جايگاه مساجد در فرهنگ اسلامى

حجة الاسلام و المسلمين على رضايى

- ۶ -


اهل مسجد  
آنچه ذكر شد، نكاتى بود عمدتا درباره مسجد و ارزش آن ، مطالبى بود راجع به حرمت و قداست مسجد و بقاى آثار آن و اشاره اى بود به سند جاودانگى عبادت برگزار شده در محيط مسجد، چنانكه در ضمن نقل برخى اخبار ياد آورد شديم ، بيانات در آن گونه روايات ، تمثيلى است ، از قبيل تشبيه معقول به محسوس كه به قصد مجسم ساختن جنبه هاى معنوى و روحانى مسجد عنوان شده اند؛ اين نوع تعبيرات كنايى و جمله هاى تمثيلى ، در مجاورت و گفتگوهاى عادى مردم هر كشور و در عرف و عادت هر قوم ، و زبان و لغت هر ملتى متعارف و شناخته است .
آيا يك سنگ نفيس و گرانقدر با يك در با ارزش و آيا طلا و نقره در تمثيلات عادى ما، مورد مقايسه و سنجش قرار نمى گيرد و گاهى امور معنوى به آنها تشبيه نمى شوند تازه ، آن همه تعبيرات كه در احاديث مزبور آمده درباره بنا و ساختمان مسجد وارد است ؛ اما راجع به اهل مسجد و افرادى مسجدى ، نكته باريك تر و مهم تر است .
حضور در مساجد و اداى فرايض دينى و نمازهاى پنجگانه در آن جا، به قدرى بزرگ و با ارزش است كه در مقام بيان عظمت آن ، باز در قالب مثال و تمثيل فرموده اند:
ما من يوم الا ينادى فى المقابر: من تغبطون ؟ فيقولون اهل المساجد، يصلون و لانقدر و يصومون و لانقدر . (290)
فرشته اى هر روز در ميان قبرها ندا سر مى دهند و مى پرسند: شما اهل گورستان كه دستتان از دنيا كوتاه شده است ، به حال چه كسانى غبطه مى خوريد و وضع كدام گروه را آرزو داريد؟ آنان در پاسخ گويند: به حال مسجديان غبطه مى خوريم و وضع ايشان را آرزومنديم كه نماز مى خوانند و ما نمى توانيم ، و روزه مى گيرند و ما نمى توانيم و به كلى دستمان كوتاه شده است .
آرى ، اهل مساجد و پويندگان راستين راه مستقيم توحيد، چنان مقام ارجمندى دارند كه مردم در آخرت به حال ايشان غبطه مى خورند و داشتن وضع ايشان را آرزو مى كنند، زيرا با چشم بصيرتى كه پيدا كرده اند با از ميان رفتن حجاب و مانع مادى ، آثار و عبادت و بندگى و خلوص و پاكى را عيان مى بينند و حسرت مى خورند كه چرا كه در دنيا، بيش از آنچه انجام دادند، سعى و كوشش نكردند و از آن اعمال با ارزش بهره كافى نبردند و توشه افزونتر نيندوختند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و اوصياى معصوم عليه السلام براى تشويق و ترغيب مردم به آن همه ثواب و كمال در سخنان و رهنمودهاى خود از هر شيوه معقول بهره جسته اند.
روزى رسول گرامى صلى الله عليه و آله ، از جبرئيل عليه السلام سؤ ال فرمودند:
كدام بقعه و مكان ، بهترين است ؟.
جبرئيل پاسخ داد:
مساجد بهترين بقعه ها و اماكن است .
بعد رسول الله صلى الله عليه و آله پرسيدند:
در ميان مسجديان چه كسانى دوست داشتنى تر و بهتر هستند؟.
جبرئيل گفت :
آنان كه زودتر از همه وارد مسجد مى شوند و ديرتر از همه بيرون مى روند. (291)
بناى مسجد  
اولياى دين ، براى آنكه مؤ منان و مردمان متدين ، تقويت روحى و روانى شوند و رنج و كار و كار و زحمت را در اين زمينه ها بر خود هموار كنند، و عده هاى راست و نويدهاى مسرت بخش مطرح ساخته اند از جمله :
من بنى الله مسجدا و لو كمفحص قطاة بنى الله له بيتا فى الجنة . (292)
هر كس براى رضاى خدا و تقرب به او مسجدى بسازد هر چند به كوچكى لانه مرغ قطا (سنگخوار)، خداوند برايش خانه اى در بهشت بنا فرمايد.
ناگفته پيداست كه حديث مزبور حديثى كاملا بلاغى و برانگيزاننده است و از شيوه مبالغه بهره گرفته است وگرنه مسجدى به وسعت و محدوديت لانه پرنده هاى كوچك چگونه مى تواند مورد استفاده باشد. و لذا اين تعبيرات كنايى و اين گونه وعده ثواب و پاداش در خصوص بناى مسجد آنجا كه ضرورت بيشترى احساس مى شود، شدت و تاءكيد زيادترى پيدا مى كند. هاشم خلال مى گويد: همراه ابو صباح كنانى به حضور امام ششم ابو عبدالله جعفر بن محمد صادق عليه السلام رسيديم ، درباره مساجدى كه برخى زائران و حاجيان خانه خدا در راه مكه ساخته اند صحبت شد، امام فرمود: به به ! آنها بهترين مساجدند. (293)
آيا علت بهتر بودن آن مساجد اين نيست كه مسافران و زائران كعبه در مسير مسجد، نياز مبرم پيدا مى كنند؟ ناگفته معلوم است كه وجود يك مسجد ميان دو شهر و دو آبادى براى مردم مسلمان و اشخاص متدين بيشتر مورد نياز است تا در داخل شهر و روستا، به هر حال ، ملاك بهتر بودن مسجدى در قياس با مسجد ديگر احتمالا نياز و احتياج شديد به آن است .
