جايگاه مساجد در فرهنگ اسلامى
حجة الاسلام و المسلمين على رضايى
- ۳ -
نخستين نهاد سياسى
از آنجا كه در حكومت اسلامى ميان مقامات
مسئول و توده هاى مردم جدايى نيست و مسلمانان مى توانند بر مسير و جهت
گيرى هاى حكومت و بر پيشرفت امور جامعه نظارت كنند و مواضع خود را در
مسائل سياسى به طور آشكار اعلام نمايند و با ارائه برنامه ها، طرح ها و
پيشنهادهاى سازنده حكومت را يارى دهند، بر اين اساس پيامبر اكرم صلى
الله عليه و آله پس از بنيان گذارى نظام نوين اسلامى در مدينه به منظور
مداخله مسلمانان در شيوه حكومت و آگاه ساختن آنان با اهداف سياسى اسلام
، مسجد را كه مركزى عمومى و محل تجمع مسلمانان براى اداى فرايض دينى
بود، به عنوان پايگاه حكومت و نهاد سياسى اسلام برگزيد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در مسجد اصول سياسى اسلام را، بويژه
در امورى كه مى دانست مسلمانان از نظريات و تجربيات مفيدى برخوردارند،
به شورا گذاشت ؛ در متون تاريخى آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و
آله براى اتخاذ مواضع مناسب در جنگ بدر، در يكى از مساجد اطراف مدينه
به نام مسجد عرق الظبيه با اصحاب به
مشورت پرداخت
(133) همچنين براى رفتن به جنگ
احد در مسجد مدينه با مسلمانان تبادل نظر كرد.
(134)
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مقدمات فكرى و اجتماعى بيشتر غزوات را
در مسجد فراهم مى كرد، آن حضرت با ايراد خطبه هاى گرم و پرشور،
مسلمانان را براى نبرد با دشمنان اسلام بسيج و از همانجا جنگجويان
مسلمان را به جبهه هاى نبرد اعزام مى كرد. به گفته
ابن هشام ، پيامبر صلى الله عليه و آله و
اصحاب براى حضور در غزوه احد روز جمعه پس از پايان نماز از مسجد حركت
كردند.
(135)
در مغازى واقدى آمده است كه : پيامبر صلى الله عليه و آله براى شركت در
جنگ حمراء الاسد در حالى كه بشدت مجروح
شده بود (از جنگ احد) وارد مسجد شد و دو ركعت نماز گزارد. مردم جمع شده
بودند و اهالى بالاى مدينه هم وقتى فرمان را شنيدند خود را به مسجد
رساندند؛ سپس پيامبر صلى الله عليه و آله دو ركعت نماز گذارد و فرمود
كه اسبش را بر در مسجد حاضر كنند؟ آن حضرت زره پوشيده و مغفر بر روى سر
انداخته بود، به طورى كه تنها چشمانش ديده مى شد
(136) . با اين ترتيب ، مسجد به عنوان پايگاه جهاد و
نهضت نيز نقش عمده اى در آن روزگار داشت .
فرستادگان قبايل و سران اقوام مختلف آن روز كه گاه براى برخى از
مذاكرات با پيامبر صلى الله عليه و آله به مدينه مى آمدند، در مسجد، با
آن حضرت ديدار مى كردند.
(137)
جريان ملاقات آن حضرت با نمايندگان قبيله ثقيف
در مسجد مدينه از جمله رويدادهاى مهم عصر مدنى است كه اكثر
مورخان به تفصيل به ذكر آن پرداخته اند. چنانكه واقد مى گويد:
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دستور داد سه
سايبان از شاخ و برگ درخت خرما در مسجد بسازند و ايشان در آن سايبان شب
ها تلاوت قرآن اصحاب را مى شنيدند و شاهد عبادت آنان بودند. همچنين
هنگام نمازهاى واجب ، شاهد صفوف نماز مسلمانان بودند نمايندگان ، چند
روزى در آنجا ماندند تا به دعوت رسول خدا صلى الله عليه و آله اسلام
آوردند.
(138)
فعاليت هاى قضايى ، فصل خصومات ، اجراى حدود بر بزهكاران و حبس و
تاءديب ايشان نيز در مسجد انجام مى گرفت ؛ پيامبر اكرم صلى الله عليه و
آله به حكم (فاحكم بينهم بما انزل الله ...).
(139)
و نيز كريمه قرآنى :
فلا و ربك لا يؤ منون حتى يحكموك فيما شجر بينهم
ثم لا يجدوا فى انفسهم حرجا معاقضيت ... .
(140)
به پروردگارت سوگند كه ايمان نمى آورند مگر
اينكه تو را حكم قرار دهند در آنچه ميان ايشان اختلاف است ، سپس در خود
احساس گرفتارى نمى كنند در آنچه قضاوت كنى ....
شخصا به امر قضاوت در ميان مسلمانان مى پرداخت و مشكلات ايشان را حل و
فصل مى كرد
(141) . اگر متهمى به زندان و يا جارى شدن حد محكوم مى
شد، اجراى اين حدود در مسجد صورت مى گرفت . همچنين ، اسيران را پس از
جنگ به مسجد مى آوردند تا پيامبر صلى الله عليه و آله درباره آنها حكم
صادر كند.
(142) به اين ترتيب ، مسجد در آن روزگار يك دادگسترى به
تمام معنا نيز بود كه كليه امور قضايى در آن حل و فصل مى شد.
بايد يادآور شد كه مسجد از نظر عملكردهاى سياسى در دوره هاى بعد نيز
همچنان فعال بود و همان گونه كه در جاى خود خواهد آمد، بيشتر امور
سياسى آن روز همچون معرفى خليفه ، مراسم بيعت با وى ، عزل و نصب
استانداران و ديگر كارگزاران و مسئولان مملكتى ، نشست هاى مشورتى ،
تحريض و ترغيب مسلمانان براى جهاد با كفار، اعزام نيرو به جبهه هاى
نبرد و نيز امور قضايى ، مانند دادرسى ، بازداشت ، حبس و اجراى حدود،
همگى در مسجد صورت مى گرفت . به اين ترتيب ، مسجد از آغاز حيات سياسى
در زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله تا اوايل عصر عباسى ، مركز كل
فعاليت هاى سياسى نهضت جهانى اسلام به شمار مى رفت .
