مسائل و مشكلات زناشويى

دكتر احمد بهشتى

- پى‏نوشت‏ها -


1- آنان را كه در راه ما مجاهدت كنند، به راههاى خود هدايت مى كنيم و خداوند با نيكوكاران است .(عنكبوت ، 69)
2- مسائل و مشكلات خانوادگى ، صفحه 17 - 35.
3- سباء، 47.
4- رجوع شود به كتاب خانواده در قرآن ، صفحه 249 به بعد، به همين قلم .
5- كتاب خانواده در قرآن ،ص 255، به همين قلم .
6- يس ، 3.
7- نساء، 118 و 119.
8- تفسيرالميزان ، ج 5،ص 87.
9- المال و البنون زينة الحياة الدنيا.(كهف ، 46)
10- احزاب ، 32.
11- احزاب ، 33.
12- نساء، 35.
13- لقمات ، 15.
14- بالوالدين احسانا (بقره ، 83؛ نساء، 36؛ انعام ، 151؛ اسراء، 23) و يكجا: و وصينا الانسان بوالديه احسانا (احقاف ، 15).
15- در آنجا سخن لغو و گناه آميز نمى شنوند. بلكه رد و بدل هاى مهرآميز مى شنوند.(واقعه ، 36)
16- و لاتقل لهما اف و لاتنهر هما و قل لهما قولا كريما(اسراء، 33).
17- الرحمن ، 60.
18- اصول كافى ، ج 2، ص 643.
19- اصول كافى ، ج 2،ص 667.
20- اصول كافى ، ج 2،ص 670.
21- اصول كافى ، ج 2، ص 343.
22- فصلت ، 30.
23- ابراهيم ، 7.
24- عنكبوت ، 64.
25- تحريرالوسيله امام ، ج 2، ص 313.
26- مؤ من ، همشاءن مؤ من است .
27- مقصود از كلمه استرجاع : انا لله و انا اليه راجهون است كه در هنگام مصيبت گفته مى شود.
28- لقمان ، 14.
29- اسراء، 23.
30- لقمان ، 15.
31- لقمان ، 13.
32- لقمان ، 16.
33- لقمان ، 17.
34- عنكبوت ، 45.
35- ماعون ، 4-7.
36- لقمان ، 17.
37- نهج البلاغه ، نامه شماره 47.
38- لقمان ، 18 و 19.
39- نور، 32.
40- نور، 33.
41- همان .
42- نور، 58.
43- نور، 58.
44- نور، 59.
45- نهج البلاغه ، صبحى صالح ، خطبه 176.
46- نهج البلاغه ، كلمات قصار، حكمت 223.
47- همان ، حكمت 349.
48- نهج البلاغه ، كلمات قصار، حكمت 113.
49- همان ، حكمت 425.
50- نهج البلاغه ، صبحى صالح ، خطبه 176.
51- حديد، 20.
52- آل عمران ، 185.
53- عنكبوت ، 64.
54- نهج البلاغه صبحى صالح ، خطبه 224.
55- همان ، خطبه 3.
56- دخان ، 25 - 28.
57- دخان ، 29.
58- روم ، 7.
59- مائده ، 99.
60- عدل الهى ، ص 107.
61- نهج البلاغه صبحى صالح ، كلمات قصار، شماره 133.
62- رعد، 28.
63- فتح ، 4.
64- اشاره به بيتى از حافظ:

شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس   كه نه هر كو ورقى خواند معانى دانست
65- بقره ، 165.
66- توبه ، 24.
67- حجرات ، 13.
68-
لعمرك اننى لاحب دارا   تكون بها سكينة و الرباب
احبهما و ابذل جل مالى   و ليس لعاتب عندى عتاب
69- نقل از تحريرالوسيله حضرت امام ، ج 2، ص 237.
70- تحريرالوسيله ج 2، ص 238.
71- تكوير، 7.
72- نساء، 57.
73- صافات ، 22.
74- زخرف ، 36.
75- عروة الوثقى ، كتاب النكاح .
76- همه اين روايات از عروة الوثقى ، كتاب النكاح نقل شده است .
77- نور، 32.
78- روم ، 22.
79- نساء، 34.
80- نهج البلاغه ، كلمات قصار، حكمت 388.
81- تحريم ، 6.
82- يوسف ، 53.
83- بقره ، 228.
84- تعليم و تربيت در اسلام ، ص 161.
85- احزاب ، 32.
86- احزاب ، 32.
87- احزاب ، 33.
88- نور، 31.
89- نور،30 و 31.
90- نور، 32.
91- نور، 31.
92- احزاب ، 59.
93- اين سخن از خليفه دوم ، بحدى در بين دانشمندان مشهور است كه برخى مثل ابوهلال عسكرى آن را از مسلمات شمرده اند؛ چنان كه سيوطى آن را در تاريخ ‌الخلفاء، صفحه 137 ذكر كرده است .
94- اصول كافى ، جلد پنجم ، صفحه 488.
95- همان ؛ آيه مورد استناد امام (عليه السلام )، آيه 29 از سوره نساء است .
96- همان ، صفحه 449.
97- اصول كافى ، جلد پنجم ، صفحه 449، رقم 4.
98- همان ، رقم 5.
99- همان ، رقم ، 6.
100- نساء، 29.
101- نساء، 4.
102- مائده ، 5.
103- احزاب ، 50.
104- در اين باره سخن شهيد بزرگوار استاد مطهرى را به ياد مى آوريم كه گفت : اين قبيل افراد، اگر چه به كمالاتى روحى مى رسند، به دليل وارد نشدن در مدرسه تكامل بخش خانواده ، از كمالات ديگرى محرومند و يك نوع خامى و نپختگى دامنگير آنهاست .
105- اينها نظرهاى غزلى است . البته اگر پيامبرى زنى مناسب براى خود نيابد يا ببيند كه تاءمين معيشت از راه حلال ممكن نيست ، قطعا ازدواج نمى كند. اما اينكه گفته شود: عيسى اگر ازدواج مى كرد، اشتغالات خانواده او را از ياد خدا بازمى داشت ، يا نمى توانست ميان انجام وظايف همسرى و خلوت عبادت جمع كند، دور از انصاف است .
پيامبران انسانهايى كامل هستند و اگر چه بين خود آنها هم تفاوتهايى از لحاظ درجات كمال هست ، ولى مسلما مقام آنها از انسانهاى معمولى به مراتب ، بالاتر است . اين بندگان برگزيده خدا قويتر و بالاتر از اينند كه زن و فرزند، آنها را از ياد خدا بازدارد و از لذت خلوت براى عبادت محروم سازد.
ما قبلا هم در مورد حضرت عيسى (عليه السلام ) و نيز در مورد پسرخاله اش ، حضرت يحيى (عليه السلام ) گفته ايم كه : اينها به علت مبارزات وسيعى كه با كفر و شرك و ظلم و انحرافات مردم زمان خود داشتند، فرصتى براى ازدواج پيدا نكردند و اگر فرصت پيدا مى كردند، هم ازدواج مى كردند و هم ازدواج ، آنها را از ياد خدا بازنمى داشت .
در خاطر داشته باشيم كه عيسى براى انجام رسالت خود هميشه در گذشت و گذار بود و حواريونى كه او را همراهى مى كردند دوازده تن بودند كه يكى از آنها هم خيانت كرد. در اين صورت عيسى چگونه مى توانست ازدواج كند؟
يحيى (عليه السلام ) هم در سن جوانى به دست طاغوت زمان خود به شهادت رسيد و فرصت ازدواج پيدا نكرد.
106- كافى ، ج 6، ص 81.
107- همان ، ص 281.
108- اصول كافى ، ج 6، ص 282.
109- تحريرالوسيله ، ج 1، ص 497.
110- نساء، 19.
111- نساء، 21.
112- نباء، 36.
113- اعراف ، 189.
114- قلم ، 13.
115- نساء، 119.
116- يوسف ، 25.
117- بالعدل قامت السموات و الارض . - و
118- حجرات ، 12.
119- اعراف ، 32.
120- تحريم ، 6.
121- اسراء، 64.
122- با توجه به اينكه در لسان قرآن و احاديث ، مقصود از كتاب به طور مطلق قرآن است ، اين معنى دقيقتر به نظر مى رسد.
123- صاحب وافى عليه الرحمه در شرح حديث فوق مى گويد: مقصود اين است كه بايد در عنفوان جوانى و حتى از اولين روزهاى ادراك ، به فرزندان خود احاديثى بياموزيد كه آنها را به شناخت امامان (عليه السلام ) و مذهب تشيع ، هدايت كند و به مخالفان و گمراه كنندگان فرصت ندهيد كه آنها را به گمراهى بكشانند كه بازگرداندن آنها ناممكن شود. مرجئه از ((ارجاء)) به معنى تاءخير است . زيرا آنها على (عليه السلام ) را مؤ خر مى داشتند. گاهى هم مرجئه در مقابل وعيديه به كار مى رود، يعنى كسانى كه بر خلاف وعيديه ، تبشيرها و انذارهاى قرآن و پيامبر را در برابر اعمال نيك و بد قبول ندارند و مى گويند: در آخر، در مورد سرنوشت افراد نيك و بد، خود خدا هر چه خواست اراده مى كند، در اينجا معنى اول مراد است .
124- اعراف ، 180.
125- نساء، 34.
126- بقره ، 229.
127- بقره ، 229.
128- اين مطلب مطالق متن محجه البضاء است . لكن در تحرير الوسيله امام خمينى چنين آمده است : جايز است فديه به هر مالى ، اعم از اينكه دين باشد يا عين يا منفعت ، كم يا زياد، گرچه زايد بر مهر المسمى باشد.
129- طلاق ، 3.
130- نور، 32.
131- نساء، 130.