(1) - سوره
اعراف ، آيه 199 .
(2) - تحف
العقول ( با ترجمه ) باب " مواعظ النبی و حكمه " ص 8 [ ترجمه : سه چيز از اخلاق
بزرگوارانه است : به آنكه با تو قطع رابطه كرده است بپيوندی ، و به آنكه تو را
محروم داشته است ببخشی ، و كسی را كه به تو ظلم كرده است عفو نمايی ]
(3) - سوره
الرحمن ، آيه 60 [ ترجمه : آيا جزای نيكی غير از نيكی است ؟]
(4) - يعنی
شال سرش را
(5) - اصول
كافی ، ج 3 ، باب 258 ، ص 239 ، حديث 5 ، و سفينه البحار ، ج 2 ص 723 .
(6) -
سفينه البحارج 1 ، ص 411 و محجه البيضاءج 4 ص 121 ، علم اليقين ص 439 .
(7) - [
ترجمه : و به من اخلاق بلند مرتبه را عطا كن ]
(8) - سوره
فرقان ، آيه 63 [ ترجمه : و هرگاه كه مردم نادان به آنها خطاب كنند ، با سلامت نفس
( و زبان خوش ) جواب دهند ]
(9) -
ديوان منسوب به اميرالمؤمنين علی عليه السلام ص 11 .
(10) - اين
كه میگويم با هيبت و جلال ، نه علی القاعده میگويم ، بلكه تاريخ اين جورمیگويد
در زمان معاويه يك كسی میخواست بيايد به شام ، معاويه كه میخواست به او بگويد اگر
در مدينه حسين بن علی را ديدی با او چه جور برخورد داشته باش ، گفت اگر رفتی در
مسجد پيغمبر ، ديدی مردی در نهايت جلالت و ابهت نشسته و به فلان شكل هم نشسته ،
افرادی دور او را گرفته اند و چنان هيبتش انها را گرفته است كه محسوس و محرز است ،
واين علامت و اين علامت ، او حسين بن علی است
(11) -
اكنون سی سال است كه معاويه در شام عليه علی عليه السلام تبليغ كرده و چه تبليغهای
دروغی ! يعنی به عنوان بزرگترين دشمن اسلام ، كه اساسا مردم شام به علی به صورت يك
آدمی كه بويی از اسلام نبرده است نگاه میكردند . يك وقتی يك شامی با يك كوفی در
يك قهوه خانه بين راه به اصطلاح امروز سر يك مسئله نماز مباحثه میكردند كوفی
خواست بگويد كه حرف من درست است ، گفت آخر من علی را ديدم اين جور نماز میخواند
شامی گفت : مگر علی نماز هم میخواند ؟ ! اين بدبختها ، اين شاميها تا اين حد اغفال
و گمراه شده بودند
(12) -
منتهی الامال ، ج 1 ، ص 209 .
(13) -
سوره نور ، آيه 19 .
(14) -
سوره نساء ، آيه 148 [ ترجمه : خداوند دوست نمیدارد كه كسی به عيب مردم صدا بلند
كند مگر اينكه ستمی به او رسيده باشد ] .
(15) -
سوره اعراف ، آيه 199 .
(16) -
نهج البلاغه فيض ، نامه 3 ، ص 921 با اين عبارت فاحبب لغيرك ما تحب لنفسك و اكره
له ما تكره لها .
(17) -
غرر و درر آمدی ، ص 768 ، فصل 80 حديث 151 .
(18) -
" اپانيشادها " مجموعه كتب مذهبی هندويی در قديم و از چند هزار سال پيش است و جز
كتابهای مهم دنيا به شمار میرود استاد بزرگوار ما علامه طباطبايی سلمه الله تعالی
چند سال پيش كه اين كتاب را مطالعه كرده بودند ، خيلی اعجاب داشتند ، میگفتند
معانی فوق العاده عميقی در اين كتاب وجود دارد . الان هم دنيای اروپا برای اين
كتاب اهميت فراوانی قائل است .