قصد قربت  
به استناد حديث معروف نزد فريقين ، نيت و قصد، اصل و پايه هر كارى است :
انما الاعمال بالنيات . (294)
براستى كه اعمال و كارها بستگى كامل به نوع نيت و قصد دارند.
و لكل امرء مانوى . (295)
براى هر انسان آن مى ماند كه قصد كرده است .
بنابراين بايد ديد كه نيت و قصد پايه گذار مسجد چه بوده است ، آنچه موجب استحقاق آن همه اجر و ثواب و سبب دريافت آن همه پاداش ‍ مى شود كار و بنايى است كه با نيت پاك براى رضاى خدا انجام مى يابد، نه هر بنايى كه احيانا با نيت ناپاك و مقصد آلوده ساخته شده باشد. در فرهنگ اسلامى ارزش هر عمل منوط به نيت عامل آن است و تنها اعمالى نيكو، پسنديده و پر ارزش تلقى مى شود كه به قصد رضاى خالق و خدمت به مخلوق و دور از ريا كارى و شهرت طلبى باشد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در برخى سخنانش افزون بر ذكر قيد لله با بيان صريح ترى مى فرمايد:
من بنى لله مسجدا الا يريد به رياء و لا تسمعة بنى الله له بيتا فى الجنة . (296)
هر كس مسجدى براى خدا و دور از ريا، تظاهر و خودنمايى بسازد، خداوند خانه اى در بهشت براى او بنا كند.
و در حديثى ديگر با همين مضمون فرموده اند:
من بنى لله مسجدا يبتغى به وجه الله بنى الله له مثله فى الجنة . (297)
و در حديث سوم فرموده اند:
من بنى الله مسجدا صغيرا و كبيرا بنى الله له بيتا فى الجنة . (298)
هر كس براى رضاى خدا مسجدى - كوچك يا بزرگ - بنا كند، خداوند براى او خانه اى در بهشت مى سازد.
لازمه نيت پاك در بناى مسجدى ، در آمد حلال و بالحاظ اين شرط اصلى بسيارى از اعمال افراد مورد سؤ ال قرار مى گيرد، زيرا تنها با پولى مى توان مسجد ساخت كه پاك و حلال و دارايى پاكى باشد، خداوند براى سازنده آن خانه اى در بهشت و از در و ياقوت بنا مى كند.
چنانكه ملاحظه مى كنيد هر چند در برخى احاديث ديگر با كمال صراحت سخن از ريا و تظاهر و مال حرام به ميان آمده و هر گونه ابهام را برطرف مى كند؛ زيرا بناى مسجد به قصد ريا و شهرت و از مال و دارايى حرام ، بلكه مشكوك ، با روح مسجد و پارسايى در تضاد است و اصولا چنان وضعى و آن گونه پولهايى هرگز نبايد در بناى مسجد به كار رود.
اولين مسجد  
اولين پيداست كه اولين ، امرى نسبى است ، چرا كه مقصود، گاهى آغاز آفرينش زمين و ابتداى خلقت انسان در بستر آن است .
گاهى نيز مقصود ظهور اسلام و آغاز شكل گيرى جامعه اسلامى پس از بعثت حضرت محمد صلى الله عليه و آله است .
زركشى مى نويسد نخستين مسجدى كه بر روى زمين بنا شده مسجد الحرام است ، كه آن را مسجد شهر مكه خوانده اند. (299)
اين مطلب ، افزون بر روايات اسلامى در آيه هاى قرآنى به وضوح و روشنى تمام مطرح است ، احيانا در روايات نيز به آيات قرآن استناد شده است :
ان اءول بيت وضع للناس للذى ببكة مباركا و هدى للعالمين . (300)
نخست خانه اى كه براى عبادت خلق بنا شد، همان خانه مكه است كه در آن بركت و هدايت خلايق است .
ابوذر غفارى گويد: از رسول خدا پرسيدم : كدام مسجد، اولين بار ساخته شده است ؟. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: مسجد الحرام . سؤ ال كردم : پس از آن كدام مسجد؟ فرمود: مسجد الاقصى . (301)
بنابراين بدون شك مراد از اوليت در آيه پيشين ، آغاز پيدايى بشر و حضرت آدم بر روى زمين است ، همچنانكه از آيه 108 توبه مشخص ‍ مى شود:
لمسجد اءسس على التقوى من اءول يوم اءحق اءن تقوم فيه .
مقصود، اولين مسجدى است كه پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله در ورود به مدينه و تشكيل نظام اسلامى ، بنا نهادند و خداوند آن را مسجد تقوا نام گذارى فرمود. (302)
نكته شايان ذكر ديگر، دومين مسجد پس از دو ديدگاه مزبور است . در سخن ابوذر خوانديم كه دومين مسجد پس از هبوط آدم و استقرار اولاد او بر روى زمين ، مسجد الاقصى است ، همچنانكه دومين مسجد در جهان اسلام ، همان مسجد نبوى است كه سال 1 ه ق در شهر مدينه به دست پيامبر صلى الله عليه و آله و يارانش ساخته شد و بسيارى از ارزش ها و ارزندگى ها را داراست .