نخستين پايگاه تبليغاتى
بى شك انگيزه و هدف اصلى از هجرت پيامبر اكرم صلى الله عليه و
آله به مدينه ، به گونه اى كه تاريخ گواهى مى دهد، يافتن محيطى مناسب و
آرام و دست يابى به وسايل و امكانات لازم براى تبليغ و گستردن آيين
اسلام بود؛ بر اين اساس ، پس از استقرار رسول خدا صلى الله عليه و آله
در مدينه ، مسجد كه تنها مركز عمومى و كانون ارتباط جمعى در جامعه نو
خاسته اسلامى به شمار مى رفت ، به عنوان پايگاه اساسى كل فعاليت هاى
تبليغاتى مسلمانان ، مورد استفاده قرار گرفت .
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين پايگاه بزرگ تبليغى در پرتو
تعاليم آسمانى اسلام و از طريق تدريس ، وعظ، ارشاد، و ايراد خطبه هاى
نماز جمعه و ديگر سخنرانى ها به نشر فرهنگ عظيم اسلامى پرداخت و با بر
پايى آيين هاى با شكوه جمعه و جماعات و تشكيل حلقه هاى علمى در اين
مكان ، مجد و عظمت آيين خويش را به نمايش گذاشت .
برپايى صفوف به هم فشرده مؤ منان براى اداى فرايض روزانه و نيز تلاوت
دلنشين آيات قرآن كه به همت بعضى از صحابه همچون
عبدالله بن مسعود، زيد بن ثابت ،
ابى بن كعب و ديگران انجام مى شد، در
افراد و گروه هايى كه گه گاه به مدينه آمدند تاءثير بسيار چشم گيرى
داشت . چنانكه فرستادگان قبيله ثقيف كه
به منظور مذاكره با رسول خدا صلى الله عليه و آله به مدينه آمد بودند،
با ديدن چنين مناظرى سخت تحت تاءثير مسلمانان قرار گرفتند و به آيين
اسلام گرويدند.
(143)
بدين سان بر اثر كوشش هاى تبليغى مسلمانان در مسجد پيامبر صلى الله
عليه و آله زمينه هاى مناسبى براى پذيرش اسلام و ديگر افراد به وجود
آمد، به طورى كه هر گاه نماينده اى از سوى يكى از قبايل و اقوام براى
كسب اطلاع از آيين جديد به مسجد مدينه مى آمد، بى درنگ اسلام را پذيرا
مى شد و به آن گردن مى نهاد.
همچنين ، مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه ، دانشگاه بزرگ
تبليغى را مى مانست كه در آن رسول خدا صلى الله عليه و آله در پرتو
افاضات آموزنده خويش به تربيت مبلغان ورزيده اى همت گماشت و آنان را پس
از آگاهى از قرآن و فقه اسلامى ، به نقاط مختلف جزيرة العرب اعزام كرد
تا در پرتو هدايت و تعليم ، مردم آن بلاد را از ظلمت جهل و شرك برهانند
و به آغوش اسلام فرا خوانند؛ چنانكه تاريخ گوياى آن است ، بر اثر
فعاليت هاى تبليغى اين گروه از دانش آموختگان مكتب وحى و مدرسه رسالت
بود كه نه تنها اسلام در سراسر جزيرة العرب راه يافت ، بلكه در فاصله
كوتاهى پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله ، اين آيين آسمانى بخش
گسترده اى از جهان آن روزگار را فرا گرفت ، در نتيجه اين فتح فرهنگى و
ايدئولوژيكى بود كه مسجدها، منبرها، مجالس درس فقه ، حديث ، ادبيات ،
كلام تفسير، اخلاق و ديگر دانش هاى اسلامى در سراسر سرزمين هاى قلمرو
اسلام نمودار شد.
بدين گونه ، بر اثر موج علمى و فرهنگى كه اين مبلغان مسلمان در نخستين
سده هاى اسلامى در اين نقاط ايجاد كرده بودند، مسجدها در تمام شهرهاى
بزرگ و حتى روستاها به صورت كانون هاى دانش و نشر فرهنگ و تمدن اسلامى
در آمد.
مركز خدمات
از همان آغاز، مسجد علاوه بر نقش هاى علمى ، سياسى و تبليغى در
زمينه فعاليت هاى امدادى و خدمات اجتماعى نيز نقشى عمده داشت ، گروهى
از مستمندان مسلمان در مسجد زندگى مى كردند و از كمك هاى مالى پيامبر
صلى الله عليه و آله و ديگر مسلمانان بهره مند مى شدند. اين گروه كه
قريب به چهارصد تن از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله را تشكيل مى
دادند، به دستور آن حضرت در بخشى از مسجد كه مسقف بود، سكنى گزيده
بودند و ضمن اقامت در آنجا، قرآن مى آموختند، روزه مى داشتند و به جنگ
مى رفتند.
(144)
در طبقات ابن سعد آمده است : شب ها رسول
خدا صلى الله عليه و آله اصحاب صفه را فرا مى خواند و هر چند تن از
ايشان را براى صرف شام به منزل يكى از انصار مى فرستاد و گروهى نيز با
خود به منزل مى برد و در آنجا از ايشان پذيرايى مى كرد.
(145)
خدمات پزشكى و درمانى مجروحان جنگ نيز در مسجد صورت مى گرفت ، به گفته
واقدى ، مجروحان جنگ احد در مسجد معالجه
مى شدند، مردم در مسجد، چراغ و آتش برافروخته بودند و مجروحان را مداوا
مى كردند.
(146)
همچنين در جنگ خندق به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله ، خيمه اى در
مسجد برپا شد و سعد بن عباده كه در اين
جنگ مجروح شده و در آنجا بسترى بود، مردم براى عيادت او به مسجد مى
آمدند.
