مقدمه
مساجد در اسلام، بزرگترين نقش را در تقويت، تثبيت و توسعه زير ساختهاى فرهنگ اسلامى
داشته اند و نگهبانان و حافظان اسلام از اين مكان مقدس، مانند دژى پولادين و استوار
براى حفظ، بقا و پايدارى اسلام بهره جستهاند.
رهبر اصلى اين كاروان هدايت، امام جماعت بوده است و مأمومان به عنوان ياران و
اصحاب، همراه با امام حركت كرده اند و با برقرارى رابطهاى صميمى و حفظ مناسبات و
حقوق متقابل، اين كانون الهى را گرم، فعال و تأثير گذار نگه داشتهاند و چون آبى
زلال در بستر تاريخ جارى شدهاند.
امام و مأموم ، در يك حركت تركيبى و مكمل، ساز و كار پايدارى اسلام را سامان داده
اند و در يك تلاش، شجره طيبه اسلام ناب را حراست و باغبانى كردهاند.
اگر تاكنون از اسلام اسم و رسمى باقى مانده است و اگر از مسلمانى نشانى وجود دارد،
همه و همه از بركات اين مراكز نور نشأت گرفته و با تلاشها و زحمتهاى خادمان واقعى
آن تداوم پيدا كرده است، ولى در يك نگاه اجمالى به نظر مىرسد، على رغم اهميت
مسأله، در ميان هزاران كتاب و مقالهاى كه در موضوعهاى مختلف به رشته تحرير درآمده
است آنچنان كه شايسته شأن، منزلت و جايگاه آن باشد كار بايستهاى صورت نپذيرفته
است، لذا بر آن شديم تا مجموعهاى را مشتمل بر مباحث مرتبط با امام و مأموم فراهم
آوريم كه اهم موضوعات آن عبارت است از:
1- سخنهاى ناگفته مأمومان براى امام و مطالب اظهار نشده امام براى آنان.
2- جايگاه و اهميت امام و مأموم براى ديگر مسلمانان و انسانهاى پاك سرشت.
3- نماز جماعت به مثابه نقطه اصلى اتصال امام و مأموم و جايگاه رفيع آن.
4- آداب حضور در نماز جماعت و شيوه برخورد و معاشرت با ديگر نمازگزاران و نحوه
ارتباط با امام جماعت از سوى مأمومان.
5- جايگاه و شاخصههاى امام جماعت و وظايف عمده وى از جمله: برگزارى نماز جماعت،
مديريت فرهنگى مسجد، ارتباط با مردم و حضور فعال در صحنههاى سياسى، اجتماعى و....
گفتنى است موضوعهايى چون آداب حضور در مساجد و همچنين مديريت مساجد و ساير موضوعهاى
مرتبط با آن از اهميت و ويژگى خاصى برخوردار است كه در مجموعه ديگرى ارائه خواهد
شد.
اميد است خداوند بزرگ، اين خدمت كوچك را قبول فرمايد و ما را در ثواب نمازگزاران
شريك كند.
محمد جواد ابوالقاسمى.
فصل اول: اهميت و فضيلت نماز جماعت:
اديان، مذاهب، مكتبها و نيز شخصيتهاى سياسى براى تربيت پيروان و هواداران خود
برنامهها و طرحهاى عملى متنوعى ارائه مىدهند و افكار و انديشههاى خود را از اين
طريق تثبيت مىكنند.
و لكل امه جعلنا منسكا هم ناسكوه
(1)
براى هر امتى پرستشگاه و راه و روشى قرار داديم كه براى تقرب به خداوند از آن بهره
گيرند .
در آيين مسيحيت مراسم دعا و نيايش به سبك خاصى انجام مىشود؟ گروههاى همخوان، آهنگ
خاص كشيش، بوى خوشى كه همزمان به مشام مىرسد و موسيقى گوشنوازى كه نواخته مىشود
جلوه خاصى به مراسم عبادى آنان مىبخشد به گونهاى كه قشرهاى مختلف جامعه اعم از
زنان، مردان، پيران، جوانان و نوجوانان با آرايش و آداب ويژه در روزهاى يكشنبه در
كليساها اجتماع مىكنند؛ اين صحنه حضور به گونهاى است كه آيين مسيح در رونق
كليساها تا حدود زيادى مرهون آن است و هر بيننده و تماشاگرى كه در اين آيينها شركت
مىكند تحت تأثير جاذبههاى ظاهرى و خيره كننده آن قرار مىگيرد.