بناى مسجد نبوى  
بناى مسجد النبى در مدينه ، از وقايع عبرت افزاى خواندنى تاريخ است ؛ آورده اند كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله در ميان استقبال گرم و با شكوه اهل يثرب وارد آن شهر شدند و مردم با ابراز خوشحالى و شادى و خوش آمد گويى ، پيشنهاد كردند كه آن حضرت به منزل يكى از يثربيان وارد شوند، لكن پيامبر خدا در پاسخ فرمودند:
مركب را آزاد گذاريد كه او ماءمور است ، كه از قضا شتر در جايگاه كنونى مسجد بر زمين نشست ؛ در كتاب سيرت رسول الله آمده است : سيد پرسيد: اين جايگاه كه اشتر من فرود آمد و بخفت ملك كيست ؟ گفتند: دو يتيم .
بعد از آن ، پيغمبر صلى الله عليه و آله ايشان را بخواند و آن ملك را از ايشان بخريد و مسجد خود آنجا بنا كرد. پس سيد در خانه ابو ايوب بود تا مسجد پرداخته شد...، چون سيد ما بفرمود كه آن مسجد از بهر وى بنا كردند، خود هر روز برفتى و ساعتى در آن كار كردى تا مسلمانان را زيادت رغبت افتادى در عمارت آن ، بعد از آن مهاجرين و انصار در كار ايستادندى و كار همى كردندى و اين رجز همى گفتندى .

لئن قعدنا و النبى يعمل
لذاك منا العمل الضلل
هر گاه بنشينيم و پيامبر صلى الله عليه و آله كار كند، چنين رفتارى از ما عملى انحراف خواهد بود.
و ديگر، اين رجز همى گفتندى ؛
لا عيش الا الاخره
اللهم ارحم الانصار و المهاجره
زندگانى جز زندگانى اخروى نيست ، خدايا بر انصار و مهاجران رحم آور.
سپس رسول خدا، به نثر و نه به نظم ، مهاجران و انصار را دعا فرمود؟ (303)
فلسفه بناى مسجد  
1 - مسجد نقطه مركزى شهر اسلامى است و بقيه نهادها و بناها اعم از محل زندگى و يا جاى كسب و ديگر تلاش هاى عادى ، بر محور مسجد و فرهنگ آن ، بايد شكل بگيرد.
2 - روح و جان مسجد كه همان عبوديت و بندگى خدا و پرستشش تنها ذات احديت است . در ابعاد ديگر حيات مادى و فعاليت هاى روزمره بشرى بايد سارى و جارى باشد وگرنه مثل مسجد ضرار، ضد تقوا و پارسايى بوده است ، هر چند نام مسجد بر خود داشته باشد، داراى ارزش ‍ معنوى نخواهد بود.
3 - اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه ، پيش از هر چيز مسجد ساخت به اين علت بود كه آن حضرت عبوديت و بندگى خدا را در سرلوحه برنامه هر مسلمان قرار دهند، زيرا اگر فرد مسلمان در مرتبه اول ، بنده خدا باشد و نه بنده و تسليم هوا و هوس و مال و منال ، چنين فردى ، انسانى سالم و خدمتكار و مفيد براى خود و ديگران خواهد بود، و الا نه براى خود فردى سودمند، و نه براى ديگران شخصى خدمتگزار خواهد بود.
4 - معناى رسول خدا اين نيست كه با وجود نهادها و مراكز ادارى ، اجتماعى اقتصادى و غيره ، مسجد را محل فعاليت هاى عادى زندگى كنيم و در جامعه عملا دوگانگى بيافرينيم ، بلكه هدف رسول اكرم صلى الله عليه و آله آن بوده كه فرهنگ مسجد را كه همان عبوديت و بندگى خداست تعميم و روح انسانى را جلا دهيم و هر لحظه گامى به پيش بر داريم و از شيطان و عوامل او فاصله بگيريم .
كارگر مسجد شهيد ولايت  
سيره نگاران در همكارى و شركت عمار ياسر در بناى مسجد النبى صلى الله عليه و آله داستانى نقل كرده اند كه براى آينده مسلمانان مفيد واقع شد و در واقعه صفين رستگارى و بيدارى فريب خوردگان را در پى داشت .
در سيرت رسول الله صلى الله عليه و آله آمده است : و هم در آن روز عمار بن ياسر در آمد و خشت همى كشيد تا يك بار بسيار بر وى نهادند، به ظرافت گفت : يا رسول الله : مرا كشتند. پس سيد دست بر پشت وى نهاد و فرو ماليد و خاك و غبار را از سر و روى وى پاك بكرد و گفت : ليسو بالذين يقتلونك انما تقلتك الفئة الا باغية .
ايشان كسى نيستند كه تو را بكشند بدان كه گروه سركش و ستمكار تو را مى كشند
.
همچنانكه سيد گفته بود عمار به روزگار خلاف على عليه السلام با وى بود و لشكر معاويه وى را بكشتند، كه از معجزه هاى پيغمبر صلى الله عليه و آله يكى اين بود كه از احوال وى خبر داد.
غبار مسجد  
على عليه السلام هم در حالى كه در مسجد كار مى كرد و رجز مى خواند:
لايستون من يعمر المساجد
يداب فيه قائما و قاعدا
من يرى عن الغبار حائد
برابر نباشد ثواب و درجه كسى كه در مسجد كار كند و رنج بر خود گيرد و خسته شود، با كسى كه به نزديك نيايد و هيچ كار در آن نكند، از بهر آنكه مبادا غبار بر او بنشيند.