(147)
احمد عيسى در كتابى كه در باب بيمارستان
ها نوشته ، معتقد است كه نخستين بيمارستان در اسلام ، همان خيمه اى
بوده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله هنگام جنگ خندق براى درمان
زخميان در مسجد بر پا كرد و زنى رفيده
نام را براى رسيدگى به حال مجروحان برگماشت .
(148) به اين ترتيب ، مى توان گفت كه مسجد در آن روزگار
و در مواردى ، نقش بيمارستان امروز را نيز ايفا مى كرد.
از خدمات اجتماعى ديگرى كه در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله در
مسجد صورت مى گرفت ، پخش كمك هاى مالى ميان مسلمانان بود؛ در آن زمان
هر گاه مالى از ناحيه اى به مدينه مى رسيد، آن را به مسجد پيامبر صلى
الله عليه و آله مى آوردند و با نظر آن حضرت ميان مردم تقسيم مى شد،
اين رسم در مدت خلافت ابوبكر نيز باقى بود.
(149)
مسجد و ديگر عبادتگاه ها
همزمان با ظهور اسلام ، اقوام و ملل مختلف جهان آن روز، بر حسب
ديانت ها، معابد و پرستشگاه هايى كه داشتند، از قبيل : كليساهاى
مسيحيان در مناطق روم ، آتشكده هاى ايرانيان و نيز عبادتگاه هاى اعراب
جاهلى در جزيرة العرب ، با سيرى در تاريخ اديان و با نگاهى به وضع
موجود پاره اى از اين معابد كه تاكنون باقى است ، مى توان به تفاوت هاى
ميان مسجد و ديگر عبادتگاه هاى موجود آن زمان به خوبى پى برد.
در اين كتاب بر آن نيستيم كه به بحث و بررسى تفصيلى درباره تفاوت هاى
مسجد با هر يك از معابد بپردازيم ، بلكه تنها اهم اين تفاوت ها را از
دو نظر نقش ها و عملكردها، و تركيب و نماى ساختمان ، مورد بررسى قرار
خواهيم داد.
نقش ها و عملكردها
مسجد از آغاز، تنها در قالب معبدى ساده براى برگزارى مراسم
عبادى بنيان نشده بود، بلكه از بدو تاءسيس علاوه بر اينكه جايگاه عبادت
و محل اداى فرايض دينى مسلمانان بوده به صورت كانونى فراگير، مركز تمام
فعاليت هاى آموزشى ، سياسى و اجتماعى آنان نيز به شمار مى آمد، اما هيچ
يك از معابد موجود آن زمان چنين عملكردهايى نداشت و فعاليت هاى رايج در
آنها به مراسم مذهبى بى روح و بى محتوا محدود مى شد.
براى نمونه بجاست به گوشه اى از مراسم و اعمال مذهبى مسيحيان در كليسا
و سپس مراسم و تشريفات خاص زردتشتيان كه در آتشكده هاى آنان از آغاز
تاكنون معمول بوده است ، نگاهى كوتاه داشته باشيم .
عبادت در كليسا بر خلاف نيايش در مساجد كه به صورت جماعت و از شكوه و
عظمت خاصى برخوردار است و موجب پيوند مسلمانان با حضرت حق و نيز موجب
تحكيم روابط و تحقق وحدت در جامعه اسلامى مى شود. تنها به رفتن مسيحيان
به كليساى براى گوش دادن به سخنان كشيشان و هم آهنگ شدن در خواندن
سرودهاى مذهبى خلاصه مى شود. اين نوع نيايش هم اگر صد در صد درست مى
بود، تنها به حضور در كليسا، آن هم هفته اى يك روز و يك ساعت محدود مى
شد.
(150)
به هنگام نيايش ، كشيش مسيحى عباراتى از انجيل نقل مى كرد و ديگر
مسيحيان با وى به زمزمه مى پرداختند.
سخنانى كه مجموعه نيايش مسيحيان را تشكيل مى داد، چنين بود:
اى پدر ما كه در آسمان هستى و نام تو مقدس باد،
و ملكوت تو ببايد، اراده تو چنانكه در آسمان است در زمين هم حكمفرما
باشد. امروز نان كفاف ما را بده ، قصور ما را ببخش ، همچنان ما كه قصور
ديگران را درباره خود مى بخشيم ؛ ما را هرگز به كارهاى ناروا مكشان ،
ولى ما را از تبهكاران رهايى بخش ، زيرا فرمانروايى و قدرت و پيروزى
براى ابد از آن توست ، آمين .
(151)
به جز اين نيايش ، يكى ديگر از اعمال مذهبى مسيحيان كه در شب ميلاد
مسيح عليه السلام در كليسا برگزار مى شده است ، مراسم
عشاى ربانى است ؛ در اين مراسم ، كشيش
بزرگ ، پيشكاران خود را فرمان مى دهد تا آرد بسيار خوبى خمير كنند و
نان فطيرى بپزند و پيش او بياورند، آنگاه پدر روحانى نان را با شيشه
شراب به كليسا مى برد و پس از زدن ناقوس ، مسيحيان را براى اجراى اين
سنت آماده مى كند، پس از اينكه كشيش از مقابل صف مسيحيان عبور كرد، رو
به مشرق مى ايستد، وى در حالى كه آن نان را در دست دارد اوراد و ازكارى
مى خواند و سپس به آن نان سجده مى كند و جميع حضار نيز از او تبعيت مى
كنند؛ سپس ، پدر روحانى جام شراب را به دست مى گيرد و همگى بر آن شراب
سجده مى كنند.
كشيش نان را خرد مى كند و هر قسمتى از آن را در دهان يكى از مسيحيان مى
گذارد، آنگاه همگى از ظرف شراب جرعه اى مى نوشند و با اين عمل ، يعنى
خوردن نان و نوشيدن شراب تمامى گناهانش آمرزيده مى شود.