هندوها، سيكها و ساير گروههاى دينى در هندوستان و ديگر مناطق نيز براى حضور در
معابد، آداب خاصى دارند و مراسم عبادى به صورت فردى و گروهى انجام مىگيرد. در اين
مراكز و محافل كه آميزهاى از آهنگها، صداها و آلات موسيقى است، فضايى معنوى و جذاب
شكل مىگيرد و كتابهاى مقدس با صوتى دلنشين خوانده مىشود.
اسلام كه دينى جاودانه، فراگير و در برگيرنده همه نيازهاى مادى و معنوى بشرى است
وظايف سنگينترى را به عهده دارد و براى تربيت هواداران و پيروان خود برنامههاى
متنوعى را پيش بينى كرده است كه اهتمام به آن باعث تقويت، عزت و سرافرازى مسلمانان
و حفظ اقتدار آنان مىشود.
نماز جمعه و جماعت يكى از جلوههاى شكوهمند و برنامههاى تربيتى اسلام است. نحوه
حضور در مساجد، شكل صفها، شرايط امام، شرايط مأموم و ساير آداب، حكايت از مجموعهاى
زنده پر تحرك و با نشاط دارد. آنگاه كه صداى مؤذن از مناره مسجد شنيده مىشود
مسلمانان دست از كار دنيايى مىكشند و براى تطهير روح و مرورى مجدد بر تعاليم و
حبخش اسلام به سوى مساجد سرازير و با نگاه محبت آميز با ديگر برادران و خواهران خود
روبه رو مىشوند و با دقت و نظم كامل شانهها را در كنار هم قرار مىدهند و پشت سر
امام مىايستند و همراه با امام به ركوع سجود مىروند.
اين حركت الهى اگر با همه آداب و مستحبات آن بجا آورده شود
جزو جذابترين و موثرترين برنامههاى جمعى عبادى است. زيرا همه اذكار، حركات و سكنات
داراى معنا و مفهومند و با عقل و درايت نيز سازگارند. در اين برنامه يك مسلمان تنها
نيست و خود را در جمع برادران و خواهرانش احساس مىكند، با دلها و قلبها با همديگر
پيوند ايجاد مىكنند و عشق، علاقه، دلسوزى، همدردى، تعاون و همكارى بين آنان فزونتر
مىشود.
اين عبادت جمعى سرشار از مهر و وفاست و چون دلها و قلبها با يكديگر گره مىخورند و
فضاى ملكوتى و اسلامى و الهى ايجاد مىشود، افراد حاضر در اين محفل الهى، فرد
نيستند، بلكه جزئى از يك مجموعه قدرتمند و فعال محسوب مىشوند.
در اين مدرسه عشق و تربيت كليه برنامهها و آموزههاى دينى، در عمل تكرار مىشود و
نتيجه اين تكرار، شكل گرفتن و تثبيت روح دين و ديندارى و بارور شدن اخلاق كريمه و
ادب اسلامى در بين جامعه است.
اگر در فرهنگ اسلامى براى يك ركعت نماز جماعت ثواب هزارها ركعت داده مىشود شايد به
اين جهت است كه خواندن نماز بتنهايى (فرادا) ارزش چندانى ندارد و تأثير گزارى آن
براى اصلاح روح و روان و تقرب به خداوند قابل مقايسه با نمازى كه به جماعت خوانده
مىشود، نيست.
فضيلت نماز جماعت
در كتابهاى روايى و فقهى گفتارهاى با ارزش و مهمى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و
آله و سلم) و ائمه معصومين(عليه السلام) درباره اهميت و فضيلت نماز جماعت نقل شده
است كه مشهورترين آنها اين حديث از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم)است:
پس از نماز ظهر، جبرئيل همراه با هفتاد هزار فرشته ديگر نزد من آمد و گفت خدايت بر
تو درود فرستاد و دو چيز گرانبها كه تاكنون نصيب هيچ يك از پيامبران نشده است به تو
اهدا كرد. يكى از آنها بجاى آوردن نماز به جماعت در پنج وقت است.