مسجد قبا نخستين مسجدى است كه در عالم اسلام شناخته شده و مسجد النبى دومين مسجد جهان اسلام است و مسجد ضرار در حيات رسول اكرم صلى الله عليه و آله به وسيله منافقان در نزديكى مسجد قبا ساخته شد. در بحث قبلى درباره مسجد تقوا (قبا) و مسجد ضرار از بعد فرهنگى و اعتقادى سخن گفته شد؛ اينك موضوع را از بعد تاريخى پى مى گيريم هر چند تاريخ ما از فرهنگ تفكيك ناپذيرند.
امام صادق عليه السلام فرمود:
مسجد قبا نخست مسجدى است كه بر مبناى تقوا و پارسايى بنا شده است . (304)
نكته اى كه از ديدگاه اخلاقى و تربيتى حائز اهميت و در خور دقت است و مؤ من و مسلمان را از هر گونه غرور و عجب باز مى دارد. تعبيرى است كه در آيه 108 سوره توبه درباره مسجد قبا آمده است .
مراد از طهارت و پاكيزگى در آيه كريمه ، مطلق طهارت و پاكيزگى است ، بنابراين مسجد از ديدگاه پارسايان همچون كلاس تربيت و خودسازى و عاملى مهم در تهذيب نفس تلقى مى شود كه اگر با عامل هاى ديگر همسو نباشد كار ساز نخواهد بود، به اين معنا مهم آن است كه از نيت خود در رفتن به مسجد آگاه باشيم ، آيا براى اطاعت فرمان خدا و خودسازى است ، يا براى اهداف و اغراض ديگر؟ در هر حال اهل مسجد تقوا، مصمم به اصلاح خويشند و در سر، سوداى تهذيب نفس دارند.
شاهد ديگر بر اين معنا، آيه 18 سوره توبه است كه فرمود:
فعسى اءوليك اءن يكونوا من المهتدين .
شايد آنان از ره يافتگان باشند.
و چنانكه ملاحظه مى شود در تاءثير اخلاقى و تربيتى مسجد به جزم سخن نيامده و معناى اين كلام آن است كه مسجد، اقامه نماز، اداى زكات و بالاتر از همه خوف و خشيت از خدا به شرطى عامل و سبب نجات و رستگارى هستند كه ادامه داشته و تواءم با استقامت و پايدارى باشند، اگر سالك در نيمه راه ، خود را ببازد و به اعمالش بنازد و گرفتار دام هاى خطرناك ابليس و نفس اماره شود، ممكن است با همان سجاده در دره دوزخ سقوط كند.
ويژگى هاى ساختمان مسجد  
از احاديث فراوانى كه در باب مسجد منقول است استفاده مى شود كه مساجد بايد ساده و بى تكلف باشند، اما در بعد معمارى نظر خاصى ابراز نشده و بستگى به ذوق و سليقه هر قوم و ملتى دارد، با وجود اين تاءكيد شده است كه مساجد نبايد همچون كليساها و صومعه هاى يهود و نصارى آرايش ‍ شود كه حواس نمازگزار و عبادت كننده را متوجه آن زرق و برق ها كند.
امام صادق عليه السلام به نقل از پدرانش ، از امير مؤ منان على عليه السلام روايت فرموده اند:
المساجد تبنى جمالا تشرف .
مساجد بايد همبسته ساخته شوند نه پراكنده و بسيار بلند و مشرف .
قطع نظر از برخى ويژگى هاى ساختمانى ، كه بيانگر فرهنگ اصيل اسلامى است ، نوع بناى مسجد و طرح و نقشه ساختمان آن به اقتضاى زمان و مكان متفاوت است و طرح كلى و يكنواخت نمى توان ارائه داد.
حلبى از امام ششم عليه السلام پرسيد: آيا نماز خواندن در مساجد سقف دار و سايباندار مكروه است ؟ امام پاسخ فرمود:
نعم و لكن لا يضركم اليوم .
آرى ، لكن امروز ضرور و زيانى ندارد.
و در ادامه فرمود:
و لو قد كان العدل لرايتم كيف يصنع فى ذالك ... .
اگر حكومت عدل به پا شود، او مى داند در اين خصوص چه كند؟.
آيا مفهوم حديث مزبور آن نيست كه سقفدار و يا بى سقف بودن مسجد و برخى ويژگى هاى ديگر امورى هستند كه با در نظر گرفتن آب و هواى هر منطقه و ديگر شرايط اقليمى ، زمان و مكان متفاوتند و به اقتضاى اوضاع و احوال بايد بنايى مناسب و مسجدى درخور و شايسته احداث شود؟ به نظر مى رسد به اين علت در زمان هاى گذشته و اعصار دور مساجد را در مناطق گرمسير بى سقف مى ساختند، زيرا خبرى از وسايل سردكننده و تهويه مطبوع نبود و بهداشت عمومى نيز همچون امروز مراعات نمى شد؛ اما امروز كه وسايل متنوع برقى فراوان است و سعى مى شود بهداشت مراعات شود چه ضرورتى است كه مساجد بى سقف ساخته شوند و نماز چنين اماكنى مكروه باشد؟ نكته شايان توجه ديگر اين است كه مسلمانان با حفظ آداب و سنن و فرهنگ اسلامى خود بايد هويت اسلامى خويش را كاملا حفظ كنند و در ساختن مساجد، با استفاده از سبك هاى سنتى اسلامى ، تقليد از طرح هاى معمارى صومعه ها و كليساها را كنار بگذارند.
