يا فاطمة اشفعي لي في الجنة فان لك عندالله شاناً من الشأن
اما رسيدن به مقام «رضا» و دستيابي به مراتب بالاي آخرت وبهشت كار آساني نيست و
راه وصول به آن بسي دشوار و سخت استو شرايط بسيار دارد؛ از اين رو مي بايد به دامن
آنان كه نزد خدااز موقعيت ممتازي بر خود دارند و با پيمودن اين مسير و دستيابي به
مراتب عالي قرب، مي توانند دست ديگران را هم بگيرند و نزد خدا برند، چنگ زد.
و از آنجا كه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام به عالي ترين مراحل قرب الهي دست
يافت و معصومين عليهم السلام مقام او راارج نهادند و از بزرگي و عظمت ايشان ياد
كردند؛ زيرا خطاب به آن بزرگوار مي گويد:
اي فاطمه، از تو مي خواهم مرا شفاعت كني و زمينه راهيابي مرا به بهشت فراهم كني؛
مي خواهم از مسير شكوهمند شفاعت تو به بهشت روم؛ چه اين كه چنين بهشت رفتني ممتاز
است، لذت آور و با عزّت.
اشاره به نام فاطمه
زاير تا اين بخش از زيارت بارها به حضرت معصومه عليها السلام سلام مي كند؛ اما
براي احترام به ايشان نام آن بزرگوار را نمي برد و از القاب و صفات ايشان استفاده
كرده و ايشان را مخاطب خود مي سازد، چه اين كه گاه احترام در اين قالب شكل مي گيرد
كه نام مخاطب برده نشود و از القاب و صفاتي كه نشان گر عظمت ايشان است استفاده شود.
اما در اين فراز از زيارت نامه، نام ايشان برده مي شود. شايد بدين خاطر در اين بخش
نام مبارك ايشان آورده شده است كه از آن حضرت درخواست شفاعت شده است؛ زاير به ايشان
عرض مي كند اي فاطمه از شما شفاعت مي طلبم؛ يعني مي دانم چه كسي به مقام بلند و
شامخي دست يافته و مي تواند مرا شفاعت كند، از اين رو براي اعلام اين نكته نام آن
حضرت را بر زبان جاري مي سازد.
علّت طلب شفاعت
«فان لك عندالله لك شأناً من الشأن»(1)
اي فاطمه، كه در درگاه الهي مقامي بزرگ و ويژه داري از شما مي خواهم مرا شفاعت
كني و از طريق شما به بهشت روم، بهشتيرا دوست دارم كه با شفاعت و وسيله شما باشد و
به درستي مي دانمنزد خدا جايگاهي داري كه مي تواني مرا شفاعت كني و در بهشتزيبا و
مركز سعادت جاودان را برويم بگشايي؛ تنها كساني مي تواننددر آن دنيا كه كيفرها و
پاداش ها به طور كامل عادلانه است، دست ديگران گرفته، آنان را از عذاب رهانيده و به
بهشت برسانند كهنزد پروردگار موقعيتي بسيار ممتاز و ويژه داشته باشند و شمااين گونه
هستي و من مي دانم چه كسي را مخاطب ساخته ام؛ شمارا كه نامت فاطمه و القاب بزرگي
داري كه پيش از اين به آن هااشاره كردم.
اللهم اني اسئلك ان تختم لي بالسعادة
برخي از مردم آخر كارشان ختم به خير نمي شود و با شقاوت از دنيا مي روند و برخي
گرچه آغاز زندگي خوبي ندارند و دست به اعمال خلاف شرع زده اند ولي سرانجام نيكي
دارند؟ در آغاز زندگي سياه است ولي با فرجامي نيك از اين دنيا مي روند. در اين فراز
از زيارت حضرت معصومه، زاير از خدا مي خواهد پايان زندگي او خوب بوده و با عاقبت
خير از دنيا برود، در واقع خواسته زاير آن حضرت از خدا مي خواهد همه زندگيش همراه
با سعادت باشد، زيرا در زمان زيارت حضرت معصومه عليها السلام حالي خوش و عقايدي
درست دارد و توانسته است زمينه جلب رضايت خدا را فراهم آورد. او دعا مي كند كه پس
از اين نيز تا آخرين لحظه خوشبخت و سعادتمند باشد.
(خدايا آنك كه به خاطر زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها در محضر شما هستم و
حال خوبي دارم) از شما مي خواهم كه فرجام كارم نيز آميخته با خوشبختي باشد.