جبرئيل در ادامه اظهار داشت: اى محمد(صلى الله عليه و آله و سلم)! هرگاه كه شركت
كنندگان در نماز جماعت دو نفر باشند در مقابل هر ركعت نماز آنان خداوند بزرگ ثواب
25 نماز را خواهد نوشت. اگر سه نفر باشند براى هر ركعت ثواب ششصد نماز و اگر چهار
نفر باشند، براى هر ركعت ثواب هزار و دويست نماز و اگر پنج نفر باشند،براى هر ركعت
ثواب دو هزار و چهارصد نماز و اگر شش نفر باشند، براى هر يك از آنها در مقابل هر
ركعت چهار هزار و هشتصد نماز و اگر هفت نفر باشند،براى هر يك از آنها در مقابل يك
ركعت نه هزار و ششصد نماز و اگر هشت نفر باشند، براى هر يك از آنها در مقابل يك
ركعت نماز ده هزار، دويست نماز و اگر نه نفر باشند، خداوند براى هر يك از آنها در
مقابل يك ركعت ثواب سى و هشت هزار و چهارصد نماز عطا مىكند و اگر ده نفر باشند،
خداوند براى هر يك از آنها در مقابل يك ركعت ثواب هفتاد و دو هزار و هشتصد نماز عطا
مىكند.
هنگامى كه از ده نفر بيشتر شوند، اگر همه درياهاى آسمان و زمين مركب شوند، همه
درختها به قلم تبديل شوند، همه آفريدههاى خداوند نويسنده شوند، قادر به نوشتن ثواب
يك ركعت از نمازهاى آنان نخواهند شد.
جبرئيل(عليه السلام) در ذكر فضيلتهاى نماز جماعت افزود: اى محمد (صلى الله عليه و
آله و سلم)! اگر براى انسان مؤمن همراهى يك تكبير با امام جماعت نصيب شود براى او
از شصت هزار حج و عمره برتر است و حتى هفتاد هزار بار از آنچه در دنيا وجود دارد
بهاى او با ارزشتر خواهد بود و يك ركعت نماز كه انسان مؤمن همراه با امام جماعت
بجاى مىآورد، برتر از يكصد هزار دينارى است كه در راه خداوند صدقه دهد. همچنين درك
سجدهاى كه يك مؤمن همراه با امام جماعت بجا مىآورد از آزاد كردن يكصد بنده برتر
است
(2).
اين حديث همواره مورد توجه فقهاى بزرگوار قرار گرفته و در كتب فقهى به آن اهتمام
خاصى شده است.
در اهميت و جايگاه رفيع نماز جماعت غير از حديث فوق احاديث فراوانى با تعابير مختلف
از سوى پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) و ائمه معصومين (عليه السلام) ذكر
شده است كه برخى از آنها در پى خواهند آمد.
پيامبر اكرم(صل الله عليه و آله و سلم) مىفرمايند:
ان الله وعد ان يدخل الجنة ثلاثة نفر بغير حساب، و يشفع كل واحد منهم فى ثمانين
الفا: الموذن، و الامام، و رجل يتوضا ثم يدخل المسجد فيصلى فى الجماعة
(3).
خداوند وعده فرموده است سه نفر را بدون حساب و كتاب به بهشت مىبرد:1- موذن 3- امام
جماعت 3- فردى كه وضو گيرد، داخل مسجد مىشود و در نماز جماعت شركت مىكند .
پيامبر گرامى اسلام مىفرمايند:
من توضا فاحسن الوضو ثم عمد الى صلاة الجماعه، كتب الله له بكل خطوة يخطوها حسنه، و
كفر عنه سيئه
(4).
هر كسى وضو بگيرد و به طرف نماز جماعت حركت كند در مقابل هر گامى كه بر مىدارد،
خداوند بزرگ براى او ثوابى ثبت و گناهى را از وى پاك مىكند.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) در عظمت و اهميت صفهاى به هم پيوسته
مومنان در نماز جماعت فرمود:
ان صفوف امتى كصفوف الملائكه فى السماء
(5).
صفهاى امت من در نماز جماعت مانند صفهاى فرشتگان در آسمان است .
