آفرينش را با وسيله اى به ياد او آورده تا از غرق شدن در گرداب غفلت و بى خبرى حفظ نمايد.
اين وظيفه مهم را نماز بر عهده دارد. انسان صبحگاهان از خواب برخاسته ، همان خوابى كه او را از همه چيز اين جهان بى خبر و بيگانه كرده است . او مى خواهد برنامه زندگى را از اول شروع كند، لذا قبل از هر چيز به سراغ نماز مى رود، قلب و جان خود را با ياد خدا صفا مى دهد و از او نيرو و مدد مى گيرد و آماده سعى و تلاش تواءم با پاكى و صداقت مى گردد.
باز هنگامى كه غرق كارهاى روزانه شد و چند ساعتى گذشت ، چه بسا ميان او و ياد خدا جدايى افتاده ، ناگاه ظهر مى شود و صداى مؤ ذن را مى شنود كه با فرياد بلند خود مى گويد:
خدا از همه چيز برتر و بزرگ تر است . برتر از آن است كه توصيف شود؛ بشتابيد به سوى نماز؛ بشتابيد به سوى رستگارى ؛ بشتابيد به سوى بهترين عمل كه همان نماز است .
انسان در اين موقع ، هم به سراغ نماز مى رود و هم در برابر معبود خود به راز و نياز مى ايستد و اگر گرد و غبار غفلتى بر قلب او نشسته آن را شستشو مى دهد. از اين جهت است كه خداوند در اولين فرمان هاى خود به موسى مى فرمايد: نماز را بر پا دار تا به ياد من باشى . (74)
فلسفه نماز از ديدگاه امام صادق (عليه السلام )  
هشام بن حكم يكى از شاگردان امام صادق (عليه السلام ) مى گويد: از آن حضرت پرسيدم : چرا خداوند نماز را براى انسان ها واجب كرد در حالى كه نماز، مردم را از كارهاى شخصى باز مى دارد و موجب زحمت آنان مى گردد؟
فرمود: در وجود نماز رازهايى نهفته است . اگر مردم بدون نماز و بدون تكليف رها مى شدند و تنها پيامبرى مى آمد و خبرهايى را از جانب خداوند مى آورد و مى رفت ، بعد از رفتن پيامبر، آنان دچار سرنوشت گذشتگان خود مى شدند؛ زيرا در ميان گذشتگان افرادى بودند كه كتاب آسمانى نيز به همراه داشتند و حتى به جهت دين خود جنگ هايى نمودند. ولى به مرور مزا، توجه مردم به خدا و پيامبرشان كم شد و دين و آئين آنان به كلى از بين رفته .
از اين جهت خداوند، اراده نمود كه امت اسلام دچار چنين سرنوشتى نشوند، لذا دستور داد تا مردم در شبانه روز پنج نوبت نماز بخوانند و به ياد پروردگار باشند و علاوه بر اذان و اقامه در نه نوبت نام پيامبر را در تشهد نمازهايشان ببرند تا نام و آئين او از بين نرود. (75)
فلسفه نماز از ديدگاه امام رضا (عليه السلام )  
امام هشتم على بن موسى الرضا (عليه السلام ) درباره فلسفه نماز چنين مى فرمايد:
نماز، اقرار و اعتراف به ربوبيت پروردگار عالميان است .
نماز، مبارزه با شرك و طاغوت و بت پرستى است .
نماز، ايستادن در پيشگاه خداوند در نهايت خضوع و خشوع و تواضع است .
نماز، اعتراف به گناهان و تقاضاى عفو از اعمال نارواى گذشته است .
نماز، هر روز پيشانى براى تعظيم پروردگار بر زمين ساييدن است .
نماز، باعث مى شود انسان هميشه هشيار باشد تا گرد و غبار غفلت ، بر دل او سايه نيفكند و مغرور نگردد، هميشه در برابر پروردگار خود خاضع و خاشع بوده و خواستار حاكميت دين در جامعه باشد.
نماز، باعث مى شود تا انسان در روز و شب و در همه احوال دائم به ياد خداوند باشد.
نماز، باعث مى شود تا انسان مولا و خالق خويش را فراموش نكند و به سركشى و طغيان نيفتد و همين توجه به خداوند و ايستادن در حضور اوست كه انسان را از گناهان دور مى سازد و از انواع و اقسام فساد جلوگيرى مى نمايد. (76)
ويژگى هاى نماز از ديدگاه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم
ويژگى هاى نماز از زبان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم :
ضمرة بن حبيب مى گويد: از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم درباره نماز سئوال شد، آن حضرت فرمود: نماز بيست و نه ويژگى دارد و آن ها عبارت انداز:
1- نماز، از شرايع دين مبين و از راه هاى بندگى دين اسلام است .
2- نماز، باعث خشنودى و رضايت خالق منان است .
3- نماز، از جمله دستورات حتمى و روش تمام پيامبران است .