فلا تسلب مني ما أنا فيه
خدايا اين حال خوش و اين توفيق بزرگ را كه برخاسته از زيارت ارزنده حضرت فاطمه
معصومه عليها السلام است از من نگير و گرفتن اين حال بدين صورت است كه تشيع و عقيده
انسان از او گرفته شود كه در اين فرض زمينه اين توفيق از او سلب شده است و گاه بدين
سان است كه عقيده و زمينه سالم مي ماند ولي عمل انسان خراب مي شود.
اللهم استجب لنا و تقبّله بكرمك و عزّتك و رحمتك و عافيتك
خدايا اين دعا را براي همه شيعيان مي كنم و از شما مي خواهم عاقبت همه مومنان را
با فرجام نيك رقم زني و صد البته مستجاب شدن اين دعا تنها از سر لطف و كرم و خاطر
عزّت و توانمندي بي نهايت شوي خداي عزيز قدير است تو كريم. و به خاطر مهرباني و
رحمتت كه همگان را فرا مي گيرد و ابر رحمت شما همواره بر سر مؤمنان سايه مي اندازد
و به نسيمي لطيف و روحبخش مي ماند كه برجان و روان بندگانت مي وزد.
و صلي الله علي محمد و آله اجمعين و سلم تسليماً يا ارحم الراحمين
رحمت، عنايت و درود الهي بر محمد و آل او در همه زمان و مكان ها باد خانداني كه
از راه او روي برنگردانده اند و از صراط مستقيم خارج نشده اند. اين چهارمين بار است
كه نام مبارك «محمد»9 در اين زيارت برده مي شود و نام دل انگيز آن حضرت سبب شده است
كه اين زيارت نامه به گونه اي زيبا و قابل توجه به پايان برسد(2)
به ويژه آن كه در كنار نام مبارك ايشان «آل» آن حضرت نيز آمده است و براي همه آنان
نيز دعا شده است.
و سلّم تسليماً يا ارحم الراحمين
خدايا افزون بر صلوات بر آن حضرت و آلش سلامي پيوسته و ناگسسته بفرست كه مانند
صلوات باشد و هرگز منقطع نشود، چون تفاوت سلام با صلوات آن است كه سلام قطع مي شود.
اما كله «تسليماً» در اصطلاح ادبيات عربي مفعول مطلق است و در اينجا براي تأكيد
نشان گر اين معنا است كه اين سلام همواره متصل و ناگسسته باشد.
يا ارحم الراحمين
اي مهربان ترين مهربانان. در قرآن كريم هم واژه «خير الراحمين»(3)
و هم «ارحم الراحمين»(4) و نيز در دعاها
مكرّر، آمده است، بندگان خداشناس زماني خدا را با اين نام بسيار دل انگيز مي خوانند
كه به مستجاب شدن دعاي خود بسيار اهتمام مي ورزند. بررسي تأثير اين صفت خدا در
مستجاب شدن دعا، بحث مستقلي مي طلبد تناسب چنداني با اين پژوهش ندارد.
فهرست منابع
1. قرآن كريم.
2. احقاق الحق، قاضي نورالله شوشتري، قم.
3. اصول عقايد راهنماشناسي، درسهايي از استاد محمدتقي مصباح، انتشارات مركز
مديريت حوزه علميه قم، چاپ اول، 1408 ق.، 1367 ش.
4. اعلام الوري، طبرسي، قم، 1391 ق.
5. اعلام الهداية، گروه مؤلفان، مركز الطباعة والنشر للمجمع العالمي لاهل البيت،
چاپ دوم، 1425 ق.
6. اعيان الشيعه، سيد محسن جبل عاملي، چاپ بيروت.
7.اقرب الموارد، سعيدالشرتوتي، بيروت مكتبة لبنان، چاپ دوم، 1992م.
8. الاحتجاج، احمد بن علي الطبرسي، قم، انتشارات اسوه، چاپ دوم، 1416 ق.
9. الارشاد، محمد بن محمد بن العمان العكبري (شيخ مفيد)، قم، كنگره جهاني شيخ
مفيد، چاپ اول، 1413 ق.
10. الاعتقادات، شيخ صدوق، قم، المؤتمرالعالمي لألفيه الشيخ مفيد، 1371 ش، 1413
ق.
