مساءله زن ، اسلام و فمينيسم
(در دفاع از حقوق زنان )

دكتر محمد منصور نژاد

- پى‏نوشت‏ها -
- ۱ -


1- در سال 1349 كه استاد شهيد مرتضى مطهرى بحث حجاب را به صورت مساءله مطرح كرده بود (كتاب مساءله حجاب ) با اعتراض يكى از فضلامواجه شد كه بحثى مثل اين كه آيا در ميان ملل ديگر قبل از اسلام ، حجاب بوده است ؟ متضمن فايده يى نيست . و اين سخنان ايجاد شبهه براى عوام مى كند و نه تنها مفيد نيست ، بلكه مضراست ، ايشان پاسخ داده اند:
تنها امثال ماهستيم كه براى اين كه زحمت يك تكليف متوجه ما نشود، سر خود را زير برف كرده ايم كه جايى را نبينيم . اين سخنان هر روز در صدها هزار نسخه در مجلات و جرايد به صورت زننده اى نقل مى شود (علاوه بر خود آن كتاب ها). خواجه حافظ هم . آن ها به گوش اش خورده است . يك عده افراد خاص كه او به هر طرف مى چرخد، تغييرى در آن ها پيدا نمى شود، نمى توانند ملاك واقع شوند.
مطهرى مرتضى ، پاسخ ‌هاى استاد به نقدهاى بر كتاب مساءله حجاب ، انتشارات صدرا (چاپ پنجم ): 1373، ص 8. توجه شود كه طرح مساءله اولا مربوط به 30 سال پيش است ؛ و ثانيا: تنها در بخش كوچكى از مسايل مربوط به زنان ، امروزه مسايل هم از جهت كمى ، متكثر شده و هم از جهت كيفى عميق تر.
2- بد نيست درد دل دانشجوى دختر رشته پزشكى را در اين زمينه ها ببينيم كه مى گويد:
به من چه ربطى دارد كه عده اى خانه فرار مى كنند، يا از نظر اخلاقى مشكل دارند؟ مسافرت ، جزيى از كار و زندگى من است . دل ام نمى خواهد ازدواج كنم . آيا بايد بميرم آيابايد بميرم آياهمه بايد به آتش چند نفر فاسد بسوزند؟ وقتى به هتل مى روم و مى گويند متاءسف ايم ، نمى توانيم به يك خانم اتاق بدهيم ،دل ام مى خواهد خفه شان كنم . شمابگوييد من بايد توى خيابان بخوابم ؟ حتما از در هتل خوابيدن بهتر است . آدم نمى داند بخندد ياگريه كند.
مجله نداى جمعبت (زنان جمهورى اسلامى ايران )، ش 25: پاييز 1377، ص 33.
3- در مجله نداى جمعيت (همان منبع ، ص 67) مى خوانيم كه : نيمى از 22 وزير كابينه سوئد را زنان تشكيل مى دهند. رئيس مجلس اين كشور نيز اين از احزاب مهم سوئد زن است .در انتخاب سال 1995، زنان سوئدى توانستند141 كرسى از مجموع 349 كرسى پارلمان ( 41) را به دست آورند.
4-مسايل زنان را بالسانى بر دهانى و در قالب برهان خلف ، به اشكال زير مى توان طرح نمود كه : اگر مطلبى دينى باشد، نبايد با عدالت تعارض داشته باشد، اما بسيارى از احكام در مساءله زنان باعدالت نمى سازد، چون به تضييع حقوق زنان منجر مى گردد و هذا خلف . اگر مطلبى دينى باشد. بايد كامل ترين مدعيات در موضوعات مورد بحث باشد، ولى ادعاهاى ما در مساءله زنان ، ضعيف و غير قابل دفاع اند و هذا خلف . اگر فردى ديندار باشد، نبايد در مقابل ظلم سكوت كند. جامعه ما ادعاى ديندارى دارد، اما در مقابل ظلم به حقوق نبايد در مقابل ظلم ظالمان سكوت كند، جامعه ما ادعاى ديندارى دارد، اما در مقابل ظلم به حقوق بانوان ساكت است و هذا خلف .
5- جالب اين جاست كه جداى از اختلافات قرائت انديشمندان دينى و غير دينى در موضوع زن ، چنانچه خواهد آمد، نصوص دينى نيز به دو دسته كاملا جدا مستقيم مى گردند، كه در گروهى از آن ها، از حقوق زن دفاع شده و در دسته ديگر، زن تحقير شده است .
6- اورفئوس سيمايى است مهم ، ولى جالب برخى بر آن اند كه وى يك انسان واقعى بوده و برخى ديگر او را يك خدا يا قهرمان خيالى مى دانند. چيزى مى دانند. چيزى كه مسلم است ، مقدارى زيادى از اصول عقايد اورفئوس از قصص ‍ است كه به نظر مى رسد ريشه شان از مصر آب بخورد گفته اند اورفئوس مصلحى بوده است كه زنان خدمتكار پرستشگاه با كوس ، بر او خشم گرفته و پاره اش كردند. او در وهله اول ، روحانى و فيلسوف بوده است . براى مطالعه بيش تر مراجعه شود به :
راسل برتر اند، تاريخ فلسفه غرب ، ج 1، ترجمه نجف دريا بندرى ، كتاب پرواز چاپ هيجدهم : 1373، ص 46.
7- همان منبع ، ص 49.
8- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ، انتشارات صدرا (چاپ هيجدهم ): 1373، ص 2 - 161.
9- ايده حدود 25 قرن قبل از افلاطون ، در سالهاى پايانى قرن 20 به بار مى نشيند. در اخبار آمده كه سرانجام زنان در آلمان مجوز استخدام در واحدهاى رزمى مسلح اين كشور را دريافت كردند پيش از اين زن ها در گروه موسيقى و بهدارى ارتش آلمان حضور داشتند،
روزنامه همشهرى : 15/10 / 1379، ص 15.
و شركت زنان در مسابقات ورزشى حتى در ايران اسلامى ، با همه عمق سنت ها و قيدو بندها، نيز مطرح شده و روزبه روز در حال گسترش مى باشد.
10- نگارنده در مقاله مستقل ديگرى ، تحت عنوان : گزارشى از نظريه هاى فمينيستى ، مفصلا چهار نظريه مشهور فمينيستى (ليبرالى ، راديكالى ، ماركسيستى و سوسياليستى ) و فمينيسم اسلامى و. نيز امواج سه گانه فمينيسم از جهت تاريخى را به بحث گذاشته است . اين مقاله كه در كتاب حاضر نيز درج گرديده ، پيش از اين در روزنامه ايران ، ش 7 - 1843: 4 - 11 / 4 / 1380، به چاپ رسيده و منتشر شده است .
11- شميل آن مارى : ابعاد عرفانى اسلام ، ترجمه عبدالرحيم گواهى ، دفتر نشريه فرهنگ اسلامى : 1374 ص 666.
آيت الله جوادى آملى نيز به نقل از محيب الدين ابن عربى ، زن را مطهرى مى داند كه بيش از مرد، جامع اسماء و صفات الهى است . چون مخلوق حق است و زن گذشته از آن كه مظهر قبول و انفعال الهى است ، مظهر فعل و تاثير الهى نيز هست ، چون در مرد تصرف مى كند و آن را مجذوب خويش قرار داده و محبت خود مى سازد و اين تصرف و تاثير، نمودارى از فاعليت خدا است :
جوادى آملى عبدالله ، زن در آيينه جلال و جمال ، مركز نشر فرهنگى رجاء (چاپ دوم ): 1371، صلى اللّه عليه و آله 3 - 232.
عين جمله محى الدين در فصوص الحكم نيز چنين است :
اذا لايشاهد الحق مجردا عن المواد ابدافان الله بالذات غنى عن العالمين . فاذا كان الامر من هذا الوجه يممتنعا و لم تكن الشهادة الافى ماده ، فشهود الحق فى النساة اعظم الشهودة و اكلمه .
ابن عربى محى الدين ، شرح فصوص الحكم ، ص 655.
12- شيمل آن مارى ، ابعاد عرفانى اسلام ، ترجمه عبدالرحيم گواهى ، ص 655.
خانم پروفسور شيمل در همين منبع ابن عرفان مصرى (معاصر محى الدين ابن عربى ) را نيز از مدافعين زن بر مى شمارد و نيز در بخش پايانى ، تحت عنوان : عنصر زنان در تصوف ، در 15 صفحه بحث آورده است .
13- ديدگاه حضرت امام خمينى در مقاله ديگر كتاب حاضر، تحت عنوان : نقش حق و جاذبه زن و امام خمينى تبيين گرديده ، كه در آن ضمنا از امام خمينى و حجاب زن نيز بحث شده است .
14- نظام حقوق زن در اسلام ، صص 8 - 117.
و در ادامه اين كه زن ، شر اجتناب ناپذيرى براى مرد باشد را نيز نفى مى كند و به قرآن استناد مى كند كه وجود زن براى مرد خير است ، مايه سكونت و آرامش دل او است :
همان منبع ، ص 120.
15- آيت الله جوادى آملى در كتاب زن در آيينه جلال و جمال نيز از مدافعين زن است و از جمله در داستان حضرت آدم استدلال مى كند كه آن به مساءله خلاقت انسان باز مى گردد، به مقام انسانيت مربوط است و شامل زن ومرد هر دو مى گردد: زنان در آيينه جلال جمال ، صلى اللّه عليه و آله 9 - 107.
16- از زنان عجيب تاريخ معاصر ايران كه فراتر از قالب هاى دينى مشهور، از زنان سخن گفت ، طاهره زرين تاج (1268 - 1233 ه ق ) است ، كه شيخيه او را، قره العين و ياب طاهره لقب دادند. وى فرزند حاج ملامحمد صالح برغانى قزوينى است و همسر ملامحمد برغانى است ، كه عموزاده اش بود (طاهره به قتل عموى اش ، شيخ ملامحمدتقى (شهيد ثالث )متهم است ). طاهره در فقه ، اصول ، كلام و ادبيات عرب دستى قوى داشت ، از 18 ياران اوليه سيد محمد على باب است .در عهد ناصر الدين شان قاجار وزارت آقا محمد خان ، در حالى كه از عقايد باب دفاع مى كرد، خفه اش كردند و به چاه انداختند. سخنرانى او در دشت بدشت ( يك فرسخى شهر بسطام ) مشهور است . او ضمن اعلام نسخ احكام شريعت محمدى به وسيله باب ، در حالى كه بى حجاب بالاى منبر سخنرانى مى كرد، گفت ، اين حجابى را كه ميان شما و زنان ، مانع از استفاده و استمتاع است ، پاره كنيد، آنان را در كارهاى خود شريك سازيد و كارها را در ميان خودتان و زنان ، پس از آن كه كام دل از آن ها برداشتيد، تقسيم كنيد، با آن ها آميزش داشته باشيد، آن ها را از خانه ها به انجمن ها ببريد، زنان گل هاى زندگى دنيا مى باشند....:
زعيم الدوله محمد مهدى خان ، مفتاح باب الابواب يا تاريخ باب و بها، ترجمه حسن فريد گلپايگانى ، موسسه مطبوعاتى فراهانى (چاپ سوم ) 1346، ص 134.
مرسلوند حسن تكاپوى زنان در تاريخ معاصر ايران ، ماه نامه زنان ، ش 57: آبان ماه 1378، ص 16.
17- ملاحظه مطلبى از مشروطه مراجعه شود به : بامداد بدرالملوك ، زن ايرانى از انقلاب سفيد، ج 2، انتشارات ابن سينا: 1349، كه در آن (ص 89) در شعرى از ميرزاده عشقى آمده : بس خرابى ز حجاب است كه نايد به حساب . در ديوان نسيم شمال (سيد اشرف الدين گيلانى )، از شعراى بعد از مشروطه ، نيز از زن دفاع شده است مثلا در شعرى كه ترجيع بند آن چنين است :
لذت دنيا، زن و دندان بود و يا عليه تعدد زوجات مى گويد: دو زن در خانه آوردن خلاف است در رابطه رضاخان پهلوى و مساءله حجاب هم مراجعه شود به : واقعه كشف حجاب ، سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى ، موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگى :1371. مكى حسين ، تاريخ بيست ساله ، ج 6.
مقاله ماجراى كشف حجاب ، مجله سياست خارجى ، ش 2: تابستان 1374. و براى ملاحظه بعضى ديدگاه هاى سال هاى اخير، مراجعه شود به دو ويژه نامه زنان در: فرهنگ توسعه ، اسفند 1376. انديشه جامعه ، بهمن ماه 1379.
18- شايد در اين كه چه گونه استاد و شاگردى (افلاطون و ارسطو) در مساءله زن ، دو موضع متفاوت دارند، يكى نگاه مثبت به موضوع دارد و ديگرى منفى ، يك بعد آن به جهان بينى و نحوه نگرش آنان به عالم و آدم باز گردد كه تفكر افلاطون ، شهودى ، قلبى و قرين با عشق است (كه مكتب اشراقى جهان اسلام متاثر از آن است ) ولى مكتب ارسطويى ، مشايى ، عقلى ، استدلالى و خشك است (و تا حد بالايى مكتب مشاء ابوعلى سينا منادى آن است ) آن لطافت در جهان بينى ، در ديدن لطافت هاى هستى و از جمله مظاهر لطيف طبيعت ، موثر افتاده و حال آن كه خشكى در نگرش ، توان ديدن زيبايى هاى موجودى مثل زن را سلب نموده است .
19- ارسطو، سياست ، ترجمه حميد عنايت ، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى (چاپ سوم ): 1371 ص 7 - 36.
20- اشتراوس لئو، فلسفه سياسى چيست ؟ ترجمه فرهنگ رجايى ، مجله فرهنگ كتاب 12: پاييز 1371، ص 56.
21- مكنزى يان و ديگران ، ايدئولوژى هاى سياسى ، ترجمه م . قائد، نشر مركز: 1375، ص 358.
22- بشيريه حسين ، جامعه شناسى سياسى ، نشر نى ، 1374، ص 292.
23- همان منبع ، ص 291.
24- غزالى محمد، ميزان العمل ، ترجمه على اكبر كسمايى ، انتشارات سروش : 1376، ص 109. نگارنده در رساله دكترى مفصلا به بحث زن از ديدگاه غزالى پرداخته است : منصور نژاد محمد، بررسى تطبيقى تعامل مردم و حاكم از ديدگاه امام محمد غزالى و امام خمينى ، دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران : زمستان 1379.
25- فيض كاشانى ملامحسن ، شوق مهدى ، درالكتب الاسلاميه (چاپ دوم ): 1398 ه ق ، صص 3 - 142.
26- شميل آن مارى ، ابعاد عرفانى اسلام ،ترجمه عبدالرحيم گواهى ، ص 675.
27- همان منبع ، ص 660.
28- شيرازى صدرالدين (مشهور به ملاصدرا و صدرالمتالهين )، اسفار، ج 7، ص 136.
29- طباطبائى سيد محمد حسين ، تفسير الميزان ، ج 4 ترجمه سيدمحمد باقر موسوى همدانى ، دفتر انتشارات اسلامى : 1363، ص 543.
30- در تفسير مجمع البيان ، ذيل آيه 1 /نساء آمده كه :
خلق منها زوجها و همسرش ، حوا را از خودش آفريده و بيش تر مفسران بر آن اند كه حوا از يكى از دنده هاى آدم آفريده شده ... از امام باقر عليه السلام روايت شده كه خداوند حوا را از مازاد خاكى كه آدم را از آن آفريده بودند، خلق كرد. در تفسير على ابن ابراهيم قمى است كه حوا از دنده هاى پايين آدم خلق شد. شيخ طبرسى ابوعلى فضل ابن حسن ، مجمع البيان ، ج 5، ترجمه احد بهشتى ، موسسه انتشارات فراهانى : 1351، ص 7.
31- ديگر مخالف شئون زن ، از شاگردان علامه طباطبائى ، مرحوم علامه حسينى طهرانى است كه در نظام جمهورى اسلامى ايران ، مخالف ورود زنان به مجلس شوراى اسلامى بودند، زيرا كه به قول ايشان ، مجلس شوراى ، وكالت نيست ، ولايت است و زن نمى تواند ولايت مردم را به عهده بگيرد مجلس شورى در اين تماما به عهده اوست و شاءن مجلس فقط وكالت از طرف مردم نيست ، تا بگوييم بين مرد و زن فرقى نيست . همچنين بر در خانه ماندن زنان استدلال مى كردند كه گفته نشود خانه نشينى ، مخصوص زنان پيغمبر است و قرن بيوتكن و لا تبرجن تبرج الجاهلية الاولى احزاب / 33، مگر زنانى نبى اكرم از ديگر زنان ، در عقل و درايت كم تر بودند كه حكم خانه ماندن مختص به آن ها باشد. مضافا بر اين كه مى بينيم كه در خانه ماندن ، در موارد عديده مثل عدم جهاد و جماعت و تشييع جنازه و... كه لازمه در خانه ماندن است ، مختص به زنان پيغمبر صلى الله عليه و آله نبوده ، بلكه براى همه زنان جعل شده است :
حسينى طهرانى سيد محمد حسين ، كاهش جمعيت ضربه يى سنگين بر پيكر مسلمين ، انتشارات حكمت : 1415ه ق ،ص 9 - 175.
32- وشنوى قوام الدين ، حجاب در اسلام ، ترجمه احمد محسنى گرگانى ، چاپخانه حكمت : 1352، ص 210.
33- از دين حداقل در سه سطح مى توان بحث كرد: دين به عنوان نص دينى كتاب خدا و احاديث )؛ دين به عنوان فهم دينى (برداشت مفسران و متكلمان و فقيهان از نصوص )؛ و دين به عنوان فهم دينى برداشت مفسران و متكلمان و فقيهان از نصوص ؛ و دين به عنوان عمل دينى (كه نگاه جامعه دينى دارد).
34- نگارنده در مقاله ديگرى و از زاويه اى ديگر، بخشى از احاديث موافق و مخالف نسبت به زنان را جمع آورى نموده و به بحث گذارنده است . براى ملاحظه تفصيلى ديدگاه را قم سطور مراجعه شود به مقاله قريب الانتشار:
منصور نژاد محمد، نصوص دينى درباره زن به عنوان عوامل و مانع توسعه سياسى ، مجله فرزانه (قريب الانتشار).
35- الفقيه ، ج 3، ص 243.
36- همان منبع ، ص 242.
37- الكافى ، ج 5، ص 321.
38- همان منبع ، ص 320.
39- نهج البلاغه ، نامه 31.
در ادامه همين مطلب آمده است ، احترامش رابه حدى نگهدار كه به فكر نيندازد كه براى ديگرى شفاعت كند.
40- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص 120.
41- نهج البلاغه ، خطبه 80.
42- همان منبع ، خطبه 80.