(19) -
لهوف ( با ترجمه ) ، ص 119 نفس المهموم ، ص 187.
(20) -
نهج البلاغه فيض ، خطبه 51 ، ص 138 [ ترجمه : زندگی در مرگ شماست در حالی كه
پيروز باشيد ] .
(21) -
افتادگی از نوار است .
(22) -
سوره نور ، آيه 2 .
(23) -
سوره شمس ، آيه 1 الی 8 .
(24) -
سوره مائده ، آيه . 2
(25) - [
در جلد پنجم " الميزان " صفحه 190 آمده است كه وابصه گفت : پيغمبر سه انگشت خود را
جمع كرد و . . . ]
(26) -
محجة البيضاء ، ج 1 ص 58 .
(27) -
سوره انبياء ، آيه . 73
(28) -
بحار الانوار ، ج 45 ، ص 115 ، باب 39 .
(29) -
لهوف ( با ترجمه ) ص . 160
(30) -
بحار الانوار ، ج 45 ، باب 39 ، ص 117 .
(31) -
(32) -
سوره شمس ، آيه 7 و 8 .
(33) -
مثنوی مولوی ، صفحه 345 سطر 18 .
(34) -
يعنی امر وجدانی .
(35) -
[ افتادگی از نوار است ] .
(36) -
پاسكال يكی از نوابغ رياضی اروپاست و میگويند فوق العاده نابغه بوده است .
(37) -
[ افتادگی از نوار است ] .
(38) -
سوره آل عمران ، آيه 134 [ فرو برندگان خشم و عفو كنندگان مردم ( آيه در مقام
توصيف متقين است ) ] .
(39) -
" گبر " يعنی مجوس و " ترسا " يعنی مسيحی .
(40) -
سفينة البحار ، ج 2 ، ص 510 ، نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 174 ص 567 [ ايمان
بنده استوار نمیشود مگر اينكه قلبش استوار گردد ، و قلبش استوار نمیشود مگر اينكه
زبانش استوار گردد ] .
(41) -
سوره نحل ، آيه 90 .
(42) -
[ مانند به حركت در آوردن معشوق عاشق را ، و به حركت در آوردن علت معلول را ] .
(43) -
سوره اسراء ، آيات 107 و 109 .
(44) -
سوره مائده ، آيه 83 [ ترجمه : و چون آياتی را كه به پيامبر فرستاده شده است
بشنوند ، میبينی كه اشك از ديدگانشان جاری میشود زيرا حقانيت آن را شناختهاند ]
.
(45) -
[ ترجمه : نويسندگی شروع شد به عبدالحميد ، و خاتمه يافت به ابن العميد ] .
(46) -
مروج الذهب ، ج 2 ، ص 419 .
(47) -
سوره توبه ، آيه 128.
(48) -
سوره توبه ، آيه 128 .
(49) -
سوره نحل ، آيه . 90 [ ترجمه : همانا خدا فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و
عطاء خويشاوندان امر میكند و از كارهای زشت و منكر و ظلم نهی میكند و به شما از
روی مهربانی پند میدهد باشد كه موعظه خدا را به ياد آوريد ] .
(50) -
منتهی الامال ، ج 1 ، ص 113 .
(51) -
سوره يوسف ، آيه . 31 [ ترجمه : چون زنان مصری يوسف را ديدند او را بزرگ يافتند و
دستهايشان را ( بجای ترنج ) بريدند و گفتند تبارك الله كه اين پسر نه آدمی است
بلكه فرشته بزرگ حسن و زيبائی است ] .
(52) -
مستدرك 217 / 2 ، لؤلؤ و مرجان ، ص 38 ، بحارج 43 ، ص 272 ، با تعابير مختلف.
(53) -
سوره ذاريات ، آيه 56.
(54) -
افتادگی از نوار است .
