300- همان منبع ص 576.
301- بشريه حسين جامعه سياسى ص 295.
302- بشيريه حسن جامعه شناسى سياسى ص
295.
303- مجله سياست خارجى ، شماره دو،
تابستان 1374 ص 948.
304- همان منبع صص 951 950 بهنقل از
گزارشى مربوط به كتاب تطور سياسى زنان . در توضيح نگرش فينيست ها
درباره زنان و سياست در يكى از منابع آمده كه ، تقسيم ميان حوزه عمومى
و حوزه خصوصى يا خانوادگى خودر مساله اى است و بحث اصلى فمينست ها اين
بوده كه هر امر شخصى سياسى است يعنى از آن جايى كه سياست به تحركات
روابط قدرت در جامعه مى پردازد، پس بايد به روابط قدرت ميان زنان و
مردان از آن جايى كه سياست به تحركات روابط قدرت در جامعه مى پردازد پس
بايد به روابط قدرت ميان زنان مردان هم بپردازد اگر سياست به روابط
مبتنى بر مردان و زنان را در سطح شخصى بلكه همچنين اهميت ايدوئولوژى
مرد سالارى را در اعمال سلطه بر زندگى زنا در دستور قرار مدهد اين ها
معتقدند كه به نام آزادى وزندگى خصوصى عرصه يى كه زنان در آن بيش از هر
جاى ديگر استثمار و فرودست مى شوند، يعنى خانواده را از دخالت سياسى
معاف مى دارند، جداييبين حوزه هاى عمومى و خصوصى وضع قوانين برابرى
زنان ومردان را در شكاف بين حوزه هاى عمومى و خصوصى دور نگه داشتن ارزش
هاى زنان را از حوزه عمومى ممكن مى سازد درواقع عملادولت نهاد خانواده
و ستمى راكه در آن بر زنان روا مى دارند را ايجاد كرد و بر آن صحه
گذاشت فمينيس ها فهم تازه يى از مبارزه فردى ونيز پيكار عمومى در عرصه
سياست ارايه كردهاند براى مطالعه بيشتر مراجعه شودبه : ابوت پاملا
والاس كلر، در آمدى بر جامعه شناسى نگرهاش فمينيستى ترجمعه مريم
خراسانى و حميد احمدى فصل پنجم .
305- از نگاه فيمينست ها بر خلاف اين
مدعا كه زنان هنگام راى گيرى ، تحت تاثير گزينش شوهران اند بهترين
نتيجه گيرى كه از شواهد بر مى آيد، تاثير متقابل است : همان منبع ص
195.
306- بشيريه حسين جامعه شناسى سياسى
ص ص 296 294
307- همان منبع ص 292
308- براى مطالعه اجمالى در اينموضوع
مراجعه شود به : بامداد بدرالموك زن ايرانى از انقلاب مشروطيت تا
انقلاب سفيد جلد دوم انتشارات بن سينا 1349 التبه منبع ياد شده با يك
ناه غير دينى و خاص به موضوع نگريسته است :
309- اعتصامى پروين ، ديوان اشعار
نشر و روايت چاپ اول 1373 ص 227
310- مراجعه شود به : فتحى مريم
جايگاه زنان در جنبش مشروطيت روزنامه همشهرى : 31/9/1379
311- حسينى طهرانى سيد محمد حسين
كاهش جمعيت ضربى يى سنگين بر پيكر مسلمين ص ص 175 179.
312- مهريزى مهدى زن و سياست : گرايش
ها و نگارش ها، مجله حكومت اسلامى شماره چهارم تابستان 1376 ص ص 16 170
313- همان منبع ص ص 174 170
314- همان يوسف پژوهش نامه متين ، ش
2: بهار 1378، ص 21.
315- مراجعه شود بهن فهيم كرمانى
مرتضى ، زن و پيام آورى ص ص 105 75. و نيز روايت ديگرى در صفحات بعد
كتاب والبته براى ملاحظه نظرات مخالفين ودر قاضى و حاكم شدن زير مراجعه
شود به : جوادى آملى عبدالله زن در آيينه جلال و جمال ص 383. طباطبايى
سيد محمد حسين زن در اسلام نشر محمد بى تا ص 38 معرفت محمد هادى مقاله
عدم شايستگى زنان براى قضاوت و مناصب رسمى ، مجله حكومت اسلامى شماره
چهار تابستان مقاله 1376، ص ص 53 39.
316- مصفا نسرين مقاله سياسى زنان :
يك مطالعه ميدانى مجله سياست خارجى ، شماره دوم تابستان 1374، ص ص 644
645
317- براى مطالعه بيشتر در اين باره
، مراجعه شود به :
فرزين نيا زيبا، مقاله نقش آموزش زنان در توسعه فرهنگى ايران مجله
سياست خارجى شماره تابستان 1374 ص ص 695 667.
318- خانم احمدى خراسانى ، در يك
نگرش فينيستى به بحث فوق البته در رابطه باتشكل
هاى مدنى چنين پرداخته اند: وقتى ما با
نظام فراگير هم چون نظام مرد سالارى كه هستى مان رامحاصره كرده است ،
سرو كار داريم با دست خالى نمى توانيم آن را به عقب نشينى وادارر سازيم
تحقيق هر يك از خواسته هاى ما، نياز به تشكلى سازمان دهى شده دارد حتى
در آنجا كه در كنار شوهر، پدر، و برادرانمان رنج مى بريم بايد به ياد
بياوريم كه ديگران سياهى اين رنج را با ايجاد تشكل هاى اجتماعى كم رنگ
كرده اند، وقتى زنان خواسته اند كه در ازدواج ، خانوداه و در محيط كارى
: نظام اجتماعى را به نفع زنان اصلاح كنند سنديكاى خاص خود را در 1850
و يااتحاديه حقوق زنان را 1869 به وجود آورده اند
احمدى خراسانى نوشين مقاله از محافل زنانه تا تشكلهاى مستقل زنان مجله
فرهنگ توسعه اسفند 1376، ص 13.