43- همان منبع ، خطبه 154.
44- همان منبع ، نامه 31.
45- همان منبع ، كلمه قصار 61.
46- همان منبع ، كلمه قصار 238.
47- الكنتر العمال ، ج 16، ص 571.
48- احاديث از شماره 9 تا 31 به نقل از: موسوى الده سرخى الاصفهانى محمود ابن السيد مهدى ، النساء فى الخبار الفريقين يا زن در اخبار شيعه و سنى ، ناشر: مولف : 1415.
49- الفقيه ، ج 3، ص 280.
50- الكافى ، ج 5، ص 513.
51- الكافى ، ج 5، 237.
52- الكافى ، ج 5، 337.
53- الكنز العمال ج 16، ص 376.
54- الكافى ، ج 5، ص 510.
55- البحار النوار،، ج 103، ص 389.
56- الكافى ، ج 5، ص 517.
57- الكنز العمال ، ج 16، ص 399.
58- البحار الانوار، ج 103، ص 262.
59- الكنز العمال ، ج 16، ص 601.
60- الكافى ، ج 5، ص 518.
61- الكنز العمال ، ج 16، ص 380.
62- همان منبع ، ج 6، ص 79.
63- همان منبع ، ج 16، 403.
64- همان منبع ، ج 6، ص 79.
65- الفقيه ، ج 3، ص 247.
66- البحار الانوار، ج 103، ص 259.

67- همان منبع ، ص 3.
68- همان منبع ، ج 3، ص 161.
69- شيخ صدوق ابوجعفر محمد ابن على ، خصال ، فى ابواب السبعين وما فوقه .
70- رواة النجارى .
71- احاديث 32 به بعد به نقل از:
محمدى رى شهرى محمد، ميزان الحكمة ، المجلد التاسع ، مكتب الاعلام الاسلامى : 1372، ص 105 به بعد.
72- رواة ابن حنبل .
73- البحار الانوار، ج 103، ص 228.
74- المستدرك الوسائل ، ج 4، ص 525.
75- البحار الانوار، ج 103، ص 225.
76- -فروع كافى ، ج 5، ص 515.
77- غرر الحكم و دررالكلم .
78- همان منبع .
79- معانى الاخبار، ج 1، ص 352.
80- همان منبع ، ص 352.
81- براى مطالعه بيش تر در اين زمينه مراجعه شود به :
جوادى آملى عبدالله ، زن در آيينه جلال و جمال صص 8 - 295 و 16 - 306.
82- جالب توجه است كه اولا: تعداد ياد شده ، جامع همه احاديث جعلى نيست . احاديث جعلى از اين ها بيش ترند؛ ثانيا: اگر هر 15 حديث در يك صفحه بيايند، همين بيايند، همين تعداد احاديث جعلى ذكر شده 27245 صفحه خواهد شد كه اگر در كتاب هاى 300 صفحه اى منتشر شوند، 90 جلد كتاب ، به انضمام يك جلد كتاب 81 صفحه اى خواهند شد!؛ ثالثا: خوب است زنان مجتهده اى ، ابتدا در يك كار استقرايى ، تعداد كل احاديث مربوط به زن را استخراج كرده و سپس در يك كار اجتهادى ، رجالى و درايه اى ، تعداد احاديث جعلى مربوط به زن را در بين مجموعه احاديث مشخص نمايند.
83- مدير شانه چى كاظم ، علم الحديث و درايه الحديث ، دفتر انتشارات اسلامى (چاپ سيزدهم ): 1377، ص 114.
استاد مطهرى نيز مى گويد:
در همين كتاب كافى و كتاب هاى ديگر، روايت ها هست كه اگر به مضمون اين ها نگاه بكنيم مى فهميم كه مزخرف است . بعضى ها هم سندشان ضعيف است .
مطهرى مرتضى ، اسلام و مقتضيات زمان ، انتشارات صدرا: 1362، ص - 2 - 81.
84- علم الحديث و دراية الحديث ، ص 111.
در همين منبع درباره روايات مجعوله وملاك هاى تشخيص حديث مجعول ، مطالب مفيدى آمده است .
85- اين فريضه از مجموعه ديدگاه هاى دكتر جواد طباطبائى استخراج مى شود كه . مثلا نگاه كنيد به : طباطبائى سيد جواد مقاله بار ديگر تجدد و توسعه ، مجله فرهنگ توسعه ، ش 7، ص 50.
86- اين فريضه از ديدگاه هاى كلامى دكتر سروش ، خصوصا در منبع زير قابل استنباط است :
سروش عبدالكريم ، قبض و بسط تئوريك شريعت ، موسسه فرهنگى صراط (چاپ سوم ): 1373، ص 347.
87- نگارنده در مكتوبات ديگرى ، فرضيه متفكران ياد شده را به نقد كشيده است . از جمله مراجعه شود به : منصور نژاد محمد، بررسى تطبيقى تعامل مردم و حاكم از ديدگاه امام محمد غزالى و امام خمينى (رساله دكترى ) دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران : زمستان 1373.
منصور نژاد محمد، دين و توسعه فرهنگى ، سياسى و اقتصادى ، دفتر نخست موسسه نشر علوم نوين : 1379.
منصور نژاد محمد، مقاله ارتباط دين و توسعه و مدل پيشنهادى ، مجموعه مقالات هفتمين كنفرانس وحدت حوزه و دانشگاه ، پژوهشگاه وحدت حوزه و دانشگاه : آذر ماه 1373.
منصور نژاد محمد، مقاله نصوص دينى درباره زن به عنوان عوامل و موانع توسعه سياسى ، مجله فرزانه (قريب الانتشار).
88- شيرازى صدر الدين (مشهور به ملاصدرا و صدرالمتالهين (اسفار)، ج 7، ص 136.
89- در اين زمينه ديدگاه آيت الله جوادى آملى در بحث زن ، قابل توجه است . او كه دو جنس و گوهر جداگانه يا بالاصاله بودن زن يا مرد و طفيلى بودن ديگرى (يا مرد اصل باشد، يا زن ) را رد مى كند و مبناى شان اين است كه :
آفرينش زن مرد را از يك گوهر است و همه زنان و مردان مبداء فاعلى واحد داشته و هيچ مزيتى براى مرد نسبت به زن ، در اصل آفرينش نيست .
جوادى آملى عبدالله ، زن در آيينه جلال و جمال ، ص 36.
اما در تاسيس بنا در همان منبع ، از جمله در توجيه اين كه چرا ديه مرد، بيش تر از زنان است ، توجيهاتى دارد كه گاه خنده دار به نظر مى رسد، مثلا استدلال مى كند كه اولا: تن ، ابزارى بيش نيست ؛ ثانيا: ارزيابى تعلق به جان آدمى است ؛ ثالثا: اگر مسيحيان به مادر موضوع انتقاد كنند، اين اشكال به آنان نيز وارد است ! و... نهايتا از مضاعف بودن ديه مردان نسبت به زنان دفاع مى كند، كه با مبناى ايشان هيچ گونه سنخيتى ندارد. مراجعه شود به : همان منبع ، صص 6-33و2-400.

90- هاشمى ركاوندى سيد مجتبى ، مقدمه يى بر روان شناسى زن ، انتشارات شفق (چاپ دوم ): 1372، ص 130.
91- همان منبع ، ص 133.
92- جوادى آملى عبدالله ، زن در آيينه جلال و جمال ، صص 71 - 269.
93- مولفان كتاب در آمدى بر نظام شخصيت زن در اسلام ، سه ديدگاه : برابرى عقل زن و مرد برابرى عقل در دو جنس اما، تحت الشعاع قرار گرفتن عقل زن به وسيله عواطف قوى ، و بيش تر بودن عقل مرد از زن را مطرح و معتقدند كه احتمال اول ، فاقد دليل هستند و ناهماهنگ با مضمون روايت است و بحث را بدون اظهارنظر قطعى رها مى كنند.
زيبايى نژاد محمد رضا - سبحانى محمد تقى ، درآمدى بر نظام شخصيت زن در اسلام ، ج 1، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان : 1379، ص 7 - 73.
94- امتياز مرد بر زن (از جمله عقل ) در نگاه دينى سخن به ميان آورده است كه از جمله آن ها مقام پيامبرى ، خلافت و پيشوايى مسلمين ، جهاد در راه خدا، اذان گفتن ، زناشويى و... مى باشد. در پاسخ اجمالى به مدعاى فوق ، نكات چندى مى توان گفت : اولا: بسيارى از موارد 19 گانه (مثلا جهاد)، تكاليف بيش تر، لزوما نشانه امتياز نيست ، تا مردان از زنان ممتاز باشند ( البته در حوزه روابط انسان با خدا، مى توان تكاليف بيش تر را امتياز شمرد)؛ ثانيا: حداقل در پاسخ به امتياز اول (مقام پيامبرى مختص مرد است )، پاسخ ‌هاى چندى مى توان برشمرد: الف ) اولا متفكرانى (شيعى و معاصر )هستند كه از نبوت زنانى كه از نبوت زنانى چون مادر مريم (حنه )، حضرت مريم (س ) و... دفاع مى كنند. مراجعه شود به :
فهميم كرمانى مرتضى ، زن پيام آورى ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى (چاپ دوم ): 1374،؛در 280 صفحه . واز نگاه قرآن ، زن نيز دريافت وحى مى نمود، كه پروين اعتصامى وحى به مادر موسى (ع ) در كودكى را بالسان هنرى زيبا، اين گونه بيان كرده است :