امام صادق (عليه السلام) در ارجگذارى به شركت كنندگان در نماز جماعت، مطلب بسيار
مهمى را از پدران بزرگوارش به نقل از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) ذكر
مىكند كه:
هر كس در نماز جماعت شركت مىكند مورد اعتماد است، لذا در دين و ايمان او ترديد
نكنيد و اگر در موضوعى شهادت داد شهادت او را به خوبى و نيكى قبول كنيد .
تأكيد بر شركت و حضور در نماز جماعت در فرهنگ اسلام به حدى است كه بسيارى از
مسلمانان، نمازبتنهايى را
باطل مىدانستهاند و اين دليل محكم و راسخى بر لزوم شركت در صفوف مسلمانان است،
چنانچه از امام محمد باقر (عليه السلام) سوال شد كه آيا بجا آوردن نماز به جماعت
واجب است. كه ايشان فرمود:
الصلاه فريضه، و ليس الاجتماع فى الصلوات بمفروض، و لكنه سنه، و من تركها رغبه
عنها، و عن جماعه المومنين، لغير عذر و لا لعله، فلا صلاه له
(6).
نماز واجب است اما نماز جماعت سنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) است. به
همين دليل كسى كه در نماز جماعت بدون عذر و دليل قابل قبول شركت نكند و از جماعت
مومنان گريزان باشد نماز او مورد قبول خداوند بزرگ نيست.
با همين مضمون احاديث و روايتهاى فراوانى وجود دارد كه حتى نمازبتنهايى را
در شرايطى كه نماز جماعت بر قرار مىشود و امكان حضور وجود دارد باطل مىشمرد
(7).
اهميت اين موضوع نزد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) تا بدانجاست كه معتقدند
شناسايى فرد به عنوان مسلمان در صورتى كه به نماز جماعت حاضر نمىشود مخدوش است:
اذا سئلت عمن لايشهد الجماعه، فقل: لا اعرفه
(8).
اگر درباره كسى كه در نماز جماعت شركت نمىكند سوال كردند در پاسخ بگو كه او را
نمىشناسم .
هنگامى كه عدهاى بنابر دلايل و توجيههايى در نماز جماعت شركت نمىكردند پيامبر
(صلى الله عليه و آله و سلم) در يك دستور العمل تربيتى فرمودند:
لتحضرن المسجد، اولا حرقن عليكم منازلكم
(9).
حتما در مسجد حاضر شويد و اگر تخلف كنيد خانههايتان را بر سرتان خراب خواهم كرد .
روزى به حضرت على (عليه السلام) خبر مىدهند كه گروهى از مسلمانان براى نماز جماعت
در مسجد حاضر نمىشوند. على (عليه السلام) از اين خبر سخت متأثر و ناراحت مىشوند و
بر منبر مىروند و مىفرمايند:
كسانى كه در نماز جماعت شركت نمىكنند از امروز نه با ما غذا خواهند خورد و نه با
ما آب خواهند نوشيد و نه مورد مشورت ما قرار مىگيرند و نه به آنها زن مىدهيم و نه
از آنان زن مىگيريم مگر اينكه در نماز جماعت شركت كنند
(10).
در منابع و كتب معتبر اهل سنت نيز احاديث و روايتهاى بشمارى در مورد فضيلت و اهميت
نماز جماعت به چشم مىخورد. در كتابصحيح
بخارى حديثى از پيامبر (صلى
الله عليه و آله و سلم) نقل شده كه مىفرمايد:
سبعة يظلهم الله فى ظله يوم لاظل الا ظله: الامام العادل، و شاب نشا فى عبادة ربه و
رجل قلبه معلق فى المساجد و رجلان تحابا فى الله اجتمعا عليه و تفرقا عليه و رجل
طلبته ذات منصب و جمال فقال انى اخاف الله و رجل تصدق اخفى حتى لا تعلم شماله ما
تنفق يمينه و رجل ذكر الله خاليا ففاضت عيناه
(11).
خداوند هفت نفر را در روز قيامت و در شرايط بسيار سخت مورد لطف قرار مىدهد:
1- امام عادل
2- جوانى كه سرگرم عبادت خداوند باشد.
3- فردى كه به مساجد دل بسته و به اين مكان شريف علاقه داشته باشد.
4- دو نفرى كه به خاطر خداوند دوستى كنند يا از هم جدا شود.