319- شهشهانى سهيلا مقاله زن ايرانى
يك مساله سياسى است همان منبع ص 3 .
320- دفتر بانوان از سال 1374 با
موافقت سازمان امور ادارى و استخدامى فعاليت رسمى خود را در وزارت كشور
تحت نظارت مشاور وزير كشور درامور بانوان آغاز كرد. براى اطلاعات بيشتر
درباره فعاليت هاى اين مركز، مراجعه به : فصل نامه جمعيت ، ش 25 پاييز
1377، ص ص 29 28
321- در اين حوزه ها، كشور ما از
كشورهاى شرقى ، مثل ژاپن چند سال پيش نيز عقب تر است در ژاپن از 1944
براى نخستين بار،، زن به رياست قوه قضاييه رسد و در همين سال ، يك زن
به مقام وزرات كشور رسيد و 198 قاضى و 67 دادستان آن كشور، زن بوده اند
و...
مجله حقوق زنان ، مرداد و شهريور ماه 1377، ص ص 42 41
322- روزنامه صبح امروز 17/9/1378 ص
ص 42 41 .
323- غزالى امام محمد، نصيحه الملوك
تصحيح وحواشى از جلال الدين همايى انتشارات بايك : 1361، ص ص 275 273 و
در باره غزالى گفته شد كه : لوكان نبى بعد النبى لكان الغزالى . شريف
ميانمحمد تاريخ فلسفه در اسلام جلد دوم مركز نشر دانشگاهى 1365، ص 3.
324- نگارنده مقاله مستقلى در اين
باب تحت عنوان نقش حق و جانبه و امام خمينى به نگارش در آورده كه اكنون
در همين دفتر آمده است .
325- امام خمينى سيد روح الله صحيفه
نور جلد سوم ، ص 453
326- اگر جريان و جنبش اجتماعى اولا
وسيع وهمه جانبه باشد، و ثانيا: معقولانه و عادلانه متفكر دينى و غير
دينى ، تاب مقاومت در برابر آنها را ندارد اين جاست كه بعضى از مراجع و
بزرگان حوزوى با شناخت درست درست واقعيات فتاوى اجماع شكن و البته
معقول صادر ميكنند.
327- اين كه جهان درآغاز هزاره جديد
ميلادى از بين دو طرح خشونت آميز برخورد تمدن ها
و ملاطفت آميز گتفگوى تمدن ها پيشنهاد تمدن ها
كه پيشنهاد جناب آقاى خاتمى رييس جمهورى اسلامى ايران است دومى
را با اين كه از سوى كشورهاى در حال توسعه است ، مى پذيرد وسالى 2001
را به نام آن اعلام مى كند ولى اولى را از سوى متفكران جهان اول و
قدرتمند نمى پذيرد حداقل پيام اين پذيرش آن است كه جهان امروز، گفتگو
را بر زور ترجيح مى دهد و حكايت از بلوغ نسبى انسان امروز دارد.
328- بشريه حسين جامعه شناسى سياسى ص
332.
329- عنوان مقاله :
جامعه دينى است است . كه به همايش تحقق
جامعه مدنى در انقلاب اسلامى ايران ، ارائه شده و در مجموعه مقالات آن
همايش نيز چاپ و منتشر شده است . .براى مطالعه نفصيلى مقاله مراجعه شود
به يكى از دو منبع زير:
سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى ، مجموعه مقالات همايش ياد شده :
1376.
منصورنژاد محمد، دين و توسعه فرهنگى ، سياسى و اقتصادى ، دفتر نخست ،
موسسه نشر علوم نوين : 1379.
330- احمدى خراسانى نوشين مقاله راهى
به سوى جامعه مدنى مجله فرهنگ توسعه اسفند 1376، ص 14.
331- براى مطالعه بيش تر مراجعه شود
به : راد غزل ، مقاله تحرك نوين زنان در جامعه مدنى ، روزنامه همشهرى
27/6/1379، ص 12
332- تعريف فرهنگ از دكتر على شريعتى
، به نقل از:
دانشجويان مسلمانان پيرو خط امام دانشگاه اصفهان ، انقلاب فرهنگى به
روايت دكتر على شريعتى ، انتشارات پيشوا: تير 1359، ص 6.
333- خانم
مهرانگيز كار در مكتوبى به هفته نامه راه
نوبا سردبيرى اكبر گنجى ، كه
نشريات روشنفكرى تندرو و پرطرفدار بود و به مسايل بسيار تازه و مهم ،
بر اساس مدرنيته مى پرداخت ،نوشت 15 شماره راه
نور را كنار هم چيده ام . 15چهره مردانه ، درشت ومردسالارانه ، روى جلد
همه شماره ها را تسخير كرده اند. كلمات و جملات قصار آقايان هم زينت
بخش تصاويرشان شده است ... آقاى مديرمسئول ! راه نور از انديشه نو سخن
مى گويد و در اقيانوس بيكران آزاديهاى غوطه مى خورد... شيوه مديريت شما
را چنان است كه به نظر مى رسد، آنچه برقلم جارى مى سازيد، هنوز به
درستى باور نكرده ايد. زيرا پيداست مى خواهيد در غياب نخبگان نيمه يى
از جمعيت كشور، واژه ها را معنا كيند و گره از كار فروبسته توسعه سياسى
بگشاييد... راستى براى نصف جمعيت اين كشور بلازده مردى ، زن خود را ارج
مى نهد، چپ و راست ، سنتى و مدرن ، صفت زن ذليل به او مى چسباند. چه
تفاوت دارد كه راست سنتى بر اريكه قدرت بنشيند، يا روشنفكران دينى و
نيروهاى سياسى متصل به آن ؟!.