(مادر موسى ، چو موسى را به نيل
در فكند، از گفته رب خليل خود ز
ساحل كرد با حسرت نگاه
گفت : كاى فرزند خرد بى گناه
گر فراموش ات كند لطف خداى
چون رهى زين كشتى بى ناخداى
گر نيارد ايزد پاك ات به ياد
آب ، خاك ات ، را دهد ناگه به ياد
وحى آمد: كاين چه فكر باطل است
رهرو ما اينك اندر منزل است
پرده شك را برانداز از ميان
تا بينى سود كردى يا زيان
ما گرفتيم آنچه را انداختى
دست حق را ديدى و نشناختى
در تو، تنها عشق و مهر مادرى است
شيوه ما، عدل و بنده پرورى است
نيست بازى كار حق خود را مباز
آنچه برديم از تو، باز آريم باز...))
اعتصامى پروين ، ديوان اشعار، نشر روايت (چاپ اول ): بهار 1373، ص 334.
ب ) ادعاى پيامبرى زنان در اديان ديگر نيز شده است :
فهيم كرمانى مرتضى ، زن و پيام آورى ، فصل اول .
مبلغى آبادانى ، تاريخ اديان و مذاهب جهان ، ج 2، انتشارات حر (چاپ دوم ): 1376، ص 660.
ج ) امر پيامبرى يك پا در آسمان دارد (سخن با خدا و دريافت وحى ) و يك پا در زمين (و سخن با مردم ). زنان طبق نص آيات قرآن ، در ارتباط با آسمان توانايى دارند( داستان ساره : هود / 71، مادر موسى : قصص / 7 و...) و اگر در رابطه با وجه زمينى مشكل باشد، به زن باز نمى گردد، بلكه اين مرد است كه در مقابل صدا و چهره زن ، به جاى اين كه تهذيب شود (كه هدف رسالت انبياء است )، تحريك مى شود؛) پيامبرى و رسالت ، در امورى شدت و غلظت مى طلبد (شدت با كفار و...) كه مناسب است زن كه مظهر جمال الهى است ، چنين ماموريتى نداشته باشد (جهاد، اولا: تكليف است ، ثانيا: قرن با خشونت است ، و ثالثا جهاد ابتدايى از وظايف رسولان و امامان است ) براى زن از جهت عاطفى ، پاسخ منفى شنيدن دشوار است و يك پيامبر عمدتا بايد از مخاطبين نه و پاسخ منفى بگيرد. به دلايل ياد شده برخلاف ادعاى قوام الدين و شنوى ، پيامبرى ، امتيازى براى نسبت به زنان تلقى نمى شود و ديگر امتيازات 19 گانه ياد شده ايشان نيز، يك به يك جاى بحث دارند.
95- شايد توصيه به عدم مشاوره با زنان نيز، با مبناى نقص عقل سازگار باشد. آن جا كه در احاديث آمده است :
اياك و مشاوره النساء فان رايهن الى افن و عز مهن الى وهن امام على ، نهج البلاغه نامه 31).
از مشاوره با زنان بپرهيز، كه نظريه آن ها ناقص و تصميم شان ناپايدار است . و بالاتر آن كه در حديثى نبوى گفته شده :
با زن ها مشورت كنيد و مخالفت نماييد كه در مخالفت با ايشان بركت است .
و حتى نقل شده كه : كان رسول الله صلى الله عليه و آله اذا اراد الحرب دعا نساء فاستشارهن ثم خالفهن (الكافى ، ج 5، ص 518).
رسول خدا هر وقت مى خواستند جنگى بروند، زنان خود را صدا مى زدند و با ايشان مشورت سپس مخالف نظر آن عمل مى كرد.
96- فهيم كرمانى مرتضى ، زن و پيام آورى ، بخش دوم ، صص 126 - 75.
97- در كتاب زن در آيينه جلال و جمال (ص 342)، آمده كه اين روايت ، يك قضيه حقيقه نيست ، بلكه تقريبا نظير قضيه شخصيه ياقضيه خارجيه است .
98- براى مطالعه اقسام عقول بشرى . غير بشرى ، مراجعه شود به مقاله نگارنده تحت عنوان : مفهوم عقل از نگاه فلاسفه اسلامى - ايرانى و فقدان عقل جديد در انديشه آن ها (منتشر نشده ).
99- تحف العقول ، ص 407.
در مجمع البحرين (ج 2، دفتر نشر فرهنگ اسلامى ،ص 224) از حضرت على عليه السلام آمده كه : العقل ، شرع من ادخل والشرع ، عقل من خارج . عقل شرع درونى و شرع ، عقل بيرونى است .
100- در بحث عقل زنان ، براى مطالعه بيش تر از جمله مراجعه شود به :
دوانگران مرجان ، مقاله زنان ، آفرينش ، معنويت و عقل ، فصل نامه كتاب نقد، ش 12: پاييز 1378.
طبق برداشت اين نويسنده ، احاديث نقص عقل ، با اين گونه احاديث ، نسبت اطلاق و تقييد را پيدا مى كنند و كليت آن از ميان مى رود.
101- حكيمى محمد رضا، الحياة ، ج 1، ص 193.
102- از شواهد اين كه در رقابت عادلانه ، زنان حتى مردان را نيز پشت سر مى گذارند، رقابت در كنكورهاى دانشگاهى است . جناب آقاى خاتمى (ريس جمهور) طى مصاحبه اى اعلان داشتند كه : 60 قبول شدگان آزمون ورودى سال 9-1378، دختران هستند. سال گذشته 57 بوده است . به سرعت دارند مى آيند. دختران ما نشان داده اند. در كارهاى مهمى كه به عهده زنان گذاشته ايم . خوب خودشان را نشان داده اند. در عرصه هاى علمى ، نسبتا وضعيت قابل قبولى براى زنان ما است . ولى در عرصه هاى مديريت مهم و كلان كشور و ساير امور، هنوز كمبودهايى وجود دارد كه بايد جبران كنيم .
خاتمى سيد محمد، روزنامه حيات نو: 5 / 3 / 1380، ص 4.
وهم ايشان (در همان منبع ) اظهار داشتند:
شايد آن جا كه برخى از زنان شايسته ما بودند، عملكردها خيلى بهتر از جاهايى است كه مردها هستند.
103- مثلا تا حال ، مرجعيت ، رهبرى و... را از امتيازات مردان دانسته و زنان را از رسيدن به اين مناصب محروم مى دانستند. اما در استنباطات تازه تر، مثلا از آيت الله صانعى مى بينيم كه :
به نظر زمان مى تواند ولى فقيه شود. بنده در فقاهت ، در مرجعيت او اجتهاد، مرد بودن را شرط نمى دانم ... به نظر من ، اقرار زن ، قضاى او، مرجعيت او، رهبرى او، رياست جمهورى او، همه پذيرفته شده و مسلم است .
صانعى يوسف ، پژوهش نامه متين (فصل نامه پژوهشكده امام خمينى و انقلاب اسلامى )، سال اول ، ش 2: بهار 1378، ص ص 1 - 20.
ونيز آيت الله شمس الدين معتقدند كه :
صلاحيت زن براى تصدى حكومت : اتفاق نظر فقيهان بر نامشروع بودن اداره حكومت توسط زن ، ادعايى است كه دليلى معتبر براى اثبات آن وجود ندارد و اين مساءله اى است كه بحث هاى كتاب حاضر، عهده دار بيان آن مى باشد.
شمس الدين محمد مهدى ، حدود مشاركت سياسى زنان در اسلام ، ترجمه محسن عابدى انتشارات بعثت : 1376، ص 16.
104- انصارى حميد، حديث بيدارى تنظيم ونشر آثار امام خمينى ، ص 194.
105- جاويد حنيف ، نظر اقبال در مورد توحيد و نبوت و قرآن وعترت ، تنظيم : اكبر فدايان : 1991 م ، ص ص 8 - 57.
106- از مثال هاى دعواى عقل و دل براى يك مرد، كه عقل تسليم دل مى گردد، داستان مشهور شيخ صنعان است ، كه در مقابل دختر مسيحى ، زانو مى زند و شاءن خود را ناديده مى گيرد و در مريدانش را مى رنجاند و... اين داستان با لسان شعر، به صورت مبسوط در منطق الطير در شيخ عطار نيشابورى (618 - 540 ه ) منعكس شده است . نگارنده نيز شرحى بر اين داستان دارد كه در كتاب قريب الانتشارعشق زمينى ) منتشر خواهد شد.
107- در لسان منطقى :
صنف عبارت است از كلى تحت نوع وبا بقيه اصناف نوع ، در تمام خصوصيات نوع ، شريك است و وجه امتياز آن از اصناف ديگر، يك امر عارضى خارج از حقيقت مشترك نوعيه است . تصنيف مانند تنوع است ، جز اين كه توزيع ، تسليم جنس ‍ است كه به اعتبار خواص خارج از حقيقت اقسام . مانند تصنيف انسان به نر و ماده .
مظفر محمدرضا، منطق ،ترجمه منوچهر صانعى دره بيدى ، انتشارات حكمت (چاپ سوم ): 1366، ص ص 9 - 98. 108- نجم عراقى منيژه ، مقاله شخصيت زن : از پندار تا واقعيت نگاه زنان (مجموعه مقالات )، نشر توسعه : 1377، ص ص 4 - 83.
109- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص 153.
110- تفصيل مطلب در:
همان منبع ، بخش ششم و هفتم .
جالب اين جاست كه استاد مطهرى ، ديدگاه مخالفان را بسيار مجمل اشاره نمود و مى گذرد، اما ديدگاه موافقان اش را به تفصيل نقل مى كند و به آن ها استشهاد مى كند. مثلا ديدگاه اشلى مونتاگو(ص ص 1 - 160) با ديدگاه ويل دورانت (ص ص 6 - 172) مقايسه شود.
111- مساءله هست و بايدو رابطه بين آن ها، از مباحث بسيار مهم و مساءله برانگيز است و تحت عناوين : رابطه ادراك حقيقى و ادراك اعتبارى ، رابطه جهان بينى و ايدئولوژى رابطه توقيف و تكليف رابطه حكمت نظرى و حكمت عملى و رابطه تكوين و تشريع مورد بحث قرار مى گيرد و آنان كه از هست . بايد را نتيجه مى گيرند، به عنوان افرادى كه درگير مغالطه طبيعت گرايانه اند، شهيد مطهرى مدافع آن اند) و مدعاى ديگر، رد ربط منطقى بين هست و بايد (كه غريبان فراوانى منادى آن اند و در متفكران داخلى نيز دكتر عبدالكريم سروش در اين زمينه تاءملات جدى دارد). البته عكس مطلب نيز مورد توجه و ادعا است ؛ اين كه آيا از بايد نيز به هست مى توان رسيد يا خير؟ و به كانت فيلسوف مشهور آلمانى ، چنين مدعايى نسبت داده شده است براى مطالعه بيش تر در موضوع رابطه هست و بايد، مراجعه شود به :
جوادى محسن ، مساءله بايد و هست ، دفتر تبليغات اسلامى قم : 1375، در 200 صفحه .
جوادى آملى عبدالله ، شريعت در آينه معرفت ، نشر فرهنگى رجاء (چاپ دوم ): 1373: بخش آخر سروش عبدالكريم ، تفرج صنع ، موسسه فرهنگى صراط (چاپ دوم ): 1358.
طباطبايى سيد محمد حسين ، اصول فلسفه و روش رئاليسم ، 3 جلد دفتر انتشارات اطلاعات (ادراك اعتبارى ).
مصباح يزدى محمد تقى ، فلسفه اخلاق ، انتشارات اطلاعات (چاپ چهارم ): 1373، ص 57.
مطهرى مرتضى ، مساءله شناخت ، انتشارات صدرا.
112- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص ص 5 144.
113- دكتر عبدالكريم سروش در كتاب دانش و ارزش (ص 1 - 270) مى نويسد:
در برابر هر واقعيت خارجى ،دوگونه مى توان تصميم گرفت و دو نوع انتخاب مى توان داشت : طرد آن ، يا قبول آن و هيچ گاه خود واقعيت خارجى نيست كه نوع انتخاب را معين مى كند... بودن اندام هاى تناسلى در زن و مرد (به منزله يك واقعيت )، خود به خود معين نمى كند كه فقط بايد ازدواج ، كنند و يا مرد نمى يابد با مرد نزديكى كند، يا باردار شدن از غير طريق ازدواج ، نارواست ... انتخاب هاى اخلاقى ما گرچه ناظر به ساختمان طبيعى ما و درباره آن هستند، اما از آن ها مستقيما مايه نمى گيرند.
114- اصول فلسفه و روش رئاليسم ، 3 جلدى ، ص 293 (ذيل مقاله اعتباريات )
115- حق ، واژه ايى است كه مشترك لفظى است . گاه حق از مقوله هست ها است ، كه جمع آن حقايق است . مثلا مى گوييم : الصراط حق . در معناى ديگر گاه حق به معناى تكليف مى آيد و معمولا بعد از آن على نيز مى آيد. مثلا حضرت امير عليه السلام در جايى مى فرمايد: حق الا مام ، يعنى بر امام تكليف است (مطهرى مرتضى ، سيرى در نهج البلاغه ، صص 1 - 130) و حق در معناى سوم كه جمع آن حقوق است ، در مقابل تكليف و وظيفه است (ر.ك : نهج البلاغه / خطبه 216). لذا شهيد مطهرى كه از حقوق خانوادگى سخن به ميان مى آورند و مرادشان حق در معناى اول است (حق از مقوله هست )، كه به معناى غير اعتبارى است ، برداشت صحيحى نيست و اگر از حقوق خانوادگى هم سخن به ميان مى آيد، معناى سوم اراده شود كه مسايل مربوط به نظام خانواده از اعتباريات اند،نه از حقايق و لغوناپذير. رجوع شود به :
مطهرى مرتضى ، نظام حقوق در اسلام ، ص ص 50 149.
116- محمد رضا زيبايى نژاد و محمد تقى سبحانى ، مولفان كتاب در آمدى بر نظام شخصيت زن در اسلام (ص 8 - 67)، تلاش نموده اند كه با متهم كردن كسانى كه التزام به تناسب ميان تكوين و تشريع را رد مى كنند به غرب زده بودن ، به اشكالات وارد بر ربط توليدى هست و بايد به نحو زير پاسخ گويند: از نظر اينان ، تفاوت هاى تكوينى دو دسته اند: برخى ويژگى هاى تكوينى ، مانند استعدادهاى علمى ، در نهاد هر فرد قرار داده شده است ، تا به طبيعى ،زمينه فعاليت هاى گوناگون در جامعه را فراهم كند، بدون آن كه نياز به قانون و مقررات خاص باشد(متفاوت مشاغل كه اين تفاوت ها، آسيبى به حيات مادى و معنوى نمى زند)، ولى پاره اى از تفاوت ها چنان است كه اگر با هدايتگرى تشريع همراه نگردد، مسير طبيعى خود موارد ضرورى تاثير تكوين در تشريع را بيان مى كند (از جمله اين ها، تفاوت حقوق زن و مرد است )
در پاسخ به اين ديدگاه چند نكته قابل طرح است : اولا كليت اين كه هست ها در مقابل بايدهات حكم واحد دارند، نقص از آن ها منتج شود؛ ثانيا: تكوينات و امور فطرى را با چه شاخصهايى بشناسيم ؟؛ ثالثا: شاخص تفكيك دو دسته تكوينات توسط اين نويسندگان چيست !؟ رابعا: حكم شرعى در مسايل خانوادگى ، مثلا از سوى تكليف 9ساله و از سوى ديگر 13 ساله دختران است . از سويى قيوميت مرد بر زن ، به معناى ولايت و محجور بودن زن است و در برداشت ديگر، تكاليفى براى مرد در مقابل زن و... كدام يك از قرائت هاى را به شارع نسبت دهيم و كدام يك را نسبت ندهيم ؟، كدام يك از اين برداشت ها، بايدهاى توليد شده از هست مى باشند؟ و...
117- البته هستند متفكرانى كه حتى در هويت انسانى نيز، آدميان را نابرابر مى دانند (از كسانى كه حقوق آدميان را نابرابر مى بينيد، نخبه گرايان هستند) و در مقابل آن ها انديشمندانى كه انسان ها را ذاتا برابر مى دانند و بحث هايى از قبيل كه اگر برخى از انسان ها ذاتا از ديگران برترند، چه كسى و با چه نشانه هايى مى تواند آنان را بشناسد؟ و يا اگر انسان ها ذاتا برابرند، آيا تمام نابرابريهايى متداول ، از قبيل ثروت و منزلت اجتماعى ، نا عادلانه است ؟ براى مطالعه بيش تر در موضوع ، مراجعه شود به :
تيندر گلن ، تفكر سياسى ، ترجمه محمود صدرى شركت انتشارات علمى و فرهنگى : 1374، ص 69 - 54.
باتامور تى بى ، نخبگان . جامعه ترجمه محمود صدرى ، ترجمه عليرضا طيب ، انتشارات دانشگاه تهران : 1371، در 170 صفحه .