شايان توجه است كه در اين حديث امام عليه السلام به قيام آل محمد صلى الله عليه و آله و تشكيل حكومت مقتدر عادلانه اشاره دارد و اينكه آن حضرت در نحوه بناى مساجد نظر خواهند داد و در حفظ كيان مستقل جامعه موحدان ، عنايت خاصى خواهند داشت .
بنابر روايت امام جعفر صادق عليه السلام امير مؤ منان على عليه السلام محراب هاى داخلى مساجد را در هم مى كوبيدند و مى فرمودند:
كانها مذابح اليهود. (305)
گويى آنها سلاخ خانه هاى يهود است .
شهيد اول در ذكرى مى نويسد:
از برخى فقهاى امامى نقل شده است كه مراد محراب هايى بوده كه درون بعضى مساجد با وضعى خاص وجود داشته است . (306)
در حديثى از امام حسن عسكرى عليه السلام آمده است :
اذا خرج القائم امر بهدم المنار و المقاصر القى فى المساجد .
چون امام قائم ظهور كند فرمان دهد مناره ها و مقصوره هاى مساجد را ويران كنند.
راوى گويد: با خود گفتم چرا؟ آنگاه امام رو به من كرد و فرمود:
معنى هذا انها محدثة مبتدعة لم يبنها نبى حجة .
معناى كار امام قائم آن است كه چنان عملى بدعت است ، پيامبر و يا هر حجت خدايى آن را نساخته است . (307)
يعنى ساخته و پرداخته طاغوت ها و بدعت گزاران است .
وسعت مسجد  
اگر چه در برخى احاديث براى بناى مسجد (كوچك يا بزرگ ) به قصد رضاى خدا و طلب اجر و پاداش الهى ، ارزش قائل شده اند، لكن مسلم آن است كه وسعت و گستردگى فضاى مسجد بر حسب نياز از نظر شارع مقدس ، مطلوب است و در صورت محدود بودن فضاى مسجد، به توسعه آن اذن داده شده است ؛ در تاريخ اسلام نمونه هاى بسيارى از مساجد وجود دارد كه به مرور زمان توسعه يافته اند، مانند: مسجد الحرام و مسجد النبى كه در حيات خود آن بزرگوار و با اجازه آن حضرت گسترش يافته است .
گويند: رسول اكرم صلى الله عليه و آله ديوار مسجد مدينه را با يك خشت ساخته بود؛ با افزايش شمار مسلمانان ، ايشان از رسول خدا صلى الله عليه و آله اجازه خواستند تا بر آن بيفزايند و پيامبر صلى الله عليه و آله اجازه فرمود و مسجد را با يك و نيم خشت ساختند و باز چون عرصه مسجد براى مسلمانان تنگ مى نمود و شمار مسلمانان فزونتر مى شد، از رسول خدا اجازه توسعه خواستند و آن حضرت اجازه فرمودند و اين بار ديوار مسجد را به عرض دو خشت بنا كردند و به دستور پيامبر اكرم سقف و سايبان بر آن افزودند. (308)
درباره ثواب و فضيلت توسعه مسجد، احاديثى منقول است ؛ رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
هر كس مسجد ما را وسعت بخشد، خداوند براى او خانه اى در بهشت سازد. (309)
امام جعفر صادق عليه السلام در پاسخ كسانى كه پرسيدند: آيا خانه و اتاقى را كه مسجد بوده مى توان خراب كرد و به جايش مسجدى نو و بزرگ ساخت فرمودند:
اشكالى ندارد. (310)
و رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرموده اند:
من زاد بيتا فى المسجد فله الجنة . (311)
هر كس خانه اى بر مسجد بيفزايد، بهشت از آن اوست .
بنابراين ، با توجه به مضامين احاديث مذكور و ديگر روايات ، رسول اكرم صلى الله عليه و آله آينده را پيش بينى فرموده و در مورد مسجد النبى و هر مسجد ديگر، توسعه و گسترش را بر اساس فزونى جمعيت و افزايش زايران پسنديده ، بل لازم دانسته و چنان توسعه اى را اذن فرموده اند.
عمران مسجد  
عمران و آبادانى مساجد، معانى و مفاهيم متفاوتى دارد و هر معنى و مفهومى كه مراد باشد، شايان توجه است ، جز آبادانى فيزيكى و ظاهرى منهاى بعد فرهنگى معنوى و روحانى كه مردود و نامقبول است .
قرآن كريم مى فرمايد:
اءجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن آمن بالله واليوم الآخر و جاهد فى سبيل الله لا يستوون ... . (312)
آيا رتبه سقايت و سيراب كردن حاجيان و عمران مسجد الحرام را با مقام آن كس كه به خدا و به روز آخرت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است ، يكسان مى دانيد، هرگز نزد خدا اين با آن يكسان مى دانيد، هرگز نزد خدا اين با آن يكسان نخواهد بود.
بنابراين برابر نص آيه شريفه ، آباد كردن مساجد و تعمير آنها - اعم از مسجد الحرام يا ديگر مساجد - بدون ايمان به خدا و اعتقاد به روز جزا و جهاد و تلاش در راه ارزش هاى الهى و فضايل انسانى ، فاقد اعتبار و قداست است .
از بررسى احاديث نيز چنين بر مى آيد كه عمران و آبادانى مساجد به دو معناست :
1 - تعمير و بناى مادى ، ظاهرى و ساختمانى .