كار مهرانگيز، هفته نامه راه نور، ش 16: 17/5/1377، ص 32.
334- دكتر بشيريه بر حسب نوع رابطه
دولت جامعه مدنى و تودها، از شش نوع جامعه ياد مى كند: اول تكثر گرا،
دوم بسته سنتى مثل دولت رضا شاه سوم نيمه
سنتى و غير توده يى دولت مطلقه نوساز
چهارم : بسته توده يى پوپولوليسم رژيم ايران 7
1354 پنجم : سركوبگر غير توده يى ايران
41 1332 و ششم سركوبگر توده يى فاشيسم
اروپا در فاصله دو جنگ جهانى : بشيريه حسين جامعه شناسى سياسى ص
ص 338 42.
335- ابوت پاملا والاس كلر، در آمدى
برجامعه شناسى نگرشهاى فمينيستى ترجمه مريم خراسانى و حميد احمدى ، ص ص
122 119.
336- مجله فرهنگ توسعه : اسفند ماه
1376، ص 65 .
337- نگاه زنان مجموعه مقالات نشر
توسعه : 1377، ص 30
338- نگاه زنان (مجموعه مقالات )،
نشر توسعه : 1377، ص 30.
339- مثلاماده 1117 قانون مدنى به
شوهر اختيار مى دهد، تا زنان خود را (به بهانه حفظ مصالح خانوادگى ) از
اشتغال نهى كند و اين جاست كه گلايه امثال اين خانم راهى به مقصود نمى
برد:
ليسانسه رياضى هستم ، قبل از ازدواج تدريس مى
كردم . بعد از بچه دار شدن ، چند سالى به علت وظايفى كه بر عهده داشتم
، از كار استعفا كردم . حالابجه ها بزرگ شده و به مدرسه مى روند، اما
من هر چه اصرار مى كنم چند روزى در هفته به تدريس بپردازم ، شوهرم
موافقت نمى كند. آيا كار زن بايد فقط محدود به چهار ديوارى خانه باشد؟
مجله فرهنگ توسعه : اسفند ماه 1376، ص 30.
340- مقاله خشونت عليه زنان ، فصل
نامه نداى جمعيت ، ش 25: پاييز 1377، ص 48.
و براى مطالعه بيش تر مراجعه شود به :
مجله فرهنگ توسعه : اسفند 1376، ص 31.
341- مقاله خشونت عليه زنان ، فصل
نامه نداى جمعيت ، ش 25 : پاييز 1377، ص 49.
342- براى ملاحظه خاطره ايى از زنى
كه معتقد است ، پس از 14 سال تشكيل صندوق ،
ذهنيت تقريباتمامى كارگران ، نسبت به اين كه نمى توانند فعاليت كنند،
تغيير كرده است ، مراجعه شود به : همان منبع : ص 7 - 15.
343- براى مطالعه بيش تر، مراجعه شود
به :
محله فرهنگ توسعه : اسفند ماه 1376، ص 1 - 30.
344- احمدى خراسانى نوشين ، مقاله
دورنماى جنبش اجتماعى زنان ، انقلاب در شيوه زندگى ، نگاه زنان (مجموعه
مقالات )، ص 70.
345- دكتر بشريه ، مجموعه گفتمان هاى
سياسى ايران را به گفتمان هاى سياسى ايران را به گفتمان
پاتريمونياليسم سنتى ،
مدرينيسم پهلوى و
سنت گرايى ايدئولوژيك تقسيم مى كند و از ظهور
346- جوادى آملى عبدالله ، زن در
آيينه جلال ، ص 428 - 333.
347- كمالى سيد على ، قرآن و مقام زن
، ص 6 245.
348- در موارد اين كه چگونه آيت الله
صانعى مساءله قضاوت ، ولايت و حكومت زن را مسلم فرض مى كند و ديگر
فقهانه ، پاسخ ايشان قابل توجه است :
اگر كسانى كه چنين فتاوايى دادند، بتوانند هم
خودشان را قانع كنند و هم پاسخ بين المللى براى اين مساءله داشته
باشند، ايرادى ندارد. من به اين صورت توانستم خودم را قاتع كنم و
اسلامى هم كه به آن مؤ من هستم ، دينى طرفدار حقوق بشر است . من
اعتبارات و ادله را در نظر گرفتم و به اين نتيجه گرفتم و به اين نتيجه
رسيدم . صانعى يوسف ، پژوهش نامه متين ، ش 2، بهار 1378، ص 23.
349- همان منبع ص ص 2 - 10.
و سپس توضيح مى دهند كه درباره جرم هاى كه حدود دارند (دزدى )، ديگر
احتياج به رشد و فرهنگ ندارد، همين كه بفهمد دزدى بد است ، كافى است
(رشد جزايى ، قبيل از سن بلوغ وجود دارد).
صانعى يوسف ، همان منبع ص ص 6 - 15.
350- عبادى شيرين ، مقاله زنان و
قوانين خشن ، مجله فرهنگ توسعه : اسفند ماه 1376، ص 36.
351- پژوهش نامه متين ، ش 2: بهار
1378، ص 30.
براى مطالعه بيش تر درباره قصاص ، مراجعه شود به مقاله :
مهرپور حسين ، فصل نامه نامه مفيد، ش 14؛ تابستان 1377.