5- فردى كه چون انسان قدرتمند و صاحب مال و منال و يا زن زيبايى به سراغ او مىرود
و دست رد به سينه آنها زند و در پاسخ بگويد من از خداوند مى ترسم.
6- كسى كه به صورت پنهانى در راه خداوند صدقه مىدهد به گونه اى كه دست راست او
متوجه نمىشود كه با دست چپ صدقه داده است.
7- مردى كه در هر حال به ياد خدا چشمانش پر از اشك مىشود.
جابر بن عبد الله مىگويد: ما تصميم گرفتيم خانه هايمان را به نزديك مسجد منتقل
كنيم، ولى وقتى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) اين خبر را شنيدند ما را از
اين كار نهى كردند و فرمودند:
ان لكم بكل خطوه درجة
هر گاه از خانه هايتان به قصد حضور در نماز جماعت خارج مىشويد خداوند براى هر گام
يك درجه و امتياز به شما عطا مىكند
(12).
و در موفقيت ديگرى فرمودند:
دياركم تكتب آثاركم .
سرزمين شما حركات و سكناتتان را ثبت و ضبط مىكند
(13).
احاديث و روايتهاى فوق گوشهاى از توصيهها و سفارشهاى پيامبر اكرم (صلى الله عليه
و آله و سلم) و ائمه معصومين (عليه السلام) براى حضور و اهتمام مسلمانان به نماز
جماعت است .
اگر مسلمانان حرمت دين خدا را رعايت مىكردند و همه برنامههاى تربيتى اين را به
مرحله اجرا مىگذاشتند؛ جامعه در بحران هويت و سر در گمى معنوى و مادى بسر نمىبرد.
آنچه باعث تاسف است اين است كه مسلمانان برنامههاى تعيين شده را به صورت دقيق و
كامل اجرا نمىكنند و به همين دليل نتيجه بايسته عايد آنان نمىشود، و بهانه به دست
بيمار دلان مىدهند تا در باب كاستيهاى اسلام داد سخن دهند! مانند بيمارى كه به نزد
پزشك مىرود و نسخه را دريافت مىكند ولى داروها را به صورت كامل استفاده نمىكند.
آيا اگر بيمارى داروهاى خود را به طور ناقص مصرف كرد و نتيجهاى عايد او نشد
مىتواند پزشك را محكوم كند؟
قرآن مجيد از افرادى كه فقط به برخى از احكام و دستورهاى الهى ايمان مىآورند و عمل
مىكنند و برخى ديگر را رها مىكنند انتقاد مىكند و آنان را مومن نمىدارند.
يقولون نومن ببعض و نكفر ببعض...
(14).
مىگويند به برخى. پيامبران و دستورهاى آنان ايمان داريم، ولى نسبت به برخى
بىاعتقاد بىاعتقاديم.
اولئك هم الكافرون حقا...
(15).
آنها در حقيقت كافرند.
با عنايت به انتقاد الهى اگر مىخواهيم در پرتو ايمان و عمل به احكام الهى به سعادت
و كمال دنيوى و اخروى برسيم بايد بكوشيم احكام و دستور العملهاى اسلام را بخوبى
فراگيريم و براى عمل به آن همه توان خود را به كار گيريم و از تجزيه و تفكيك در
نسخه الهى پرهيز كنيم.
در اين بخش از نوشتار براى كامل شدن بحثهاى گذشته به صورت اجمال و گذرا احكام نماز
جماعت بيان مىشود. طبيعتا تفصيل اين احكام در رسالههاى عمليه و كتابهاى تفصيلى
آمده است.
احكام نماز جماعت
(16)
اهميت و جايگاه ويژه نماز جماعت، فقها و عالمان دين را وا داشته است كه بخش عمدهاى
از كتابهاى فقهى خود را به احكام نماز جماعت اختصاص دهند، چون با اين و دل اصلى
خودش اجرا نشود اثر مطلوب را نخواهد داشت و بيان احكام در اين برنامه تربيتى همانند
آيين نامه اجرايى و دستور العملهايى است كه براى بهره ورى بهينه و كار آمد كردن يك
مجموعه تنظيم مىشود و چون دفترچه راهنمايى است كه همراه با ابزارهاى صوتى و تصويرى
ارائه مىشود.