2 - عمران و آبادانى معنوى ، فرهنگى و روحانى .
البته در برخى احاديث ، عمران به معناى مطلق كلمه آمده . لكن در برخى ديگر به صراحت تمام ، بعد معنوى و روحانى عمران و آبادانى مورد توجه است و به هر تقدير عمران به معناى نخست بدون مفهوم و معناى دوم فاقد ارزش است .
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
ان عمار بيوت الله هم اهل الله عزوجل . (313)
آباد كنندگان خانه هاى خدا، خانواده الهى هستند.
و امام رضا عليه السلام فرمود:
نشانه مروت و جوانمردى در وطن سه چيز است : تلاوت قرآن ، عمران مساجد و به دست آوردن دوستان خدايى . (314)
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله خطاب به ابوذر فرمود:
در تعمير و آبادانى مساجد نيكو بكوش كه ثواب آن از ناحيه پروردگار، بهشت است .
ابوذر پرسيد:
مساجد را چگونه آباد كنيم ؟.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
در آنها با صداى بلند سخن نگوييد. حرف باطل و سخن نادرست نزنيد و داد و ستد و خريد و فروش نكنيد. اى اباذر، تا در مسجد هستى بكوش ‍ ياوه و بيهوده نگويى و اگر اين چند دستور را رعايت نكردى ، روز قيامت جز خويشتن را ملامت و سرزنش مكن . (315)
از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
شاهد شايان توجه ديگر اخطارى است كه در اين آيه شريفه ، به مشركان و منحرفان شده است :
ما كان للمشركين اءن يعمروا مساجد الله شاهدين على اءنفسهم بالكفر اءوليك حبطت اءعمالهم و فى النار هم خالدون . (316)
مشركان خود حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند در حالى كه بر كفر خود گواهند، اعمال اينان هيچ و پوچ است و در آتش جاودانند.
نكته مهم ديگر در اين باره ، هر چند در خصوص مسجد الحرام بوده ، ارزش ‍ توليت و سرپرستى است كه آن را حقى براى پارسايان مى شناسند:
و ما كانوا اءولياءه ان اءولياؤ ه الا المتقون . (317)
آنان (مشركان )، متوليان و صاحبان مسجد الحرام نيستند، كه صاحبان و متوليان اصلى آن ، جز پارسايان نباشند.
بعضى از علما فرموده اند:
ممنوعيت مشركان از عمران و توليت مساجد اختصاص به مسجد الحرام دارد.
بعضى ديگر فرموده اند:
مفهوم ، عام است و همه مساجد را شامل مى شود.
شيخ طبرسى قدس سره مى نويسد:
در معنا و مفهوم عمرانى كه بر مشركان ممنوع است ، اختلاف نظر وجود دارد.
1 - مراد، آمد و شد مشركان است كه بر رونق مسجد مى افزايد و خود نوعى عمران و آبادانى است .
2 - مراد، اصلاح ، ترميم و تعمير خرابيهاى ناشى از حوادث است .
3 - مراد، سكونت و همجوارى است ؛ با وجود اين ترديدى نيست كه آبادانى مساجد با آمد و شد، زيارت ، نماز، دعا و حتى ترميم و تعمير، تنها كار مردمان معتقد و مؤ من است . (318)
شيخ طبرسى قدس سره در تفسير آيه :
و من اءظلم ممن منع مساجد الله اءن يذكر فيها اسمه و سعى فى خرابها . (319)
كيست ستمكارتر از آنكه مردم را از ذكر نام خدا منع كند و در ويرانى آن بكوشد.
مى نويسد:
برخى گفته اند مراد از آيه ، ممانعت از برگزارى نماز و ديگر طاعات است (320) ، و اين گواه ديگرى است بر اين كه مراد از عمران در آيه شريفه ، عمران معنوى و فرهنگى و اخلاقى است .
محمد جواد مغنيه مى نويسد: ظاهر آيه خطاب تهديدآميزى است به كسانى كه مساجد و يا به طور كلى معابد را، محترم نمى شمارند و از عمران آنها جلوگيرى مى كنند و مردم را از اداى نماز و ديگر عبادات باز مى دارند و عملا در ويرانى و بى رونقى آنها مى كوشند و با برگزارى شعائر اسلامى در آنجا مخالفت مى ورزند، در حالى كه هر انسان شريف وظيفه دارد مساجد و معابد را مقدس بشمارد و با احترام گام در آنها نهد و در برابر خداوند خاضع و خاشع و از عذاب الهى بيمناك باشد و به ثواب و پاداش ‍ حضرت حق دل ببندد. (321)
علامه مجلسى قدس سره درباره آيه مزبور چنين مى نويسد:
واژه هاى مسجد، منع و ذكر، هر سه عامند و همه مساجد و هر نوع منع و هر قسم ذكر، دعا و نماز را شامل مى شود. (322)
سيد قطب مى نويسد:
به هر حال ، نص آيه مشعر بر آن است كه حكم عموميت دارد و تمام مساجد و همه نوع ممانعت و كارشكنى و هر قسم ذكر را شامل مى شود؛ آيه مزبور، همه نوع تلاش در تخريب مساجد را شامل مى شود و عامل آن را مستحق كيفر مى داند. (323)
تبديل كليسا به مسجد  
از آنجا كه كليسا، صومعه ، كنشت ، دير و نظاير آنها همچون مسجد براى پرستش خداى يگانه ساخته شده اند، بنابراين كسى كه گذرش به آنها بيفتد مى تواند در آنها نماز بگذارد.