352- صانعى يوسف ، پژوهش نامه متين ،
ش 2: بهار 1378، ص 31.
353- احمدى خراسانى نوشين ، مقاله
راهى به سوى جامعه مدنى ، مجله فرهنگ توسعه : اسفندماه 1376، ص 14.
354- خاتمى سيد محمد، روزنامه سلام :
23/6/1376، ص 5.
355- براى مطالعه بيش تر در اين باره
مراجعه شود به :
طباطبايى سيدجواد، ابن خلدون و علوم اجتماعى ، طرح نو: 1374، ص 9- 272و
291.
356- اين مقاله پيش از اين در
روزنامه ايران ، ش 7 - 1843؛ 4 - 11 / 4 / 1380، به چاپ رسيده و منتشر
شده است .
357- مكنزى يان و ديگران ، ايدئولوژى
سياسى ، ترجمه ، قائد (مطلب نقل شده از: مترجم و در پاورقى ).
358- همان منبع ، ص 346.
359- ابوت پاملا- والاس كلر، درآمدى
بر جامعه شناسى نگرش هاى فمينيستى ،ترجمه مريم خراسانى وحميد احمدى ، ص
15.
360- مكنزى يان و ديگران ، ايدئولوژى
هاى سياسى ، ترجمه م . فاقد، ص 383.
361- همان منبع ، ص 352.
362- ابوت پاملا- والاس كلر، درآمدى
بر جامعه شناسى نگرش هاى فمينيستى ،ترجمه مريم خراسانى و حميد احمدى ،
ص 204.
363- همان منبع ، ص 253.
364- فمينيسم موج اول ، به صورت جنبش
سياسى ، از حدود سال 1850 تا 1930 فعالانه ادامه داشت (البته از 1920
به بعد، فعاليت آن ها رو به كاهش گذارد).
365- براى ملاحظه تفصيلى آراى
متفكران ياد شده ، مراجعه شود به :
1378، ص 59 - 240.
366- مشكل ساختارى ، با رفع نقيصه يك
مورد، برطرف نمى شود و راه حل ، تغيير ساختار و در مواردى ساخت شكنى و
انقلاب در ساختار است .
367- پدر سالارى كه مى تواند از
مصاديق مردسالارى باشد (و در مواردى ،
معادل هم گرفته مى شوند)، اين چنين تعريف شده است : در راديكال ترين
شكل ، پدرسالارى چيزى دانسته مى شود بى زمان ،مردان همواره در پى اين
بوده وهستند و همواره خواهند بود كه برزنان تسلط داشته باشند و از هر
وسيله يى ، چه منصفانه و چه ناشايست ، براى رسيدن به اين مقصود استفاده
خواهند كرد. حوزه آن نيز از مسايل عمومى (سياست و كار)، تا خصوصى
(خانواده و روابط جنسى ) را شامل مى شود. در بيان ملايم تر، پدر سالارى
به عنوان علامت اختصارى شرايطى كه زنان نابرابرى را، چه در عرصه عمومى
و چه در حيطه خصوصى ، تجربه كنند، به كار مى رود.در اين بيان ، منظور
از پدرسالارى ، ساختارى مكنزى يان و ديگران ، ايدئولوژى هاى سياسى ،
ترجمه م . قائد، ص 350.
368- آراء لاكان در؛
لچت جان ، پنجاه متفكر بزرگ معاصر، ترجمه محسن حكيمى ، ص 8 - 111.
اجمالا اگر پيش از اين باور عمومى اين بود كه اساس سوبژكتيويته
(subjectivity) بر عوامل زيستى (طبيعى ) است اما از نظر لاكان ، زبان
عناصر نمادين (يعنى فرهنگى )، اساسى شمرده مى شوند، قلمرو دال عبارت از
قلمرو نظم نمادين ، نظم انواع گوناگون نشانه ها، تمادها، دلالت ها،
بازنمايى هاو تصويرها است . در اين نظم است كه فرد به عنوان سوژه شكل
مى گيرد البته لاكان در كنار زبان ، به عنوان جزء ممتاز نظم (امر
نمادين )، از امور تخيلى و واقعى نيز، سخن به ميان مى آورد. از نكات
قابل توجه لاكان است كه ، سعى كرد روان كاوى را بر پايه رياضيات استوار
كند.
369- همان منبع ، ص 241.
370- مفهوم قرار داد اجتماعى (
socialcontract) در پاسخ به اين پرسش كه آدميان چگونه از وضع طبيعى ،
به وضع مدنى (جامعه مدنى ) آمده اند، مطرح شده و از توجيهات مهم انديشه
مدرن ها در موضوع ، تن دادن آدميان به قرارداد اجتماعى است كه مبناى
است كه مردم سالارى غربى نيز مى باشد. از متفكران بزرگ در اين موضوع
(اصحاب قرارداد اجتماعى ): ژان ژاك روسو، توماس هابز، جان لاك ومونتيسك
هستند.
371- كريستوا ژوليا، مقاله زمان زنان
، ترجمه نيكو سرخش ، كتاب سرگشتگى نشانه ها، گزينش و ويرايش : مانى
حقيقى ص 21 - 118.
ايريگارى معتقد است اگر از زاويه يى اجتماعى نگاه كنيم ، زن بايد
وابسته به مرد باشد، تا شخصيت اجتماعى پيدا كند، يعنى زن به خودى ،
هويت ندارد. بنابراين زنان به عنوان زن ، از قرار داد اجتماعى حذف شده
اند:
لچت جان ، پنجاه متفكر بزرگ معاصر: ترجمه محسن حكيمى ، ص 245.