الف سفارشهاى ويژه
1- شركت در نماز جماعت براى همه مسلمانان مستحب است، بويژه براى همسايگان مسجد
(17).
2- مستحب است انسان صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند.
3- نماز جماعت، حتى اگر اول وقت خوانده نشود، از نماز فراداى اول وقت بهتر است.
4- نماز جماعتى كه مختصر خوانده مىشود، از نماز فرادايى كه آن را طول بدهند بهتر
است
(18).
5- سزاوار نيست انسان بدون عذر، نماز جماعت را ترك كند.
6- حاضر نشدن در نماز جماعت از روى بىاعتنايى جايز نيست
(19).
ب شرايط نماز جماعت
هنگام برپايى نماز جماعت، بايد شرايط زير، مراعات شود:
1- ماموم از امام، جلوتر نايستد و احتياط واجب آن است كه كمى عقبتر بايستد.
2- جايگاه امام جماعت از جايگاه مامومان بالاتر نباشد.
3- فاصله امام و ماموم و فاصله صفها، زياد نباشد.
4- بين امام و ماموم و همچنين بين صفها مانعى چون ديوار يا پرده نباشد، ولى نصب
پرده بين صفها مردها و زنها اشكال ندارد
(20).
5- امام جماعت بايد بالغ و عادل باشد و نماز را به طور صحيح بخواند
(21).
ج پيوستن به نماز جماعت (اقتدا)
در هر ركعت، تنها در بين قرائت و در ركوع مىتوان به امام اقتدا كرد، پس اگر كسى به
ركوع امام جماعت نرسد، بايد در ركعت بعد اقتدا كند و اگر تنها به ركوع امام جماعت
هم برسد، يك ركعت به حساب مىآيد.
حالتهاى مختلف براى پيوستن به نماز جماعت
ركعت اول:
1- در بين قرائت - ماموم حمد و سوره را نمىخواند و بقيه اعمال را با امام جماعت
بجا مىآورد.
2- در ركوع - ركوع و بقيه اعمال را با امام جماعت بجا مىآورد
(22).
ركعت دوم:
1- در بين قرائت - ماموم حمد و سوره را نمىخواند و با امام، قنوت و ركوع و سجود را
بجا مىآورد و آنگاه كه امام جماعت تشهد مىخواند، بنا بر احتياط واجب بايد به صورت
نيم خيز، بنشيند و اگر نماز دو ركعتى است يك ركعت ديگر بتنهايى بخواند و نماز را
تمام كند و اگر سه يا چهار ركعتى است، در ركعت دوم كه امام جماعت در ركعت سوم است،
حمد و سوره بخواند (هر چند امام جماعت تسبيحات بخواند) و آنگاه كه امام جماعت ركعت
سوم را تمام كرد، و براى ركعت چهارم بر مىخيزد، ماموم بايد پس از دو سجده، تشهد
بخواند، و برخيزد و قرائت ركعت دوم را بجا آورد و در ركعت آخر نماز كه امام جماعت
با تشهد و سلام، نماز را به پايان مىبرد يك ركعت ديگر بخواند
(23).
2- در ركوع - ركوع را با امام جماعت بجا مىآورد و بقيه نماز را همان گونه كه گفته
شد، انجام مىدهد.
ركعت سوم:
1- در بين قرائت - چنانچه مىداند كه اگر اقتدا كند براى خواندن حمد و سوره و يا
حمد تنها وقت دارد، مىتواند اقتدا كند و بايد حمد و سوره يا حمد را بخواند، و اگر
مىداند فرصت ندارد، بنا بر احتياط واجب بايد صبر كند تا امام جماعت به ركوع رود،
سپس به او اقتدا كند.
2- در ركوع - چنانچه در ركوع اقتدا كند، ركوع را با امام بجا مىآورد و حمد و سوره
براى آن ركعت ساقط است، و بقيه نماز را همانگونه كه قبلا بيان شد بجا مىآورد
(24).
ركعت چهارم:
1- در بين قرائت - حكم اقتدا در ركعت سوم را دارد، و آنگاه كه امام جماعت در ركعت
آخر نماز براى تشهد و سلام مىنشيند، ماموم مىتواند برخيزد و نمازش را بتنهايى
ادامه دهد و يا مىتواند، به طور نيم خيز بنشيند تا تشهد و سلام امام جماعت تمام
شود و سپس برخيزد.