(152)
حال بايد ديد تفاوت ميان آن گونه اعمال مرسوم در كليسا و مراسم رايج در
مسجد مانند نمازهاى جماعت ، آيين هاى جمعه ، اذان ، ذكرها، اوراد و
تسبيح هاى اسلامى تا چه اندازه است . درباره مراسم عبادى در آتشكده ها
نيز بايد دانست كه اين مراسم به يك سرى تشريفات و اعمال مذهبى خاص
محدود مى شد، كه به هيچ روى با فعاليت هاى رايج در مساجد شايسته مقايسه
نيست . به گفته دكتر معين در آيين
مزديسنا، مانند مذهب كاتوليك مسيحى و بر
خلاف اسلام كه مساجد آن ساده و بى تشريفات ، و وعاظ اسلام داراى لباس
عادى روحانى هستند، آلات و ادوات فراوان و تشريفات مذهبى بسيار معمول
است ، اين تشريفات در آتشكده ها نيز جارى است ، در هر آتشكده كانون
ويژه اى براى بر افروختن آتش هست كه جز موبد، نگهبان آتش ، احدى حق
ورود به آن محدوده را ندارد. موبدان كه به سوى آتش مى روند،
پنام (دهن بند) بر روى مى بندند تا از دم
ايشان آتش مقدس آلوده نشود.
(153)
در يزشن گاه (محل برگزارى تشريفات عبادت
) آلات و ادوات ويژه اى به كار گرفته مى شود، از جمله هاون و دسته هاون
است كه به منزله ناقوس مسيحيان به شمار مى رفت و براى فشردن
هوم (گياه مقدس ) استعمال مى شد
برسم كه از چوب درختان مقدس مانند انار
تهيه مى شد، برسدان ،
برسمچين ، چند پياله كوچك براى هوم و پر
اهوم (تشت نه سوراخه )، و ورس كه ريسمانى
است و از موى گاو بافته مى شود، بود. بايد توجه داشت كه تهيه و تصفيه
آتش نيز براى آتشكده ها مستلزم تشريفات گوناگون است ، كه در
ونديدار يكى از اجزاى اوستاى ساسانى
توضيح داده شده است :
(154)
به اين ترتيب مى توان دريافت كه فعاليت هاى رايج در اين معابد به همين
گونه آداب و تشريفات خاص ، خلاصه مى شد و از عملكردهاى آموزشى ، سياسى
و اجتماعى مساجد در اين عبادتگاه ها خبرى نبود؛ براى نمونه مى توان
مقايسه اى ميان نقش آموزشى مساجد و تاءثير چشمگير آن در شكوفايى و رشد
فرهنگى مسلمانان و نيز عملكرد و نقش آتشكده ها در اين زمينه در ايران
آن روزه داشت .
با سيرى در تاريخ مردم ايران در آن روزگار، در مى يابيم كه مسئله
تعليمات عمومى پيش از ظهور اسلام در ايران وجود نداشت و براى نخستين
بار به وسيله اسلام مطرح و فعاليت آن از مساجد به عنوان جايگاه هاى
اصلى دانش آغاز شد.
به گفته استاد نفيسى ، پيش از اسلام ،
تعليم و تربيت و فرا گرفتن علوم متداول ، اول به موبدزادگان و نجيب
زادگان اختصاص داشت
(155) ، اغلب نزديك به اتفاق مردم ايران از آن محروم
بودند؛ به اين ترتيب با وجود آن همه آتشكده كه در شهرها، بخش ها و ديگر
نقاط ايران فعاليت داشت ، وضع آموزش عمومى بدين گونه بود، اما پس از
ظهور اسلام و تابش فروغ دامن گستر آن بر سرزمين ايران ، تحصيل دانش
چونان وظيفه اى مقدس مورد توجه نو مسلمانان قرار گرفت و ديرى نپاييد
كه در پرتو عملكردهاى علمى مساجد، زمينه مساعدى براى ظهور نوابغ بزرگ
به وجود آمد و تمدنى اساسى پايه گذارى شد.
با توجه به نكات پيش گفته ، مى توان به تفاوت بين نقش ها و عملكردهاى
مسجد و فعاليت هاى رايج در ديگر معابد و پرستشگاه هاى موجود آن زمان پى
برد.
ساختمان
همان گونه كه قبلا اشاره شد، مساجد عصر رسول خدا صلى الله عليه
و آله بناهايى بسيار ساده و ابتدايى بود، اين مساجد محدوده هايى بودند
كه يك سوى آنها براى پرهيز از باد و باران با شاخ و برگ درختان پوشيده
شده بود و قسمت ديگر آن بدون سقف بود. بر سقف مسجد هم بام گلينى نبود
كه جلوى باران را بگيرد، هنگامى كه باران مى آمد، مسجد پر از گل و لاى
مى شد.
(156)
زمين مسجد هم شنزارى بيش نبود كه مسلمانان بر روى آن نماز مى خواندند.
خلاصه مساجد آن روزگار ساده و بى پيرايه بود، اما بر خلاف مساجد
ساختمان هاى بسيار مجلل و با شكوه به معابد اختصاص داشت . در آنها
ابزار و آلات فراوان و اشيايى از قبيل مجسمه ، جواهرات و سنگ هاى قيمتى
بسيارى وجود داشت .
در اين جا براى نمونه ، تركيب ساختمانى پاره اى از اين عبادتگاه ها را
مورد بررسى قرار مى دهيم .
ابن رسته ، اطلاعات بسيار جالبى در باب
كيفيت بناى بعضى از كليساهاى قسطنطنيه به دست مى دهد كه در اينجا به
نقل از بخشى از آن مى پردازيم :
كليساى سلطان داراى ده در است كه چهار در آن از
طلا و شش در ديگ از نقره ساخته اند، در كليسا جايگاهى است كه سلطان در
آن مى نشيند؛ مساحت و اندازه آن چهار ذراع است كه آن را از ياقوت و
مرواريد زينت كرده اند. ساير سقف هاى كليسا از طلا و نقره مزين شده است
.
(157)
همچنين در وصف يكى از كليساهاى روميه گويد:
در وسط شهر كليساى بزرگى واقع شده كه صد ذراع
ارتفاع دارد، بر سر آن برج گنبدى از جنس سرب ساخته ايد، ديوارهاى اين
كليسا با طلا پوشيده و درهاى آن از مس چينى ساخته شده است . درهاى
داخلى كه به نمازگاهشان باز مى شود، همه پوشيده از طلاست . جايگاه هايى
را كه كاهنان در آنها مى نشينند، از طلا پوشانده اند. در آن كليسا هزار
بابزن طلايى وجود دارد كه در وسط هر صليب ، مرواريدى نشانده اند.