372- همان منبع ، ص 252.
373- استدلال فمينيست ها درباره
خانواده آن بود كه اين نهاد جايگاه نابرابرى است كه در آن ، زنان
فرودست و نقش هاى شان تثبيت مى شود. در خانواده كودكان نگرش هاى مردانه
، زنانه را درونى مى كنند و آن ها را در آينده به فرزندان منتقل مى
كنند. والدين به بهانه اين كه دختران به مراقبت هاى بيش تر نيازمندند،
اوقات فراغت آن ها را سخت تر كنترل مى كنند. در رابطه با پسران ، خوش
گذرانى را لازمه جوانى مى دانند، اما دختران مورد سرزنش و بر چسب هاى
اهانت آميز (فاسد، هرزه ) قرار مى گيرند. دختر براى اين كه مطلوب باشد،
بايد هر گونه ميل جنسى واقعى را سركوب و خود را با انتظارات عشق
رمانتيك و تك همسرى وفق دهد.
ازدواج به دلايل عديده اى به نفع مرد به ضرر زن است ؛ اولا: احتمال
ابتلاى زنان پس از ازدواج به بيمارى هاى روانى ، بيش از مردان است ؛
ثانيا: در خانواده از مرد به وسيله زنان مراقبت مى گردد؛ ثالثا: مرد از
كار بى مزد زنان (پذيرايى از مهمانان شوهر و...) بهره مند مى شود؛
رابعا: از زنان خواسته مى شود، عصبانيت هاى شوهران را تحمل كنند،
خامسا: چون زنان منابع مالى ندارند، خشونت عليه خود را تحمل كنند و به
زندگى مشترك ادامه دهند. سادسا: از زنان خواسته مى شود كه شوهران را از
جهت جنسى راضى كنند و بچه ها بياورند و مرد در اين حوزه مى تواند به زن
تجاوز كند؛ سابعا: هويت زن ، ذيل شوهر است (نام خانوادگى مرد بر روى
اوست و بر روى بچه اوست و...) و مستقل نيست ؛ ثامنا: اگر تقسيم كار
خانوادگى هم بين زن و مرد صورت گيرد، مى گويند فلان مرد به زن اش كمك
مى كند. و...
براى مطالعه بيش تر مراجعه شود به :
اپوت پاملا- والاس كلر، درآمدى بر جامعه شناسى نگرش هاى فمينيستى ،
ترجمه مريم خراسانى و حميد احمدى ، ص 8 - 165.
مى توان پاسخ يكى از مصاحبه شوندگان درباره فرزنددارى را به نكات فوق
اضافه كرد. او مى گويد:
بارها پيش آمده كه دل ام مى خواست بگويم امروز
دو برابر به تو غذا مى دهم ، تا فردا بتوانم يك نفسى بكشم . پيش تر مى
توانستم بگويم : يخچال بدجورى محتاج نظافت است ، حالا اول اش كن ! اما
در مورد بجچه ها، همين كه غذا خواستند بايدبه آن ها غذا بدهى ، كهنه
شان را هر روز بايد بشويى ، به همين راحتى بچه ها وقتى گريه مى كنند،
به آن ها نمى شود گفت : عزيزم ، يك ساعت صبر كن . اين جاست كه ديگر آدم
كلافه مى شود. واقعيت اين است كه مواظبت از بچه ها، طى هفت روز هفته و
24 ساعت روز ادامه دارد و آنان قواعد زندگى را تعيين مى كنند.
همان منبع ، ص 4 - 183.
374- مؤ سسه فرهنگى طه ، نگاهى به
فمينيسم ، معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامى : 1377، ص 10.
375- مكنزى يان و ديگران ، ايدئولوژى
هاى سياسى ، ترجمه م . قائد، ص 80 - 379.
در اين راستا از جمله استدلال شده كه :
گويى باردارى ، آزمايشى سخت و ريشه يى از دو شدن
است : تقسيم كالبد به دو، جدايى و همزيستى من با ديگرى ، طبيعت با
آگاهى ، فيزيولوژى با گفتار... از سوى ديگر تولد كودك ، مادر را به
هزار توى تجربه يى رهنمون مى شود كه او بدون كودك به ندرت با آن روبه
رو مى شوند. يعنى عشق به ديگرى ... بلكه تجربه يى آرام ، دشوار و دل
پذير، در روند مراقبت و مهربانى و خود را به دست فراموشى سپردن .
سرگشتگى نشانه ها، گزينش و ويرايش : مانى حقيقى ، ص 9 - 128.
376- همان منبع ، ص 3 - 380.
377- همان منبع ، ص-380لى اللّه عليه
و آله 3.
378- در اين قسمت از بحث ، منبع اصلى
هر چهار نظريه ، كتاب : درآمدى بر جامعه شناسى
نگرش هاى فمينيستى است . ولى نويسنده درباره نگرش هاى چهار گونه
مى نويسد ص 245 :
تمام فمينيستى به اين چهار نگرش كلى محدود مى شود و نه ما معتقديم كه
اين نگرش ها به اين چهار نگرش كلى محدود مى شود... اين تدبيرى ابتكارى
است . يعنى روشى است براى طبقه بندى مجموعه گسترده يى از نظريه هاى
فمينيستى .
379- از نگاه فمينيستى ، بين دو
مفهموم جنس sex و جنسيت
gender، تفاوت وجود دارد.