118- و به لسان شعر گفته شده :
علم اگر صد شگرد انگيزد
بايد از هست برنمى خيزد
شاعر؟ سروش عبدالكريم ، تفرج صنع ص 400.
119- البته در نظام خانوادگى و غير آن ، براى رسيدن به حقوق انسانى برابر زن و مرد (مسوليتهاى سياسى و قضايى و...) نياز به انقلاب كوپرنيكى است .
120- در اين حوزه حتى ممكن است گاه مجبور شويم كه عليه هست ها و وضع موجود و عليه طبيعت ، به نفع زن اقدام نيز نماييم . مثلا از امورى كه به تكوينيات باز مى گردد، درد زايمان زنان در هنگام باردارى است اما امروزه عليه اين قانون طبيعى ، ممكن است با تمهيدات مختلفى اين درد را تسكين داده و يا مجموعا خنثى نمايند. اين كار مويد همان نكات قبلى است كه وجود امرى طبيعى ، دليل بر مطلوب بودن آن نيست . قوى بر ضعيف به صورت طبيعى سلطه دارد، اما در حوزه بشرى ، اين كار محكوم و مطرود است و انبياء و مصلحين عليه اين قاعده طبيعى جنگيده اند.
121- نگارنده در هرسه مبناى ياد شده چه به صورت مكتوب و چه به صورت درسى (كه نوارهاى آن موجود است )، به تفصيل وارد بحث شده و براى آگاهى بيش تر، حداقل مطالعه مقالات زير، ضرورى به نظر مى رسد:
منصور نژاد محمد، بررسى تطبيقى مفهوم مصلحت از ديدگاه امام خمينى و انديشمندان غربى ، فصل نامه حكومت اسلامى ، ش 12: تابستان 1378.
منصور نژاد محمد، بررسى يك فريضه : مصالح جمعى ، محصول تلاش براى تامين مصلحت فردى است ، مجموعه مقالات همايش بررسى علل وعوامل تقدم مصالح جمعى بر منافع فردى (25 / 1 / 1378)، اداره كل فرهنگ ارشاد اسلامى استان تهران (مديريت پژوهش )، ناشر: مركز بازشناسى اسلام وايران (باز) 1379.
منصورنژاد محمد، رد پاى عقل در كربلات مقاله عقل مانع تحريف وعامل تعميم نهضت حسينى انتشارات راستى نو: بهار 1377. همين مقاله در:
خورشيد شهادت (مجموعه مقالات اولين سمينار بررسى ابعاد زندگانى امام حسين )، دفتر اول انتشارات دانشگاه امام حسين عليه السلام : 1373.
منصور نژاد محمد، طرح مصلحت در انديشه امام خمينى وتحليلى برآن ، مجموعه آثار كنگره امام خمينى وانديشه حكومت اسلامى ، موسسه تنظيم ونشر آثار امام خمينى : بهمن 1378.
منصورنژاد محمد، عدالت سياسى از نگاه امام على عليه السلام ، مقاله منتخب براى دركنگره بين المللى امام على عليه السلام وعدالت وحدت و امنيت پژوهشگاه علوم انسانى ومطالعات فرهنگى : اسفند 1379. منصورنژاد محمد، مقايسه دو ديدگاه : عقل قاصريا قادر در دفاع از دين ، مجله كيهان انديشه ، ش 75: آذر و دى 1376.
منصورنژاد محمد مقاله اسلام ، عدالت اجتماعى و توسعه (منتشر نشده ). منصور نژاد محمد، مقاله جايگاه عدالت اجتماعى در حاكميت دينى (منتشر نشده ).
منصورنژاد محمد، مفهوم عقل از نگاه فلاسفه اسلامى - ايرانى وفقدان عقل جديد در انديشه آن هم (منتشر نشده ).
122- مساءله مرد از نگاه فمينيست ها تا آن جا حاد است كه بعضى از آن ها:
مردان را دشمن سازش ناپذير زنان مى دانند و در پيش گرفتن راهى جداگانه و خود مختارانه را براى برآوردن نيازهاى زنان تجويز مى كنند. از اين نقطه نظر، مردان در زندگى زنان به كلى زايدند.
مكنزى يان و ديگران ، ايدئولوژى هاى سياسى ، ترجمه م . قائد، ص 349.
در پاسخ اجمالى به اين گرايش از فمينيست ها مى توان گفت : اولا: طرح مساءله زن و مرد به عنوان دشمنانى در مقابل يكديگر، طرح مساءله به شكل ناصواب است ، چون در طول تاريخ ، از سويى مردان فراوانى در مقابل لطافت ها و زيبايى هاى زن زانو زده و براى وصال او، بى قرارى ها كرده اند. و از سوى ديگر، مردان زيادى به زنان به حق (مانند دغدغه هاى على عليه السلام براى زن يهودى ) و يا به ناحق (كمك ابن ملجم به قطام در حذف حضرت امير) خدمت كرده اند. پس مرد نه تنها در همه مكان ها و زمان ها براى زن دشمن نكرده ، بلكه در موارد كثيرى ، عاشق ويا خادم زن بوده است . عكس مطلب نيز اين مدعا را بدين نحو مخدوش مى كند كه از يك طرف ، زنان فراوانى به مردان عشق ورزيده اند وبراى آن ها بى قرارى ها نموده اند (عشق زليخا به يوسف ) و كسى عاشق دشمن اش نمى شود و از طرف ديگر، دختران كثيرى با آرايش ، عشوده ها، نازك حرف زدن ها و... در مسير مردان سبز شده و براى آن ها مساءله آفرينى كرده اند (مساءله بودن زن براى مرد، نه بالعكس ) براى ملاحظه بعضى ها از بازى هاى زنانه عليه مردان ، بااستفاده از مهارت ها و لطافت ها مثلا بازى يالا باهم دعوا كنيد مراجعه شود به :
بزن اربك ، بازى ها - روان شناسى روابط انسانى ، ترجمه اسماعيل فصيح نشر پيكان (چاپ پنجم 1379، ص 60 - 148.
123- ناقلر آلوين ، تغيير در ماهيت قدرت ،ترجمه حسن نورايى بيدخت - شاهرخ بهار، مركز ترجمه و نشر كتاب : 1370، ص 6 - 64.
124- استاد مطهرى در ذيل بحث نبوت ها بعثت ها، با توجه به آيات قرآن ، هدف انبياء را گاهى دعوت به شوى خدا (داعيا الى الله باذنه : احزاب / 46) و گاه به پا داشتن عدل و قسط (ليقوم الناس بالقسط: حديد / 25) ذكر مى كند وسپس مى نويسد، دعوت به خدا، يعنى دعوت به توحيد علمى اجتماعى . سپس مى پرسند، از اين دو هدف ، آيا هر دو اصل اند، يا يكى اصل است و ديگرى مقدمه ؟ و در پاسخ معتقدند كه هدف اصلى ، شناختن خدا نزديك شدن و رسيدن به اوست و توحيد اجتماعى ، مقدمه و وسيله وصول به اين هدف عالى است واز آن مقدمه هايى است كه پس از وصول به اين هدف عالى است ، ولى از آن مقدمه هاى است كه پس از وصول به ذى المقدمه ، وجود وعده اش
على السواء نيست و خود مقدمه نيز موضوعيت دارد:
مطهرى مرتضى ، وحى و نبوت ، دفتر انتشارات اسلامى (بى تا) ص 9 - 26
از بحث فوق مى توان چنين نتيجه گيرى كرد كه براى هدف اصلى انزال كتب و ارسال رسل ، كه رسيدن به خداست زنان چون در حوزه دل از مردان مسلح ترند، در رقابت مى توانند آماده تر و پيشتازتر باشند.
125- در بحث سر تفاوت هاى افراد در استعدادها را و توانايى ها، بحث هاى جدى قابل طرح وجود دارد كه علاقه مندان براى مطالعه مى توانند حداقل به دو منبع زير مراجعه نمايند:
مطهرى مرتضى ، عدل الهى ، انتشارات صدرا.
آملى سيد حيدر، اسرار شريعت و اطوار طريقت و انوار حقيقت ،ترجمه سيد جواد هاشمى عليا، ص 32 - 21.
126- هفته نامه عصر ما، ش 201: 29/11/1379، ص 4 (به نقل از: النهار، ج 5، ص 70 - 68).
127- نگارنده مقالات متعددى در بحث عشق با عناوين : تاملى بر مفهوم ، نظريه ها و... در عشق ، با تاكيد بر عشق مجازى ، نظريه عشق ، برمبناى كتاب هنر عشق ورزيدن ، اثر اريك فروم ، دل گرفتگى يعقوب ، دل سپردگى زليخا و دل بردگى يوسف ، داستان شيخ صنعان و پدرسالارى در شهر خروس ها به نگارش درآورده و از جمله در رابطه با اقسام چهار گانه عشق ، به صورت مبسوط بحث شده است . مراجعه شود به كتاب قريب الانتشار عشق زمينى ) از نگارنده .
128- نهج البلاغه ، خطبه 109.
129- رجوع شود به كتاب قريب الانتشار تحت عنوان : عشق زمينى
.
130-در رابطه با وجود زيبايى ، چهارگانه مى توان داورى نمود: 1) زيبايى عينى است ، به صورت معقول اولى (صفت خارجى عينى )؛ 2) زيبايى عينى است ، به صورت معقول ثانيه فلسفى (موصوف خارجى دارد، اما عروض اش در ذهن است . عقل از مقايسه يك شى خارجى و اشياء ديگر، مفهومى انتزاع مى كند)؛ 3) زيبايى امر ذهنى است (مربوط به تمايلات ما است و در خارج وجود ندارد)؛ 4) زيبايى امر قراردادى است (باهم قرارداد كرديم كه چيزهاى را زيبا ببينيم ). براى مطالعه بيش تر در اين موضوع ، مراجعه شود به :
مصباح يزدى محمد تقى ، فلسفه اخلاق ، ص 4 - 33.
131- البته يوسف پاسخ اين شيفتگى را نمى دهد وبهاى اش رانيز مى پردازد. اريك برن در ذيل بحث از بازارهاى ، اين داستان را اين گونه تحليل مى كند:
يوسف از فريب خوردن و وارد شدن به بازى تجاوز، خوددارى كرد و آن وقت همسر فوطيفار (زليخا) شوهرش را مجبور ساخت كه با يوسف وارد بازى يالاتو او با هم دعوا كنيد شود، كه مثال خوبى است براى ذكر اين واقعيت كه چگونه بازيگر جدى ، نيست به آنتى تز واكنش نشان مى دهد و همچمنين نمايانگر مخاطراتى است كه ممكن است در اثر بازى نكردن متوجه شخص شود.
برن اريك ، بازى ها - روان شناسى روابط انسانى ، ترجمه اسماعيل فصيح ، ص 3 - 152.
132- براى ملاحظه تفصيلى داستان يوسف و زليخا، از جمله مراجعه شود به :
صالحى نجف آبادى نعمت الله ، جمال انسانيت (يا تفسير سوره يوسف )، دفتر تبليغات اسلامى قم (چاپ 12:) 1371.
الف ) از جهت متعلق شناسا(ذوق هاى قريب به هم (واحد)، مصاديق متعدد): يعنى در مقابل مصاديق متعدد، در تشخيص مصاديق زيبايى و زشتى سطوح بالات يك فرد به گونه يى حكم مى كند و فرد ديگر به گونه يى ديگر، مثلا با فرض اين كه دو نفر، هر اهل ذوق و هنر وادب اند، اما در مقابل شعرى از حافظ و شعرى از مولانا، ممكن است متفاوت حكم به زيبايى شعر كنند:
جس
م خاك از عشق بر افلاك شد
كوه در رقصض آمد و چالاك شد(مولانا)
البته درا ين شكل ، اگر متعلق شناسا باهم فاصله زياد داشته باشند، باز به عينى بودن و اجماعى بودن زيبايى در مقابل زشتى مى رسيم .مثلا در مقايسه دو بيت زير
بيا تا گل برافشانيم و مى در ساغر اندازيم
فلك را سقف بشكافيم و طرحى نو در اندازيم
آنچه در جوى مى دود، آب است
آنچه در چشم مى رود، خواب است
ب ) از جهت فاعل شناسا (ذوق هاى متكثر، مصداق واحد): در اين جا اگر يك فرد بااحساسات و عواطف قوى و فردى بى ذوق و زمخت ، در مقابل مثلا شعرى واحد و يا مناظره زيبايى واحد و يا يك كار هنرى قرار گيرند، يكى ممكن است ساعت ها در آن غرق شود، درباره آن مطلب بنويسد و... اما ديگرى ازكنار آن به راحتى بگذرد: پس در اين شكل نيز، مصداق واحد زيبايى ، نسبت به افراد مختلف ، معانى متفاوت دارد. بااين حال ، زيبايى با همه نسبيت اش ، واقعيت دارد و مجذوب كننده و عشق آفرين است .
133- دورانت ويل ، لذات فلسفه ، ترجمه عباس زرياب ، انتشارات علمى وفرهنگى 1373، ص 3 - 222.
134- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن اسلام ، ص 40.
و نيز در كتاب مقدمه يى بر روان شناسى زن مى خوانيم : مسلم است كه زن گذشته از آن كه به عنوان مخلوقى ارزشمند الهى ، داراى جمال و كمال فطرى مى باشد، به جهت لطافت جسمى و جذابيت عاطفى و خصلت هاى بسيار ظريف موجود در رفتارش ، از شگفت انگيزترين و در عين حال زيباترين مخلوق مادى خداوند است . تا جايى كه برخى از شعراى عارف ما در توصيف جمال خداوندى و ارايه مصداق كوچكى از آن ، همواره به زيبايى و جذابيت هاى سيما و رفتار زن ، تمثل مى جويند:
هاشمى ركاوندى سيد مجتبى ، مقدمه يى بر روان شناسى زن ، ص 5 - 104.
135- از آيت الله جناتى پرسش شد كه برخى از فقها، پوشيدن پوشش و لباس سياه را حرام كرده اند، پس جواز پوشيدن آن را از نگاه فقه اجتهادى چگونه توجيه مى كنيد؟ ايشان پاسخ دادند: ما با دو كار فقاهى ، اجتهادى كه هريك از آن ها داراى قانون خاصى است ، جواز پوشيدن لباس سياه رنگ را ثابت مى كنيم ، كه در حوزه بحثى و استنباطى مورد اعتبار است : از حرمت پوشيدن لباس كه ظاهر نهى در روايات بر آن دلالت دارد، رفع يد مى شود و اما نص آن كه گوياى كراهت پوشيدن آن است ، باقى مى ماند. دوم از راه قانون تحول اجتهاد يا تحول زمان و شرايط، آن كراهت باقى مانده را بر طرف مى كنيم زيرا ويژگى ها موضوع كه لباس سياه است ، با تحول متحول شده است . چون در زمان هاى پيشين ، آن را به عنوان كبر يا ارعاب و ترسانيدن افراد و فرعونيان و برخى از ارتش هاى زمان بنى عباس مى پوشيدند و...
جناتى محمد ابراهيم ، روزنامه حيات نو: 6/8/1379، ص 12.
136- موسوى بجنوردى ، سيد محمد. انجمن اسلامى دانشجويان دانشكده علوم پزشكى دانشگاه تهران ، نشريه اباذر، ص 6.
137- همان منبع ، همان جا.