(158)
مسعودى نيز در باب معابد يونانيان و مردم
شام قديم به تفصيل سخن گفته و ياد آور شده است كه بيشتر آنها بناهاى
بسيار مرتفع با سنگ هاى تراشيده و نقش هاى عجيب داشتند و در خود بتها،
مجسمه هاى طلا و نقره و اقسام جواهرات داشته است .
(159)
اينك جاى آن دارد كه نگاهى هم به شكل و نماى ساختمانى آتشكده هاى
ايرانيان پيش از اسلام داشته باشيم ، در كتاب
مزديسنا و ادب پارسى در اين باب
آمده است :
آتشگاه را در محلى قرار مى دهند كه اطراف آن
حتما باز باشد، در هر آتشكده كانون ويژه اى براى بر افروختن آتش هست ،
در سمت راست مقر آتش ، اتاقى است وسيع و چهار گوشه كه به قسمت هاى
متعدد مساوى تقسيم شده و هر يك را براى وظيفه اى معين اختصاص داده اند،
اين اتاق را يزشن گا (محل برگزارى تشريفات عبادى ) مى نامند. در شريعت
زرتشت اين قاعده مقرر بود كه آفتاب بر آتش نتابد، بنابراين سبك جديدى
در ساختمان آتشكده معمول شد، يعنى اتاقى معمولا تاريك در وسط مى ساختند
كه مكان افروختن آتش در آتشدان بود.
(160)
كريستين سن نيز درباره ساختمان آتشكده ها
نوشته است :
شكل بناى آتشكده ها در هر جا يكسان بود، آتشدان
در وسط معبد قرار داشت و پيوسته آن آذر مقدس در آن مى سوخته است .
معمولا هر آتشكده هشت درگاه و چند اتاق هشت گوشه داشته است .
(161)
در متون تاريخ نيز از تركيب ساختمانى برخى از آتشكده ها سخن به ميان
آمده است ، چنانكه مسعودى در وصف خرابه
آتشكده قديم استخر، چنين نوشته است :
بنايى عجيب و معبدى بزرگ است و ستون هاى سنگى
شگفت انگيز دارد. سر ستون ها مجسمه هاى سنگى زيبا به شكل اسب و حيوانات
تنومند ديگر ساخته شده است و محوطه اى با يك باروى بلند سنگى اطراف آن
هست ، و تصوير اشخاص را با نهايت دقت تراشيده اند.
(162)
از مجموعه آنچه گذشت ، مى توان به تفاوت آشكار ميان مسجد و ديگر معابد
موجود آن زمان ، چه از لحاظ عملكردها و نقش هاى هر يك در جوامع آن روز،
و چه از حيث سادگى و بى پيرايگى مسجد و تشريفات آنچنانى در آن عبادتگاه
ها، پى برد.
4 - معمار انقلاب اسلامى
و مساجد
بى ترديد در انديشه امام خمينى قدس سره ، مسجد و مقام و جايگاه
ويژه اى دارد و اهميت آن شايسته مقايسه با هيچ مركز و محل ديگرى نيست ،
به عقيده آن حضرت ، مسجدى سنگرى است كه هيچ يك از سنگرهاى اسلام به
اندازه آن توانايى دفاع و حمايت از اسلام و انقلاب را ندارند.
اهتمام ايشان به مسجد مربوط به اواخر عمر پر بركت شان نبود، بلكه ايشان
از شروع نهضت - و چه بسا قبل از آن - به مسجد و اهميت آن سفارش و نصيحت
مى كردند؛ سعى ما در اين بخش آن است كه اندكى از توجه و اهتمام بسيار
آن عزيز امام راحل قدس سره را براى خوانندگان كتاب باز گوييم .
مساجد در صدر اسلام
مسجد النبى واقع در مدينه منوره ، هم محل عبادت و اداى فرايض
دينى ، و هم مكانى براى مشورت و تصميم گيرى در امور سياسى ، جنگ و صلح
، بهداشت و بهزيستى ، آموزش و فراگيرى علوم گوناگون بود. همچنين
پناهگاه و ملجاء غربيان ، بى كسان و ابن السبيل (در راه ماندگان ) و
محل توزيع و تقسيم صدقات و زكات و... ميان آنان بود.
حضرت امام قدس سره در اهميت مساجد در صدر اسلام مى فرمايند:
در صدر اسلام هر وقت مسلمين مى خواستند به جنگ
عزيمت كنند از مساجد تجهيز مى شدند و هر وقت كه كار مهمى داشتند، در
مساجد آن مطرح مى ساختند و درباره مسائل سياسى به بحث و گفتگو مى
نشستند... سعى مى كردند كه مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام برگردد و
توجه داشته باشيد كه عزلت و كناره گيرى در اسلام نيست .
(163)
حضرت امام قدس سره در جاى ديگر با اشاره به فعاليت گسترده مسجد اظهار
مى دارند:
از مسجد راه مى انداختند لشكر را به جنگى كه
بايد بكنند و به آنجايى كه بايد بفرستند؛ از مسجد مسائل سياسى طرح ريزى
مى شد؟ از مسجد، مسجد محل اين بود كه مسائل سياسى در آن طرح بشود. مع
الاسف مساجد را ما كارى كرديم كه بكلى از مصالح مسلمين دور باشد و با
دست ما آن طرح هايى كه براى ما ريخته بودند، با دست خود ما پياده شد.
(164)
مسجد در اسلام و در صدر اسلام هميشه مركز جنبش حركت هاى اسلامى بوده .
از مسجد تبليغات اسلامى شروع مى شده است و از مسجد حركت قواى اسلامى
براى سركوبى كفار و وارد كردن آنها در بيرق اسلام بوده است . هميشه در
صدر اسلام مسجد مركز حركات و جنبش بوده است .