جنس ، به هويت بيولوژيكى و فيزيكى و
ژنتيكى يك فرد، كه مشخص مى سازد آن فرد، زن است يا مرد، اشاره دارد و
حال آن كه جنسيت به رفتارهاى آموخته شده
اجتماعى و انتظاراتى كه از دو جنس زن و مرد مى رود، برمى گردد. جنسيت
همچنين به نقش هاى تفكيك شده احتماعى و شخصيتى كه به وسيله فرهنگ هاى
مختلف يه زنان و مردان نسبت داده مى شود، راجع است . آنچه عامل فرودستى
است ، به جنسيت باز مى گردد تا جنس . البته مبناى زيستى هم خود بر
تبعيض در ابعادى مدخليت دارد. در طول تاريخ ، تمام ارزش هاى مثتب با
مرد گره خورده و عليه زن مى باشد. و زن اولنى موضوع مالكيت خصوصى
شناخته شده و به منزله توليد، ارزش ذاتى داشت و به بهانه منشا بقاى
قومى ، موضوع فتح و غنائم جنگى بوده است . زن يك كالا، منفعل ، آسيب
پذير و آماده تصاحب به دست مرد فاتح ، تلقى شده است .
380- بخشى از طرفداران اين نگرش
معتقدند كه نظريه هاى زيست شناختى ، براى توجيه فرودستى زنان به وجود
آمده اند و بايد اين عقده كه دو جنس با ويژگى هاى زيست شناختى معين
وجود دارند، را زير سئوال برد.
381- از نظر
سيمون دوبوار، از فمينيستها مشهور راديكال ، عامل بندگى زن
ازدواج و مادرى
است و ازدواج ، نوعى فحشاء عمومى فحشا عمومى است و نيز نگاه او.
كسى زن به دنيا نمى آيند، بلكه زن مى شود. او كه او از زاويه
اگزيستانسيالستى به موضوع مى نگرد، بر اين باور است كه مخالف با توليد
مثل و مشكل رايج روابط جنسى ، بايد به عنوان مسايل اساسى جنبش فمينيسم
باقى بماند. از كتاب هاى مشهور در اين زمينه جنس
دوم است .
382- در منبع زير، از فمينيست هاى
فوق ، تحت عنوان : فمينيسم فرامدرن سخن
به ميان آمده است :
موسسه فرهنگى طه ، نگاهى به فمينيسم ، ص 20.
383- مكنزى يان ء و ديگران ايدئولوژى
هاى سياسى ، ترجمه قائد، ص 348.
384- مثلاكيت
ميلت بر ضرورت انقلاب جنسى تاءكيد مى كرد. چنين انقلابى به
معنوى پايان ازدواج و تك همسرى و ايدئولوژى مادر شدن بود (پرورش دسته
جمعى كودكان و آزادى انتخاب و عمل در روابط جنسى ، چه با جنس مخالف و
چه هم جنس خواهى ):
همان منبع ، ص 373.
385- براى مطالعه پيش تر در اين
زمينه مراحعه شود به : ابوت پاملا- والاس كلر، درآمدى بر جامعه شناسى
نگرش هاى فمينيستى ، ترجمه مريم خراسانى و حميد احمدى ، ص 5 120.
386- همان منبع ، ص 4 - 233.
387- همان منبع ، ص 37 - 22. ونيز
فصل ششم .
ضمناامروزه تفكر فمينيستى ، فراتر از يك جريان و جنبش اجتماعى ، خود را
در قالب يك رشته تحصيلى مستقل دانشگاهى در زمينه علوم اجتماعى محقق مى
سازد.
388- لچت جان ، پنجاه متفكر بزرگ
معاصر، ترجمه محسن حكيمى ، ص 7 - 266.
389- مطالب اين بخش ، گزارشى است از:
مؤ سسه فرهنگى طه ، نگاهى به فمينيسم ، ص 5 - 34.
زيبايى نژاد محمد رضا - سبحانى محمدتقى ، درآمدى بر نظام شخصيت زن در
اسلام ، ج 1، ص 23 116.
390- مثلامحسن سعيدزاده در ذيل آيه
34 / نساء لفظ ضرب (و اضربوهن ) را به معناى نواختن و عشق بازى گرفته
است :
درآمدى برنظام شخصيت زن در اسلام ، ج 1، ص 120 (به نقل از: سعيدزاده
سيد محسن ، مجله زنان ، مقاله كنك زدن ، نتيجه رياست مرد برخانواده ، ش
19، ص 72).
391- سعيدزاده سيدمحسن ، روزنامه
جامعه : 7/ 3 / 1377، ص 7.
392- نجم آبادى افسانه نگاه زنان
(مجموعه مقلات ) نشر توسعه : 1377، ص 3 - 52.
خانم شيرين عبادى از فمينيست هاى حقوق
دان داخل كشور، در مساءله زن معتقد است كه :
ريشه ها تمام مردسالارى ها را بايد در مسايل
اقتصادى نگاه كنيم . زيرا اساسا آن كسى كه نان آور است . از اهميت و
جايگاه ويژه يى بر خوردار است . در حقيقت حرف آخر را مى زند، زيرا كه
زنان مى دهد و مهم ترين راه مبارزه با فرهنگ مردسالارانه در هر جامعه
يى ، قطع وابستگى زن به شوهر، پدر يابرادر است . اگر هر كسى روى پاى
خودش بايستد، مردسالارى جاى خودش را به انسان سالارى مى دهد... چه
فايده دارد كه خانم ابتكار را به عنوان معاون ريس جمهور داريم كه ايشان
در كابينه شركت مى كند...اما همين خانم كه لااقل سه ، چهار هزار كارمند
زير نظرش كار مى كنند، اگر براى يك كنفرانس به خارج برود، بايد به
شوهرش التماس كند كه به من اجازه خروج از كشور بده اين مسخره است .