(55) -
مفاتيح الجنان ، دعای سحر .
(56) -
سوره حديد ، آيه 1 .
(57) -
سوره حشر ، آيه 1.
(58) -
سوره حشر ، آيه 24 .
(59) -
سوره تغابن ، آيه 1 .
(60) -
سوره اسراء ، آيه 44 .
(61) -
يعنی شما انسانهاييد كه منكوس هستيد ، از اين طرفيد نه رو به آن طرف .
(62) -
مثنوی مولوی ، ج 3 ، ص 218 .
(63) -
سوره شمس ، آيه 8 .
(64) -
سوره انبياء آيه 73 .
(65) -
سوره شمس ، آيه 8 .
(66) -
سوره نحل ، آيه 68 .
(67) -
سوره فصلت ، آيه 12 .
(68) -
سوره انعام ، آيه 162 [ ترجمه : همانا نماز و طاعت و كليه اعمال من و حيات و ممات
من همه برای خداست كه پروردگار جهانهاست ] .
(69) -
نهج البلاغه فيض الاسلام ، باب حكم ، حديث 229 ، ص 1192.
(70) -
بحار الانوار ، ج 41 ، باب 101 ، ص 14 ( به جای " نارك " و " جنتك » " به ترتيب "
عقابك " و " ثوابك » " آمده است ) از علی عليه السلام .
(71) -
سوره منافقون ، آيه 8 .
(72) -
سوره نازعات ، آيه 40 و 41 .
(73) -
سوره نازعات ، آيات 37 تا 39 [ ترجمه : پس آن كس كه طغيان كرد و زندگی دنيا را
برگزيد ، دوزخ جايگاه اوست ] .
(74) -
سوره جاثيه ، آيه 23 .
(75) -
سوره يوسف ، آيه 53 .
(76) -
سوره حشر ، آيه 19 .
(77) -
سوره زمر ، آيه 15 .
(78) -
نهج البلاغه فيض ، خطبه 175 ، ص 566 به اين صورت : . . .
(79) -
نهج البلاغه فيض ، كتاب 31 ، قسمت 46 ، صفحه 929 .
(80) -
بحار الانوار ، ج 75 ، ص 135 ، باب 21 .
(81) -
فی رحاب ائمة اهل البيت ، ج 4 ، ص 76 .
(82) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 441 ، ص 1293 .
(83) -
[ تنظيم شده اين سخنرانی در اواخر كتاب آمده است ] .
(84) -
سوره منافقون ، آيه 7 .
(85) -
نهج الفصاحة ، حديث 325 ، ص 64 .
(86) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 390 ، ص 1273 .
(87) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 390 ، ص 1273 .
(88) -
نهج البلاغه فيض ، خطبه 51 ، ص 138 .
(89) - تحف
العقول ( با ترجمه ) ص 201 ، حديث 21 .
(90) - نهج
البلاغه فيض ، حكمت 398 ، ص 1277 .
(91) -
مفاتيح الجنان ، دعای ابوحمزه ثمالی.
(92) -
سفينة البحار.
(93) -
انساب الاشراف ، 188 / 3 [ ترجمه : نه ، به خدا قسم مانند يك انسان ذليل با آنها
بيعت نمیكنم و نيز مانند يك برده فرار نمیكنم ] .
(94) -نهج
البلاغه فيض ، حكمت 453 ص 1297 .
(95) -
تحف العقول ، ص 316 .
(96) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 44 ، ص 1110.
(97) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 297 ، ص 1232 .
(98) -
نهج البلاغه فيض ، نامه 31 قسمت 45 ، ص 929 .
(99) -
انساب الاشراف ، 171 / 3 .
(100) -
ابن عساكر / 164 ، مقتل خوارزمی 223 / 1 ، مناقب 72 / 4
(101) -
مقتل خوارزمی ، ج 2 ص 33 - لهوف ( با ترجمه ) با اندك اختلافی ، ص 120 .