138- فضل الله سيد محمد حسين ، نقش و جايگاه زن در حقوق اسلامى ، ترجمه عبدالهادى فقهى زاده ، نشر دادگستر و نشر ميزان : 1378، ص 106.
139- آيت الله جناتى ، ماهيت پوشش از نظر شرع را به دو چيز از نظر قرآن محقق مى دانند، يكى خمار كه به روسرى ترجمه نموده اند و ديگرى جلباب كه به مانتو باز گردانيده شده است .و در اين زمان ، بر خمار اطلاق ربطه و بر جلباب جبه اطلاق مى گردد:
جناتى محمد ابراهيم ، روزنامه حيات نو:16/8/1379، ص 12.
بحث تفصيلى مساءله حجاب در ابعاد مختلف (علت پيداشدن حجاب ، فلسفه پوشش در اسلام ، واژه حجاب ، حجاب اسلامى از جنبه قرآنى و روايى ، حجاب واستحكام پيوند خانوادگى ، حجاب و آزادى و... در:
مطهرى مرتضى ، مساءله حجاب ، انتشارات صدرا، در 26 صفحه .
140- موضوع پوشش زن در ارتباط با خود، از آن جا كه مساءله نيست ،مورد بحث قرار نگرفت .
141- از جمله مراجعه شود به : جوادى آملى عبدالله ، زن در آيينه جلال و جمال ، ص 352.
142- در ارتباط با خدا و در عبادت اشاره شد كه چرا بايد لباس خاص پوشيد؟ چرا زنان پوشش داشته باشند؟ چرا لباس آن ها با لباس زمانى كه تنها يا با محارم در خانه اند، فرق بكند؟ از پاسخ ‌هاى به آن پرسش هاى همين نكته است كه هر زمان و مكان ، لباس خاص خود را مى طلبد. لباس مراسم و مناسك عبادى ، با لباس منزل فرق دارد، چون لباس پيام دارد و حامل فرهنگ است و سخن مى گويد اگر گفته شود: چرا براى زنان اين پوشش به صورت وجوب آمده ، پاسخ داده شد كه در فرهنگ دينى ، در ارتباط با خدا تكليف بيش تر دليل توجه بيش تر خدا به آن عبد است و:
هر كه در اين بزم مقرب تر است
جام بلا بيش تر مى دهند
143- مطهرى مرتضى ، مساءله حجاب ، ص 1 - 160 .
مراد ايشان آيه 31 / نور و آن جاست كه به زنان مؤ من دستور داده شده كه مواظب چشمان خود باشند، تا آن جا كه آمده :
وليضربن بخمرهن على حبوبهن .
بايد سينه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند.
144- در قرآن مجيد، سوره انفال / 60، در اين رابطه كه ضعيف بودن و نيرومند طاهر شدن ، مسلمانان را از آسيب پذيرى مصون مى دارد، پيام زيبايى دارد. آن جا كه امر شده كه عده وعده فراهم كنيد، تا دشمنان خدا و دشمنان شما، از شما بترسيد (ترهبون به عبدالله وعدوكم ). در استراژى نظامى واز جمله در استراژى هسته يى ، از جمله مباحث مهم ، بحث باز دارندگى است . آمادگى يك رقيب از جهت سلاح هاى هسته يى ، مانع از اقدام و ضربه اول رقيب ديگر مى شود و او را باز مى دارد.

145- كشورهاى حتى غربى ، از جهت متلك گويى مردان و نگاه هاى هرزه و مزاحمت ها بر زنان ، كه متاسفانه در كشور ما روز به روز عادتى و فراگيرتر مى شود، كم مشكل ترند. يك وجه آن اين است كه آن ها در مقابل نياز جنسى و شهواتى ، راه حل ارايه كرده اند (گرچه راه حل آن ها كه آزاد گذاشتن روابط اين حوزه براى افراد است مقبول ما نيست )، اما ما هم راه حل هاى ديگران را بر اساس فرهنگ قوى بى پاسخ ، در شكل هاى غير سالم جلوه گرى نموده و ارضا مى شود.
آيت الله سيد محمد موسوى بجنوردى طى مصاحبه يى مجله ابوذر (نشريه انجمن اسلامى دانشجويان دانشكده پزشكى دانشگاه تهران ، ص 7) اعلام داشته اند كه :
من دخترم را اگر دانشگاه آكسفورد بگذارم ، هيچ نگرانى ندارم . اين جا ماشين تا دانشگاه مى رسانم و بر مى گردانم . چون اطمينان ندارم . هر چقدر خوب باشد. در صورتى كه اصلا امكان ندارد در لندن شما چنين مناظرى را ببيند.

146- در كتاب مقدمه يى بر روان شناسى زن (ص 9 - 207)، زنان را از منظر حجاب ، در پنج گروه زير تقسيم كرده كه قالب نسبتا براى پژوهش در بحث حجاب است . اين پنج گروه عبارت اند از: بى حجاب ، بدحجاب ، حجاب بد (مثلا چادر بدن نما به سر كردن )، حجاب خوب و حجاب كامل .
147- براى ملاحظه دقيق فتاواى فقهى در استثنا بودن پوشش موارد ياد شده مراجعه شود به مقاله ديگر نگارنده در همين كتاب ، تحت عنوان : نقش ، حق و جاذبه زن و امام خمينى .
148- در احاديث گفته شده كه :
يكى از دو زيبايى زن ،مو است .
كمالى سيد على ، قرآن مقام زن ، ص 107 (به نقل از: المستدرك الوسائل ، ج 2، ص 559).
و در توضيح حديث مى توان گفت : كه اين موضوع ، در مواردى است كه اصل زيبايى مدخليت داشته باشد كه مقطع جوانى ، زمان شكوفايى زيبايى ها است .
149- از ويژگيهاى نهادهاى اصلى و اساسى آن است كه ، اولا: همگانى است ؛ ثانيا: حياتى و ضرورى است ؛ ثالثا: قديم و باسابقه اند، رابعا: از بدو تولد هستند؛ و خامسا: گرچه تغيير پذيرند، ولى از بين نمى روند. و وجه اشتراك نهادهاى اساسى و فرعى ، در خصوصيت هدف ، كاركرد و ضرورت وجود آن ها است .
150- براى مطالعه بيش تر درباره نهاد خانواده و مفهوم نهاد، مراجعه شود به :
طبيبى حشمت الله ، مبادى و اصول جامعه شناسى ، كتاب فروشى اسلاميه (چاپ نهم ) 1368، ص 84 - 163.
محسنى منوچهر، مقدمات جامعه شناسى ، شركت پژوهش يار: 1363، ص 90 - 281.
151- پس اين تعريف كه ازدواج ، اتصالى است شرع ميان مرد و زن ، براى برخوردارى از همه لذايه جسمانى و روحانى ، در مرز مشروعيت و حفظ اعتدال مزاحى و سلامت بدنى و روحى و امتداد نسل براى حفظ نوع و نظم اجتماع (كمالى سيد على ، قرآن و مقام زن ، ص 83)، تعريف ناقصى است .
152- مراجعه شود به :
مطهرى مرتضى ، تعليم و تربيت در اسلام ، انتشارات الزهراء: 1362، ص 253.
153- على بابايى غلا مرضا، فرهنگ علوم سياسى ، ج 3، شركت نشر و پخش ويس (چاپ دوم ): 1369، ص 237.
154- نگارنده ؛ در كتاب قريب الانتشار عشق زمينى ، مباحث جدى از تعريف و اقسام عشق ، تا نظريه هاى در عشق ، رابطه عشق و زيبايى ، پيوند اشك و عشق و.. را مورد مداقه قرار داده است .
155- در نگاه دينى ، بالاترين چيزى است كه انسان را از اضطراب ، به سوى طمانينه و آرامش مى برد، ياد خدا الابذكر الله تطمئن القلوب (رعد/ 28).
و زن نيز مظهر جمالى الهى (با توجه به قول محى الدين ابن عربى ، كه ظهور خدا در زن ، بيش از مرد است : جوادى آملى عبدالله ، زن در آيينه جلال و جمال ، 233)، مايه آرامش و سكون مرد است .
156- امام صادق عليه السلام به نقل از پيامبر فرمودند:
ما احب من دنياكم الا النساء والطيب (الكافى ، ج 5، ص 321.
دوست نمى دارم از دنياى شود، جز زن و بوى خوش را.
و در احاديث ديگرى ، نماز نيز بدين دو اضافه شده است . نكات چندى ذيل اين حديث قابل طرح اند: اولا پيامبر به عنوان بالاترين انسان ها، توصيه به محبت به زن و بوى خوش (و نماز) نموده اند. و كسانى كه با اين مصاديق مشكل دارند در مسير پيامبر نيستند؛ ثانيا: انسان براى خودش ، سه ارتباط بيرون از خود دارد: با خدا، با طبيعت و با ديگران به نظر مى رسد كه هر كدام از ارتباطات سه گانه ، بهترين و مطلوب ترين مصاديق ، همان سه مورد اشاره شده در حديث اند (در ارتباط با ديگران : زن ، باخدا: نماز، و با طبيعت : بوى خوش )؛ ثالثا: وجه اشتراك هر سه مورد ياد شده نيز آن است كه مايه آرامش انسان اند. با اين تفاوت كه گاهى منبع آرامش بخش ، مجرد است و خدا است و گاهى غير مجرد، كه منبع غير مجرد، گاه انسانى (زن ) است و گاه طبيعى (بوى خوش ). اين هر سه آدمى را از پريشانى ، نگرانى و خستگى روح مى رهانند.

157- اديب على محمد حسين ، راه و روش تربيت از ديدگاه امام على ، ترجمه رادمنش ، موسسه انجام كتاب : 1362، ص 300.
158- همان منبع ، همان جا.
159- استوان هانا و ابراهام ، پاسخ به مسايل جنسى و زناشويى ، ترجمه طراز الله اخوان ، انتشارات كلينى (چاپ بيستم ): 1371، ص 337.
ضمنا آيت الله خامنه يى (مقام معظم رهبرى ) در بحث انتخاب زوجين ، مساءله محبت طرفين را به نحو زير تبيين نمود
البته من لازم مى دانم كه سليقه و خواست خود دختر و پسر رعايت بشود. من حقيقتا شرط مى دانم . اگر چه رضاى دختر و رضاى پسر، شرط صحت عقد است ، اما آن رضاى در عالم مباحث حقوقى ، غير از آن چيزى است كه من در شرط تحقق ازدواج دو نفر، دنبال اش هستم . من دل ام مى خواهد شرايط به نحوى باشد كه حتما مجتبى به وجود بيايد. يعنى اصلا بدون محبت انجام نشود. نه اين كه بگوييم بايستى قبل از ازدواج محبت باشد نه ، اين را نمى گويم ؛ اما در مجموع پسندى وجود داشته باشد، هم دختر، آن را پسنديده ، هم پسر، دختر را بپسندد كه اين پسند، زمينه ايجاد محلبت ماندگارى باشد.
البته محبت قابل زوال است ، اما قابل عمق دادن هم هست . اين ، دست خود آدم است . از جمله كارهايى كه خداوند متعال با وجود پيچيده بشر انجام داده ، اين است كه تا حدود زيادى ، اختيار محبت را به او داده است . حالا بگذريم از بعضى از محبت هاى تند كه گفته مى شود اختيارى نيست و شعرا هم درباره اش حرف هاى زيادى زده اند - اما قاعده اين است كه دو نفرى كه مايه يى از محبت بين شان باشد، راحت مى توانند اين محبت را با آبيارى و بالنده كنند و آن را زياد بكنند به هر حال اين هم چيزى است كه لازم است .