11. الاغاني، لابي الفرج الاصفهاني، بيروت، دارالفكر، چاپ نهم، 1995 م، 1415 ق.
12. الانساب، عبدالكريم سمعاني، بيروت، 1400 ق.
13. البداية والنهاية، ابن كثير دمشقي.
14. التحقيق في كلمات القرآن، شيخ حسن مصطفوي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول، 1416 ق، 1374 ش.
15. الجامع الاحكام القرآن، محمد انصاري قرطبي، بيروت، دارالاحياء التراث
العربي، 1405 ق.
16. الحدود، محمد بن الحي النسين بوري.
17. الحدود والحقايق، صاعد البريدي الآبي، قم، مطبعة الاسلام، افست از بغداد،
مطبعة المعارف، 1970 ق.
18. الخرايج والجرايح، قطب الدين راوندي، قم، انتشارات مصطفوي.
19. السني المطالب، محمد بن محمد جزري، تهران، 1402 ق.
20. السيرة النبويّه، ابن هشام، با تحقيق دكتر مصطفي السقاء و ديگران، مصر،
مكتبة مصطفي ألباني.
21. الصحيح من سيرة النبي الاعظم(ص).
22. العين، الخليل بن احمد الفراهيدي، قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414 ق.
23. الغدير، شيخ عبدالحسين احمد الاميني النجفي، مؤسسه دائرة المعارف الفقه
الاسلامي، چاپ نهم، 1424 ق، 2004 م.
24. الفصول المهمّة، علي بن محمد بن احمد مالكي (ابن صباغ)، بيروت، دارالاضواء،
چاپ دوم، 1409.
25. الكافي، ابي جعفر محمد بن يعقوب الكليني الرازي، تهران، مكتبة الاسلامية،
1388 ق.
26. الكامل في التاريخ، علي بن ابي الكرم شيباني (ابن اثير)، بيروت، دار صادر،
دار بيروت، 1385 ق.
27. المجالس السنّية، سيد محسن الامين، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، چاپ پنجم،
1394 ق. 1974 م.
28. المحجة فيما نزل في القائم الحجّة، السيد هاشم البحراني، بيروت، مؤسسة
الوفاء، 1403 ق، 1983 م.
29. المصباح المنير، علامة الفيّومي، قم، ناشر: مؤسسة دارالهجرة، چاپ دوم، 1414
ق.
30. المعجم الكبير، سليمان بن احمد الطبراني، بيروت، دارالاحياء التراث العربي،
1984 م، 1404 ق.
31. المقفعه، محمد بن محمد بن نعمان تلعكبري، قم، موسسه نشر اسلامي، چاپ اول.
32. المناقب اهل بيت از ديدگاه اهل سنت، سيد محمد طاهر هاشمي شافعي، چاپ آستان
قدس رضوي، چاپ دوم، 1381 ش.
33. النقان ابن حيان،
34. اليقين، باختصاص مولانا با مرآة المؤمنين، رضي الدين علي بن الطاووس الحّلي،
قم، مؤسسه دارالكتاب، چاپ اول، 1413 ق.
35. امالي، شيخ صدوق، بيروت، 1400 ق.
36. امالي، شيخ طوسي، محمد بن نعمان عكبري بغدادي، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي،
1364 ش.
37. امام هادي و نهضت علويان، محمد رسول، دريايي.
38. انوارالمشعشعين، محمد علي كاتوزيان.
39. بحارالانوار، علامه شيخ الاسلام محمدباقر مجلسي، تهران، دارالكتب الاسلاميه،
1388 ق.
40. بشارة المصطفي، عماد الدين طبري، نجف، كتابخانه حيدريه، 1383 ق.
41. تاج العروس، سيد محمد مرتضي حسيني زبيدي، قاهره، 1380 ق.
42. تاريخ الاسلام السياسي، دكتر حسن ابراهيم حسن، قاهرة، مكتبةالنهضة الحصرية،
بيروت دارالجميل، چاپ چهاردهم، 1416 ق.
43. تاريخ الخلفاء، عبدالرحمن سيوطي
44. تاريخ بغداد، محمد بن علي خطيب بغدادي، بيروت، دارالكتب العلميه، چاپ اول،
1417 ق.
45. تاريخ دمشق، ابن عساكر، بيروت و دمشق.
46. تاريخ طبري، محمد بن جرير طبري، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات.
47. تاريخ قم، حسن بن محمد قمي، ترجمه حسن بن علي قمي، تهران، چاپ 1361 ش.