(102) -
مقتل خوارزمی ، ج 2 ص 33 - لهوف ( با ترجمه ) با اندك اختلافی ، ص 120 .
(103) -
سوره ذاريات ، آيات 20 و 21 .
(104) -
غرر الحكم و در الكلم ، فصل دوم ، ص 124 ، حديث 202 .
(105) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 441 ، ص 1293 .
(106) -
تحف العقول با ترجمه ، ص 512 ، حديث 14 .
(107) -
فلاسفه بحثی دارند درباب " ماده و صورت " كه میگويند حقيقت هر موجودی ، همان
فعليت اخير آن موجود است و غير از آن هر چه هست جزء حقيقتش نيست و در فعليتش دخالت
ندارد بحثی فلسفی است و فعلا آن را طرح نمیكنم .
(108) -
سوره زمر ، آيه 15 [ ترجمه : بگو زيان كردگان كسانی هستند كه خودشان را باختهاند
] .
(109) -
سوره حشر ، آيه 19 .
(110) -
(111) -
يعنی بايستی .
(112) -
افتادگی از نوار است .
(113) -
مثنوی ، ص 345 ، س 18 .
(114) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 121 ، ص 1145 .
(115) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 121 ، ص 1145 .
(116) -
كه " خود " ت او هستی .
(117) -
سوره حشر ، آيه 19 .
(118) -
بقيه شعر : "
و ليس لها فی الخلق كلهم ثمن" فی رحاب ائمة اهل البيت ، ج 4 ، ص 76
.
(119) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 441 ، ص 1293 .
(120) -
اصول كافی ، ج 3 ، ص 426 ، حديث 17 .
(121) -
سوره شمس ، آيه 7 و 8 .
(122) -
مثنوی مولوی ، ج 1 ، ص 18 ، سطر 16 .
(123) -
سوره حجر ، آيه 29 [ ترجمه : از روح خود در آن دميدم ] .
(124) -
بحار الانوار ، ج 44 ، ص 381 .
(125) -
مناقب ابن شهر آشوب ، ج 4 ، ص 110 .
(126) -
لهوف ( با ترجمه ) ص 117 .
(127) -
سفينة البحار.
(128) -
سوره الذاريات ، آيات 20 و 21 .
(129) -
غرر الحكم و در رالكلم ، فصل 77 حديث 301 با عبارت : من عرف نفسه فقد عرف ربه » .
(130) -
تحف العقول ( با ترجمه ) ص 316 .
(131) -
سوره آل عمران ، آيه 190 [ ترجمه : همانا در آفرينش آسمانها و زمين و رفت و آمد شب
و روز نشانه هايی است برای صاحبان عقل ] .
(132) -
سوره ذاريات ، آيات 20 و 21 .
(133) -
سوره فصلت آيه 53 [ ترجمه : ما نشانه های خود را در جهان و در نفسهايشان به آنها
مینمايانيم تا بر آنان روشن گردد كه او حق است ] .
(134) -
سوره نحل ، آيه 68
(135) -
سوره نمل ، آيه 18 .
(136) -
سوره نحل ، آيه 68 .
(137) -
نهج البلاغه فيض ، حكمت 409 ، ص 1285 .
(138) -
سوره يونس ، آيه . 26 [ ترجمه : مردم نيكوكار به نيكوترين پاداش عمل خود و زيادت
لطف خدا نايل شوند ] .
(139) -
سوره نبأ ، آيه 18 .
(140) -
نفس المهوم ، ص 36 به نقل از امالی صدوق ، ص 79 مجلس 27 با عبارت فلوان رجلا تولی
حجرا لحشره الله معه يوم القيامة » .
(141) -
بحار الانوار ، ج 45 ، ص 115 ( باب 39 ) .
(142) -
سوره رعد ، آيه 17 .
(143) -
سود به معنی اعم نه فقط سود مادی .
(144) -
سوره رعد ، آيه 17 .