خامنه اى سيد على ،ارمغان ديدار (مشروح ديدار جمعى از بانوان با مقام معظم رهبرى )، مركز آموزش و پژوهش - انتشارات به ديد: 1377، ص 29.
160- سيد حيدر آملى : بزرگترين شارح شيعى محى الدين ابن عربى ، در يكى از آثارش ، حيات ، نطق ، و معرفت و... را به حقيقى و مجازى تقسيم مى كند و مثلا حيات حقيقى را در علم معرفت مى داند و حيات مجازى را زندگى ظاهرى هر موجود. براى ملاحظه تفصيلى بحث ، مراجعه شود به :
سيد حيدرا، اسرار شريعت و اطوار طريقت و انوار حقيقت ، ترجمه سيد جواد هاشمى عليا، ص 8 - 76.
161- سنخيت و ارتباط، دو شرط شكل گيرى مودت و محبت و عشق اند. اگر دو نفر با روح هاى نزديك به هم ، عمرى جدا و بى خبر از هم زندگى كنند، عشقى در بين آن ها شكل نمى گيرد. چنانچه اگر دو نفر هيچ سنخيتى با هم نداشته باشند، هر چه بيش تر با هم ارتباط بگيرند، بيش تر براى يكديگر مشكل ساز خواهند بود. ولى با وجود سنخيت ، ادامه ارتباط، زمينه ساز دوستى و محبت است . گرچه در وجه آمدن ارتباط، خودشان نقش فعالى نداشته باشند. مثلا دو كارمند به حكم ابلاغ ، در كنار هم قرار مى گيرند و در ارتباطاند، در صورت سنخيت روحى ، در ادامه كار، بين اين دو روح ، جذب و انجذاب ايجاد مى گردد.
162- استون هانا، پاسخ به مسايل جنسى و زناشويى ، ترجمه طرازالله اخوان ، ص 316.
ويل دورانت در وصف تحويل در خانواده و زن امروزى غرب به اين جا مى رسد كه :
پس از آن ، تغيير بزرگ فرا رسيد بندگان لطيف ديروز، از آزادى و افسون هاى ديگر دم زدند، از برابرى و محالات ديگر سخن مى گفتند، در و پنجره ها را به هم كوفتند... آن ها حواس خود را جمع كردند و راه خود را در پيش گرفتند. ما ديگر نمى توانيم آن ها رابزنيم ، آن ها ديگرى براى ما غذا نمى پزند و حتى نمى خواهند شبى در خانه با ما بمانند...
دورانت ويل ، لذات فلسفه ، ترجمه عباس زرياب ، ص 150.
163- مباحث مالكيت و استخراج معادن ، تبيين حدود دولت ، تبيين مفهوم ولايت مطلقه ، از موضوعات مهم اين ايام است كه طرح تفصيلى آن ها را بايد در اين منبع جست : امام خمينى سيد روح الله ، صحيفه نور، ج 21.
و نيز مجموعه مقالات كنگره نقش زمان و مكان در اجتهاد (موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى 1374)، كه در قم (اسفند ماه 1374) برگزار گرديد، مقالات مناسبى در موضوع دارند، كه علاقه مندان مى توانند، بدان مجموعه مقالات مراجعه كنند.
164- امام خمينى سيد روح الله ، صحيفه نور، ج 21، ص 100 - 98.
165- امام خمينى در رابطه با اين كه احكام ، بالذات مطلوب اند يا بالعرض ، كه در صورتى كه خود احكام فى نفسه مطلوب بالذات باشند، هرگز بحث تغيير پذيرى در آن ها جاى طرح ندارد، معتقدند كه :
احكام مطلوبيت ذاتى ندارند، بلكه وسايل و ادواتى هستند كه جهت اجراى صحيح اهداف حكومت اسلامى و گسترش قسط و عدل در جامعه به كار مى روند.
امام خمينى سيد روح الله ، شئون و اختيارات ولى فقيه ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ، ص 42.
166- سخن از نظام خانواده است . هر نظامى ، اولا داراى اجزاء و عناصر است و نظام خانواده نيز اجزايى دارد كه با توجه به ساختار (مثلا خانواده گسترده پدر سالار و يا هسته اى از زن و شوهر و...) و كاركرد (نتايج و آثار عينى و قابل مشاهده )، قابل ملاحظه است . در هر نظام مطلوب ، اجزاء بايد مكمل همديگر بوده و در راستاى اهدافى روشن عمل كنند. نظام خانواده نيز در متن ، با توجه به اجزاء و اهداف ، مورد بحث است .

167- روزنامه زن : 27/8/1377، ص 9
168- همان ، منبع ، همان جا.
169- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص 40 - 38.
170- همان منبع ، ص 80 - 78.
171- اين كه عدم توجه و دقت دختر مى تواند عامل لطمه زننده به نظام خانواده باشد، مطلب حقى است ، ولى تنها جزيى از موضوع است (ضمن اين كه بهترين راه حل نيز ولايت پدر نيست )، و براى جلوگيرى از آسيب هاى وارده بر خانواده حداقل به اين ابعاد بايد توجه داشت كه علل منازعات زناشويى اند اولا: منازعات ممكن است به علت عدم رشد و تزلزل روحى زن يا شوهر،يا هر دوى آن ها بوده و به علت اختلالات عصبى حاصل نمايند. ثانيا: ممكن است به اين علت باشد كه طرفين ، همسر موافق و يكديگر توافق و تطابق را انتخاب نكرده اند (از اختلاف در ارزش ها گرفته ، تا عدم عشق به هم ، يا مطلوب نبودن وضع جنسى آن ها براى هم و...) ثالثا: اختلاف ممكن است از عوامل خارجى (وضع اجتماعى ، اقتصاد، نفوذپذير و مادرها و...) سرچشمه بگيرد. براى مطالعه بيش تر مراجعه شود به :
استون هانا و ابراهام ، پاسخ به مسايل جنسى و زناشويى ، ترجمه طراز الله اخوان ، ص 319.
اين جاست كه در آموزش هاى ازدواج بايد به همه ابعاد مساءله توجه شده و از جمله درباره كفو بودن باهم در ابعاد شخصى (جسمى ، عقلى و قلبى ) و اجتماعى (سطح تحصيلات ، طبقات اجتماعى ، محيط زندگى و...) تاءكيد گردد و نه اين كه به صرف كفو بودن در ايمان ، به بهانه :
المومنون بعضهم اكفابعض (وسائل الشيعه ، ج 14، ص 49).
اكتفا كنيم . ايمان شرط لازم است و حد نصاب ، نه شرط كافى براى يك عمر زندگى مشترك .
172- استاد مطهرى در كتاب نظام حقوق زن در اسلام صلى اللّه عليه و آله 197 198، داستانى را نقل مى كند كه زنى به خدمت پيغمبر اكرم آمد و در حضور جمع ايستاد و گفت : يا رسول الله مرا به همسرى خود بپذير، پيامبر در مقابل تقاضاى زن سكوت كرد، زن سر جاى خود نشست مردى از اصحاب به پا خواست و گفت : يا رسول الله اگر شما مايل نيستيد من حاضرم و...
173- معصومى سيد مسعود، احكام روابط زن و مرد و مسايل اجتماعى آن ها، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم (چاپ چهارم )؛ 1373 ، ص 5 - 124.
174- موسوى بجنوردى سيد محمد، روزنامه زن ، 27 / 8 / 1378، ص 9.
175- خانم مهرانگيز كار به مساءله مورد بحث ، اشكال به حق ديگرى نيز وارد كرده كه :
براى مادر، كم ترين تقش در اين گونه موارد، قانون نپيش بينى نشده است . يعنى حتى در مواردى هم كه پدر و جد پدرى حضرو ندارد و يااجازه نمى دهد، دادگاه جايگزين شده است و نه مادر
كارمهرانگيز، روزنامه زن : 27 / 8 / 1377، ص 9.
176- ابوت پاملا - والاس كلر، درآمدى بر جامعه شناسى نگرش هاى فمينيستى ، ترجمه مريم خراسانى و حميد احمدى ، دنياى مادر: 1376، ص 181.
177- حسينى طهرانى سيد محمد حسين ، كاهش جمعيت ضربه يى سنگين بر پيكر مسلمين ، ص 169.
در، توضيح بيش تر (ص 3 - 42)، مؤ لف معتقد است كه زن بايد مانند مرد، پيوسته راه تقرب را بپيمايد وقتى است كه دوش به دوش مرد نماز بخواند و روزه بگيرد و طواف كند و اين فقط در وقتى است مه حامله باشد و يا طفل خود را شير دهد و به دكترچشم پزشكى ! كه در همين موضوع رساله دارد،نيز به عنوان مويد استشهاد مى كند! و از قول او نقل مى كند: دخترانى كه قبل از 18 سالگى بچه بزايند، سرطان سينه نمى گيرند و...
178- همان منبع ، ص 42.
179- همان منبع ، ص 46.
180- البته فوق ، فراتر از نگاه هاى فقهى مشهور است . مثلا حتى در يك مورد پرسيده شده : آيا براى جلوگيرى از بچه دار شدن ، رضايت طرفين لازم است ، يا فقط رضايت شوهر واجب است ؟ پاسخ (امام خمينى و مكارم شيرازى ):
در اين كار فقط رضايت شوهر لازم است ، اگر چه مكروه است مرد نيز بدون رضايت زن ، از حامله شدن همسرش جلوگيرى كند.
معصومى سيد مسعود، احكام روابط زن و مرد و مسايل اجتماعى آن ها، ص 132.
181- همان منيع ص 42
182- در خبر مى خوانديم كه مه 2001، در آلمان انتظار به سر آمد و مردى 26 ساله فارغ شد تونى كه پزشكان جهان را به حيرت واداشته بود، سه شنبه گذشته يك پسر به دنيا آورد او تا سه شنبه ى گذشته كم تر اجازه مى داد كسى از وضعيت او چيزى بداند او اين مدل شهرت را دوست ندارى او حتى جهانى خلاص شود مدت حمل 257 روز تخمين زده شده تونى فرزند را با سزارين به دنيا آورد و نشريه سردار 22/2/1380 ص 10
183- اخبار واصله از گيلان حاكى است كه مرغان امروزى نيز از اين كه روى تخم بخوابند و مادر شوند فرار مى كنند و روستاييان از آنان گله مندند
184- هاكسلى الدوس لئونرد دنياى قشنگ نو، ترجمه سعيد حميديان انتشارات نيلوفر چاپ سوم
185- در رابطه با امام حسين عليه السلام ، از افتخاراتش كه در زيارت وارث مى خوانيم ، آن است كه :
اشهد انك كنت نورا فى الاصاب الشامخه و الارحام المطهره مفاتيح الجنان
گواهى مدهم كه تو به راستى نورى بودى در صلب هاى شامخ و بلند رحم هاى پاك .

186- جالب اين جاست كه در متون قديمى تر ما، به اين نكات توجه شده است . چنانچه در كتاب النكاح لمعه متن درسى حوزويان مى خوانيم : يستحب فى الاسرتضاع اختيار المرضعه العاقله المسلمه العفيه الرضيه الحسنه جيبعى العامل زن الدين شهيد انى الروضه البهيه فى شرح اللمعه الدمشقيه جلد دفتر تبليغات اسلامى قم ص 83
187- برن اريك بازى ها روان شناسى روابط انسانى ، ترجمه اسماعيل فصيح ص 5
188- در اين زمينه مراجعه شود به : عابدى نيستانك ربابه ، مقاله مسايل و مشكلات زنان در حوزه فقهى وحقوقى خبر نامه هم انديشى ش 4، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان ، مرز مديت حوزه هاى علميه خواهران قم 1379، ص 18.
189- آيا عادلانه است كه از آن سو، پس از مرگ پدر و مادر، بر پسر بزرگتر فقط اعاده نماز قضاى پدر، واجب شود؟ طبق بعضى فتاواى و يا نماز قضا براى مادر را حداكثر با احتياط فتوا دهند؟ طبق فتاوى ديگر مراجعه شود به توضيح المسايل مراجع بحث نماز قضا ذيل مسايل نماز.
190- مثلا درحديث نبوى آمده است :
الجنه تحت اقدام الامهمات
بهشت زير پاى مادران است .
191- گرى جان با هم براى هميشه مهدى قراچه داغى نششر البرز چاپ چهارم 1378 ص 29
192- با نويسندگان كتاب پاسخ به مسايل جنسى و زناشويى ص 311 مى توان همراه بود؟ منظور اصلى ازدواج سه چيز است رفاقت و الفت جنسى و برقرارى خانواده به عبارت ديگر زناشويى مبتنى است بر احتياج به زندگى كردن با يكديگر و امنيت روحى و حاصله از آن احتياج به اظهار و نماياندن ميل جنسى و ميل به ايجاد نسل
193- مكنزى يان و ديگران ايدئولوژيهاى سياسى ترجمه م قائد صص 379 380
194- كريتوا ژوليا ترجمه نيكو سرخوش كتاب سرگشتگى نشانه ها گزينش و ويرايش مانى حقيقى نشر مرز چاپ دوم 1378 صص 129 128
195- مثلا در تقسيم كار براى تدبير جامعه هم معلمى نياز است وهم زندان بانى اما كسى كه شغل معلمى را مى پذيرد در اين تقسيم كار از جهت شان و رتبه جاى مناسب ترى دارد، چون با روح و عقل افراد رو كرداشته و قرار است از روى مهر عاطفه محبتت و زمزمه انسان سازى كند.