48. تاريخ مذهبي قم، علي اصغر فقيهي، انتشارات زائر، آستانه مقدسه قم، چاپ دوم،
1378 ش.
49. تاريخ نيشابور، ابوعبدالله حاكم نيشابوري، ترجمه و تلخيص: حاجي خليفه
نيشابوري و تحقيق محمدرضا شفيعي كدكني، تهران، دفتر نشر آگه، چاپ اول، 1375 ش.
50. تاريخ يعقوبي، ابن واضح اخباري، نجف، 1382 ق.
51. تجلي كوثر در حضرت فاطمه معصومه(ع)، مؤسسه كوثر ولايت، انتشارات فجر ولايت،
چاپ اول، 1382 ش.
52. تحف العقول، حسين بن شعبه الحراني، تهران، انتشارات علميه اسلاميه.
53. تذكرة الخواص، سبط بن اجوزي، بيروت، مؤسسة اهل البيت(ع)، 1401 ق.
54. ترجمه خاتون دو سرا، فيض الاسلام
55. ترجمه نفس المهموم، حاج شيخ عباس قمي، ترجمه آيةالله شيخ محمدباقر كمره اي،
انتشارات مسجد مقدس جمكران، چاپ دوازدهم، 1380 ش.
56. ترجمه جامع السعادات، بيروت، دارالعلم الاسلامي، چاپ سوم، 1418 ق. 1997 م، ص
62.
57. تفسير الجلالين، جلالدين محمد بن احمد المحلّي و جلالدين عبدالرحمن ابوبكر
سيوطي.
58. تفسيرالعباشي، مسعود بن عياش السلمي، سمرقندي معروف به عياشي، تهران،
مكتبةالعلميه الاسلامية،
59. تفسير الميزان، سيد محمد حسين طباطبايي، قم، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان،
1391 ق، 1972 م.
60. تفسير ثعلبي (الكشف والبيان)، ابواسحاق احمد ثعلبي (م 427)، بيروت،
دارالاحياء التراث العربي، چاپ اول، 2002 م، 1422 ق.
61. تفسير راهنما، اكبرهاشمي رفسنجاني، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي،
چاپ اول، 1374 ش.
62. تفسير روح المعاني والبيان، سيد محمود آلالوسي البغدادي، بيروت، دارالاحياء
التراث الالعربي، 1985 م، 1405 ق.
63. تفسير طبري، محمد بن جرير طبري، بيروت، مؤسسه الرّسالة، چاپ اول، 1415 ق،
1994 م.
64. تفسير علي بن ابراهيم قمي، قم، كتابفروشي علامه.
65. تفسير كنزالدقائق، ميرزا محمد مشهدي، قم، مؤسسه انتشارات اسلامي، چاپ دوم،
1414 ق.
66. تفسير مجمع البيان، شيخ ابي علي الفضل بن الحسن الطبرسي، تهران، كتابفروشي
اسلاميه، 1390 ق.
67. تفسير نمونه، استاد ناصر مكارم شيرازي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ بيست
و چهارم، 1379 ش.
68. تفسير نورالثقلين، شيخ عبدعلي بن جمعة العروسي الحويزي، قم، مطبعة العلمية،
چاپ نهم.
69. توحيد صدوق، شيخ صدوق، قم، مؤسسه نشر اسلامي (جامعه مدرسين).
70. جامع احاديث شيعه، شيخ اسماعيل المعزّي الملايري، قم، 1375 ش، 1417 ق.
71. جامع الصحيح، سنن ترمذي، ابي عيسي محمد بن عيسي بن سوره، بيروت، دارالاحياء
التراث العربي، 209 - 297 ق.
72. جغرافياي تاريخي قم، به كوشش ابوالفضل عرب زاده، انتشارات زائر، چاپ اول،
1383 ش.
73. حديقة الشيعه، احمد اردبيلي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه.
74. حضرت زينب كبري، جعفر نقدي، نجف.
75. حضرت معصومه(س)، فاطمه دوم، محمد محمدي اشتهاردي، نشر اخلاق، چاپ اول، 1380
ش.
76. حضرت معصومه و شهر قم، محمد حكيمي
77. حليةالاولياء، ابونعيم اصفهاني، بيروت،
78. خاتمة الدمعة الساكبة، محمد باقر عبدالكريم بهبهاني، با تحقيق محمد حسن شاه
آبادي، چاپ اول، 1381 ق.