از امام صادق عليه السلام سؤ ال شد:
آيا در معابد يهود و نصارا، مى توان نماز خواند؟.
امام فرمودند:
آرى . (324)
و هر گاه كليسا و صومعه اى متروك شود و اهالى آن هجرت كنند و يا منقرض شوند و آن سرزمين در اختيار مسلمانان قرار گيرد، مى توان آن اماكن را به صورت مسجد در آورد و يا آن را منهدم كرد و به جايش مسجد ساخت ؛ راوى گويد از امام ششم عليه السلام پرسيدند:
آيا صومعه و كنشت را مى توان در هم كوبيد و به جايش مسجد ساخت ؟.
امام فرمود:
آرى . (325)
2 - مسجد، مركز انسان سازى  
پيام مسجد  
از آنجا كه مسجد پايگاه نشر آيات قرآنى و تفسير معارف الهى است ؛ در نتيجه ، پيام مسجد، دعوت به فراگيرى تواءم علم و ايمان ، دعوت به تفكر و تعقل در اسرار خلقت و نظام متقن جهان طبيعت ، دعوت به توحيد و عبادت پروردگار، دعوت به اجراى قسط و عدالت ، دعوت به پاكى و انسانيت و دعوت به حيات مذهبى و زندگى معنوى است .
از اين رهگذر، مسجد به عامل حيات فرهنگى جامعه هاى مذهبى مبدل مى شود و بازنده كردن روح ايمان و علم در كالبد امت مسلمان ، نقش حياتى مى يابد.
خداوند متعال در باره پيام مسجد، مى فرمايد:
يا اءيها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم واعملوا اءن الله يحول بين المرء و قلبه و اءنه اليه تحشرون . (326)
اى مؤ منان دعوت خدا و رسولش را اجابت كنيد و بدانيد خداوند در ميان شخص و قلب او حايل است و همه به سوى او محشور خواهيد شد.
به گفته صاحب الميزان و مجمع البيان ، دعوت خدا و رسول صلى الله عليه و آله بر چند شاخه استوار است :
1 - دعوت به ايمان كه موجب حيات قلب است و در برابرش كفر قرار دارد كه موجب مرگ دل ها مى شود.
2 - دعوت به قرآن و علوم دينى كه عامل حيات و در برابرش جهل قرار دارد كه عامل مرگ است .
3 - دعوت به جهاد كه شهيدان به حيات جاودانه مى رسند.
4 - دعوت به بهشت كه حيات ابدى براى مؤ منان به شمار مى رود.
5 - دعوت به ولايت على مرتضى و اهل بيت عليهم السلام ، كه ولايت روح ايمان و موجب قبولى اعمال است .
مسجد خانه خدا براى انسان  
1 - فراخوانى همگانى براى اجراى قسط و حضور در مسجد:
قل اءمر ربى بالقسط و اءقيموا وجوهكم عند كل مسجد وادعوه مخلصين له الدين كما بداءكم تعودون . (327)
2 - مسجد فقط براى خداوند و عبادت او بر پا شده است :
و اءن المساجد لله فلا تدعوا مع الله اءحدا . (328)
3 - مشركان اجازه ورود به مسجد ندارند:
يا اءيها الذين آمنوا انما المشركون نجس فلا يقربوا المسجد الحرام . (329)
ما كان للمشركين اءن يعمروا مساجد الله
. (330)
4 - كسانى مجاز به ساختن ، آبادانى و اداره امور مساجد هستند كه واجد اين صفات باشند:
انما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الآخر و اءقام الصلاة و آتى الزكاة و لم يخش الا الله فعسى اءوليك اءن يكونوا من المهتدين . (331)
كسانى كه مساجد را مى سازند و آباد مى دارند، مؤ من به خدا و روز جزا و بر پا كنندگان نماز، دهندگان مال خود و ترسان از خدا هستند. اين گروه كه اصحاب و نسل مسجد هستند، راه خدا را يافته اند و از هدايت شدگان محسوب مى شوند.
5 - ستمكاران افراد، آنانى هستند كه سد راه مسجدند و با تعطيلى مساجد، ياد خدا و جماعت در مسجد را به نابودى مى كشانند:
و من اءظلم ممن منع مساجد الله اءن يذكر فيها اسمه و سعى فى خرابها اءوليك ما كان لهم اءن يدخلوها الا خائفين لهم فى الدنيا خزى و لهم فى الآخرة عذاب عظيم . (332)
قدرتمندان و جبارانى كه به مؤ منان اجازه ندهند در مسجدى براى عبادت پروردگار خود تجمع كنند و از اين جماعت مذهبى وحشت داشته باشند، محكوم به ذلت و نابودى در دنيا هستند و عذابى بزرگ در قيامت براى آنان تدارك ديده شده است .
6 - برخى مساجد، مسجد ضرار تلقى مى شوند كه عامل تفرقه و محل توطئه و نفاق اند و بانيان آن به دروغ ادعاى حسن نيت دارند، لذا خداوند گفته آنان را تكذيب مى كند و چنين مسجدى را تحريم و اعلام فرموده است كه مسجدى شايسته حضور و اقامه جماعت است كه با انگيزه اى خدايى و بر پايه تقوا و خلوص ساخته شده باشد، در چنين مكان مقدسى ، همواره مؤ منانى جمع مى شوند كه دوست دارند خود را از آلودگى و تيرگى گناه شستشو دهند، و در مقابل ، خداوند هم چنين كسانى را دوست مى دارد.