(165)
موارد فراوان از اين قبيل سخنان در كلام امام راحل قدس سره به چشم مى
خورد كه مجال بحث مى خواهد، براى نمونه دو مورد ديگر از فرمايش هاى
حضرت امام قدس سره بيان مى شود:
مسيحيون خيال نكنند كه اسلام هم ، مسجد هم ، مثل
كليساست . مسجد وقتى در آن نماز بر پا مى شده است ، تكليف معين مى كرده
اند؛ جنگ ها از آن شالوده اش ريخته مى شده است ، تدبير ممالك از مسجد،
شالوده اش ريخته مى شده است . مسجد مثل كليسا نيست .
كليسا يك رابطه فردى ما بين افراد و خداى تبارك و تعالى - على زعمهم -
است ، لكن مسجد مسلمين در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و در زمان
خلفايى كه بودند... مسجد مركز سياست اسلام بوده است . در روز جمعه با
خطبه جمعه مطالب سياسى ، مطالب مربوط به جنگ ها، مربوط به سياست مدون ،
اين ها همه در مسجد درست مى شده است . شالوده اش در مسجد ريخته مى شده
است ، در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و در زمان ديگران و در
زمان حضرت امير عليه السلام .
(166)
ما يك چنين سلطانى ديده ايم كه چراغ را خاموش مى كند كه آن چراغ به قدر
دو دقيقه كه با اين شخص مى خواهد صحبت عادى بكند، صحبت رفاقتى مثلا
بكند، اين ديگر روشن نباشد؛ خودش هم دستگاه و بارگاهش اين مسجد است ؛
توى اين مسجد مى آيد مى نشيند، همه مى آيند حرف هايشان را به او مى
زنند؛ از مسجد هم لشكر درست مى كند و مى فرستد به اين طرف و آن طرف .
(167)
از مجموع بيانات و فرمايش هاى امام راحل قدس سره در مى يابيم كه در صدر
اسلام مسجد مركز تصميم گيرى فرماندهى و اعزام نيرو به جنگ بوده و اصول
سياست اسلام و تصميمات مهم حكومتى و سياسى با تجمع در مساجد و مشورت و
همفكرى با مسلمانان گرفته مى شده است .
مساجد در رژيم طاغوت
از جمله ترفندهاى استعمار براى محو اسلام ، خاموش كردن چراغ و
رونق مساجد بوده است ، اين حيله خائنانه در رژيم هاى گذشته تا حد زيادى
مؤ ثر افتاد و دولت هاى حاكم نيز در بسيارى موارد از اين ترفند خائنانه
استقبال كردند.
يكى از موضوعاتى كه حضرت امام قدس سره به كرات به آن اشاره كرده اند،
همين وضع اسفبار مساجد در رژيم هاى گذشته بوده است :
اسلام منزوى در مساجد بود؛ با اسم اسلام ، اسلام
را منزوى كردند؛ در چهار ديوار مساجد، مساجد بى تحرك . اين مسجد الحرام
و مساجد در زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله مركز جنگ ها و مركز
سياست ها و مركز امور اجتماعى و سياسى بوده . اين طور نبوده است كه در
مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله همان مسائل عبادى نماز و روزه باشد،
مسائل سياسى اش بيشتر بوده . هر وقت مى خواستند به جنگ بفرستند اشخاص
را بسيج كنند و مردم را براى جنگ ها، از مسجد شروع مى كردند اين امور
را.
مع الاسف در دنبال تبليغات از صدر اسلام يعنى بعد از يك مدتى تا زمان
ما مساجد يك مساجدى شده بود كه اسلام در آنجا محكوم مى شد؛ محكوم كردن
اسلام به اين نيست كه كسى بگويد: من اسلام را محكوم مى كنم . محكوم
كردن اسلام به اين است كه از چيزى كه اسلام مى خواهد، در مسجد زير پا
گذاشته شود.
(168)
حضرت امام خمينى قدس سره در يكى از سخنرانى هاى سال 43 كه درباره نقش
هاى استعمار براى غارت ممالك اسلامى ايراد كردند، درباره سران رژيم
منحوس پهلوى فرمودند:
آنجا (غرب ) رؤ ساى بزرگ جمهور يكشنبه مى روند
آن طورى كه گفته مى شود سراغ مراسم مذهبى شان ؛ اينجا شما يك نفر از
اين ها را توى مسجد مى بينيد؟ بله ، گاهى وقت ها پدرش مى ميرد، برادرش
مى ميرد، چه مى شود يك عبورى هم از اينجا مى كند يا تمسخر و كذا، اما
مسجد نيست اين كه در نماز (سلاطين ما) حاضر مى شوند.
(169)
مع الاسف تبليغات زيادى كه شايد از 300 سال پيش شده است ، يعنى از آن
وقتى كه غرب به اينجا راه پيدا كرده و مطالعات در حال مردم مشرق عموما
كرده اند و رسيدگى به اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى و اخلاقى مردم شرق
آنها كرده اند. همه اين ها را مطالعه كردند و به آن نتيجه رسيدند كه
مسجد و محراب را و دانشگاه را بايد به يك وضعى درست كرد كه نتيجه
نداشته باشد. يعنى آن نتيجه اى كه از مسجد و محراب و منبر و از دانشگاه
بايد حاصل بشود خنثى كنند، چه بكنند، ماءمورشان كه رضا خان آمد و شايد
(اگر) شما يادتان نباشد كه چه كرد. تمام منابر تعطيل شد، تمام مساجد
نيمه تعطيل ، تمام مجالس روضه خوانى همه از بين رفت ....
(170)
حضرت امام قدس سره در جايى ديگر فرمودند:
ما كه هنوز شاهد صدمات جانكاه شاه به اسلام بزرگ
و كشورهاى اسلامى هستيم ، جشنى نداريم . ما كه در هر فرصت مدارس و
مساجد و دانشگاه هايمان مورد هجوم ماءمورين شاه است ، چطور ممكن است
چراغانى كنيم .