196- وسائل الشيعه جلد 15 باب احكام الاولاد ص 175
197- حسينى طهرانى سيد محمد حسين كاهش جميعت ضربه يى سنگين بر پيكر مسلمين ص 169 .
198- ابوت پاملا ولااس كلر در آدى بر جامعه شناسى نگرش هاى فمينيستى ترجمه مريم خراسانى رو حميد احمدى ص 177.
199- هارتمن هايدى مقاله سرمايه گذارى سرمايه دارى ، پدر سالارى و جدايى شغل بر اساس جنسيت ترجمه آزاده شكوهى مجله انديشه جامعه بهمن 1379 ص

200- مجله انديشه جامعه بهمن 1379 ص 31.
201- براى مطالعه بيش تر در اين بحث مراجعه شود به : كيانمهر محمد ولى مقاله تاثير اشتغال زن بر خانواده مجله كار و جامعه ، شماره 32 آذر و دى ماه 1378. ص 20 كشاورز ناهيد، مقاله حريم حساس اشتغال زنان مجله فرهنگ توسعه اسفند ماه 1376.
202- مجله انديشه جامعه بهمن ماه 1379 ص 32 .
203- مجله فرهنگ توسعه اسفند ماه 1376 ص 61 به نقل از دكتر سيد مصطفى محقق داماد.
204- براى مطالعه بحث راجع به داستان يوسف ، مراجعه شود به مقاله نگارنده تحت عنوان دل گرفتگى يعقوب دل سپردگى زليخا و دل بردگى يوسف ، در كتاب قريب الانتشار عشق زمينى و نيز در كتاب قريب الانتشار عشق زمينى و نيز در باره چگونگى مواجهه با دنيا مراجعه شود نه .
205- نگارنده در مقابل فرضيه بالا كه عدم والدين لزوما سبب آسيب فرزند مى شود فرضيه ديگرى را براى مطالعه بيش تر پيشنهاد مى كند و آن فريضه آن است ؟ صرف حضور جدى قوى و مداوم والدين عامل رشد شخصيت فرزندان نيست و جالب اين جا است ؟ كثيرى از انساهاى خلاق و موثر در تاريخ حضور والدين را از كودكى بالاى سر نداشته اند از انبياء و امامانى چون علامه سيد محمد حسين طباطبايى پنج سالگى بى مادر و نه سالگى بى پدر. سعدى حافظ و هر دو در خردسالى پدر را از انديشمندان خارجى نيز، ژان ژاك روسو، لئوتولستوى برتراند راسل و... چنين داشته اند براى مطالعه مختص زندگى برخى انديشمندان مراجعه شود به . صادقى اردكانى داستان هاى كودكاين بزرگان تاريخ نشر مطهر.
206- هان جوديث مراقبت از كودك ترجمه مسعود اقبالى ناشر مترجم 1369 ص 55. سپس مى نويسد كلينيك هاى روان پزشكى كرارا براى مادران پريشان و مضطرب گرفتن كار را توصيه مى كنند و معتقدند كه آنه ممكن است بعداز اشتغال رخوت ذهى خود را از دست داده و زنده خوش بين پريمايه و متكبر شوند.
207- مجله فرهنگ توسعه : اسفند 1376، ص 45.
208- شهيد مطهرى ، اين تفسير مى پذيرد كه در فلسفه رئاليستى به تاثير متقابل كار و انديشه و تقدم انديشه و تقدم انديشه بر كار، قايل است ، انسان هم سازنده كار است و هم ساخته شده آن و انى امتياز خاص انسان است كه هيچ موجودى ديگر، با او در اين جهت شريك نيست ، ولى سازندگى انسان نسبت به كار، سازندگى ايجادى و ايجابى است اما سازندگى كار نسبت به انسان ، سازندگى اعدادى است . يعنى انسان واقعا كار خويش را خلق مى كند. اما كار، واقعا انسان را خلق نمى كند، بلكه كار و ممارست و تكرار عمل ، زمينه خلق شدن انسان از درون را فراهم مى كند مراجعه شود به مطهرى مرتضى ، مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى جلد 5 جامعه و تاريخ انتشارات صدرا صص 86 87 و نيز براى ملاحظه نگرش هاى ماركسيستى كه درباره تاثير كار بر شخصيت انسانى مباحث مفيدى را مطرح مى كنند مراجعه شود به : بشيريه حسين ، جامعه شناسى سياسى ، صص 30 31.
209- در گزارشى از تهران ، از زنان مسافر كشى تهيه شده بود، و از خاتمى كه در سطح تهران مسافرتى مى كرد و يا از زن جوان كه راننده زن را ديدم ، نزديك بود از شدت تعجب و ترس سكته كنم ، با خودم گفتم مگر يك زن هم مى تواند در مسيرى طولانى اتوبوس براند؟ اما رانندگى خانم .. آن قدر خوب بود كه در كنار برخورد عالى و رفتار متين اش به ما آرامش و آسودگى خاطر داد. نشريه سردار ش 45: 22/ 22/2/1380 ص 4.
در رابطه با مطلب فوق اگر از اين منظر نگاه كنيم آيا زنان توانايى چنين فعاليت هايى را دارند، پاسخ مثبت است . اما اگر پرسيده شود. آيا براى روحيه زنان ، چنين مشاغلى سازنده است و بر شخصيت زن تاثير دارد؟ شب در راه باشد، دايما در مسير جاده ها در آمد و شد باشد و... به نظر مى رسد كه جاى تامل دارد و به راحتى نمى توان مثبت داد.
210- ازموارد نشوز زن عدم تمكين به شوهر
211- هادوى تهرانى مهدى مقاله ضوابط شرعى اشتغال بانوان ، مجله پيام حوزه ش 14 ص ص 109 101
212- امام خمينى سيد روح الله ، صحيفه نور، ج 4، ص 4 - 103.
213- انصارى حميد، حديث بيدارى ، ص 194.
214- از اشتغال زنان ، گاه به عنوان كار خانگى ياد مى شود كه مراد آن است كه در مقابل دستمزد، زنان خدماتى چون خياطى ، پاك كردن سبزى و... انجام مى دهند. اين نوع فعاليت ، در اصول ذيل اشتغال بيرون از خانه است ، البته با شرايطى ظالمانه تر، چون از حق بيمه ، عيدى و... محروم اند و در مقابل فعاليت بالاتر، مزد اندك دريافت مى كنند.
215- همان منبع ، همان جا.
216- همان منبع ص ص 74 73
217- براى مقايسه قوانين ايران در رابطه با اشتغال زنان ، با ماده كنوانسيون رفع تبعيض از زنان مجمع عمومى سازمان ملل متحد مراجعه شود به :
كار مهرانگيز، رفع تبعيض از زنان مقايسه كنوانسيون رفع تبعيض از زنان با قوانين داخلى ايران انتشارات پروى 378، ص ص 241 281
218- طباطبايى سيد محمد حسين تفسير الميزان جلد چهارم ترجمه سيد محمد باقر موسوى همدانى ص 543
219- ايازى سيد محمد على ، هفته نامه عصر ما، ش 201: 29/11/1379، ص پنچم .
220- مجله انديشه جامعه ش 25 1379 ص 16.
221- لسان العرب جلد 11 ماده قوم .
222- شمس الدين محمد مهدى ، حدود مشاركت سياسى زنان در اسلام ترجمه محسن عابدى ص 16.
223- ترجمه تفسير الميزان جلد 4، ص 543 ذيل آيه 34 نساء
و براساس روايات فوق بعضى از مراجع فتوا داده و رخى ديگر خبر، چنانچه در استفتايى مى خوانيم : (يا زن مى تواند در حين عقد شرط كند كه اجازه خروج از منزل به دست خودش باشد؟ جواب : امام خمينى : چنين شرطى نافذ نيست و اگر هم ضمن عقد آن را شرط كرده ايد، عقد شما صحيح است ولى شرط آن باطل است ، آيت الله فاضل لنكرانى : موارد متخلف است ، آيت الله بهجت مى تواند شرط كند كه شوهر با او اجازه بدهد: معصومى سيد مسعود احكام روابط زن و شوهر و مسايل اجتماعى آنان ص ص 85 86 .
224- جعفرى لنگرودى محمد جعفر مبسوط در ترمينولوژى حقوق جلد 4، كتاب خانه گنج دانش 1378، ص 2973
225- لغت نامه دهخدا ذيل حرف ق
226- عصر ما شماره 201: 29/11/1379، ص 5 به نقل از تفسير القرآن و العقل ، جلد يك موسسه كوشان پور: 1355، ص 130 . در منبع ياد شده ، مقاله بسيار مفصل و مناسبى از سيد محمد على ايازى تحت عنوان قواميت حيطه مضمون آن منعكس شده است كه مطالعه آن در بحث حاضر مناسب بهنظر مى رسد.

227- همان منبع ، ص 5 به نقل از الجامع القرآن جلد 5 دار احياء التراث العربى 1996 متولد ص 196

228- جعفرى محمد تقى ، زن از ديدگاه امام على عليه السلام گرد آورى تنظيم و تخليص محمد رضا جوادى دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1378 ص 56.
229- جوادى آملى عبدالله در آيينه جلال و جمال صص
365 368. 230- براى مطالعه بيش تر قاعده ملازمه از نگاه شيخ اعظم انصارى مراجعه به : انصارى مرتضى مطارح الانظار انصارى شيخ مرتضى فرائد الاصول بخش مباحث قطع
و شرح فارسى بر ديدگاه اين متفكر در موضوع در: ربانى گلپايگانى ملازمه حكم عقل شرع از ديدگاه شيخ انصارى دبيرخانه كنگره بزرگداشت دويستمين سالگرد تولد شيخ مرتضى انصارى : 1373 در 33 صفحه .
231- در بحث دولت فارق بين انديشه سياسى و مدرن در اين نكته دانسته مى شود؟ در حالى كه در انديشه سياسى سنتى رابطه بين دولت و مردم رابطه سلطان و رعيت چوپان و رمه و يا رابطه پدر با اعضاى صغير و بى اراده خانواده است ، اما در انديشه مدرن دولت خادم مردم است و براى مردم تعيين وظيفه نمى كند بلكه مردم تكاليف دولت را معين مى نمايند و دولت شتر ضرورى تلقى مى شود براى مطالعه بيش تر شود به : غنى نژاد موسى مقاله ايدئولوژى هاى التقاطى و فرهنگ ضد توسعه ، مجله فرهنگ توسعه شماره 6 صص 54 53 .
232- با توجه به برداشت فوق ، از نكاتى از نظر دينى جاى اجتهاد دارد آن است كه ، اگر در خانواده يى زنى از جهت جسمى بر مرد فضيلت و برترى داشت و از جهت اقتصادى نيز با هم قرار داد نمودند كه زن از مرد مستغنى باشد و يا در شرايط است كه مرد جيره خوران است ، آيا باز مى توان با فقدان علت بر قواميت مرد حكم نمود؟ اگر بحث علت حكم را جدى بگيريم آيا نمى توان در آنى موارد قواميت زن حكم كرد؟
233- استون هانا وابراهام پاسخ به مسايل جنسى و زناشويى ترجمه طراز الله خوان ، ص 214.
234- همان منبع ص ص 219 218
235- همان منبع صص 227 229. با اين سردى جنسى خانم ها زيادتر است و به صورت هاى مختلف خودنمايى مى كند در مطالعه آمارى روى 1000 نفر 62 آنها روابط جنسى لذت بخش 16 خنثى ، 10 مشمئز كننده و 12 عكس العمل مشكوك داشته اند شيوع بيش تر سردى جنسى در خانم هاى مربوط به تربيت جنسى غلط و عدم امكان رهايى از ترس و وحشتى است كه در دوران طفوليت عارض آنها شده است ترس از مسايل جنسى تمكين درد جراحات بدنى آبستنى و... همان منبع صص 256 259.
236- ابوت پاملا والاس كلر در آمدى برجامعه شناسى نگرش هاى فمينيستى ترجمه مريم خراسانى و حميد احمدى ص 167.
237- همان منبع ص ص 189 188
238- معصومى سيده مسعود، احكام روابط زن و شوهر و مسايل اجتماعى آنان ص 79.
239- همان منبع ص 80
240- همان منبع ص 87
241- همان منيع ص 90
242- كمالى سيد على ، قرآن و مقام زن ، ص 123 به نقل از: وسايل الشيعه جلد 14 ص 83
243- همان منبع ، همان جا به نقل از همان منبع ص 110
244- فضل الله سيد محمد حسين ، نقش و جايگاه زن در حقوق اسلامى ، ترجمه عبدالهادى فقهى زاده .
245- همان منبع ، ص 52.
246- آن ها كه اصل را در زن حمل و رضاع مى دانند( علامه سيد محمد حسين حسينى طهرانى )، نمى توانند به اين مساءله مهم توجه كنند كه حتى اگر چنان باشد كه آنان مى گويند، زن تنها در سنين خاصى توان زادن و شير دادن دارد و در دوران يائسگى ، كه قريب به نيمى از عمر آن ها است بايد خلاف اصل زندگى كنند و حال آن كه ، روابط جنسى
247- معصوم سيد مسعوداحكام روابط زن و شوهر و مسايل اجتماعى آنان ص 132 پ
248- تمام مباحث سيد مسعود احكام روابط زن و شوهر و مسايل اجتماعى آنان ص 132
249- از منابع قابل توصيه ، منبع مورد استفاده در اين بخش يعنى به مسايل جنسى و زناشويى است و نيز: اژدرى اسمعيل دكرت براى همه نشر اقبال چاپ شانزدهم 1363 فصول سوم چهارم ، پنجم و ششم .
250- بيكرميلر جين ، مقاله ساختمان خشم در زن و مرد ترجمه منيژه نجم عراقى مجله فرهنگ توسعه : اسفند 1376، ص 72
251- همان منبع ص 73
252- معصومى سيد مسعود احكام روابط و شوهر و مسايل اجتماعى آن ص 95
253- همان منبع ص 92
254- از حقوق زن نسبت به مرد تهيه غذا و پوشاك زن تهيه وسايل منزل تهيه مسكن بخشيدن اشتباهات زن خوش رفتارى با زن تعليم احكام وسايل اعتقادى به زن و حق آميزش زن و هر چهار ماه يك بار حق آميزش دارد مگر آن كه آميزش ‍ كم تر از چهار ماه براى معصيت نيفتادن لازم باشد. تفصيل مطلب در: همان منبع ص ص 64 80
255- همان منبع ص 95
256- موسسه فرهنگى طه ، به فمينيسم معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامى 1377. صص 82 84 .
257- سعيد زاده محسن ماه نامه زنان شماره 19 ص 72 به نقل از در آمدى ! نظام شخصيت زن در اسلام ص 120
258- كمالى سيد على ، قرآن و مقام زن ، ص 261.
259- در يكى از روايات آمده است :
لاتصربوا نسانكم بالخشب ، فان فيه و لكن اضربوهن بالجوع والعرى حتى تريحوا فى الدنيا و الاخره
زنان را با چوب نزنيد كه همانا در آن قصاص است ، ولى با گرسنگى و برهنگى آن ها را بزنيد تا در دنيا و آخرت راحت باشيد
بحار الانوار جلد 103 ص 398
260- مقدسى نجمه خشونت عليه زنان كتاب نقد شماره دوازده ، شماره 12، پاييز 1378، صص 52 و 53
261- از تبعات اين گونه نگرش آن كه اصل در محيط خانواده تفاهم دوستى صميمت و حل مشكلات از طريق مفاهمه و حداكثر برخوردهاى لفظى و روحى و روانى است ، ولى اگر در مواردى از روى غفلت و عصبانيت جهالت اعمال خشونتى هم شد آن وقت تا حد امكان در محيط خانواده پس از آرام شدن فضا يا با يكديگر به تفاهم مى رسند و يا از طريق حكميت و يا از مسير قانونى و دادگاه نسبت به برخوردهاى خشن و اعمال ضرب داورى شده و عادلانه به نفع مظلوم و عليه ظالم حكم صادر شود.