(145) -
نهج الفصاحة ، حديث 2195 ، ص 464 با عبارت: الحكمة ضالة المؤمن فحيث وجدها فهو
احق بها » .
(146) -
نهج البلاغه فيض الاسلام ، ص 1122 ، حديث 77 .
(147) -
مثنوی ، ص 86 ، سطر 6 .
(148) -
بحار الانوار ، ج 46 ، باب 19 ، ص 335 با عبارت شرقا و غربا فلا تجدان علما صحيحا
الا شيئا خرج من عندنا » .
(149) -
سوره قصص ، آيه 80 .
(150) -
سوره روم ، آيه 56 .
(151) -
ديوان اشعار اميرالمؤمنين ، ص 15 در عبارت استاد " متنعمين بصحبة " آمده است .
(152) -
الجنة العاصمة ، ص . 358 .
(153) -
بيت الاحزان ، ص 155 .
(154) -
نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 193 ، ص 651 .
(155) -
سوره آل عمران ، آيه 154 .
(156) -
سوره ابراهيم ، آيات 24 تا . 27 .
(157) -
سوره نساء ، آيه . 28 [ ترجمه : انسان ، ضعيف آفريده شده است ] .
(158) -
سوره بقره ، آيات 204 و . 205 2 ) سوره نساء ، آيه . 135 .
(159) -
سوره مائده ، آيه . 8 .
(160) -
سوره نساء ، آيه . 148 [ ترجمه : خدا دوست نمیدارد كه كسی با گفتار زشت به عيب
مردم صدا بلند كند مگر اينكه ظلمی به او رسيده باشد ] .
(161) -
" بلاشرط " را مخصوصا قيد میكند .
(162) -
سوره شمس ، آيات 7 و . 8 [ قسم به نفس و آن كه او را معتدل ساخت و به او شر و
خيرش را الهام كرد ] .
(163) -
سوره مائده ، آيه . 2 [ در نيكوكاری و تقوا با يكديگر همكاری كنيد و در گناه و ستم
همكاری نكنيد ] .
(164) -
[ حق هر صاحب حقی داده شود ] .
(165) -
سوره نبأ ، آيه . 18 [ آن روزی كه در صور بدمند و گروه گروه به محشر در آييد ] .
(166) -
سوره مائده ، آيه . 6 [ آنان را به بوزينه و خوك مسخ نمود ] .
(167) -
[ در اينجا نوار افتادگی دارد چند دقيقه از ابتدای جلسه بعد كه در همين موضوع بوده
است در دست بود كه عينا ذكر میشود : ] اين فلسفه ، مفهوم اصالت وجود را میدهد
اگزيستانسياليزم يعنی مكتب طرفدار اصالت وجود ، البته در انسان . اين " اصالت وجود
" كه در اينجا گفته میشود با اصالت وجودی كه ما در فلسفه خودمان میگوئيم دوتاست
. آن يك مطلب است ، اين مطلب ديگری است آن در كل جهان است ، اين اختصاص به انسان
دارد و به علاوه در خود انسان هم باز اين يك مفهوم خاصی است كه ما از اين مفهوم
خاص به اصالت وجود تعبير نمیكنيم ، نام ديگر رويش میگذاريم اين " اصالت وجود " كه
سارتر میگويد ، در مقابل اصالت ماهيتی كه انكار میكنند اين است كه میگويند هر
موجودی غيراز انسان از جماد و نبات و حيوان ماهيت و ذاتش برهستيش [ تقدم دارد ] .
(168) -
[ مردم را بياموزانيد و همين كافی است ].
(169) -
[ مكتب اخلاقی راسل را استاد شهيد در يك سخنرانی ديگر ( انتهای بحث اخلاق
كمونيستی ) بيان كرده اند نظر به اينكه آن بيان نيز نكات بديعی دارد ، عينا در
پايان كتاب آورده شده است ] .
(170) -
نهج البلاغه ، حكمت 49.