4- نماز، باعث دوستى و محبت فرشتگان با نمازگزاران است .
5- نماز، باعث ارشاد و هدايت شدن بندگان است .
6- نماز، باعث اثبات و افزوده شدن ايمان مؤ منان است .
7- نماز، باعث روشنايى قلب و شناخت خداوند ديان است .
8- نماز، باعث بركت رزق و روزى مخلوقات است .
9- نماز، باعث آسايش ، راحتى و سلامت بدن انسان است .
10- نماز، مهمترين سلاح برنده عليه مشركان و كفار است .
11- نماز، باعث اجابت دعا و رسيدن به حاجات است .
12- نماز، باعث قبولى تمام اعمال بندگان است .
13- نماز، زاد و توشه راه عارفان الى الله است .
14- نماز، شفيع انسان در برابر قابض ارواح است .
15- نماز، انيس و مونس و رفيق در قبر براى براى آدميان است .
16- نماز، فرش در قبر به زير پهلوى اموات است .
17- نماز، جواب از براى سؤ ال نكير و منكر براى مردگان است .
18- نماز، در روز محشر تاج سر، از براى مخلصان است .
19- نماز، در قيامت ، نورى در قيافه ود صورت عالمان است .
20- نماز، در قيامت حله و لباسى بر بدن هاى عريان است .
21- نماز، پرده اى ميان آتش و جهنم و بهشتيان است .
22- نماز، دليلى محكم ميان انسان و خداوند رحمان است .
23- نماز، نجات از آتش جهنم جهت بدن گنهكاران است .
24- نماز، وسيله اى محكم براى عبور انسان از پل صراط است .
25- نماز، كليد درهاى بهشت و باز شدن آن ها به روى واردان است .
26- نماز، مهريه حورالعين براى خواستگاران است .
27- نماز، در قيامت ارزش بهشت براى عابدان است .
28- نماز، نردبان بالا رفتن به درجات بهشت براى كامرانان است .
29- نماز، تسبيح و تهليل ، تحميد و تمجيد، تكبير و تقديس و گفت و گوى انسان با پروردگار عالميان است . (77)
فضيلت نماز  
رواياتى از امامان معصوم عليهم السلام درباره فضيلت و اهميت نماز وارد شده است ، به چند نمونه از آن ها اشاره مى شود:
1- امام صادق (عليه السلام ) فرمود: بهترين اعمال ، نزد خداوند عالميان نماز است و آخرين وصيت هاى انبياء و اولياء وصيت به نماز بوده است . (78)
2- همچنين فرمود: هيچ يك از شيعيان ما نيست مگر اين كه مشغول نماز شود، در آن وقت ملائكه آسمان او را احاطه مى نمايند و براى او دعا مى كنند تا وقتى از نماز فارغ شود. (79)
3- نيز چنين فرمود: وقتى نمازگزار مشغول نماز مى شود، از آسمان و زمين رحمت خدا بر او نازل مى شود و ملائكه اطراف او را مى گيرند و براى او دعا مى كنند، در آن حال ملكى ندا مى كند، اگر اين نمازگزار مى دانست كه چقدر رحمت از جانب خدا بر او نازل مى شود هيچ وقت از نماز منصرف نمى شد و دائم در حال نماز بود.
4- حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: وقتى يك نفر، مشغول نماز مى شود، خداوند متعال نظر و توجه به سوى او مى كند تا نمازش تمام شود و از آسمان سايه رحمت بر او گسترده مى شود و ملائكه آسمان ها دور او را احاطه مى نمايند و ملكى را موكل مى كند كه بالاى سر نمازگزار بايستد و بگويد:
اى نمازگزار! اگر مى دانستى چه كيس به سوى تو نظر مى كند و با چه كسى مناجات مى كنى ، به سوى كس ديگر متوجه نمى شدى و غير از نماز، مشغول كار ديگرى نمى گرديدى و دائم مشغول عبادت و نماز بودى . (80)
5- از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود: يك نماز بهتر است از بيست حج كه انسان انجام دهد و يك حج ، بهتر است از يك خانه كه پر از طلا باشد و تمام آن را انسان در راه خدا صدقه دهد. (81)
6- در حديث ديگرى آمده است : كه يك نماز واجب پيش خدا بهتر است از هزار حج و هزار عمره قبول شده كه هر حجى در پيشگاه خدا بهتر است از خانه اى پر از طلا كه انسان همه را در راه خدا صدقه دهد.
اولين سئوال در اولين ايستگاه  
در قيامت و دادگاه الهى از همه اعمال ، گفتار، كردار، رفتار و حتى از نيت هاى انسان سئوال و باز پرسى مى شود و هيچ عملى را بدون پرسش ‍ رها نمى كنند.