(171)
با توجه به سخنان بنيانگذار جمهورى اسلامى ، منظور رژيم گذشته اين بوده
است كه مساجد را از رونق بيندازند و جوانان را كه نيروى انسانى فعال
جامعه اسلامى هستند، از مساجد به محافل فساد و بى بند و بارى بكشانند و
مسجد را به محل عبادت يك مشت پيرمرد و پيرزن اختصاص دهند، اما سياست
مدبرانه رهبر كبير انقلاب حضرت امام خمينى قدس سره به گونه اى بود كه
هر گاه احساس خطرى براى اسلام مى كرد، صريحا با اعلام خطر خود، مردم را
از حيله و مكر دشمنان اسلام آگاه مى ساخت كه نمونه بارز آن در سخنان
اخير الذكر ايشان راجع به اعياد مذهبى و لزوم تداوم نهضت و هوشيارى ملت
در برابر مردم فريب هاى شاه خائن ديده مى شود.
مسجد به مثابه سنگر
از همان ابتدا، حضرت امام به اين نكته عنايت داشتند كه مسجد در
اسلام يك سنگر است و به مسجد بايد به عنوان يك سنگر توجه و عنايت داشت
، سنگر محلى است كه نيروهاى انسانى را از شبيخون و حمله دشمن در امان
نگه مى دارد و نيز در سنگر بايد نيروها را تجهيز كرد تا براى حمله
سنگين به دشمن آماده شوند. از اين رو نقش مسجد فقط يك تهاجم عليه
استبداد و فساد و بى بند و بارى و اين قبيل توطئه ها را پى ريزى كرد.
حضرت امام قدس سره در سال 47 در نامه اى خطاب به شهيد حجت الاسلام
سعيدى مى فرمايند:
در هر صورت سنگرها را حتى الامكان نبايد از دست
داد.
(172)
ايشان در پيامى خطاب به ملت ايران ابراز داشتند:
مساجد و محافل دينيه را كه سنگرهاى اسلام در
مقابل شياطين است ، هر چه بيشتر گرم و مجهز نگه داريد.
(173)
حضرت امام قدس سره در جمع روحانيون تهران فرمودند:
اين مسجدها را سنگر قرار بدهيد براى اسلام . در
صدر اسلام از اين مسجدها همه چيز بيرون مى رفت . مسجد محل قضاوت بود.
مسجد چه بود، مسجد محل بسيج بود، بسيج سپاه بود؛ اين مسجدها را شما
بايد محكم نگه داريد، و اين مساجد سنگرهاى اسلام است . محراب ، محل حرب
است ؛ اين ها سنگرند براى اسلام حفظ كنيد اينها را.
(174)
و در جمع طبقات ديگر مردم فرمودند:
اين ها را مسجد بد ديدند خصوصا در اين دو سه سال
اخير؛ در اين دو سه سال اخير مسجد يك محلى بود كه مردم را به نهضت و به
قيام بر ضد ظلم تهييج مى كرد؛ اين ها مى خواهند اين سنگر را بگيرند.
(175)
حضرت امام قدس سره همين سفارش را به دانشجويان كرده اند:
اينها از مسجد مى ترسند... شما دانشگاهى ها، شما
دانشجويان ، همه تان مساجد را برويد پر كنيد، سنگر هست اينجا، سنگرها
را بايد پر كرد.
(176)
مسجد محل تربيت
اين مساجد بايد مركز تربيت صحيح باشد، و مساجد بحمدالله اكثرا
اين طورى است . اشخاصى كه در مسجد مى روند، بايد تربيت بشوند، تربيت
هاى اسلامى مساجد را خالى نگذاريد؛ آنهايى كه مى خواهند نقشه بكشند و
شما را دور كنند از مساجد، دور كنند از مراكز تعليم و تربيت ، آنها
دشمن هاى شما هستند.
بايد در ماه مبارك رمضان تربيت و تعليم به تمام معنا در همه بعدهايش در
مساجد باشد، در محافل ديگر باشد؛ مساجد را خالى نگذاريد... انقلاب از
مساجد پيدا مى شود؛ از اين مساجد اين طور امور تحقق پيدا مى كند. هم
دانشگاه ها را حفظ كنيد، هم مساجد را حفظ كنيد، منافات با هم ندارند.
دانشگاهى باشيد، مسجد هم برويد، مساجد را هم تعمير كنيد، مساجد را هم
آباد كنيد از رفتن خودتان .
(177)
لزوم توجه به جماعت
بديهى مى نمايد كه اهميت مسجد از اين لحاظ است كه جماعتى در آن
تشكيل مى شود و همه كارهاى آنان در مسجد صورت مى پذيرد؛ يعنى در كنار
نماز جماعت رسيدگى به ديگر امور نيز به صورت جماعت صورت مى پذيرد،
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين باره فرمودند:
يد الله مع الجماعه .
دست خدا همراه جماعت است .
نماز را در جماعت بخوانيد، اجتماع بايد باشد.
(178)
اجتماعاتتان را حفظ كنيد. مساجدتان را محكم نگه داريد.
(179)
اجتماع كنيد نمازهاى جمعه را با شكوه بجا آوريد و نمازهاى غير جمعه را
هم كه شيطان ها از نماز مى ترسند، از مسجد هم مى ترسند.
(180)
مع الاسف ، ما استفاده نتوانستيم بكنيم از اين اجتماعاتمان ، نه از آن
اجتماعات بزرگمان و نه از اين اجتماعات كوچكمان ؛ اين براى اين بود كه
تبليغات اسباب اين شده بود كه مسجدى ها را در آن مسجد محصور كرده بود؛
مسجد مركز تبليغ است ؛ در صدر اسلام از همين مسجدها جيش ها، ارتش ها
راه مى افتاد. مركز تبليغ احكام سياسى و اسلامى بوده هر وقت يك گرفتارى
را طرح مى كردند، صدا مى كردند كه الصلوة مع
الجماعة ، اجتماع مى كردند، اين گرفتارى را طرح مى كردند،
صحبتها را مى كردند مسجد مركز اجتماع سياسى است و از يك قدرى وسعتش
زيادتر مى شود نماز جمعه بايد در هر فرصت و براى هر حادثه ، اجتماعات
خود را هر چه بيشتر در مساجد و محافل و فضاهاى باز عمومى بر پا نماييد،
و از قرآن كريم و عدالت اسلامى دفاع كنيد.