79. خاتميت، مرتضي مطهري، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، چاپ سوم، 1381 ش.
80. خورشيد مغرب، محمد رضا حكيمي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1360 ش.
81. دايرةالمعارف تشيع، تهران، بنياد خيريه فرهنگي شطّ، زير نظر گروه مؤلفان،
چاپ اول، 1373 ش.
82. دلايل الامامة، محمد بن جرير طبري، قم، 1413 ق.
83. ديوان امام خميني، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار آمام خميني، چاپ پنجم،
1374 ش.
84. رجال الكشي، شيخ طوسي، مشهد، 1348 ش.
85. رجال تاج العروس، سيد محمد مرتضي حسيني زبيدي، قاهره، 1380 ق.
86. روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازي، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي،
1375 ش.
87. رياحين الشريعه، شيخ ذبيح الله محلاتي، تهران.
88. رياض الانساب و مجمع الأعقاب، مظاهر حبيب پور، بمبئي، ميرزا محمدخان ملك
الكتّاب، 1335 ش.
89. زندگاني امام علي الهادي، باقر شريف القرشي، ترجمه سيد حسن اسلامي.
90. زندگاني چهارده معصوم(ع).
91. زندگي سياسي امام جواد(ع)، جعفر مرتضي عاملي
92. سفينةالبحار، شيخ عباس قمي،
93. سيره حلبي.
94. سيره امام رضا(ع)، دكتر محمد صالحي و ديگران، دارالهدي، چاپ اول، 1384 ش.
95. شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد،
96. صحيح مسلم.
97. علل الشرايع، شيخ صدوق، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، افست از نجف،
منشورات المكتبة الحيدريه و مطبعتها، 1385 ق.
98. علم اخلاق اسلامي، ترجمه كتاب جامع السعادات، ملامهدي نراقي، مترجم، سيد
جلال الدين مجتبوي، تهران، انتشارات حكمت، چاپ پنجم، 1370 ش.
99. عوالم، شيخ عبدالله بن نور الله البحراني الاصفهاني، انتشارات مدرسة الامام
المهدي(عجّ)، قم، 1409 ق.
100. عيون اخبارالرضا، شيخ صدوق، نجف، 1390 ق.
101. غررالحكم و درر الكلم.
102. فروغي از كوثر، الياس محمد بيگي، انتشارات زائر (آستانه مقدسه قم)، چاپ
سوم، 1380 ش.
103. فرهنگ جامع نوين، دكتر محمد معين، تهران، 1360 ش.
104. فوائد السمطين
105. قاموس
106. قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي، تهران، دارالكتب الاسلاميّه،
107. قرب الاسناد، عبدالله بن جعفر حميري، قم، 1413 ق.
108. قيام سادات علوي، علي اكبر تشيّد، تهران، چاپ اول، 1331 ش.
109. كامل الزّيارات، ابن قولويه، نجف، چاپ 1356 ق.
110. كتاب الخصال، محمد بن علي بن بابويه قمي (شيخ صدوق)، قم، مؤسسه نشر اسلامي،
1403 ق.
111. كتاب سليم بن قيس، سليم بن قيس هلالي، تحقيق: شيخ محمدباقر انصاري، قم،
انتشارات الهادي، چاپ اول، 1372 ش.
112. كريمه اهل بيت، علي اكبر مهدي پور، قم، نشر حاذق، چاپ اول، 1380 ش.
113. كشف الاسرار، خواجه عبدالله انصاري، تهران، انتشارات اميركبير، چاپ ششم،
1376 ش.
114. كشف الغمه، علي بن عيسي اربلي
115. كفاية الطالب في مناقب علي بن ابي طالب، محمد بن يوسف الگنجي الشافعي،
تهران، دارالاحياء الالتراث اهل بيت، چاپ سوم، 1404 ق.
116. كمال الدين و تمام النعمة، محمد بن علي بن بابويه قمي (شيخ صدوق)، تهران،
دارالكتب الاسلاميه، چاپ دوم، 1395 ق.
117. كنزالعمال، علي متقي هندي، بيروت، دارالكتب العلميه، چاپ اول، 1419 ق.
118. لسان العرب، ابن منظور، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، چاپ اول، 1408 ق،
1988 م.
119. مجالس المؤمنين، قاضي نورالله شوشتري،
120. مرآة العقول، محمد باقر مجلسي، قم، دارالكتب اسلاميه، چاپ دوم، 1380 ش.