عبادى شيرين هفت نامه آبان ، ش 38: 24 / 5 / 1377، ص 6.
و براى آشنايى بيش تر با نگرش هاى فيمينيست هاى داخلى مراجعه شود به :
مجله فرهنگ توسعه ، اسفند 1376 (ويژه نامه زنان ) خصوصا ميزگرد زنان و
جامعه مدنى .
393- شاخص هايى چون : تفكيك ميان
ديندارى و دين مدارى ،تاءكيد بر تشابه حقوق زن و مرد، عدم ثبات در
شريعت و توجه به نقش زن در خانواده :
زيبايى نژاد محمدرضا - سبحانى محمدتقى ، درآمدى بر نظام شخصيت زن در
اسلام ، ج 1، ص 22 - 119.
394- در يك اظهار نظر اجمالى درباره
اصطلاح ، به نظر را قم سطور، اگر مراد از
فمينيسم اسلامى ، يعنى فمينيسمى كه منسوب به اسلام است (با توجه
با ياءنسبت در مفهوم ) و به عبارت واضح تر، فمينيسم از ذات اسلام
برخاسته است ، اين تغيير غلط و نارسااست ، چون مسايل و مباحث فمينيستى
، مسايل مستحدثه است و در صدر اسلام مطرح نبوده ، تا يتوان از نصوص
دينى قابل استنباط باشد از نگاه نگارنده ، در همه مفاهيم و مسايل
مستحدثه (مثل تفكيك قوا، جامعه مدنى و...) قاعده آن باشد كه به جاى به
تكلف افتادن براى تطبيق اين مباحث با متن دين ، اصل را بر آن بگذارند
كه در صورت عدم تعارض با كتاب و سنت و
معقول و مورد حاجت بودن ، به كارگيرى مفاهيم و اعمال محتواى آن ها، از
نگاه دينى بلااشكال تلقى گردد. اين مبنا در مورد اصطلاح
فمينيسم اسلامى نيز قابل اعمال است .
395- نهج البلاغه ، خطبه 80.
396- همان منبع ، نامه 14.
397- حضرت امير خود درمورد عايشه نيز
با اين كه جنگى را عليه حضرت تربيت داد كه به تعبير خود حضرت ، اگر او
را دعوت مى كردند كه مانند همين كار را درباره غير من انجام دهد، نمى
كرد، اما احترام سابق اش بر جا ماند.
و لها بعد حرمتها الاولى (همان منبع ،
خظبه 156.)
398- همان منبع ، نامه 31.
399- همان منبع ، كلمه قصار 124.
400- همان منبع ، كلمه قصار 61.
401- همان منبع ، كلمه قصار 136.
402- همان منبع ، كلمه قصار 234.
403- همان منبع ، كلمه قصار 7 (از
بخش آخر كه اضافات بر كلمات قصار است ).
404- همان منبع ، كلمه قصار 102.
405- اگر در نهج البلاغه همراه و در
كنار زن بودن ، بدتر از اصل وجود زن كه شر است ، تعبير شده اين نكته
قابل مقايسه با كلام نبوى است كه از معدود دوست داشتنى هاى دنياى
پيامبر زن است :
مااحب من دنياكم الاالنساء والطيب
(الكافى ، ج 5، ص 321)
دوست نمى دارم از دنياى شما، مگر زن و بوى خوش را.
406- در جستجوى راه از كلام امام ،
دفتر سوم ، موسسه انتشارات اميركبير چاپ دوم
: 1363، ص 26
407- همان منبع ، ص 27
408- همان منبع ، ص 49.
409- همان منبع ، ص 75.
410- فصل نامه حضور: ش 28، ص 412.
411- همان منبع ، ص 398.
412- در جستجوى راه از كلام امام
خمينى ، دفتر سوم ، ص 84.
413- معاونت انتشارات مركز فرهنگى
سپاه ، منظومه زينبيه ، 1376، ص 46.
وبراى ملاحظه شواهد كثيرى درباره نقش مستقيم زنان در دفاع مقدس مراجعه
شود به :
مافى فرزانه ، آشنايان ناآشنا، دبيرخانه كنگره بررسى نقش زنان در دفاع
و امنيت : 1376.
414- ماه نامه زنان ، ش 45، مرداد
ماه 1377، ص 61.
415- همان منبع ، ش 43: خرداد ماه
1377، ص 17.
416- مجله حقوق زنان ، ش 4: مرداد و
شهريور ماه 1377، ص 16
417- ماه نامه زنان ، ش 45: مرداد
ماه 1377، ص 22
418- نهج البلاغه ، خطبه 27.
419- همان منبع ، خطبه 156.
420- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در
اسلام ، ص 298.
421- جوادى آملى عبدالله ، زن در
آيينه جلال و جمال ، صلى اللّه عليه و آله 8-95
به نقل از: اعيان الشيعه ، ج 7، ص 324.
422- همان منبع ، ص 16- 306.
423-
424- مطهرى مرتضى ، مساله حجاب ،
دفتر انتشارات اسلامى ، صص 1/220
425- علائى رحمانى فاطمه ، مقاله زن
از ديدگاه نهج البلاغه ، مجموعه مقالات سمينار مشاركت اجتماعى زنان ،
كميسيون بانوان استان تهران و جهاد دانشگاهى دانشگاه شهيد بهشتى .
426- جوادى آملى عبدالله ، زن در
آيينه جلال و جمال ، صص 5/342
427- همان منبع ، ص 347
428- موسوى خوئينى ها سيدمحمد،
مجموعه آثار كنگره امام خمينى و انديشه حكومت اسلامى ، ج 10 (امام
خمينى و حكومت اسلامى - مصاحبه هاى علمى )، موسسه تنظيم و نشر آثار
امام خمينى 1378، 8 - 487.