262- امام خمينى سيد روح الله ، صحيفه نور، ص 21.
263- به قول امام خمينى :
مساله اى كه در قديم داراى حكمى بوده است به ظاهر همان ماله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد يك نظام جديدى پيدا كند
همان منبع صص 98 100.
264- همان منبع جلد 20، ص 170.
265- بسم الله الرحمن الرحيم مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ، صص 7 - 195.
266- همان منبع ص 189.
267- همان منبع ص ص 186 187.
268- همان منبع ص 198.
269- كار مهرانگيز رفع تبعيض از آنان ، ص 343.
270- موسوى بجنوردى سيد محمد نشريه ابوذر انجمن اسلامى دانشجويان دانشكده علوم پزشكى دانشگاه تهران ص 8 .
271- اگر كسى مهريه زن را پيشوايى براى او در شرايط بحرانى و طلاق بگيرد هم با گردن نظام خانواده با ماديات اساس آن را سست مى كند وهم مشكلاتى براى زن مى سازد كه در متن بدان ها اشاهر شدت بهترر است براى براى حمايت از زن در شرايط بحرانى و طلاق ، تمهيدات جديدى در قانون انديشه شود مثلا در صورت فروپاشى نظام خانواده بخش مايملك

272- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ص ص 285 355.
273- يزانى عباس آزادى تحليلى آزادى واخلاقى جنسى ناشر: مولف : 1377، ص ص 131 129. همين نويسنده دليل ديگر طبيعت چند همسرى مردان را بى قرار آن ها در برابر محروميت جنسى مى داند و نيز معتقد است كه چند همسرى ، گذشته از آن مقتضاى طبيعت مردان است ، ضرورت جامعه انسانى و به احاديثى نيز براى تاييد مدعا استشهاد مى كند كه در حديث آمده : اسراف در هر چيزى راه پيدا مى كند، به استثناى زن گرفتن ، وسايل الشيعه جلد 20 ص 245 اگر مردان به طورطبيعى تك همسرى باشند و ياعمل زناشويى آن طور كه بعضى مى پندارد كاملا منفى باشد نبايد تا اين حد بر چند همسرى و زياد آميزش كردن پافشارى كرده باشد، آزادى (تحليلى از آزادى واخلاق جنسى ) صص 105 104 فلسفه ممنوعيت بيرون رفتن زن ازخانه بدون اجازه شوهر نيز همين است ، يعنى قانونگذار خواسته است هر وقتى كهمرد تمايل به زن داته باشد زن اش در دسترس او باشد همان منبع ، ص 106 .
شهيد مطهرى نيز در كتاب نظام حقوق زن در اسلام صص 329 327 ازچندنويسنده غربى مدافع طبيعى بودن چند همسرى براى مرد، نقل مطلب كرده است .
274- شريعتى على ، اسلام شناسى كتاب سوم شناخت محمد بى نا و بى تا صص 531 530 سالگى ، با بوه زنى 45 ساله و 60 ساله و70 ساله سر مى كنند و درطول اين مدت تحتى يك بار هواى زن ديگرى در سر نمى پرواند ثانيا زيبايى زن است كه هوس را سيراب مى كند: شماره زن مرد هوس باز، در پى دختر طناز وهوس انگيز است ، نه زنان بيوه و جا افتاده و بچه دار (( كه يابد تركيب اند، يا چين پيرى به صورت دارند ثالثا پيامبر: پيامبر تنها با يك دختر ازواج داشته و آن عايشه است ، كه تنها با يك دختر ازدواج داشته و آن عايشه است ، كه تنها دخترى بود كه دراسلام متولد شد و اين خصوصيت نزديكان و برخى ياران محمد را به اين فكر انداخت كه نخستين زنى كه در اسلام زاده شده و از جاهليت خاطره يى ندارد، همسر پيامبر اسلام گردد لطف و زيبايى چنين كارى را تنها احساس در مى يابد پدر دختر، ابوبكر پيشنهاد كننده اين ازدواج است و اين پيوند ميان دو انسان بوده است و اين را جامعه شناسى بدوى و قبايلى مى داند رابعا: يك مساله روحى و غريزه درزندگى خصوصى در زندگى خصوصى پيامبر، آن است كه در مدينه ، پيغمبر از هيچ يك از زنان اش ، فرزندى نيافت درحالى كه اين زنان كه جز عايشه همگى بيوه بودند، درخانه شوهران سابق ، داراى فرزندانى بودند و اين يكى از شگفتى هاى زندگى محمد است . و درنهايت مى نويسد: من هرگاه به ياد خانه و زندگى محمد مى افتم كه جوانى و كمال را با بيوه زنى 50 تا 73 سلاه گذراند و در پيرى با بيوه زنانى جا افتاد و بچه دار، چون ام سلمه و زينت دختر حزيمه مادر بينوايان و به خصوص حفصه سركرد و خانه اش آن بود و خوراك اش آن ، نمى توانم از افسوس خوددارى كنم كه محمد مى توانست زنانى زيباتر از (ن ها داشته باشد و زندگى بهتر از اين و نيز هرگاه كه سخنان نويسندگانى را ميخوانم كه ازشهوت رانى محمد سخن مى گويند و از مى توانند ننگين شود و به خاطر مصلحتى زشت ، سيماى حقيقى زيبا را كه فخر انسان است و سرمايه تاريخ به چنين پليدى ها بيالايد
شريعتى على ، اسلام شناسى ، ص 543.
ضمنا داستان ازدواج زينت دختر جحش نيز به صورت مستقل صص 529 515 ورد بحث قرار گرفته و در مورد ساير زنان پيامبر سوده ، ام حبيبه ، جويريه ، صفيه ، ميمونه و حفصه نيز توضيحاتى آمده است (( صص 540 535
.
275- همان منبع ص 543
276- در طبيعت و ميان زندگى حيوانات در رابطه با تك همسرى و يا چند همسرى ، مقايسه زندگى مرغ و خروس با زندگى كبوتران باهم بر مبناى تعدد زوجات خروس از عشق خبرى نيست و كارخانه و تربيت فرزند به عهده مادر است اما در زندگى تك زوجى كبوتران ، عشق بين همسران موج مى زند و تقسيم كار خانوادگى وجود دارد براى ملاحظه مطالب تفصيلى در اين رابطه مراجعه شود به : منصور نژاد محمد پدر سالارى در شهر خروس ها،ماه نامه زنان ، شماره 61: اسفند 1378، صص
22 23. از مطلب فوق به اينجا مى رسيم كه حتى اگر از هست ها هم بايد الهام گرفت ، آنچه كه از شيوه زندگى مرغ و خروس مى توان ياد گرفت .
277- مطهرى مرتضى نظام حقوق زن در اسلام ص 288.
278- كار مهرانگيز رفع تبعيض از زنان ص 363.
279- مجله انديشه جامعه شماره 15: بهمن 1379، ص 17.
280- براى مطالعه تفصيلى داستان حضرت ابراهيم مراجعه شود به : رسولى محلاتى سيد هاشم قصص قرآن يا تاريخ انبياء انتشارات .
281- استاد مطهرى آمارهايى را از كشورهاى متعدد براى مدلژ كردن اين ادعا مى آورد مراجعه شود به مطهرى مرتضى نظام حقوق در اسلام صص 321 315
282- در ايران امروز، وجود هزاران شهيد بازمانده از دفاع مقدس از بعد مساله ازدواج بحران زا است .
283- در ايران امروز وجود هزاران همسر بازمانده از دفاع مقدس از بعد مساله ازدواج بحران و است .
284- واضح است كه در مبناى فوق شرط تعدد زوجات اذن كند، چنين زندگى مشتركى موجه نيست و در قانون بايد چنين اقداماتى جرم تلقى شده و با آنها برخورد شود.
285- - كار مهرانگيز، رفع تبعيض از زنان ، صلى اللّه عليه و آله 3-342.
286- مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ، 6-234.
287- هم ايشان به درستى در منبع مورد مطالعه و در جاى ديگر ذكر مى كند كه فسخ دو چيزند. حق فسخ در مواردى است كه پاره اى از عيوب در زن و مرد باشد حق طرفينى بر خلاف حق طلاق كه منحصر به مرد است .
288- براى مطالعه تفصيلى مراجعه شود به : مطهرى مرتضى ، نظام حقوق زن در اسلام ، بخش دهم : حق طلاق ، صص 81-229.
289- پيامبر عذر زنى را كه سبب جدايى و عدم تمكين اش را زشت بودن شوهر مى دانست ، پذيرفت . جميله دختر ابى ابن سلول كه در ازدواج دوم با ثابت ابن قيس ازدواج كرده بود، از شوى اش جدا شد. پيغمبر فرمود: باغى كه به تو داده ، به او پس مى دهى ؟ گفت : مى دهم . پيغمبر اكرم ايشان را جدا ساخت : كمالى سيد على ، قرآن و مقام زن ، ص 113.
290- مجله انديشه جامعه ، ش 15: بهمن ماه 1379، ص 16.
291- همان منبع ، همان جا.
292- در مقابل طلاق رجعى ، طلاق بائن است كه مرد در آن ، حق رجوع ، بدون عقد را ندارد و از جمله آن ها طلاق خلع و مبارات است و نيز طلاق زنى كه نه سال اش نمام نشده ، يائسه باشد و.... احكام اقسام طلاق در توضيح المسايل ، ذيل احكام طلاق آمده اند.

293- براى مطالعه تحولات قانونى در جمهورى اسلامى ايران در مساءله طلاق ، مراجعه شود به : داور زهرا، مقاله مرورى بر طلاق در فقه و حقوق ، مجله سياست خارجى ، ش 2: تابستان 1374، صص 714 - 697.
294- براى مطالعه تحولت قانون در جمهورى اسلامى ايران در مساله طلاق ، مراجعه شود به : داور زهرا مقاله مرورى بر موضوع طلاق در فقه و حقوق ، مجله سياست خارجى ، شماره 2: تابستان 1374 صص 714 497
295- كار مهرانگيز رفع تبعيض از زنان ص 345.
296- خانم دكتر زهرا رهنمود در مقاله اى ، سخن فمينيست ها در مساله زن را در فريضه اى بدين نحو بازسازى نمود كه : اگر نظام پدر شاهى از عرصه تاريخ بشرى حذف شود و اسلام جايگزين آن گردد، همه انسان ها از جمله زنان ، از قيد ستم و نابرابرى و جبر آزاد خواهند شد. رهنورد زهرا زن اسلام و فمينيسم مجله سياست خارجى شمار دوم تابستان 1374 صص 524 525. اين مقاله ضمن طرح نكات مفيدى درباره فمينيسم و اسلام در دفاع از فريضه خود توفيق بالايى

297- براى مبناى فوق مى توان از دستگاه هگل كمك گرفت كه در يك تقسيم سه گانه از منطق طبيعت و روح آغاز مى كند و در تقسيم تثليثى از روح فردى عينى و مطلق اشاره دارد و روح و عينى او به سه شاخه حق النتزاعى ، اخلاق فردى و اخلاق منقسم مى گردد و اخلاق اجتماعى از سه مرحله مى گذرد و نخست خانواده دوم جامعه مدنى سوم كشور يا دولت است كه به لسان ديالكتيكى خانواده يگانگى اجتماع مدنى جزئيت و دولت كليت ناميده مى شود و ترتيب همان تز آنتى و سنتزند.
خانواده و اجتماع مدنى ، هر دو تا اندازه اى عقلى اند، زيرا مسلما هر دو واقعى اند، ولى تنها دولت كه بر فراز هر دو قرار مى گيرد، به طور كلى عقلى و اخلاقى است . زناشويى و زندگى خانوادگى نخستين گامى است كه فرد براى حصول يگانگى با روح كلى بر مى دارد اجتماع مدنى مجموعه اى از تاسيسات است كه وظيفه آن ها تربيت و رشد افراد تا آن درجه اى است از لحاظ نظم منطقى ، قبل از كشو، ولى از نظر زمانى بر كشور موخر است . دولت سنتز خانواده و جامعه مدنى بلكه حقوق و اخلاق و حتى سنتز ايده و واقعيت اجتماعى عقل و تاريخ است براى مطالعه بيش تر مراجعه شود به :
ستيس و.ت . فلسفه هگل ، جلد دوم ، ترجمه حميد عنايت ، شركت سهامى كتابهاى جيبى چاپ ششم : 1370، ص 577.

298- درنگرش فمينيستى در توضيح سياست روزى جنسى مى خوانيم : سياست در معناى آرمانى خود يعنى انتظام زندگى انسان بر پايه اصول مطلوب و معقول به نحوى كه تصور اعمال قدرت برديگران يكسره از ميان برداشته شود ولى امروزه سياست به معناى شيوه هاى مملكت دارى يا حكومت است ساختارهاى اقتدار و ترتيباتى كه يك گروه براى كنترل گروه ديگر به كار مى برد را در بر مى گيرد از آن جا در جوامع مرد سالار تمامى نهادهاى قدرت صنعت و علم و مناصب سياسى و ارتش در اختيار مردان است مناسبات ميان زنان و مردان نيز نظير مناسبات ميان نژادها و طبقات بر پايه سلطه گرى و سلطه پذيرى مى گيرد و جنبه سياسى دارد يعنى مثلا علت تحقير يا هتك حرمت زنان را فقط با توسل به سياست ورزى به سياست جنسى مى توان توضيح داد: نگاه زنان مجموعه مقالات نشر توسعه 1377، ص 144.
299- براى ملاحظه گزارشى از منبع ياد شده مراجعه شود به : مجله سياست خارجى شماره دوم تابستان صص 949 945.