در پايان ، خداوند پرسشى را مطرح مى كند و مى پرسد آيا كسى كه مسجدى را براى خدا و خشنودى او ساخته است ، بهتر است يا آن كسى كه براى نفاق و تفرقه مسجد ساخته است ؟ در پاسخ اين پرسش ، خداوند اعلام مى كند كه بانيان مسجد ضرار و توطئه گران - كه عامل تفرقه در ميان جماعت اسلامى شده اند - قبل از رسيدن به نيات شوم و مقاصد شيطانى خود، محكوم به فنا هستند و در شعله آتش كينه و حسد نابود خواهند شد.
پشتوانه اخوت اسلامى  
اهل مسجد با حذف تشريفات و الغاى امتيازهاى طبقاتى ، نژادى و قومى ، در صفوف به هم فشرده نماز جماعت در كنار يكديگر مى ايستند؛ پس از نماز جماعت همچون برادرى مهربان و صميمى دست يكديگر را مى فشرند، با هم مصافحه مى كنند و شبانه روز حداقل يك بار با هم ديدارى معنوى و روحانى دارند؛ به مرور زمان ، اين ديدار موجب ارتباط محكمى مى شود كه روح اخوت و برادرى را در جمع نمازگزاران تقويت مى كند، در نتيجه از كمبودها، گرفتارى ها و امكانات يكديگر آگاه مى شوند و به يارى يكديگر مشكلات و احتياجات افراد نيازمند را تاءمين مى كنند.
اصلى ترين اتحاديه ها، اتحاديه اى است كه طبيعى و با پشتوانه معنوى در مسجد شكل مى گيرد؛ به اين وسيله ، كمبودهاى محلى تا حد زيادى مرتفع مى شوند، فعاليت هاى عام المنفعه نيز، ثمره اتحاد و اخوت اسلامى است كه در مساجد تقويت مى شود.
خانه رشد  
مسجد كانون تقوا و پايگاه پرهيزكارى ، محل تطهير روح و تصفيه قلب ، جايگاه پرورش عقل و مكتب تهذيب و تزكيه اخلاق است ، مسجد گناهكاران را به توبه و برگشت از راه شيطان و نفس اماره دعوت مى كند، فرزندان مسجد مؤ منان راستين جامعه مذهبى به شمار مى آيند.
مسجد مى تواند با تشكيل كلاس هاى دينى و علمى به صورت مدرسه اى كار را ظهور كند و با ارائه فيلم هاى آموزنده و و نمايش هاى اخلاقى ، جوانان و نوجوانان را جذب كند.
مسجد مى تواند با تشكيل اردو، گردش هاى علمى و تاءمين امكانات ورزشى نوجوانان محل را به آغوش خود بكشد و استادان متعهد و معتقد در لابلاى فعاليت هاى فرهنگى ، ورزشى و جز آن ، جوانان را با اصول اعتقادى و مبانى اخلاقى اسلام آشنا سازند.
سالم سازى جامعه  
همان طور كه وزارت بهداشت با روش هاى گوناگون علمى ، در صدد كنترل و ريشه كنى بيمارى هاست ، مسجد هم مى تواند در جامعه اسلامى عاملى قوى براى ريشه كن كردن گناه و مفاسد اجتماعى باشد، زيرا، مسجد با تقويت نيروى ايمان و بالا بردن سطح معرفت و بصيرت ، افرادى صالح و پاكدامن مى سازد.
عامل پيشگيرى از فساد  
با تقويت برنامه هاى تربيتى در مساجد مى توان زمينه آلودگى و فساد را از بين برد. از آنجا كه دست پرورده هاى مسجد، صالحان و نيكان جامعه هستند با اجراى دو اصل اساسى امر به معروف و نهى از منكر، يكديگر را به كارهاى نيك دعوت و از اعمال زشت و ناپسند منع مى كنند، در نتيجه با تقويت روحيه مذهبى ، از رهگذر مسجد، به نيروى انتظامى و دستگاه هاى عريض و طويل قضايى و زندان هاى گوناگون ، نياز چندانى نخواهد بود، زيرا اهل مسجد مرتكب جرم و جنايت نمى شوند تا به اين موارد نيازى باشد.
چه خوب است دولتمردان حكومت اسلامى درصدى از بودجه خود را كه صرف تاءسيس مراكز انتظامى ، تشكيل دادگاه هاى متعدد و توسعه زندان ها مى كنند به مصرف تجهيز و تكميل مسجد و مراكز مذهبى برسانند، تا از اين طريق با واكسن ضد گناه از سرايت بيمارى فساد به جامعه و توسعه آلودگى روحى جلوگيرى به عمل آيد.
بانيان مسجد  
خداوند در قرآن مجيد (سوره توبه ، آيه 19) از كسانى كه مسجد را بر پا مى دارند و موجب عمران و آبادى آن مى شوند، به عنوان مؤ من ياد مى كند. كلمه حصر انما يادآورى مى كند كه تنها مؤ منان به خدا و روز جزا، مساجد را آباد مى كنند. در حديث آمده است كه اگر مؤ من نيكوكارى مسجدى را از خود به يادگار بگذارد تا زمانى كه آن مسجد برپاست و در آن محل مقدس عبادت ، دعا، قرآن و ديگر مراسم مذهبى برگزار مى شود، سازنده و واقف در ثواب آن اعمال خير شريك خواهد بود؛ پس از مرگ ، نامه اعمال مختومه مى شود، اما از جمله كسانى كه پرونده او مفتوح مى ماند، سازنده مسجد است .