آقاى ابراهيم در كتاب بانوى نمونه اسلام ،
(ص 174)، حديث فوق را از حضرت فاطمه به نقل از كشف الغمة (ج 2، ص 92)
نقل و مفصلا به توجيه و تفسير حديث پرداخته است .
429- امام خمينى سيد روح الله ،
صحيفه نور، ج 20، ص 170.
430- همان منبع 21، ص 98 و 100.
431- متاسفانه اين مبناى امام خمينى
به صورت نهادينه ، تفسير واعمال نشد كه : زمان و
مكان دو عنصر تعيين كننده در اجتهادند گرچه در كنگره سه روزه :
بررسى مبانى فقهى حضرت امام خمينى : نقش زمان و
مكان در اجتهاد (در قم : اسفند ماه 1374)، اين بحث از سوى فقهاى
متعددى مورد بحث قرار گرفته و آثار مكتوب نيز از سوى مؤ سسه تنظيم ونشر
آثار امام خمينى منتشر شده است ؛ اما در همان كنگره نيز برداشت ها از
اين جمله مبنايى امام خمينى ، به شدت باهم تفاوت ، بلكه در مواردى
تعارض داشت . فهم صحيح اين مدعا و به كارگيرى آن در مجارى نظام ، گره
گشاى مشكلات جدى سياسى - اجتماعى واقتصادى و... حكومت اسلامى است .
432- امام خمينى سيد روح الله ،
صحيفه نور، ج 5، ص 153.
433- همان منبع ، ج 16، ص 6 - 125.
434- همان منبع ، ج 7، ص 47.
435- همان منبع ، ج 16، صص 7-125
436- همان منبع ، ج 5، صص 4-153
437- امام خمينى سيد روح الله ،
طليعه انقلاب اسلامى ، مركز نشر دانشگاهى : 1362، ص 361.
اين مصاحبه در منبع مذكور، مفصل ترين و تندترين و پر مساءله ترين
مصاحبه از مصاحبه هاى امام خمينى است ).
438- امام خمينى سيد روح الله ،
صحيفه نور، ج 4، ص 103.
439- سيماى زن در كلام امام خمينى ،
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى (چاپ سوم ): 1369، ص 50.
440- امام خمينى سيدروح الله ، صحيفه
نور، ج 20، ص 168.
441- معصومى سيد مسعود احكام روابط
زن و مرد و مسايل اجتماعى آن ها، ص 2 - 41.
442- همان منبع ، ص 44.
443- همان منبع ، ص 44.
444- همان منبع ، ص 39.
445- همان منبع ، ص 6 125.
446- امام خمينى سيد روح الله ،
صحيفه نور، ج 4، ص 4 33.
447- امام خمينى سيد روح الله ، آواى
توحيد (نامه به گورباچف )، شرح نامه از: آيت الله جوادى آملى ، مؤ سسه
تنظيم و نشر آثار امام خمينى (چاپ سوم ): 1372.
448- امام خمينى سيد روح الله ، كوثر
(مجموعه سخنرانى ها)، ج 1، مؤ سسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (چاپ
دوم ): 1373، ص 27.
449- همان منبع ، ص 71 و 95.
450- و در سال 1342 امام معتقد
بودند: از تساوى حقوق ، اظهار تنفر كنيد و از
دخالت دادن زن ها در اجتماعى كه مستلزم مفاسد بى شمار است ابراز انزجار
و دين خدا را يارى كنيد صحيفه نور، ج 1، ص 3 52.
451- همان منبع ، همان جا.
452- همان منبع ، ج 4، ص 4 103.
453- همان منبع ، ص 4 33.
454- همان منبع ، ج 21، ص 98.
455- همان منبع ، ج 5، ص 52 146.
456- همان منبع ، ج 16، ص 7 - 125.
457- فصل نامه حضور: ش 28، ص 398.
458- صحيفه نور، ج 5، ص 4 - 153.
459- فصل نامه حضور: ش 28، ص 412.
460- طباطبايى فاطمه ، مقدمه ديوان
امام خمينى تنظيم و نشر آثار امام خمينى : 1372، ص 5 - 34.
461- امام خمينى سيد روح الله ، آداب
الصلؤ ة مؤ سسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (چاپ دوم ) 1372، ص چهارده
.
462- امام خمينى سيد روح الله ،
ديوان امام ، ص 197.
463- امام خمينى سيد روح الله ،
صحيفه نور، ج 22، ص 9 - 346 (اين نامه در هشت صفحه كامل آمده است .)
464- همان منبع ، ص 2 - 381.
465- جوادى آملى عبدالله ، زن در
آيينه جلال و جمال ، ص 233.
466- جالب اين جاست كه در خارج از
كشور و از سوى بيگانگان ، به اين ابعاد امام توجه نموده اند. چنانچه
كريستان بنو در دانشگاه سوزين فرانسه ،
در رساله يى با عنوان : امام خمينى ، عارف
ناشناخته قرن بيستم ، در 560 صفحه به نگرش عرفانى امام خمينى
پرداخته است : روزنامه جوان : 6 / 3 / 1378، ص 1.
467- براى ملاحظه تفصيلى نكات اجمالى
فوق ، مراجعه شود به :
رنژاد محمد، مقاله احياگرى امام بر مبناى نظريه وحدت از درون تضادها،
مجموعه مقالات كنگره بين المللى امام خمينى واحياى تفكر دينى ، مؤ سسه
تنظيم و نشر آثار امام خمينى : 1376، ص 474 - 453.