(181)
حضور در مساجد
با توجه به مجموع سخنان پيامبر گونه امام راحل قدس سره در مورد
نقش مهم و سرنوشت ساز مساجد در جامعه اسلامى ، بجاست در بخش آخر اين
بحث به سفارشات و نصايح امام راحل عظيم الشاءن توجه كنيم و در ضمن ،
مسائل ضرورى قابل طرح در مساجد را از كلام ايشان بشنويم .
اين مساجد است كه اين بساط را درست كرد، اين مساجد است كه نهضت را درست
كرد؛ در عهد رسول الله صلى الله عليه و آله هم و بعد از آن هم ، تا مدت
ها مسجد مركز اجتماع سياسى بود؛ مركز تجييش جيوش بود. محراب يعنى
مكان حرب ، مكان جنگ ، هم جنگ با شيطان و هم جنگ با طاغوت . از محراب
ها بايد جنگ پيدا شود، چنانچه بيشتر، از محراب ها و از مسجدها پيدا مى
شد.
اى ملت ، مسجدهاى خودتان را حفظ كنيد. اى روشنفكران ، مسجدها را حفظ
كنيد، روشنفكر غربى نباشيد، روشن فكر وارداتى نباشيد؛ اى حقوقدان ها
مسجدها را حفظ كنيد؛ برويد به مسجد... تا اين نهضت به ثمر برسد، مملكت
شما نجات پيدا كند.
(182)
امام راحل در سال 57 فرمودند:
گويندگان محترم در مجامع و مساجد وظيفه دارند كه
مصايب وارده بر ملت ايران را در اين 50 سال سلطنت پهلوى ، خصوصا در اين
چند ماه اخير و كشتار اخير شهر مقدس مشهد در جوار حضرت ثامن الاءئمه
عليه السلام و در رفسنجان به سمع مردم برسانند و آنان را از مسائلى كه
مفيد براى اسلام و مصالح مسلمين است ، آگاه گردانند.
(183)
ايشان در سال 52 يعنى در اوج اختناق رژيم ستمشاهى ابراز داشتند:
وظيفه علماى اعلام و مبلغين است كه جرائم
اسرائيل را در مساجد و محافل دينى به مردم گوشزد كنند.
(184)
اين تاءكيد و سفارش فقط مخصوص دوران قبل از انقلاب نبود، بلكه در سال
هاى پس از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى نيز به آن سفارش مى كردند؛
به طورى كه در فرازى از پيام برائت به زائران بيت الله الحرام در سال
66 چنين فرمودند:
مساجد بهترين سنگرها و جمعه و جماعات مناسب ترين
ميدان تشكل و بيان مصالح مسلمين مى باشند؛ امروز دولت ها و سرسپردگان
ابرقدرت ها اگر چه به جنگ جدى با مسلمانان برخاسته اند و همچون دولت
هند مسلمانان بى گناه و بى پناه آزاده را قتل عام مى كنند، ولى هرگز
جرئت و قدرت تعطيل مساجد و معابد مسلمين را براى هميشه ندارند و نور
عشق و معرفت ميليون ها مسلمان را نمى توانند خاموش كنند. در عين حال
اگر آنان مساجد و محافل مذهبى و سياسى علماى اسلام را به تعطيلى
بكشانند و حتى علماى اسلام را در ملاء عام به دار كشند، خود، دليل
مظلوميت اسلام و موجب توجه بيشتر مسلمانان به روحانيت و پيروى از آنان
مى شود.
(185)
سخن را با دو فراز ديگر از سخنان گهربار آن امام عظيم القدر قدس سره به
پايان مى بريم ، با اذعان به اين نكته كه آنچه اشاره شد مجموع بيانات
حضرت امام قدس سره درباره مساجد نبود، حتى اگر بتوانيم همه مواردى كه
آن حضرت درباره مساجد و اهميت آن فرموده اند بازگو كنيم ، از بيان
توجهات قلبى و عنايات ذهنى و فكرى ايشان عاجز و قاصريم .
من اميدواريم كه همه آقايان در اين ماه مبارك
همتشان را صرف كنند به اينكه مردم را مهيا نگه دارند و مردم را مجهز
نگه دارند، اسلام را با دست مردم نگه داريد و خودتان هم در مساجد، در
منابر، مردم را دعوت به صلاح بكنيد، و دعوت به اينكه دنبال مسائل باشند
و بگوييد به آنها كه فاستقم كما امرت و من تاب معك ، آنى كه پيغمبر را
نگران كرده است .
(186)
مسجد محلى است كه از مسجد بايد امور اداره بشود، اين مساجد بود كه اين
پيروزى را با راءى ملت ما درست كرد؛ اين مراكز حساسى است كه ملت بايد
به آن توجه داشته باشند؛ اين طور نباشند كه خيال كنند كه حال ما ديگر
ما پيروز شديم ، ديگر مسجد مى خواهيم چه بكنيم ؛ پيروزى ما براى اداره
مسجد است ، مراكزى كه مراكز بسط حقيقت اسلام است ، بسط فقه اسلامى است
و آن مساجد است . اين ها را خالى نگذاريد. اين يك توطئه است كه مى
خواهند مسجدها را كم كم خالى كنند... اينكه مى آيند مسجدها را مى
خواهند خلوت كنند و بيچاره جوان ها و متدينين ما هم اشتباها به خطا مى
روند، اين است كه مسجدها كم كم امسال يك قدرى ماه رمضانش كمتر باشد،
سال ديگر يك خرده كمتر، بعد از ده سال ، پانزده سال ديگر چه بشود. آنها
عجله ندارند، به تدريج هر چه شد؛ شما بايد هوشيار باشيد كه مسجدهايتان
و محراب هايتان و منبرى هاى تان را حفظ كنيد و بيشتر از سوابق ، شمايى
كه اين معجزه را از مسجد ديديد كه هم قدرتها را در هم شكست ... نبايد
سستى كنيد... مسجدها را محكم نگه داريد و پر جمعيت كنيد.
من امروز بايد بگويم كه تكليف است براى مسلمان ها، حفظ مساجد امروز جزء
امورى است كه اسلام به او وابسته است .
(187)
|