2- در ركوع - ركوع و سجدهها را با امام بجا مىآورد، (اكنون ركعت چهارم امام و
ركعت اول ماموم است) و بقيه نماز را همانگونه كه گذشت انجام مىدهد
(25).
د دستور العملها:
1- اگر امام جماعت يكى از نمازهاى يوميه را مىخواند، هر كدام از نمازهاى يوميه را
مىتوان به او اقتدا كرد، بنابراين اگر امام، نماز عصر را مىخواند، ماموم
مىتواند، نماز ظهر را به او اقتدا كند، و يا اگر ماموم پس از آنكه نماز ظهر را
خواند، جماعت بر پا شود مىتواند، نماز عصر را به ظهر او اقتدا كند
(26).
2- ماموم مىتواند نماز قضاى خود را به نماز اداى امام، اقتدا كند، هر چند قضاى
ديگر نمازهاى يوميه باشد، مثلا امام جماعت نماز ظهر و او قضاى نماز صبح را مىخواند
(27).
3- نماز جماعت، حداقل با دو نفر برپا مىشود، يك نفر امام و يك نفر هم ماموم، مگر
در نماز جمعه و عيد فطر و قربان
(28).
4- نمازهاى مستحبى را نمىتوان به جماعت خواند، مگر نماز طلب باران.
ه وظيفه ماموم در نماز جماعت
1- ماموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد، بلكه احتياط واجب آن است كه
تا تكبير امام تمام نشده است، تكبير نگويد
(29).
2- ماموم، بايد غير از حمد و سوره، همه خواندنيهاى نماز را خودش بخواند، ولى اگر
ركعت اول يا دوم او، ركعت سوم يا چهارم امام باشد، بايد حمد و سوره را هم بخواند
(30).
و چگونگى پيروى ماموم ،از امام جماعت
الف- در خواندنيها، مانند: حمد، سوره، ذكر و تشهد، جلو افتادن از امام يا عقب
افتادن از او اشكال ندارد، مگر در تكبيره الاحرام.
ب- در اعمال، مانند: ركوع، سر برداشتن از ركوع و سجده پيش افتادن جايز نيست، يعنى
نبايد پيش از امام به ركوع برود و يا از ركوع برخيزد، يا به سجده برود، ولى عقب
افتادنها اگر زياد نباشد اشكال ندارد
(31).
مسأله:
هنگامى كه امام جماعت در ركوع است و ماموم به او اقتدا مىكند، يكى از اين حالتها
پيش مىآيد:
پيش از تمام شدن ذكر ركوع امام جماعت، به ركوع مىرسد - نمازش به جماعت صحيح است.
هنگامى به حد ركوع مىرسد كه ذكر ركوع امام جماعت تمام شده ولى هنوز، امام در ركوع
است - نمازش به جماعت صحيح است.
به ركوع مىرود ولى به ركوع امام هم نمىرسد - نمازش به طور فرادا صحيح است و بايد
آن را تمام كند.
اگر ماموم، سهوا پيش از امام:
1- به ركوع رود - واجب است برخيزد و با امام جماعت به ركوع برود.
2- از ركوع برخيزد - بايد به ركوع برگردد و با امام سر از ركوع بردارد، و در اين
صورت زياد شدن ركوع كه ركن است، نماز را باطل نمىكند.
3- به سجده رود - واجب است، سر از سجده بردارد و با امام به سجده رود.
4- سر از سجده بردارد - بايد به سجده برگردد
(32).
اگر جاى ماموم بلندتر از امام باشد، در صورتى كه بلندى آن به مقدار متعارف زمان
قديم باشد، اشكال ندارد مثل آنكه امام در صحن مسجد و ماموم در پشت بام به نماز
بايستد ولى اگر مثل ساختمانهاى چند طبقه فعلى باشد، جماعت اشكال دارد
(33).
برخى از مستحبات و مكروهات نماز جماعت
1- مستحب است امام در وسط عرض صف بايستد و اهل علم و كمال و تقوا در صف اول
بايستند.
2- مستحب است صفهاى جماعت منظم باشد و بين كسانى كه در يك صف ايستادهاند فاصله
نباشد.
3- اگر در صفهاى جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد.
4- مكروه است ماموم ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود
(34).