121. مستدرك الصححين، ابوعبدالله حاكم نيشابوري،
122. مستدرك رجال الحديث، شيخ علي النمازي الشاهرودي، تهران، چاپ اول.
123. مستدرك سفينةالبحار، شيخ علي النمازي الشاهرودي، تهران، قسم الدراسات
الاسلاميه في مؤسسة البعثة، چاپ اول، 1409 ق.
124. مستند الامام الرضا(ع)، الشيخ عزيز الله عطاردي، المؤتر العالمي الامام
الرضا(ع)، 1406 ق.
125. مسند الامام الباقر(ع)، شيخ عزيز الله العطاري، قم، انتشارات عطارد، چاپ
اول، 1381 ق.
126. مسند الامام الجواد (ع)، شيخ عزيزالله عطاردي، المؤتر العالمي الامام
رضا(ع)، 1410 ق.
127. مسند الامام المجتبي(ع)، شيخ عزيزالله العطاردي، قم، انتشارات عطارد، چاپ
اول، 1373 ق.
128. مطالب السئول، ابن طلحه شافعي، تهران، 1285 ق.
129. معاني الاخبار، محمد بن علي بن بابويه قمي (شيخ صدوق).
130. معجم الفاظ الاحاديث النبوية، أ - ي - وِنْسِنك، ليدن، مكتبة بريل، 1936 م.
131. معجم مقاييس اللّغة، ابوالحسين احمد بن فارس بن زكريا، قم، مكتب الاعلام
الاسلامي، 1404 ق.
132. مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، قم، انتشارات قم، چاپ دوم، 1382 ش.
133. مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهاني، تهران، المكتبة المرتضوية،
134. مقاتل الطالبيين.
135. مكيال المكارم في فوائد الدعاء للقائم، ميرزا محمدتقي موسوي اصفهاني.
136. مناقب آل ابي طالب، محمد بن علي بن شهرآشوب، با تصحيح: سيد هاشم رسول
محلاتي، قم، انتشارات علامه.
137. مناقب، احمد بن محمد بن البكري المكي (خطيب خوارزمي)، تهران، مكتبة نينوي
الحديثة.
138. منتهي الآمال، حاج شيخ عباس قمي، تهران، كتابفروشي اسلاميه.
139. منشور جاويد قرآن كريم، شيخ جعفر سبحاني، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ
اوّل،
140. من لايحضره الفقيه، محمد بن علي بن بابويه قمي (شيخ صدوق)، قم، جامعة
المدرسين في الحوزةالعلمية.
141. موسوعه اميرالمؤمنين، ابي البختري، صدوق، با تحقيق دكتر احمد پاكلتچي، قم،
بنياد نهج البلاغه، 1382 ش، 1424 ق.
142. ميزان الحكمة، محمدي ري شهري، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، دفتر تبليغات
اسلامي حوزه علميه قم، چاپ اول، 1403 ق، 1362 ش.
143. مؤسوعة امام علي بن ابيطالب، محمدي الرّي شهري، قم، دارالحديث، چاپ اول،
1421 ق.
144. وافي
145. وحي و افعال گفتاري، عليرضا قائمي نيا، قم، انتشارات زلال كوثر، چاپ اول،
1381 ش.
146. هجرت كريمه، فرزانه نيكوبرش، قم، مؤسسه كوثر ولايت، چاپ اول، 1381 ش.
147. هدية المرضيه الي الحضرة الرضوية، شيخ فضل علي آقا قزويني، مخطوط.
148. ينابيع المودة، سليمان بن ابراهيم قندوزي بلخي، نجف، 1384 ق.
پي نوشت:
1) پيش از اين در بخش فضايل آن حضرت از مقام شفاعت و شان ايشان اين جمله توضيح
داده شد.
2) سلام با صيغه مخاطب با نام ايشان شروع مي شود و با سلام و درود بر آن حضرت زيارت
به فرجام مي رسد.
3) سوره مؤمنون، آيه 109 و 118.
4) سوره يوسف، آيه 64 و 92 و سوره اعراف، آيه 151، و سوره انبياء، آيه 83، تأمّل در
آيات ياد شده نشان مي دهد كه «ارحم الراحمين» را در مواردي كه اهتمام به حفظ كسي يا
چيزي، آمرزش گناهان و از بين رفتن مشكلات، بوده، مي خوانده اند.