اول چيزى كه در آن جا از آن سئوال مى كنند نماز است ؛ اگر انسان از عهده جواب آن بر آمد، نوبت به بقيه اعمال مى رسد. اما اگر از عهده آن بر نيايد، از اعمال ديگر پرسش نمى كنند و او را روانه آتش جهنم و عذاب مى كنند. در اين باره به روايت هاى زير توجه كنيد:
1- رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: مراقب و مواظب نمازهاى پنجگانه خود باشيد؛ زيرا خداى تبارك و تعالى در روز قيامت ، بنده اى از بندگان خود را به دادگاه فرا مى خواند و اول چيزى كه از او سئوال مى شود. نماز است اگر آن را كامل و صحيح و در وقتش انجام داده باشد خوشا به احوالش و اگر آن را ناقص و معيوب انجام داده است ، از اعمال ديگرش صرف نظر مى شود و او را به آتش مى افكنند. (82)
2- ابو هريره كه يكى از اصحاب معروف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است مى گويد: رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: روز قيامت ، اول چيزى كه از اعمال بندگان مورد محاسبه قرار مى گيرد نماز است ، اگر آن ، شايسته و صحيح انجام گرفته باشد. نمازگزار رستگار و كامياب مى شود و از عذاب آن روز در امان مى ماند.
اما اگر آن را فاسد و ناصحيح انجام داده باشد، آن بنده از رحمت خدا نااميد و زيانكار خواهد بود و چنانچه چيزى از نماز كاسته شده باشد (براى جبران آن ) خداوند عالميان به فرشتگان دستور مى دهد و مى فرمايدن در پرونده او بنگريد ببينيد آيا اين شخص اعمال و نمازهاى مستحبى خود را در دنيا انجام داده است يا نه ، كه به واسطه آن ها نقص و جبران نماز واجب باشد و نمازش را با آن ها كامل سازيم . (83)
بنابراين سزاوار است ، انسان غير از نمازهاى واجب به نمازهاى مستحب هم بپردازد و حتى الامكان مستحبات را ترك نكند؛ زيرا نمازهاى مستحبى علاوه بر پاداش و ثواب هاى زيادى كه در مقابل آن ها به انسان مى دهند، اگر خداى ناكرده در نمازهاى واجب او، نقص و ايرادى باشد با نمازهاى مستحبى جبران خواهد شد.
3- عبدالله بن مسعود مى گويد: روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اولين چيزى كه در روز قيامت از آن حساب مى كشند، نماز است . (84)
4- در اين باره امام باقر (عليه السلام ) فرمود: همانا نخستين چيزى كه در قيامت از بنده حسابرسى مى شود، نماز است ؛ اگر پذيرفته شد و انسان جواب صحيح و درست داد، بداند كه ساير اعمال او هم پذيرفته خواهد شد.
نماز اگر در وقتش ، صحيح و كامل انجام گيرد، فرشتگان آن را به سوى آسمان بالا برده و ارائه مى دهند و بعد از آن ، به سوى صاحبش بر مى گردانند، در حالى كه سفيد و نورانى و درخشان مى باشد.
وقتى آن نماز با قيافه نورانى و درخشان به جانب صاحبش برگشت درباره او دعا مى كند و به او چنين مى گويد:
همان گونه كه امر حفظ كردى و آبروى مرا در مقابل خدا و فرشتگان نبردى خدا تو را حفظ كند و آبرويت را در ميان فرشتگان حفظ نمايد! (و در بهشت جاويد داخل نمايد.)
ولى اگر نماز در غير وقتش ناقص و بدون حدود و شرايطش بى اهميت و بدون خضوع و خشوع به جا آورده شود وقتى آن را به آسمان مى برند و به سوى صاحبش بر مى گردانند، قيافه سياه رنگ و تاريك و زشت دارد و به صاحب خود نفرين مى كند و مى گويد: همان گونه كه مرا ناقص و تباه ساختى و به اين قيافه در آوردى و آبروى مرا پيش پروردگارم و پيش ‍ فرشتگان بردى . خدا هم تو را تباه و ضايع نمايد و آبرويت را در قيامت ببرد.(85)
5- نقل شده است كه بر روى پل صرات كه از مو باريك تر و از شمشير برنده تر و از آتش سوزانده تر است (86) ايستگاه هايى براى بازرسى اشخاص قرار دارد. وقتى انسان ها به اولين ايستگاه آن مى رسند، خداوند متعال مى فرمايد:
آنان را نگاه داريد تا مورد بازرسى قرار گيرند و ايشان در اين جا هيچ يار و يارى كننده اى نخواهند داشت . (87)
ماءمورين آن ايستگاه آنان را نگاه مى دارند و مورد باز پرسى قرار مى دهند و اول چيزى كه از ايشان مى پرسند نماز است .
اگر كسى نمازش را با تمام اجزا و شرائط و صحيح انجام داده باشد از دست ماءمورين نجات پيدا مى كند و به راه خود ادامه مى دهد. و اگر نمازش از هر جهت ناقص باشد از همان جا به داخل جهنم پرت مى شود. (88)